دوره ی خود شکوفایی(تکنولوژِی فکر1)دکتر آزمندیان
سمیناربزرگ ازدواج موفق(دکتراحمدحلت)
مجموعه تصویری تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان
سمینار بزرگ ابر یادگیری( دکتر احمد حلت)
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
تکنیکهای طلایی بازاریابی و فروش موفق ( استاد حلت )
سمینار توانگران اینگونه می اندیشند( دکتر حلت)
زندگی در مسیر کمال(تکنولوژی فکر 2)دکتر آزمندیان
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - ریاضی ( دکتر مصطفی تبریزی )
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
سمینار ارتباط موثر با فرزندان ( دکتر حلت )
موفقیت نامحدود 2 ( استاد حلت )
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - دیکته نویسی ( دکتر مصطفی تبریزی
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
سمینار تولدی دوباره ( استاد حلت )
سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )
سمیناربزرگ ازدواج موفق(دکتراحمدحلت)
مجموعه تصویری تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان
سمینار بزرگ ابر یادگیری( دکتر احمد حلت)
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
تکنیکهای طلایی بازاریابی و فروش موفق ( استاد حلت )
سمینار توانگران اینگونه می اندیشند( دکتر حلت)
زندگی در مسیر کمال(تکنولوژی فکر 2)دکتر آزمندیان
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - ریاضی ( دکتر مصطفی تبریزی )
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
سمینار ارتباط موثر با فرزندان ( دکتر حلت )
موفقیت نامحدود 2 ( استاد حلت )
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - دیکته نویسی ( دکتر مصطفی تبریزی
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
سمینار تولدی دوباره ( استاد حلت )
سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )
سمیناربزرگ ازدواج موفق(دکتراحمدحلت)
مجموعه تصویری تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان
سمینار بزرگ ابر یادگیری( دکتر احمد حلت)
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
تکنیکهای طلایی بازاریابی و فروش موفق ( استاد حلت )
سمینار توانگران اینگونه می اندیشند( دکتر حلت)
زندگی در مسیر کمال(تکنولوژی فکر 2)دکتر آزمندیان
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - ریاضی ( دکتر مصطفی تبریزی )
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
سمینار ارتباط موثر با فرزندان ( دکتر حلت )
موفقیت نامحدود 2 ( استاد حلت )
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - دیکته نویسی ( دکتر مصطفی تبریزی
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
سمینار تولدی دوباره ( استاد حلت )
سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )
مجموعه تصویری تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان
سمینار بزرگ ابر یادگیری( دکتر احمد حلت)
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
تکنیکهای طلایی بازاریابی و فروش موفق ( استاد حلت )
سمینار توانگران اینگونه می اندیشند( دکتر حلت)
زندگی در مسیر کمال(تکنولوژی فکر 2)دکتر آزمندیان
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - ریاضی ( دکتر مصطفی تبریزی )
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
سمینار ارتباط موثر با فرزندان ( دکتر حلت )
موفقیت نامحدود 2 ( استاد حلت )
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - دیکته نویسی ( دکتر مصطفی تبریزی
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
سمینار تولدی دوباره ( استاد حلت )
سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )
نوجوانان وارد شوند!
نکات کلیدی برای رابطه نوجوانان با والدین
1. وقتی که والدینتان غیر منطقی هستند با آنها بحث استدلالی نکنید، لبخنده زده و موافقت کنید. این کار باعث می شود تا احساس خجالت و گناه کنند. هنگامی که آنها سرگرم صحبت با شما هستند، به کار دیگری مشغول نشوید زیرا این کار آنها را عصبانی می کند.
2. هنگامی که والدین منطقی هستند (یعنی درباره انتظارات خود و یا یک تصمیم با شما صحبت می کنند) به آنها گوش دهید تا سخن خود را به پایان برسانند، سپس دلایل و انتقادات خودتان را مطرح کنید. آنها انتظار ندارند که شما سخنشان را قطع کنید لذا از این کار عصبانی می شوند و دیگر به شما احترام نخواهند گذاشت.
3. اگر والدینتان درخواست شما را رد کردند یا اجازه انجام کاری را به شما ندادند یا آزادی شما را محدود کردند، نپرسید «چرا؟» زیرا با «نه» دیگری مواجه می شوید. به جای آن بگویید «چه کاری می توانم انجام دهم تا به درخواستم پاسخ دهید یا به آزادی من احترام بگذارید؟»
سؤال «چه باید بکنم؟» به شما نشان خواهد داد که برای جلب رضایت والدین خود چه کاری باید انجام دهید.
4. اگر والدین شما عصبانی شدند بر اعصاب خود مسلط باشید و آن را کنترل کنید. بسیاری از مواقع، عواملی چون رئیس، همسایه و مغازه دار باعث ناراحتی آنها شده اند نه شما. با آنها آرام باشید و اگر فایده ای نداشت کاری به کارشان نداشته باشید تا به حالت عادی باز گردند.
5. والدین از نظر شما گاهی بی انصاف هستند و این کار آنها شما را عصبانی می کند. هنگامی که یکی از شما عصبانی هستید، هیچ گاه به بی انصافی آنها انتقاد و اشاره نکنید و صبور باشید.
6. وقتی که عقاید ، خواسته ها و یا شکایات خود را مطرح می سازید ، صدایتان را بلند نکنید و آرام باشید. اگر فریاد بزنید، آنها فقط صدایتان را می شنوند ولی اگر آرام باشید سخنان شما را نیز می فهمند.
7. هیچ گاه خود را در موقعیتی قرار ندهید که یکی از شما برنده یا بازنده باشید. شما یک بچه هستید، لذا شکست خواهید خورد و یا تنبیه خواهید شد. سعی کنید مصالحه و تفاهم کنید تا موقعیتی ایجاد شود که هر دو شما در آن پیروز باشید.
8. اگر نمی توانید با والدین خود صحبت کنید اما موضوعی را باید حتما با آنها در میان بگذارید ، از واسطه کمک بگیرید.
9. گاهی اوقات با پدر یا مادر خود به تنهایی بیرون بروید. به آنها بگویید دوست دارید گاهی با آنها تنها باشید. آنها ابتدا از شنیدن این موضوع نگران می شوند و گمان می کنند که می خواهید خبر ناگواری به آنها بدهید، حتی ممکن است از شنیدن سخنان شما احساساتی شده و شما را در آغوش بگیرند. تحمل داشته باشید.
10. وقتی که والدین شما مشغول مطالعه و یا تماشای تلویزیون هستند، گاهی آنها را همراهی کنید. درباره موضوعاتی چون مدرسه، دوستان و دیگر مسائل مورد علاقه شان صحبت کنید. آنها ممکن است در آغاز تصور کنند که تغییر رفتار شما دلیل خاصی دارد ولی این احساس را به تدریج از دست داده و شخصیت جدید شما را خواهند پذیرفت.
11. بدیهی است شما حاضر نیستید به افرادی که با شما مشاجره می کنند یا همکاری ندارند کمک کنید. اگر شما نیز با والدین خود چنین برخوردی داشته باشید آنها به شما کمک نکرده و با درخواست های تان موافقت نخواهند کرد. سعی کنید با آنها درگیر نشوید و روحیه همکاری داشته باشید؛ مطمئن باشید نتیجه این رفتار به سود شما خواهد بود.
آسیب شناسی الگوهای رفتاری در نوجوانی
پرونده روی میز نشان می داد که فاطمه دختر 15 ساله ای است که در کلاس اول دبیرستان مشغول به تحصیل است در باز شد و دختری جوان با روپوشی نسبتأ تنگ و کوتاه با شالی که فقط قسمت وسط موهایش را پوشانده و موهایی به اصطلاح سیخ سیخی ،کفشهای اسپرت و ورزشی و کوله پشتی روی دوشش با خانمی چادری وارد اتاق شدند . آنها با فاصله از هم نشستند . از آنها خواستم که علت مراجعه خود را توضیح دهند .مادر شروع به صحبت کرد که مدتی است با دخترش دچار مشکل شده اند . توضیح دارد که تا سوم راهنمایی دختری بسیار سر به زیر بود و شئونات خانواده را رعایت می کرد تا آنموقع در شهرستانی زندگی می کردند . دختر مثل سایر دختران پوشش مناسبی داشت از نظر تحصیلی هم بسیار موفق بود او گفت حدود 2 سال است که به تهران آمدیم و در این منطقه ساکن شدیم .
سال اول دبیرستان فاطمه را در یک مدرسه غیر انتفاعی ثبت نام کردیم واز همان موقع مشکلات ما شروع شد . اوایل سال وقتی فاطمه از مدرسه بر می گشت بسیار عصبی بود با ما کمتر صحبت می کرد با خواهر و برادرش سر ناسازگاری داشت و بعد از مدتی به من اعتراض کرد که دوست ندارم مرا به مدرسه ببرید . من دیگر بزرگ شده ام بچه ها مسخره ام می کنند که چرا مادرت ترا به مدرسه می آورد می خواهم خودم بروم . علیرغم مخالفت های پدر مجبور شدم به او اجازه دهم که تنها به مدرسه برود ولی دلم طاقت نیاورد و چند بار دورا دور مراقبش بودم می دیدم که نزدیک مدرسه که میرسد چادرش را در آورده در کیفش می گذارد ، موضوع را با او در میان گذاشتم که چرا اینکاررا می کنی گفت تنها دختر چادری در مدرسه من هستم . بچه ها مرا تحویل نمی گیرند و با دیده حقارت به من نگاه می کنند. از طرفی مبلغ قبض تلفن بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافت و این موضوع موجب اعتراض شدید پدرش شد . از طرف دیگر پس از مراجعه به مدرسه و جویا شدن وضع تحصیلی او متوجه شدیم که افت شدیدی کرده و سال اول دبیرستان را با نمرات بسیار پایینی پشت سر گذاشت .
از امسال هم از نظر وضع ظاهری همانطور که می بینید تغییرات شدیدی در خودش ایجاد کرده که پدرش مرتب مرا سرزنش می کند. و در خانه بخاطر فاطمه با همسرم مرتب جر و بحث داریم . نمی دانم چه کنم از یک طرف افت تحصیلی فاطمه ، از یک طرف تغییرات ظاهری که در او ایجاد شده که به هیچ وجه در شأن خانواده ما نیست ، درگیری مستمر با فاطمه بخاطر شکل و قیافه ای که برای خودش درست می کند نمی دانم با او چه کنم .از مادر خواستم که چند دقیقه ای بیرون اتاق باشد تا به تنهایی با فاطمه صحبت کنم . بعد از اینکه مادر از اتاق خارج شد دختر یک نفس بلندی حاکی از عصبانیت کشید .
نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند .
گفتم خوب حالا تو بگو جریان از چه قرار است . او گفت مادرم فکر می کند هنوز در آن شهر کوچک زندگی می کنیم او مرا درک نمی کند . من دوست ندارم انگشت نمای دیگران باشم تا موقعی که چادر داشتم مجبور بودم تنها در گوشه ای از کلاس بمانم با هیچ کس نمی توانستم صحبت کنم احساس بدی داشتم افسرده شده بودم . برای درس تمرکز نداشتم . دوست نداشتم تنها بمانم ، می خواستم مرا تحویل بگیرند احساس تنهایی شدیدی داشتم . این بود که تصمیم گرفتم چادر را کنار بگذارم . دوست داشتم مثل بقیه بچه ها زیبا و امروزی باشم مثل آنها لباس بپوشم موهایم را مثل آنها آرایش کنم با این تغییرات کما کم جذب بچه ها شدم . کما کم حرفی برای گفتن داشتم و ارتباطاتم با دوستانم قویتر شد و از تنهایی در آمدم شبها که خانه می آمدم ارتباط تلفنی خود را با دوستانم حفظ کردم ، در مدرسه احساس راحتی می کردم ولی در خانه اوضاع بر عکس شده بود و مرتب سر من در خانه جنجال به پا بود همین موضوع باعث شد که من بیشتر بطرف دوستانم کشیده شوم و برای فرار از این تنش ها وقتی به خانه می رسیدم ترجیح می دادم که به اتاقم بروم و کمتر بیرون بیایم. محیط خانه ما پر تنش شده احساس راحتی نمی کنم . از اینکه باعث دعوای آنها می شوم ناراحتم .
همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند .نوجوانان چگونه بر یکدیگر تأ ثیر می گذارند ؟
یکی از ویژگیهای سنین نوجوانی ، کاهش مدت زمانی است که نوجوان با خانواده اش می گذراند . در پژوهشی که در خصوص گذران اوقات فراغت صورت گرفته نشان می دهد که نوجوانان در سال آخر دبیرستان فقط 14 درصد از اوقات بیکاری خود را با خانواده خویش می گذرانند این قطع ارتباط لزومأ معلول اشکال در روابط خانوادگی نیست بلکه معلول نیروهای تأثیر گذار بیرون از خانواده دسترسی پیدا کردن به ماشین و حق بیرون ماندن از خانه است . همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند . چون همسالان نوجوان نیز تحت همان فشارها و استرس ها هستند ، فرض را بر این می گذارند که درد آنها را می فهمند . نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند . گروه همسالان به نوجوانان اجازه می دهند بر اساس معیارهای گروه به ارزیابی اعمال خود بپردازند .وقتی نوجوانان از لحاظ هیجانی خود مختارتر می شوند و از پدر و مادرشان کمتر بت می سازند ، وابستگی کمتری به والدین خود پیدا می کنند و به همسالان خود بیشتر متکی می شوند . این جریان با افزایش آسیب پذیری در برابر نفوذ همسالان همراه می شود . هر کسی متناسب با نیازها ، شخصیت و علایق خودش ، دوستان خود را انتخاب می کند .
نوجوانانی که ناراحتیها را درونی می کنند یعنی به شدت افسرده و مضطرب هستند دوستانی را انتخاب می کنند که مثل آنها ناراحتیهای درونی دارند . والدین غالبأ نگران شدت همرنگی فرزندان خود با همسالان شان هستند . اگر خواسته پدر و مادر نوجوان یک چیز باشد و خواسته گروه همسالان چیز دیگری ، نوجوان چه کار خواهد کرد؟ بستگی دارد . همسالان و والدین برای نوجوانان در زمینه های مختلف حکم راهنماهای قابل را دارند . گروه همسالان در زمینه های سطحی و اجتماعی مثل مد و احساسات مرتبط با مدرسه مطلع ترند . نوجوانان در رابطه با موضوعات اجتماعی جزیی و روز مره ای چون مد و لباس ، موسیقی و گذران اوقات فراغت خصوصأ در مقطع دبیرستان بیشتر تابع نظر همسالان خود هستند اما در مورد ارزشهای عمیق خانوادگی ، تحصیلی و مالی معمولأ به پدر و مادرشان رجوع می کنند . البته اگر رابطه خوبی با آنان داشته باشند . نوجوانان به تدریج که بزرگتر می شوند به نظر صاحب نظران هر زمینه رجوع می کنند . پس اشتباه است که فکر می کنیم نوجوانان بین والدین و همسالان خویش گیر می کنند و خودشان هیچ نظری ندارند . تصمیمات نوجوانان غالبأ معرف این است که نوجوانان قوه قضاوت مستقل و معقولی دارند . روابط همسالان تحت تأثیر روابط خانوادگی است . نوجوانان خود مختار از خانواده هایی بیرون می آیند که روشهای اقتداری بر آنها حاکم بوده است . کودکانی هم که در خانواده های کم توجه و بسیار کنترل کننده یا سهل گیر بزرگ شده اند به نوجوانانی تبدیل می شوند که به همسالان خویش گرایش دارند.
لذا در این زمینه نیاز سنجی از اهمیت بالایی برخوردار است اگر نیاز او را به دوست درک کنیم و انکار نکنیم و او را در انتخاب دوست یاری کنیم می توانیم مطمئن باشیم که نوجوان ما با گذران وقت در کنار آنها هم به برطرف کردن نیاز پرداخته و هم به بازآموزی مهارت های جدید منجر شده است. علاوه بر آن باید اقدامی کرد تا نوجوان بتواند در کنار خانواده برنامه های جذاب داشته باشد . به این طریق از خانواده گریزان نشده و کمتر تمایل دارد تا زمان بیشتری را به دوستان خود متعلق سازد .
مرکز مهر
آسیب شناسی الگوهای رفتاری در نوجوانی
پرونده روی میز نشان می داد که فاطمه دختر 15 ساله ای است که در کلاس اول دبیرستان مشغول به تحصیل است در باز شد و دختری جوان با روپوشی نسبتأ تنگ و کوتاه با شالی که فقط قسمت وسط موهایش را پوشانده و موهایی به اصطلاح سیخ سیخی ،کفشهای اسپرت و ورزشی و کوله پشتی روی دوشش با خانمی چادری وارد اتاق شدند . آنها با فاصله از هم نشستند . از آنها خواستم که علت مراجعه خود را توضیح دهند .مادر شروع به صحبت کرد که مدتی است با دخترش دچار مشکل شده اند . توضیح دارد که تا سوم راهنمایی دختری بسیار سر به زیر بود و شئونات خانواده را رعایت می کرد تا آنموقع در شهرستانی زندگی می کردند . دختر مثل سایر دختران پوشش مناسبی داشت از نظر تحصیلی هم بسیار موفق بود او گفت حدود 2 سال است که به تهران آمدیم و در این منطقه ساکن شدیم .
سال اول دبیرستان فاطمه را در یک مدرسه غیر انتفاعی ثبت نام کردیم واز همان موقع مشکلات ما شروع شد . اوایل سال وقتی فاطمه از مدرسه بر می گشت بسیار عصبی بود با ما کمتر صحبت می کرد با خواهر و برادرش سر ناسازگاری داشت و بعد از مدتی به من اعتراض کرد که دوست ندارم مرا به مدرسه ببرید . من دیگر بزرگ شده ام بچه ها مسخره ام می کنند که چرا مادرت ترا به مدرسه می آورد می خواهم خودم بروم . علیرغم مخالفت های پدر مجبور شدم به او اجازه دهم که تنها به مدرسه برود ولی دلم طاقت نیاورد و چند بار دورا دور مراقبش بودم می دیدم که نزدیک مدرسه که میرسد چادرش را در آورده در کیفش می گذارد ، موضوع را با او در میان گذاشتم که چرا اینکاررا می کنی گفت تنها دختر چادری در مدرسه من هستم . بچه ها مرا تحویل نمی گیرند و با دیده حقارت به من نگاه می کنند. از طرفی مبلغ قبض تلفن بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافت و این موضوع موجب اعتراض شدید پدرش شد . از طرف دیگر پس از مراجعه به مدرسه و جویا شدن وضع تحصیلی او متوجه شدیم که افت شدیدی کرده و سال اول دبیرستان را با نمرات بسیار پایینی پشت سر گذاشت .
از امسال هم از نظر وضع ظاهری همانطور که می بینید تغییرات شدیدی در خودش ایجاد کرده که پدرش مرتب مرا سرزنش می کند. و در خانه بخاطر فاطمه با همسرم مرتب جر و بحث داریم . نمی دانم چه کنم از یک طرف افت تحصیلی فاطمه ، از یک طرف تغییرات ظاهری که در او ایجاد شده که به هیچ وجه در شأن خانواده ما نیست ، درگیری مستمر با فاطمه بخاطر شکل و قیافه ای که برای خودش درست می کند نمی دانم با او چه کنم .از مادر خواستم که چند دقیقه ای بیرون اتاق باشد تا به تنهایی با فاطمه صحبت کنم . بعد از اینکه مادر از اتاق خارج شد دختر یک نفس بلندی حاکی از عصبانیت کشید .
نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند .
گفتم خوب حالا تو بگو جریان از چه قرار است . او گفت مادرم فکر می کند هنوز در آن شهر کوچک زندگی می کنیم او مرا درک نمی کند . من دوست ندارم انگشت نمای دیگران باشم تا موقعی که چادر داشتم مجبور بودم تنها در گوشه ای از کلاس بمانم با هیچ کس نمی توانستم صحبت کنم احساس بدی داشتم افسرده شده بودم . برای درس تمرکز نداشتم . دوست نداشتم تنها بمانم ، می خواستم مرا تحویل بگیرند احساس تنهایی شدیدی داشتم . این بود که تصمیم گرفتم چادر را کنار بگذارم . دوست داشتم مثل بقیه بچه ها زیبا و امروزی باشم مثل آنها لباس بپوشم موهایم را مثل آنها آرایش کنم با این تغییرات کما کم جذب بچه ها شدم . کما کم حرفی برای گفتن داشتم و ارتباطاتم با دوستانم قویتر شد و از تنهایی در آمدم شبها که خانه می آمدم ارتباط تلفنی خود را با دوستانم حفظ کردم ، در مدرسه احساس راحتی می کردم ولی در خانه اوضاع بر عکس شده بود و مرتب سر من در خانه جنجال به پا بود همین موضوع باعث شد که من بیشتر بطرف دوستانم کشیده شوم و برای فرار از این تنش ها وقتی به خانه می رسیدم ترجیح می دادم که به اتاقم بروم و کمتر بیرون بیایم. محیط خانه ما پر تنش شده احساس راحتی نمی کنم . از اینکه باعث دعوای آنها می شوم ناراحتم .
همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند .نوجوانان چگونه بر یکدیگر تأ ثیر می گذارند ؟
یکی از ویژگیهای سنین نوجوانی ، کاهش مدت زمانی است که نوجوان با خانواده اش می گذراند . در پژوهشی که در خصوص گذران اوقات فراغت صورت گرفته نشان می دهد که نوجوانان در سال آخر دبیرستان فقط 14 درصد از اوقات بیکاری خود را با خانواده خویش می گذرانند این قطع ارتباط لزومأ معلول اشکال در روابط خانوادگی نیست بلکه معلول نیروهای تأثیر گذار بیرون از خانواده دسترسی پیدا کردن به ماشین و حق بیرون ماندن از خانه است . همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند . چون همسالان نوجوان نیز تحت همان فشارها و استرس ها هستند ، فرض را بر این می گذارند که درد آنها را می فهمند . نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند . گروه همسالان به نوجوانان اجازه می دهند بر اساس معیارهای گروه به ارزیابی اعمال خود بپردازند .وقتی نوجوانان از لحاظ هیجانی خود مختارتر می شوند و از پدر و مادرشان کمتر بت می سازند ، وابستگی کمتری به والدین خود پیدا می کنند و به همسالان خود بیشتر متکی می شوند . این جریان با افزایش آسیب پذیری در برابر نفوذ همسالان همراه می شود . هر کسی متناسب با نیازها ، شخصیت و علایق خودش ، دوستان خود را انتخاب می کند .
نوجوانانی که ناراحتیها را درونی می کنند یعنی به شدت افسرده و مضطرب هستند دوستانی را انتخاب می کنند که مثل آنها ناراحتیهای درونی دارند . والدین غالبأ نگران شدت همرنگی فرزندان خود با همسالان شان هستند . اگر خواسته پدر و مادر نوجوان یک چیز باشد و خواسته گروه همسالان چیز دیگری ، نوجوان چه کار خواهد کرد؟ بستگی دارد . همسالان و والدین برای نوجوانان در زمینه های مختلف حکم راهنماهای قابل را دارند . گروه همسالان در زمینه های سطحی و اجتماعی مثل مد و احساسات مرتبط با مدرسه مطلع ترند . نوجوانان در رابطه با موضوعات اجتماعی جزیی و روز مره ای چون مد و لباس ، موسیقی و گذران اوقات فراغت خصوصأ در مقطع دبیرستان بیشتر تابع نظر همسالان خود هستند اما در مورد ارزشهای عمیق خانوادگی ، تحصیلی و مالی معمولأ به پدر و مادرشان رجوع می کنند . البته اگر رابطه خوبی با آنان داشته باشند . نوجوانان به تدریج که بزرگتر می شوند به نظر صاحب نظران هر زمینه رجوع می کنند . پس اشتباه است که فکر می کنیم نوجوانان بین والدین و همسالان خویش گیر می کنند و خودشان هیچ نظری ندارند . تصمیمات نوجوانان غالبأ معرف این است که نوجوانان قوه قضاوت مستقل و معقولی دارند . روابط همسالان تحت تأثیر روابط خانوادگی است . نوجوانان خود مختار از خانواده هایی بیرون می آیند که روشهای اقتداری بر آنها حاکم بوده است . کودکانی هم که در خانواده های کم توجه و بسیار کنترل کننده یا سهل گیر بزرگ شده اند به نوجوانانی تبدیل می شوند که به همسالان خویش گرایش دارند.
لذا در این زمینه نیاز سنجی از اهمیت بالایی برخوردار است اگر نیاز او را به دوست درک کنیم و انکار نکنیم و او را در انتخاب دوست یاری کنیم می توانیم مطمئن باشیم که نوجوان ما با گذران وقت در کنار آنها هم به برطرف کردن نیاز پرداخته و هم به بازآموزی مهارت های جدید منجر شده است. علاوه بر آن باید اقدامی کرد تا نوجوان بتواند در کنار خانواده برنامه های جذاب داشته باشد . به این طریق از خانواده گریزان نشده و کمتر تمایل دارد تا زمان بیشتری را به دوستان خود متعلق سازد .
مرکز مهر
آسیب شناسی الگوهای رفتاری در نوجوانی
پرونده روی میز نشان می داد که فاطمه دختر 15 ساله ای است که در کلاس اول دبیرستان مشغول به تحصیل است در باز شد و دختری جوان با روپوشی نسبتأ تنگ و کوتاه با شالی که فقط قسمت وسط موهایش را پوشانده و موهایی به اصطلاح سیخ سیخی ،کفشهای اسپرت و ورزشی و کوله پشتی روی دوشش با خانمی چادری وارد اتاق شدند . آنها با فاصله از هم نشستند . از آنها خواستم که علت مراجعه خود را توضیح دهند .مادر شروع به صحبت کرد که مدتی است با دخترش دچار مشکل شده اند . توضیح دارد که تا سوم راهنمایی دختری بسیار سر به زیر بود و شئونات خانواده را رعایت می کرد تا آنموقع در شهرستانی زندگی می کردند . دختر مثل سایر دختران پوشش مناسبی داشت از نظر تحصیلی هم بسیار موفق بود او گفت حدود 2 سال است که به تهران آمدیم و در این منطقه ساکن شدیم .
سال اول دبیرستان فاطمه را در یک مدرسه غیر انتفاعی ثبت نام کردیم واز همان موقع مشکلات ما شروع شد . اوایل سال وقتی فاطمه از مدرسه بر می گشت بسیار عصبی بود با ما کمتر صحبت می کرد با خواهر و برادرش سر ناسازگاری داشت و بعد از مدتی به من اعتراض کرد که دوست ندارم مرا به مدرسه ببرید . من دیگر بزرگ شده ام بچه ها مسخره ام می کنند که چرا مادرت ترا به مدرسه می آورد می خواهم خودم بروم . علیرغم مخالفت های پدر مجبور شدم به او اجازه دهم که تنها به مدرسه برود ولی دلم طاقت نیاورد و چند بار دورا دور مراقبش بودم می دیدم که نزدیک مدرسه که میرسد چادرش را در آورده در کیفش می گذارد ، موضوع را با او در میان گذاشتم که چرا اینکاررا می کنی گفت تنها دختر چادری در مدرسه من هستم . بچه ها مرا تحویل نمی گیرند و با دیده حقارت به من نگاه می کنند. از طرفی مبلغ قبض تلفن بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافت و این موضوع موجب اعتراض شدید پدرش شد . از طرف دیگر پس از مراجعه به مدرسه و جویا شدن وضع تحصیلی او متوجه شدیم که افت شدیدی کرده و سال اول دبیرستان را با نمرات بسیار پایینی پشت سر گذاشت .
از امسال هم از نظر وضع ظاهری همانطور که می بینید تغییرات شدیدی در خودش ایجاد کرده که پدرش مرتب مرا سرزنش می کند. و در خانه بخاطر فاطمه با همسرم مرتب جر و بحث داریم . نمی دانم چه کنم از یک طرف افت تحصیلی فاطمه ، از یک طرف تغییرات ظاهری که در او ایجاد شده که به هیچ وجه در شأن خانواده ما نیست ، درگیری مستمر با فاطمه بخاطر شکل و قیافه ای که برای خودش درست می کند نمی دانم با او چه کنم .از مادر خواستم که چند دقیقه ای بیرون اتاق باشد تا به تنهایی با فاطمه صحبت کنم . بعد از اینکه مادر از اتاق خارج شد دختر یک نفس بلندی حاکی از عصبانیت کشید .
نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند .
گفتم خوب حالا تو بگو جریان از چه قرار است . او گفت مادرم فکر می کند هنوز در آن شهر کوچک زندگی می کنیم او مرا درک نمی کند . من دوست ندارم انگشت نمای دیگران باشم تا موقعی که چادر داشتم مجبور بودم تنها در گوشه ای از کلاس بمانم با هیچ کس نمی توانستم صحبت کنم احساس بدی داشتم افسرده شده بودم . برای درس تمرکز نداشتم . دوست نداشتم تنها بمانم ، می خواستم مرا تحویل بگیرند احساس تنهایی شدیدی داشتم . این بود که تصمیم گرفتم چادر را کنار بگذارم . دوست داشتم مثل بقیه بچه ها زیبا و امروزی باشم مثل آنها لباس بپوشم موهایم را مثل آنها آرایش کنم با این تغییرات کما کم جذب بچه ها شدم . کما کم حرفی برای گفتن داشتم و ارتباطاتم با دوستانم قویتر شد و از تنهایی در آمدم شبها که خانه می آمدم ارتباط تلفنی خود را با دوستانم حفظ کردم ، در مدرسه احساس راحتی می کردم ولی در خانه اوضاع بر عکس شده بود و مرتب سر من در خانه جنجال به پا بود همین موضوع باعث شد که من بیشتر بطرف دوستانم کشیده شوم و برای فرار از این تنش ها وقتی به خانه می رسیدم ترجیح می دادم که به اتاقم بروم و کمتر بیرون بیایم. محیط خانه ما پر تنش شده احساس راحتی نمی کنم . از اینکه باعث دعوای آنها می شوم ناراحتم .
همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند .نوجوانان چگونه بر یکدیگر تأ ثیر می گذارند ؟
یکی از ویژگیهای سنین نوجوانی ، کاهش مدت زمانی است که نوجوان با خانواده اش می گذراند . در پژوهشی که در خصوص گذران اوقات فراغت صورت گرفته نشان می دهد که نوجوانان در سال آخر دبیرستان فقط 14 درصد از اوقات بیکاری خود را با خانواده خویش می گذرانند این قطع ارتباط لزومأ معلول اشکال در روابط خانوادگی نیست بلکه معلول نیروهای تأثیر گذار بیرون از خانواده دسترسی پیدا کردن به ماشین و حق بیرون ماندن از خانه است . همسالان در تلاش نوجوانان جهت استقلال پیدا کردن به آنان کمک می کنند و نقش یک دوست فهیم را برای آنها بازی می کنند . چون همسالان نوجوان نیز تحت همان فشارها و استرس ها هستند ، فرض را بر این می گذارند که درد آنها را می فهمند . نوجوانان غالبأ به توصیه های دوستان خود روی می آورند و از آنان آرامش می خواهند دوستان غالبأ به نوجوانان در کسب مهارتهای اجتماعی و هویت کمک می کنند . گروه همسالان به نوجوانان اجازه می دهند بر اساس معیارهای گروه به ارزیابی اعمال خود بپردازند .وقتی نوجوانان از لحاظ هیجانی خود مختارتر می شوند و از پدر و مادرشان کمتر بت می سازند ، وابستگی کمتری به والدین خود پیدا می کنند و به همسالان خود بیشتر متکی می شوند . این جریان با افزایش آسیب پذیری در برابر نفوذ همسالان همراه می شود . هر کسی متناسب با نیازها ، شخصیت و علایق خودش ، دوستان خود را انتخاب می کند .
نوجوانانی که ناراحتیها را درونی می کنند یعنی به شدت افسرده و مضطرب هستند دوستانی را انتخاب می کنند که مثل آنها ناراحتیهای درونی دارند . والدین غالبأ نگران شدت همرنگی فرزندان خود با همسالان شان هستند . اگر خواسته پدر و مادر نوجوان یک چیز باشد و خواسته گروه همسالان چیز دیگری ، نوجوان چه کار خواهد کرد؟ بستگی دارد . همسالان و والدین برای نوجوانان در زمینه های مختلف حکم راهنماهای قابل را دارند . گروه همسالان در زمینه های سطحی و اجتماعی مثل مد و احساسات مرتبط با مدرسه مطلع ترند . نوجوانان در رابطه با موضوعات اجتماعی جزیی و روز مره ای چون مد و لباس ، موسیقی و گذران اوقات فراغت خصوصأ در مقطع دبیرستان بیشتر تابع نظر همسالان خود هستند اما در مورد ارزشهای عمیق خانوادگی ، تحصیلی و مالی معمولأ به پدر و مادرشان رجوع می کنند . البته اگر رابطه خوبی با آنان داشته باشند . نوجوانان به تدریج که بزرگتر می شوند به نظر صاحب نظران هر زمینه رجوع می کنند . پس اشتباه است که فکر می کنیم نوجوانان بین والدین و همسالان خویش گیر می کنند و خودشان هیچ نظری ندارند . تصمیمات نوجوانان غالبأ معرف این است که نوجوانان قوه قضاوت مستقل و معقولی دارند . روابط همسالان تحت تأثیر روابط خانوادگی است . نوجوانان خود مختار از خانواده هایی بیرون می آیند که روشهای اقتداری بر آنها حاکم بوده است . کودکانی هم که در خانواده های کم توجه و بسیار کنترل کننده یا سهل گیر بزرگ شده اند به نوجوانانی تبدیل می شوند که به همسالان خویش گرایش دارند.
لذا در این زمینه نیاز سنجی از اهمیت بالایی برخوردار است اگر نیاز او را به دوست درک کنیم و انکار نکنیم و او را در انتخاب دوست یاری کنیم می توانیم مطمئن باشیم که نوجوان ما با گذران وقت در کنار آنها هم به برطرف کردن نیاز پرداخته و هم به بازآموزی مهارت های جدید منجر شده است. علاوه بر آن باید اقدامی کرد تا نوجوان بتواند در کنار خانواده برنامه های جذاب داشته باشد . به این طریق از خانواده گریزان نشده و کمتر تمایل دارد تا زمان بیشتری را به دوستان خود متعلق سازد .
مرکز مهر
آگاهی دادن به فرزند درباره بلوغ
خیلی از شما کاربران عزیز در سن نوجوانی هستید یا فرزند نوجوان دارید، با مطالعه ی این مقاله با خطرهایی که در این سن ممکن است برای یک نوجوان پیش بیاید و همچنین تغییراتی که همگانی بوده و نباید ایجاد نگرانی کند ،بیشتر آشنا می شوید.
انواع تغییراتی که با شروع دوره نوجوانی رخ می دهد عبارت است از:
الف. تغییر در اندازه بدن: در دوران 3 تا 4 ساله بلوغ، قریب 20 ـ 30 کیلو گرم به وزن و 20 ـ 30 سانتی متر به قد نوجوان اضافه می گردد. در این دوران به طور کلی، هم اعضای بیرونی متحول و دست خوش تغییر می گردد و هم اعضای درونی.
ب. رشد صفات اولیه جنسی: اندام های جنسی که وظیفه تولید مثل را بر عهده دارند دراین دوره رشد می کنند. این تغییرات بر اثر فعالیت غدد هیپوفیز، آدرنال (فوق کلیوی) و غدد جنسی به وجود می آید.
ج. رشد صفات ثانویه جنسی: از هنگام بلوغ تفاوت های دختر و پسر کاملاً آشکار می گردد و هر قدر بلوغ بیش تر پیشرفت کند این تفاوت ها بیش تر می شود. این صفات عبارت اند از: رشد عمومی مو در بدن، تغییرات پوستی، فعالیت بیش تر غدد چربی، تغییرات صدا که به صورت صدای زیر در دختران و صدای بم در پسران ظاهر می گردد.
به طور خلاصه می توان گفت: نوجوان، چه بخواهد و چه نخواهد، این تغییرات در بدن او رخ می دهد که هر کدام به نوبه خود، شخصیت او را متأثر می کند. هرگونه برداشت غلط و اطلاع نادرست و ناقص از این تغییرات می تواند ضربات جبران ناپذیر را بر نوجوان وارد سازد. بنابراین، والدین موظف اند کودکان خود را از وجود این گونه تغییرات آگاه کنند.
مادر باید دختر خود را از وقوع عادات ماهیانه مطّلع سازد. نباید صبر کند تا او به طور معمول، به سن عادات ماهیانه برسد و از این مرحله اطلاعات روشنی نداشته باشد.
والدین موظف اند پسران را نیز برای ظهور آثار ناشی از بلوغ مهیّا سازند. جوانی که اطلاع قبلی از تحوّل بلوغ نداشته باشد و تنها شایعات و کنایات مبهمی در این باره شنیده باشد نه تنها آشفته و پریشان می گردد، بلکه غالباً وحشت می کند.
گاهی سکوت والدین در مورد مسائل بلوغ منجر به سلب اعتماد و اطمینان نوجوانان از والدین می شود و برای کسب اطلاع، سراغ منابع اطلاعاتی ناقص (دوستان و کتاب ها) می رود که گاهی او را با مشکلات جسمی و روانی مواجه می کنند.
روان شناسی خطرهای بلوغ
سمیناربزرگ ازدواج موفق(دکتراحمدحلت)
مجموعه تصویری تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان
سمینار بزرگ ابر یادگیری( دکتر احمد حلت)
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
تکنیکهای طلایی بازاریابی و فروش موفق ( استاد حلت )
سمینار توانگران اینگونه می اندیشند( دکتر حلت)
زندگی در مسیر کمال(تکنولوژی فکر 2)دکتر آزمندیان
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - ریاضی ( دکتر مصطفی تبریزی )
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
سمینار ارتباط موثر با فرزندان ( دکتر حلت )
موفقیت نامحدود 2 ( استاد حلت )
تشخیص و درمان اختلالات یادگیری - دیکته نویسی ( دکتر مصطفی تبریزی
سمینار ثروت و توانگری(دکتر احمد حلت)
آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
سمینار تولدی دوباره ( استاد حلت )
سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.