اللهی تا زمین دارد حرارت بماند این رفاقت تا قیامت
نفس باد صبا، عشق از جنس طلا، دوری و دفع بلا، یاری از سوی خدا، همیشه تقدیم تو باد.
باز دلم یاد شما می کند. یاد همان لطف و صفا می کند. این دل بی کینه همیشه تو را. بر سرسجاده دعا می کند.
زیباترین سلام طلوع خورشید عشق است آن را بدون غروب تقدیمت می کنم.
اگر بدانم پشت پلکم خانه توست بخوابم تا قیامت چون دلم دیوانه توست.
راز دل هرگز نگو با محرمت. چون که محرم، محرمش نا محرم است.
اینو بدون که هیچ بارانی جای تو را از کوچه قلبم نخواهد نشست.
هزار رگ دارم و هزار رفیق اما تو شاهرگی و تک رفیق
به حق ساقی کوثر وجودت بی بلا باشد. 2 دستت را علی گیرد، نگهدارت خدا باشد.
چندی است که بیمار وفایت شده ام در بستر غم چشم به راهت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام
زندگی گریه مختصری است... مثل یک فنجان چای! و کنارش عشق است... مثل یک حبه قند! زندگی را با عشق باید نوش جان کرد.
برای آمدنت «انتظار» کافی نیست دعا و اشک و دل بی قرار، کافی نیست خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی دعای این همه شب زنده دار، کافی نیست
گفتم به گل زرد چرا رنگ منی؟ افسرده و دلتنگ چرا مثل منی؟ من عاشق اویم که رنگم شده زرد تو عاشق کیستی که همرنگ منی؟
اللهی تا زمین دارد حرارت بماند این رفاقت تا قیامت
نفس باد صبا، عشق از جنس طلا، دوری و دفع بلا، یاری از سوی خدا، همیشه تقدیم تو باد.
باز دلم یاد شما می کند. یاد همان لطف و صفا می کند. این دل بی کینه همیشه تو را. بر سرسجاده دعا می کند.
زیباترین سلام طلوع خورشید عشق است آن را بدون غروب تقدیمت می کنم.
اگر بدانم پشت پلکم خانه توست بخوابم تا قیامت چون دلم دیوانه توست.
راز دل هرگز نگو با محرمت. چون که محرم، محرمش نا محرم است.
اینو بدون که هیچ بارانی جای تو را از کوچه قلبم نخواهد نشست.
هزار رگ دارم و هزار رفیق اما تو شاهرگی و تک رفیق
به حق ساقی کوثر وجودت بی بلا باشد. 2 دستت را علی گیرد، نگهدارت خدا باشد.
چندی است که بیمار وفایت شده ام در بستر غم چشم به راهت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام
زندگی گریه مختصری است... مثل یک فنجان چای! و کنارش عشق است... مثل یک حبه قند! زندگی را با عشق باید نوش جان کرد.
برای آمدنت «انتظار» کافی نیست دعا و اشک و دل بی قرار، کافی نیست خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی دعای این همه شب زنده دار، کافی نیست
گفتم به گل زرد چرا رنگ منی؟ افسرده و دلتنگ چرا مثل منی؟ من عاشق اویم که رنگم شده زرد تو عاشق کیستی که همرنگ منی؟
اللهی تا زمین دارد حرارت بماند این رفاقت تا قیامت
نفس باد صبا، عشق از جنس طلا، دوری و دفع بلا، یاری از سوی خدا، همیشه تقدیم تو باد.
باز دلم یاد شما می کند. یاد همان لطف و صفا می کند. این دل بی کینه همیشه تو را. بر سرسجاده دعا می کند.
زیباترین سلام طلوع خورشید عشق است آن را بدون غروب تقدیمت می کنم.
اگر بدانم پشت پلکم خانه توست بخوابم تا قیامت چون دلم دیوانه توست.
راز دل هرگز نگو با محرمت. چون که محرم، محرمش نا محرم است.
اینو بدون که هیچ بارانی جای تو را از کوچه قلبم نخواهد نشست.
هزار رگ دارم و هزار رفیق اما تو شاهرگی و تک رفیق
به حق ساقی کوثر وجودت بی بلا باشد. 2 دستت را علی گیرد، نگهدارت خدا باشد.
چندی است که بیمار وفایت شده ام در بستر غم چشم به راهت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام
زندگی گریه مختصری است... مثل یک فنجان چای! و کنارش عشق است... مثل یک حبه قند! زندگی را با عشق باید نوش جان کرد.
برای آمدنت «انتظار» کافی نیست دعا و اشک و دل بی قرار، کافی نیست خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی دعای این همه شب زنده دار، کافی نیست
گفتم به گل زرد چرا رنگ منی؟ افسرده و دلتنگ چرا مثل منی؟ من عاشق اویم که رنگم شده زرد تو عاشق کیستی که همرنگ منی؟
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.