حال و هوای روزهای بلوغ
دوره نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به شمار می رود، زیرا در این دوره نوجوان به دنبال یافتن هویت خویش، در مسیر شکل دادن به شخصیتی متکی به خود گام برمی دارد. سؤالات متعددی نیز در ذهن نوجوان نقش می بندد که چنانچه نتواند پاسخی مناسب برای آن ها بیابد، چه بسا ممکن است شخصیتی متزلزل و احیاناً دوگانه پیدا کند.
بنابراین، شناخت جنبه های مهم جسمانی، روانی، اجتماعی، عقلانی و اخلاقی نوجوانان این توانایی را به نوجوان و اطرافیان او می دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی ـ روانی به وجود آمده را بدانند و تا حدی از بروز ناسازگاری های خاص این دوران جلوگیری نمایند. این مقاله، نیم نگاهی به جنبه های مهم شخصیت نوجوانان انداخته است.
دوره نوجوانی هم زمان است با دوره بلوغ. یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی.
در دروه بلوغ، تغییرات گوناگونی در ابعاد شخصیتی نوجوان رخ می دهد که هر کدام به نوعی می تواند بر او اثر بگذارد و حتی گاهی شخصیّت او را دگرگون سازد. این مقاله، به برخی از این جنبه ها اشاره دارد. اما پیش از ورود به اصل بحث، توجه به چند نکته لازم است:
1ـ بحران بلوغ: فرایند بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است. استانلی هال، (Hall, Stanly) که به پدر روان شناسی بلوغ معروف است، این مرحله را «دوران طوفان و فشار» می نامد. نوجوان در این دوره،تمایلات و خواهش های متضادی دارد; مثلاً با این که می خواهد با دوستان باشد، به تنهایی نیزعلاقه مند است.
روسو دوره بلوغ را تولّد مجدّد می داند. او می گوید: وقتی فرد به دوره بلوغ می رسد مثل این است که فرد دیگری با خصوصیات بدنی و روانی متفاوتی در وی به وجود آمده است.
در هفت سال سوّم زندگی که دوران بلوغ و جوانی است، تحولات سریعی در جسم و جان نوجوان پدیدار می گردد و در مدّت کوتاهی اندام و افکارش به کلّی تغییر می کند. دوره نوجوانی و بلوغ به سنین بین 12 تا 18 سالگی اطلاق می شود. این دوره یکی از بحرانی ترین دوره هاست. گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ با نابسامانی های فراوانی همراه است. در این دوره، نوجوان نه دیگر کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است.
وی در مرز بین این دو مرحله (کودکی و بزرگسالی) قرار می گیرد و با فشارها و انتظارات خاص هر دوره رو به رو می شود; از سویی، اگر کار کودکانه بکند او را ملامت می کنند که بزرگ شده است و این کار در شأن او نیست و از سوی دیگر، معمولاً با او مانند بزرگسالان رفتار نمی شود. در زندگی، نقش کودک و بزرگسال، هر کدام مشخص است و می دانند چه کاری باید انجام دهند، ولی نوجوان در وضع روحی مبهم و پیچیده ای به سر می برد; او به درستی نمی داند چه باید بکند.
2ـ تعریف بلوغ و نوجوانی: کلمه «بلوغ» یا (Puberty) ممکن است به چند صورت تعریف شود:
الف. بلوغ جنسی: بلوغ به این معنا یعنی رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی که سنین آن در بین ملل و افراد گوناگون بر حسب نژاد، مناطق جغرافیایی و آب و هوایی متفاوت است و معمولاً بین سنین 12 ـ 18 سالگی واقع می شود.
ب. بلوغ جسمی (فیزیولوژیک): بلوغ به این معنا همان آخرین حدّ رشد اندام ها است که زمان آن از یک سو، به نژاد فرد بستگی دارد واز سوی دیگر، به قوانین رشد و نموّ هر یک از اعضا. در این زمینه، تن کردشناسان (فیزیولوژیست ها) و روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که اندام های انسان تا پنج سال اول زندگی به طور سریع رشد می کند و سپس رشد آن تا سنین 12، 13 سالگی به کندی می گراید، در دوره نوجوانی سرعت رشد دوباره افزایش می یابد و در فواصل بین 18 ـ 25 سالگی جسم به حدّ کمال خود می رسد و رشدش نیز متوقف می گردد. لازم به ذکر است که تمام قسمت های بدن در دوره رشد به یک میزان رشد نمی کند، بلکه بعضی از اعضا رشد بیشتری دارند، چنانچه مشهور است که «نوجوان شلوارش یک سال زودتر از کتش کوچک می شود.»
ج. بلوغ شرعی: سن تکلیف در کشورهای گوناگون بر اساس اعتقاداتی که دارند فرق می کند; مثلاً اسلام سن 9 سالگی را برای دختران و 15 سال را برای پسران سن بلوغ می داند.4 البته بعضی از فِرَق اسلامی در سن بلوغ با شیعه فرق دارند; مثلاً فقه حنفی برای دخترسن17 سالگی و برای پسر سن 18 و 19 سالگی را سن بلوغ می داند و فقه مالکی بلوغ را وابسته به سن نمی داند.
د. بلوغ عرفی (سن قانونی): قوانین مدنی کشورها اغلب دو یا سه سال دیرتر از دستورات شرعی نوجوانان را بالغ و مسؤول رفتار خود می داند.
هـ. بلوغ روانی (بلوغ شخصیّت): بلوغ روانی دارای جنبه های گوناگونی از قبیل پختگی، هوش، درک مفاهیم اخلاقی، نقطه اوج حافظه، کمال اراده، انفعالات و سایر خصوصیات ذهنی است که در صورت هماهنگی، تعادل فرد را به وجود می آورد و در صورت ناهماهنگی، موجب رفتار غیر عادی یا بی تعادلی روانی می شود.
با توجه به تعاریف ارائه شده، بلوغ دارای معانی متفاوتی است، اما منظور روان شناسان از آن، بیش تر تغییرات بدنی (جسمی و جنسی) می باشد. آنان مراد خود را از دیگر موارد بلوغ با پسوند می آورند; مثل بلوغ روانی، بلوغ شرعی و بلوغ عرفی و... .
3ـ نوجوانی: اصطلاح «نوجوانی» (Adolesence) در مقایسه با کلمه «بلوغ» معنای وسیع تری دارد و دوران مهمی از زندگی انسان را شامل می شود. سنین بین 12 ـ 18 سالگی، که سنین نوجوانی است، خود به سه قسم می شود: الف. مرحله پیش از بلوغ: ورود تدریجی کودک به مرحله بلوغ
ب. مرحله بلوغ: ظهور معیارهای بلوغ جنسی مثل عادت ماهیانه و احتلام
ج. مرحله پس از بلوغ: رشد صفات ثانویه جنسی.
الف. اهمیت نوجوانی از دیدگاه دانشمندان:
افلاطون این دوره را دوره ای می داند که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیره می شود.
روسو می گوید: نوجوانی توّلد ثانوی است.
استانلی هال معتقد است نوجوانی دوره طوفان و فشار بوده و نوجوانی یک جهش ناگهانی است.
کورت لوین آلمانی هم اعتقاد دارد که کودک و بزرگ سال، هر کدام یک نوبت، بار کودکی و بزرگ سالی را بر دوش می کشند، ولی نوجوان مجبور است یکجا بار هر دو را بر دوش بکشد; زیرا متعلق به هر دو می باشد.
ب. اهمیت نوجوانی از نظر اسلام:
اسلام این موضوع را از دو جنبه مثبت و منفی مدّ نظر قرار داده است: در جنبه مثبت، به نظر اسلام، نوجوانی دوره قوّت و توانایی است که در بین دو دوره ضعف و ناتوانی (کودکی و پیری) قرار گرفته: «اللّهُ الذّی خَلقکُم مِن ضعف ثُمَّ جَعل مِن بعدِ ضعف قوّةً ثُمَّ جَعَل مِن بعدِ قوّة ضعفاً و شیبةً یَخلُق ما یشاءُ و هو العلیمُ القَدیرُ.» (روم: 54)
اولیای اسلام نیز نوجوانی را یکی از نعمت های پر ارج الهی و از سرمایه های بزرگ سعادت در زندگی بشر شناخته اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «اُوصیکم بِالشُّبّانِ خیراً فاِنّهم اَرقّ افَئدةً اِنّ اللّهَ بَعَثَنی بَشیراً و نَذیراً فَحالَفنی الشُّبّانُ و خالفنی الشّیوخُ.»
ـ قال علی(علیه السلام): «شیئان لایُعرف فَضلهما اِلاّ مَنْ فَقَدهما الشّبابُ و العافیة.»
در جنبه منفی، اولیای الهی از این دوره به دوره جنون و مستی تعبیر کرده اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «الشّبابُ شعبةٌ مِن الجنونِ.»
حال و هوای روزهای بلوغ
دوره نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به شمار می رود، زیرا در این دوره نوجوان به دنبال یافتن هویت خویش، در مسیر شکل دادن به شخصیتی متکی به خود گام برمی دارد. سؤالات متعددی نیز در ذهن نوجوان نقش می بندد که چنانچه نتواند پاسخی مناسب برای آن ها بیابد، چه بسا ممکن است شخصیتی متزلزل و احیاناً دوگانه پیدا کند.
بنابراین، شناخت جنبه های مهم جسمانی، روانی، اجتماعی، عقلانی و اخلاقی نوجوانان این توانایی را به نوجوان و اطرافیان او می دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی ـ روانی به وجود آمده را بدانند و تا حدی از بروز ناسازگاری های خاص این دوران جلوگیری نمایند. این مقاله، نیم نگاهی به جنبه های مهم شخصیت نوجوانان انداخته است.
دوره نوجوانی هم زمان است با دوره بلوغ. یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی.
در دروه بلوغ، تغییرات گوناگونی در ابعاد شخصیتی نوجوان رخ می دهد که هر کدام به نوعی می تواند بر او اثر بگذارد و حتی گاهی شخصیّت او را دگرگون سازد. این مقاله، به برخی از این جنبه ها اشاره دارد. اما پیش از ورود به اصل بحث، توجه به چند نکته لازم است:
1ـ بحران بلوغ: فرایند بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است. استانلی هال، (Hall, Stanly) که به پدر روان شناسی بلوغ معروف است، این مرحله را «دوران طوفان و فشار» می نامد. نوجوان در این دوره،تمایلات و خواهش های متضادی دارد; مثلاً با این که می خواهد با دوستان باشد، به تنهایی نیزعلاقه مند است.
روسو دوره بلوغ را تولّد مجدّد می داند. او می گوید: وقتی فرد به دوره بلوغ می رسد مثل این است که فرد دیگری با خصوصیات بدنی و روانی متفاوتی در وی به وجود آمده است.
در هفت سال سوّم زندگی که دوران بلوغ و جوانی است، تحولات سریعی در جسم و جان نوجوان پدیدار می گردد و در مدّت کوتاهی اندام و افکارش به کلّی تغییر می کند. دوره نوجوانی و بلوغ به سنین بین 12 تا 18 سالگی اطلاق می شود. این دوره یکی از بحرانی ترین دوره هاست. گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ با نابسامانی های فراوانی همراه است. در این دوره، نوجوان نه دیگر کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است.
وی در مرز بین این دو مرحله (کودکی و بزرگسالی) قرار می گیرد و با فشارها و انتظارات خاص هر دوره رو به رو می شود; از سویی، اگر کار کودکانه بکند او را ملامت می کنند که بزرگ شده است و این کار در شأن او نیست و از سوی دیگر، معمولاً با او مانند بزرگسالان رفتار نمی شود. در زندگی، نقش کودک و بزرگسال، هر کدام مشخص است و می دانند چه کاری باید انجام دهند، ولی نوجوان در وضع روحی مبهم و پیچیده ای به سر می برد; او به درستی نمی داند چه باید بکند.
2ـ تعریف بلوغ و نوجوانی: کلمه «بلوغ» یا (Puberty) ممکن است به چند صورت تعریف شود:
الف. بلوغ جنسی: بلوغ به این معنا یعنی رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی که سنین آن در بین ملل و افراد گوناگون بر حسب نژاد، مناطق جغرافیایی و آب و هوایی متفاوت است و معمولاً بین سنین 12 ـ 18 سالگی واقع می شود.
ب. بلوغ جسمی (فیزیولوژیک): بلوغ به این معنا همان آخرین حدّ رشد اندام ها است که زمان آن از یک سو، به نژاد فرد بستگی دارد واز سوی دیگر، به قوانین رشد و نموّ هر یک از اعضا. در این زمینه، تن کردشناسان (فیزیولوژیست ها) و روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که اندام های انسان تا پنج سال اول زندگی به طور سریع رشد می کند و سپس رشد آن تا سنین 12، 13 سالگی به کندی می گراید، در دوره نوجوانی سرعت رشد دوباره افزایش می یابد و در فواصل بین 18 ـ 25 سالگی جسم به حدّ کمال خود می رسد و رشدش نیز متوقف می گردد. لازم به ذکر است که تمام قسمت های بدن در دوره رشد به یک میزان رشد نمی کند، بلکه بعضی از اعضا رشد بیشتری دارند، چنانچه مشهور است که «نوجوان شلوارش یک سال زودتر از کتش کوچک می شود.»
ج. بلوغ شرعی: سن تکلیف در کشورهای گوناگون بر اساس اعتقاداتی که دارند فرق می کند; مثلاً اسلام سن 9 سالگی را برای دختران و 15 سال را برای پسران سن بلوغ می داند.4 البته بعضی از فِرَق اسلامی در سن بلوغ با شیعه فرق دارند; مثلاً فقه حنفی برای دخترسن17 سالگی و برای پسر سن 18 و 19 سالگی را سن بلوغ می داند و فقه مالکی بلوغ را وابسته به سن نمی داند.
د. بلوغ عرفی (سن قانونی): قوانین مدنی کشورها اغلب دو یا سه سال دیرتر از دستورات شرعی نوجوانان را بالغ و مسؤول رفتار خود می داند.
هـ. بلوغ روانی (بلوغ شخصیّت): بلوغ روانی دارای جنبه های گوناگونی از قبیل پختگی، هوش، درک مفاهیم اخلاقی، نقطه اوج حافظه، کمال اراده، انفعالات و سایر خصوصیات ذهنی است که در صورت هماهنگی، تعادل فرد را به وجود می آورد و در صورت ناهماهنگی، موجب رفتار غیر عادی یا بی تعادلی روانی می شود.
با توجه به تعاریف ارائه شده، بلوغ دارای معانی متفاوتی است، اما منظور روان شناسان از آن، بیش تر تغییرات بدنی (جسمی و جنسی) می باشد. آنان مراد خود را از دیگر موارد بلوغ با پسوند می آورند; مثل بلوغ روانی، بلوغ شرعی و بلوغ عرفی و... .
3ـ نوجوانی: اصطلاح «نوجوانی» (Adolesence) در مقایسه با کلمه «بلوغ» معنای وسیع تری دارد و دوران مهمی از زندگی انسان را شامل می شود. سنین بین 12 ـ 18 سالگی، که سنین نوجوانی است، خود به سه قسم می شود: الف. مرحله پیش از بلوغ: ورود تدریجی کودک به مرحله بلوغ
ب. مرحله بلوغ: ظهور معیارهای بلوغ جنسی مثل عادت ماهیانه و احتلام
ج. مرحله پس از بلوغ: رشد صفات ثانویه جنسی.
الف. اهمیت نوجوانی از دیدگاه دانشمندان:
افلاطون این دوره را دوره ای می داند که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیره می شود.
روسو می گوید: نوجوانی توّلد ثانوی است.
استانلی هال معتقد است نوجوانی دوره طوفان و فشار بوده و نوجوانی یک جهش ناگهانی است.
کورت لوین آلمانی هم اعتقاد دارد که کودک و بزرگ سال، هر کدام یک نوبت، بار کودکی و بزرگ سالی را بر دوش می کشند، ولی نوجوان مجبور است یکجا بار هر دو را بر دوش بکشد; زیرا متعلق به هر دو می باشد.
ب. اهمیت نوجوانی از نظر اسلام:
اسلام این موضوع را از دو جنبه مثبت و منفی مدّ نظر قرار داده است: در جنبه مثبت، به نظر اسلام، نوجوانی دوره قوّت و توانایی است که در بین دو دوره ضعف و ناتوانی (کودکی و پیری) قرار گرفته: «اللّهُ الذّی خَلقکُم مِن ضعف ثُمَّ جَعل مِن بعدِ ضعف قوّةً ثُمَّ جَعَل مِن بعدِ قوّة ضعفاً و شیبةً یَخلُق ما یشاءُ و هو العلیمُ القَدیرُ.» (روم: 54)
اولیای اسلام نیز نوجوانی را یکی از نعمت های پر ارج الهی و از سرمایه های بزرگ سعادت در زندگی بشر شناخته اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «اُوصیکم بِالشُّبّانِ خیراً فاِنّهم اَرقّ افَئدةً اِنّ اللّهَ بَعَثَنی بَشیراً و نَذیراً فَحالَفنی الشُّبّانُ و خالفنی الشّیوخُ.»
ـ قال علی(علیه السلام): «شیئان لایُعرف فَضلهما اِلاّ مَنْ فَقَدهما الشّبابُ و العافیة.»
در جنبه منفی، اولیای الهی از این دوره به دوره جنون و مستی تعبیر کرده اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «الشّبابُ شعبةٌ مِن الجنونِ.»
حال و هوای روزهای بلوغ
دوره نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به شمار می رود، زیرا در این دوره نوجوان به دنبال یافتن هویت خویش، در مسیر شکل دادن به شخصیتی متکی به خود گام برمی دارد. سؤالات متعددی نیز در ذهن نوجوان نقش می بندد که چنانچه نتواند پاسخی مناسب برای آن ها بیابد، چه بسا ممکن است شخصیتی متزلزل و احیاناً دوگانه پیدا کند.
بنابراین، شناخت جنبه های مهم جسمانی، روانی، اجتماعی، عقلانی و اخلاقی نوجوانان این توانایی را به نوجوان و اطرافیان او می دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی ـ روانی به وجود آمده را بدانند و تا حدی از بروز ناسازگاری های خاص این دوران جلوگیری نمایند. این مقاله، نیم نگاهی به جنبه های مهم شخصیت نوجوانان انداخته است.
دوره نوجوانی هم زمان است با دوره بلوغ. یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی.
در دروه بلوغ، تغییرات گوناگونی در ابعاد شخصیتی نوجوان رخ می دهد که هر کدام به نوعی می تواند بر او اثر بگذارد و حتی گاهی شخصیّت او را دگرگون سازد. این مقاله، به برخی از این جنبه ها اشاره دارد. اما پیش از ورود به اصل بحث، توجه به چند نکته لازم است:
1ـ بحران بلوغ: فرایند بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است. استانلی هال، (Hall, Stanly) که به پدر روان شناسی بلوغ معروف است، این مرحله را «دوران طوفان و فشار» می نامد. نوجوان در این دوره،تمایلات و خواهش های متضادی دارد; مثلاً با این که می خواهد با دوستان باشد، به تنهایی نیزعلاقه مند است.
روسو دوره بلوغ را تولّد مجدّد می داند. او می گوید: وقتی فرد به دوره بلوغ می رسد مثل این است که فرد دیگری با خصوصیات بدنی و روانی متفاوتی در وی به وجود آمده است.
در هفت سال سوّم زندگی که دوران بلوغ و جوانی است، تحولات سریعی در جسم و جان نوجوان پدیدار می گردد و در مدّت کوتاهی اندام و افکارش به کلّی تغییر می کند. دوره نوجوانی و بلوغ به سنین بین 12 تا 18 سالگی اطلاق می شود. این دوره یکی از بحرانی ترین دوره هاست. گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ با نابسامانی های فراوانی همراه است. در این دوره، نوجوان نه دیگر کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است.
وی در مرز بین این دو مرحله (کودکی و بزرگسالی) قرار می گیرد و با فشارها و انتظارات خاص هر دوره رو به رو می شود; از سویی، اگر کار کودکانه بکند او را ملامت می کنند که بزرگ شده است و این کار در شأن او نیست و از سوی دیگر، معمولاً با او مانند بزرگسالان رفتار نمی شود. در زندگی، نقش کودک و بزرگسال، هر کدام مشخص است و می دانند چه کاری باید انجام دهند، ولی نوجوان در وضع روحی مبهم و پیچیده ای به سر می برد; او به درستی نمی داند چه باید بکند.
2ـ تعریف بلوغ و نوجوانی: کلمه «بلوغ» یا (Puberty) ممکن است به چند صورت تعریف شود:
الف. بلوغ جنسی: بلوغ به این معنا یعنی رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی که سنین آن در بین ملل و افراد گوناگون بر حسب نژاد، مناطق جغرافیایی و آب و هوایی متفاوت است و معمولاً بین سنین 12 ـ 18 سالگی واقع می شود.
ب. بلوغ جسمی (فیزیولوژیک): بلوغ به این معنا همان آخرین حدّ رشد اندام ها است که زمان آن از یک سو، به نژاد فرد بستگی دارد واز سوی دیگر، به قوانین رشد و نموّ هر یک از اعضا. در این زمینه، تن کردشناسان (فیزیولوژیست ها) و روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که اندام های انسان تا پنج سال اول زندگی به طور سریع رشد می کند و سپس رشد آن تا سنین 12، 13 سالگی به کندی می گراید، در دوره نوجوانی سرعت رشد دوباره افزایش می یابد و در فواصل بین 18 ـ 25 سالگی جسم به حدّ کمال خود می رسد و رشدش نیز متوقف می گردد. لازم به ذکر است که تمام قسمت های بدن در دوره رشد به یک میزان رشد نمی کند، بلکه بعضی از اعضا رشد بیشتری دارند، چنانچه مشهور است که «نوجوان شلوارش یک سال زودتر از کتش کوچک می شود.»
ج. بلوغ شرعی: سن تکلیف در کشورهای گوناگون بر اساس اعتقاداتی که دارند فرق می کند; مثلاً اسلام سن 9 سالگی را برای دختران و 15 سال را برای پسران سن بلوغ می داند.4 البته بعضی از فِرَق اسلامی در سن بلوغ با شیعه فرق دارند; مثلاً فقه حنفی برای دخترسن17 سالگی و برای پسر سن 18 و 19 سالگی را سن بلوغ می داند و فقه مالکی بلوغ را وابسته به سن نمی داند.
د. بلوغ عرفی (سن قانونی): قوانین مدنی کشورها اغلب دو یا سه سال دیرتر از دستورات شرعی نوجوانان را بالغ و مسؤول رفتار خود می داند.
هـ. بلوغ روانی (بلوغ شخصیّت): بلوغ روانی دارای جنبه های گوناگونی از قبیل پختگی، هوش، درک مفاهیم اخلاقی، نقطه اوج حافظه، کمال اراده، انفعالات و سایر خصوصیات ذهنی است که در صورت هماهنگی، تعادل فرد را به وجود می آورد و در صورت ناهماهنگی، موجب رفتار غیر عادی یا بی تعادلی روانی می شود.
با توجه به تعاریف ارائه شده، بلوغ دارای معانی متفاوتی است، اما منظور روان شناسان از آن، بیش تر تغییرات بدنی (جسمی و جنسی) می باشد. آنان مراد خود را از دیگر موارد بلوغ با پسوند می آورند; مثل بلوغ روانی، بلوغ شرعی و بلوغ عرفی و... .
3ـ نوجوانی: اصطلاح «نوجوانی» (Adolesence) در مقایسه با کلمه «بلوغ» معنای وسیع تری دارد و دوران مهمی از زندگی انسان را شامل می شود. سنین بین 12 ـ 18 سالگی، که سنین نوجوانی است، خود به سه قسم می شود: الف. مرحله پیش از بلوغ: ورود تدریجی کودک به مرحله بلوغ
ب. مرحله بلوغ: ظهور معیارهای بلوغ جنسی مثل عادت ماهیانه و احتلام
ج. مرحله پس از بلوغ: رشد صفات ثانویه جنسی.
الف. اهمیت نوجوانی از دیدگاه دانشمندان:
افلاطون این دوره را دوره ای می داند که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیره می شود.
روسو می گوید: نوجوانی توّلد ثانوی است.
استانلی هال معتقد است نوجوانی دوره طوفان و فشار بوده و نوجوانی یک جهش ناگهانی است.
کورت لوین آلمانی هم اعتقاد دارد که کودک و بزرگ سال، هر کدام یک نوبت، بار کودکی و بزرگ سالی را بر دوش می کشند، ولی نوجوان مجبور است یکجا بار هر دو را بر دوش بکشد; زیرا متعلق به هر دو می باشد.
ب. اهمیت نوجوانی از نظر اسلام:
اسلام این موضوع را از دو جنبه مثبت و منفی مدّ نظر قرار داده است: در جنبه مثبت، به نظر اسلام، نوجوانی دوره قوّت و توانایی است که در بین دو دوره ضعف و ناتوانی (کودکی و پیری) قرار گرفته: «اللّهُ الذّی خَلقکُم مِن ضعف ثُمَّ جَعل مِن بعدِ ضعف قوّةً ثُمَّ جَعَل مِن بعدِ قوّة ضعفاً و شیبةً یَخلُق ما یشاءُ و هو العلیمُ القَدیرُ.» (روم: 54)
اولیای اسلام نیز نوجوانی را یکی از نعمت های پر ارج الهی و از سرمایه های بزرگ سعادت در زندگی بشر شناخته اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «اُوصیکم بِالشُّبّانِ خیراً فاِنّهم اَرقّ افَئدةً اِنّ اللّهَ بَعَثَنی بَشیراً و نَذیراً فَحالَفنی الشُّبّانُ و خالفنی الشّیوخُ.»
ـ قال علی(علیه السلام): «شیئان لایُعرف فَضلهما اِلاّ مَنْ فَقَدهما الشّبابُ و العافیة.»
در جنبه منفی، اولیای الهی از این دوره به دوره جنون و مستی تعبیر کرده اند:
ـ قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): «الشّبابُ شعبةٌ مِن الجنونِ.»
تضعیف قوای شهوانی
به عقیده روانکاوان، آغاز حیات جنسی کودکان، بلوغ نیست، بلکه کودکی است. لذا میتوان مشاهده کرد، که خودارضایی در برخی از کودکان حتی از سالهای شیرخوارگی به صورت ناخودآگاه و بازی با خود وجود دارد و این مرحلهای از این گونه حیات و رشد جنسی است.
آیا خودارضایی ضرر دارد؟
در اینباره دانشمندان و محققان، از دو دید بدان مینگرند. عدهای آن را امری بسیار عادی تلقی میکنند و عدهای دیگر از محققان و دانشمندان آن را یکی ا ز بزرگترین بیماریهای جسمی و روحی به حساب میآورند و برای درمان آن توصیههای بسیار جدی دارند و ما در این میان نظریههایی را که با مکتب و دین و فرهنگ ما همساز است و از لحاظ علمی و تحقیقی درستتر مینماید، انتخاب کرده و دلائلمان را همراه آن میکنیم:
اقدام به این نوع عملکرد و بروز عادت در این زمینه بیماریهایی را به وجود می آورد که نشان میدهد ادعای بی ضرربودن هیچگونه جایگاهی ندارد .مردم باید این خطرات خانمانسوز را بشناسند و با سد آهنین ایمان به خدا و عزت نفس، در برابر این تیرهای مسموم شیطانی عکسالعمل نشان دهند و آن را نکوهش کنند.
خودارضایی یکی از خطرناکترین کارها بر شمرده می شود
تضعیف قوای شهوانی
به عقیده روانکاوان، آغاز حیات جنسی کودکان، بلوغ نیست، بلکه کودکی است. لذا میتوان مشاهده کرد، که خودارضایی در برخی از کودکان حتی از سالهای شیرخوارگی به صورت ناخودآگاه و بازی با خود وجود دارد و این مرحلهای از این گونه حیات و رشد جنسی است.
آیا خودارضایی ضرر دارد؟
در اینباره دانشمندان و محققان، از دو دید بدان مینگرند. عدهای آن را امری بسیار عادی تلقی میکنند و عدهای دیگر از محققان و دانشمندان آن را یکی ا ز بزرگترین بیماریهای جسمی و روحی به حساب میآورند و برای درمان آن توصیههای بسیار جدی دارند و ما در این میان نظریههایی را که با مکتب و دین و فرهنگ ما همساز است و از لحاظ علمی و تحقیقی درستتر مینماید، انتخاب کرده و دلائلمان را همراه آن میکنیم:
اقدام به این نوع عملکرد و بروز عادت در این زمینه بیماریهایی را به وجود می آورد که نشان میدهد ادعای بی ضرربودن هیچگونه جایگاهی ندارد .مردم باید این خطرات خانمانسوز را بشناسند و با سد آهنین ایمان به خدا و عزت نفس، در برابر این تیرهای مسموم شیطانی عکسالعمل نشان دهند و آن را نکوهش کنند.
خودارضایی یکی از خطرناکترین کارها بر شمرده می شود
تضعیف قوای شهوانی
به عقیده روانکاوان، آغاز حیات جنسی کودکان، بلوغ نیست، بلکه کودکی است. لذا میتوان مشاهده کرد، که خودارضایی در برخی از کودکان حتی از سالهای شیرخوارگی به صورت ناخودآگاه و بازی با خود وجود دارد و این مرحلهای از این گونه حیات و رشد جنسی است.
آیا خودارضایی ضرر دارد؟
در اینباره دانشمندان و محققان، از دو دید بدان مینگرند. عدهای آن را امری بسیار عادی تلقی میکنند و عدهای دیگر از محققان و دانشمندان آن را یکی ا ز بزرگترین بیماریهای جسمی و روحی به حساب میآورند و برای درمان آن توصیههای بسیار جدی دارند و ما در این میان نظریههایی را که با مکتب و دین و فرهنگ ما همساز است و از لحاظ علمی و تحقیقی درستتر مینماید، انتخاب کرده و دلائلمان را همراه آن میکنیم:
اقدام به این نوع عملکرد و بروز عادت در این زمینه بیماریهایی را به وجود می آورد که نشان میدهد ادعای بی ضرربودن هیچگونه جایگاهی ندارد .مردم باید این خطرات خانمانسوز را بشناسند و با سد آهنین ایمان به خدا و عزت نفس، در برابر این تیرهای مسموم شیطانی عکسالعمل نشان دهند و آن را نکوهش کنند.
خودارضایی یکی از خطرناکترین کارها بر شمرده می شود
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.