چگونه به نگرانی های خود خاتمه دهیم؟
اضطراب و نگرانی یک جز اجتناب ناپذیر در زندگی ما انسانهاست. نکته اصلی این است که نباید اجازه داد این نگرانی ها بر زندگی مان مسلط شود.
برخی تیپ های شخصیتی بیشتر از دیگران مضطرب به نظر می رسند. اما بسیاری از نگرانی های روزمره افراد ناشی از محیط اطراف آنها و آنچه به آنها آموخته شده است، می باشد. از طرف دیگر برخی از دوره های زندگی مانند دوره نوجوانی با اضطراب و نگرانی های بسیار بیشتری همراه است زیرا نوجوانی ، دوران رشد و تکامل جسمانی ، فکری، عاطفی، معنوی و اجتماعی است. ورود به دوره نوجوانی فرد را با مشکلات فراوانی دست به گریبان می سازد و درجامعه ما که بیشترین جمعیت آن نوجوانان هستند مسلما نمی توان این جمعیت فعال را نادیده گرفت. پس لازم است که والدین و مسئولین با مشکلات نوجوانان آشنا شوند تا بتوانند با آنها رفتاری درست داشته باشند.
برخی تیپ های شخصیتی بیشتر از دیگران مضطرب به نظر می رسند. اما بسیاری از نگرانی های روزمره افراد ناشی از محیط اطراف آنها و آنچه به آنها آموخته شده است، می باشد.
نوجوانان معمولاً دارای مشکلات ویژه ای هستند که در دوران کودکی کمتر در آنان مشاهده می شود. دراین دوران مشکلات نوجوانان به دوشکل کلی نمایان می شود ، مشکلاتی که نوجوانان از دوران کودکی در رفع آن کوشش داشته و هیچ وقت در حل آنها موفق نبوده است و مشکلات ویژه که قسمت عمده آنها در رابطه با مرحله رشد او کاملاً طبیعی به نظر می رسد.
از جمله مهترین علل اضطراب و نگرانی در این دوران عبارتند از:
1. ناامنی شدید
2. عدم اعتماد به نفس
3. دوران کسب استقلال در نوجوان (او می داند و می خواهد مستقل شود امّا عدم آگاهی از وضعیتی که بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد او را مضطرب می کند)
4. عدم درک و همراهی والدین به نیاز نوجوان، در گرایش به همسالان
5. فکر کردن دائمی به یک مشکل و گرفتاری
6. تنبیه، تحقیر، سرزنش و تهدید، مقایسه
7. اضطراب ناشی از امتحان و موضوعات درسی
برای روشن شدن مفهوم اضطراب لازم است به این مطلب اشاره شود که اضطراب و ترس یکی نیستند زیرا ترس متوجه چیزی است که درست در مقابل شما قرار دارد. به عبارت بهتر شامل یک خطر واقعی و عینی است. اگر شما مضطرب
باشید صحبت کردن درخصوص موضوع مورد نظرتان برایتان بسیار دشوار خواهد بود و بدین ترتیب شما گرفتار حلقه بی پایان "چه کنم؟" خواهید شد به عبارت بهتر در اضطراب شما از چیزی که ممکن است هرگز اتفاق نیفتد می ترسید. تحقیقات مستمر علمی نشان داده است که مقوله اضطراب، نوعی اثر انگشت عصب شناختی است که رهائی از آن کار ساده ای نیست.
به عبارت ساده تر چنانچه فردی در کودکی مضطرب باشد این ویژگی در دوران نوجوانی و بزرگسالی نیز در این فرد باقی خواهد ماند.
با این حال از طریق درمان رفتاری – شناختی امکان رهایی از این عادت شوم وجود دارد. با پایان دادن به حلقه بی پایان نگرانی و جایگزین کردن رفتار به جای افکار، شما نیز می توانید همانند افراد سالم و غیرمضطراب کارهایتان را انجام دهید.
در ادامه به بیان مطالبی برای مقابله عملی با پدیده اضطراب در دوران نوجوانی می پردازیم که انجام آنها برای بازه وسیعی از افراد مفید خواهد بود.
راهکارهای عملی
- چند برگ کاغذ را به شکل رشته ها و نوارهای بلند درآورید. (هر نوار حدود 10-3 سانتی متر باشد) بطوری که برای مدت یک هفته نیاز به تهیه مجدد این نوارها نداشته باشید.
تحقیقات مستمر علمی نشان داده است که مقوله اضطراب، نوعی اثر انگشت عصب شناختی است که رهائی از آن کار ساده ای نیست.
چگونه به نگرانی های خود خاتمه دهیم؟
اضطراب و نگرانی یک جز اجتناب ناپذیر در زندگی ما انسانهاست. نکته اصلی این است که نباید اجازه داد این نگرانی ها بر زندگی مان مسلط شود.
برخی تیپ های شخصیتی بیشتر از دیگران مضطرب به نظر می رسند. اما بسیاری از نگرانی های روزمره افراد ناشی از محیط اطراف آنها و آنچه به آنها آموخته شده است، می باشد. از طرف دیگر برخی از دوره های زندگی مانند دوره نوجوانی با اضطراب و نگرانی های بسیار بیشتری همراه است زیرا نوجوانی ، دوران رشد و تکامل جسمانی ، فکری، عاطفی، معنوی و اجتماعی است. ورود به دوره نوجوانی فرد را با مشکلات فراوانی دست به گریبان می سازد و درجامعه ما که بیشترین جمعیت آن نوجوانان هستند مسلما نمی توان این جمعیت فعال را نادیده گرفت. پس لازم است که والدین و مسئولین با مشکلات نوجوانان آشنا شوند تا بتوانند با آنها رفتاری درست داشته باشند.
برخی تیپ های شخصیتی بیشتر از دیگران مضطرب به نظر می رسند. اما بسیاری از نگرانی های روزمره افراد ناشی از محیط اطراف آنها و آنچه به آنها آموخته شده است، می باشد.
نوجوانان معمولاً دارای مشکلات ویژه ای هستند که در دوران کودکی کمتر در آنان مشاهده می شود. دراین دوران مشکلات نوجوانان به دوشکل کلی نمایان می شود ، مشکلاتی که نوجوانان از دوران کودکی در رفع آن کوشش داشته و هیچ وقت در حل آنها موفق نبوده است و مشکلات ویژه که قسمت عمده آنها در رابطه با مرحله رشد او کاملاً طبیعی به نظر می رسد.
از جمله مهترین علل اضطراب و نگرانی در این دوران عبارتند از:
1. ناامنی شدید
2. عدم اعتماد به نفس
3. دوران کسب استقلال در نوجوان (او می داند و می خواهد مستقل شود امّا عدم آگاهی از وضعیتی که بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد او را مضطرب می کند)
4. عدم درک و همراهی والدین به نیاز نوجوان، در گرایش به همسالان
5. فکر کردن دائمی به یک مشکل و گرفتاری
6. تنبیه، تحقیر، سرزنش و تهدید، مقایسه
7. اضطراب ناشی از امتحان و موضوعات درسی
برای روشن شدن مفهوم اضطراب لازم است به این مطلب اشاره شود که اضطراب و ترس یکی نیستند زیرا ترس متوجه چیزی است که درست در مقابل شما قرار دارد. به عبارت بهتر شامل یک خطر واقعی و عینی است. اگر شما مضطرب
باشید صحبت کردن درخصوص موضوع مورد نظرتان برایتان بسیار دشوار خواهد بود و بدین ترتیب شما گرفتار حلقه بی پایان "چه کنم؟" خواهید شد به عبارت بهتر در اضطراب شما از چیزی که ممکن است هرگز اتفاق نیفتد می ترسید. تحقیقات مستمر علمی نشان داده است که مقوله اضطراب، نوعی اثر انگشت عصب شناختی است که رهائی از آن کار ساده ای نیست.
به عبارت ساده تر چنانچه فردی در کودکی مضطرب باشد این ویژگی در دوران نوجوانی و بزرگسالی نیز در این فرد باقی خواهد ماند.
با این حال از طریق درمان رفتاری – شناختی امکان رهایی از این عادت شوم وجود دارد. با پایان دادن به حلقه بی پایان نگرانی و جایگزین کردن رفتار به جای افکار، شما نیز می توانید همانند افراد سالم و غیرمضطراب کارهایتان را انجام دهید.
در ادامه به بیان مطالبی برای مقابله عملی با پدیده اضطراب در دوران نوجوانی می پردازیم که انجام آنها برای بازه وسیعی از افراد مفید خواهد بود.
راهکارهای عملی
- چند برگ کاغذ را به شکل رشته ها و نوارهای بلند درآورید. (هر نوار حدود 10-3 سانتی متر باشد) بطوری که برای مدت یک هفته نیاز به تهیه مجدد این نوارها نداشته باشید.
تحقیقات مستمر علمی نشان داده است که مقوله اضطراب، نوعی اثر انگشت عصب شناختی است که رهائی از آن کار ساده ای نیست.
بررسی نقش و اهمیت همسالان در دوران نوجوانی
دوره نوجوانی ،سنینی است که در آن روابط دوستی با همسالان شکل گرفته و اهمیت آن در زندگی فرد روز به روز بیشتر می شود. در این سال ها نوجوانان اغلب ساعات روز را با دوستانشان سپری می کنند.
دوران نوجوانی، مرحله رشد و گسترش روابط است. در این دوران، نوجوانان به دنبال دوستان و معاشرانی هستند که بخواهند اوقات خود را با او بگذرانند، رازهای خود را با او در میان گذارند، بگویند و بشنوند و با دوستی ها برای خود شور و نشاطی آنی فراهم سازند.
برخی از نوجوانان روش بیان استقلالشان عضویت در گروههایی است که خانواده با آنها مخالف است و برخی دیگر هم بدون هیچ دلیل خاصی به همسالان خود گرایش می یابند.
نوجوان دارای ارتباطی صمیمی و یک دل با دوستان و همسالان است، آن ها را دوست دارد و نمی خواهد به گونه ای عمل کند که پیوندشان از هم بگسلد. نوجوان خلاء زندگی را به وسیله معاشرت با دوستان پر می کند. اوقات فراغت خود را با آنان می گذراند و سخنان و رازهای خود را با آن ها در میان می گذارد.
پژوهشهای متعدد نشان می دهد که همسالان نوجوانان بیشترین تاثیر را بر روی فاکتورهای رفتاری آنان دارند. نوجوانان وقت خود را بیش از آنکه در کنار خانواده شان سپری کنند، با دوستان خود می گذرانند. این تعامل دایم و مستقیم باعث می گردد همسالان تاثیرات قوی تر و موثرتری نسبت به والدین و معلمان داشته باشند و نکته بسیار مهم تر آنکه فشار همسالان بر نوجوانانی با عزت نفس پایین، تاثیر گذارتر خواهد بود و حتی برای اینکه همسالان وی را در گروه خود بپذیرند
حاضرند دست به کارهایی بزنند که بر خلاف عقاید خود و یا خانواده شان باشد. برای مثال فشار همسالان باعث تجربه استفاده از سیگار یا مواد مخدر، فرار از مدرسه و یا رفتارهای پر خطر رایج در دوران نوجوانی می گردد.
لذا هرگاه در رفتار نوجوانتان شاهد تغییرات ناگهانی در لباس، نگرش،رفتار و .. شدید و یا رفتارهایی مشکوک و مرموز از وی سر زد، به این نکته توجه کنید که ممکن است او تحت تاثیر همسالان خود قرار گرفته باشد.
شما فکر می کنید چگونه می توان کاری کرد تا نوجوانان کمتر تحت تاثیر رفتارهای مخرب دوستان و همسالان خود بوده و در ازای آن بیشتر در کنار خانواده خود بوده و تحت تاثیر والدین خود قرار گیرند؟
برای رسیدن به این هدف لازم است که توقعات رفتاری روشنی از آنها داشته باشید، برای ارتباطات او قوانین روشنی وضع کنید و مجازات مشخصی را در ازای دروغگویی یا سایر فعالیتهای نامتعارف وی تعیین کنید.
با درمیان گذاشتن انتظارات خود با نوجوانتان، دیگر او نمی تواند ادعا کند که"چیزی نمی دانسته " و یا از توقعات شما آگاهی کافی نداشته است.
همسالان خلافکار
یکی از سخت ترین موقعیت ها زمانی است که یک نوجوان تصمیم به داشتن رابطه با گروههای خلاف کار بگیرد. والدین اغلب کنترل چنین رفتاری را در نزد نوجوانان بسیار سخت تر ارزیابی می کنند. اغلب والدین اظهار تاسف می کنند که وقتی نوجوان شان را از ارتباط با گروههای خلافکار باز می دارند این گروهها و افراد جاذبه بیشتری برای فرزندشان پیدا می کنند و مانند آهن ربا به طرف این گروهها جذب می شوند. گاهی اوقات با وضع یک سری مقررات در خصوص ارتباط با افرادی که پیرامون نوجوان دیده شده اند می توان اثرات نامطلوب این گروهها بر نوجوان، جلوگیری کرد.
اما چنانچه ملاحظه کردید که تاثیر گروههای مذکور بر فرزند شما فراتر از محدودیتهایی است که وضع کرده اید و به اصطلاح "حریف " فرزندتان نمی شوید لازم است که به دنبال فهم دلایلی باشید که چرا فرزند شما تا این حد علاقمند به این گروهها شده است؟در اولین اقدام علت شناسی و بررسی منشا بروز این مشکل کمک شایانی به کنترل و حتی قطع این روابط می کند.
نوجوانان بنا به دلایل مختلفی جذب گروه همسالان می شوندبرای مثال ممکن است فرزندتان در زمینه اعتماد به نفس و یا خودکارآمدی مشکل و کمبود احساس کند و سعی کند به هر طریقی که ممکن است حتی به قیمت عضویت در گروههای بزهکار این کمبود را جبران کند. در این وضعیت والدین نمی توانند با محدود کردن ارتباط فرزندشان با گروههای مذکور باعث تغییر نگرش آنها شوند. والدین تنها در صورتی که بتوانند به موقع و به درستی با نخستین بحث های مربوط به این گروهها برخورد کنند خواهند توانست باعث ایجاد تغییر نگرش فرزندان نسبت به این گروهها و یا دوستان شوند.
چگونه به نگرانی های خود خاتمه دهیم؟
اضطراب و نگرانی یک جز اجتناب ناپذیر در زندگی ما انسانهاست. نکته اصلی این است که نباید اجازه داد این نگرانی ها بر زندگی مان مسلط شود.
برخی تیپ های شخصیتی بیشتر از دیگران مضطرب به نظر می رسند. اما بسیاری از نگرانی های روزمره افراد ناشی از محیط اطراف آنها و آنچه به آنها آموخته شده است، می باشد. از طرف دیگر برخی از دوره های زندگی مانند دوره نوجوانی با اضطراب و نگرانی های بسیار بیشتری همراه است زیرا نوجوانی ، دوران رشد و تکامل جسمانی ، فکری، عاطفی، معنوی و اجتماعی است. ورود به دوره نوجوانی فرد را با مشکلات فراوانی دست به گریبان می سازد و درجامعه ما که بیشترین جمعیت آن نوجوانان هستند مسلما نمی توان این جمعیت فعال را نادیده گرفت. پس لازم است که والدین و مسئولین با مشکلات نوجوانان آشنا شوند تا بتوانند با آنها رفتاری درست داشته باشند.
برخی تیپ های شخصیتی بیشتر از دیگران مضطرب به نظر می رسند. اما بسیاری از نگرانی های روزمره افراد ناشی از محیط اطراف آنها و آنچه به آنها آموخته شده است، می باشد.
نوجوانان معمولاً دارای مشکلات ویژه ای هستند که در دوران کودکی کمتر در آنان مشاهده می شود. دراین دوران مشکلات نوجوانان به دوشکل کلی نمایان می شود ، مشکلاتی که نوجوانان از دوران کودکی در رفع آن کوشش داشته و هیچ وقت در حل آنها موفق نبوده است و مشکلات ویژه که قسمت عمده آنها در رابطه با مرحله رشد او کاملاً طبیعی به نظر می رسد.
از جمله مهترین علل اضطراب و نگرانی در این دوران عبارتند از:
1. ناامنی شدید
2. عدم اعتماد به نفس
3. دوران کسب استقلال در نوجوان (او می داند و می خواهد مستقل شود امّا عدم آگاهی از وضعیتی که بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد او را مضطرب می کند)
4. عدم درک و همراهی والدین به نیاز نوجوان، در گرایش به همسالان
5. فکر کردن دائمی به یک مشکل و گرفتاری
6. تنبیه، تحقیر، سرزنش و تهدید، مقایسه
7. اضطراب ناشی از امتحان و موضوعات درسی
برای روشن شدن مفهوم اضطراب لازم است به این مطلب اشاره شود که اضطراب و ترس یکی نیستند زیرا ترس متوجه چیزی است که درست در مقابل شما قرار دارد. به عبارت بهتر شامل یک خطر واقعی و عینی است. اگر شما مضطرب
باشید صحبت کردن درخصوص موضوع مورد نظرتان برایتان بسیار دشوار خواهد بود و بدین ترتیب شما گرفتار حلقه بی پایان "چه کنم؟" خواهید شد به عبارت بهتر در اضطراب شما از چیزی که ممکن است هرگز اتفاق نیفتد می ترسید. تحقیقات مستمر علمی نشان داده است که مقوله اضطراب، نوعی اثر انگشت عصب شناختی است که رهائی از آن کار ساده ای نیست.
به عبارت ساده تر چنانچه فردی در کودکی مضطرب باشد این ویژگی در دوران نوجوانی و بزرگسالی نیز در این فرد باقی خواهد ماند.
با این حال از طریق درمان رفتاری – شناختی امکان رهایی از این عادت شوم وجود دارد. با پایان دادن به حلقه بی پایان نگرانی و جایگزین کردن رفتار به جای افکار، شما نیز می توانید همانند افراد سالم و غیرمضطراب کارهایتان را انجام دهید.
در ادامه به بیان مطالبی برای مقابله عملی با پدیده اضطراب در دوران نوجوانی می پردازیم که انجام آنها برای بازه وسیعی از افراد مفید خواهد بود.
راهکارهای عملی
- چند برگ کاغذ را به شکل رشته ها و نوارهای بلند درآورید. (هر نوار حدود 10-3 سانتی متر باشد) بطوری که برای مدت یک هفته نیاز به تهیه مجدد این نوارها نداشته باشید.
تحقیقات مستمر علمی نشان داده است که مقوله اضطراب، نوعی اثر انگشت عصب شناختی است که رهائی از آن کار ساده ای نیست.
دین گریزی چرا ؟ دین گرایی چگونه ؟(2)
برای مطالعه قسمت قبل اینجا کلیک کنید.
نه در این دوره از زمان ، بلکه در تمام اعصار، پدیده ی "گسست نسلی " وجود داشته است . کمتر پدرومادری با نوجوان خود رابطه ی نزدیکی داشته و دارد . اغلب والدین نوع لباس پوشیدن و آرایش موی جوان خود را نمی پسندند و آن را نشانه ی بی قیدی و جاهلی می دانند . برای همین است که روز به روز بیشتر از هم فاصله می گیرند و رابطه شان کمرنگ تر می شود .
بهتر است بدانیم که ظاهر سطحی جوان ، پایه ی اعتقادی او را مشخص نمی کند .
امام علی (علیه السلام ) می فرمایند :
" «جهل شباب معذور و علمه مقهور» جهل و نادانی او معذور است، یعنی عذر او را باید قبول کنیم و انتظار بالائی از او نداشته باشیم. علم او هم علم بالایی نیست بلکه علمی کوتاه است. " (1)
والدین باید بدانند که دینداری و اعتقاد به مذهب ، رابطه ای با این مسائل زودگذر ندارد ، البته اگر درست و حساب شده با او رفتار کرد .
اگر احکام شرعی و مسائل اعتقادی با زبانی نرم و جوان پسند به او گفته شود ، به مرور زمان ، از توجه صرف او به مسائل مادی کم می شود ولی اگر با زبانی تند و تحکم آمیز ، یا با سرزنش و همراه با نصیحت گفته شود ، ممکن است جوان وارد "جنگ قدرت" با والدین شود و گاها ناخواسته ، تا پایان عمر در دوران پرشور و شر جوانی درجا بزند .
اگر دستورات دینی با زبانی تند و تحکم آمیز ، یا با سرزنش و همراه با نصیحت به نوجوان گفته شود ، ممکن است جوان وارد "جنگ قدرت" با والدین شود و گاها ناخواسته ، تا پایان عمر در دوران پرشور و شر جوانی درجا بزند .
ارتباط ، چهار جزء دارد : پیام ، پیام رسان ، پیام گیر ، واکنش .
مشکل ما ، نه پیام است که معتقدیم بهترین و کاملترین دین را داریم ، نه پیام گیر که با منطقی ترین جوانان سروکار داریم . مشکل کار، نقص در مخاطب شناسی است . ما جوان و احوالاتش را نمی شناسیم . از او دوریم . دورتر از آنکه به تصورمان بیاید .
یاد حدیثی از پیامبر اکرم (ص) افتادم که می فرمایند :
قصم ظهری رجلان: عالم متهتک و جاهل متنسک
دو دسته از آدمها کمر مرا شکستند : عالم بی عمل و جاهل متعصب (2)
عالمی که مردم او را الگو ی خود می دانند و او به دانسته هایش عمل نمی کند ، دیگران را از اصل دین ، گریزان می کند . و دیگر فرد بدون علمی که می خواهد -به خیال خودش- به اسلام خدمت کند ، ولی بیشتر ضرر می رساند تا فایده . مثل مردمی که به قصد تقرب به خدا ، با امام حسین (علیه السلام) در کربلا جنگیدند.
استادی می گفت : " اگر این عالمان بی عمل و عاملان بی علم ، در طول تاریخ برای اسلام دلسوزی نمی کردند و کاری به دین و دیندار کردن مردم نداشتند ، تا به حال اسلام دنیا را تسخیر کرده بود . "(3)
هجوم اعتیاد تا مرز کودکی
سن اعتیاد در ایران پایین آمده است
مدیرکل دفتر پیشگیری بهزیستی کشور گفت: سن اعتیاد در کشور پایین آمده و البته وفور مواد مخدر ، نبود اشتغال و بالا رفتن تجملگرایی و ... در جامعه بر پایین آمدن سن اعتیاد تاثیر دارد.
فرهاد اقطاری در کارگاه آموزش راهکارهای پیشگیری از اعتیاد اظهار داشت: در ایران بیش از 2 میلیون معتاد وجود دارد که هزار و 200 نفر معتاد واقعی و 800 هزار نفر به صورت تفننی مصرف میکنند.
وی افزود: این آمار جدا از موارد استفاده از سیگار، قلیان و دیگر مواد است که اکثرا در سن 25 تا 39 سال مصرف میشود.یکی از عوامل شایع در امر اعتیاد شرایط محیطی و روابط اجتماعی است.
خانواده هایی که قبل از بلوغ فرزندان آموزش دیده باشند، میتوان امیدوار بود که آسیبهای اجتماعی در آن خانواده کمتر رخ میدهد.مدیرکل دفتر پیشگیری بهزیستی کشور خاطرنشان کرد: محیط خانواده در این امر تاثیر به سزایی دارد ، در خانواده هایی که قبل از بلوغ فرزندان آموزش دیده باشند، میتوان امیدوار بود که آسیبهای اجتماعی در آن خانواده کمتر رخ میدهد.
اقطاری با اشاره به اینکه سن اعتیاد در کشور پایین آمده است، گفت: البته وفور مواد مخدر، نبود اشتغال و بالا رفتن تجمل گرایی و ... در جامعه بر پایین آمدن سن اعتیاد تاثیر دارد.دوران بلوغ دوران حساسی است و همزمان با ایجاد تغییرات جسمی و جنسی در بچهها، تغییرات روحی و روانی و افسردگی نیز ایجاد میشود.والدین باید در عین آزاد گذاشتن فرزندان مراقبت را نیز به عمل آورند.
بررسی نقش و اهمیت همسالان در دوران نوجوانی
دوره نوجوانی ،سنینی است که در آن روابط دوستی با همسالان شکل گرفته و اهمیت آن در زندگی فرد روز به روز بیشتر می شود. در این سال ها نوجوانان اغلب ساعات روز را با دوستانشان سپری می کنند.
دوران نوجوانی، مرحله رشد و گسترش روابط است. در این دوران، نوجوانان به دنبال دوستان و معاشرانی هستند که بخواهند اوقات خود را با او بگذرانند، رازهای خود را با او در میان گذارند، بگویند و بشنوند و با دوستی ها برای خود شور و نشاطی آنی فراهم سازند.
برخی از نوجوانان روش بیان استقلالشان عضویت در گروههایی است که خانواده با آنها مخالف است و برخی دیگر هم بدون هیچ دلیل خاصی به همسالان خود گرایش می یابند.
نوجوان دارای ارتباطی صمیمی و یک دل با دوستان و همسالان است، آن ها را دوست دارد و نمی خواهد به گونه ای عمل کند که پیوندشان از هم بگسلد. نوجوان خلاء زندگی را به وسیله معاشرت با دوستان پر می کند. اوقات فراغت خود را با آنان می گذراند و سخنان و رازهای خود را با آن ها در میان می گذارد.
پژوهشهای متعدد نشان می دهد که همسالان نوجوانان بیشترین تاثیر را بر روی فاکتورهای رفتاری آنان دارند. نوجوانان وقت خود را بیش از آنکه در کنار خانواده شان سپری کنند، با دوستان خود می گذرانند. این تعامل دایم و مستقیم باعث می گردد همسالان تاثیرات قوی تر و موثرتری نسبت به والدین و معلمان داشته باشند و نکته بسیار مهم تر آنکه فشار همسالان بر نوجوانانی با عزت نفس پایین، تاثیر گذارتر خواهد بود و حتی برای اینکه همسالان وی را در گروه خود بپذیرند
حاضرند دست به کارهایی بزنند که بر خلاف عقاید خود و یا خانواده شان باشد. برای مثال فشار همسالان باعث تجربه استفاده از سیگار یا مواد مخدر، فرار از مدرسه و یا رفتارهای پر خطر رایج در دوران نوجوانی می گردد.
لذا هرگاه در رفتار نوجوانتان شاهد تغییرات ناگهانی در لباس، نگرش،رفتار و .. شدید و یا رفتارهایی مشکوک و مرموز از وی سر زد، به این نکته توجه کنید که ممکن است او تحت تاثیر همسالان خود قرار گرفته باشد.
شما فکر می کنید چگونه می توان کاری کرد تا نوجوانان کمتر تحت تاثیر رفتارهای مخرب دوستان و همسالان خود بوده و در ازای آن بیشتر در کنار خانواده خود بوده و تحت تاثیر والدین خود قرار گیرند؟
برای رسیدن به این هدف لازم است که توقعات رفتاری روشنی از آنها داشته باشید، برای ارتباطات او قوانین روشنی وضع کنید و مجازات مشخصی را در ازای دروغگویی یا سایر فعالیتهای نامتعارف وی تعیین کنید.
با درمیان گذاشتن انتظارات خود با نوجوانتان، دیگر او نمی تواند ادعا کند که"چیزی نمی دانسته " و یا از توقعات شما آگاهی کافی نداشته است.
همسالان خلافکار
یکی از سخت ترین موقعیت ها زمانی است که یک نوجوان تصمیم به داشتن رابطه با گروههای خلاف کار بگیرد. والدین اغلب کنترل چنین رفتاری را در نزد نوجوانان بسیار سخت تر ارزیابی می کنند. اغلب والدین اظهار تاسف می کنند که وقتی نوجوان شان را از ارتباط با گروههای خلافکار باز می دارند این گروهها و افراد جاذبه بیشتری برای فرزندشان پیدا می کنند و مانند آهن ربا به طرف این گروهها جذب می شوند. گاهی اوقات با وضع یک سری مقررات در خصوص ارتباط با افرادی که پیرامون نوجوان دیده شده اند می توان اثرات نامطلوب این گروهها بر نوجوان، جلوگیری کرد.
اما چنانچه ملاحظه کردید که تاثیر گروههای مذکور بر فرزند شما فراتر از محدودیتهایی است که وضع کرده اید و به اصطلاح "حریف " فرزندتان نمی شوید لازم است که به دنبال فهم دلایلی باشید که چرا فرزند شما تا این حد علاقمند به این گروهها شده است؟در اولین اقدام علت شناسی و بررسی منشا بروز این مشکل کمک شایانی به کنترل و حتی قطع این روابط می کند.
نوجوانان بنا به دلایل مختلفی جذب گروه همسالان می شوندبرای مثال ممکن است فرزندتان در زمینه اعتماد به نفس و یا خودکارآمدی مشکل و کمبود احساس کند و سعی کند به هر طریقی که ممکن است حتی به قیمت عضویت در گروههای بزهکار این کمبود را جبران کند. در این وضعیت والدین نمی توانند با محدود کردن ارتباط فرزندشان با گروههای مذکور باعث تغییر نگرش آنها شوند. والدین تنها در صورتی که بتوانند به موقع و به درستی با نخستین بحث های مربوط به این گروهها برخورد کنند خواهند توانست باعث ایجاد تغییر نگرش فرزندان نسبت به این گروهها و یا دوستان شوند.
بررسی نقش و اهمیت همسالان در دوران نوجوانی
دوره نوجوانی ،سنینی است که در آن روابط دوستی با همسالان شکل گرفته و اهمیت آن در زندگی فرد روز به روز بیشتر می شود. در این سال ها نوجوانان اغلب ساعات روز را با دوستانشان سپری می کنند.
دوران نوجوانی، مرحله رشد و گسترش روابط است. در این دوران، نوجوانان به دنبال دوستان و معاشرانی هستند که بخواهند اوقات خود را با او بگذرانند، رازهای خود را با او در میان گذارند، بگویند و بشنوند و با دوستی ها برای خود شور و نشاطی آنی فراهم سازند.
برخی از نوجوانان روش بیان استقلالشان عضویت در گروههایی است که خانواده با آنها مخالف است و برخی دیگر هم بدون هیچ دلیل خاصی به همسالان خود گرایش می یابند.
نوجوان دارای ارتباطی صمیمی و یک دل با دوستان و همسالان است، آن ها را دوست دارد و نمی خواهد به گونه ای عمل کند که پیوندشان از هم بگسلد. نوجوان خلاء زندگی را به وسیله معاشرت با دوستان پر می کند. اوقات فراغت خود را با آنان می گذراند و سخنان و رازهای خود را با آن ها در میان می گذارد.
پژوهشهای متعدد نشان می دهد که همسالان نوجوانان بیشترین تاثیر را بر روی فاکتورهای رفتاری آنان دارند. نوجوانان وقت خود را بیش از آنکه در کنار خانواده شان سپری کنند، با دوستان خود می گذرانند. این تعامل دایم و مستقیم باعث می گردد همسالان تاثیرات قوی تر و موثرتری نسبت به والدین و معلمان داشته باشند و نکته بسیار مهم تر آنکه فشار همسالان بر نوجوانانی با عزت نفس پایین، تاثیر گذارتر خواهد بود و حتی برای اینکه همسالان وی را در گروه خود بپذیرند
حاضرند دست به کارهایی بزنند که بر خلاف عقاید خود و یا خانواده شان باشد. برای مثال فشار همسالان باعث تجربه استفاده از سیگار یا مواد مخدر، فرار از مدرسه و یا رفتارهای پر خطر رایج در دوران نوجوانی می گردد.
لذا هرگاه در رفتار نوجوانتان شاهد تغییرات ناگهانی در لباس، نگرش،رفتار و .. شدید و یا رفتارهایی مشکوک و مرموز از وی سر زد، به این نکته توجه کنید که ممکن است او تحت تاثیر همسالان خود قرار گرفته باشد.
شما فکر می کنید چگونه می توان کاری کرد تا نوجوانان کمتر تحت تاثیر رفتارهای مخرب دوستان و همسالان خود بوده و در ازای آن بیشتر در کنار خانواده خود بوده و تحت تاثیر والدین خود قرار گیرند؟
برای رسیدن به این هدف لازم است که توقعات رفتاری روشنی از آنها داشته باشید، برای ارتباطات او قوانین روشنی وضع کنید و مجازات مشخصی را در ازای دروغگویی یا سایر فعالیتهای نامتعارف وی تعیین کنید.
با درمیان گذاشتن انتظارات خود با نوجوانتان، دیگر او نمی تواند ادعا کند که"چیزی نمی دانسته " و یا از توقعات شما آگاهی کافی نداشته است.
همسالان خلافکار
یکی از سخت ترین موقعیت ها زمانی است که یک نوجوان تصمیم به داشتن رابطه با گروههای خلاف کار بگیرد. والدین اغلب کنترل چنین رفتاری را در نزد نوجوانان بسیار سخت تر ارزیابی می کنند. اغلب والدین اظهار تاسف می کنند که وقتی نوجوان شان را از ارتباط با گروههای خلافکار باز می دارند این گروهها و افراد جاذبه بیشتری برای فرزندشان پیدا می کنند و مانند آهن ربا به طرف این گروهها جذب می شوند. گاهی اوقات با وضع یک سری مقررات در خصوص ارتباط با افرادی که پیرامون نوجوان دیده شده اند می توان اثرات نامطلوب این گروهها بر نوجوان، جلوگیری کرد.
اما چنانچه ملاحظه کردید که تاثیر گروههای مذکور بر فرزند شما فراتر از محدودیتهایی است که وضع کرده اید و به اصطلاح "حریف " فرزندتان نمی شوید لازم است که به دنبال فهم دلایلی باشید که چرا فرزند شما تا این حد علاقمند به این گروهها شده است؟در اولین اقدام علت شناسی و بررسی منشا بروز این مشکل کمک شایانی به کنترل و حتی قطع این روابط می کند.
نوجوانان بنا به دلایل مختلفی جذب گروه همسالان می شوندبرای مثال ممکن است فرزندتان در زمینه اعتماد به نفس و یا خودکارآمدی مشکل و کمبود احساس کند و سعی کند به هر طریقی که ممکن است حتی به قیمت عضویت در گروههای بزهکار این کمبود را جبران کند. در این وضعیت والدین نمی توانند با محدود کردن ارتباط فرزندشان با گروههای مذکور باعث تغییر نگرش آنها شوند. والدین تنها در صورتی که بتوانند به موقع و به درستی با نخستین بحث های مربوط به این گروهها برخورد کنند خواهند توانست باعث ایجاد تغییر نگرش فرزندان نسبت به این گروهها و یا دوستان شوند.
پسران! احساساتی نشوید
دوره نوجوانی یکی از پرفراز و نشیب ترین دوران های زندگی هر فرد است. شناخت هویت، درک هستی، شناخت جایگاه اجتماعی، شکل گیری اهداف در این مقطع رخ می دهد و نوجوان اولین گام ها را در تکامل شخصیت خود برمی دارد. والدین همواره با استفاده از تجربیات دیگران یاد می گیرند که برخی رفتارها، حرف ها و عکس العمل های نوجوان خود را ناشی از قرار گرفتن در دوره نوجوانی قلمداد کنند و به خود بقبولانند که آن ها به مقتضای سن است. هر چند در دوره های تکامل رشد شخصیت انسان، این امر بدیهی است اما نمی توان به سادگی از کنار این امر گذشت.
واقعیت این است که بسیاری از والدین از روان شناسی کودک اطلاعات چندانی ندارند و از ویژگی های دوران نوجوانی جز پرخاشگری، پیدا شدن اولین علایم بلوغ و عصبی بودن چیزی نمی دانند. در این میان برخی باورهای غلط درباره دختران و پسران نوجوان توسط والدین گذر از این دوران را برای آن ها دشوارتر می کند.
واقعیت این است که نوجوان در این دوره از زندگی از نظر جسمانی در حال رشد، از نظر عاطفی نارس، از لحاظ تجربه محدود و از نظر فرهنگ اجتماعی بسیار شکننده و تحتتاثیر است. ناآگاهی و بی توجهی والدین به تغییرات روانی در این دوره ممکن است منجر به بروز اختلافات خانوادگی و اجتماعی و منشاء بسیاری از انحرافات اخلاقی در نوجوان شود. برای درک دنیای روانی نوجوانان باید بدانیم که او در این دوران بسیار جسور، زودرنج، درون گرا، خودرای و برتری طلب می شود. عقاید خود را محکم تر و آشکارتر بیان می کند، تمایل دارد با دوستان خود درددل کند، آزادی عمل داشته باشد و مورد تایید قرار گیرد، آرمان جوست و معتقد است که می تواند دنیا را مطابق معیارهای خود عوض کند به همین جهت دست به کارهای افراطی می زند که از جانب دیگران غیرعادی تلقی می شود. تنهایی یکی از ویژگی های نوجوانی است و نشانه نابهنجاری یا بیماری نیست. در این دوره شکل ظاهری بدن به خصوص چهره اهمیت زیادی پیدا می کند و عزت نفس را تحت تاثیر قرار می دهد. نوجوان احساس پذیرفته شدن از سوی همسالان را دوست دارد.
دین گریزی چرا ؟ دین گرایی چگونه ؟(2)
برای مطالعه قسمت قبل اینجا کلیک کنید.
نه در این دوره از زمان ، بلکه در تمام اعصار، پدیده ی "گسست نسلی " وجود داشته است . کمتر پدرومادری با نوجوان خود رابطه ی نزدیکی داشته و دارد . اغلب والدین نوع لباس پوشیدن و آرایش موی جوان خود را نمی پسندند و آن را نشانه ی بی قیدی و جاهلی می دانند . برای همین است که روز به روز بیشتر از هم فاصله می گیرند و رابطه شان کمرنگ تر می شود .
بهتر است بدانیم که ظاهر سطحی جوان ، پایه ی اعتقادی او را مشخص نمی کند .
امام علی (علیه السلام ) می فرمایند :
" «جهل شباب معذور و علمه مقهور» جهل و نادانی او معذور است، یعنی عذر او را باید قبول کنیم و انتظار بالائی از او نداشته باشیم. علم او هم علم بالایی نیست بلکه علمی کوتاه است. " (1)
والدین باید بدانند که دینداری و اعتقاد به مذهب ، رابطه ای با این مسائل زودگذر ندارد ، البته اگر درست و حساب شده با او رفتار کرد .
اگر احکام شرعی و مسائل اعتقادی با زبانی نرم و جوان پسند به او گفته شود ، به مرور زمان ، از توجه صرف او به مسائل مادی کم می شود ولی اگر با زبانی تند و تحکم آمیز ، یا با سرزنش و همراه با نصیحت گفته شود ، ممکن است جوان وارد "جنگ قدرت" با والدین شود و گاها ناخواسته ، تا پایان عمر در دوران پرشور و شر جوانی درجا بزند .
اگر دستورات دینی با زبانی تند و تحکم آمیز ، یا با سرزنش و همراه با نصیحت به نوجوان گفته شود ، ممکن است جوان وارد "جنگ قدرت" با والدین شود و گاها ناخواسته ، تا پایان عمر در دوران پرشور و شر جوانی درجا بزند .
ارتباط ، چهار جزء دارد : پیام ، پیام رسان ، پیام گیر ، واکنش .
مشکل ما ، نه پیام است که معتقدیم بهترین و کاملترین دین را داریم ، نه پیام گیر که با منطقی ترین جوانان سروکار داریم . مشکل کار، نقص در مخاطب شناسی است . ما جوان و احوالاتش را نمی شناسیم . از او دوریم . دورتر از آنکه به تصورمان بیاید .
یاد حدیثی از پیامبر اکرم (ص) افتادم که می فرمایند :
قصم ظهری رجلان: عالم متهتک و جاهل متنسک
دو دسته از آدمها کمر مرا شکستند : عالم بی عمل و جاهل متعصب (2)
عالمی که مردم او را الگو ی خود می دانند و او به دانسته هایش عمل نمی کند ، دیگران را از اصل دین ، گریزان می کند . و دیگر فرد بدون علمی که می خواهد -به خیال خودش- به اسلام خدمت کند ، ولی بیشتر ضرر می رساند تا فایده . مثل مردمی که به قصد تقرب به خدا ، با امام حسین (علیه السلام) در کربلا جنگیدند.
استادی می گفت : " اگر این عالمان بی عمل و عاملان بی علم ، در طول تاریخ برای اسلام دلسوزی نمی کردند و کاری به دین و دیندار کردن مردم نداشتند ، تا به حال اسلام دنیا را تسخیر کرده بود . "(3)
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.