موانع تولید محصولات دیجیتالی در ایران
موانع تولید سخت افزارهای دیجیتالی در کشور چیست؟ چرا بسیاری از تولیدکنندگان داخلی عطای کار را به لقای آن بخشیدهاند و در عوض بازار در اختیار برندهای خارجی قرار گرفته است؟ چرا حتی راه حلهای میانی و نوگرایانهای مانند تولید محصول در خارج با برند ایرانی هم دیگر پاسخگو نیست.
چرا بسیاری از واردکنندگان چشم به کاهش تعرفهها دارند؟ چرا بسیاری از تولیدکنندگان، ایجاد یک بازار انحصاری (مانند خودرو) در کشور را مناسب میدانند؟
سوالاتی از این دست دلمشغولی امروزه بسیاری از فعالان صنعت دیجیتال در کشور است. بازاری که محصولات چینی در آن حکمفرمایی میکنند.
معضلات تولیدکنندگان داخلی
کارشناسان و تولیدکنندگان ایرانی مشکلات و موانع موجود بر سر راه تولید کالاهای حوزه سخت افزار کامپیوتر را به دو دسته موانع دولتی یا موانع اصلی و موانع حاشیهای تقسیم بندی میکنند که عدم توجه به معضلات اصلی مانند افزایش نرخ مواد اولیه که در داخل کشور تولید میشود ،نرخ بالای تسهیلات بانکی، افزایش هزینههای آب، گاز و... از جمله موانع اصلی یا دولتی است که در کنار آن موانع حاشیهای از جمله تغییرات تعرفهای و مواردی از این دست مشکلات را دوچندان میکند. کارشناسان معتقدند دولت باید با توجه به موارد اصلی تمام سعی خود را برای کاهش قیمت تمام شده کالاهای تولیدی کرده تا به این وسیله کالاهای ایرانی بتوانند با کالاهای چینی که با قیمتی پایین به کشور وارد میشوند رقابت کنند. اما مهمترین معضلی که تولیدکنندگان داخلی به آن اشاره میکنند مربوط به تهیه مواد اولیه با قیمت نامناسب است.
احمد علیپور، رییس هیات مدیره شرکت فراسو و مدیر عامل شرکت لاوان که محصولات فراسو را با برند ایرانی در خارج از کشور تولید میکند، با بیان این مطلب که فراسو تنها شرکتی است که محصولاتش حق ورود به کشور را ندارد، گفت: دولت باید به جای این سختگیریها به مشکلات اصلی بپردازد؛ چرا که با اعمال این قوانین دست و پا گیر تا بیست سال آینده شاهد حضور هیچ برند ایرانی در زمینه سخت افزار در حوزه کامپیوتر نخواهیم بود.
به گفته وی، دولت باید به مسائل و مشکلات اصلی تولیدکنندگان توجه کند و به جای موانع تعرفهای مقابل ورود برخی از کالاها، ریشهیابی کند که چرا باید یک تولیدکننده ایرانی برای تولید کالا در خارج از کشور سرمایهگذاری کند.
وی با اشاره به رشد قیمت پلاستیک که از مواد اولیه کارخانههای تولیدی مانند فراسو است، گفت: طی چند هفته اخیر قیمت ماده اولیهای به نام پلاستیک که در کشور تولید میشود، حدود سه تا چهار برابر افزایش یافته است.
این درحالی است که قیمت پلاستیک در چین یا در سایر کشورها طی سالهای اخیر تنها40 درصد افزایش یافته است. چرا دولت نباید روی این مساله حساسیت نشان دهد؟ به گفته علیپور، وقتی دولت روی چنین موضوعی کنترلی ندارد چگونه میتوان انتظار داشت روی هزینههای دیگر مانند بهای زمین و دستمزد و... توجه داشته باشد؟ اما محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان فناوری اطلاعات در مورد هزینههای جانبی نظر دیگری دارد. وی معتقد است که دستمزد کارگران چینی با کارگران ایرانی که حدود 400 تا 450 هزار تومان است، یکسان است.
هزینههای مواد اولیه نیز یکسان است، اما با این شرایط تولید در ایران 50 درصد گرانتر از چین صورت میگیرد. باید در مورد این مساله ریشهیابی کرد.
هزینههای جانبی تولید
یکی از عواملی که باعث شده است نه تنها تولیدکنندگان ایرانی، بلکه تولیدکنندگان مطرح در سطح جهان برای تولید کالاهایشان در چین و سایر کشورهای آسیایی سرمایهگذاری کنند هزینههای تولید پایین است که شامل حقوق کارگران، هزینه آب، برق و گاز، هزینه زمین، ساخت کارخانه و خرید ماشین آلات بوده است. مجموع این عوامل در کنار هم باعث میشوند تا قیمت تمام شده کالای تولیدی در کشوری مانند چین حدود 50 درصد کمتر از قیمت تمام شده در ایران باشد. به گفته محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان داخلی، ساخت یک کارخانه در شهرکهای صنعتی ایران هزینه ای حدود 50 درصد بیشتر از ساخت همان کارخانه در گرانقیمتترین منطقه کشور دارد. یک تولیدکننده داخلی باید پس از طی یک پروسه طولانی برای گرفتن مجوز تولید و احداث کارخانه، هزینههای زیادی صرف خرید زمین، مصالح ساختمانی، ماشین آلات و... کرده و در نهایت به دلیل قیمت تمام شده بالای کالایی که تولید کرده است نتواند با تولیدات چینی رقابت کند. ولی در کشوری مانند چین اینگونه نیست و دولت تمام این شرایط را برای واحد تولیدی فراهم میکند و تولیدکننده در یک فضای امن و راحت دست به تولید میزند.
احمد علیپور نیز به افزایش دستمزد کارگران که هر سال در اواخر اسفند ماه شاهد آن هستیم، اشاره کرد و گفت: در شرایطی که در کشور ما رایج است که هر سال حقوق کارگران در حدود 20 تا 25 درصد افزایش یابد، شاهدیم که در چین یا کشورهای آسیای جنوب شرقی طی 10 تا 15 سال اخیر افزایش دستمزدها بیشتر از 15 تا 20 درصد نبوده است.
با لحاظ کردن تنها این دو عامل که تاثیر زیادی در قیمت تمام شده دارد، تولیدکنندگان تصمیم میگیرند به سمت جایی بروند و سرمایهگذاری کنند که قیمت تمام شده کمتر شود. به گفته علیپور، در حال حاضر تولید در کشورهای آسیای شرقی 50 درصد ارزانتر از تولید در کشور ایران تمام میشود و این برای تولیدکنندگانی که همه هنرشان باید این باشد تا با کاهش قیمت تمام شده با محصولات چینی مقابله کنند بسیار اهمیت دارد.
شهرام شیر مست، رییس اتحادیه ماشینهای اداری و صنف رایانه نیز با تایید این نکته که هزینههای تولید در کشور بالا است، گفت: علاوه بر هزینههای تولید، ما با معضل هزینههای بالای حمل و نقل در کشور مواجه هستیم که باعث اعتراض تولیدکنندگان شده است. به گفته وی، در کشور ما هزینه حملونقل کالا از مثلا بندرعباس تا تهران 7 یا 8 میلیون تومان برای هر کانتینر است. اما کانتینرداران با چنین هزینهای حاضر به حمل بار نمیشوند و مبلغی حدود چهار تا پنج میلیون تومان به عنوان پشت بارنامه از صاحب کالا دریافت میکنند و با چنین هزینهای اجناس را به مقصد میرسانند.
این درحالی است که در سایر کشورها به ویژه کشور چین با چنان وسعتی، هزینههای حملونقل از هر نقطهای به مقصد یکسان است و الگوی مشخصی دارد.
مالیات، عوارض گمرکی و تسهیلات بانکی
کارشناسان معتقدند نرخ بالای تسهیلات بانکی، مالیاتهایی که تولیدکنندگان ناچارند پرداخت کنند، عوارض گمرکی از مشکلاتی است که تولیدکنندگان داخلی را با خود درگیر کرده است.
لیائی، مدیرکل صنایع، برق، الکترونیک و فناوری اطلاعات وزارت صنایع با بیان این مطلب که بیش از 80 درصد تولیدکنندگان با نرخ تسهیلات بانکی مشکل دارند، گفت: بانکها تسهیلات سرمایه در گردش، خرید مواد اولیه، خرید ماشین آلات و... را بهاندازهای که مورد نیاز تولیدکنندگان است در اختیارشان قرار نمیدهند و اگر بانکها بتوانند این تسهیلات را با نرخ مناسب در اختیار تولیدکنندگان بگذارند 80 تا 90 درصد مشکلات تولیدکنندگان ما رفع خواهد شد. به گفته وی سایر مشکلات نیز مربوط به مسائل بیمهای، تامین اجتماعی، مالیات و ... است.
محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان نیز در این باره گفت: یک تولیدکننده در کشورهای ترکیه، امارات، چین و... اگر بخواهد از تسهیلات بانکی استفاده کند این تسهیلات را با سود شش درصدی دریافت کرده و در عوض یک میلیون دلار اعتبار میگیرد. ولی در ایران این اعتبارات با سودی حدود 26 درصد به تولیدکنندگان اعطا میشود.
وی با اشاره به شرایط سخت دریافت مالیات تجمیع عوارض از تولیدکنندگان گفت: متاسفانه در کشور ما تولیدکنندگان ناچارند مالیات تجمیع عوارض را به موقع پرداخت کنند و در صورت دیرکرد برای تولیدکنندگان جریمه 5/2 درصدی در نظر گرفته شده است. هیچ حق اعتراضی هم وجود ندارد.
محبی در مورد تعرفههای گمرکی نیز گفت در حال حاضر افزایش تعرفهها کمکی به تولیدکنندگان نمیکند، چون این تعرفه اسمی است و حقیقی نیست و به این ترتیب یک فضای رقابتی سالم در بازار ما وجود ندارد.
شیر مست نیز با اشاره به این نکته که تاکنون دولت اقدام موثری برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی نکرده است، گفت: دولت میتواند با کاهش نرخ تسهیلات بانکی که اکنون برای بخش خدمات 24 درصد و برای بخش کامپیوتر 19 درصد است، کمک بزرگی به تولیدکنندگان داخلی باشد. زیرا چنین سود بالایی برای تسهیلات بانکی میتواند فساد برانگیز باشد.
چه باید کرد؟
بر اساس اعلام برخی از کارشناسان دولت تاکنون حمایت اصولی از تولیدکنندگان داخلی نکرده است و گروهی نیز معتقدند عدم توجه دولت به زیر ساختهای تولید و مشکلات تولیدکنندگان باعث شده است همگان تصور کنند تولید در داخل کشور سودی برای تولیدکننده ندارد و به همین دلیل است که شاهدیم برخی از تولیدکنندگان داخلی در خارج از کشور دست به تولید میزنند.
اما راه چاره چیست؟ تولیدکنندگان، کارشناسان و افرادی که دستی در تولید دارند معتقدند دولت باید از نهایت قدرت خود برای کاهش هزینههای تولید در داخل کشور استفاده کند.
شیر مست معتقد است، دولت باید برای حمایت از تولیدکننده داخلی هزینههای سربار را کاهش دهد و نظارت دقیقی بر کارخانههای فعال داشته باشد. به گفته وی برخی از شرکتها به اسم تولید از تسهیلات بانکها استفاده میکنند و از این تسهیلات در بخشهای دیگری مانند مسکن سرمایهگذاری میکنند. ولی تولیدکنندگان واقعی نمیتوانند از تسهیلات استفاده کنند.
وی افزود: طی سالهای گذشته با توجه به چنین معضلاتی تعداد شرکتهای تولید کننده از حدود چهل شرکت به دوازده یا سیزده شرکت رسیده است.
علیپور نیز میگوید، تجربه ثابت کرده است حمایتهای دولت که به افزایش تعرفه و... منتهی شده است چاره ساز نبوده است؛ چرا که جلوگیری از واردات و بالا بردن تعرفهها معلول هستند، ما باید به دنبال علت اصلی باشیم که دولت به آنها توجه نمیکند.
دولت باید تولید محصولات را در کشور رقابتی کند
وقتی دولت زمین را به راحتی در اختیار تولیدکننده نمیگذارد تا به این وسیله قیمت تمام شده کاهش یابد، چرا ما به دنبال تعرفه هستیم؟ دولت باید به مسائل اساسی مثل زمین، تسهیلات بانکی، برق، گاز، دستمزد کارگران، مواد اولیه و.... توجه کند تا به این وسیله قیمت تمام شده کاهش یابد.
اما محبی رییس سندیکای تولیدکنندگان معتقد است، نگاه یکسویه دولت به برخی از بخشهای صنعت مانند خودرو باعث شده است تا صنعتی مانند فناوری اطلاعات در کشور مهجور بماند. مجازاتهای سختگیرانه دولت برای تولید کنندگان که در صورت دیرکرد مالیات یا مالیات تجمیع عوارض اعمال میشود و... نیز از عوامل دیگری است که باعث شده است تولیدکننده انگیزه خود را برای تولید از دست بدهد.
پردرآمدترین مشاغل IT کدامند؟
هر یک از ما حداقل یک بار صفحه نیازمندی شغلی روزنامهها یا سایتهای اینترنتی را ورق زدهایم و در آن با انواع و اقسام شغلها روبهرو شدهایم.
انگار شغلهای درج شده در این صفحات هم با گذر زمان و پیشرفت فناوری دچار تغییر و تحولات شدهاند. به عنوان مثال اگر تا چند سال پیش یک شرکت، سازمان و... به دنبال شخصی بود که حداقل آشنایی ابتدایی با کامپیوتر را داشته باشد، اما حالا همان سازمانها و شرکتها به دنبال اشخاصی هستند که با پیکربندی ویندوز ویستا آشنایی داشته باشد و بتواند بدون مشکل این سیستم را راهاندازی کند.
شاید دیگر حرف کلیشهای باشد اما این تغییر و تحولات شغلی هم به واسطه پیشرفت فناوری اطلاعات و ابزارهای تکنولوژیکی است. گزارشها و آمارهای منتشر شده از سوی ارگانهای مختلف نشان میدهد که پیشرفت سریع در این بخش باعث ظهور صنایع و مشاغل پردرآمد جدیدی شده است که تا یک دهه پیش نامیاز این مشاغل نبوده است.
پرطرفدارترین مشاغل و بالاترین درآمد آیتی
فناوری اطلاعات به عنوان یک صنعت نوظهور و البته پررونق در سالهای اخیر به تدریج به یکی از ماشینهای استخدامی بازار کار و اشتغال تبدیل شده است. تجارتهای مختلف وابسته به این صنعت هم سهم قابل توجهی از جذب نیروی کار را در سالهای اخیر به خودشان اختصاص داده اند. تمایل افراد به تحصیل در رشتههای تخصصی مرتبط با این صنعت و به دنبال آن افزایش چشمگیر تعداد فارغ التحصیلان این رشتهها نشان از رونق بازار کار در صنعت آیتی دارد. به اینترتیب است که حتی رکود و بحران اقتصادی اخیر هم نتوانست چندان فشاری را بر این صنعت تحمیل کند تا آیتی به عنوان اولین صنعت رو به بهبود و نجات از این بحران در جهان مطرح شود. این روند گویا آنقدر امیدوار کننده است که میتواند نوید اتفاقات خوب آینده را در این حوزه بدهد.
براساس پیشبینیهای صورت گرفته توسط موسساتی همچون گارتنر در سال 2009، متخصصان فناوری که دنبال فرصت شغلی جدید هستند، باید توجه داشته باشند که در سال 2010 وضعیت اشتغالزایی در صنعت فناوری ارتباطات و اطلاعات بهبود یافته و نرخ بیکاری در این حوزه نسبت به سال قبل کمتر شده است. وضعیت موجود در سال 2010 نشان داد که این پیشبینیها کاملا درست بوده است؛ چرا که در سال جاری میلادی شاهد کاهش اخراج کارمندان از شرکتهای بزرگ و افزایش اشتغالزایی در زمینه آی سی تی بودیم و کارشناسان بر پایه یک بررسی جدید اعلام کردند که در این صنعت، به مهارت سیستمهای مجازیسازی، فناوریهای مبتنی بر اینترنت، امنیت شبکه و مهارت سیستمهای رایانه ای اجتماعی بیش از دیگر مهارتها نیاز است و افرادی که تخصصهای یاد شده را دارند، سریعتر جذب شرکتها و سازمانهای مربوطه میشوند. با وجود اینکه صنعت جهانی آی تی شاهد کاهش اثرات ناشی از بحران اقتصادی است، اما این روند تضمینی بر اشتغالزایی کلیه متخصصان این صنعت محسوب نمیشود.
براساس بررسیهای انجام شده 10 عنوان شغلی که در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات در سال 2010 به عنوان برترین مشاغل شغلی محسوب میشدند و بیشترین نیاز برای آنها احساس میشود که عبارتند از: متخصص امینت، مدیریت سیستمهای مجازی، مدیریت ابزار، مهندس شبکه، متخصص سیستمهای باز، مدیر پشتیبانی خدمات، مدیریت سیستمهای ذخیرهسازی اطلاعات پزشکی، متخصص منابع، مدیر فهرست کردن خدمات و مهندس فرآیند بازرگانی.
اما در میان این مشاغل برتر، لیست پردرآمدترین مشاغل آیتی بیشتر از برترین شغلهای حوزه آیتی خودنمایی میکند. براساس بررسیها و آمارهای ارائه شده توسط Tech Republice میتوان با بیست شغل پردرآمد کارمندان و شاغلان بخشهای آیتی آشنا شد. در این لیست، میتوان نام ده شغل پر درآمد را دید که در میان برترین مشاغل آیتی سال 2010 نیز دیده شدهاند.
در این لیست اولین شغل پر درآمد به مدیر اجرایی آیتی اختصاص دارد که حقوق سالانه معادل 127 هزار و 73دلار دریافت میکند. آیتی ارشیتکت یا طراح آیتی با حقوق سالانه 102 هزار و 894 دلار در جایگاه دوم قرار دارد. رتبه سوم این رده بندی به رییس یا سرپرست بخش آیتی با حقوق سالانه 100 هزار و 757 دلار اختصاص یافته است.
مدیر پروژههای آیتی هم که طی یکی دو سال اخیر با استقبال خوبی از طرف افراد مختلف روبهرو شده با حقوق سالانه 94 هزار و457 دلار در جایگاه چهارم پردرآمدترین مشاغل آیتی قرار گرفته است. شغلهایی همچون مدیریت آیتی، مشاور آیتی و متخصص امنیت نیز بهترتیب با درآمد سالانه 87 هزار و 934، 87 هزار و 739 و 87 هزار و 408 دلار در ردههای پنجم تا هفتم این لیست قرار گرفتهاند. همچنین جایگاه هشتم تا دهم این لیست به مشاغلی به نامهای مهندس سیستم با حقوق 85هزار و 32دلار، مهندس با حقوق 84 هزار 446 و مدیر اطلاعات دادهها با حقوق 83 هزار و 256 دلار اختصاص یافته است. همچنین شرکت Tech Republice ردهبندی پردرآمدترین مشاغل آیتی را بر اساس مدارک معتبر شرکتهایی همچون سیسکو، مایکروسافت، لینوکس و... نیز انجام داده است.
آنچه از این 20 مدرک پردر آمد حوزه آیتی استنباط میشود این است که مدارک شرکتهای سیسکو و مایکروسافت از بیشترین استقبال و بیشترین درآمدر برخوردار هستند. اولین مدرک پر درآمد به six Sigma با در آمد سالانه 111 هزار و 908 دلار اختصاص یافته است. دومین مدرک پردر آمد (Project )ا PMP Management profssional است که دارندگان این مدرک میتوانند در آمدی برابر 104 هزار و 253دلار در سال داشته باشند. مدارک ITIL هم با درآمد سالانه 102 هزار و 128 دلار و 101هزار و 185دلار رتبه سوم و چهارم را به خود اختصاص دادهاند. رتبه پنجم تا هفتم این لیست جایگاه مدراک سیسکو با عنوانهای CCP با حقوق سالانه 99هزار و 928 دلار، CCDAبا حقوق سالانه 93 هزار و 953 دلار و CCNP با حقوق سالانه 89هزار و 864 دلار است. همچنین رتبه هشتم و نهم نیز به مدارک شرکت مایکروسافت با عنوانهای MCSE و MCTTP اختصاص یافته که درآمد این مدارک بهترتیب 86هزار 454 دلار و 82 هزار و 44 دلار است. مدرکCCNA شرکت سیسکو هم با درآمد 79هزار و 695 دلار در رتبه دهم قرار گرفته است.
مشاغل و مدارک آیتی در ایران
شغلها و مدارک مختلف حوزه آیتی روز به روز در جهان رو به گسترش است و مشاغل مختلفی را برای افراد جویای کار به وجود آورده است. بازار ایران نیز برعکس حوزههای دیگر که بر اساس شواهد همیشه عقبتر از اتفاقات جهان حرکت میکند، اما این بار همپای این بازار در حرکت است و بر اساس آمارها و گزارشهای منتشر شده میتوان این ادعا را کرد که آیتی توانسته در کشور بازار کار فعال و بزرگی را به وجود بیاورد.
آنطور که از اظهارات کارشناسان و فعالان این حوزه بر میآید، برای به دست آوردن مشاغل و مدارک پردرآمد حوزه آیتی نمیتوان از دانشگاههای کشور انتظاری داشت و برای دریافت این مدارک و آموزشهای تخصصی در این حوزه باید به آموزشگاههای تخصصی در کشور که جمع آنها از 20 آموزشگاه هم تجاوز نمیکند، مراجعه کرد.
رضا جوالچی، استاد مجتمع فنی تهران در خصوص عدم توجه دانشگاهها به رشتههای حوزه آیتی میگوید: «از آنجایی که اکثر دانشگاههای کشور از علم روز بسیار عقب هستند طبیعی است که این گونه رشتهها که به دنبال خود مشاغل پردرآمدی هم دارند در دانشگاهها تدریس نشود. حتی رشتههایی هم که مربوط به کامپیوتر است و در دانشگاه تدریس میشود آنچنان در بازار با فرصت شغلی مواجه نیستند و اکثر دانشجویان فارغالتحصیل رشتههای کامپیوتر برای پیدا کردن شغلی مناسب به آموزشگاههای فعال در کشور مراجعه میکنند تا با گرفتن مدارک شرکتهایی همچون سیسکو، مایکروسافت و... بتوانند شغلی مناسب و پردرآمد به دست بیاورند.»
به باور وی شاید یکی از دلایلی که دانشگاهها روبه تدریس این دروس نمیآورند ماهیت حرفهای آنها باشد و از آنجا که دروس دانشگاه آکادمیک است پس آموزشگاهها بهترین مکان برای آموزش این دورهها هستند.
اما شاید آنچه که برای بسیاری از افرادی که در این آموزشگاهها ثبت نام میکنند جالب باشد این است که با توجه به هزینهای که انجام میدهند آیا درآمد آنها هم همچون درآمدهای جهانی است و آیا اساسا برای این افراد در بازار ایران بازار کار وجود دارد یا خیر.
مازیار گنجهای، مدیر عامل شرکت کاریار ارقام در این خصوص میگوید: «متاسفانه میزان هزینه برای آموزش و میزان درآمد افراد از این آموزشها بسیار متفاوت از آن چیزی است که در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دیده میشود، اما در مقابل همه هزینهها یکسان و بجا است. برای مثال اگر کسی در خارج از کشور با مدرک pmp درآمدی در حدود 104 هزار دلار دارد در مقابل برای گرفتن این مدرک 10 هزار دلار هزینه میکند. اما در ایران این هزینه و درآمد یک دهم آن چیزی است که در کشورهای پیشرفته دنیا اتفاق میافتد.»
وی در ادامه میافزاید: «در ایران اگر فردی بخواهد مدرک pmp (به صورت خصوصی) بگیرد باید چیزی در حدود دو میلیون تومان هزینه کند، اما به صورت عادی هزینه آموزش او به طور میانگین 400 هزار تا 500 هزار تومان است. همچنین درآمدی هم که وی از این مدرک میتواند به دست بیاورد اگر کار معمولی باشد بین 600 تا 700 هزار تومان است.
اما اگر با همین مدرک بتوان یک پروژه سازمان یا شرکت را مدیریت کند میتواند درآمدی بین 2 تا 3 میلیون داشته باشد.» به باور وی این هزینهها در مقابل درآمدی که افراد میتوانند از مشاغل خود به دست بیاورند کامل هیچ است. به گفته گنجهای بازار مشاغل و مدارک آیتی در ایران بسیار فعال و بزرگ است به نحوی که فارغالتحصیلان از این آموزشگاه بلافاصله میتوانند در شرکتها و سازمانهای مختلف مشغول به کار شوند.
وقتی باجهها مجازی میشوند
بازار دیجیتال - دیگر کم کم صفهای طولانی پرداخت و دریافت در بانکها به خاطرهها میپیوندند. این اتفاق در واقع به مدد پررنگ شدن حضور تکنولوژی در خدمات عمومیروی میدهد. حالا باید سعی کنیم به جای صف و شعبه با عبارت جدیدی به نام بانکداری مجازی خو بگیریم.
آمار منتشره از سوی صندوق بینالمللی پول حاکی از آن است که بانکداری مجازی در کشورهای اتریش، فنلاند، کره، سنگاپور، اسپانیا، سوئد و سوئیس بیشترین کاربرد را داشته است و در این مناطق بیشتر بانکها خدمات اینترنتی ارائه میدهند.
هنوز چند سالی نیست که خدمات بانکداری الکترونیکی آن هم به صورت جست و گریخته در کشور همگانی شده و شواهد نشان میدهد که مردم از این شیوه بانکداری استقبال هم کردهاند. در حالی که بانکداری الکترونیک در حال طی روند رشد در کشور است، طی یکی دو سال اخیر بحث جدیدی در زمینه بانکداری به عنوان بانکداری مجازی مطرح شده است که با ابهامات و نواقص فراوانی هم روبه رو است.
در یک بانک مجازی مشتریان و کاربران یکی شده و از طریق اینترنت از خدمات بانکی استفاده می کنند، نقطه اشتراک این بانکها یا بانکهای سنتی حداقل در شروع کار شخصیت حقوقی مستقل، اساسنامه، هیات مدیره و سرمایه و نقطه افتراق، داراییهای فیزیکی شناخته میشود.
با وجود اظهارات ناقصی که از زبان مسوولان شنیده میشود، همچنان ابهاماتی در خصوص مکانیزم این بانکها و چگونگی فعالیت آنها در چارچوب بانکداری اسلامی رایج در کشور وجود دارد و اساسا مشخص نیست این بانکها به صورت مستقل فعالیت خواهند کرد یا در دل بانکهای موجود و فعال کشور.
بانکداری مجازی، ناقص و مبهم
اولین بار مسوولان بانک مرکزی هنگام تدوین بسته سیاستی – نظارتی در بهار سال 87 ، به تشکیل بانکهای کاملا الکترونیکی اشاره کردند و تاسیس دو بانک مجازی در سال 87 قولی بود که طهماسب مظاهری رییس کل وقت بانک مرکزی در آن بسته داده بود. اما تا سال 88 به غیر از این وعده، خبری از راهاندازی بانک مجازی نشد تا اینکه تقریبا در تیر ماه همان سال و پس از تشکیل نخستین جلسه شورای پول و اعتبار، اخباری از برخی اعضای این شورا مبنی بر تصویب ایجاد و تشکیل بانکهای مجازی با اعتبار700 میلیارد ریال منتشر شد. اخباری ناقص و کوتاه. اخباری که تاکنون هم متولیان سیاستهای پولی و بانکی کشور، اطلاعات دقیقی در خصوص این مصوبه منتشر نکردهاند و شرایط و جزئیات آن به گفته بسیاری از کارشناسان و فعالان بانکی نامعلوم و مبهم است.
شاید تنها تعریفی که از بانکداری مجازی میتوان پیدا کرد از زبان محمود خاوری ، مدیر عامل بانک ملی باشد. به گفته وی بانک مجازی نقش بانکهای فعلی را خواهند داشت، با این تفاوت که با تشکیل این بانک، به جای اینکه مشتری به صورت مستقیم به بانک مراجعه کند، به راحتی میتواند از طریق رایانه شخصی امور بانکی خود را انجام دهد.
اما به باور بسیاری از کارشناسان این تعریف بسیار گنگ و مبهم است؛ چرا که از این تعریف میتوان این گونه برداشت کرد که بانکداری مجازی هم همان بانکداری الکترونیکی است، چرا که بانکداری مجازی هم همانند بانکداری الکترونیکی برخی عملیات بانکی را از طریق رایانه انجام میدهد.
به نظر میرسد اطلاعاتی که تاکنون درباره راهاندازی بانک مجازی در کشور منتشر شده ، جوابگوی پرسش کارشناسان در مورد این بانکها نیست چرا که سید عباس موسویان، عضو کارگروه بانکداری بدون ربا نیز، شرایط تاسیس بانکهای مجازی را در مصوبه شورای پول و اعتبار نامشخص میداند و در این باره اظهار داشته که با توجه به مواردی که در مصوبه شورای پول و اعتبار ارائه شده این نتیجه به دست میآید که جزئیات و شرایط این طرح دارای ابهاماتی است.
در همین زمینه برخی کارشناسان ازجمله جمشید پژویان، رییس شورای رقابت در گفت و گو با خبرگزاریها در خصوص بانکداری مجازی گفته بود که تشکیل بانکهای مجازی در شرایط فعلی و باتوجه به روند اجرای فعالیتهای الکترونیکی آنها غیرضروری است و مسوولان و تصمیمگیرندگان پولی و بانکی در درجه اول باید وضعیت بانکداری الکترونیک سیستم بانکی را بهبود بخشند. به اعتقاد وی زمانی میتوان گفت که این تصمیم و مصوبه درست است که سیستم بانکداری الکترونیک کشور با خطای کم و اطمینان بالایی فعالیت کند. پژویان بر این باور است که با توجه به عدم موفقیت 50 درصد تراکنشها از جانب دستگاههای خودپرداز، این طرح، غیراصولی و غیرمنطقی خواهد بود.
پژویان از این طرح به عنوان یک «تصمیم نمایشی» کرده و تصریح میکند که بهتر بود مسوولان پولی و بانکی در ابتدا مساله عملیات بانکداری الکترونیکی موجود را برطرف کرده و درجه اطمینان این طرح را افزایش دهند و در مرحله بعدی به سراغ این طرح بروند.
اما در مقابل این انتقاد خسرو سلجوقی، کارشناس حوزه آیتی تشکیل بانکهای مجازی را از نکات ضروری نظام بانکداری میداند و میگوید: وجود بانکداری مجازی نه تنها غیر ضروری نیست، بلکه واجب هم هست و ایران هم باید همچون دیگر کشورها این نوع بانکداری را تجربه کند.
در واقع بانکداری مجازی به کارها سرعت بخشیده و در وقت و هزینهها نیز صرفهجویی میشود. وی در ادامه میافزاید: درست است که تاکنون توضیحات دقیق و کاملی در خصوص نحوه فعالیتهای این نوع بانکداری مطرح نشده است، اما برعکس آنچه از زبان افراد مختلف شنیده میشود بانکداری مجازی با بانکداری الکترونیکی فعلی بسیار متفاوت است. چرا که در بانکداری الکترونیکی کاربر برای راهاندازی برخی سرویسها مثل واگذاری سپرده، درخواست چک و... باید حتما در شعبه بانک حضور پیدا کند، اما در بانکداری مجازی به هیچ وجه کاربر برای دریافت خدمات نیاز به حضور فیزیکی ندارد.
بر اساس شواهد عامل رشد و پیشرفت فعالیتهای الکترونیک و مجازی در هر کشوری به عوامل زیرساختی و پیشرفت سیستمهای اینترنتی آن کشور باز میگردد و این در حالی است که در کشور ما با توجه به شرایط موجود، سیستم زیرساختی آن قدر ضعیف و دچار مشکل است که به نظر ارائه خدمات الکترونیکی در چنین وضعیتی آنچنان که باید موفق به نظر نمیرسد. سلجوقی در این خصوص میگوید: «آنگونه هم که به نظر میآید زیرساختهای کشور برای ارائه خدمات الکترونیکی دچار مشکل نیست. به عنوان مثال روزی که قرار شد اسامیپذیرفته شدگان در کنکور از طریق اینترنت اعلام شود بسیاری از مردم و مسوولان این نگرانی را داشتند که با مشکل مواجه شوند که البته این نگرانی هم کاملا درست بود؛ چرا که این طرح در اوایل به دلیل مشکلات پهنای باندی با شکست مواجه شد. اما این شکست و عدم موفقیت مانعی نشد که مسوولان سازمان سنجش از فعالیتهای خود دست بکشند و با برنامه ریزیهای به موقع توانستند مشکلات را حل و دورههای بعدی نه تنها اعلام نتایج بلکه ثبتنام هم از طریق اینترنت صورت گرفت.» به باور وی ترس از مشکلات زیرساختی و نبود پهنای باند کافی نباید مانعی برای فعالیتهای الکترونیکی باشد. در واقع نباید جلوی ارائه خدمات را گرفت، بلکه باید مشکلات زیرساختی و پهنای بندی کشور را حل کرد.
تجربه بانکداری مجازی در ایران
امسال، با وجود آنکه دیگر اسمیاز بانکهای مجازی در بسته سیاستی نظارتی نیامده، اما مسوولان بانک مرکزی بیسر و صدا به کارشان ادامه میدهند و دستکم تا به حال برای یک بانک کاملا الکترونیکی موافقت اصولی صادر کردهاند. در واقع موسسان بانک آرین نخستین کسانی بودند که توانستند با عبور از فیلترهای متعدد، موافقت شورای پول و اعتبار را جلب کنند. اگرچه به جز آرین، متقاضیان دیگری همچون امین و پیشگامان کویر یزد نیز با ارائه درخواستهایشان در نوبت رسیدگی برای گرفتن موافقت اصولی شورای پول و اعتبار قرار دارند و چشم انتظار رای شورا هستند.
اما در این میان و تلاش برای گرفتن مجوز راهاندازی بانک مجازی، یکی از بانکهایی که به صورت رسمیفعالیتهای مجازی خود را آغاز کرده است، بانک پاسارگاد است. به گفته مسوولان بانک پاسارگاد، بانکداری مجازی این بانک نمونه تکامل یافته بانکداری الکترونیک است که در آن مشتریان و کاربران میتوانند از طریق اینترنت از خدمات بانکی مانند افتتاح سپرده، در خواست صدور انواع کارتهای بانکی، انتقال وجه و... استفاده کنند. محمد جمشید شفیعی، کارشناس بانکداری مدرن بانک پاسارگاد در خصوص سیستم بانک مجازی این بانک میگوید: «در بحث خدمات اینترنتی بانکی ما هم همچون دیگر بانکها خدماتی را به مشتریان عرضه میکردیم که در برخی از این خدمات کاربر برای راهاندازی یا درخواست به راهاندازی حتما در شعبه حضور پیدا میکرد؛ اما با راهاندازی بانکداری مجازی دیگر حتی برای این خدمات هم نیازی به حضور فیزیکی نیست.) به گفته وی، خدماتی همچون افتتاح حساب، تغییر واریز سود، تغییر مقصد سود ، در خواست صدور کارت، درخواست صدور چک بانکی و رمزی و.. از جمله خدمات بانک مجازی پاسارگارد است که شعبههایی است در خود بانک. اما در این میان و به دلیل مجازی بودن و ناشناخته بودن شخصیت بانکی ممکن است برخی مشکلات از جمله کلاهبرداری رخ دهد که به گفته شفیعی بانکهای مجازی با توجه به راهکارهای در نظر گرفته جلوی وقوع آن را خواهند گرفت. شفیعی در توضیح این موضوع اظهار میکند که در این زمینه دو حالت وجود دارد و اینکه مشتری بانک مجازی یا مشتری فیزیکی همان بانک است و یا از یک بانک دیگر برای استفاده از خدمات مجازی آن بانک مراجعه کرده است. اگر مشتری خود بانک باشد میتواند با نام کاربری و رمزی که بانک به او داده است از خدمات مجازی بانک استفاده کند؛ اما اگر از بانک دیگری آمده باشد وقتی فرم درخواستی بانک مجازی را پر کرد باید با کد رهگیری یا کد ملی خود به یکی از شعبههای همان بانک مراجعه کند تا با تصدیق مشخصات واقعیش رمز و نام کاربری استفاده از خدمات مجازی بانک به او داده شود. پس با این اوصاف امکان به وجود آمدن هیچ مشکلی نخواهد بود. در حال حاضر و با توجه به آمارهای منتشر شده به نظر میرسد وضعیت بانکداری الکترونیکی با توجه به مقدمات در نظر گرفته شده، نسبت به گذشته وضعیت بهتر و رو به رشدی را در پی گرفته است. اما راهاندازی بانکهای مجازی هم نیاز به مقدمات فراوانی دارد که بخشی از آن به شبکه مخابراتی و زیرساختهای ارتباطی و اینترنتی باز میگردد که پس از سالها هنوز نیازمند تقویت و گسترش است.
آموزش نصب ویندوز به صورت تصویری
برای نصب ویندوز XP دو شیوه وجود دارد. در حالت اول ممکن است شما در سیستمتان
نسخه های دیگری از ویندوز را نصب کرده باشید. در این حالت با قرار دادن سی دی
ویندوز XP می توانید شروع به نصب این برنامه بکنید. در حالت دوم که ما در اینجا به
توضیح جامع آن می پردازیم یا در سیستم تان از قبل ویندوز نصب نشده است یا دچار مشکل
شده و قابل اجرا نیست یا اینکه شما می خواهید خودتان کنترل کامل بر روی فرایند نصب
اعمال کنید.
در این وضعیت شما باید ابتدا سیستم را از طریق CD-ROM راه اندازی کنید. بسته به
نوع سیستم تان باید درایو راه انداز سیستم خود را از هارد به CD-ROM تغییر دهید.
در Mother Board های جدید گزینه ای با نام Boot وجود دارد که می توانید آن را
انتخاب کنید . سپس با فلش های جهت دار بر روی گزینه اول رفته و کلید Enter را فشار
دهید. از لیست نمایان شده CD-ROM را انتخاب کنید . برخی از Mother Board ها در این
قسمت نام CD-ROM شما را نشان می دهند. مثلاً اگر شما از مدل ASUS استفاده می کنید
این نام را مشاهده خواهید کرد. در صورتی که در گزینه های پائینی نام CD-ROM شما
انتخاب شده است می توانید با استفاده از کلید های “+” یا “-“ صفحه کلید ترتیب قرار
گیری آنها را تغییر دهید. توجه داشته باشید که برای نصب ویندوز حتماً باید CD-ROM
در اولین گزینه قرار گیرد.
در سیستم های قدیمی تر Boot سیستم اصولاً در حالت A/C قرار دارد که باید به
CD-ROM تغییر کند.
پس از اعمال این تغییرات کلید F10 را فشار داده و با انتخاب گزینه Y تغییرات
اعمال شده را ذخیره کنید.
سیستم را مجدداً Restart کنید و پس از نمایان شدن کلید Press any Key … یکی از
کلید های صفحه کلید را فشار دهید تا سیستم از طریق سی دی Boot شود .
برنامه شروع به کپی فایلهای مورد نیاز خود می کند.
سپس مطابق شکل زیر با پنجره ای با سه گزینه مواجه خواید شد که با فشار دادن کلید
ENTER ویندوز شروع به نصب می کند.
فشردن کلید R در سیستم باعث مرمت و بازسازی اطلاعات ویندوز قبلی شما می شود( این
گزینه برای مواردی استفاده می شود که شما از قبل بر روی سیستم خود ویندوز XP نصب
کرده اید ولی با بروز مشکلاتی نمی توانید به درستی از آن استفاده کنید و این قسمت
سعی در کپی و بازسازی برخی فایلهای مورد نیاز کرده و سیستم را مجدداً در وضعیت
اجرایی و عملیاتی قرار می دهد)
فشردن کلید F3 نیز امکان خروج از مراحل نصب را فراهم می کند.
برای ادامه نصب کلید ENTER را فشار دهید . پنجره ای مطابق شکل زیر نمایان
شده که شرح توضیحات مربوط به توافق نامه استفاده از این سیستم عامل است . با انتخاب
کلید F8 از این صفحه عبور کنید.
برنامه Setup شروع به بررسی سیستم شما کرده تا نسخه های قبلی سیستم عامل ویندوز
را در صورت وجود در سیستم تشخیص می دهد. پس از بررسی سیستم پنجره ای همانند شکل زیر
نمایان شده و درایو های سیستم شما را لیست می کند. شما در این قسمت می توانید مسیری
که برای نصب ویندوز مورد استفاده قرار می گیرد را تعیین کنید.
تصویر زیر مربوط به حالتی است که سیستم از قبل فاقد هیچ نوع سیستم عاملی بوده و
هارد آن نیز پارتیشن بندی و فرمت نشده است . فضای هارد مذکور بصورت Unpartitioned و
4 گیگابایت نشان داده شده است.
شما می توانید برای نصب ویندوز این فضا را تقسیم کنید. تقسیم فضا در این مرحله
همانند استفاده از فرمان Fdisk صورت می گیرد.
برای این منظور کلید C در صفحه کلید را انتخاب کرده و سپس در پنجره بعدی فضای
مورد نظر خود را در آن وارد کنید.
پس از تایید مجدداً به صفحه Unpartitioned ارجاع داده می شوید. مجدداً بر روی
فضای Unpartitioned رفته و کلید C را انتخاب کنید. در این مرحله اگر مایل بودید
درایو های دیگری ایجاد کنید فضای مورد نیاز را وارد کنید و در غیر این صورت کلید
Enter را فشار دهید تا کل فضای باقی مانده به درایو دوم اختصاص داده شود.
اگر از قبل سیستم شما پارتیشن بندی شده یا اگر سیستم عاملی از قبل بر روی آن نصب
می باشد شما می توانید درایو مورد نظر خود را جهت نصب ویندوز انتخاب کنید.
توجه : در صورتی که می خواهید سیستم عامل ویندوز قدیمی خود ( مثلاً 98 یا
2000 یا ME یا ... ( را حفظ کنید، نباید ویندوز XP را بر روی درایوی که این سیستم
عامل ها در آن نصب شده اند ، نصب کنید . انجام این کار با تداخل در برنامه ها و
پوشه های شما بالاخص پوشه Program Files ، باعث بروز برخی ایرادات خواهد
شد.همانطور که در بالا عنوان شد، اگر شما سیستم خود را از قبل پارتیشن بندی
کرده باشید در این پنجره نام آنها را مشاهده خواهید کرد. حال ممکن است شما بخواهید
قبل از پیاده سازی و نصب ویندوز XP تغییری در تعداد یا حجم پارتیشن های خود ایجاد
کنید.
برای این کار باید بر روی نام درایو مورد نظر رفته و کلید D را در صفحه کلید
انتخاب کنید. در پنجره بعدی و برای تایید حذف کلید L را فشار دهید. پس از انتخاب
این گزینه مجدداً در صفحه با فضایی تحت عنوان Unpartitioned مواجه خواهید شد که
باید مطابق روض فوق الذکر آن را به درایو خاصی تخصیص دهید.
در برخی موارد پس از تخصیص فضا و پارتیشن بندی ، فضایی اندک بصورت Unpartitioned
باقی می ماند که می توانید از آن صرفنظر کنید.
توجه : حذف یک پارتیشن باعث از بین رفتن کل اطلاعات موجود در آن خواهد شد. از
این رو حتماً قبل از انجام چنین کاری اطلاعات پارتیشن خود را بررسی کرده و در صورت
نیاز نسخه پشتیبانی از آن تهیه کنید.
برای شروع نصب بر روی نام درایو مورد نظر رفته و کلید ENTER را فشار دهید .
در صورتی که در این مرحله قصد اتمام فرایند نصب را دارید و می خواهید از این
برنامه خارج شوید کلید F3
را انتخاب کنید.
پس از این مرحله با صفحه ای مواجه خواهید شد که چهار گزینه مختلف Format در آن
قابل انتخاب است.
مطابق استاندارد های کامپیوتری دو نوع قالب بندی و فرمت برای هارد ها مورد
استفاده قرار می گیرد. حالت اول و قدیمی که مورد استفاده سیستم عامل های ویندوز 98
بود که با عنوان FAT از آنها نام برده می شود و در حالت بعدی که از لحاظ امنیتی و
سرعت عملکرد بهتری دارد که NTFS نامیده می شود.
گزینه اول و سوم در این صفحه هر دو به حالت قالب بندی NTFS اشاره دارد. انتخاب
گزینه اول فرمت هارد را در وضعیت Quick و به سرعت انجام می دهد ولی حالت سوم مدت
زمان بیشتری به خود اختصاص داده و درایو تعیین شده را بطور کامل فرمت می کند( اگر
شما از قبل دراوی خود را فرمت نکرده اید یا اگر پارتیشن بندی خود را تغییر داده اید
باید از حالت سوم استفاده کنید.
به همین ترتیب گزینه دوم و چهارم نیز مربوط به قالب بندی FAT است.
توجه : اگر شما در سیسیتم تان ویندوز 98 یا ME داشته باشید و گزینه NTFS را
انتخاب کنید، پس از اتمام مرحله نصب ویندوز و با اجرای وسندوز 98 یا ... دیگر به
پارتیشن NTFS دسترسی نخواهید داشت و این درایو تنها از طریق ویندوز XP در دسترس شما
قرار خواهد گرفت.
با توجه به توضیحات فوق نوع فرمت و قالب بندی سیستم را انتخاب کرده و کلید ENTER
را فشار دهید.
برای صرفنظر کردن از مرحله نصب می توانید کلید ESC را فشار دهید.
پس از این مرحله پنجره دیگری نمایان شده و سسیستم شما پس از مدتی Restart می
شود.
پس از راه اندازی سیستم شما نباید کلیدی را در هنگام نمایان شدن Press Any Key
فشار دهید و باید مراحل نصب از طریق هارد انجام شود( بهتر است در این مرحله وارد
BIOS سیستم خود شده و آن را به حالت اول بازگردانید) .
از این قسمت فرایند اصلی نصب ویندوز با نمایان شدن شکل زیر آغاز می شود.
بطور معمول مدت زمان بالای 50 دقیقه جهت نصب به شما نشان داده می شود.
پس از اتمام مراحل Collecting information ، Dynamic Update ، Preparing
installation به مرحله Installing Windows می رسیم.
پنجره ای که در این قسمت دیده می شود مربوط به تنظیمات Regional and Language
Options می باشد. در این قسمت با انتخاب گزینه Customize و Details کشور و زبان خود
را انتخاب کنید ( ایران ، فارسی) . البته پس از انجام نصب و از طریق Control Panel
نیز می توان این تغییرات را اعمال کرد. اگر مشکلی با این قسمت دارید می توانید بدون
اعمال تغییری گزینه Next را انتخاب کنید.
در پنجره Personalize your Software نام خود را در قسمت Name و کلمه ای دلخواه
به عنوان نام سازمان یا موسسه خود در قسمت Organaize وارد کنید ( این اسامی اختیاری
است و هر چیزی می تواند باشد. مثلاً Home ).
در قسمت بعد شما باید رمز یا سریالی که برای نصب ویندوز XP مورد استفاده قرار می
گیرد را وارد کنید.
پس از بررسی رمز وارد شده از طرف شما و در صورت صحیح بودن آن پنجره Computer
Name and Administrator Password را مشاهده خواهید کرد.
شما باید در قسمت Computer Name یک نام دلخواه برای سیستم خود وارد کنید.
در قسمت Administrator password رمز عبوری که کاربر مدیر سیستم برای ورود به آن
نیاز دارد را وارد کنید. در قسمت Confirm نیز مجدداً این کلمه را وارد کنید.
در صورت تمایل می توانید رمزی در این دو قسمت انتخاب نکنید و آن را خالی رها
کنید.
در صفحه Date and Time Settings می توانید موقعیت جغرافیایی خود را انتخاب
کنید. از منوی آبشاری Time Zone ، گزینه Tehran را یافته و انتخاب کنید.
مرحله بعد مربوط به تنظیمات کارت شبکه سیستم شماست. بر روی دکمه NEXT این
قسمت کلیک کنید تا از این مرحله عبور کنید.
در پنجره Workgroup or Computer Domain نیز تنظیم پیش فرض که WORKGROUP است را
تایید کرده و با انتخاب گزینه NEXT این مرحله را نیز به اتمام برسانید.
تا اینجا مراحل اصلی نصب ویندوز به پایان رسیده و شما با شکلی همانند طرح
زیر مواجه خواهید شد.
بسته به نوع درایور کارت گرافیک و اندازه بزرگنمایی مانیتورتان ممکن است با
پیغامی همانند پیغام شکل زیر مواجه شوید. در هر حال دکمه OK را در آن انتخاب کنید.
بهپنجره آبی رنگ Wellcome to Microsoft Windows وارد خواهید شد. برای ادامه
مراحل بر روی دکمه NEXT کلیک کنید.
گزینه No, not at this time را در پنجره Ready to Register انتخاب کنید و
سپس دکمه Next را در آن صفحه کلیک کنید.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید، در پنجره Who will use this
computer شما می توانید نام پنج کاربری که از سیستم استفاده می کنند را وارد کنید.
البته وارد کردن تمامی این فیلدها ضروری نیست و شما می توانید در قسمت Your Name
تنها نام خود ( یا هر نام دلخواهی ) را وارد کرده و بقیه آنها را خالی رها کنید.
سپس دکمه NEXT را انتخاب کنید.
در مرحله آخر و برای ورود به ویندوز دکمه Finish را در پنجره Thank you
انتخاب کنید.
حتماً قبل از اتصال به اینترنت یک نسخه جدید از آنتی ویروس ها را بر روی سیستم
خود نصب کنید و پس از اتصال به اینترنت و در فواصل کوتاه مدت آن را بروز رسانی
کنید.برای جلوگیری از ورود ویروسها و برنامه های مخرب همانند کرم بلستر قبل از
اتصال به اینترنت باید آخرین نسخه های Patch مربوط به ویندوز راکه در بازار وجود
دارد بر روی سیستم تان نصب کنید
سحر و بی نتیجه بودن آن :
در جواب این سوال که چرا سحر حرام است ، عرض می کنم سحر یک نوع جهت گیری به طرف عوامل غیرالهی است و لذا هم فعل ساحر حرام است ، هم فعل آن کس که نزد ساحر می رود . حتی از ظاهر آیات بر می آید که سحر از مشروب خوردن و قمار کردن بدتر است . و چون در سحر جهت ساحر و شخصی که به ساحر رجوع می کند ، غیر الهی است به هیچ نتیجه ای نخواهند رسید . زیرا قرآن می فرماید : « و لا یفلح الساحر حیث اتی » (14) ساحر هیچ وقت نه رستگار می شود و نه نتیجه می گیرد و نه نتیجه می دهد ، هر جا بیاید . چون آن ساحرانی هم که حرفه ای هستند با ضعیف ترین و پست ترین جنیان ارتباط دارند ، جنینان فهمیده و عاقل هیچ وقت به جادوگران اعتنا نمی کنند . مگر آدم های ضعیف و نفهم در بین انسان ها کاری می توانند بکنند که جنیان نفهم بتوانند کاری بکنند ؟ در دنیای خودمان آدم های سودجو و خودخواه می توانند به آدم های ساده و ضعیف و بی دین زور بگویند . در رابطه با جن ها هم آنهایی که ساده تر و ترسو هستند به تسخیر جادوگران در می آیند ، آنهایی که می شود با حیله و تهدید در اختیار گرفت . خود جن ها هم از این تسخیرها که به دست جادوگران انجام می شود ناراحتند ، مثل آدم هایی که از دست ارباب خود ناراحت اند ولی توان و هنر مخالفت ندارند ، لذا جنیان تسخیر شده اگر در فرصتی توانستند به خود جادوگران ضربه بزنند حتما می زنند . آقای ایوبی قائنی در کتاب « سفینه الصادقین » قضیه ای را نقل می کنند از فردی که چند جن در اختیار داشت و از این طریق بقیه را مورد آزار و اذیت قرار می داد و در یک غافلگیری همان جن ها او را خفه کردند .
باید متوجه بود که همه ی ما در معرض امتحان هستیم و لذا در مشکلاتی قرار می گیریم تا معلوم شود در مشکلات و مصیبت ها به کجا رجوع کنیم ، پس از مدتی مشکلات می روند ، حال اگر به غیر خدا رجوع کرده باشیم در این امتحان رو سیاه می شویم ، همان طور که رضا خان و صدام آمدند و رفتند و روسیاه شدند و عده ای مثل مرحوم مدرس « رحمه الله علیه» و حضرت امام خمینی « رحمه الله علیه» تحت تاثیر قلدری آنها قرار نگرفتند و روسفید شدند ، ولی عده ای هم به همان پناه بردند و روسیاه شدند ، در سایر امور هم قضیه از همین قرار است .
عده ای در مشکلات به فالگیر پناه می برند و به ظاهر هم کارشان درست می شود ، غافل از اینکه علت رفع مشکل آنها به آن جهت بود که مدت امتحانشان به سر آمد ، اما با رجوع به فالگیر و جادوگر در رویارویی با آن مشکلات ، روسیاه شدند . مگر می شود از طریق حرام کسی به نتیجه برسد ؟ مثل شاه که به نتیجه نرسید ، شاه ساواک درست کرد تا جوانان ما را شکنجه کند و آنها را از جلو راه خود بردارد . ولی با این کار سرنوشت خود را بدتر کرد و روز به روز خود را به سقوط نزدیک تر نمود .
آیه ای که عرض شد روشن می کند که ساحر هیچ موقع و در هیچ شرایطی نه برای خودش می تواند کاری بکند و نه برای بقیه .
جایگاه چشم زخم :
پرسیده اید آیا چشم زخم تاثیر دارد ؟ بله چشم زخم تاثیر دارد ، قرآن هم به آن اشاره دارد و می فرماید : « و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون * و ما هو الا ذکر للعالمین » (15) محققاً آنها که کافر شدند وقتی قرآن را شنیدند نزدیک شد با چشم های خود تو را به زمین بیندازند و گفتند او دیوانه است ـ در حالی که این حرف ها همه از شدت خشمشان بود ـ و قرآن چیزی جز ذکر الهی برای عالمیان نیست . رسول خدا « صلی الله علیه و آله و سلم» در تفسیر آیه ی فوق فرمودند : « چشم زخم ، حق است » (16) نیز می فرماید : « ان العین لتدخل الرجل القبر و تدخل الجمل القدر » (17) چشم زخم ؛ مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ می کند .
حالا بر شخصیتی مثل پیامبر « صلی الله علیه و آله و سلم» اثر نمی کند بحث دیگری است . مگر می شود روح قدرتمند رسول خدا « صلی الله علیه و آله و سلم » تحت تاثیر روح های تنگ قرار گیرد ؟ آری روح ها می توانند بر همدیگر تاثیر گذارند ولی شرطش آن است که روح ها از همدیگر تاثیرپذیر باشند .
در موضوع چشم زخم قضیه از این قرار است که بعضی از روح ها در عین تنگ نظری ، در تمرکز روی موضوعی رشد کرده اند ، همان طور که بعضی از روح ها در عین وسعت ، در تمرکز روی موضوعی رشد کرده اند .
اینکه می فرمایند : نگاه به صورت مقدس امیرالمومنین « علیه السلام»ثواب دارد ، به جهت بهره مندی از روح متعالی آن حضرت است . چون روحی که پشت این صورت قرار دارد آن قدر با برکت و نسبت به بقیه دلسوز و مهربان می باشد که انسان با نظر به آن حضرت از آن روح متاثر می شود . یا اینکه می گویند به دیدن ارحام بروید تا روحتان تغذیه شود ، چون ارحام نظر لطف به ما می کنند و روحمان وسعت می یابد . ائمه « علیهم السلام » که جای خود دارد ، حتی علمایی که روی خود زحمت کشیده اند می توانند آنچنان روح انسان را تحت تاثیر قرار دهند که میل او تغییر کند . یکی از رفقای خوب ما می گفت دلم می خواست از یک سلسله افکار راحت شوم ولی زورم به خودم نمی رسید ، خدمت یکی از علماء رفتم و عرض کردم حاج آقا شما به من بفرمائید این افکار را از ذهنم دور بریزم . آن عالم قضیه دستش بود به من دستور دادند که دیگر آن طور فکر نکنید و آن افکار را دور بریزید . رفیق ما می فرمود بعد از آن دیگر آن فکرها از ذهنم رفت . آری تاثیر افکار بر افکار یک واقعیت است ولی اکثر آنهایی که دنبال فالگیر و رمال و احضار روح می روند تاوان جدا شدن از روح اولیاء و علماء ربانی را می دهند . از منبر و مسجد و روحانی جدا شدن آرام آرام کار را به رجوع به فالگیر ، رمال و جادوگر و شیطان می کشاند . روح انسان طوری است که نیاز دارد با بقیه ارتباط برقرار کند ، حتی در سیر و سلوک این قدر که ارتباط با استاد موثر است کتاب موثر نیست ، کتاب در مرتبه دوم است ، چون تاثیر جنبه های روحانی استاد واقعی سرعت سیر را بیشتر می کند .
همان طور که روح های پاک می توانند از خود انوار معنوی القاء کنند و عزم ها را در توجه به معنویات زیاد نمایند و در نتیجه انسان قدرت تمرکز در مسائل توحیدی نصیبش شود ، بعضی از روح ها چون در مسائل پست متمرکز شده اند ، می توانند روح افراد را تحت تاثیر تنگ نظری خود قرار دهند و در نتیجه بدن انسان چون تحت تاثیر روح است ، آسیب ببیند . شاید طرف خودش نداند که حسود است ولی وقتی امکاناتی را در زندگی شما دید نمی تواند تحمل کند ، روحی که شدیداً به حسادتش میدان بدهد به طوری که سختش باشد که مثلاً شما عینک خود را عوض کرده اید ، به عینک که نگاه می کند ، شرایط از بین رفتن آن پیش می آید ، یا می شکند و یا گم می شود و ... ، این روح مثل یک مرتاض شده است که سال ها روح خود را روی موضوعی متمرکز کرده ، با این فرق که روح خودت را در توجه به افراد متمرکز کرده اند و در اثر آن تمرکز و آن حسادت در برخورد با دیگران ـ حتی ناخودآگاه ـ بر روح افراد تاثیر می گذارند به طوری که جسم آنها هم تحت تاثیر قرار می گیرد ، و یا روح آنها به سوی جهتی سیر می کند که موجب هلاکتشان می شود . به همین جهت به ما فرموده اند امکانات خود را خیلی به نمایش نگذارید .
امیرالمومنین « علیه السلام » از دوران کودکی مکرر پیش می آمد که چشم هایشان درد می گرفت . به طوری که ایشان در جنگ خیبر در آن شبی که فردایش خیبر را فتح کردند ، آنقدر چشم شان درد می کرده است که وقتی پیامبر « صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند ؛ فردا پرچم را به کسی می دهم که کرار است و فرار نیست . اصحاب می گویند به همه کس فکر می کردیم به غیر از امیرالمومنین « علیه السلام ». پیامبر « صلی الله علیه و آله و سلم » آب دهان مبارکشان را بر چشمان امیرالمومنین « علیه السلام » مالیدند . حضرت علی « علیه السلام » می فرمایند : دیگر برای همیشه چشمانم خوب شد . چون رسول خدا « صلی الله علیه و آله و سلم » با این عمل امیرالمومنین « علیه السلام » را تحت تاثیر روح خود قرار دادند . در خاطرات آیت الله بروجردی داریم که ایشان در دوره ی میانسالی چشمشان ضعیف می شود و خیلی غصه می خورند که مطالعه و تحقیقاتشان مختل شده است ، می گویند در بین دسته عزاداران امام حسین « علیه السلام » که گِل روی سرشان مالیده بودند یک کمی از آن گِل ها را به چشمانم مالیدم و تا سن 80 سالگی دیگر نیازی به عینک نداشتند . چون از طریق گِل های سر عزاداران سید الشهداء « علیه السلام » به نور آن حضرت متصل شدند و روحشان تحت تاثیر نور حضرت سیدالشهداء « علیه السلام »، به نحو بهتری قدرت تدبیر بدنشان را پیدا کرد .
عرضم این بود ؛ روحی که بیست سال است حسادتش را مدام رشد داده است آنقدر در تنگ نظری رشد کرده که وقتی به شما نگاه می کند جسم و روح شما تاثیر می گذارد .
در مورد میدان عمل انسانی که قدرت چشم زخم زدن دارد موضوع بر همان اساسی است که خداوند در مورد ساحران فرمود که : « و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله » (18) آنها نمی توانند به احدی ضرر برسانند مگر به اذن خدا . همان طور که شما از دیگر عوامل ممکن است به اذن الهی ضربه بخورید ، چشم زخم هم از آن عوامل است ، زمینه ی تاثیر در شما باید فراهم باشد ، مثل سرماخوردگی که زمینه ی تاثیر ویروس آن در شما باید باشد ، و یا مثل فریب خوردن از افراد که با تحریک خیال انسان را فریب می دهند . ریشه ی تمام این تاثیرات ، در تاثیرپذیری روح در خود انسان است . کسی که توکلش به خدا کم است بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد و به اسباب های دنیایی امیدوار می شود . روحی که با خدای واحد به نحو مطلوب مرتبط نیست ، جهت روحش در آرزوهای دنیایی پراکنده است و لذا عزم واحد ندارد و جهت روحش به همان اندازه ضعیف می شود و تحت تاثیر روح فردی قرار می گیرد که قدرت چشم زخم دارد .
مگر می شود هم چشم زخم نخوری و سحر و جادو بر تو اثر نکند و هم سجده و رکوع طولانی نداشته باشید؟ اکثر مردمی که به نحو مطلوب به عبادت نمی پردازند عموماً از شیطان بازی می خورند ، حال یا جادوگران بازیشان می دهد یا خیالاتشان تحت تاثیر تبلیغات قرار می گیرد ، فرق نمی کند ، اگر برایت جادو هم نکنند ، هزار جور دیگر جادو شده ای ، نجات از این خطرات را باید رکوع و سجود حل کنیم . مگر این خانمی که الان موهایش را بیرون گذاشته و به خیابان آمده سحر نشده است و سرنوشتی بس خطرناک تر از آن که برایش جادو کرده اند ، ندارد ؟ این را هم شیطان سحر کرده است ، منتها نه از طریق جادوگر ، از طریق تبلیغات دنیای کفر . ریشه ی تاثیر هر دو هم در بیرون آمدن از بندگی خدا و در بی توکلی و بی ایمانی است . شیطان او را یک طور ، مرا یک طور دیگر ، شما را هم به نحوی دیگر سحر کرده است ، جدایی از شیطان با پناه بردن به خدا ممکن است . از طریق بندگی پروردگار است که می شود با نور خدا مسئله را حل کنید .
اینکه روح ها چنین تاثیراتی را دارند به خودی خود میتواند خوب باشد ، مثل همه چیزهای دنیا . آب به خودی خود خوب است ، اما همان آب اگر در مسیر درستی قرار نگیرد سیل می شود ، ما باید مواظب باشیم خود را در مسیر سیل قرار ندهیم . همان طور اگر افرادی توانایی چشم زدن داشته باشند ، مثل هر صفتی که باید اصلاح کرد، باید خود را اصلاح کنند ، و گر نه خودشان ضرر می کنند ، خواه به بنده یا شما بد کنند یا نکنند ، آنها نیستند که در زندگی من و شما نقش دارند ، ما هستیم که باید با اصلاح خود تاثیر چشم زدن آنها را به صفر برسانم . شیطان نه تنها به آدم های خوب ضرر نمی رساند ، بلکه در خوبی آنها هم نقش دارد ، چون آنها را دائم وسوسه کرد و آنان با پناه بردن به خدا و عبادات الهی توکلشان زیاد شد و رشد کردند . یکی از عرفا می گوید : « خدایا دستت درد نکند با این شیطانت » دقت بفرمائید نمی گوید دست شیطان درد نکند ، می گوید دست خدا درد نکند که با ایجاد زمینه ی وسوسه ی شیطان از یک طرف و الهام ملائکه از طرف دیگر ، بنده پروری کرد .
... ادامه دارد.
پی نوشتها:
14) سوره ی طه ، آیه ی 69
15) سوره ی قلم ، آیات 51 و 52
16) المیزان ، ذیل آیه ی فوق در بحث روایات
17) جامع الاخبار ، ص 157
18) سوره ی بقره ، آیه ی 102
منبع: کتاب « جایگاه جن ، شیطان و جادوگر در عالم »
درجه ی وجودی جنیان :
جنی ها به عنوان موجودات مختار ، هم صنف خوب دارند و هم صنف بد . اما چه خوب و چه بد ، از نظر درجه ی وجودی ، نسبت به انسان در درجه ی وجودی پایین تری هستند و اگر کسی بخواهد با آنها ارتباط برقرار کند باید پایین بیاید . به همین جهت در سوره ی جن مشخص است که رسول خدا « صلی الله علیه و آله و سلم» مستقیماً با جنیان ارتباط برقرار نکردند بلکه خداوند به پیامبر « صلی الله علیه و آله و سلم» خبر میدهد و می فرماید : « قل اوجی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا * یهدی الی الرشد فامنا به ولن نشرک بربنا احدا» (7)
ای پیامبر ! بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم که به راه راست هدایت می کند پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد .
با این وصف ، جادوگران با بدترین جنیان و شروریان آنها ارتباط برقرار میکنند . قرآن در مورد جنس شیطان و شخصیت او می فرماید :
« و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس کان من الجن ففسق عن امر ربه ، افتتخذونه و ذریته اولیاء من دونی و هم لکم عدو ، بئس للظالمین بدلا » (8) و یاد کن هنگامی را که به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید پس همه جز ابلیس سجده کردند ، او از گروه جن بود ، پس از فرمان پروردگارش سرپیچید . آیا با این حال او و نسلش را به جای من دوستان خود می گیرید و حال آنکه آنها دشمن شمایند و چه بد جانشینانی برای ستمگرانند .
آیه ی فوق می فرماید : اولاً : شیطان از جنس جنیان است ، با توانایی های خاصی که جنیان دارند . ثانیاً : از امر بندگی پروردگارش سر باز زده است .
چون شیطان جادوگران را مال خودش می داند ، در راستای هدف فاسدی که آنها دارند کمکشان می کند . البته دو نوع جادوگر داریم : جادوگران قلابی که به واقع جادوگر نیستند و بیشتر با حدسیات کار می کنند و خیالاتی را به افرادی که به آنها رجوع می کنند القاء می نمایند و آنها هم از سر سادگی می پذیرند . ولی بعضی از جادوگران به کمک شیاطین کارهایی از دستشان بر می آید ، قرآن در رابطه با جادوگران نوع دوم می فرماید : « و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا ، یعلمون الناس السحر ، و ما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتنه فلا تکفر فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله و یتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم و لقد علموا لمن اشتراه ما له فی الاخره من خلاق و لبئس ما شروا به انفسهم لو کانوا یعلمون » (9) و یهودیان آنچه را که شیطان در رابطه با سلطنت سلیمان گفتند ، پیروی کردند ، در حالی که سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان ها به کفر گراییدند که به مردم سحر می آموختند و نیز از آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود پیروی کردند با اینکه آن دو فرشته هیچ کس را تعلیم سحر نمی کردند مگر آنکه قبلاً به او می گفتند ما وسیله ی آزمایشی برای شما هستیم پس زنهار کافر نشوی ولی آنها از آن دو فرشته چیزهایی می آموختند که به وسیله ی آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند ، هر چند بدون اذن خدا نمی توانستند به وسیله ی سحر به احدی زیان برسانند . و خلاصه چیزی می آموختند که برایشان زیان داشت و سودی بدیشان نمی رسانید و قطعاً یهودیان دریافته بودند که هر کس خریدار این متاع باشد در آخرت بهره ای ندارد ، وه که چه بد بود آنچه به جان خریدند اگر می دانستند .
بحث مفصل این آیه را به بعد موکول می کنیم ، ولی عنایت بفرمایید که خداوند در آیه ی فوق می فرماید : شیاطین به مردم سحر می آموزند . پس موضوع نقش شیاطین در آموزش سحر به جادوگران واقعی چیزی است که قرآن نیز به آن اشاره کرده است .
جنیان و سرعت انتقال اشیاء :
قران می فرماید : وقتی هدهد برای حضرت سلیمان « علیه السلام » خبر آورد که یک خانمی با این خصوصیات در قوم سبا هست ، حضرت فرمودند چه کسی می تواند تخت او را اینجا بیاورد ؟ دو کس بلند شدند یکی عفریت جن و دیگری جناب حضرت عاصف بن برخیا . عفریت یعنی شرور ، معلوم است یکی از جنیان شرور در خدمت حضرت بوده و حضرت او را اسیر کرده بودند و از این طریق نقش ایمان را در اسیر کردن جنیان شرور به ما می نمایانند . آیا شیاطین باید سر به سر ما بگذارند یا ما باید کاری کنیم که آنها تحت قدرت ما باشند ؟ قرآن می فرماید : « قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک و انی علیه لقوی امین » (10) عفریت جن گفت : من می توانم تخت آن خانم را قبل از آنکه از جایتان بلند شوید و جلسه تمام شود بیاورم ، پس معلوم می شود جنینان چنین توانی دارند ، منتها توانایی های آنها در زمان انجام می گیرد و به همین جهت گفت : قبل از اینکه جلسه تان تمام شود آن تخت را می آورم . در حالی که عاصف بن برخیا عرض کرد قبل از آنکه چشمت به هم بخورد می آورم . یعنی کار عاصف در بی زمان و در عالمی فوق عالم ماده صورت می گیرد . عرض بنده آن است که این آیه نشان می دهد جنیان می توانند با سرعت زیاد چیزی را جا به جا کنند . حتماً شنیده اید که گاهی می گویند چیزهایمان که گم شده ، جنی ها برده اند ، دروغ نیست ، البته بعضی ها خودشان یادشان می رود چیزهایشان را کجا گذاشته اند ، بی خودی گردن جنی ها می گذارند اما بالاخره جنی ها می توانند این کار را بکنند .
اخیراً خواهری فریب خانمی را خورده بود که کارهای غیرعادی انجام می داد و به او گفته بود می خواهم شما را با امام زمان (عج) آشنا کنم ، او را به جمکران می برد و می گفت به من دستور داده اند باید با پای برهنه دور مسجد جمکران بدویم . این خانم می گفت در مسیری که از اصفهان به طرف قم می رفتیم یک مرتبه همان طور که پهلوی من نشسته بود لباسش عوض شد . بنده عرض کردم این با جنی ها ارتباط دارد . ابتدا نمی پذیرفت و این کارها را حمل بر کرامت می کرد ، می گفت مثلاً همان طور که داخل اتاق ایستاده یک دفعه چادرش عوض می شود ، یا برای ما میوه تازه می آوردند که مثلش در بازار نیست . می گفت : کفش هایمان گم شد ، بعد از چند روزگفت : کفش ها زیر مبل خانه مادرتان است . بنده بر اساس همان کاری که عفریت جن انجام داده عرض کردم این با جنیان ارتباط دارد و هیچ کرامتی هم در کار نیست، به او بی محلی کنید و گر نه پای جنیان را خودتان در زندگی تان باز می کنید. جادوگران واقعی با ریاضت های سخت ، پدر خود را در می آورند تا با جنینان مرتبط شوند تا آنها خبرهایی نیمه کاره و به درد نخور را برای آنها بیاورند و شما را به خودشان مشغول کنند . شما از خود نمی پرسید اگر این جادوگران کاری می توانستند بکنند ، چرا اول برای خودشان نمی کردند ، چرا اکثر آنها فقیر و بدبخت اند ؟
با دقت در آیه ی 102 سوره ی بقره که عرض شد در مورد جادوگران می فرماید : « و ما هم بضارین به من احد » ؛ آنها هرگز نمی توانند ضرر بزنند « الا باذن الله » مگر اینکه خدا بخواهد . زیرا این سنت خداست که آدم های نادان تنبیه شوند . حال سنت تنبیه آدم نادان صورت های مختلف دارد ، یک صورتش اینکه ماشین به او می زند ، یا دزد اموال او را می برد . یکی از صورت های تنبیه خدا این است که با مسئول اداره اش درگیر می شود و او حقوقش را کم می کند ، یکی هم اینکه از طریق جادوگران ضربه می خورد . پس یکی از راه هایی که خدا آدم ها را تنبیه می کند از طریق جادوگر است ، نه اینکه جادوگر همه کاره است و هر کاری خواست می تواند بکند . مگر دزد همه کاره است ، چرا دزد به دلش می افتد این ماشین را ببرد ، چرا ماشین دیگری را نمی برد ؟ اینها همه روی حساب است و همه در مسیری که خداوند اذن بدهد انجام می شود ، و اذن خدا هم بی حکمت نیست . شما می بینید این ماشین جلوی فلانی که رسید ترمزش برید . بنده در موردی که در فکر بودم این بنده خدا چه طوری از موقعیتی که برای خود ایجاد کرده نجات پیدا می کند ، خبردار شدم تصادف کرده است ، چون فهمیدم خداوند در عین تنبیهی که به او کرده شرایط نجات او را از آن موقعیت فراهم نموده است خیلی خوشحال شدم . آن تصادف ؛ ظاهرش تصادف بود ولی باطنش تنبیه خداوند بود و به اذن او هم انجام شد . حالا آن راننده چه کاره است که باید سبب این تصادف شود و از آن طریق تنبیه شود ، آن هم حکمت خاص خود را دارد . زیرا بالاخره دنیا آنچنان است که « و ما تسقط من ورقه الا یعلهما » (11) یک برگ فرو نمی افتد مگر آنکه خدا از آن آگاه است .
پس یکی از راه هایی که خداوند برای بعضی ها به عنوان تنبیه قرار داد از طریق جادوگران و جنیان است . البته اینها آزاد نیستند که بتوانند هر بلایی سر هر کس بیاورند ، درست است قدرت ما به جنینان نمی رسد ، اما قدرت خدا به آنها می رسد . پس نباید خودمان را در مقابل قدرت جادوگران دسته بسته بدانیم و فکر کنیم خداوند سرنوشت ما را در دست آنها قرار می دهد . یکی بگوید نکند فلانی دارد برای من جادو می کند ، مگر دست خودش است ! اگر خدا مصلحت بداند و زمینه را ما با بی ایمانی خود فراهم کرده باشیم ، طبق مصلحت الهی ، خداوند از آن طریق ما را تنبیه می کند ، راه نجات هم برگشت به بندگی خدا است و راضی بودن به آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است . اگر بنا نیست خدا مرا تنبیه کند ، هیچ جادوگری نمی تواند کاری بکند ، خودتان شنیده اید که جادوگران می گویند فلانی ضد جادو است . نه ، او ضد جادو نیست ، به جادوگران باید گفت : شما فکر می کنید آنجایی که جادو می کنید ، جادو بود که اثر کرد ما خودمان با آرزوهای دنیایی زمینه ی تاثیر جادوی شما را فراهم کردیم .
آری خداوند می فرماید : شیطان و قبیله ی او شما را می بینند و شما آنها را نمی بینید ؛ « ... انه یراکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم ... » (12) ولی با اینکه می فرماید آنها شما را می بینند ، در جای دیگر ما را متوجه می کنند نه تنها وسعت دید آنها محدود است و به عمق عقل ها و قلب ها دسترسی ندارند ، حتی به حریم مادی اولیاء الهی نیز نمی توانند وارد شوند . قرآن می فرماید : « فلما قضینا علیه الموت ما دلهم علی موته الا دابه الارض تاکل منساته فلما خر تبینت الجن ان لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین » (13) پس چون مرگ را بر سلیمان مقرر داشتیم جز موریانه که عصای او را به تدریج می خورد افراد را از مرگ او آگاه نگردانید ، پس چون [ سلیمان ] فرو افتاد برای جنینان روشن گردید که اگر غیب می دانستند در آن عذاب خفت آور باقی نمی ماندند .
از آیه ی فوق بر می آید که اگر ما اجازه ی ورود به جنینان ندهیم از بسیاری از احوالات و افکار ما غافل اند و می توان با وارد شدن در قلعه ی شریعت الهی از تیررس حیله های آنها به دور بود . این طور نیست که فکر کنیم حال که آنها را می بینند و ما آنها را نمی بینیم آنها اجازه داشته باشند به راحتی وارد حریم شخصی ما شوند و با ما مقابله نمایند .
جالب است که جنیان طبق آیه ی فوق اقرار می کنند که : « لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین » اگر از غیب آگاهی داشتیم در عذاب خوار کننده گرفتار نمی ماندیم . این می رساند که اولا ً : اینها جنیان شروری بوده اند که حضرت سلیمان « علیه السلام»آنها را در اسارت خود درآورده بودند . ثانیاً : با همه ی زرنگی که داشته اند نفهمیدند حضرت سلیمان « علیه السلام»رحلت کرده اند .
لازم است در رابطه با نقش جادوگران ، سخن خدا را یک اصل بگیریم که می فرماید : « و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله » هیچ جادوگری ، هیچ ضرری به کسی نمی تواند برساند ، مگر به اذن خدا . پس اشکال در ما است که زمینه ی تاثیر شیطان را در خود فراهم می کنیم .
... ادامه دارد.
پی نوشتها:
7) سوره ی جن ، آیات 1 و 2
8) سوره ی کهف ، آیه / 50
9) سوره ی بقره ، آیه ی / 102
10) سوره ی نمل ، آیه ی / 39
11) سوره ی انعام ، آیه ی / 59
12) سوره ی اعراف ، آیه ی / 27
13) سوره ی سبا ، آیه ی / 14
منبع: کتاب « جایگاه جن ، شیطان و جادوگر در عالم »
آیا نسبت به همسرتان جاذبه جنسی کافی احساس می کنید ؟
نویسنده : باربارا دی آنجلس
مترجم : هادی ابراهیمی
درزیرآزمونی است که به شما کمک می کند تا بفهمید آیا همسرتان از لحاظ جنسی برایتان جذاب هست یا نه .این آزمون ، متفاوت با آزمونی است که میزان رضایت شما را از روابط جنسی با همسرتان تعیین می کند .زیرا این آزمون تنها تعیین کننده ی احساس شما نسبت به جذابیت جنسی همسرتان است ، نه قابلیت و توانایی او در عشق ورزی و تکرار دفعات همبستر شدن تان .
ـ می توانید این آزمون را دررابطه با همسر فعلی خود پاسخ دهید .
ـ می توانید این آزمون را در رابطه با همسر /همسران قبلی خود پاسخ دهید (درگذشته چگونه احساسی نسبت به آن ها داشتید ).
ـ از همسر خود بخواهید تا او نیز این آزمون را انجام دهد .
می دانم که صادق بودن با خودتان در این رابطه می تواند کمی ترسناک باشد ، اما از آن سرباز نزنید .هرچه چیزهای بیشتری را درباره ی رابطه تان بدانید ، به همان میزان نیز احتمال آنکه لطمه ببینید ،کمتر خواهد شد .بنابراین با صداقت کامل به سؤالات پاسخ دهید .
ضریب بیوشیمی جنسی شما
هر یک از جملات زیر را بخوانید و از خود بپرسید تا چه میزان توصیف کننده ی احساسات شما هستند .
چنانچه تقریباً همیشه چنین احساسی دارید .....به خودتان 4 امتیاز بدهید چنانچه بارها چنین احساسی دارید ........به خودتان 3 امتیاز بدهید چنانچه بعضی وقتها چنین احساسی دارید......به خودتان 2 امتیازبدهید چنانچه هرازگاهی چنین احساسی دارید.....به خودتان 1 امتیاز بدهید. چنانچه به ندرت چنین احساسی دارید .....به خودتان 0 امتیاز بدهید.
1 ـ ظاهر همسرم را در لباس دوست دارم و می پسندم .
2 ـ همسرم را هنگامی که «برهنه »است ،می پسندم و دوست دارم .
3 ـ پوست همسرم را می پسندم و لمس کردن پوست او را دوست دارم .
4 ـ بوی همسرم را می پسندم و دوست دارم .
5 ـ مزه ی همسرم را می پسندم و دوست دارم .
6 ـ طوری را که همسرم مرا در آغوش می گیرد می پسندم و دوست دارم .
7 ـ طوری را که همسرم مرا می بوسد می پسندم و دوست دارم .
8 ـ طوری را که همسرم مرا لمس می کند (هنگامی که همبسترنشده ایم ) می پسندم و دوست دارم .
9 ـ طوری را که همسرم مرا لمس می کند (هنگامی که همبستر شده ایم ) می پسندم و دوست دارم .
10 ـ چشم انتظارم که با همسرم همبستر شوم .
11 ـ هنگامی که همبستر شدن با همسرم را تصور می کنم ، از لحاظ جسمانی تحریک می شوم .
12 ـ هنگامی که بدن همسرم بر روی بدنم فشار می آورد ، از لحاظ جنسی تهییج می شوم .
13 ـ هنگامی که مدتی است با همسرم همبسترنشده ام ، به راستی دلتنگ می شوم .
14 ـ طوری را که همسرم بدنش را حرکت می دهد ، می پسندم و دوست دارم .
15 ـ فکرمی کنم که همسرم جذاب و تحریک کننده است .
حال امتیازات خود را جمع بزنید :
ـ 60 ـ 50 امتیاز :همسرتان به راستی شما را از لحاظ جنسی ذوب می کند . همسرتان به طرز فوق العاده ای برای شما جذاب است و تحریک کردن شما برایش بسیار ساده است . اطمینان پیدا کنید که در زمینه های دیگر رابطه تان نیز با همسرتان تفاهم داشته باشید . بیوشیمی جنسی مشترک میان شما چندان قوی است که چنانچه رابطه تان متعادل نباشد، ممکن است قربانی «کوری جنسی »شوید .به پرسش هایی که امتیاز پایین تری گرفته اید توجه کنید و با همسرتان درباره ی این آزمون صحبت کنید .
ـ 49 ـ 36 امتیاز :همسرتان از جذابیت طبیعی برخوردار است ، اما مشکلاتی وجود دارند که با قابلیت شما در اینکه از یکدیگر لذت جنسی بیشتری ببرید ، تداخل می کنند .در اینجا مشکل اصلی بیوشیمی جنسی نیست . بدین معنا که بیوشیمی جنسی زیادی میان شما وجود دارد .اما شاید موانع احساسی و عاطفی (انزجار ، خشم و ...)دارید که مانع از نزدیکی و صمیمیت جنسی هر چه بیشتر شما شده اند .این امکان نیزوجود دارد که از روش ها و راهکارهای عشق ورزی همسرتان رضایت کامل نداشته باشید ، یا در تمایلات جنسی خود مشکلات و موانعی دارید که شما را از لذت همه جانبه در رابطه تان باز می دارند.درباره ی این مسائل و مشکلات خود فکر کنید و با همسرتان در زمینه هایی که مشکل دارید ، صادقانه گفت وگو کنید .
ـ 35 ـ 21 امتیاز :ممکن است ، نخواهید آن را بپذیرید ، اما حقیقت این است که همسرتان برایتان جذاب نیست .امکان دارد هرگز در گذشته نیز برایتان جذاب نبوده است ، یا شاید مشکلاتی در رابطه تان وجود دارد که هرگونه جاذبه ی جنسی نسبت به همسرتان را در شما کشته است .از خود بپرسید ، دلیل اینکه در این رابطه مانده اید چیست ؟ آیا فقط به این دلیل است که تأمین می شوید و راحت هستید ، یا می ترسید که نتوانید رابطه ی بهتری به دست بیاورید ؟ آیا از همسر یا بچه هایتان مراقبت می کنید ؟ واقعیت این است که از لحاظ جنسی با این شخص خوشبخت نیستید .کمک حرفه ای دریافت کنید . یا اینکه سعی کنید شور و حرارت از دست رفته را باز گردانید .درغیر این صورت رابطه را ترک کنید .
ـ 20 ـ 0 امتیاز :همسرتان هرگونه جاذبه ای را در شما خاموش کرده است !
دلیل رابطه تان چیست ؟ نهایتاً نتیجه این خواهد بود که یا همواره نسبت به او متنفر یا منزجرخواهید بود ، یا اینکه مجبورید خودتان را کرخت و بی احساس کنید ، یا تا حد ممکن از همسرتان کناره بگیرید .ممکن است اعتماد به نفس شما به قدری پایین باشد که فکر می کنید این همان چیزی است که استحقاق اش را دارید .ممکن است به سبب ضربات و لطمات عاطفی گذشته ، مشکلات و موانع جنسی جدی ای دارید .شما مستحق آن هستی که خوشبخت تر باشید .از دروغ گفتن به خودتان دست بردارید و به این رابطه پایان دهید .
به یاد داشته باشید که این آزمون تفاهم کلی شما را نمی سنجد ، بلکه تنها تعیین کننده ی این است که همسرتان تا چه حد برایتان جذاب است .بنابراین :
ـ امکان دارد امتیاز فوق العاده بالایی در این آزمون کسب کرده باشید (60 ـ 50 امتیاز)اما رابطه شما در مجموع بد باشد .
ـ امکان دارد ، امتیاز متوسطی در این آزمون کسب کرده باشید (49 ـ 36 امیتاز)اما رابطه مستحکمی داشته باشید که از قضا ، با برخی مشکلات جنسی و عاطفی رو به روست .
چنانچه امتیازتان در این آزمون بسیار پایین بوده است (35 ـ 0)لطفاً با دقت تمام به اطلاعات داده شده در این مقاله فکر کنید .به احتمال قوی جاذبه ی جنسی شما نسبت به همسرتان به حدی نیست که بتواند رابطه ی جنسی و رمانتیک ارضاء کننده ای را برای شما به دنبال داشته باشد .ازانتظار برای اینکه این جاذبه ناگهان خلق شود ، دست بردارید و توجه خود را به احتیاجات و نیازهایتان معطوف کنید و با آن ها تماس برقرار کنید .عشق چنین احساسی نیست .
هنگامی که با همسرتان تفاهم جنسی ندارید .
آیا به یاد دارید که بیوشیمی (جاذبه ی)جنسی همان تفاهم جنسی نیست ؟ امکان دارد جاذبه ی جنسی فوق العاده ای نسبت به همسرتان داشته باشید ، اما فاقد هر گونه تفاهم جنسی با او باشید .درزیر برخی از عواملی آورده شده است که موجب عدم تفاهم جنسی شما با همسرتان می شوند .
دلایل عدم تفاهم جنسی
1 ـ شما و همسرتان از لحاظ جسمانی (فیزیکی )با یکدیگر تناسب ندارید .
2 ـ نیاز شما و همسرتان به روابط جنسی به لحاظ تکرار زمانی و دفعات یکسان نیست .
3 ـ شما و همسرتان از سبک های جنسی یکسانی برخوردار نیستید .
4 ـ شما و یا همسرتان اعتیاد یا اختلالات جنسی دارید .
1 ـ شما و همسرتان از لحاظ جسمانی (فیزیکی )با یکدیگر تناسب ندارید .این موضوع تنها هنگامی برایتان جالب و سرگرم کننده است که برای خودتان اتفاق نیفتاده باشد .اما چنانچه با آن رو به رو بوده اید ، خواندن این بخش برایتان خنده دار نخواهد بود .بدن بعضی از افراد به لحاظ اندازه و ابعاد ، با بدن بعضی دیگر ، از تناسب بیشتری برخوردار است . درحالی که بدن بعضی با بدن بعضی دیگر به هیچ وجه جفت و جور نمی شود .به کرات نامه های دردناکی از طرف مردها و زن هایی دریافت می کنم که ازدواج شان به علت عدم تناسب جسمانی با همسرشان با شکست مواجه شده است .نامه های بسیاری از زنانی دریافت کرده ام که اندام جنسی شوهرشان چنان بزرگ بوده است که هرگونه نزدیکی را عملاً ناممکن می ساخته و یا آنقدرکوچک بوده است که اصولاً آن را حس نمی کرده اند .نامه های بسیاری ازمردان دریافت کرده ام که اندام جنسی همسرشان چنان کوچک بوده است که دخول را برای مرد بسیار دردناک می کرده یا چنان بزرگ بوده است که نزدیکی را بسیار غیر ارضاء کننده و بیهوده می ساخته است .چنین همسران نامتناسبی نهایتاً از روابط جنسی وحشت زده خواهند شد ،چرا که بسیاردردناک بوده است و به سادگی امکان پذیر نیست.این مشکل تنش فوق العاده ای را در رابطه ی زن و شوهر ایجاد می کند .
چنانچه تفاوت های جسمانی (فیزیکی )حاد نباشند ،یک زوج می توانند با همکاری ،رفتارجنسی خود را با یکدیگر وفق دهند و مشکلات شان را از میان بردارند .گرچه هنگامی که این تفاوت ها شدید باشند ، یک زوج به سادگی نخواهند توانست که از لحاظ جنسی با یکدیگر خوشبخت باشند .
چنین وضعیتی هنگامی که زن و شوهر اولین تماس جنسی خود را پس از ازدواج تجربه کنند ، به مراتب پیچیده تر می شود .اخیراً زنی را ملاقات کردم که داستان غم انگیزش را با من در میان گذاشت .او و شوهرش سی و دو سال بود که ازدواج کرده بودند ، اما در خلال این مدت هرگز با یکدیگر همبستر نشده بودند .اینطور به نظر می رسید که اندام جنسی شوهر این زن چنان بزرگ بوده که دخول را برای زن که تا پیش از عروسی اش باکره بوده است ، همراه با درد و کبودی وحشتناک کرده است .کار این زن آن شده بود که مدام از این دکتر به آن دکتر برود ، اما هیچ یک از آن ها موفق نشده بودند که راه حلی برای مخمصه ی ناراحت کننده ی این زوج ارائه بدهند .از آنجا که زن از اینکه با همسرش رابطه ی جنسی برقرار کند ، خودداری می کرده است ، پس از گذشت پنج سال از ازدواج شان ، شوهرش شروع به روابط نامشروع با این و آن می کند .روابطی که زن نیز از آن ها خبر داشته، اما به دلیل شرایط و مقتضیات شان آن ها را تحمل می کرده است .نهایتاً این زن و شوهر تصمیم گرفتند که پس از سی و دو سال عدم تفاهم جنسی ، از یکدیگر جدا شوند .
روزی یک زن در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود در یکی ازسمینارهایم رو به حاضران کرد و گفت :«من یک کاتولیک هستم و به من آموزش داده شده بود صبر کنم ، اما از شما خواهش می کنم که اشتباه مرا تکرار نکنید .حتماً پیش از آنکه ازدواج کنید، اطلاعاتی کسب کنید تا دریابید از لحاظ جسمانی با همسرتان تناسب دارید یا خیر ».
نمی توانم در رابطه با روابط جنسی پیش از ازدواج به شما توصیه ای بکنم ، اماهمچون این زن بد اقبال ، من نیز نگران دختران و پسرانی هستم که پیش از ازدواج هیچگونه دانش و اطلاعات جنسی نسبت به یکدیگر ندارند .چنان چه در نظر دارید تا شب عروسی تان هیچگونه رابطه ی جنسی نداشته باشید ، دست کم وقت صرف کنید و به منظور جلوگیری از مسائل و مشکلاتی که ممکن است در شب عروسی تان پیش آید ، با صراحت و روشنی درباره ی تفاهم جنسی ، با نامزدتان به صحبت و گفتگو بنشینید !
2 ـ نیاز شما و همسرتان به روابط جنسی به لحاظ تکرر زمانی و دفعات یکسان نیست .
ـ «روابط جنسی را چندین بار در هفته می خواهم اما زنم ، فقط آن را چندین بار در ماه می خواهد .مدام بر سر آن دعوا می کنیم و این موضوع رابطه مان را مسموم کرده است .چه کار کنم ؟ »
ـ «شوهرم می خواهد دست کم روزی یکبار و گاهی اوقات نیز آخر هفته ها دو بار در روز رابطه ی جنسی داشته باشیم.در ابتدای ازدواج مان از این موضوع که تا این حد برای او تحریک کننده و جذاب هستم به خود می بالیدم . اما حالا طوری شده است که از روابط جنسی وحشت دارم و برایم مثل یک کار «زورکی »شده است .آیا می توانید به ما کمک کنید ؟ »
ـ «شوهرم می تواند ماه ها بدون رابطه ی جنسی سر کند ، اما من مدام احساس شهوت می کنم .نمی خواهم هر روز رابطه ی جنسی داشته باشم ، اما چند بار در هفته خیلی خوب است .هنگامی که در این باره با او صحبت می کنم می گوید روابط جنسی اهمیت چندانی برای او ندارد .اما برای من خیلی مهم است .آیا فکر می کنید ما با یکدیگر تفاهم نداریم ».
همگی این زوج ها در یک چیز مشترک هستند :تفاهم جنسی آنان از ناحیه ی نیازهای متفاوت آنان به روابط جنسی به لحاظ تکرر زمانی و دفعات ، مورد تهدید قرار گرفته است .موضوع این نیست که ریتم جنسی کدام یک از آن ها صحیح است
و کدام یک صحیح نیست ،بلکه موضوع این است که این دو ریتم به حدی متفاوت هستند که می تواند موجب درگیری و برخورد شوند .هیچ دو انسانی را نمی توانید پیدا کنید که دقیقاً یکسان باشند ، بنابراین کاملاً طبیعی است که تمایلات و نیازهای جنسی زن و شوهر همزمان و مصادف با نیازهای دیگری نباشند .ممکن است شبی که شما تمایل دارید ، شوهرتان به واسطه ی کار روزانه خسته باشد ، یا صبح روز بعد که ناگهان تحریک شده است ، ممکن است که شما با گرفتگی عضلانی و احساس درد بیدار شده باشید .این اوقات که درآن تمایلات شما و همسرتان از همزمانی و انطباق برخوردار نیستند ، درروابط دراز مدت کاملاً طبیعی محسوب می شوند . مشکل هنگامی به وجود می آید که تمایلات شما و همسرتان تقریباً در تمامی اوقات مصادف و همزمان نباشند که این نیز به دلیل تفاوت بیش از حد ریتم های جنسی شما دو نفر است .
نکته ی امید بخشی که دراین رابطه وجود دارد این است که در بسیاری از موارد شما و همسرتان می توانید با دریافت کمک حرفه ای و برقراری ارتباط و گفت وگوی صادقانه ، براین بحران فائق آیید .شاید مردی که نیاز دارد هر روزرابطه ی جنسی داشته باشد ، از روابط جنسی به عنوان وسیله ای برای کاهش استرس و تنش درونی خود استفاده می کند نه به عنوان راهی برای عشق ورزی به همسر خود .این مرد می تواند با استفاده از روش ها و ابزارهای دیگرکاهش دهنده ی استرس مثلاً :ورزش ، تمرکز ، با مشکلات خود برخورد کردن و با آن ها کنارآمدن به جای روی گردانی از آن ها ، نیاز خود را به روابط جنسی مداوم کاهش دهد و آن را متعادل و طبیعی کند .شاید زنی که فقط دو بار در ماه با شوهرش رابطه ی جنسی دارد ، از صمیمیت با او سرباز می زند یا روش های شوهرش را در عشق ورزی با او نمی پسندد و یا مسائل و مشکلات جنسی ای در گذشته داشته است که هرگونه جاذبه ی جنسی و علاقه به روابط جنسی را در او از بین برده اند .این امکان نیز وجود دارد که احساس خوبی نسبت به بدن و تمایلات
و گرایش های جنسی خود ندارد و خود را نسبت به این بخش از روابط شان کرخت کرده است .
دلایل متعددی وجود دارند که چرا شما به روابط جنسی تمایل دارید یا آن را نمی خواهید .کشف این دلایل و گفت وگو و مذاکره درباره ی احساسات تان با همسری که خوب درک می کند ، می تواند به شما و همسرتان در توافق بر سر دفعاتی که به روابط جنسی نیاز دارید ، کمک کند .به طوری که رضایت هر دوی شما را دربرداشته باشد .چنانچه همسرتان همچنان اصرار می ورزد که :«من همین طوری هستم و نمی خواهم که تغییرکنم و هیچگونه علاقه ای به سازش و برقراری ارتباط و گفتگو باشما نشان نمی دهد ، باید با این واقعیت رو به رو شوید که درگیری ها و برخوردهای ناشی از نیازهای متفاوت شما به روابط جنسی به لحاظ تکرر و دفعات موجب عدم تفاهم شما با همسرتان خواهد شد .
3 ـ شما و همسرتان از سبک های جنسی یکسانی برخوردار نیستید .هر یک از ما سبک جنسی به خصوصی داریم که منعکس کننده ی بسیاری از جوانب و زوایای شخصیتی ما هستند .دراین رابطه می توان «خانم رمانتیک » ، «آقای سرعتی »و یا «آقای حساس »را نام برد !
سبک جنسی شما منعکس کننده موارد زیر است :
ـ تجارب شما در گذشته
ـ برنامه ریزی احساسی شما در رابطه با مسائل و روابط جنسی .
ـ میزان راحتی یا ناراحتی (معذب بودن )شما با بدن تان.
ـ میزان اعتماد به نفس شما .
ـ میزان گشادگی یا ترس احساسی (عاطفی )شما .
ـ نگرش و برخورد شما در رابطه با صمیمیت
ـ میزان عشق و لذتی که خود را مستحق آن می دانید
ـ سطح آگاهی و میزان دانسته های شما درباره ی روابط جنسی .
سبک جنسی یک فرد همچنین می تواند با گذشت زمان تغییرکند و این تغییر در واقع نیز اجتناب ناپذیرخواهد بود .بدین معنا که به موازت تغییرات جسمانی ، عاطفی ،فکری و روحی فرد ، تغییر خواهد کرد .
هر چه سبک جنسی شما و همسرتان از شباهت بیشتری برخوردار باشند ، تفاهم جنسی بیشتری خواهید داشت .درمقابل هرچه سبک های جنسی شما از یکدیگر دورتر باشند ، از تفاهم جنسی کمتری برخوردار خواهید بود .
چگونه می توانید ، سبک جنسی همسرتان را تشخیص بدهید ؟ متأسفانه تنها راهی که در این زمینه وجود دارد این است که با او رابطه ی جنسی داشته باشید .به زودی همه چیز را دراین باره خواهید دانست !یا از او خوش تان نخواهد آمد یا از آن متنفر خواهید بود یا بعضی از بخش های آن را خواهید پسندید و از برخی دیگر خوشتان نخواهد آمد .همسرتان نیز در ارتباط با سبک جنسی شما نظریات خود را خواهد داشت .
ـ دریک ازدواج خوب ، شما و همسرتان سبک جنسی ای ایجاد خواهید کرد که ترکیب و برگزیده ای از بهترین بخش های سبک های جنسی و جداگانه ای هر یک از شما خواهد بود.برای نمونه ،هنگامی که آلن و ویکتوریا ازدواج کردند ، سبک های جنسی کاملاً متفاوتی داشتند .ویکتوریا بسیار رمانیتک و احساسی بود ، درحالی که آلن بیشتر به طرزی جسمانی عشق ورزی می کرد . آلن با دقت به خود و ویکتوریا آموخت که در بستر ازلحاظ روحی بازتر شود و به خود اجازه دهد که کمی احساسی تر باشد و ویکتوریا نیز به خود اجازه داد تا کمی شهوانی تر باشد .به موازات شکوفا شدن رابطه ی آن ها تفاهم سبک های جنسی آن ها به طرز قابل ملاحظه ای نیز بیشتر شد .
ـ در یک ازدواج بد ، یکی ازطرفین سبک جنسی خود را زیر پا می گذارد و آن را برای جلوگیری از درگیری و جلب رضایت دیگری تعدیل می کند و تغییر می دهد .سوزانا در ابتدای ازدواج اش با چارلی بسیار نسبت به او جاذبه داشت ،اما از سبک جنسی او ناراضی بود .چارلی روابط جنسی آنچنانی ، آمیخته با خیالپردازی های بسیار ، فیلم های پورنوگرافی ، اجرای نقش های مختلف در بستر را می پسندید درحالی که سبک جنسی سوزانا ، بیشتر بر اساس صمیمیت و عشق بنا شده بود .ازآنجایی که نمی خواست چارلی را از دست بدهد ، هرکاری را که چارلی از او در اتاق خواب می خواست ، انجام می داد .اما پس ازچند هفته انزجار او از چارلی به حدی شد که دیگر نمی خواست با چارلی همبستر شود .چارلی نیز مأیوس و سرخورده شده بود و سرانجام از سوزانا جدا شد .درواقع چارلی با این کار خود لطفی درحق سوزانا کرد ، چرا که رابطه اش سالم نبود .چنانچه سبک جنسی شما و هسمرتان با یکدیگر برخورد دارند، سایر قسمت های رابطه تان را بررسی و ارزیابی کنید .احتمالاً درگیری های مشابه دیگری نیز خواهید یافت، چرا که سبک جنسی و روابط جنسی هر شخص ، نشان دهنده ی شخصیت عاطفی و فکری او نیز هست .بنابراین چنانچه سبک احساسی (عاطفی )، روحی و فکری شما با سبک احساسی (عاطفی )،روحی و فکری همسرتان از تفاهم برخوردار نیستند ، سبک های جنسی شما نیز به احتمال قوی فاقد تفاهم خواهند بود .(برای اطلاعات بیشتر درباره ی «تفاهم کلی »
حال اگر سبک جنسی شما با همسرتان بیش از حد متفاوت باشد و سبب بروز مشکلاتی در زندگی شما شده باشد چه ؟ برخی از زوج ها به رغم تفاوت سبک های جنسی شان با همکاری جهت آموختن هرچه بیشتر درباره ی یکدیگر و عواملی که در سبک جنسی تأثیرگذار هستند، جهت حل مشکلات شان کار می کنند .با برقراری ارتباط مداوم ، تمایل طرفین به نجات رابطه و در صورت لزوم مشاوره ی حرفه ای ، یک زوج عملاً می توانند روابط جنسی خود را بهبود بخشند .برخی زوج های دیگر که از سبک های جنسی بسیار متفاوتی برخوردار هستند ، به
رغم تلاش جهت حل مشکلات شان متأسفانه، با شکست رو به رو می شوند . زیرا میزان تفاوت هایشان بسیار زیاد است و همچنین در زمینه های دیگر نیزبا یکدیگر تفاهم ندارند .موفقیت در این زمینه تماماً به شما و همسرتان و تمایل تان به اینکه به مسائل جنسی خود به مثابه ی فرصتی جهت آموختن درباره ی خودتان بنگرید ، بستگی خواهد داشت .
حقیقیت که وجود دارد این است که :سبک های جنسی متفاوت ، گاهی اوقات می توانند موجب عدم تفاهم جنسی شما با همسرتان شوند .اما درعین حال نیز می توانند همچون انگیزه ای در جهت همکاری زن و شوهر باشد که مانند یک تیم کمک کنند و سبب شوند تا در عشق ، پختگی و بلوغ فکری ، رشد کنند .
1 ـ شما و همسرتان اعتیاد و یا اختلالات جنسی دارید .دراینجا یادآوری سه دسته رفتار مختل جنسی را مجدداً آورده ام :
1 ـ اعتیاد و اشتغال ذهنی مدام به روابط جنسی.
2 ـ عدم عزت نفس و نجات جنسی .
3-مشکل در اجرای عمل جنسی .
چنانچه شما یا همسرتان در یکی از سه زمینه فوق مشکل دارید ، ممکن است از لحاظ جنسی تفاهم پیدا نکنید .نهایتاً به این بستگی خواهد داشت که مشکل تان تا چه حد جدی است و تمایل شما و همسرتان برای تغییر و دریافت کمک به چه میزان است .
صرف نظر از اینکه تا چه حد یکدیگر را دوست دارید و به هم عشق می ورزید ، به سادگی نخواهید توانست خود را در برابر درد و رنجی که از ناحیه ی اختلالات جنسی همسرتان تجربه می کنید ، ایمن نگه دارید .
چنانچه خواندن این بخش برایتان ناراحت کننده است و می دانید که این همان مشکل شماست .
هنگامی که بیوشیمی جنسی ناپدید می گردد .
یکی از وحشت آورترین احسسات این است که یک روز صبح درکنار همسرتان از خواب بیدار شوید و همان طور که او خوابیده است به او خیره شوید و دریابید که دیگر از لحاظ جنسی برایتان جذاب نیست .اولین کتابم :« رازهایی درباره ی عشق »را به امید کمک به زوج هایی نوشته ام که مرتکب اشتباهات ارتباطی می شوند و در نهایت موجب تخریب شور و حال و حرارت رابطه شان می گردند .در بیشتر موارد اینگونه است که بیوشیمی جنسی از بین نرفته است ، بلکه در زیر خروارها احساسات بیان شده و حل و فصل نشده و نیز عادات بد ، مدفون گشته است .با کار سخت و آموزش دراین باره امکان دارد نه تنها شور و حال و حرارت از دست رفته را دوباره بازیابید ، بلکه به همان میزان روزهای اول احساس عشق و صمیمیت کنید .
گر چه برخی اوقات بیوشیمی جنسی به این دلیل که شما و همسرتان در دو سوی کاملاً متفاوت رشد کرده اید ، ناپدید می گردد ، همانطور که به یاد دارید ، بیوشیمی جنسی را رزنانس تعریف کردیم :
چنانچه شما و همسرتان در سطوح ارتعاشی کاملاً متفاوتی رزنانس کنید دیگر برای یکدیگر جذاب نخواهید بود .
درک این نکته بسیار مهم است .این طورنیست که چون همسرتان دیگر برایتان جذاب نیست، رابطه شکست خواهد خورد ، بلکه موضوع این است که چون رابطه موفق نبوده و شکست خورده است ، همسرتان دیگر برایتان
جذاب نیست .هنگامی که شما و همسرتان از لحاظ جسمانی ، احساسی ( عاطفی )و روحی دیگر با یکدیگر رزنانس نمی کنید ، ازلحاظ جنسی نیز رزنانس نخواهید کرد .
روز پیش ازنوشتن این مقاله، به خود استراحتی دادم و ناهار را با دوستی که در اینجا او را دایان خواهم نامید ، صرف کردم .دایان را خیلی دوست دارم زیرا او زنی است که خود را وقف رشد شخصی خویش کرده است .او پنج سال گذشته را صرف رویارویی با اعتیادات ، وابستگی اعتیادگونه و «انکار »کرده است و به عنوان گامی در آن راستا نیز اخیراً به رابطه ای ده ساله و دردناک پایان داده است .او از من پرسید مشغول نوشتن کدام مقاله از کتابم هستم .هنگامی که به او پاسخ دادم بر روی فصل بیوشیمی جنسی کار می کنم ، با خنده ای گفت :اتفاقاً وصف الحال من است .یکی از دلایل اینکه از اسپنسرجدا شدم نیز این بود که دیگر هیچگونه جاذبه ای نسبت به او نداشتم .عجیب است ، زیرا که درابتدای ازدواج مان دیوانه وار برایم جذاب بود ». مفهوم رزنانس جنسی را برای دایان توضیح دادم ، ناگهان چشمانش برق زدند .با تعجب گفت :«حالا می توانم آن را بفهمم ، ظرف پنج سال گذشته در بسیاری از زمینه های زندگی ام در حال رشد بودم .رژیم غذایی ام را تغییر دادم ،طرز ارتباط برقرار کردنم را تغییر دادم و از ذهنیت و روحیه ی قربانی به ذهنیت و روحیه ای آزاد و مختار تغییر وضعیت دادم .گرچه اسپنسر نیزتلاش می کرد ، اما موفقیت چندانی کسب نکرد .طبق آنچه شما گفتید، فرکانس ارتعاشات ما بسیارمتفاوت شده بودند ، لذا هیچگونه رزنانسی میان ما وجود نداشت .واقعاً این طور احساس می کردم که ناگهان دنیاهایمان فرسنگ ها فاصله پیدا کرده اند .هنوز او را دوست دارم ، اما دیگر مانند گذشته با او احساس ارتباط و نزدیکی چندانی نمی کنم ».
به او گفتم :«دلیل اینکه اسپنسر دیگر برایت جذاب نبود ، هم همین است. به این معنا که رزنانس کافی میان شما وجود نداشت تا بتواند بیوشیمی جنسی ایجاد کند .
از اینکه به دایان کمک کرده بودم تا درخصوص بیوشیمی جنسی و ازدواج اش با اسپنسر چیزهایی دستگیرش شود ، خوشحال بودم .امیدوارم که با این مقاله به شما نیز کمک کرده باشم تا چیزهای بیشتری در این باره درک کنید
روابط جنسی تنها همچون یک آیینه عمل می کنند .آیینه ای که حالات ذهن ، قلب و روح ما را منعکس می کند .با این دید ، روابط جنسی دیگر نه تنها رازگونه و گیج کننده نخواهد بود ، بلکه به چیزی بسیار روشنگر و اعجازگونه بدل خواهد شد .
پرخاشگری در زنان
نویسنده: سرور اسفندیار
چیستی پرخاشگری
پرخاشگر بودن به معنی حمایت از خود به شیوهای است که در آن به حقوق دیگران تجاوز میشود.
رفتار پرخاشگرانه به صورت معمول تنبیهگرانه، خصمانه، سرزنشآمیز و تحکمجویانه است. و میتواند تهدید، توهین و حتی تنبیه بدنی را شامل شود حتی لبخند تمسخرآمیز، عبارت طعنهآمیز غیبت و ... نیز نوعی پرخاشگری است.
همچنین میتوان گفت: پرخاشگری، رفتاری است که با قصد صدمه رساندن جسمی یا روحی به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی افراد صورت میگیرد و عمدتاً پرخاشگریهای کوچک عامل درگیری و منازعات بزرگ میشود که در نهایت به ارتکاب جرم میانجامد. شناخته شدهترین نوع پرخاشگری، پرخاشگری خشمگینانه است که عموماً با علایمی از برانگیختگی هیجانی همراه خواهد بود.
وقتی رفتار انسان خودخواهانه یا به شیوهای که مستلزم تجاوز به حقوق دیگران است باشد، در واقع به جای عمل به شیوه سازنده و تقویت رفتار مثبت، مخرب و پرخاشگرانه عمل شده است.
در برخی انسانها یک احساس نارضایتی درونی از اجتماع و محیط اطراف وجود دارد و زنان نیز مستثنی از این اصل نیستند. افزون بر این تغییر در رفتارهای خانوادگی، دیدن صحنههای خشن و خشونتبار در فیلمها، و نیز احساس زنان در مقایسه حقوق خود با دیگران و برداشت این تفسیر که از حقوق کمتری نسبت به مردان بهرهمند شدهاند از جمله مهمترین دلایل بروز پرخاشگری و تغییر رفتار در زنان میباشد.(1)
مردان در معرض تیرهای خشم
زنان برای احقاق حق خود یا اعتراض به وضع موجود ممکن است به انواع خشونت مثل قهر کردن از خانه، جدایی عاطفی، جدایی از کانون خانواده، جدایی جنسی و طلاق متوسل شده تا بتوانند مردان را در تنگنا قرار دهند. گاهی اوقات رفتار و تفکرات زنان، خانواده را علیه مردان برمیانگیزاند. این مسئله باعث میشود که مرد در خانه آنچنان که باید احساس امنیت روحی و روانی نکند و خود را در خانواده بیگانه ببیند. در این حالت مرد نوعی طغیان را در خانواده خود احساس میکند و این بدترین نوع خشونت علیه مردان است.
یکی از دلایلی که باعث خشونت در بین زنان میشود تکرار خشونت از سوی مردان است. در این هنگام زن از لحاظ جسمی، روحی و روانی آسیب میبیند در چنین وضعیتی زن با هدایت اطرافیان، سرزنشها و حمایتهای خانواده و فرزندان میل به ایستادگی پیدا میکند که این موضوع به خشونت علیه مرد میانجامد. ضعف اقتصادی، بیکاری، ندادن نفقه، خیانت شوهر به زن و اعتیاد از عوامل اصلی بروز خشونت از سوی زنان علیه مردان است.
بسترهای خشونت و پرخاشگری در زنان
1. ازدواج نکردن: عدم تشکیل خانواده به ویژه در دختران اضطرابهایی مانند پراشتهایی، بیاشتهایی، اختلالات خواب و بسیاری از اختلالات روانی یا روانتنی دیگر را پدید میآورد که از احتیاج به ارضای نیازهای غریزی و حل تعارضات خود ناشی میشود. احساس تنهایی و نیاز به شریک زندگی، دختران را دچار اضطراب روانی زیادی میسازد و هر چه بر سن دختران افزوده شود، احساس گناه آنان افزایش مییابد. و عزت نفس آنان کم میشود. نوعاً زنان از طریق ازدواج و ارزشگذاری شوهر، احساس عزت نفس بیشتری میکنند. عدم ازدواج و بالا رفتن سن، معمولاً در دختران باعث ایجاد نیروی پرخاشگری میشود که نیاز به تخلیه دارد. این تخلیه به دو صورت خودآزاری و یا دگرآزاری بروز میکند.(2) در واقع هرچه دوره تجرد به طول انجامد بر پریشانی و بهداشت روانی زنان، اثرات سوء دارد.
2. استقلالطلبی: استقلال طلبی در جامعه و خانواده، نوعی مقابله و حقخواهی به حساب میآید که در این استقلال طلبی ممکن است زنان بسیاری از خصوصیات طبیعی و فطری خویش را نادیده بگیرند و این امر به تغییر رفتار و نوع نگرش زنان به خود و جامعه منتهی میشود و روحیه پرخاشگری در آنان رشد میکند.
3. ناکامی و شکست: ناکامی یکی دیگر از علتهای بوجود آورنده رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه است. وقتی خواستهها و نیازهای زنان با آنچه به دست میآورند متناسب نباشد و واکنشهای نامناسب در مقابل اهداف و خواستهای آنها بروز کند، پرخاشگری پدید میآید. ناکامی زنان در ارتباطات انسانی، شکست و بنبست در زندگی، چشم و همچشمی در امور مادی، ... نوعاً بستر بروز چنین رفتارهایی در زنان است.
4. بیپروایی و خودنمایی: وفور تظاهرات جنسی به امنیت روحی و روانی زنان آسیبهای جدی و جبرانناپذیری میزند. هر قدر بیپروایی و خودنمایی در زنان بیشتر شود میزان حجب و حیا کم میشود و روحیه جسارت و پرخاشگری رشد میکند.
5. محرومیت: محرومیت اغلب منجر به پرخاشگری میشود. پرخاشگری ممکن است متوجه فرد یا افرادی که آن را به وجود آوردهاند بشود یا حتی به جانب خود فرد نیز متمایل گردد. رفتار پرخاشگری، نوعی رفتار جبرانی است که در برابر محرومیتها و بازدارندهها از فرد سرمیزند. این رفتار جبرانی به احساس خودکمبینی و تصور عدم لیاقت و کفایت بستگی دارد.(3)
زمانی که زنان در جامعه و خانواده با عدم ارضای خواستهها و نیازها روبهرو میشوند و به تعبیری، درکشان نمیکنند و آنان را به حساب نمیآورند، خواه ناخواه به سوی رفتارهای غیرطبیعی کشیده میشوند.
محرومیت و ناکامی هنگامی روی میدهد که راه دستیابی به هدف بسته میشود یا دستیابی به هدف به تأخیر میافتد. گرچه مشکلات محیطی، محدودیتهای اجتماعی و کم و کاستیهای شخصی هم ناکامی ایجاد میکنند، اما تعارضها یکی از خاستگاههای عمده ناکامی است.(4)
6. تداخل نقش زنان و مردان: تقابل و تداخل نقش زنانگی و مردانگی، توقع و انتظار بیش از حد توان و قدرت از زنان را، در جامعه و خانواده در پی دارد. و این در واقع نوعی القای بیهویتی به زنان میباشد، زیرا زیر سئوال بردن نقش زنانگی و انتظار برابری در تمام جایگاههای زندگی، باعث تحریک عواطف و روحیات زنانه در غیر مسیر طبیعی میشود.
همچین تداخل نقش زنان و مردان نوعی سردرگمی را در میان زنان به وجود میآورد که بازتاب آن میتواند به پرخاشگری بیانجامد. تلقین زیست مردانه به زن، به منزلهی نابودی انسانیت و هستی او و پایمالی شرف و امتیازات انحصاری زن است.(5)
7. عدم حضور در صحنهی اجتماع: حضور غیرفعال در صحنهی اجتماع و رویارویی با انواع ناهنجاریها و معضلات نیز میتواند روحیه پرخاشگری و گستاخی را در زنان پدید آورد.
8. ترس و ناامنی: احساس ناامنی و اضطراب نسبت به محیط خارج از خانه میتواند استارت رفتار پرخاشگرانه در زنان باشد. آزار زنان به صورتهای مختلف کلامی، فیزیکی، نوشتاری و دیداری و یا حتی به صورت مدرن آن یعنی مجازی، در جوامع امروزی به وفور به چشم میخورد و جامعه ما نیز از آن مستثنی نیست.
یکی از پیامدهای طبیعی، ولی زیانبار آزارهای خیابانی، ایجاد احساس بدبینی در زنان نسبت به جنس مرد است. احساس بدبینی گاه به تنفر میانجامد و زن را در موضع پرخاشگری نسبت به جنس مرد قرار داده و در زندگی زناشویی اختلالاتی ایجاد میکند.(6)
9. تبلیغ زندگی مرفه: رسانههای جمعی در ایجاد چنین رفتاری در میان زنان تأثیر بسیاری دارند. رسانهها با تبلیغات کالاهای رنگارنگ، زندگی مرفه را آرمان و هدف مخاطبان ترسیم میکنند، در حالی که این هدف با شغل و درآمد مخاطبان قابل دسترسی نیست، در نتیجه میان اهداف و ابزار مشروع و معقول فاصله ایجاد میشود و این وضعیت در نهایت منجر به خشونت و پرخاشگری میشود.(7)
10. بیقانونی: نادیده گرفتن قوانین و احکام مربوط به زنان باعث سرخوردگی و طغیان در زنان میشود و این نیز به سهم خود یکی دیگر از عوامل پرخاشگری در زنان است.
11. جرایم اجتماعی: شاید بتوان میان گسترش پرخاشگری در بین قشر زنان و جرایم اجتماعی ارتباطی قائل شد. به همان مقدار که جرایم اجتماعی بسط و گسترش مییابند در نوع روحیات و اخلاقیات افراد جامعه نیز دگرگونی ایجاد میشود و زنان در این میان آسیبپذیرترند.
پیامدهای روحیه پرخاشگری در زنان
زنان به دلیل نوع ساختار و طبیعتشان همیشه جویای آرامش و امنیت هستند و شاهد بر مطلب، عدم قدرتطلبی و گرایش به بزهکاری و جرایم اجتماعی در زنان در طول تاریخ است و تنها تعدادی اندک از زنان به این امور گرایش داشته و دارند که در مقایسه با مردان بسیار ناچیز است. اما این مسئله را نباید نادیده گرفت که نقش زنان در محیط خانه و خانواده بسیار پررنگ و حائز اهمیت است و دختر پرخاشگر امروز- مادر پرخاشگر فردا میشود و واضح است که زنان، مادران جامعهاند و میتوانند روحیه پرخاشگری را در نسل بعد تئوریزه کنند.
به جرئت میتوان گفت بخشی از درخواست طلاقها و ناسازگاریها بین زوجین، از پیامدهای افزایش روحیه پرخاشگری زنان است.
- عدم توجه به حقوق و قوانین و نادیده گرفتن تفاوت طبیعی حقوق زن و مرد و ناامنی محیط اجتماع از جمله پیامدهای مهم پرخاشگری زنان است. زن ستیزهجو و خشن، خود را محق و طلبکار میداند. او برای اثبات و آرام کردن خود، ظالم و سرکوبگر میشود و به طبع خود را جسور و همه جا را عرصه حضور خویش میداند، چنین زنی هیچ خط قرمزی را قبول ندارد و امنیت خود را به خطر میاندازد. با نگاهی به اخبار و آمارهای کشورهای غربی، به بحرانی بودن این وضعیت پی میبریم که بین بالا رفتن سن و تأخیر ازدواج با ایجاد روحیه پرخاشگری و ابتلا به بیماریهای روحی و روانی، ارتباطی مستقیم وجود دارد.
همچین تغییر نگاه و نوع رفتار زن و مرد نسبت به هم، در پی دگرگونی ارزشهای اجتماعی و اخلاقی، تناسبات بین زن و مرد را بر هم میزند و به رشد پرخاشگری دامن میزند. باید توجه داشت که زن به مرد و مرد به زن، وابسته است چنانچه عقل و وجدان و نیز عدالت و قانون، هر یک به دیگری وابستهاند و در روند جریان خلقت و ادامه نسل، مرد و زن، هر دو به یکدیگر، وابستهاند و هر دو به یک اندازه، شایسته نام انسانند.(8)
زن و مردی که با خصومت و خودخواهی به یکدیگر نگاه میکنند و بنای زندگی را بر فردیت و خودمحوری گذاشتهاند، در واقع از جایگاه انسانی خود عدول کردهاند.
رشد روحیه پرخاشگری و خشونت در زنان زنگ خطری برای سست شدن بنیان خانوادهها و سردرگمی در نقشها و به هم خوردگی روابط بین زنان و مردان و مهمتر از همه شکلگیری ناهنجاریهای جدید در جامعه است.
پی نوشت ها :
1- www.Iran_newspeper. Com
2- کتاب نقد، فصلنامه انتقادی- فلسفی و فرهنگی، قم، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ش17، 1379، برگرفته از مقاله: زن در نگاه علم، محمد حکیمی، ص 282.
3- شاملو، سعید، بهداشت روانی، تهران، رشد، چ 1، 1374، ص213.
4- هیلگارد، زمینه روانشناختی، ترجمه زیر نظر محمدتقی برانی، تهران، رشد، ج2، چ13، 1378، ص181.
5- کتاب نقد، ش17، مقاله تفاوتهای بیولوژیک زن و مرد «بدن، روان و هوش»، سید هادی حسینی، ص 234.
6- کتاب زن، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان، مهری سویزی، تهران، دبیرخانه شورای فرهنگی زنان، ش 23، 1383، ص 165.
7- همان، ش 18، ص112.
8- کتاب نقد، مقاله: استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن، آسیه فیروزچی، ش 12، ص253.
آموزش سخت افزار (قسمت سوم)
منبع : IRITN
حافظه
با آن که واژه حافظه را می توان برای هر نوع وسیله ذخیره سازی به کار برد، اما بیشتر برای مشخص نمودن حافظه های سریع با قابلیت ذخیره سازی موقت استفاده می شود. زمانی که پردازنده مجبور باشد برای بازیابی اطلاعات به طور دائم از هارد استفاده نماید طبیعتاً سرعت عملیات آن کند خواهد شد.
به طورکل از حافظه های متعددی به منظور نگهداری موقت اطلاعات استفاده می شود. زمانی که در حافظه های دائمی مانند هارد اطلاعاتی موجود باشد که پردازنده بخواهد از آنها استفاده نماید باید اطلاعات فوق از طریق حافظه RAM در اختیار پردازنده قرار گیرد و سپس اطلاعات مورد نیاز خود را در حافظه Cache و دستور العمل های خاص عملیاتی را در ریجیسترها ذخیره کند. همان طور که می دانید تمام عناصر سخت افزاری و نرم افزاری با یکدیگر کار می کنند و از زمانی که سیستم روشن می شود و تا زمانی که خاموش می شود، پردازنده به صورت دائم و پیوسته از حافظه استفاده می کند.
حافظه رایانه بر اساس نوع آن از تعدادی خازن و ترانزیستور که در چند آی سی(IC) قرار گرفته، تشکیل شده است. برای ذخیره اطلاعات در حافظه، بعضی از ترانزیستورها در حالت قطع و برخی در حالت وصل قرار می گیرند. خازن ها نیز در حالت شارژ و دشارژ قرار می گیرند. در رایانه از چندین نوع حافظه استفاده می شود:
*Random Access Memory- RAM این نوع حافظه برای ذخیره سازی موقت اطلاعات رایانه در حالت کار با سیستم به کار می رود.
* Read Only Memory ROM این نوع حافظه، حافظه دائم است و از آن برای ذخیره سازی اطلاعات مهم استفاده می شود.
* Caching نوعی حافظه است که برای ذخیره اطلاعاتی که دارای فرکانس بازیابی بالا می باشند استفاده می شود.
* Basc Input/ Output System- BIOS این حافظه یک نوع حافظه ROM می باشد که از اطلاعات آن جهت هر بار راه اندازی سیستم استفاده می شود.
* Virtual Mem این حافظه در زمان نیاز عملیات جایگزینی را در حافظه RAM انجام می دهد. در واقع فضایی بر روی هاردیسک می باشد که از آن برای ذخیره سازی موقت اطلاعات استفاده می شود.
ادامه مطلب.../b>/strong>
آموزش سخت افزار (قسمت چهارم)
منبع : IRITN
کارت گرافیکی
برای اینکه بتوان در صفحه نمایش رایانه ، تصویرهای مربوط به داده ها و اطلاعات را مشاهده نمود باید ارتباطی بین مادربرد و نمایشگر برقرار شود ، به همین دلیل کارت گرافیکی در یکی از شکاف های توسعه مادربرد قرار می گیرد و یا یک کابل به مادربرد وصل می شود و نمایش اطلاعات بر روی صفحه را کنترل می کند.
کارت گرافیکی در رایانه دارای جایگاه خاصی است. در بیشتر رایانه ها ، کارت گرافیکی اطلاعات دیجیتال را برای نمایش توسط نمایشگر به اطلاعات آنالوگ تبدیل می نمایند. در واقع نقاط تشکیل دهنده تصویر بر روی نمایشگر پیکسل نام دارند. هر پیکسل یک رنگ را نمایش می دهد. در نمایشگرهای مکینتاش هر پیکسل دارای دو رنگ است (سفید و سیاه). در بعضی نمایشگر های امروزی هر پیکسل دارای ??? رنگ است. در بیشتر صفحات نمایشگر ، پیکسل ها به صورت تمام رنگ (True Color) هستند و دارای ??/? میلیون حالت مختلفند.
کارت گرافیکی یک برد مدار چاپی به همراه حافظه و یک پردازنده اختصاصی است. پردازنده محاسبات مورد نیاز گرافیکی را انجام می دهد.
کارت های گرافیکی با نامهای زیر شناخته می شوند: کارت ویدیویی،کنترل گر گرافیکی یا ویدیویی، آداپتور گرافیکی یا ویدیویی، شتاب دهنده گرافیکی یا ویدیویی.
کارت گرافیکی از سه بخش اساسی تشکیل می شود:
حافظه:یکی از مهمترین اجزای کارت گرافیکی است.حافظه رنگ مربوط به هر پیکسل را نگهداری می کند.
در ساده ترین حالت (دو پیکسل سیاه و سفید) به یک بیت برای ذخیره سازی رنگ هر پیکسل نیاز می باشد. با توجه به اینکه هر بایت شامل هشت بیت است ، نیاز به هشتاد بایت برای ذخیره سازی رنگ مربوط به پیکسل های موجود در یک سطر در روی صفحه نمایشگر و ????? بایت حافظه به منظور نگهداری تمام پیکسل های قابل مشاهده بر روی نمایشگر خواهد بود.
ادامه مطلب.../b>/strong>
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.