اضطراب
همة انسانها اضطراب را در زندگی خود تجربه میکنند و طبیعی است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهای تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امری غیرعادی است.اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیکی است. بهطور کلی اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند حس جسمی مانند احساس خالی شدن سر دل، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادی مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
علایم اضطراب:
عصبی بودن، آرام و قرار نداشتن
ـ تنش
ـ احساس خستگی
ـ سرگیجه
ـ تکرر ادرار
ـ طپش قلب
ـ بیحالی
ـ تنگی نفس
ـ تعریق
ـ لرزش
ـ نگرانی و دلهره
ـ بیخوابی
ـ اشکال در تمرکز حواس
ـ گوش به زنگ بودن
بسیاری از کودکان هنگام قرارگیری در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و بهطور خجالتآوری به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» میشوند.معمولاً والدین میتوانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضی از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمیپذیرند. بهمنظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله کافی داشت بهطوریکه آنها احساس اعتماد به نفس کافی جهت مقابله با مسائلی که به نظرشان مشکل می آید، راکسب کنند.بسیاری از والدین از این احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزی که آنان به مشکلی برخورد میکنند مثل روز رفتن به مدرسه و … منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته میباشد. اغلب ترکیبی از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشی از شرم و خجالت زمینة بسیاری از اضطراب کودکان را تشکیل میدهد.بسیاری از شکایتهای کودکان در دوران ابتدائی مدرسه همچون درد معده یا سوزش سر دل و یا دردهای پراکنده دیگر، ناشی از وجود یک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانی در پدر و مادر میتواند از علل آن باشد که این نگرانی مستقیماً به کودک انتقال یافته و با این شکایات بروز می کند.شایعترین اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
ـاضطراب جدایی
Separation Anxietyـ اضطراب امتحان
Exam Anxietyـ ترس از مدرسه (School Phobia)
اضطراب اجتماعی Social Anxiety
عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آن:سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی می شود : تغییرات جسمانی از قبیل نگرانی از دیررسی بلوغ به خصوص در پسرها، نگرانی از زود رسی بلوغ به خصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغییر جسمانی و رنج ناشی از عدم پذیرش تغییرات جسمانی، عدم پذیرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غیر منطقی بودن، نداشتن مهارتهای لازم برای زندگی، تمایلات جنسی و آشفتگی در نقش. در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند: عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آن :
سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی می شود : تغییرات جسمانی از قبیل نگرانی از دیررسی بلوغ به خصوص در پسرها، نگرانی از زود رسی بلوغ به خصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغییر جسمانی و رنج ناشی از عدم پذیرش تغییرات جسمانی، عدم پذیرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غیر منطقی بودن، نداشتن مهارتهای لازم برای زندگی، تمایلات جنسی و آشفتگی در نقش. در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند:
نحوه رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی:
تغییرات ناشی از دوران بلوغ را نوجوان بتدریج می پذیرد. علت اصلی نگرانی در مورد نکات دیگری همچون زودرسی و دیررسی بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغییرات جسمانی، عدم آگاهی، آگاهی ناقص یا محدود و یا اطلاعات نادرست نوجوان در زمینه های مختلف بلوغ و تغییرات جسمانی ناشی از آن است، که بهترین راه پیشگیری نیز فراهم آوردن آگاهی و بینش دقیق، صحیح و به موقع است. والدین باید قبل از پیدایش علایم ثانویه بلوغ فرد را بطور مناسب و با مراعات شئون اخلاقی، در جریان مسائلی از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پیدایش بلوغ و تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند. والدین و مربیان با فراهم آوردن جوی آزاد و سالم باید این امکان را به نوجوان بدهد که سوالات، افکار، احساسات و احیاناً نگرانیهای خود را صادقانه مطرح و جوابهای مناسب دریافت کند و نباید بگذارند تا نوجوانان برای یافتن پاسخ سوالات خود کسانی که صلاحیت ندارند از جمله همسالان مراجعه و دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردی که نوجوان نمی تواند مسائل را حضوری با والدین مطرح کند، باید مربیان و اولیای مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمایی کنند و با ارائه کتابهای مناسب و بحثهای مفید، زمینه بدست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان :
نتایج پژوهشی نشان داده است که ناامنی، وابستگی شدید و ناسالم نوجوان به والدین، ناتوانی یا نداشتن مهارتهای لازم در برقرار کردن روابط عاطفی، اجتماعی و اخلاقی سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذیرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسیاری از نوجوانان می شود. برای اینکه نوجوانی که تجربه های ذکر شده را نداشته است دچار اضطراب شدید نشود و یا اضطراب او ادامه پیدا نکند اقدامات زیر مفید است :
• والدین باید گرایش فرزند خود به همسالان را بدرستی درک کنند، زیرا این یک نیاز طبیعی است که بخواهد مورد توجه و حمایت همسالان قرار گیرد.
• والدین با نوجوان در مورد گزینش دوست توافق نمایند تا دچار تعارض نشود و پنهان کاری نیز نکند.
• باید سعی کنند به طور منطقی با نوجوان روبرو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوی ملایم و استدلال، او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرتها کنند.
•والدین و مربیان برای دوستان نوجوان باید اعتبار و احترام قایل باشند.
•والدین و مربیان و… باید در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصیت نوجوان را حفظ کنند.
رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن:
یکی از عمومی ترین نیازهای نوجوان کسب استقلال از افراد خانواده و دیگران است. مطالعات نشان داده که اضطراب در کسانی بیشتر دیده می شود که دچار ناامنی شدید، عدم اعتماد به نفس، وابستگی ناسالم به والدین بخصوص مادر هستند. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان اضطراب ایجاد می کند. از جمله حالاتی که در زمینه مستقل شدن دیده می شود، تضاد و دوگانگی است، یعنی نوجوان در حالیکه می خواهد و می داند که باید مستقل شود از استقلال نیز می ترسد. برای جلوگیری از این دوگانگی والدین باید وضعیتی فرآهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن اعتماد بنفس، امنیت روانی و جرات تجربه کردن، بتدریج درصدد کسب استقلال برآیند. یکی از دلایل اساسی در اضطراب ناشی از مستقل شدن، عدم آگاهی از وضعیتی است که نوجوان بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد. به نوجوان باید مسئولیت و فرصت داد که در بسیاری از امور مربوط به خود اظهار عقیده کنند و تصمیم بگیرند، ولو اینکه اشتباه کنند. و نباید نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبیه یا تحقیر قرار داد بلکه باید به آنها این فلسفه را آموخت که زندگی سراسر تلاش و مبارزه است و آنها می توانند از خطاهای خود درسهای مفید بیاموزند. در نیاز نوجوانان به کسب استقلال تفاوتهای فردی وجود دارد به همین دلیل نباید آنها را مقایسه ملامت آمیز کرد زیرا گاهی باعث دلسردی، احساس نا امنی و اضطراب می شود.
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه:
یکی از خصوصیات بعضی از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است که گاه بصورت پرخاشگری کلامی یا غیر کلامی بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسیاری از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن میزان مقاومت و تحمل کودک در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای کودک، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر این اقدامات بموقع انجام نشود باید در زمان حال امکاناتی فراهم آوریم که نوجوان کمتر پرخاشگری کند و با اضطراب کمتری روبه رو شود. توصیه های زیر در این زمینه مفید است:
•والدین و دیگران باید تا حد ممکن از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی خودداری کنند.
• از ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان به کسب آزادی و استقلال است خود داری کرد.
• با تقویت روحیه نوجوان بخصوص تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، باید روشهای مناسب مواجهه با ناکامی را به او آموخت.
• به نوجوان باید آموخت که در مقابله با خشم به جای اینکه بدون تفکر خشمی کنترل نشده ابراز دارند منطقی برخورد کنند و بدون توهین و تحقیر به دیگران ابراز وجود کنند و عواطف خود را بیان کنند.
• باید به او فهماند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود اوست.
•در برابر پرخاشگری نوجوان نباید از تنبیه یا تحقیر استفاده کرد، زیرا این رفتارها خود باعث تشدید پرخاشگری می شوند بهتر
است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها باید به نوجوان فهماند که بی اعتنایی ظاهری به پرخاشگری او حمل بر تائید یا قبول آن نیست.
اضطراب انواع مختلف و متنوعی دارد که هر فردی ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:
1ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder):
ترکیبی از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:طپش قلب، تنگی نفس، اسهال، بیاشتهایی، سستی، سرگیجه، تعریق، بیخوابی، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگی گلو، نگرانی نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعی وجود ندارد.
2ـ اختلال هراس (Panic Disorder):
این افراد دچار حملات اضطرابی پیشبینی نشدهای میشوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتی چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال میترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بیاختیار دست به کارهایی بزنند و یا علائم روانی ـ حسی غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال
3-اضطراب فراگیر :
.ـ ترسهای اختصاصی یا ساده (Simple Phobia)شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقی است که طی آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهای خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندی، جراحت، خون و مرگ اجتناب میکند. در این موارد خود فرد متوجه افراطی و غیرمنطقی بودن ترس خویش است.
4ـ ترس از مکانهای باز (Agorophobia):
افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهای ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضای باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع میکنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانی شروع میشود و معمولاً این افراد تجربة اضطراب جدایی را در دوران کودکی داشتهاند.
5ـ ترسهای اجتماعی (Social Phobia):
این نوع ترس از اواخر دوران کودکی یا اوائل نوجوانی شروع میشود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمساری میکنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن میترسند.
6ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder):
عبارت است از وسواس شدن افکار یا اعمال غیر ارادی، تکراری و غیرمنطقی که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار میکند. این بیماری میتواند بهصورت وسواس فکری، وسواس عملی و یا وسواس فکری و عملی توا?م با هم باشد.در وسواس فکری، فرد نمیتواند فکری را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگری یا جنسی)، یعنی یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد. در وسواس عملی فرد برای اجرای تکراری عملی خاص یا سلسله اعمالی خاص احساس اجبار میکند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسی موجب افزایش اضطراب شخص میگردد درحالیکه عمل وسواسی اضطراب شخص را کاهش میدهد.
7ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder):
این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده میشد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانی که شدت آن میتواند برای هرکس آسیبرسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعی مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید.اضطراب میتواند ناشی از یک وضعیت روحیـاجتماعی، فیزیکی، زیستشناختی، اختلالات طبی، اثرات جانبی داروها و یا ترکیبی از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعهای از این عوامل تشخیص و راهنمایی کند.
اضطراب
اضطراب میتواند ناشی از یک وضعیت روحیـاجتماعی، فیزیکی، زیستشناختی، اختلالات طبی، اثرات جانبی داروها و یا ترکیبی از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعهای از این عوامل تشخیص و راهنمایی کند.
فاکتورهای روانی ـ اجتماعی:
حالات درونی فرد و انگیزههای ناخودآگاه
ـ ناتوانی فرد در مقابله با فشارهای محیطی مانند کار، ازدواج و مبادلات بازرگانی
ـ احساس جدایی یا طرد شدن
ـ احساس فقدان یا از دست دادن حمایتهای عاطفی مثل مرگ همسرـ تغییرات ناگهانی محیطی یا حوادث غیرمنتظره و خطرناک از قبیل:
? حوادث طبیعی مثل زلزله
? استرس ناشی از یک بیماری طبی
? استرس ناشی از داروها
? استرس ناشی از مصرف مواد مخدر مثل کوکایین
ـ یادگیری در منزل و محیط مثل یادگیری اضطرابها و ترسهای والدین
ـ افکار و عقاید غیرمنطقی، غلط و اغراقآمیز در مورد خطرات موجود در موقعیتها مثل
اضطراب امتحان که همراه با افکار و عقاید غلوآمیز میباشد.
عوامل جسمانی و زیستشناختی:
ژنتیک اضطراب اغلب از زمان کودکی و طفولیت شروع میشود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکی برخوردار است. مطالعات در این زمینه روی دو قلوهایی که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابی به شدت در فرزندان دوقلوی والدین مصطرب، حتی آنانکه در محیطهای مختلف بزرگ شدهاند، بیشتر است. در این زمینه ژنهای مخصوصی که واسطههای شیمیایی مجزایی را تولید میکنند شناخته شده است.ـ فعل و انفعالات شیمیای مغز.
علل طبی و اثرات داروها:
نواع و اقسام بیماریهای طبی میتوانند علائمی شبیه علائم اختلالات اضطرابی ایجاد کنند.ـ اثرات مصرف داروهای روانگردان و مواد مخدرـ پرکاری تیروئید، کمکاری تیروئید و کمبود ویتامین ب12ـ وجود غدهای در غدة فوق کلیوی بهنام فئوکروموستیوم، هورمون اپینفرین (Epinephrin) تولید میکنند که میتواند موجب علائم اضطرابی بهصورت حملهای شود.ـ برخی ضایعههای مغزی علائمی ایجاد میکنند که شبیه علائم اختلال وسواس عملی است.ـ بینظیمهای قلبی علائم جسمی اختلال هراس (پانیک) را ایجاد میکند.ـ کمبود قند خون (هیپوگلسیمی) میتواند علائمی شبیه علائم اختلال اضطرابی تولید کند.ـ و بسیاری موارد دیگر.
***ارتباط اضطراب با بیماریهای دیگر
اضطراب و کاهش قند خون:
کاهش قند خون در هر شرایطی با علائم اضطراب هماهنگی کامل دارد. یعنی در هر اضطراب قند خون کاهش پیدا میکند و این مطلبی است که تحقیقات جدید را بهسوی خود منعطف کرده است.این واقعیت ما را به این مهم راهنمایی می کند که شاید با کنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد کاهش داد.در بعضی از موارد اضطراب بدون نیاز به درگیری پزشک در این ماجرا میتواند درمان گردد. این موارد اضطراب طبیعی نام دارند که طی آن اضطراب به خوبی توسط بیمار کنترل شده و برطرف میشود مثل ترس ناشی از امتحان نهایی و یا ترس ناشی از مصاحبه. در چنین شرایطی استرس میتواند توسط اعمال و روشهای زیر تحت کنترل درآید:ـ صحبت با شخص مورد اعتمادـ روشهای ایجاد تمرکزـ حمام گرفتن طولانیـ استراحت در یک اتاق تاریک.
ـ ورزشهای تنفس عمیق
درمان دارویی
در گذشته داروهایی از خانوادة بنزودیازپانها مانند دیازپام (والیوم)، آلپرازولام (زانکس)، لورازپام (آتیوان) و باسپیرون در درمان اختلالات اضطرابی مورد استفاده قرار میگرفت.در حال حاضر استفاده از داروهای ضدافسردگی مانندSertaline (Zoloft)، Paroxctine (Paxil)، Fluxetin (Prozac) و Venlafaxineکاربرد بیشتری دارد.تجویز داروهای ضد اضطراب یک پدیده مشخص در تمام دنیا است. تخمین زده میشود که بین 10 تا 20% از مردم در نیمکره غربی تقریباً بهطور مرتب از این داروها استفاده میکنند. طبق اظهار نظر رسمی FDA(سازمان غذا و دارویی آمریکا) در سال 1978، ده میلیون آمریکایی از داروهای دسته بنزودیازپینها استفاده میکردهاند.عدهای معتقدند که این آرامبخشها روش مؤثر و کم هزینهای در مقایسه با سایر طرق درمانی است. عدهای نیز بر اثرات مؤثر درمانهای غیردارویی تأکید دارند.
درمان غیردارویی
درمان غیردارویی شامل تکنیکهای متعددی میباشد. در تمام این روشها به بیمار آموزشهای کلاسیک کسب آرامش یاد داده میشود و بدینوسیله بدن خود به مقابلة مؤثر و مستقیم با عوامل تنشزا برمی خیزد.ـ تنآرامی یا آرامسازی (Relaxationـ تنآرامی یا آرامسازی ()ـ مواجهسازی (exposure)ـ غرقهسازی (Flooding)ـ حساسیتزدایی((Desensitizationـ سرمشقدهی (Modeling)ـ توقف فکر (Thought Stopping) ـ و موارد دیگر.
اضطراب چیست
همه انسانها اضطراب را در زندگی خود تجربه میکنند و طبیعی است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهای تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امری غیرعادی است.
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیکی است. بهطور کلی اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند حس جسمی مانند احساس خالی شدن سر دل، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.
بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادی مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
علائم و نشانه های اضطراب
ـ عصبی بودن، آرام و قرار نداشتن
ـ تنش
ـ احساس خستگی
ـ سرگیجه
ـ تکرر ادرار
ـ طپش قلب
ـ بیحالی
ـ تنگی نفس
ـ تعریق
ـ لرزش
ـ نگرانی و دلهره
ـ بیخوابی
ـ اشکال در تمرکز حواس
ـ گوش به زنگ بودن
اضطراب در کودکان و نوجوانان
بسیاری از کودکان هنگام قرارگیری در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و بهطور خجالتآوری به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» میشوند.
معمولاً والدین میتوانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضی از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمیپذیرند. بهمنظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله کافی داشت بهطوریکه آنها احساس اعتماد به نفس کافی جهت مقابله با مسائلی که به نظرشان مشکل می آید را کسب کنند.
بسیاری از والدین از این احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزی که آنان به مشکلی برخورد میکنند مثل روز رفتن به مدرسه و ... منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته میباشد. اغلب ترکیبی از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشی از شرم و خجالت زمینه بسیاری از اضطراب کودکان را تشکیل میدهد.
بسیاری از شکایتهای کودکان در دوران ابتدائی مدرسه همچون درد معده یا سوزش سر دل و یا دردهای پراکنده دیگر، ناشی از وجود یک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانی در پدر و مادر میتواند از علل آن باشد که این نگرانی مستقیماً به کودک انتقال یافته و با این شکایات بروز می کند.
شایعترین اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
ـ اضطراب جدایی (Separation Anxiety)
ـ اضطراب امتحان (Exam Anxiety)
ـ اضطراب اجتماعی (Social Anxiety)
ـ ترس از مدرسه (School Phobia)
عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آن
سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی میشود : تغییرات جسمانی از قبیل نگرانی از دیررسی بلوغ بخصوص در پسرها، نگرانی از زود رسی بلوغ بخصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغییر جسمانی و رنج ناشی از عدم پذیرش تغییرات جسمانی، عدم پذیرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غیر منطقی بودن، نداشتن مهارتهای لازم برای زندگی، تمایلات جنسی و آشفتگی در نقش. در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند:
نحوه رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی
تغییرات ناشی از دوران بلوغ را نوجوان بهتدریج میپذیرد. علت اصلی نگرانی در مورد نکات دیگری همچون زودرسی و دیررسی بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغییرات جسمانی، عدم آگاهی، آگاهی ناقص یا محدود و یا اطلاعات نادرست نوجوان در زمینه های مختلف بلوغ و تغییرات جسمانی ناشی از آن است، که بهترین راه پیشگیری نیز فراهم آوردن آگاهی و بینش دقیق، صحیح و به موقع است. والدین باید قبل از پیدایش علایم ثانویه بلوغ فرد را بطور مناسب و با مراعات شئون اخلاقی، در جریان مسائلی از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پیدایش بلوغ و تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند. والدین و مربیان با فراهم آوردن جوی آزاد و سالم باید این امکان را به نوجوان بدهد که سوالات، افکار، احساسات و احیاناً نگرانیهای خود را صادقانه مطرح و جوابهای مناسب دریافت کند و نباید بگذارند تا نوجوانان برای یافتن پاسخ سوالات خود کسانی که صلاحیت ندارند از جمله همسالان مراجعه و دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردی که نوجوان نمی تواند مسائل را حضوری با والدین مطرح کند، باید مربیان و اولیای مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمایی کنند و با ارائه کتابهای مناسب و بحثهای مفید، زمینه بدست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان
نتایج پژوهشی نشان داده است که ناامنی، وابستگی شدید و ناسالم نوجوان به والدین، ناتوانی یا نداشتن مهارتهای لازم در برقرار کردن روابط عاطفی، اجتماعی و اخلاقی سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذیرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسیاری از نوجوانان می شود. برای اینکه نوجوانی که تجربه های ذکر شده را نداشته است دچار اضطراب شدید نشود و یا اضطراب او ادامه پیدا نکند اقدامات زیر مفید است :
والدین باید گرایش فرزند خود به همسالان را بدرستی درک کنند، زیرا این یک نیاز طبیعی است که بخواهد مورد توجه و حمایت همسالان قرار گیرد.
والدین با نوجوان در مورد گزینش دوست توافق نمایند تا دچار تعارض نشود و پنهان کاری نیز نکند.
باید سعی کنند به طور منطقی با نوجوان روبرو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوی ملایم و استدلال، او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرتها کنند.
والدین و مربیان برای دوستان نوجوان باید اعتبار و احترام قایل باشند.
والدین و مربیان و... باید در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصیت نوجوان را حفظ کنند.
رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن
یکی از عمومی ترین نیازهای نوجوان کسب استقلال از افراد خانواده و دیگران است. مطالعات نشان داده که اضطراب در کسانی بیشتر دیده می شود که دچار ناامنی شدید، عدم اعتماد به نفس، وابستگی ناسالم به والدین بخصوص مادر هستند. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان اضطراب ایجاد می کند. از جمله حالاتی که در زمینه مستقل شدن دیده می شود، تضاد و دوگانگی است، یعنی نوجوان در حالیکه می خواهد و می داند که باید مستقل شود از استقلال نیز می ترسد. برای جلوگیری از این دوگانگی والدین باید وضعیتی فراهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن اعتماد بنفس، امنیت روانی و جرات تجربه کردن، بتدریج درصدد کسب استقلال برآیند. یکی از دلایل اساسی در اضطراب ناشی از مستقل شدن، عدم آگاهی از وضعیتی است که نوجوان بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد. به نوجوان باید مسئولیت و فرصت داد که در بسیاری از امور مربوط به خود اظهار عقیده کنند و تصمیم بگیرد، ولو اینکه اشتباه کند و نباید نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبیه یا تحقیر قرار داد بلکه باید به آنها این فلسفه را آموخت که زندگی سراسر تلاش و مبارزه است و آنها می توانند از خطاهای خود درسهای مفید بیاموزند. در نیاز نوجوانان به کسب استقلال تفاوتهای فردی وجود دارد به همین دلیل نباید آنها را مقایسه ملامت آمیز کرد زیرا گاهی باعث دلسردی، احساس نا امنی و اضطراب می شود.
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه
یکی از خصوصیات بعضی از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است که گاه بصورت پرخاشگری کلامی یا غیر کلامی بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسیاری از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن میزان مقاومت و تحمل کودک در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای کودک، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر این اقدامات بموقع انجام نشود باید در زمان حال امکاناتی فراهم آوریم که نوجوان کمتر پرخاشگری کند و با اضطراب کمتری روبه رو شود. توصیه های زیر در این زمینه مفید است:
والدین و دیگران باید تا حد ممکن از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی خودداری کنند.
از ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان به کسب آزادی و استقلال است خود داری کرد.
با تقویت روحیه نوجوان بخصوص تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، باید روشهای مناسب مواجهه با ناکامی را به او آموخت.
به نوجوان باید آموخت که در مقابله با خشم به جای اینکه بدون تفکر خشمی کنترل نشده ابراز دارند منطقی برخورد کنند و بدون توهین و تحقیر به دیگران ابراز وجود کنند و عواطف خود را بیان کنند.
باید به او فهماند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود اوست.
در برابر پرخاشگری نوجوان نباید از تنبیه یا تحقیر استفاده کرد، زیرا این رفتارها خود باعث تشدید پرخاشگری می شوند بهتر است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها باید به نوجوان فهماند که بی اعتنایی ظاهری به پرخاشگری او حمل بر تائید یا قبول آن نیست.
انواع اضطراب
اضطراب انواع مختلف و متنوعی دارد که هر فردی ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:
1ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder)
ترکیبی از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:
طپش قلب، تنگی نفس، اسهال، بیاشتهایی، سستی، سرگیجه، تعریق، بیخوابی، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگی گلو، نگرانی نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعی وجود ندارد.
2ـ اختلال هراس (Panic Disorder)
این افراد دچار حملات اضطرابی پیشبینی نشدهای میشوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتی چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال میترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بیاختیار دست به کارهایی بزنند و یا علائم روانی ـ حسی غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده میگردد.
3ـ ترسهای اختصاصی یا ساده (Simple Phobia)
شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقی است که طی آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهای خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندی، جراحت، خون و مرگ اجتناب میکند. در این موارد خود فرد متوجه افراطی و غیرمنطقی بودن ترس خویش است.
4ـ ترس از مکانهای باز (Agorophobia)
افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهای ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضای باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع میکنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانی شروع میشود و معمولاً این افراد تجربه اضطراب جدایی را در دوران کودکی داشتهاند.
5ـ ترسهای اجتماعی (Social Phobia)
این نوع ترس از اواخر دوران کودکی یا اوائل نوجوانی شروع میشود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمساری میکنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن میترسند.
6ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)
عبارت است از افکار یا اعمال غیر ارادی، تکراری و غیرمنطقی که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار میکند. این بیماری میتواند بهصورت وسواس فکری، وسواس عملی و یا وسواس فکری و عملی توا?م با هم باشد.
در وسواس فکری، فرد نمیتواند فکری را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگری یا جنسی)، یعنی یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.
در وسواس عملی فرد برای اجرای تکراری عملی خاص یا سلسله اعمالی خاص احساس اجبار میکند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسی موجب افزایش اضطراب شخص میگردد درحالیکه عمل وسواسی اضطراب شخص را کاهش میدهد.
7ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)
این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده میشد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانی که شدت آن میتواند برای هرکس آسیبرسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعی مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید.
ارتباط اضطراب با بیماریهای دیگر
اضطراب و کاهش قند خون
کاهش قند خون در هر شرایطی با علائم اضطراب هماهنگی کامل دارد. یعنی در هر اضطراب قند خون کاهش پیدا میکند و این مطلبی است که تحقیقات جدید را بهسوی خود منعطف کرده است.
این واقعیت ما را به این مهم راهنمایی می کند که شاید با کنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد کاهش داد.
علل اضطراب
اضطراب میتواند ناشی از یک وضعیت روحی ـ اجتماعی، فیزیکی، زیستشناختی، اختلالات طبی، اثرات جانبی داروها و یا ترکیبی از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعهای از این عوامل تشخیص دهد.
فاکتورهای روانی ـ اجتماعی
ـ حالات درونی فرد و انگیزههای ناخودآگاه
ـ ناتوانی فرد در مقابله با فشارهای محیطی مانند کار، ازدواج و مبادلات بازرگانی
ـ احساس جدایی یا طرد شدن
ـ احساس فقدان یا از دست دادن حمایتهای عاطفی مثل مرگ همسر
ـ تغییرات ناگهانی محیطی یا حوادث غیرمنتظره و خطرناک از قبیل:
? حوادث طبیعی مثل زلزله
? استرس ناشی از یک بیماری طبی
? استرس ناشی از داروها
? استرس ناشی از مصرف مواد مخدر مثل کوکایین
ـ یادگیری در منزل و محیط مثل یادگیری اضطرابها و ترسهای والدین
ـ افکار و عقاید غیرمنطقی، غلط و اغراقآمیز در مورد خطرات موجود در موقعیتها مثل اضطراب امتحان که همراه با افکار و عقاید غلوآمیز میباشد.
عوامل جسمانی و زیستشناختی
ـ ژنتیک
اضطراب اغلب از زمان کودکی و طفولیت شروع میشود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکی برخوردار است. مطالعات در این زمینه روی دو قلوهایی که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابی به شدت در فرزندان دوقلوی والدین مضطرب، حتی آنانکه در محیطهای مختلف بزرگ شدهاند، بیشتر است. در این زمینه ژنهای مخصوصی که واسطههای شیمیایی مجزایی را تولید میکنند شناخته شده است
.ـ فعل و انفعالات شیمیایی مغز
علل طبی و اثرات داروها
نواع و اقسام بیماریهای طبی میتوانند علائمی شبیه علائم اختلالات اضطرابی ایجاد کنند.
ـ اثرات مصرف داروهای روانگردان و مواد مخدر
ـ پرکاری تیروئید، کمکاری تیروئید و کمبود ویتامین ب12
ـ وجود غدهای در غده فوق کلیوی بهنام فئوکروموستیوم، هورمون اپینفرین (Epinephrin) تولید میکند که میتواند موجب علائم اضطرابی بهصورت حملهای شود.
ـ برخی ضایعههای مغزی علائمی ایجاد میکنند که شبیه علائم اختلال وسواس عملی است.
ـ بینظیمهای قلبی علائم جسمی اختلال هراس (پانیک) را ایجاد میکند.
ـ کمبود قند خون (هیپوگلسیمی) میتواند علائمی شبیه علائم اختلال اضطرابی تولید کند.
درمان اضطراب
در بعضی از موارد اضطراب بدون نیاز به درگیری پزشک در این ماجرا میتواند درمان گردد. این موارد اضطراب طبیعی نام دارند که طی آن اضطراب به خوبی توسط بیمار کنترل شده و برطرف میشود مثل ترس ناشی از امتحان نهایی و یا ترس ناشی از مصاحبه. در چنین شرایطی استرس میتواند توسط اعمال و روشهای زیر تحت کنترل درآید:
ـ صحبت با شخص مورد اعتماد
ـ روشهای ایجاد تمرکز
ـ حمام گرفتن طولانی
ـ استراحت در یک اتاق تاریک
ـ ورزشهای تنفس عمیق
درمان دارویی
در گذشته داروهایی از خانواده بنزودیازپانها مانند دیازپام (والیوم)، آلپرازولام (زانکس)، لورازپام (آتیوان) و باسپیرون در درمان اختلالات اضطرابی مورد استفاده قرار میگرفت.
در حال حاضر استفاده از داروهای ضدافسردگی مانندSertaline (Zoloft)، Paroxctine (Paxil)، Fluxetin (Prozac) و Venlafaxineکاربرد بیشتری دارد.
تجویز داروهای ضد اضطراب یک پدیده مشخص در تمام دنیا است. تخمین زده میشود که بین 10 تا 20% از مردم در نیمکره غربی تقریباً بهطور مرتب از این داروها استفاده میکنند. طبق اظهار نظر رسمی FDA (سازمان غذا و دارویی آمریکا) در سال 1978، ده میلیون آمریکایی از داروهای دسته بنزودیازپینها استفاده میکردهاند.
عدهای معتقدند که این آرامبخشها روش مؤثر و کم هزینهای در مقایسه با سایر طرق درمانی است. عدهای نیز بر اثرات مؤثر درمانهای غیردارویی تأکید دارند.
درمان غیردارویی
درمان غیردارویی شامل تکنیکهای متعددی میباشد. در تمام این روشها به بیمار آموزشهای کلاسیک کسب آرامش یاد داده میشود و بدینوسیله بدن خود به مقابله مؤثر و مستقیم با عوامل تنشزا برمی خیزد.
ـ تنآرامی یا آرامسازی (Relaxation)
ـ مواجهسازی (exposure)
ـ غرقهسازی (Flooding)
ـ حساسیتزدایی((Desensitization
ـ سرمشقدهی (Modeling)
ـ توقف فکر (Thought Stopping) ـ و موارد دیگر
پیشگیری از اضطراب
پیشگیری شامل:
1-رژیم غذایی
رژیم غذایی فاکتور بسیار مهمی است
برای آنکه از تغذیه سالم برخوردار باشید توصیه می شود :
1- متنوع بخورید .
2- مصرف غذاهای پرچرب و یا شیرین را محدود کنید .
3- از مصرف مقادیر زیاد نمک و کافئین پرهیز کنید .
4- ویـتامـینهای A، D، E و K را بیش از مقادیر مجاز مصرف نکنید زیرا بدن این ویتامینها را ذخیره می کند و اگر مقادیر زیادی از آنها در بافتهای بدن تجمع یابند ممکن است اثرات سمی داشته باشد.
5- در روز چندین بار غلات و به اندازه کافی سیب زمینی بخورید.
6- در مورد سبزیجات و میوه اصل پنج بار در روز را فراموش نکنید.
7- روزانه به اندازه کافی لبنیات و حداقل یک بار در هفته ماهی بخورید، گوشت و تخم مرغ به اندازه مصرف کنید.
8- به اندازه بنوشید، مصرف آب در زندگی حیاتی است و باید روزانه 8 لیوان (2 لیتر) آب بنوشید.
9- خوشمزه و سالم بپزید ، با آب کم ، با چربی کم و حرارت کم.
10- آهسته بخورید و لذت ببرید.
11- بطور مرتب خود را وزن کنید و پر تحرک باشید.
12- نمایه توده بدن را با استفاده از فرمول زیر محاسبه و با استاندارد مقایسه کنید:
یعنی اینکه وزن بدن بر حسب کیلو گرم را بر مربع قد بر حسب متر تقسیم نمائید
حال :
- اگر نمایه بدنتان کمتر از 5/18 کیلو گرم باشد کم وزن می باشید.
- اگر نمایه توده بدنتان 5/18 تا 9/24 کیلو گرم باشد وزنتان در محدوده طبیعی است.
- اگر نمایه توده بدنتان 25 تا 9/29 کیلو گرم باشد دچار افزایش وزن می باشید.
- اگر نمایه توده بدنتان بیشتر یا مساوی با 30 کیلو گرم باشد مبتلا به چاقی می باشید.
همیشه سعی نمایید با تغذیه صحیح و فعالیت بدنی، نمایه توده بدن خود را در محدوده طبیعی نگهدارید.
2-ورزش منظم
ورزش کردن خصوصاً ورزش منظم بهگونهای تمام مراحل درمان اضطراب را تحت تأثیر قرار میدهد. هنگامی که علت اضطراب مشخص شود و یک برنامه درمانی مشخص تدوین گردد، بهراحتی درمانپذیر بوده و سریعاً شخص به زندگی عادی بر میگردد ولی در صورت فقدان علت تشخیص، احساس اضطراب در یک پریود طولانی شخص را آزار داده و از فعالیتهای اجتماعی دور میسازد. پژوهشگران دریافتهاند که پیادهروی تند و سریع به مدت 40 دقیقه میزان اضطراب را بهطور متوسط تا 14 درصد کاهش میدهد.
3-مدیتیشن ( Meditation)
4ـ اجتماعی باشید.
هنگامی که تحت فشار روانی هستیم غالباً بهطور غریزی تمایل پیدا میکنیم که خود را از صحنه عمل کنار کشیده و به گوشهای پناه ببریم. کاری بدتر از این وجود ندارد؟!!! گوشهگیری به تشدید استرس کمک میکند. در این زمان باید سعی کنیم که با دوستان خود ارتباط بیشتری داشته باشیم.
باید ترتیبی دهیم که عدهای بچه کوچک کنار ما باشند، کودکان میدانند که چگونه مارا مجبور به خنده کنند تا نگرانیمان را از یاد ببریم.
5ـ هیجانات سرکوب شده خود را روی کاغذ بیاورید.
متخصصان معتقدند که نوشتن ساده هیجانات بر روی کاغذ موجب تسکین روحی و روانی شخص میشود. نوشتن احساساتتان در دفترچه کمک میکند تا فشار روانی ناشی از رویدادهایی مثل از دست دادن شغل، رنج بردن از مشکلات زناشوئی و ... را تسکین دهد.
6ـ بخندید و شوخطبع باشید.
مطالعات زیادی نشان داده که خنده میتواند یکی از سالمترین پادزهرهای فشار روانی باشد.
هنگامی که میخندیم یا حتی طبق برخی تحقیقات موقعی که ما لبخند میزنیم جریان خون به مغز افزایش مییابد و موادی بنام اندروفین (هورمانهای ضد دردی که در شخص احساس خوش و سلامت ایجاد میکند) در مغز آزاد میشود و سطح هورمونهای استرسزا را در خون پایین میآورد.
7ـ ذهن خود را متمرکز زمان حال کنید.
اگر بتوانید ذهن خود را چنان پرورش دهید که امیدها و آمال خود را به کناری نهاده و موقع مناسب و مقتضی به سراغ تک تک آنان بروید،به آرامش ذهنی دست خواهید یافت.
جادهای که به آرامش ذهنی منتهی میگردد از راهی موسوم به توجه میگذرد.این توجه به خود در هنگام عمل کردن به کارهای ساده نظیر ظرف شستن و ... باعث میشود که به هیچ وجه بی هدف و سرگردان همچون بطری بر امواج دریا شناور نشویم.
8ـ گوش دادن به موسیقی ملایم
برخی مطالعات اخیر نشان داده است که موسیقی آرام باعث آهسته کردن ضربان قلب و افزایش آندروفینها و کاهش اضطراب میشود. در این مورد میتوانید بخش شنیدنیهای سایت را ببینید.
9ـ افزایش اعتماد به نفس
با داشتن اعتماد به نفس بالا حداکثر استفاده را از تواناییهای خود در مواجهه با استرس خواهید برد و درنتیجه کمتر دچار مشکل میشوید.
اما افرادی با اعتماد به نفس پایین نه تنها از شیوه مناسبی جهت مقابله استفاده نمیکنند بلکه آسیب بیشتری نیز به آنان وارد میشود.
10ـ حمایت اجتماعی
وجود حمایت اجتماعی در زندگی هر فرد سبب میشود که در مقابل بحرانهای زندگی همانند سپر از وی دفاع کند. به همین دلیل ما باید شبکه? اجتماعی و روابط اجتماعی خود را گسترش دهیم تا بتوانیم به آنها تکیه کنیم و فکر کنیم که افرادی هستند که ما را دوست بدارند و ما نیز آنها را دوست بداریم.
با کسب حمایت اجتماعی در سطح بالاتر، احساس امنیت و اعتماد به خود افزایش مییابد و در مقابل استرس و فشار روانی کمتر آسیب میبینیم.
11ـ آمادگی برای موقعیتهای تنشزا
باید یاد گرفت که در شرایط استرسزا فکر خود را از ترس و نگرانی دور کرد و در جهت مفید قرار داد. مثلاً باید به کاری که در حال انجام است تمرکز نمود و به زمینههای اضطرابزای آن فکر نکرد.
مثلاً بازیکنان فوتبال به جای فکر کردن به اینکه زیر نظر عده زیادی از تماشاگران هستند به فعالیت و نقش خود در هنگام بازی متمرکز شوند.
12ـ کسب اطلاعات در مورد موقعیت
عدم اطلاع از موقعیت فشارآور سبب استرس و اضطراب بالاتری در افراد میگردد بنابراین کسب آگاهی و اطلاعات در مورد موقعیتها و مواردی که مواجه خواهند شد سبب میشود که از پیامد موقعیت مطلع شده و کمتر دچار نگرانی و دلواپسی شوند.
مثلاً اگر بیماران قبل از عمل جراحی آگاهی یابند که عمل چگونه انجام خواهد شد و میزان درد پس از عمل را بدانند و سیر بهبودی برایشان روشن شود، کمتر دچار اضطراب میگردند.
13ـ تنآرامی (Relaxation)
طی آن عضلات بدن برای مدتی کوتاه بهطور ارادی منقبض گردیده و سپس به حالت آرامش برمیگردند. این کار طی مراحل و سلسله مراتبی انجام میگیرد. با این روش که به تنهایی و یا همراه با تکنیکهای دیگر بهکار میرود نشانههای اضطراب کاهش مییابد.
14ـ راهحلهای دیگر
راههای دیگری که میتوانید در چنین موقعیتی انجام دهید مورد توجه قرار داده و آنها را بیازمایید و مناسبترین راه را انتخاب نموده و استفاده نمایید.
? اجتناب از موقعیتهای تنشزا و مشارکت کمتر در موقعیتهای ناراحتکننده و استرسزا نه تنها سبب کاهش اضطراب میشود بلکه باید سعی شود که در محیط خانوادگی و ارتباطهای بین فردی آرامش برقرار باشد.
? خودت باش. سعی کنید در موقعیتهای فشارزا طبیعی رفتار نمایید و از نقش بازی کردن پرهیز نمایید.
? انتظارات، ترسها، مهارتها و امیدهایتان را بشناسید. لازم به ذکر است که یک برنامه دارویی مناسب و قابل دسترس و یا انجام درمانهای غیردارویی و البته ترکیب آن دو، بهترین نوع درمان میباشد.
چگونه خودم را به مطالعه علاقهمند کنم؟!
66 نکته درباره مطالعه
در فصل تابستان فرصتهای تازهای برای مطالعه و تفکر مهیا میشود و همزمان با گشایش اوقات فراغت، در دستان پرنشاط و پرانرژی جوانان کتاب و نشریه جای تازهای باز میکند . به قول آدریل جانسون، مطالعه خواه مفید و خواه مضر یکی از موضوعات بسیار وسیع برای فعالیت است . درسهایی که میتوان از آن آموخت هیچ گاه پایان نمیپذیرد و به عبارتی همیشه میتوان چیزی راجع به آن گفت .
از این رهگذر گلگشت این شماره قصد دارد از دریای بیانتهای مطالعه نکاتی نغز و آموزنده به خوانندگان کتابخوان پرسمان هدیه کند و چند نکته کلیدی و مشکل گشا را ارمغان تعطیلات تابستانی جوانان سازد .
مطالعه و کتابخوانی کاری بسیار حساس و مهم است . جانسون در کتاب «هنر کتاب خواندن» میگوید: «کتب میتوانند در شمار دوستان ما در آیند . ما میتوانیم به جست و جوی آنها برویم تا ما را به خودمان بشناسانند . اما این توانایی را نیز دارند که در ما تاثیر کنند و درهای زندگی را به روی ما بگشایند یا ببندند . میتوانند ما را در پناه خود گیرند یا از میان بردارند . از ما پشتیبانی کنند یا منکوبمان سازند . کتابها چون زبانند که بهترین و در عین حال بدترین چیزها است» .
8 نکته در ارزش مطالعه:
1 . حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: یک ساعت تفکر از شصتسال عبادت برتر است .
2 . کاردیل میگوید: آنچه را میتوان بعد از بیستسال تجربه آموخت، مطالعه صحیح در یک ساعتبه ما میآموزد .
3 . دکتر مانفرد وسپل در کتاب «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟» به نکته بسیار زیبایی در ارزش مطالعه اشاره میکند . یادگیری، آموزش، رشد و تکامل شخصیتحتی در جوامع مدرن، با خواندن و نوشتن مرتبط است . در سدههای اخیر که وسائل صوتی - تصویری پیشرفته و وسائل الکترونیکی مانند کامپیوتر و امکاناتی چون اینترنت و . . . یک حرکت دسته جمعی را برای قبضه نمودن جهان آغاز کردند، برخی از متخصصان، خبر از پایان دوره کتاب و کتابخوانی دادند . اما چه در مورد بزرگسالان و چه در مورد کودکان، با وجود افزایش توجه به وسایل ارتباط جمعی مذکور، میزان مطالعه عمومی کاهش نیافته است . این نکته بسیار قابل تاملی است .
4 . بارباراکینگ میگوید: نباید مطالعه روزانه را ترک کنیم; زیرا بدین وسیله میتوانیم از میان ازدحام شتاب آلود زندگی روزمره، لحظهای آرامش به دست آوریم .
5 . شکسپیر: کتاب بزرگترین اختراع بشر است .
6 . ریچارد استیل: مطالعه همان اثری را در وجود آدمی میگذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد میکند .
7 . مونتسکیو: مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعات سلامتبار به ساعات لذتبخش .
8 . همو میگوید: کتاب عمر دوباره است که میتوان با مقداری پول تجربه تمام عمر بزرگترین عقلای عالم را تصرف کرد .
9 نکته در مکان مطالعه:
دکتر فیل ریس در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» و دکتر عین الله خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» آوردهاند:
1 . برخی افراد ترجیح میدهند در سکوت مطالعه کنند و برخی در سروصدا . بعضی صندلی راحتی را میپسندند و بعضی دراز کشیدن یا نشستن رسمی را . اصلا وسواس به خرج ندهید و در هر حالتی که راحتتر هستید مطالعه خود را آغاز کنید .
2 . اگر مکان مطالعه شما کمی آشفته و به هم ریخته است مرتب کردن آن را به نیم ساعت پس از مطالعه موکول کنید; چرا که در این صورت در حین مرتب کردن اتاق به مطالبی که مطالعه کردهاید فکر خواهید کرد و زمان مفیدی را از دست نخواهید داد .
3 . گاهی اوقات از مکانهای استثنایی و هیجانانگیز استفاده کنید تا مطلبی که مطالعه میکنید همراه آن خاطره در ذهن شما ماندگار شود; مثلا در یک شب بارانی با یک چتر و یک چراغ قوه زیر باران روید و مطلب را مطالعه کنید و یا در یک مکان تاریخی و قدیمی به تفکر و مطالعه در مورد مطلب مورد علاقه خود بپردازید .
4 . اگر امکان داشته باشد موضوع مورد مطالعه شما با مکانی که انتخاب میکنید هماهنگی و سنخیت داشته باشد، به افزایش بهرهوری شما کمک بسیار میکند . این هماهنگی همچنین شامل وجود ابزار و لوازم مورد نیاز نیز میشود .
5 . قبل از انتخاب محل مطالعه خود، چند خصوصیت عمده و ایدهآل برای مکان مطالعه در ذهن خود لیست کنید تا راحتتر بتوانید آن را بیابید .
6 . در مکان مطالعه شما راهی برای خیره شدن به دور دست وجود داشته باشد; چرا که توقف در مطالعه و چشم دوختن به بینهایت در افزایش کارآیی مطالعه بسیار سودمند است . حداقل گاه گاهی به سقف اتاق خیره شوید!
7 . هیچگاه مطالعه خود را به حضور در مکان خاصی مشروط نکنید; زیرا در این صورت بهانهای مییابید که در سایر مکانها از مطالعه بگریزید . به یاد داشته باشید که در حقیقت «مکان مطالعه جایی است که شما هستید» .
8 . دقت کنید میزان نور، دمای محیط، فرم صندلی و سایر شرایط در مکان مطالعه شما به گونهای نباشد که شما را خواب آلوده کند .
9 . تهویه خوب و هوای پراکسیژن در مکان مطالعه شرطی حیاتی است .
10 نکته در روش مطالعه:
1 . به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمیتوان از خواص مادرزادی دانست . برای قرائت، بدون شک پرورش خاصی لازم است .
2 . بهترین روش کتابخوانی در مجموع روشی است که خواننده در این کار بتواند زیباییهای چیزی را که میخواند دریابد و به هنگام لزوم معایب آنها را بفهمد و این البته از راه پرورش و ممارستحاصل میگردد .
3 . در معانی کلماتی که برای نخستین بار به آنها بر میخورید دقت کنید . بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب آن معانی را برای ما کشف میکند . همان زمان بهترین وقتبرای رفتن به سراغ فرهنگ لغت است .
4 . امیل فاگه، نویسنده فرانسوی، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم . استقامت لجاجت نیستبلکه نوعی بردباری است که ذوق ما را میپرورد و درک ما را عمیق میکند .
5 . مون تنی، دانشمند شهیر فرانسوی، در باره انتخاب کتاب و روش کتابخوانی نظرهایی بسیار بدیع و زیبا دارد . یکی از این عقاید آن است که برای وصول به عمق معنای یک کتاب خوب باید آن را دوبار بخوانیم و با آن تماس دائمی داشته باشیم . یک اثر پربها ما را مدتها سعادتمند میسازد . نمیتوانیم با یک بار خواندن به این درجه از خوشبختی برسیم; هر چند در این یکبار دقت فوق العاده به کار بریم .
6 . همچنین وی معتقد است، اگر بخواهیم از کتابی که خواندهایم نظر صائبی پیدا کنیم باید راجع به آن گفت و گو کنیم . کتب خوب باب گفتوگوهای پرثمر را به روی ما میگشایند . این همان چیزی است که ما آن را مباحثه مینامیم .
7 . در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» آمده است که یکی از روشهای خوب مطالعه استفاده از یادداشتبرداری است . فقط توجه کنید که به جای یادداشت، رونویسی نکنید! طرحهای گوناگون بریزید . نکات مهم یادداشت را برجستهتر بنویسید . اگر مطلبی را درک نمیکنید، به صورت سؤال یادداشتبردارید .
8 . در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» پیشنهاد شده است هنگام مطالعه ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتدای مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید . سپس عنوانها و فهرست اجمالی کتاب را مطالعه کنید سپس چند سطر از ابتدای هر عنوان را مطالعه کنید; زیرا مهمترین مطالب معمولا در همین خطوط اولیه هستند . در نهایتسایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید .
9 . از همان زمان مطالعه، برای به کار بستن آنچه میآموزید برنامهریزی کنید . به قول تولد: «مطالعه و عمل نکردن مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است» .
10 . بیکن جمله زیبایی در این باره دارد: «برخی کتب را باید چشید، بعضی دیگر را باید بلعید و قلیلی را هم باید جوید و هضم کرد! .
5 نکته در موضوع مطالعه:
1 . امام علی (علیه السلام) جستن دانشی را نیکو میشمارند که موجب اصلاح وجود آدمی گردد . «دانشی که تو را اصلاح نکند گمراهی است .»
2 . دکتر آدریل جانسون میگوید: ما وقت نداریم و نمیتوانیم هر چه را که منتشر میشود بخوانیم . باید انتخاب کنیم; ولی اگر در این انتخاب خود را به دست تصادف بسپاریم، ممکن استبه راههای پیموده شده برسیم و اگر در انتخاب خود بینا نباشیم، ممکن است در راهی بیفتیم که دیگران فرسنگها از آن را پیمودهاند . بنابراین، بهتر است قبل از انتخاب موضوع مطالعه خود به چکیده مقالات و خلاصه آثار مهم در زمینه علمی که به آن علاقهمندیم سری بزنیم تا جایگاه خود را در موضوع مطلوب خود دریابیم .
3 . همچنین او عقیده دارد، هنگام انتخاب یک کتاب ابتدا از خود بپرسیم خصوصیات فکری ما و طبع کنجکاو و حساس ما که منبع بسیاری از شعفها و حزنهای ما است طالب چیست؟ شعر؟ روانشناسی؟ حکمت؟ هنر؟ بدین ترتیب، زمینهای برای کار در موضوعی که بدان علاقه داریم فراهم میآوریم و حدودی برای خود ترسیم میکنیم; چه همان طور که گفتیم دانستن همه چیز غیر ممکن است .
4 . آندره مورو عقیده دارد، بعد از کتب آسمانی شریفترین و مفیدترین کتابها بیوگرافیها هستند . به قول رنه دکارت مطالعه یگانه راه آشنایی با بزرگان روزگار است که قرنها پیش از این در دنیا به سر بردهاند و اکنون زیر خاک منزل دارند .
5 . ارل . اف - رسکامون میگوید: چنان که در انتخاب دوستبرای خود دقت میکنید، در انتخاب نویسنده نیز برای خواندن خود دقت کنید .
12 نکته در کارآیی مطالعه:
1 . کیفیت مطالعه را بالا ببرید . به روخوانی سطحی در حالت پراکندگی فکر قناعت نکنید . با مفهوم ومعنای مطلب ارتباط برقرار سازید تا آنچه را که مورد نیاز استبه خوبی درک کنید .
2 . حجم مطالعه حواس شما را پرت نکند . مطالعه بیشتر و سریعتر تنها بهانههایی برای بیشتر دانستن است . پس ابتدا آنچه را میخواهید بدانید و بفهمید برداشت کنید و آن گاه با کلمات «سرعت» و «بیشتر» وسوسه شوید .
3 . قبل از آن که از موضوع اصلی کتاب منحرف شوید و به مطلب دیگری بپردازید، قسمتهایی را که دوست دارید به خاطر بسپارید، مشخص کنید .
4 . حتما برای مطالعه خود برنامهریزی داشته باشید . این که قصد یادداشتبرداری دارید یا خیر، در مورد چه موضوعی باید تمرکز کنید، چه سؤالاتی در ذهن دارید که در این کتاب جواب آنها را میجویید و . . . همه باید از قبل برنامهریزی شده باشد .
5 . باید کتابی که مطالعه میکنید مختص به خود شما باشد تا به راحتی در آن علامتگذاری و نکته نویسی کنید . استفاده از مداد یا ماژیک رنگی به شما امکان میدهد تا در مراجعه مجدد به کتاب بهره بیشتر ببرید . هر چند نباید این خطوط رنگی استفاده شما از سایر خطوط کتاب را کاهش دهد .
6 . هنگام مطالعه همواره یک قلم در دست داشته باشید; زیرا مطالعه آنگاه کارآیی مطلوب مییابد که همراه با مطالعه سؤالات ذهن خود را با آموزههای کتاب تطبیق دهید و در حاشیه آن یادداشت کنید .
7 . میان مطالعه و سایر کارهای خود تعادلی به وجودآورید که هم از خواندن خسته و دلزده نشوید و هم تجربه و عمل را به بهرهوری مطالعه خود بیفزایید .
8 . مطالعه پراکنده باموضوعات متنافر و متناقض موجب کاهش بهرهوری شما میشود . حتی الامکان در نوع کتابی که برای مطالعه انتخابی میکنید مطالعات قبلی خود را در نظر آورید تا نظم فکری شما به هم نخورد .
9 . اگر بتوانید از هر کتابی که میخوانید نکات مهم و کلیدی آن را خلاصهبرداری کنید، بر کارآیی مطالعه شما میافزاید . این راهکار آنگاه ارزشمندتر میشود که خواننده به زبان و عبارات خودش مطالب را یادداشت کند .
10 . به یاد داشته باشید علاقه و انگیزه در مورد مطلبی که برای مطالعه انتخاب کردهاید به بهرهوری شما از آنچه میخوانید بسیار میافزاید .
11 . گاه مقرر ساختن یک پاداش مشروط برای مطالعه حجم خاصی از کتاب به هیجان و لذت مطالعه میافزاید و نوعی اثر تشویقی بر فرد میگذارد . این پاداشها میتواند دیدن یک برنامه تلویزیونی، رفتن به مکانی خاص، انجام یک فعالیت مورد علاقه یا حتی خوردن یک خوراکی محبوب باشد; مشروط بر آن که میزان تعیین شده مطالعه شده باشد!
12 . رنگ کاغذ، رنگ قلم، نحوه نشستن، فاصله چشم با کتاب، نور محیط و سایر شرایط مکانی نیز - همان گونه که میدانید - در کارآیی مطالعه شما کاملا مؤثر است .
8 نکته در تمرکز مطالعه:
دکتر خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» به نکاتی چند را برای ایجاد تمرکز حواس لازم میداند:
1 . علاقه به موضوع مورد مطالعه یکی از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است .
2 . هماهنگی اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است; به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکار ش در حال پرواز به دور دستها نباشد!
3 . برخی مسائل جسمی و روحی نیز میتواند تمرکز فرد را بر هم زند; مانند گرسنگی، تشنگی، سردرد یا سایر دردها، نگرانی و اضطراب .
4 . برخی مسائل محیطی نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند: سروصدای زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و . . . .
آقای حقجو در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» چند نکته مهم دیگر را نیز بر این لیست میافزاید:
5 . یکی از مهمترین عوامل بر هم خوردن تمرکز عجله و شتاب است . این حالتسطح مطالعه را نازل میکند و تمرکز را بر هم میزند .
6 . یکی از مسائل قابل توجه دیگر سنگینی معده و سیری بیش از حد است . به قول حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) «پری معده و سیری زیاد به وجود آورنده حماقت است!» این همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتی عدم تمرکز و ارتباط با مفهوم کتاب است .
7 . انتخاب زمان مناسب از عوامل ایجاد تمرکز است; مثلا پس از استراحتخصوصا در صبحگاهان بهترین تمرکز و در ساعات خستگی و کسالت نامناسبترین تمرکز وجود دارد . البته در صبحگاهان لازم است قدری ورزش کرد تابدن آمادگی لازم را به دست آورد .
8 . نظم و انضباط در نوع مطالعه و ساعت مطالعه و مکان مطالعه همگی از عوامل ایجاد کننده تمرکز مطلوبترند .
9 نکته در سرعت مطالعه:
1 . دکتر فیل ریس پیشنهاد میکند، اگر قصد دارید سرعت مطالعه را افزایش دهید، حتما ابتدا به فهرست مندرجات کتاب نظری دقیق بیندازید تا کلیت کتاب را به دست آورید .
2 . تند خوانی همیشه مناسب نیست . در مطالبی که به تعمق و تامل نیاز دارد اصلا نباید به کار گرفته شود .
3 . مغز ما همیشه تندتر از بیان ما کلمات را دریافت میکند . برای افزایش سرعتسعی کنید عادت بلند خوانی کتاب راترک کنید .
4 . تمرین کنید، به جای درک لغتبه لغتیک جمله، به درک گروهی لغات عادت کنید .
5 . به نظر نویسنده کتاب «تسریع در خواندن و درک» یکی از عوامل کندخوانی برگشت است; یعنی آن که فرد مرتب نگاه خود را به خطوط پیشین بر گرداند . این کار تمرکز فرد را از میان میبرد و وقت زیادی را تلف میکند . هنگام مطالعه چشم باید به طور مستقیم و به موازات صفحه حرکت کند و از پریدن به سطور بالا و پایین دوری جوید .
6 . کسانی که با انگشتخط مورد مطالعه را دنبال میکنند، باید این عادت را ترک گویند; زیرا در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست و نه زبان .
7 . نویسنده کتاب «مطالعه روشمند» بر این باور است که حتی تکان دادن سر هنگام مطالعه از سرعت مطالعه میکاهد . پس بهتر است این گونه بگوییم: در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست، نه زبان و نه سر . برای دیدن همه صفحه کتاب اصلا به حرکت سر نیازی نیست . صفحه، خود در دامنه بینایی قرار دارد .
8 . ایشان از مشکل دیگری به نام «خالی خوانی» نام میبرد که عبارتست از سرگردانی چشم در حاشیه سفید کتاب یا لابهلای خطوط و یا هر قسمت غیر مفید صفحه . این حالت را دیدن غیر مفید نیز میگویند و موجب کاهش سرعت مطالعه میشود .
9 . حتی نوع ورق زدن نیز به صرفهجویی در وقت کمک میکند . ورق زدن درست آن است که با دست چپ واز گوشه بالایی صفحه صورت گیرد و چند لحظه قبل از پایان صفحه برای تورق آماده باشد . کسانی که با دست راست و از گوشه پایینی صفحه ورق میزنند، از سرعت و تمرکز خود میکاهند .
5 نکته در محافظت از کتاب:
در کتاب «هنر کتاب خواندن» به چند نکته جالب توجه اشاره شده است:
1 . کتابی که جلد شده باشد، از کتاب بدون جلد بهتر و سالمتر باقی میماند . این احتیاط را فوری و به محض خرید کتاب انجام دهید .
2 . کتابهای خودرا در قفسههای شیشهدار نگهداری کنید تا گرد و غبار هوا کمتر به کتابها آسیب برسانند .
3 . اگر چارهای جز استفاده از یک کتابخانه روباز ندارید، حداقل گاه کتابها را از گرد و غبار پاک کنید و برای کاهش آسیب رسانی حشره بید کتابها را ورق بزنید و هوا دهید .
4 . استفاده از هواکش و تهویه مناسب در محل کتابخانه به عمر مفید کتابهای شما میافزاید .
5 . هنریش هین میگوید: هر کجا کتاب را بسوزانند، روزی انسانها را خواهند سوزاند .
در این دنیای شتاب زده که با «بحران قرائت» روبهرو شده است، دردی از این عمومیتر نمیتوان یافت که مردم کم میخوانند، سریع و شتاب زده میخوانند، بد میخوانند و . . . . این عبارت را دکتر جانسون در کتاب خویش به کار برده و بسیار ابراز نگرانی کرده است . واقعا سرنوشت کتاب و کتابخوانی به کجا خواهد کشید؟ او میگوید: «مردم گویی امروز از کتاب میترسند . این بیماری متاسفانه عمومی و همه گیر شده و شاید بهتر باشد آن را بیماری ترس از کوشش نام نهاد .»
این آرزویی کهن و دیرینه بوده است که روزی بشر با تفکر و مطالعه انس گیرد و ساعات عمر خویش را با مطالعه پربرکتسازد; شاید حتی پیشتر از آن که سقراط بگوید: «جامعه وقتی به سعادت و فرزانگی میرسد که مطالعه کار روزانهاش باشد» .
ما نیز این گلگشت را با همان آرزو به پایان میبریم و به عنوان حسن ختام سخن دو تن از بزرگترین نویسندگان جهان و جملهای زیبا از مولای متقیان علی (علیه السلام) را زینتبخش نوشتار میسازیم .
امام علی (علیه السلام) : هر کس اهل مطالعه باشد در سایه مطالعه کتب، به آرامشی بسیار والا دست مییابد که هرگز از او سلب نمیشود .
ویکتور هوگو: خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد: یا کتابهای خوب و یا دوستانی که اهل مطالعه کتاب باشند .
تولستوی: در دنیا لذتی نیست که با لذت مطالعه برابر باشد .
منابع:
هنر کتاب خواندن، آدریل جانسون .
500 نکته درباره مطالعه، فیل ریس .
مطالعه روشمند، عین الله خادمی .
روشهای تسریع در خواندن و درک، محمد حسین حقجو .
چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟ ، مانفرد وسپل .
سلسله مقالات (دانش، مطالعه، کتاب)، حسین خنیفر .
4500 سخن از بزرگان، مجید اصلان پرویز .
اندیشه بزرگان، حسین رحمتنژاد .
عادت های غلط درمطالعه
روش های درست خواندن رابیاموزیم
علت بهره وری پایین تعدادی از دانش آموزان عادتهای غلط آنها هنگام مطالعه است.
این دسته از دانش آموزان بدون این که خود متوجه باشند با عادتهای غلطشان مانع افزایش بهره وری خود در زمان مطالعه می شوند و به اشتباه هوش و حافظه خود را مقصر اصلی معرفی می کنند. شاید شما نیز بدون این که خود متوجه باشید یکی از دانش آموزانی باشید که ناخودآگاه مرتکب یکی از اشتباهات زیر می شوید ، ولی فکر می کنید که اشکال از هوش و حافظه شماست. برای پی بردن به معمولی ترین اشتباهاتی که دانش آموزان مرتکب آن می شوند به برخی از عادت های غلط در هنگام مطالعه نگاهی بیندازید.
غلطگیری از روج های رایج مطالعه را از محل مطالعه آغاز می کنیم. بسیاری از دانش آموزان پارک را برای خواندن دروس روزانه خود انتخاب می کنند. چقدر با این روش موافق هستید؟
پارک جای مطالعه درس نیست
اگر چه پارک محیطی طبیعی و مناسب برای مطالعه به نظر می رسد و خیلی از دانش آموزان از به آن عنوان مکان مطالعه استفاده می کنند ، اما واقعیت این است که پارک برای مطالعه محیطی کاملا نامناسب است. پارک عوامل حواس پرتی فراوان دارد: رفت و آمد ، بازی و سر و صدای بچه ها ، مناظر زیبا و... همه و همه هنگام مطالعه به سراغ دانش آموزان می آیند و حواس آنها را پرت می کنند. ضمن آن که شما در کودکی شرطی شده اید که پارک جای بازی یا استراحت است و همین زمینه ذهنی قبلی مانع تمرکز حواس کافی برای مطالعه می شود. شاید این که شما در پارک هنگام مطالعه خیلی زود خوابتان می گیرد یا متوجه و غرق بازی بچه ها می شوید ، به علت همین زمینه ذهنی باشد. نکته دیگر این که طبیعت همیشه تفکر برانگیز است و شما در پارک با مظاهر طبیعی زیادی روبه رو هستید که ذهن شما بسرعت درگیر آنها و در نتیجه حواس شما از موضوع مطالعه پرت می شود.
موسیقی و مطالعه نباید همزمان باشد
تحقیقات نشان داده است که موسیقی ملایم و آرام بخش و بدون کلام توانایی یادگیری را افزایش می دهد و خیلی از دانش آموزان به خاطر برداشت نادرستی که از این موضوع داشته اند هنگام مطالعه به موسیقی گوش می دهند. باید تاکید کرد که گوش کردن به موسیقی همزمان با مطالعه یعنی یک عامل حواس پرتی بسیار کارا و موثر را در اختیار ذهن گذاشتن ؛ اما پیش از آن لازم است متذکر شد که موسیقی زمانی چنین تاثیری دارد که شما با تمرکز حواس به آن گوش فرا دهید. هنگام مطالعه شما باید بر مطالب متمرکز باشید و ذهن نمی تواند در یک آن بر دو موضوع تمرکز داشته باشد ، در نتیجه وقتی شما هنگام مطالعه برای خود موسیقی پخش می کنید یا توجه شما به موسیقی معطوف است در این صورت کلا حواستان از مطالعه پرت شده یا توجه شما معطوف به مطالب درسی است که در این صورت متوجه موسیقی نیستید و در نتیجه موسیقی ، آن تاثیرات را روی شما نخواهد داشت و به این ترتیب یک عامل حواس پرتی قوی خواهد شد.
موسیقی آرام و بدون کلام پیش از مطالعه به آرامش ذهنی شما کمک می کند و توان یادگیری شما را افزایش می دهد ، چرا که موجب ایجاد خلائ ذهنی می شود. نکته دیگر آن که گوش کردن به موسیقی پس از مطالعه هم خوب است ، اما به هیچ عنوان همزمان با مطالعه موسیقی گوش نکنید و از گوش دادن به موسیقی های تند خودداری کنید. مطالعه در محیط ساکت غلط است
یکی از باورهای نادرست برخی دانش آموزان این است که برای داشتن تمرکز حواس باید در محیط ، سکوت مطلق برقرار باشد. واقعیت این است که هر چه محیطی ساکت تر باشد ، برای تمرکز حواس بهتر است و ما محیطی را انتخاب می کنیم که سر و صدای کمتری داشته باشد ؛ اما به هیچ عنوان در جستجوی محیطی نیستیم که سکوت مطلق در آن برقرار باشد. سکوت هم نسبی است. سر و صدای محیطهای مختلف با هم متفاوت است.
بهترین مکان برای مطالعه جایی است که سرو صدا در آن از بقیه جاهای دیگر کمتر باشد. مثلا اگر اکنون شما می خواهید مطالعه کنید و تنها مکانی که در اختیار دارید، اتاقی است که در آن تلویزیون روشن است مسلما این محیط ایده آل نیست ؛ اما شما می توانید در دورترین نقطه اتاق از تلویزیون و پشت به آن بنشینید و مطالعه کنید. در این حالت شما از بهترین شرایط ممکن برای مطالعه استفاده کرده اید. یک نکته دیگر این که اساسا مطالعه در جای کاملا ساکت غلط است. شما این گونه به محیط بسیار ساکت عادت می کنید و شرطی می شوید که فقط در چنین مکانهایی مطالعه کنید. آن وقت در محیطهای دیگر با کوچکترین سر و صدایی تمرکز شما به هم می ریزد و ایجاد تمرکز دوباره برایتان مشکل می شود. در محیط منزل ، در مدرسه ، دانشگاه و محل کار هر جا که هستید نسبتا ساکت ترین مکان را برای مطالعه انتخاب کنید
نیمه شب مطالعه نکنید
آرامش ، خواب و استراحت کافی بخصوص در شب ، برای پرورش توانایی های ذهنی و تمرکز حواس و حافظه خیلی موثر است. در هیچ شرایطی ، نیمه شب مطالعه نکنید. با این توجیهات که من به مطالعه در شب عادت دارم ، سکوت منزل هنگام شب بیشتر است و... خود را متقاعد نکنید که در شب بهتر مطالعه می کنید ؛ چرا که شارژ عصبی و مغناطیسی بدن ، شب هنگام انجام می گیرد و شما با بی خوابی در شب خود را از شارژ عصبی مغز محروم می کنید ، بنابراین هر چقدر به مطالعه در نیمه شب عادت دارید ، از این پس دیگر نیمه شب مطالعه نکنید.
خودتان را عادت دهید که روز یا اول شب مطالعه کنید. نکته دیگر این که توجه داشته باشید هنگام خواب یا استراحت عمیق شب آنچه را که در طول روز خوانده اید ، پردازش ذهنی می شود و در مغز عمل جایگزینی صورت می گیرد. شما به هیچ وجه هنگام خواب وقت تلف نمی کنید ، بلکه ذهن شما ناخودآگاه به تثبیت آموخته های روز می پردازد.
با معلم رقابت نکنید
هر چند مطالعه اجمالی پیش از ورود به کلاس برای درک بهتر مطالب مزایایی دارد ، ولی کسب اطلاعات پیش از حضور در کلاس می تواند یک اشکال بزرگ نیز تولید کند و آن رقابت با استاد یا به عبارتی به مبارزه طلبیدن معلم است. به این ترتیب دانش آموز ذهن خود را مدام متوجه دانسته های خود می کند و منتظر می ماند تا در اولین فرصت آنها را بیان کند یا این که بعمد سوالی می پرسد تا فقط نشان دهد مطالب را پیشاپیش می داند. یادتان باشد که هدف از کسب اطلاعات اولیه فقط ایجاد یک نوع کنجکاوی و علاقه مندی برای تمرکز حواس در کلاس و گوش دادن و یادگرفتن بیشتر و نه برای خودنمایی در کلاس است.
برای این که ذهنتان خالی باشد اطلاعات خود را پیش از کلاس روی کاغذی بیاورید و بالای آن بنویسید: هدف من این است که با گوش دادن به درس امروز ، اطلاعات ناقص خود را کامل تر کنم.
وقتی شما این جمله را یادداشت می کنید در خود میل بیشتری برای یادگیری ایجاد می کنید و با خود عهد می بندید که در کلاس زیاد صحبت نکنید. فراموش نکنید که شما به عنوان یک دانش آموز باید یک شنونده فعال باشید نه یک سخنران مبارز.
خودتان را با معلم مقایسه نکنید
به هیچ عنوان در لحظه حضورتان در کلاس ، اطلاعات قبلی خود را با اطلاعات معلم مقایسه نکنید. این مقایسه ، ذهن شما را به خود مشغول می کند و برای چند دقیقه حواس شما را پرت می کند. مقایسه اطلاعات خودتان با اطلاعاتی که سر کلاس از معلم می گیرید ، فقط باید در چند دقیقه پایانی کلاس یا حتی پس از آن صورت گیرد. اگر سر کلاس این مقایسه را انجام دهید ، چه احساس کنید که دانسته شما و اطلاعات معلم در یک سطح است و چه احساس کنید این دو با هم تفاوت دارند ، تمرکز خود را از دست می دهید و حواستان پرت می شود.
در حالت اول هیجان ذهنی عامل حواس پرتی شماست و در حالت دوم ، احساس متفاوت بودن دانسته های قبلی شما از اطلاعات معلم ، ذهن شما را تحریک می کند که سوالی از معلم بپرسید و حتی شاید تمایل پیدا کنید که به نوعی دانسته های خودتان را توجیه کنید که این موجب حواس پرتی شما در سر کلاس و کاهش میزان یادگیری می شود.
پس از غذا و ورزش مطالعه نکنید
تعدادی از دانش آموزان پس از خوردن غذا و تعدادی دیگر پس از انجام تمرین های سنگین ورزشی بلافاصله به مطالعه خود ادامه می دهند. مطالعه پس از خوردن غذا باعث عدم تمرکز می شود. مغز شما برای فعالیت های ذهنی بیش از همه به اکسیژن نیاز دارد و این اکسیژن را از خون می گیرد و جریان خون شما پس از غذا خوردن تا حدود 1.5 ساعت بیشتر متوجه اندام های گوارشی است تا مغز.
به همین علت است که شما پس از غذا خوردن بیشتر تمایل دارید استراحت کنید تا این که فعالیت های فکری انجام دهید. دست کم یک ساعت پس از صرف غذا از مطالعه کردن اجتناب کنید ، در حالی که مطالعه پس از ورزش نیز بازده زیادی به همراه ندارد. تعدادی از دانش آموزان پس از یک ورزش سنگین با همان خستگی و بدن عرق کرده ، شروع به مطالعه می کنند و انتظار دارند با این هیجان فیزیکی تمرکز حواس هم داشته باشند. چنین چیزی غیر ممکن است ولی این دسته از دانش آموزان بدون آگاهی داشتن از این موضوع ، هوش و حواس خود را متهم می کنند و می گویند: حافظه ام ضعیف است ، حواسم پرت است و... واقعیت این است که نباید از خودتان انتظار بیجا داشته باشید. مسلم است که با حالتهای منفی مانند خستگی ، گرسنگی و بی خوابی و هیجان فراوان نمی توانید تمرکزی عالی داشته باشید و این عدم تمرکز کاملا طبیعی است. هیچ دانش آموزی نمی تواند در حالت خستگی پس از ورزش تمرکز حواس داشته باشد. شما باید ابتدا استراحت کنید ، آرام شوید و پس از ایجاد حالت یادگیری مطالعه را شروع کنید.
مطالب درسی را روی هم انبار نکنید
یک ضرب المثل قدیمی ایرانی می گوید که کار امروز را به فردا مسپار. متاسفانه تعدادی از دانش آموزان اصلا توجهی به مفهوم این ضرب المثل و نقش و اهمیت آن در زندگی تحصیلی خود نمی کنند. بی توجهی به مطالعه منظم و روزمره باعث می شود شما مجبور شوید حجم زیادی از مطالب درسی را شب امتحان مطالعه کنید. یکی از عمده ترین مسائلی که باعث اضطراب می شود ، انباشته شدن دروس برای شب امتحان است. مسلما وقتی شما در طول سال تحصیلی مطالعه نمی کنید و همه مطالب را برای شب امتحان انبار می کنید ، با یک ضرب العجل و فشار عصبی و اضطراب مواجه می شوید که بیش از هر عامل دیگری ، میزان تمرکز فکری و یادگیری شما را کاهش می دهد. متخصصان مطالعه و یادگیری بشدت بر این موضوع تاکید می کنند که مهمترین عامل تخریب حافظه و عدم دستیابی به تمرکز عالی ، اضطراب است.
برنامه ریزی درسی ، مطالعه در طول سال تحصیلی و استفاده بهتر از زمان و البته آسودگی شب امتحان از تمام اضطراب های کاذب جلوگیری می کند. اضطراب در بسیاری از موارد از تصورات نگران کننده دانش آموزان درباره خودشان نشات می گیرد ، یعنی با این که شما درس خود را می خوانید و اهل مطالعه هستید ، مدام تصور نگران کننده ای از خودتان در ذهن دارید که بازده فعالیت ذهنی شما را کاهش می دهد و به حافظه و تمرکز شما لطمه وارد می کند.
بهترین و آسان ترین شیوه برای مقابله با این اضطراب کاذب انجام تمرینات تلقین تجسمی است که بی جهت ساده گرفته می شود. یکی از بهترین روشها برای مقابله با این گونه اضطراب ها این است که این جملات را برای خود تکرار کنید: من با تمرینات عالی ام روز به روز تمرکز بیشتری پیدا می کنم. من سرشار از آرامشم و در این آرامش ، تمرکز جاری است. حافظه ام بسیار عالی است و روز به روز بهتر می شود. در لحظاتی که این جملات را می گویید و تکرار می کنید، خود را در ذهن خود ببینید. خود را در جلسه امتحان ببینید که در نهایت آرامش نشسته اید ، برگه امتحان در دست شماست ، همه جوابها را می دانید و به همه پرسشها با آرامش کامل و شادی فراوان جواب می دهید.
این تصویر را شبها خصوصا پیش از خواب ، بوضوح در ذهن خود ببینید و از آن به شوق بیایید. پس از مدتی که تلقین و بیان عبارت های تاکیدی بالا را صبح و ظهر و شب انجام دادید و بویژه تصویر ذهنی مثبت خود را هر شب مجسم کردید ، هم اعتماد به نفس و روحیه تان عالی می شود و هم میزان تمرکز ، حافظه و یادگیری تان بهبود می یابد.
مطالعه شبانه را فراموش کنید
آرامش ، خواب و استراحت کافی به خصوص در طول شب ، در پرورش توانایی های ذهنی و تمرکز حواس و حافظه شما مؤثر است.
در هیچ شرایطی ، نیمه شب مطالعه نکنید. با این توجیهات که ` من به مطالعه شبانه عادت دارم ` ، ` سکوت منزل شب هنگام بیشتر است ` و... خود را متقاعد نکنید که شب مطالعه کنید. چرا که شارژ عصبی و مغناطیسی بدن ، شب هنگام انجام می گیرد و شما با بی خوابی در شب ، خود را از این شارژ عصبی مغز محروم می کنید. بنابراین از این پس خودتان را عادت دهید که روز یا اول شب مطالعه کنید.
ضمن آن که توجه داشته باشید ، در هنگام خواب یا استراحت عمیق شب ، آنچه در طول روز خوانده اید ، پردازش ذهنی می شود و در مغز عمل جایگزینی صورت می گیرد.
شما به هیچ وجه در هنگام خواب ، وقت تلف نمی کنید. بلکه ذهن شما ناخودآگاه به تثبیت آموخته های روز می پردازد.
مطالعه شبانه را فراموش کنید
آرامش ، خواب و استراحت کافی به خصوص در طول شب ، در پرورش توانایی های ذهنی و تمرکز حواس و حافظه شما مؤثر است.
در هیچ شرایطی ، نیمه شب مطالعه نکنید. با این توجیهات که ` من به مطالعه شبانه عادت دارم ` ، ` سکوت منزل شب هنگام بیشتر است ` و... خود را متقاعد نکنید که شب مطالعه کنید. چرا که شارژ عصبی و مغناطیسی بدن ، شب هنگام انجام می گیرد و شما با بی خوابی در شب ، خود را از این شارژ عصبی مغز محروم می کنید. بنابراین از این پس خودتان را عادت دهید که روز یا اول شب مطالعه کنید.
ضمن آن که توجه داشته باشید ، در هنگام خواب یا استراحت عمیق شب ، آنچه در طول روز خوانده اید ، پردازش ذهنی می شود و در مغز عمل جایگزینی صورت می گیرد.
شما به هیچ وجه در هنگام خواب ، وقت تلف نمی کنید. بلکه ذهن شما ناخودآگاه به تثبیت آموخته های روز می پردازد.
انواع اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطراب انواع مختلفی از اختلالات را شامل میشوند:
وسواس
اختلال وسواس از جمله اختلالات رایج اضطرابی است. که به دو صورت فکری و عملی دیده میشود. در وسواس عملی تمایل و اجبار به انجام برخی رفتارها در فرد وجود دارد. بطوری که ممکن است فرد اجبار در شستن مکرر دستها ، وارسی اشیا مثل بسته بودن در ، شیر اجاق گاز ، یا انجام برخی رفتارهای دیگر داشته باشد. یک فرد وسواسی مجبور بود در پیاده رویی که راه میرفت موزائیکهایی که از روی آنها رد میشد، بشمارد. همچنین بیمار دیگری مجبور بود قبل از ترک منزل 20 بار دسته اجاق گاز را فشار دهد تا از بسته بودن آنها اطمینان حاصل کند.
برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری هستند. به عبارتی این افراد دارای فکرها و تصاویر ذهنی هستند که مرتب در ذهن آنها تکرار میشود و آنها قادر به کنترل این افکار نیستند. بیماری که مبتلا به وسواس بود. دائما با این تصویر ذهنی که عابر پیادهای را با چاقو زخمی کرده است مشغله فکری داشت. این افکار و تصاویر معمولا آزار دهنده هستند و فرد از کنترل آنها احساس عجز میکند. این اختلال با روشهای روان درمانی و دارو درمانی قابل درمان است.
حمله هراس
در این اختلال فرد به یکباره علائم اضطراب مثل تپش شدید قل بتنفس نا منظم مثل احساس خفگی ، لرزش ، عرق و نگرانی شدید در یک لحظه آنی تجربه میکند. این علائم به یکباره شروع میشوند و فرد به قدری دچار ترس و دلهره میشود که احساس میکند در حال مردن است. این حالت در یک لحظه شروع میشود و مدت زمان محدودی ادامه مییابد و بعد دوباره فرد به حالت عادی خود برمیگردد.
فوبی یا ترسهای خاص
در این دسته از اختلالات فرد از یک چیز یا موقعیت خاص ترس دارد. و تنها در مواجهه با آن چیز یا موقعیت دچار ترس میشود. مثل کسی که از حیوان مثل عنکبوت یا گربه و ... میترسد و علائم شدید اضطرابی را در مواجهه با آنها از خود نشان میدهد. برخی از این افراد حتی از دیدن تصاویر مربوط به چیزی که میترسند، دچار اضطراب میشوند. برخی دیگر از افراد از مکانهای خاص دچار اضطراب میشوند مثلا وقتی در خیابان قرار میگیرند، یا در آسانسور یا در مکانهای مرتفع. یک بیمار از اینکه از پلهها بالا یا پایین برود دچار علائم شدید اضطرابی میشد و به هیچ وجه حاضر نبود به مکانهایی وارد شود که مستلزم بالا رفتن یا پایین رفتن از پلهها بود.
برخی افراد از حضور در جمع دچار ترس و اضطراب میشوند. این افراد از این که در مقابل جمع قرار گیرند، صحبت کنند و یا هر دیگری دچار ترس و دلهره میشوند. این مشکل معمولا رایج است و در میان اقشاری شناخته میشود که به نحوی نیاز به قرار گرفتن در جمع پیدا میکنند مثل دانش آموزان و دانشجویان برای ارائه کنفرانس. یک بیمار مبتلا به این نوع ترس حاضر نبود در کلاس درس حاضر شود. باز کردن در و وارد شدن داخل کلاس برای او شدیدا اضطرابآور بود، بطوری که در شرف ترک تحصیل بود.
اختلال اضطراب فراگیر
این نوع از اختلالات با علائم اضطراب که در طول روز وجود دارند مشخص میشوند. یعنی تجربه علائم اضطراب مجدد به زمان و یا شرایط معین نیست و معمولا فرد از تجربه علائم اضطراب در زمانهای مختلف رنج میبرد.
علت شناسی اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطرابی دلایل مختلف فردی ، جسمانی ، روانی ، خانوادگی و ... میتوانند داشته باشند. بنابراین یک علت مشخص واحدی برای تمام افراد شناخته میشود. علت بروز این اضطرابها معمولا در جریان مشاوره وروان درمانی شناخته میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند. برخی اوقات علائم اضطرابی در نتیجه مشکلات و بیماریهای جسمانی مثلگواتر وکم خونی و یا مصرف داروهای خاص بوجود میآید که معمولا در جریان درمان مورد توجه قرار میگیرد.
درمان اختلالات اضطرابی
معمولا در درمان اختلالات اضطرابی از دارو درمانی و انواع روان درمانی استفاده میشود. با توجه به این که در هر یک از اختلالات تاکید بیشتری روی دارو درمانی ، روان درمانی یا هر دو میشود.
زنان و نهضت حسینی
کوثر زلال «عاشورا» در متن زندگی شیعه و در عمق باورهای پاک او جریان داشته و در طول چهارده قرن سیراب کننده جانها بوده است. اینک نیز عاشورا پرگاری است که عشق را ترسیم می کند و کانونی است که ارزشها، احساسها، عاطفه ها، خردها و اراده ها برگردش می چرخند. بی شک، محتوا، انگیزه ها، اهداف و درسهای آن، حماسه عظیم فرهنگی ناب و الهام بخش را تشکیل می دهد. از اینرو در حوزه وسیع تشییع و دلباختگان اهل بیت، پیروان عترت همه با «فرهنگ عاشورا» زیسته اند و برای آن جان باخته اند. آنان در آغاز تولد کام نوزاد را با تربت سیدالشهدا(ع) و آب فرات بر می دارند و هنگام خاکسپاری، تربت کربلا را با میت همراه می کنند.آنان از روز ولادت تا هنگامه مرگ به حسین بن علی(ع) عشق می ورزند و برای شهادتش اشک می ریزند و این مهر مقدس، با شیر وارد جان می شود و از جان به در نمی رود. عاشورا از دیرباز تجلی گر روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(ع) در این روز با یارانی اندک ولی با ایمان و صلابت و عزتی بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بی دین کومت ستم یزیدی به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایی و آزادگی مبدل ساخت.
عاشورا اگر چه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است که همه ساله دهه محرم و به ویژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن علی(ع) می گردد و حتی غیر شیعیان نیز در مقابل عظمت آن آزادمردان سر تعظیم فرود می آورند. عاشورا نشان دهنده معنای «حسین منی و انا من حسین » بود که دین رسول خدا با خون سید الشهدا آبیاری شد و به تعبیر امام خمینی(ره) عاشورا، قیام عدالت خواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارتگر بود. (1) و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که می خواستند قلم سرخ بر وحی و کتاب بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بت پرستی که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحی امید داشت اساس اسلام را بر چیند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحی نزل » بنیاد حکومت الهی را بر کند نمی دانستیم بر سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه می آمد. (2) حماسه عاشورا را زنان و مردانی ساختند که مرگ سرخ و شهادت را بر زندگی ذلت بار ترجیح دادند تا گلواژه آزادی و آزادگی همواره در تاریخ سبز بماند.
در این حماسه خونین بیشتر به نقش آفرین مردان و یارانی که در رکاب حضرت به فوز عظیم شهادت نایل شدند توجه شده است و نقش زنان کمتر مورد توجه بوده است. تنها در حماسه عاشورا از اسوه صبر و مقاومت زینب کبری (س) و نقش وی در پیام رسانی صحبت شده است و نقش دیگر زنان حماسه شعور و شرف و آزادگی مورد غفلت واقع شده است، از این رو در این مقاله به معرفی اجمالی زنان حماسه ساز در نهضت عاشورا می پردازیم.
بدون تردید در طول تاریخ اسلام و به ویژه تشییع زنان از سهم بسزایی برخوردار بوده اند و عاشورا نیز برهه ای از همین تاریخ سراسر صبر و ایثار و مقاومت و خودآگاهی است. زنان مسلمانان از بدو تولد اسلام به جهانیان نشان دادند که از آگاهی و شناخت و شعور برخوردارند و بر خلاف آنچه سردمداران دفاع حقوق زن می پندارند، زن مسلمان نه عروسک حرمسرا و نه موجودی به دور از واقعیتها و مسایل اجتماعی و سیاسی و نظامی است و تاریخ عاشورا بیانگر این واقعیت است، چنانکه زمانی که افرادی چون عمر سعد در انتخاب صراط مستقیم راه را گم کردند و افرادی چون زهیر بن قین که در یاری امام دچار تردید شده بودند، زنانی چون دلهم ( همسر زهیر ) شوهرش را به یاری امامش دعوت کرد و او را از تنگنای امتحان سرفراز بیرون آورد. نیز زنانی چون ام وهب و بانوی غیریه قاسطیه که شجاعت در رکابشان مردانگی آموخت. در حقیقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاوید خواهد ماند و آنان برای همیشه تاریخ بر بار شیعه بهترین الگوی ایمان و ایثار و اخلاص و فداکاری خواهند بود.
زنان در عاشورا
نقش زنان در حادثه خونبار عاشورا از ابعاد گوناگونی برخوردار است که به بعضی از آنها اشاره می شود:
1- مشارکت در جهاد
شرکت در جبهه پیکار و همدلی با نهضت مردانه امام حسین(ع) و مشارکت در ابعاد مختلف آن، از جلوه های این حضور است. از همکاری طوعه در کوفه با نهضت مسلم و همراهی همسران برخی از شهدای کربلا گرفته تا اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایتهای شوهرانشان مثل خولی نمونه هایی از این دست است.
2- آموزش صبر
روحیه مقاومت و تحمل زنان در مقابل شهادت مردان اسلام در کربلا از درسهای نهضت عاشورا بود که اوج این صبوری در رفتار زینب کبری(س) جلوه گر شد. آموزش صبر و مقاومت حماسه عاشورا در زنان آگاه و مبارز متجلی شده و در طول جنگ تحمیلی زنان مبارز و فداکار انقلاب اسلامی ایران نشان دادند که آموزش صبر و مقاومت را از شیر زنان کربلا به خوبی آموخته اند.
3- پیام رسانی
افشاگری جنایات یزیدیان چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، به معنای پاسداری از خون شهدا بود. افشاگری بانوان به دو صورت، خطبه و گفتگوهای پراکنده صورت پذیرفت، و اگر پیام رسانی زینب کبری(س) و بقیه زنان نبود، امروز حماسه عاشورا به این روشنی برای شیعه تجلی نمی کرد و چه بسا آن واقعه عظیم عقیم می ماند.
4- روحیه بخشی
یکی از مسایل مهمی که در هر جنگی مورد توجه بوده است، روحیه جنگاوران است و زنان این مهم را بر عهده داشتند چه در جنگهای صدر اسلام و چه در جنگهای دیگر. در کربلا نیز حضور تشویق آمیز زنان در جبهه به رزمندگان روحیه می بخشید و همسران و مادران شهدا آنها راتشویق به یاری امام معصوم می کردند، مانند ام وهب که خودش وارد میدان شد و با سر جگرگوشه اش یکی از یزیدیان را به هلاکت رساند و این روحیه بخشی بعد از چهارده قرن در هشت سال مقاومت جنگ ایران علیه کفر باعث شد که زنان ایرانی درسی را که از زینب(س) و زنان عاشورا گرفته بودند، به نحو احسن باز پس دهند.
5- پرستاری
رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از دیگر نقشهای زنان در جبهه ها، از جمله در حماسه عاشورا است.نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب (س) از امام سجاد(ع) یکی از این نمونه هاست.
6- مدیریت
بروز صحنه های دشوار و بحرانی، استعدادهای افراد را شکوفا می سازد. نقش حضرت زینب (س) در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس مدیریت در شرایط بحران را می آموزد. وی مجموعه بازمانده را در راستای اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام، خنثی کننده نتایج عاشورا از سوی دشمن مقابله کرد و نقشه های آنان را خنثی ساخت.
7- حفظ ارزشها
درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهای دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهای آلوده بود. زنان اهل بیت، با آنکه اسیر بودند و لباسها و خیمه هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض کنان، بر حفظ عفاف تاکید می ورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمی کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شده اید؟ وقتی هم در کوفه در خانه ای بازداشت بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز به گرداندن، شهر به شهربانوان،اعتراض کرد و فرمود: «آمن العدل یابن الطلقاء تخد یرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدوبهن الاعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المکاتل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید» ای پسر آزاد شده، آیا در پشت پرده قرار دادن زنان و کنیزان خود و جلو انداختن دختران رسول خدا به صورت اسیر از عدل است. تو پرده آنان را دریدی، چهره هایشان را آشکار ساختی، از شهری به شهری می رانی، رهگذران و بام نشینهابه تماشایشان می ایستند و آشنا و بیگانه و حاضر و غایب به سیمای آنان خیره می شوند.
8- تغییر ماهیت اسارت
آنان اسارت را به آزادی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند و مفهوم اسیر در اذهان را به گونه ای دیگر تغییر دادند.
9- عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا
گریه ها، شیونها، عزاداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم به ماجرای کربلا عمق بخشید و بر احساسات تاثیر گذاشت و از این رهگذار ماندگارتر شد.
1- صحیفه نور. ج 9. ص 57
2- همان. ج 14. ص 265 ، عوالم (امام حسین) ص 3 و 4 ، حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 378.
زنان در نهضت عاشورا
پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن می توان گفت: یکی آن که آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آن که چه نقشی داشتند. زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از اولاد علی(ع) بودند و برخی جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران. زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانی، از اولاد(ع) بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا (ع) بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین(ع) و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند (1) پنج زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبی، مادر عبد الله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری(ع). زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبد الله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همان جا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد، کشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند:
یکی مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت ومردی را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین(ع) او را به خیمه ها برگرداند (2)
دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست. زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست. رباب، دختر امرء القیس کلبی، همسر امام حسین(ع) نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله.
زنی از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه های اهل بیت، شمشیری برداشت و رو به خیمه ها آمد و آل بکر بن وائل را به یاری طلبید.
زینب کبری وام کلثوم، دختران امیر المؤمنین(ع)، همچنین فاطمه دختر امام حسین(ع)
نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانی های افشاگرانه داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل می دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
اما درباره حضور این زنان در حادثه عاشورا بیشتر به محور «پیام رسانی» باید اشاره کرد (آن گونه که در بحث «اسارت» گذشت). البته جهات دیگری نیز وجود داشت که فهرست وار به آنها اشاره می شود که هر کدام می تواند به عنوان «درس عبرت» مورد توجه باشد:
ـ مشارکت زنان در جهاد. شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه امام حسین(ع) و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوه های این حضور است. چه همکاری طوعه در کوفه با نهضت مسلم، چه همراهی همسران برخی از شهدای کربلا، چه حتی اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایت های شوهران شان مثل زن خولی.
آموزش صبر. روحیه مقاومت و تحمل زنان به شهادت ها در کربلا درس دیگر نهضت بود. اوج این صبوری و پایداری در رفتار و روحیات زینب کبری(ع) جلوه گر بود.
ـ پیام رسانی.افشاگری های زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه. پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان، هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.
ـ روحیه بخشی. در بسیاری از جنگ ها حضور تشویق آمیز زنان در جبهه، به رزمندگان روحیه می بخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند.
ـ پرستاری. رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از نقش های دیگر زنان در جبهه ها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب(س) از امام سجاد(ع) یکی از این نمونه هاست. (3)
ـ مدیریت. بروز صحنه های دشوار و بحرانی، استعدادهای افراد را شکوفا می سازد.
نقش حضرت زینب(ع) در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس«مدیریت در شرایط بحران»را می آموزد. وی مجموعه بازمانده را در راستای اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام خنثی کننده نتایج عاشورا از سوی دشمن، مقابله نمود و نقشه های دشمن را خنثی ساخت.
ـ حفظ ارزش ها. درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزش های دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشم های آلوده است. زنان اهل بیت، با آن که اسیر بودند و لباس ها و خیمه های شان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض کنان، بر حفظ عفاف تأکید می ورزیدند.ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمی کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شده اید؟
وقتی هم در کوفه در خانه ای بازداشت بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر این گونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض کرد: «امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدو بهن الأعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید...» (4) و نمونه های دیگری از سخنان و کارها که همه درس آموز عفت و دفاع از ارزش هاست.
ـ تغییر ماهیت اسارت. اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.
ـ عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا. گریه ها، شیون ها، عزاداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجرای کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تأثیر گذاشت و از این رهگذر، ماندگارتر شد.
________________________________________
1 ـ زندگانی سید الشهدا، عمادزاده،ج 2،ص 124،به نقل از لهوف،کبریت احمر و انساب الأشراف .
2 ـ همان،ص .236
3 ـ در این زمینه ر.ک:مقاله«درسهای امدادگری در نهضت عاشورا»از مؤلف(مجله پیام هلال،شماره 26 ،شهریور1369 ).
4 ـ عوالم(امام حسین)،ص 403 ،حیاة الامام الحسین،ج 3،ص .378
فرهنگ عاشورا صفحه 195
گزیده ای از اخلاق و رفتار امام حسین علیه السلام
با نگاهی اجمالی به 56 سال زندگی سراسر خداخواهی و خداجویی حسین (ع), درمی یابیم که هماره وقت او به پاکدامنی و بندگی و نشر رسالت احمدی و مفاهیم عمیقی والاتراز درک و دید ما گذشته است .اکنون مروری کوتاه به زوایای زندگانی آن عزیز, که پیش روی ما است : جنابش به نماز و نیایش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار علاقه بسیاری داشت . گاهی در شبانه روز صدها رکعت نماز می گزاشت . (1) و حتی در آخرین شب زندگی دست از نیاز و دعا برنداشت , و خوانده ایم که از دشمنان مهلت خواست تا بتواند با خدای خویش به خلوت بنشیند. و فرمود: خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن و دعای زیاد و استغفار را دوست دارم . (2)
حضرتش بارها پیاده به خانه کعبه شتافت و مراسم حج را برگزار کرد. (3) ابن اثیر در کتاب اسد الغابة می نویسد: کان الحسین رضی الله عنه فاضلا کثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها. (4) حسین (ع) بسیار روزه می گرفت و نماز میگزارد و به حج میرفت و صدقه میداد و همه کارهای پسندیده را انجام میداد.
شخصیت حسین بن علی (ع) آن چنان بلند و دور از دسترس و پرشکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع) پیاده به کعبه می رفتند, همه بزرگان و شخصیت های اسلامی به احترامشان از مرکب پیاده شده , همراه آنان راه می پیمودند. (5)
احترامی که جامعه برای حسین (ع) قائل بود, بدان جهت بود که او با مردم زندگی میکرد - از مردم و معاشرتشان کناره نمی جست - با جان جامعه هماهنگ بود, چونان دیگران از مواهب و مصائب یک اجتماع برخوردار بود, و بالاتر از همه ایمان بی تزلزل او به خداوند, او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود. و گرنه , او نه کاخ های مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ, و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمی بستند,... این روایت یک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست , بخوانیم : روزی از محلی عبور می فرمود, عده ای از فقرا بر عباهای پهن شده شان نشسته بودند ونان پاره های خشکی می خوردند, امام حسین (ع) می گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت , نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت : ان الله لا یحب المتکبرین , (6) خداوند متکبران را دوست نمیدارد. سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت کردم , شما هم دعوت مرا اجابت کنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند, (7) و بدین ترتیب پذیرایی گرمی از آنان به عمل آمد, و نیز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل خویش به جامعه آموخت .
شعیب بن عبدالرحمن خزاعی می گوید: چون حسین بن علی (ع) به شهادت رسید, بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند, علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند, فرمود این پینه ها اثر کیسه های غذایی است که پدرم شب ها به دوش می کشید و به خانه زن های شوهرمرده و کودکان یتیم و فقرا می رسانید.(8)
شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایت از ستمدیدگان می توان در داستان ارینب وهمسرش عبدالله بن سلام دریافت , که اجمال و فشرده اش را در این جا متذکر میشویم : یزید به زمان ولایتعهدی , با این که همه نوع وسایل شهوت رانی و کام جویی و کامروایی از قبیل پول , مقام , کنیزان رقاصه و... در اختیار داشت , چشم ناپاک و هرزه اش را به بانوی شوهردار عفیفی دوخته بود. پدرش معاویه به جای این که در برابر این رفتار زشت و ننگین عکس العمل کوبنده ای نشان دهد, با حیله گری و دروغ پردازی و فریبکاری , مقدماتی فراهم ساخت تا زن پاکدامن مسلمان را از خانه شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده پسرش یزید بکشاند.حسین بن علی(ع) از قضیه باخبر شد, در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یکی از قوانین اسلام , زن را به شوهرش عبدالله بن سلام بازگرداند و دست تعدی و تجاوز یزید را از خانواده مسلمان و پاکیزه ای قطع نمود و با این کار همت و غیرت الهی اش را نمایان و علاقه مندی خودرا به حفظ نوامیس جامعه مسلمانان ابراز داشت , و این رفتار داستانی شد که درمفاخر آل علی (ع) و دنائت و ستمگری بنی امیه , برای همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (9)
علائلی در کتاب سمو المعنی می نویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگی برخورد می کنیم که هر کدام در جبهه و جهتی عظمت و بزرگی خویش را جهانگیر ساخته اند, یکی در شجاعت , دیگری در زهد, آن دیگری در سخاوت , و... اما شکوه و بزرگی امام حسین (ع) حجم عظیمی است که ابعاد بی نهایتش هر یک مشخص کننده یک عظمت فراز تاریخ است , گویا او جامع همه والایی ها و فرازمندی ها است . (10)
آری , مردی که وارث بی کرانگی نبوت محمدی است , مردی که وارث عظمت عدل و مروت پدری چون حضرت علی (ع) است و وارث جلال و درخشندگی فضیلت مادری چون حضرت فاطمه (س) است , چگونه نمونه برتر و والای عظمت انسان و نشانه آشکار فضیلت های خدایی نباشد. درود ما بر او باد که باید او را سمبل اعمال و کردارمان قرار دهیم .امام حسین (ع) و حکایت زیستن و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد کردارش نه تنها نمونه یک بزرگمرد تاریخ را برای ما مجسم می سازد, بلکه او با همه خویشتن , آیینه تمام نمای فضیلت ها, بزرگمنشی ها, فداکاری ها, جانبازی ها, خداخواهی ها وخداجویی هامی باشد. او به تنهایی می تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت راضامن گردد. بودن و رفتنش , معنویت و فضیلت های انسان را ارجمند نمود.
________________________________________
(1) عقد الفرید, ج 3, ص 143.
(2) ارشاد مفید, ص 214.
(3) مناقب ابن شهرآشوب , ج 3, ص 224 - اسد الغابة , ج 2, ص 20.
(4) اسد الغابة , ج 2, ص 20.
(5) ذکری الحسین , ج 1, ص 152, به نقل از ریاض الجنان , چاپ بمبئی , ص 241 -انساب الاشراف .
(6) سوره نحل , آیه 22.
(7) تفسیر عیاشی , ج 2, ص 257.
(8) مناقب , ج 2, ص 222.
(9) الامامة والسیاسة , ج 1, ص 253 به بعد.
(10) از کتاب سمو المعنی , ص 104 به بعد, نقل به معنی شده است
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.