روش های مطالعه قبل از امتحان
از ناپلئون بزرگ در میانسالی پرسیدند: «در عمرت از چه چیزی بیشتر هراس داری؟» خیلی ساده گفت: «امتحان!» ظاهرا ترس این سردار بزرگ هم چندان بیراه نبوده است. در هر سن و سال و وضعیت تحصیلی که باشیم باز هم امتحان، امتحان است و ترس و اضطرابهای ویژه خودش را دارد. غرض از این مقاله ترساندن بیش از حد شما از آزمون و امتحان نیست، گرچه هر چه به خرداد نزدیک می شویم، دلهره های پایان سال تحصیلی دانش آموزان را گرفتار می کند. در این نوشتار شما را با روش های کاربردی جهت آمادگیتان برای امتحانات پایان سال، آشنا می کنیم.
علت بیشتر مشکلات آموزشی دانش آموزان عدم استفاده صحیح از نیروی فکری و ذهنی است. مهمترین دلیل که سبب می شود مطالب درسی در زمان برگزاری امتحانات به فراموشی سپرده شود، عدم حضور ذهن است. اما این که چطور مطالعه کنیم، نخستین پرسشی است که دانش آموزان در کلاس های یادگیری روش های آموزشی می پرسند. گام اول برای مطالعه درس های امتحانی، تنظیم برنامه درسی است. درس خواندن نیز همانند دیگر مسائل مهم زندگی به برنامه ریزی و تنظیم و دقت نیاز دارد. برنامه ریزی به شما کمک می کند که استفاده مفیدتری از مدت زمانی که در اختیار دارید بکنید و انرژی ذهنی تان را بیهوده هدر ندهید. برنامه ریزی را با یک هدف آغاز کنید. مثلا تعیین کنید که در مدت زمانی که تا شروع امتحانات در پیش دارید، می خواهید چه درسی را بیش از همه مطالعه کنید و یا در چه درسی ضعیف هستند که باید بیشتر روی آن تمرکز کنید. به این توجه نکنید که چون استعداد زیادی در بعضی از درس ها مثلا ریاضی ندارید، وقت گذاشتن بی فایده است. این یک حقیقت است که ما کاری را انجام می دهیم که دوست داریم. اما اگر هدف از درس خواندن برایمان روشن باشد دیگر علاقه داشتن یا نداشتن و حتی استعداد مهم نیست. هدف در شما انگیزه ایجاد می کند که با خاطری آسوده و به دور از نفرت درسی به یادگیری درس مورد نظر بپردازید. در برنامه ریزی خود تنها به یک درس اکتفا نکنید. برخی افراد از شیوه مطالعه تک درس استفاده می کنند. اینکه شما یک هفته برای خواندن یک درس وقت بگذارید، ذهن تان خیلی زود خسته شده و یادگیری تان کاهش می یابد. به جای شیوه تک درس، مطالعه ،3 4 درس را در برنامه تان بگنجانید. به تناسب بین دروس انتخابی نیز توجه کنید. مطالعه همزمان درس هایی که با عدد و فرمول سروکار دارد، شیوه کارآمدی نیست. خواندن شیمی و فیزیک در یک روز به طور چشمگیری ذهن شما را خسته می کند و مانع از ادامه فعالیت مغزی شما می شود. ترکیب درس های مفهومی مثل ریاضی و فیزیک با درس هایی که به حفظیات معروفند مثل ادبیات بهترین شیوه برای مطالعات تمام وقت به شمار می رود.
خودتان را از مطالعه بیزار نکنید:
این که شما خودتان را برای امتحان آماده می کنید به معنی حذف تفریح و سرگرمی از برنامه روزانه نیست. بعد از 54 تا 50 دقیقه مطالعه به یک ربع استراحت نیاز دارید. نوشیدن یک لیوان آب میوه یا شیر به همراه بیسکویت یا آجیل در این میان تاثیر مفیدی بر عملکرد مغزی شما خواهد داشت. می توانید برای خودتان پاداش تعیین کنید. با خودتان قرار بگذارید که اگر فلان درس را به موقع و البته با یادگیری کامل تمام کردید، به تماشای برنامه تلویزیونی دلخواه بروید پس از این که برنامه ریزی کردید به مطالعه مشغول شوید. چگونگی مکان و زمان مطالعه تاثیر مهمی در فرایند یادگیری شما دارد. البته این موضوع به روحیات شما بستگی دارد.
بعضی ها فقط در محیط آرام درس می خوانند یک سری هم در مکان های شلوغ و با هر سروصدایی می توانند به مطالعه بپردازند. در هر حال باید در هر مکانی که هستید تمرکز حواس داشته باشید.
همیشه عواملی وجود دارند که سبب حواس پرتی ما از موضوع اصلی می شوند. یادآوری خاطرات و تخیلات گوناگون که عموما منشا محیطی دارد و از سرو صدا و رفت و آمد دیگران حاصل می شود، از مهمترین مواردی است که باعث از دست رفتن تمرکز و حضور ذهن می شود. در این زمان صدبار هم که یک نوشته را بخوانیم در ذهن مان ثبت نمی شود.
برای این که ذهن تان از موضوع اصلی دور نشود، تند بخوانید. نه آن قدر که چیزی نفهمید. سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزایش دهید که یک درگیری ذهنی مطلوب ایجاد شود. سپس از خودتان سوال بپرسید. سوالاتی که پیرامون موضوع اصلی درس دور می زند به شما کمک می کند در حین تند خواندن، ابتدا چیزهایی را بخوانید که فهم شان برایتان ساده است. تمامی زیرنویس ها ، پاراگراف ها، سرفصل ها و مطالبی را که مهم به نظر می رسند بخوانید. در یادگیری فرمول ها و لغات خارجی به جای حفظ کردن آنها، شکل شان را به خاطر بسپارید. به کارگیری گوش و چشم در درک مطالب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. صدای خودتان را ضبط کنید و در طول روز گوش کنید. این کار به شما کمک می کند تا در هر لحظه ای حتی زمانی که به استراحت مشغولید از طریق تکرار، مطالب را در حافظه تان ثبت کنید
آموزش روش های مطالعه به کودکان
یکی از پرسشهایی که این روزها بیشتر دانش آموزان از خود می پرسند، این است که چگونه باید درس بخوانند تا هم بهتر متوجه مطالب درسی شوند و هم نمره های بهتری کسب کنند؟ به طور طبیعی هر دانش آموزی به این پرسش پاسخ متفاوتی می دهد.
عده ای شبها که محیط اطراف ساکت تر است مطالعه می کنند، عده ای با دوستان خود درس می خوانند، تعدادی صبحها که مغز آمادگی بیشتری دارد، زودتر از خواب بیدار می شوند و درآن هنگام درس می خوانند و... ممکن است شما هم یکی از دانش آموزانی باشید که نه تنها روشهای یاد شده ؛ بلکه دیگر روشهای مطالعه را نیز امتحان کرده باشید. ولی باز نتیجه دلخواه خود را از مطالعه نگرفته باشید. در اینجا قصد نداریم تا شما را با روش مطالعه خاصی آشنا کنیم ؛ بلکه هدفمان این است که روشهایی را به شما بیاموزیم تا بتوانید با استفاده از آنها بهره وری از مطالعه خود را افزایش دهید.
دانش آموزان در طول سالهای تحصیلی خود ممکن است به درسهای خاصی علاقه مند بوده و در همین حال علاقه ای به مطالعه برخی از کتابهای درسی خود نداشته باشند. مثلا دانش آموزی ممکن است به فیزیک ، ریاضی ، تاریخ ، زیست شناسی و... علاقه نداشته باشد؛ ولی مساله این است که به هر حال باید برای ورود به مدارج تحصیلی بالاتر در آن درس نمره قبولی گرفت. دانش آموزان به طور معمول هنگامی که سر کلاسی حاضر می شوند که علاقه ای به مطالب آن هم ندارند، مدام به ساعت خود نگاه می کنند و دوست دارند که زودتر زمان بگذرد. ممکن است خود شما نیز چنین احساسی را تجربه کرده باشید؛ ولی پرسش این است که آیا راهی برای غلبه بر این مشکل وجود دارد؟
پیش از ورود به کلاس مطالعه کنید
برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و یکی از روشهایی که شما می توانید با کمک آن دروسی را که به آنها علاقه ندارید با تمایل بیشتری مطالعه کنید، این است که پیش از حضور در کلاس درس یاد شده ، نگاهی به کتاب انداخته و بکوشید اطلاعاتی درباره موضوع مورد نظر خود جمع آوری کنید.
اهمیت مطالعه پیش از حضور در کلاس (چه درسهای مورد علاقه خود و چه درسهایی که تمایلی به آنها ندارید) این است که هرچه اطلاعات اولیه و دانسته های شما درباره یک موضوع درسی بیشتر باشد، خود به خود کشش بیشتری در شما برای فراگیری آن بوجود خواهد آمد. شاید تا به حال به این موضوع فکر کرده باشید که چرا دبیران و استادان شما اینقدر به شما تاکید می کنند که پیش از ورود به کلاس ، مطالعه سطحی و اجمالی و سریعی بر آنچه که قرار است تدریس شود داشته باشید. علت این تاکید بیشتر به خاطر همین تاثیر اطلاعات اولیه است. با دانستن اطلاعات اولیه شوق یادگیری و تمرکز حواس شما در کلاس بیشتر شده و مطالب بیان شده را بهتر درک می کنید. اگر باور ندارید امتحان کنید تا خودتان تجربه کنید.
از خود پرسش کنید
در مطالعه اولیه هدف شما گرفتن اطلاعات ابتدایی و کنجکاو کردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و کم حجم مقدماتی است ؛ ولی روش دیگری که می توانید از آن برای افزایش میزان بازدهی و به خاطر سپردن بیشتر مطالب استفاده کنید، پرسش کردن قبل ، هنگام و پس از مطالعه است. با کتاب شوخی کنید
تعدادی از دانش آموزان هنگامی که تلویزیون تماشا می کنند یا با دوستان خود صحبت می کنند همیشه خوشحالند؛ ولی هنگامی که صحبت از کتاب و مطالعه می شود جدی و اخمو می شوند. در روانشناسی حافظه و یادگیری گفته می شود: مطالبی که بار هیجانی بیشتری دارند، بیشتر در حافظه می مانند و بهتر به خاطر آورده می شوند؛ زیرا هیجان ، علاقه ، تمرکز و ورود مطلب به حافظه را موجب می شود. برای نمونه از شما پرسیده می شود که آیا همسایه 8 سال پیش خود را به خاطر می آورید؟ شما می گویید نه ، از شما می پرسند همان که 2 بچه داشت ، شما می گویید نه به خاطر نمی آورم ، همان که پدرش فروشنده لباس بود و شما باز هم به خاطر نمی آورید. به شما می گویند: همان که خانه شان آتش گرفت.
یک مرتبه همه چیز در ذهنتان زنده می شود؛ چرا که آتش گرفتن بار هیجانی موثری داشته است. اگر چه آتش گرفتن ، یک هیجان منفی در شما ایجاد کرده بود، ولی در هر حال هیجان انگیز بود و همین هیجان باعث می شود که شما خاطره آن آتش سوزی را بخوبی به خاطر بسپارید. به همین ترتیب شما می توانید برای این که مطالب درسی را بهتر و بیشتر به خاطر بسپارید با کتاب ارتباط عاطفی و احساسی برقرار کنید.
یکی از بهترین روشهایی که شما می توانید به همین منظور از آن استفاده کنید، این است که با کتاب شوخی کنید. این موضوع به علاقه و تمرکز شما کمک زیادی می کند.
هر چه می توانید به سخت ترین مطالب کتاب بار هیجانی مثبتی بدهید و آن را بخوانید.
اگر بخواهید می توانید با زبان خوشایند خودتان با همه مفاهیم کتاب شوخی کنید. مثلا هنگامی که قسمتی ازکتاب (درسی یا غیردرسی) برایتان خیلی جالب بود، در حاشیه آن بنویسید: "چه جالب". اگر برایتان تعجب آور بود، علامت تعجب بگذارید یا اگر پرسش برانگیز بود، علامت پرسش بگذارید. یک دانش آموز فعال به این ترتیب می تواند با کتاب درگیر شود و عقاید و عواطف خود را به شکلی با نوشتن اعلام کند
شما می توانید با پرسش ، ذهن خود را هدفدار کنید. اشتباهی که به طور معمول دانش آموزان مرتکب می شوند این است که آنها به طور معمول تعدادی پرسشهای حافظه ای کم ارزش از خود می پرسند. مثلا بوعلی سینا در چه تاریخی متولد شد؟
جنگ جهانی دوم در چه تاریخی شروع شد یا هیمالیا کجاست ؟ پرسشهایی از این قبیل کم ارزش ترین پرسشهایی است که شما می توانید از خود بپرسید، ولی برای به خاطر سپردن بیشتر مطالب شما، باید از پرسشهای کاربردی ، تحلیلی ، ترکیبی استفاده کرد.
پرسشهای کاربردی جالب ترین نوع پرسشها هستند و همان طور که از نامشان برمی آید می خواهند مطالب علمی را به مسائل روزمره ربط دهند و آنها را در عمل بسنجند، مثلا تشویق ، بلافاصله پس از یک عمل خوب چه نقشی در شکل گیری شخصیت مثبت کودک دارد؟ پرسشهای تحلیلی پرسشهایی هستند که در آن مطالعه کننده قدمهای منطقی یک شخص یا تغییر و تحول یک شی ئ یا وضعیت را از نقطه شروع تا پایان بررسی می کند. مثلا آنتونی رابینز، روان شناس معروف ، چگونه با همه ناکامی ها، زندگی خود را دگرگون کرد؟
پرسشهای ترکیبی پرسشهایی هستند که از پرسشهای تحلیلی قوی ترند و به پرسشهای خلاق معروفند. در این پرسشها شما می توانید با کنار هم قراردادن اطلاعات ، ایده ها و اندیشه های گذشته به طرح اندیشه های نو دست بزنید و آن را پرسشی کنید، مثلا تناسب مسکن و جمعیت را در 20 سال آینده ایران چگونه پیش بینی می کنید؟ باید به خاطر داشته باشید که این پرسشها را خواننده مطرح می کند و خود نیز به آنها پاسخ می دهد، پس هرچه پرسشهای قوی تری مطرح شوند، تمرکز و علاقه بیشتری نیز در شما ایجاد می شود. تنها به پرسشهای مطرح شده در کتاب اکتفا نکنید، بکوشید خودتان پرسشهای زیادی را به ترتیبی که گفته شد طرح کنید؛ زیرا در این صورت بیشتر به پاسخگویی علاقه مند می شوید.
در کلاس یادداشت برداری کنید
معلمان بارها در طول سالهای تحصیلی به دانش آموزان می گویند که آنها باید در سر کلاس شنونده ای فعال باشند؛ ولی مفهوم این عبارت چیست ؟ یعنی باید چگونه باشیم؟ شنونده فعال چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد؟
بهترین و موثرترین راه برای این که شما یک شنونده فعال باشید این است که یادداشت بردارید. اگر می خواهید یک دانش آموز موفق شوید چه نیاز به یادداشت برداری را در سر کلاس احساس می کنید یا خیر، حتما از صحبت مدرس یا سخنران ، یادداشت برداری کنید. در یادداشت برداری موفق هیچ وقت نباید جمله ای را به طور کامل یادداشت کنید، بلکه باید تنها نکات را به صورت اشاره ای و مختصر یادداشت کنید. برای این منظور باید از واژه های کلیدی استفاده کنید که چون جرقه ای همه موضوع را به یاد شما می آورد. ممکن است شما بگویید که معلمتان به شما اجازه نمی دهد یادداشت برداری کنید.
حقیقت این است که معلم شما کار درستی انجام می دهد، زیرا دانش آموزان معمولا به شکل سنتی جمله های معلم خود را یادداشت می کنند و نوشتن یک جمله از صحبت های معلم عملا شما را از گوش دادن و درک جمله بعدی بازمی دارد، ولی در صورتی که تنها نکات را خلاصه وار یادداشت کنید، می توانید همزمان با تدریس معلم یادداشت کنید و از درک مطالب بعدی هم باز نمانید. شاید فکر کنید که مطالعه به این شکل خیلی وقت می برد و از روش سنتی مطالعه شما طولانی تر است ؛ اما توجه کنید که شما در این محاسبه ، زمان هدر رفته و مطالعه غیرمفید و غیرمتمرکز خود را به حساب نیاورده اید. شما در روش سنتی مطالعه ، وقت فراوانی را با حواس پرتی های متنوع و گوناگون از دست می دهید؛ اما با عمل به موارد گفته شده هم از هدر رفتن وقت خود جلوگیری کرده اید و هم لحظه به لحظه با علاقه و تمرکز حواس بیشتری مطالعه می کنید و در نتیجه بهتر یاد می گیرید.
کتاب درسی را چگونه باید خواند ؟
در این نوشتار ، روشی برای خواندن و مطالعه مطالب کتاب های درسی ارائه می شود که معرف به روش پ س خ ب ا ( پس خبا ) می باشد . این روش به نظر می رسد شیوه موثری برای بهتر فهمیدن و بهتر حفظ کردن مفاهیم و اطلاعات کلیدی است . نام این روش برگرفته از نخستین حرف نام هر یک از مراحل پنجگانه در مطالعه متون : پیشخوانی ،سوال کردن ، خواندن ، به خود پس دادن ؛ و آزمودن است. دو مرحله اول و آخر ویژه بررسی سراسری هر فصل از کتاب هستند و سه مرحله میانی اختصاص به هر بخش اصلی از هر فصل دارند .
مرحله پ یا پیش خوانی
نخست به مرور کلی فصل معینی از کتاب می پردازید تا با موضوعات کلی مطرخح شده در آن آشنا شوید . برای این منظور فهرست مطالب فصل را می خوانید . سپس مطالب فصل را مرور می کنید که طی آن ، عناوین بخش های اصلی و فرعی فصل را مورد توجه قرار می دهید ، و تصاویر و نمودارها را از نظر می گذرانید . مهمترین نکته در مرحله پیش خوانی این است که پس از مرور مطالب فصل ، چکیده پایانی فصل را با دقت مطالعه کنید و روی هر یک از نکاتی که در آن آمده تامل کنید . در این مرحله ممکن است سوال هایی به ذهنتان خطور کند که پس از خواندن متن کامل فصل بتوانید به آنها پاسخ دهید . این مرحله ، تصویری کلی از مطالب فصل و سازمان بندی آن به دست می دهد .
مرحله س یا سوال کردن
همان طور که قبلا گفته شد ، مراحل سوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن ویژه هر بخش عمده هر فصل است . بخش های هر فصل از کتاب مورد نظرتان را یکی یکی در نظر بگیرید ، هر سه مرحله سوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن را در مورد هر فصل اعمال کنید . سپس به بخش بعدی کتاب بپردازید . قبل از مطالعه مطالب هر بخش ، نخست عنوان آن بخش و عنوان های فرعی آن را بخوانید . سپس در حین خواندن مطالب هر بخش ، موضوعات مهم آن را به صورت یک یا چند سوال در نظر بگیرید که بعدا باید به آنها پاسخ بدهید : از خود بپرسید : ` نویسنده در این بخش چه مفاهیم مهمی را در نظر داشته است ؟ ` مقصود از مرحله سوال کردن نیز همین است .
مرحله خ ( خواندن ) :
در این مرحله ، مطالب هر بخش از فصل را برای آگاهی از معنا و مفهوم آن با دقت بخوانید و ضمن خواندن ، سعی کنید به سوال هایی که در مرحله سوال کردن مطرح شده بود ، پاسخ دهید . در باره مطالبی که می خوانید تامل کنید و بکوشید بین آن مطالب و اطلاعات قبلی خود ارتباط برقرار کنید . می توانید زیر واژه ها یا عبارت های اصلی خط بکشید ، اما میزان آن از 10 تا 15 درصد متن تجاوز نکند . اگر مقصود از خط کشیدن زیر مطالب ، مشخص کردن واژه ها یا عبارت های اصلی برای مرور بعدی باشد ، خط کشیدن زیادی زیر مطالب ، مغایر با چنین هدفی است. تا وقتی تمام مطالب بخش معینی را نخوانده اید یا با همه مفاهیم اصلی آشنا نشده اید و اهمیت نسبی آنها را ارزیابی نکرده اید ، یادداشت بر ندارید .
مرحله ب ( به خود پس دادن )
پس از خواندن هر بخش ، سعی کنید مفاهیم اصلی را به خاطر بیاورید و اطلاعات را از حفظ با خود بگویید . مفاهیم را به زبان خودتان بازگو کنید و اطلاعات را ترجیحا با صدای بلند و اگر تنها نیستید ، زیر لب تکرار کنید . مطالبی را که به یاد می آورید با متن کتاب تطبیق دهید تا مطمئت شوید که آنها را کامل و درست حفظ کرده اید . به کمک روش به خود پس دادن مطالب ، به کمبود اطلاعات خود پی می برید و می توانید آنها را در ذهن خود سازماندهی کنید . پس از آن که بخشی از فصل را به این شیوه مطالعه کردید ، به بخش بعدی بپردازید و دوباره مراحل سوال کردن ، خواندن . به خود پس دادن را تکرار کنید .
مرحله آ ( آزمون )
پس از خواندن مطالب فصل باید به آزمون و مرور مطالب بپردازید . با مراجعه به یادداشت هایتان ، ببینید چه مقدار از مفاهیم اصلی را به یاد دارید . سعی کنید بفهمید چه پیوندی بین مطالب مختلف وجود دارد و این مطالب چگونه در فصل ، سازمان بندی شده اند . در مرحله آزمون ممکن است مجبور شوید فصل را مرور کنید تا صحت مفاهیم و مطالب اصلی حفظ شده را وارسی شود . در این مرحله باید چکیده فصل رابخوانید و ضمن آن جزئیات مربوط به هر یک از نکات چکیده را در نظر آورید . مرحله آزمون را هرگز به شب امتحان موکول نکنید . نخستین مرور مطالب فصل باید بلافاصله پس از خواندن آن انجام شود .
پژوهش های بسیاری حاکی از وجود فواید فراوان در روش پس خبا بوده و مسلما این روش کارآمدتر از روش روخوانی ساده مطالب است . در این روش مخصوصا به خود پس دادن مطالب ، نقش بسیار مهمی دارد . اختصاص بخش عمده طول مدت مطالعه به یاد آوری فعال مطالب بهتر از آن است که تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخوانی مطلب کنید . بررسی ها موید این نکته اند که خواندن چکیده فصل بیش از مطالعه سراسر فصل ، کار آمدی دارد . خواندن چکیده پیش از خواندن مطالب فصل، چشم اندازی کلی از فصل فراهم می کند که خواننده را در سازمان دهی مطالب در حین خواندن مطالب یاری می دهد . حتی اگر نخواهید روش پس خبا را به طور کامل دنبال کنید ، بهتر است از فواید به خود پس دادن مطلب و نیز مطالعه چکیده فصل پیش از خواندن مطالب فصل غفلت نورزید .
برای موفقیت در یادگیری بیشتر برنامه ریزی کنید هیچ سحر و جادویی وجود ندارد
یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از فنون و روش های مطالعه بازدهی تحصیلی را افزایش می دهد والبته در هیچ یک از این فنون سحر و جادویی وجود ندارد اما اگر فرد این روش ها را به کار گیرد طوری که به صورت عادت های کاری او درآیند معمولا به خوبی پاداش می گیرد زیرا با تلاش کمتر، مطلب بیشتر یاد می گیرد، از مطالعه خود لذت می برد و نمره بیشتری نیز کسب می کند. توصیه های زیر نکاتی است که به شما در یادگیری و توفیق بیشتر در امتحانات کمک می کند.
1- سعی کنید برای یادگیری هر موضوعی در خود انگیزه ای ایجاد کنید: اگرچه ایجاد انگیزه برای یادگیری موضوعی که مطلوب فردیست کار مشکلی است ولی عملی است همانگونه که انگیزه خوردن داروهای تلخ و ناگوار، کسب سلامتی است.
2- مدت مطالعه کوتاه و با فاصله برنامه ریزی کنید: مطالعه کوتاه و با فاصله مانع خستگی ذهنی شده و میزان یادگیری را افزایش می دهد. مثلا اگر زمان مطالعه تاریخ را پانزده دقیقه در نظر بگیرید. حتما در این پانزده دقیقه کار کنید بعد یک مرحله استراحت انجام دهید و سپس مجددا نوبت بعدی مطالعه تاریخ را انجام دهید. در این صورت بازدهی شما بیشتر خواهد بود.
3- به هنگام مطالعه تمرکز حواس داشته باشید: وقتی را که برای مطالعه درس خاصی در نظر می گیرید به خیالبافی و فرو رفتن در رویا و تلفن زدن به دوستان و چرت زدن و کارهای دیگر هدر ندهید، این اتلاف وقت بزرگ ترین خطر مطالعه سودمند است.
4- هنگام مطالعه موارد زیر را به ترتیب رعایت کنید:
الف) خواندن عناوین کلی مطالب درسی.
ب) خواندن متن درس با دقت.
ج) پاسخ به سوالات طرح شده.
د) از حفظ کردن مطالب و از حفظ گفتن با خود یا دوستان
ه) بهترین زمان دوره مطالب درسی بعد از نخستین مطالعه و پیش از امتحان است.
همواره برنامه ریزی کنیم
در دنیایی زندگی می کنیم که سریعا در حال تحول است در این جهان برنده کسی است که می تواند خود را با این تغییر و تحول انطباق دهد و بازنده کسی است که قادر به انطباق و سازگاری نیست و نمی تواند برای خود برنامه ریزی کند و تصمیم بگیرد.
مهم ترین ارزش برنامه ریزی در تعیین هدف و خط سیر زندگی است. درست است که هیچ یک از ما نمی توانیم آینده مان را پیش بینی کنیم اما مفیدترین درسی که دنیای امروز به ما می آموزد این است که پیشرفت ناشی از برنامه ریزی است. اگرچه هیچ راه مطمئنی وجود ندارد که به ما تضمین دهد برنامه ریزی ما موثر خواهد بود و چه بسا احتمال دارد که مسایل متفاوت اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و اخلاقی و غیره که از هم اکنون قابل پیش بینی نیست رخ دهد و برنامه های ما را متوقف و ناموفق و دگرگون سازند.
برنامه ریزی به شما کمک می کند تا به وضوح ببینید که چه می خواهید و چگونه می توانید در راستای هدف هایتان گام بردارید.
دانش آموزی که با امکانات در توانایی ها و محدودیت هایش به خوبی آشناست و می داند که چگونه نقاط قوت و ضعفش با بعضی از راه حل های مناسب هماهنگی بیشتری دارد بی تردید هدف های تحصیلی و شغلی اش را بهتر از دانش آموزی که این آشنایی ها را ندارد برنامه ریزی می کند.
چند نکته برای آن که بتوانید زمان را طولانی کنید:
1- ابتدا به موضوعات دشوار بپردازید.
2- درس ها را انباشته نکنید.
3- از بدن خود مراقبت کنید.
4- از کمالگرایی بپرهیزید.
5- بیش از توانایی های خود تکلیف تعیین نکنید
راهکارهای علاقمندی دانش آموزان به مطالعه
دانش آموزان را باید به مطالعه علاقمند کرد چه کتب درسی را در دست بگیرند و چه کتاب های دیگر را. در این نوشتار تلاش شده است که راهکارهایی برای مطالعه صحیح آینده سازان ارائه شود. بی شک عمل به اصول مطالعه می تواند بهره وری بیشتری را برای دانش آموزان داشته باشد.
اصول مطالعه
1- استمرار در مطالعه: مطالعه به طور مستمر بدون وقفه در ساعات برنامه ریزی انجام گیرد.
2- انضباط در مطالعه: اصل انضباط در هر کاری سبب ایجاد نظم در فعالیت های فردی و اجتماعی است و آن یک قاعده کلی حاکم برزندگی و طبیعت است و مطالعه برای رسیدن به دانایی و توانایی بخشی از روند زندگی بوده و تابع اصل نظم است.
3- تنوع در موضوع: ثبات موضوع مطالعه برای مدت زیادی سبب کاهش فعالیت مغزی است. برای ایجاد تنوع چندین موضوع را باید مورد مطالعه قرار داد. این بدان معنی نیست که در یک ساعت برنامه ریزی چندین نوع کتاب خوانده شود.
4- تنظیم برنامه مطالعه: در تنظیم برنامه باید به اهداف و احساس نیاز مطالعه کننده توجه کرد.
5- برنامه باید انعطاف داشته باشد (مطالعه کننده احساس اجبار نکند).
6- برای مطالعه هر درس وقت کافی منظور شود.
7- در طول برنامه به منظور ایجاد فرصت طبقه بندی، سازماندهی مطالب قبلی و آمادگی ذهنی برای مطالب بعدی باید زمان معینی استراحت در نظر گرفت.
8- مطالعه هر درس، نزدیک به ساعت آموزشی همان درس باشد.
زمان ها و موقعیت های نامناسب برای مطالعه
مسائلی که در مطالعه باید از آن اجتناب کرد به شرح زیر است:
الف- از ایجاد فاصله زیاد بین مطالعه خودداری شود.
- مطالعه به دلیل خستگی اندام های حسی در آخر شب صورت نگیرد.
- مقدار زمان مطالعه 1.5 تا 2 ساعت بوده و سپس با استراحت کوتاه مطالعه دوم صورت گیرد.
- مطالعه نباید در زمان خستگی حاکم بر بدن باشد.
- در طول سال مطالعه روزانه مفید بوده و در شب امتحان ایجاد اضطراب می کند و اضطراب سبب کاهش قدرت حافظه است.
- در صورت محدود بودن زمان نباید با سرعت بیشتری مطالعه نمود.
- زمان مطالعه باید دور از تشویش و نگرانی باشد.
عوامل مؤثر در یادگیری
1- احساس نیاز و علاقه و اشتیاق.
2- داشتن دانش و اطلاعات قبلی از دروس پیش نیاز و درک آن.
3- فهمیدن اهداف درس و نقش و تأثیر آن در زندگی روزمره.
4- تمرین، تکرار و ممارست و تعمیم دادن مفاهیم به مصداق ها.
5- داشتن یک چهارچوب کلی و تقسیم آن به مواد آموزشی.
6- رعایت زمان و مکان یادگیری که عاری از هرگونه عوامل مخل باشد.
7- صحیح خوانی، درک مفهوم و تجزیه و تحلیل مفاهیم.
همان طور که می دانید توانایی خواندن یکی از اساسی ترین مهارت ها برای کسب موفقیت تحصیلی است. بنابراین چگونه می توانیم انگیزه وعلاقه لازم برای مطالعه را در فراگیران ایجاد کنیم؟ باید گفت، بهترین راه ایجاد علاقه به ادبیات، درک اهمیت و تأثیر مطالعه در زندگی روزمره است. معلمان به این امر آگاهند و به همین دلیل در کلاس های درس با اهداف برنامه ریزی شده قبلی، وقت زیادی را صرف ایجاد علاقه و عشق به مطالعه در دانش آموزان می کنند اما ایجاد انگیزه و تقویت عشق به مطالعه دائمی، تنها وظیفه معلمان نیست بلکه والدین نیز در این امر نقش مهمی برعهده دارند.
توصیه هایی برای تقویت مطالعه:
1- قبل از هر چیز، مطالعه را بین اعضای خانواده به صورت یک عادت همیشگی درآورید و از دوران کودکی و در طول دوران تحصیلی سعی کنید به صورت مستمر و بدون وقفه ادامه داشته باشد.
2- با استفاده از امکانات موجود در کتابخانه های شهر و با راهنمایی های کتابدار، کتاب های مناسب گروه سنی و مقطع تحصیلی دانش آموزان را انتخاب کنید.
3- بهترین و پربارترین اوقات برای شما و فرزندتان زمانی است که مطالعه می کنید.
4- رفتن به کتابخانه را بخشی از برنامه هفتگی خود قرار داده و اجازه دهید فرزندتان در کتابخانه با داشتن فرصت کافی به سراغ قفسه های کتاب رفته، با نگاه کردن به آن ها کتاب مورد علاقه اش را انتخاب کند.
5- بسیاری از فیلم های سینمایی و برنامه های تلویزیونی براساس کتاب های منتشر شده، ساخته می شوند. اگر فرزندتان به فیلم یا برنامه خاصی علاقه مند است او را به خواندن فیلمنانه یا قصه مربوط به آن فیلم تشویق کنید.
6- در دنیای امروز که عصر اطلاعات است ما با انبوه اطلاعات در قالب کتاب، مجله، روزنامه و... مواجهیم که این منابع وسایل ترغیب نوجوانان و جوانان به مطالعه می باشد.
7- و بالاخره این که میزان اهمیت و ضرورت مطالعه در زندگی انسان ها را یادآوری کنید
تأثیر نهضت حسینی بر انقلاب اسلامی
در حالی که اکثر انقلابهای معاصر، سرچشمه ایدئولوژیک خود را از ناسیونالیسم، بورژوازی، کمونیسم و... میگرفتند، مردم ایران به رهبری امام خمینی،اسلام را به عنوان ایدئولوژی انقلابی خود برگزیدند. دلیل بروز چنین رفتاری از مردم ایران بیش از هر چیز به فرهنگ سیاسی ایرانیان باز میگردد. باتوجه به آنکه مهمترین منبع فرهنگ سیاسی ایران، مبانی دینی و به طور خاص مذهب شیعه است و بخش عمدهای از رفتار سیاسی مردم نیز از این منبع متأثر است، بنابراین حرکت اسلامی مردم ایران در بهمن 57 نیز از این منبع ناشی شده است .
از این رو در نوشتار حاضر با در نظر گرفتن انقلاب اسلامی به عنوان تبیین کننده و تطبیق دهندهی اندیشههای اسلامی با جامعهی ایرانی به بررسی تأثیر نهضت حسینی بر انقلاب اسلامی با تأکید بر مقوله شهادت خواهیم پرداخت .
غلبه اصولیون بر اخباریون، شیعیان را به دو گروه مجتهدان و مقلدان تقسیم نمود. بنابر اعتقاد اصولیون، در عصر حضور معصومین، حاکمیت و اختیارات آن توسط ائمه اعمال میگردد ولی در زمان غیبت، از یک سو به دلیل حکمت الهی و اقتضای قاعده لطف که زمین خالی از حجت نباشد، و از سوی دیگر از آنجا که حفظ نظم اسلامی باید به دست کسی انجام شود که آگاهی کاملی از احکام اسلام و قوانین آن داشته باشد، حق حاکمیت اسلامی و ولایت تصرف در امور اجتماعی و سیاسی برعهده جامعالشرایط گذاشته شده است. 1
از این رو با تثبیت و نهادینه شدن اجتهاد و تقلید، عملاً جامعه شیعه به دو گروه اقلیت مجتهد و اکثریت مقلد تقسیم گردید و رهبری و هدایت دینی مردم و استنباط احکام اسلامی، به عنوان یکی از کارهای ویژه مهم روحانیت درآمد. این رویداد رابطهای ناگسستنی در تمام مراحل زندگی میان مردم و روحانیت بوجود آورد که طی آن روحانیت سعی در برقراری ارتباط با مردم و گروههای مختلف نمود.این ارتباط به حدی قوی شکل گرفت که نقش روحانیت شیعه در مسائل سیاسی و اجتماعی ایران در زمانهای مختلف غیر قابل انکار مینماید. 2
بنابراین در نظام روحانیت شیعه، به واسطه وجود مسأله تقلید، نوعی رابطه معنوی میان توده مردم و رهبران مذهبی ایجاد شده است. به طوری که مردم تحت دستورات و نظرات رهبری قرار داشته و نوعی هم نوایی میان آنان شکل گرفته است . این همنوایی باعث شکلگیری قیامها، جنبشها، نهضتها و در نهایت انقلابی اسلامی گردیده است .
شهید مطهری با اذعان به این مطلب که در طول تاریخ، روحانیون و علمای تسنن، سخنان و طرحهای اصلاحی بیشتری نسبت به علمای شیعه ارائه کردهاند، معتقد است که آنها نتوانستهاند یک حرکت اصلاحی عمیق بوجود بیاورند. به اعتقاد شهیدمطهری علمای شیعه با اینکه کمتر در این زمینهها حرف زدهاند در طول یکصد سال اخیر حرکتهایی را رهبری کردهاند که نظیر هیچ کدامشان حتی در میان اهل سنت وجود نداشته است، چه رسد به روحانیت مسیحی و امثال اینها...3
به عقیده شهید مطهری، این مسئله که روحانیت شیعه در طول تاریخ منشا حرکتهای بزرگ شده است، دو دلیل عمده دارد. دلیل اول ویژگی خاص فرهنگ روحانیت شیعه است. به این معنا که فرهنگ شیعی یک فرهنگ زنده، حرکتزا و انقلاب آفرین است. این فرهنگ که از روش و اندیشههای امام علی (ع) تغذیه میکند، فرهنگی است که در تاریخ خود عاشورا، صحیفه سجادیه، دوره امامت و عصمت دویست و پنجاه ساله داردو این در حالی است که هیچ یک از فرهنگهای دیگر چنین عناصر حرکتزائی در خود ندارند. دلیل دوم از نظر شهید مطهری این است که روحانیت شیعه که به دست ائمه شیعه پایهگذاری شده است براساس تضاد با قدرتهای سلطهگر، انکار حقانیت پادشاهان و بینیازی از قدرتهای حاکم پایهگذاری شده است. روحانیت شیعه از نظر معنوی متکی به خدا و از نظر اجتماعی متکی به مردم است و هیچگاه جزو دولت نبوده است . بنابراین مهمترین دلیلی که روحانیت توانسته انقلاب را رهبری کند، استقلال است و این حقیقت که آنها هیچگاه عضو دستگاههای دولتی وغیر دولتی نبودهاند و از آنها ابلاغ نمیگرفتهاند. 4
بنابراین در مییابیم که سنت اعتراض علیه حکومتهای جبار، سنت شهادت، جاودانگی روح سنت بستنشینی و پناهگیری در جوار اماکن متبرکه، مرثیهخوانی و عزاداری برای شهیدان تاریخ و ... از جمله منابع قدرت سنتی شیعیان محسوب میگردند5 که بدون درک آنهانمیتوان فهم درستی از انقلاب اسلامی بدست آورد .
یکی از این مقولات، شهادتطلبی است که پیوند ناگسستنی با قیام امام حسین(ع) و واقعه عاشورا، دارد بطور یکه در طول تاریخ بهرهبرداری هرمنوتیکی روحانیان شیعه از قرآن، سنت و عاشورا، ظرفیت انقلابی گستردهای در اختیار آنان گذاشته است .
مفاهیم شهید و شهادت در دین اسلام از تعبیر خاصی نسبت به ادیان دیگر برخوردار میباشد. شهادت، مرگی از راه کشته شدن است که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن « فیسبیلالله» انتخاب میکند. در واقع شهدا سعادتمندانی به شمار میآیند که عمری را در خدمت به اسلام و مسلمین گذراندهاند و در آخر نیز عمر فانی خود را به فیض عظیمی که دلباختگان به لقاءالله آرزو میکنند بخشیدهاند. از این رو آنان جایگاهی والا دارند، زیرا زندگانی خویش را در راه هدفی الهی با سرافرازی به خیل شهدای راه حق پیوند زدهاند .
در اسلام شهادت صفتی از «حیات معقول» به شمار میرود و شهید پس از پیامبر از مقام و جایگاهی برتر برخوردار میباشد. از این رو در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شدهاند وجود دارد. زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید،ضایع نشدن عمل شهید، مسرت وخوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید از جمله مسائلی میباشند که در این آیات به آنها اشاره شده است .
به مصداق آیات شریفه 169 تا 175 سوره آل عمران که میفرماید: «البته نپندارید که شهیدان راه خدا مردهاند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود. آنان به فضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان گردیده شادمان اند و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند و بعداً در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم مخورند . و آنها را بشارت به نعمت و فضل خدا دهند و اینکه خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگرداند.» 6 در دین اسلام شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی برای حیات طیبه محسوب میگردد .
از این رو روحانیون شیعه در طول تاریخ طی سخنرانیهای خود با تفسیر روزآمد آیات و روایات، و همچنین استفاده از نمادهای اسلامی نظیر شهادت، امام حسین، کربلا، عاشورا، پیامبر، امام ، عدالت و مفاهیم مقابل آن مانند ظلم، فساد، یزید و ... و بیان قول، فعل و تقریر معصومان، بر افکار عمومی جامعه تأثیر گذاشتهاند و فرهنگ سیاسی جامعه را دچار تحول اساسی نموده و هویتسازی کردهاند .
بنابراین استفاده از عناصر شهادتطلبی و الگوی کربلا را میتوان از جمله منابع قدرت روحانیان محسوب نمود. الگویی که در ایام محرم قویترین نیروی ملی و بسیج اجتماعی را در اختیار روحانیت قرار میدهد به شکلی که تمام ملت به سوی یک سوگواری با احساسات شدید تا آن درجه سوق داده میشوند که باور کردن آن برای کسانی که شاهد آن نبودهاند بسیار مشکل است .
این امر بویژه در دورانهایی که مبارزه علیه عامل خارجی انجام میگرفت از نتایج و اجتماع گستردهتری برخوردار میشد. به این صورت که مؤلفههای مذهب شیعه و همچنین فضایی که در جامعه ایران نسبت به مظلومیت امام حسین وجود داشت،عامل تقویت کننده رفتار سیاسی روحانیون میگردید . به این ترتیب، ایدئولوژی، فرهنگی سیاسی و زمینههای تاریخی ایران، شرایطی را فراهم میآورد که رهبران مذهبی و روحانیون عالی رتبه بتوانند مردم را بسیج نموده و بر حوادث و رویدادهای سیاسی جامعه تأثیر بگذارند .
روحانیون میتوانستند حادثه عاشورا را بازسازی نموده و آن را با گفتمانهای جدیدی وارد عرصه سیاسی ایران نمایند . از آنجایی که سلطه خارجی براساس شرایط غیر عادلانهای ایجاد میشود، بنابراین میتوانستند همانند «یزید» را در فرهنگ سیاسی ایران تشابهسازی نمایند و به این ترتیب، مردمی که سالها در عزای امام حسین گریه کردهاند و از قیام وی، درس غیرت و شهادت فرا گرفتهاند را وارد عرصه سیاسی و اجتماعیای نمایند که زمینهساز اعتراض علیه سلطه خارجی میباشد .
در این میان امام خمینی با درکی که از دین و به تبع آن فقه سیاسی و مقولات فقه سیاسی داشت، مسائل را به صورت متمایزی نسبت به فقهای پیش از خود مورد توجه قرار داد. امام خمینی با اعتقاد به اینکه «زندگی سیدالشهدا، زندگی حضرت صاحب سلامالله علیه، زندگی همه انبیاء عالم، همه انبیا از اول، از آدم تا حالا همهشان این معنا بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل را میخواستند درست کنند.» 7 مبارزه علیه رژیم جائر پهلوی را سرمشق زندگی خود قرار دادند .
از این رو امام خمینی، تقیه، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد و شهادت را به صورت متفاوتی با فقهای قبلی تفسیر کرد و با توجه به ربط وثیقی که بین این چهار مقوله برقرار مینمود، هنگامی که شهادت امام حسین و عاشورا و کربلا و عبارت «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را در نظر میگرفت، تفسیری از قیام امام حسین به دست میداد که میتوانست کنش انقلابی علیه رژیم پهلوی را برانگیزاند .
در واقع امام خمینی بیش از هر متاله شیعه که دارای منزلی قابل قیاس با وی باشد، خاطره کربلا را با احساس حادی از ضرورت سیاسی به کار گرفته است. 8 مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین،زینب، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از امام خمینی شنیدند و علی و حسین را در چهره او دیدند. 9
زیرا اندیشه سیاسی امام به دلیل خصلت دینی و ماهیت مکتبی خود، از پیوند عمیق و ناگسستنی با نهضت حسینی برخوردار بوده است. چرا که از دیدگاه امام خمینی اسلام تنها به عبادت و برگزاری آئینهای دینی ختم نمیشود ، بلکه دعوت وی به آگاهی و بیداری ملل جهت فهم دین،برقراری ارتباط فرد با اجتماع، برقراری ارتباطات فرهنگی، داشتن استقلال فکری و احساس مسئولیت نمودن در قبال مسائل مهم جهان اسلام و مسلمین، نشان از آمیختگی اسلام با تمام وجوه زندگی انسان در قرائت دینی امام داشت .
در این راستا امام خمینی با ارایه تفسیر جامع وهمه جانبه از تعالیم دینی، تلاش نمود بنیان فکری و ایدئولوژیکی جنبشهای اسلامی را غنا و قدرت بخشد. از این رو ایدئولوژی اسلامی در ایجاد و گسترش دامنه نفوذ و پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا نمود. از این رو باید انقلاب ایران را به حساب آورد. زیرا مخالفت همه جانبه امام با رژیم شاهنشاهی و نفی سلطنت از سوی ایشان، به مفاهیم اساسی تشیع نظیر امامت، شهادت، اطاعت از مرجعیت روحانی، ولایت فقیه و ...، رنگ و بوی ایدئولوژیکی داد و نقش بسیار مهمی در بنا نهادن سنگ انقلاب و پیش بردن آن به سمت پیروزی نهایی ایفا نمود .
در واقع ایدئولوژی تشیع که یک حس پرخاشگری علیه ظلم و مبارزه در راه خدا و در نهایت شهادتطلبی را در پیروان خویش زنده نگاه میدارد، با تلاش امام خمینی در رأس گروههای مذهبی بر اذهان عمومی مسلط شد و با توجه به نفود عمیقی که در سطح جامعه داشت، به وسیله شبکه بسیار وسیع روحانیت در شهرها و روستاها گسترش یافت و توانست با بسیج عمومی مردم جایگزین ایدئولوژی حاکم گردد. 10
وقتی به عبارات امام درباره عاشورا رجوع میکنیم، ابتکار انقلابی امام را در استفاده از حادثه عاشورا مشاهده مینماییم: «تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمدهاند و همه آنها این مسأله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. سیدالشهدا روی همین میزان خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد تا جامعه اصلاح بشود.» 11
در واقع امام خمینی با اعتقاد به این امر که قیام و شهادت سیدالشهدا(ع) باید ملاک عمل اجتماعی مسلمانان قرار گیرد، نهضت حسینی را مبنای حرکت خویش در انقلاب اسلامی قرار داد. «آنچه که سیدالشهدا عمل کرد و آن ایده ای که او داشت و آن راهی که او رفت و آن پیروزی که بعد از شهادت برای او حاصل شد و برای اسلام حاصل شد، (روحانیون) به [برای] مردم روشن کنند و بفهمانند به صد نفر، میشود مقابله با یک همچو ظالمی دارای همه چیز کرد.» 12
از این رو امام در مورد رسالت ملت در مقام عاشورا میگوید: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا باید سرلوحه زندگی در هر روز و د رهر سرزمین باشد. همه روز باید ملت این معنا را داشته باشد که امروز عاشورا است و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را پیاده کنیم. انحصار به یک زمین ندارد انحصار به یک عده و افراد نمیشود، همه زمینها باید این نقش را ایفا کنندو همه روزها»13 «این دستور آموزنده هم تکلیف است و هم مژده. تکلیف از آن جهت که مستضعفان با عدهای قلیل، علیه مستکبران با ساز و برگ مجهز و قدرت شیطانی عظیم، مأمورند چونان سرور شهیدان قیام کنند. و مژده بدین جهت که شهیدان ما در شمار شهیدان کربلا قرار داده است.» 14
امام خمینی که استقلال کشور را در عصر خود در خطر میدید، خطاب به علما و مردم مسلمان ایران اعلام نمود که «امروز روزی نیست که به سیره سلف صالحان بتوان رفتار کرد، با سکوت و کناره گیری همه چیز را از دست خواهیم داد.» 15 به عقیده امام، «تکلیف ماها را حضرت سیدالشیهدا معلوم کرده است: درمیان جنگا ز قلت عدد نترسید.» 16 «قیام ایشان با تعداد کم به خاطر آن بود که عذر را از ما ساقط کند»17 «حضرت سید الشهدا به همه آموخت که در مقابل ظلمف در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد .» 18
بنابر همین مقولات، منابع قدرت در اندیشه امام خمینی به دو دسته مادی و معنوی تقسیم میگردند. از این رو امام ضمن توجه به منابع مادی قدرت (مسائل نظامی دفاعی ) به عنوان عوامل تأمین کننده نظم و امنیت، بیشترین اهمیت را به منابع معنوی میدادند. امام قدرت حقیقی را از آن خدا و اسلام میدانستند و در زمینه منابع معنوی قدرت، تأکید زیادی بر باورهای ذهنی مردم داشتند. از این رو امام خمینی امدادهای غیبی، ایمان مردم، وحدت و روحیه شهادتطلبی را از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی میدانستند و معتقد بودند «عشق به شهادت و عشق به لقاءالله، پیروزی میآورد. پیروزی را شمشیر نمیآورد، پیروزی را خون میآورد.» 19
اعتقاد شهید مطهری بر این مبنا بود که «جهاد اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه نوعی و دینی و اجر و پاداش شهیدان گردید و مردمی که سالها این آرزو را که در زمره یاران امام حسین باشند در سر میپروراندند و هر صبح و شام تکرار میکردند. «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزاً عظیما»، بناگاه خود رادر صحنهای مشاهده کردند که گویی حسین را به عینه میدیدند . مردم صحنههای کربلا، حنین، بدر، احد، تبوک، و ... را در جلوی خویش میدیدند و همین باعث شد که به پا خیزند و از سرچشمههای عشق به خدا، وضو بسازند و یک سره بانک تکبیر بر هر چه ظلم و ستمگری است بزنند.» 20
در شرایطی که اندیشهها و رفتار امام خمینی، سکوت در مقابل حکومت باطل و بیتفاوت بودن نسبت به وضع موجود جامعه را بر نمیتابید، محمدرضا شاه پهلوی سعی در کنترل و یا خنثی نمودن مذهب از جهات سیاسی مینمود، او که تلاش میکرد با اعمال فشار بر مدارس علوم دینی آنها را بیروح نگه دارد، علمای مذهبی، را «ارتجاع سیاه» و مبارزین مسلمان را «عوامل مرتجعین سیاه » لقب داد .
شاه که در اوج قدرتطلبی خود از یک سو غافل از آن بودکه یک فرد شیعه مسلمان و مؤمن همه چیز را حتی مسائل و موضوعات سیاسی و حکومتی را نیز در قالب مذهب و با زبان و مفاهیم مذهبی تفسیر و توجیه میکند. 21 از سوی دیگر گمان میکرد با تبعید امام خمینی به خارج از کشور، مبارزهطلبی ایشان را نیز از صحنه تحولات آتی ایران خارج کرده است .
این در حالی بود که امام در آثار دوران تبعید خود بر لزوم پایفشاری بر نهضت حسینی و احکام اسلامی بیش از پیش پای میفشردند: «اسلام را عرضه بدارید و درعرضه آن به مردم، نظیر عاشورا به وجود بیاورید...» 22 زیرا «محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت ما تا آخر دهر .» 23
با توجه به آنکه حرکت سیدالشهدا (ع) یک اقدام کاملاً سیاسی بود که حضرت شرعاً خود را مکلف به آن میدانست هدف نهایی و فلسفه و جودی این قیام نیز تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی بود .
در این راه که حضرت (ع) کاملاً به سرنوشت حرکت آگاهی داشت، مصالحه و سازش با دشمن را بر خلاف مصالح اسلام و جامعه اسلامی میپنداشت. از این رو حتی آگاهی از شهادت نیز مانعی در سر راه امام حسین و یارانش ایجاد نکرد . زیرا سیدالشهدا (ع) در هر حال خود را پیروز میدانست، چرا که ملاک پیروزی، انجام تکلیف مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی حکومت عدل بود .
بدین سان بود که امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب، درهای جدیدی را در تحلیل صحیح و بهرهبری کامل و اساسی از قیام امام حسین گشود و نهضت حسینی را سرمشق و الگوی انقلاب اسلامی قرار داد . زیرا امام خمینی نیز معتقد بود که «سیدالشهدا (ع) به تکلیف شرعی الهی میخواست عمل بکند. غلبه بکند، تکلیف شرعیش را عمل کرده، مغلوب هم بشود، تکلیف شرعیش را عمل کرده، قضیه تکلیف است.» 24
در واقع امام خمینی قیام سیدالشهدا (ع) را یک الگوی بزرگ میداند که از نقطه نظر فقهی و عمل به وظایف و تکالیف دینی، باید سرمشق قرار گیرد .
تأکید بر قیام عاشورا و فرهنگ شهادت طلبی نزد امام خمینی از چنان اهمیتی برخوردار بود که ایشان حتی در وصیتنامه سیاسی الهی خود نیز به تذکر در این باب پرداختهاند: «ما مفتخریم که ائمه معصومین ما صلوات الله و سلامه علیهم در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشتساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا میکنند.» 25
در پایان با توجه به آنچه ذکر شد در مییابیم که انقلاب اسلامی ایران از بسیاری از جهات وامدار نهضت حسینی و مقولاتی نظیر شهادتطلبی عاشورایی میباشد. در واقع اسلام به عنوان ایدئولوژی انقلاب از سوی امام خمینی با مفاهیم عاشورایی آمیخته شد و مردمیترین انقلاب قرن بیستم را رقم زد. در این انقلاب نفی سلطه و مبارزه با بیگانگان از یک سو و شهادتطلبی و آزادگی به شیوهی حسینی از سوی دیگر مد نظر امام خمینی و مردم مسلمان ایران قرار گرفت. از این رو نهضت حسینی به عنوان سر منشاء انقلاب، تأثیر بسزایی نخست در شکلگیری مبارزات علیه رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی و سپس در جبهههای جنگ علیه تجاوزگران خارجی به جای گذاشت .
________________________________________
1. امام خمینی، شئون و اختیارات ولی فقیه، ترجمه ولایت فقیه از کتاب البیع، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیف 1369، ص 61 .
2. نقش بارز روحانیت در تاریخ معاصر ایران را میتوان در نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، لغو قرارداد 1919، مخالفت با جمهوریخواهی رضا شاه، نهضت ملی شدن صنعت نفت، قیام 15 خرداد 1342، کاپیتولاسیون سال 1343، انقلاب اسلامی و .... مشاهده نمود .
3. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، 1372، ص 179 .
4. همان، صص 184 ـ 186 .
5. علیاصغر کاظمی، بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر، تهران، قومس، 1376، ص 128 .
6. قرآن مجید، سوره آل عمران، آیات 169 ـ 171 .
7. صحیفه نور، ج 20، ص 191 .
8. حمید عنایت، تفکر نوین سیاسی اسلامی، تهران، سپهر، 1362، ص 271 .
9. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، 1372، صص 119ـ 121 .
10. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، قم، دفتر نشر معارف،1382، صص 140ـ 137 .
11. صحیفه نور، ج 15، ص 59 .
12. همان، ج 17، ص 61.
13. همان، ج 4،ص 202 .
14. همان، ج 1، ص 57 .
15. همان، ج 1، ص 44.
16. همان، ج 17، ص 59 .
17. همان، ج 4، ص 42 .
18. امام خمینی(ره)، قیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره ) ، چاپ اول، بهار 1373، ص 55 .
19. صحیفه نور،ج 16، صص 69ـ 70 .
20. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، 1372، صص 119ـ 121 .
21. همان، صص 40ـ 41 .
22. ر. ک: روحالله خمینی، نامهای از امام موسوی...، ص 181.
23. صحیفه نور، ج 2، ص 11 .
24. همان، ج 4، ص 16 .
25. وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1379، ص 16 .
شعیب بهمن
چگونه و کجا مطالعه کنیم؟
یکی از نخستین پرسشهای پیش روی جوان مشتاق مطالعه، روش صحیح مطالعه و چگونه کتاب خواندن است که پاسخ درست به آن میتواند در ایجاد انگیزه و میزان یادگیری آنها تاثیر بسزایی داشته باشد. بسیاری از مردم به دلیل بکارنگرفتن روش صحیح مطالعه، معمولا خیلی زود از مطالعه خسته میشوند و کتاب را رها میکنند و شاید مطالعه کتابی را به نیمه نرسانده، آن را کنار میگذارند. رعایت نکردن شیوه درست مطالعه و همچنین یادداشت نکردن مطالب مهم کتاب، معمولا خواننده را پس از مدتی از مطالعه کتابهای قطور و علمی، دلسرد و خسته میکند و در نتیجه آنها را از ادامه مطالعه بازمیدارد
توصیههای که در زیر میآید نکاتی است که رعایتکردن آنهابه زعم کارشناسان مطالعه، میتواند نقش موثری در مفید واقع شدن مطالعه داشته باشد.
مکان و شرایط مطالعه
مکان و شرایط ذهنی از نکات مهم یک مطالعه مفید و خوب است و در میزان یادگیری، کارآمدی، مدت و طولانی شدن مطالعه تاثیر بسزایی دارد. کارشناسان و روان شناسان معتقدند که یکی از مشکلات جوانان برای مطالعه بیتوجهی به شرایط و فضای مطالعه است که اغلب موجب خستگی و کاهش انگیزه میشود. بهترین زمان مطالعه برای انسان، هنگام آرامش و داشتن رضایت است، زیرا داشتن دغدغه و نگرانی در هنگام مطالعه، نتایج مطلوبی برای انسان به همراه نخواهد داشت. مشغول بودن فکر و ذهن و خستگی روح و جسم، توان فرد را کاهش میدهد و در این حالت، مطالعه کتاب، جز اتلاف وقت و بیحاصلی سودی ندارد.
منفعت مطالعه کتابها هنگامی حاصل میشود که انسان بدون خستگی و دغدغه و در فضایی مملو از آرامش، صمیمت و رضایت، به مطالعه بپردازد. اتاق مطالعه را از نقاط آرام منزل و اداره انتخاب کنید بهطوریکه از نور طبیعی کافی برخوردار باشد.
اتاق مطالعه باید از صداهای مزاحم بیرون دور باشد تا حواس خواننده به بیرون هدایت نشود. انتخاب اتاق مطالعه باید بهگونهای باشد که درحد امکان هنگام روز احتیاج به روشنایی غیرطبیعی نداشته باشد.
سعی کنید هنگام شب از چراغ مطالعه استفاده نکنید زیرا چراغ مطالعه علاوه بر این که میتواند به چشم صدمه برساند، در خستگی زود هنگام چشم نیز تاثیر دارد. دمای اتاق مطالعه خود را همواره معتدل نگهدارید تا هرگز درهنگام مطالعه در اتاق احساس گرما و سرما نکنید.
زمان مطالعه
زمان مطالعه برای افراد تفاوت میکند، برخی در سکوت شب و برخی نیز هنگام صبح را به عنوان زمان مطالعه انتخاب میکنند اما مطالعه هنگام صبح از هر زمان دیگر بهتر است. مطالعه کتاب را صبح زود شروع کنید زیرا ذهن انسان پس ازچندساعت استراحت و آرامش، بیش از هر زمان دیگر آماده یادگیری است.
وقتی که صبح زود را برای مطالعه انتخاب میکنید حتما قبل از آن صبحانه صرف کنید زیرا گرسنگی در کاهش میزان یادگیری و فراگیری تاثیر زیادی دارد. پس از صرف غذا نیز بلافاصله شروع به مطالعه کتاب نکنید و چند قیقه بعد از غذا مطالعه را آغاز کنید.
ورزش و نرمش و حتی حمام گرفتن نیز پیش از مطالعه در میزان یادگیری موثر است. مطالعه صبحگاهانهنگامی مفید واقع میشود کهفرد شب قبل را بهخوبی استراحت کرده باشد و خسته و خواب آلود نباشد.
برای مطالعه هرچه بهتر در هنگام صبح، سعی کنید شب را زودتر بخوابید تا بتوانید مطالعه مفیدی داشته باشید. خستگی، دستکم ? 50?درصد از توانایی ذهنی و مغزی انسان را کاهش میدهد و مطالعه در چنین وضعیتی، یادآوری مطالب فرا گرفته پیشین را نیز با اختلال روبهرو میکند.
میز و صندلی مناسب
میز و صندلی مناسب و درست نشستن یکی از مهمترین شرایط مطالعه است که رعایت نکردن آن علاوه برتاثیر نامطلوب در مطالعه مشکلات جسمانی را نیر درپی خواهد داشت. نداشتن میز و صندلی مناسب در هنگام مطالعه طولانی عوارض جسمانی متعددی دارد که به گفته پزشکان، دردهای مفاصل، کمر و گردن از جملهی آن است.
هنگام خرید میز و صندلی دقت کنید، صندلی باید به گونهای باشد که زمان مطالعه پشت انسان کاملا به صندلی چسبیده باشد. میز مطالعه نیز باید طوری انتخاب شود که خواننده هنگامی که دو دست خود را روی میز قرار میدهد، حداقل فاصله کتاب و چشمان او کمتر از ? 40?سانتیمتر نباشد. فاصله صندلی خود را با میز مطالعه طوری تنظیم کنید که کمر و گردن شما خم نشود، هنگام مطالعه باید براساس شرایط فیزیکی متعادل نشست، به گونهای که هیچ عضوی از بدن شما احساس ناراحتی نکند و اعضای بدنتان نسبت به میز و صندلی راست و مستقیم باشد. سعی کنید صندلیهای دستهدار را برای مطالعه انتخاب کنید تا هنگام مطالعه بتوانید دستهایتان را روی آن قرار دهید و خستگی دستهایتان رفع شود.
میز و صندلی کودکان و بزرگسالان باهم تفاوت دارد، برای مطالعه مفید باید از میز و صندلیهای مناسب این گروهها استفاده کرد. میز و صندلی کودکان باید به تناسب قد آنها انتخاب شود بگونهای که پاهای کودک هنگام تماس با زمین، زوایه ? 90?درجه تشکیل دهد. صندلیهایی برای مطالعه انتخاب کنید که از هر لحاظ کاملا راحت باشد، درحد امکان از استفاده از صندلیهای بدون پوشش ابر خودداری کنید تا در هنگام مطالعه هیچ یک از اعضای بدن شما احساس ناراحتی نکند. از خواندن کتاب بصورت خوابیده و درازکش خودداری کنید.
مطالعه فردی
برای این که حواس فرد در هنگام مطالعه کاملا روی مطالب کتاب متمرکز شود افراد باید کتاب را به تنهایی و به صورت فردی مطالعه کنند. مطالعه فردی در واقع دوری از صداهای مزاحم و گفت و گو است و در واقع موجب افزایش تمرکز میشود. هر چه در محیط مطالعه افراد کمتری رفت و آمد کنند، پیشرفت و تمرکز فرد در فراگیری مطالب افزایش مییابد. مطالعه جمعی باعث میشود که هرلحظه امکان گفتوگو بین دو طرف در موضوعهای مختلف بوجود آید که این تعامل سبب عدم تمرکز در مطالعه و کاهش در پیشرفت مطالعه میشود.
مطالعه جمعی برای کتابهای درسی مانند ریاضی مناسب است و میتواند در فراگیری تاثیر مثبت داشته باشد. البته در این مورد نیز اگر دانشآموز آن بخشی از درس را تاحدودی میداند خود مطالعه کند و بخشیرا که مشکل دارد بادیگران حل و فصل کند، بر یادگیری تاثیر بیشتری دارد. میتوانید بعد از مطالعه، با دوستان خود درباره مطالب مطالعه شده بحث کنید که این امر باعث میشود که مطالب بهتر در ذهن شما باقی بماند. گفتوگو با دوستان درباره مطالب خوانده شده نوعی مرور مطالب محسوب میشود و مطالب در ذهن باقی خواهد ماند. هنگام مطالعه از گوش کردن موسیقی خودداری کنید زیرا هرگونه آلودگی صوتی و سر و صدا تمرکز فرد را بهم میزند. رادیو و تلویزیون دراتاق مطالعه نباید روشن باشد زیرا دراین صورت اگرچه فرد مطالب را میخواند و صفحات را ورق میزند اما هیچ گونه یادگیری صورت نمیگیرد و مطالب پس از مطالعه در ذهن خواننده باقی نمیماند.
خواندن اطلاعات مندرج در صفحهی اول
قبل از شروع مطالعه فصلهای اصلی کتاب، ابتدا بهدقت عنوان کتاب، نویسنده کتاب، موضوع مطالب، ناشر کتاب و سال انتشار را بخوانید. در مرحلهی بعد حتما فهرست مطالب کتاب را بخوانید زیرا این کار ضمن اینکه انسان را با موضوع مطالب کتاب آشنا میکند، میتواند تصویر کاملی از محتوای کتاب به دست دهد. خواندن مقدمه کتاب که میتوان آن را حاوی خلاصه کتاب تلقی کرد هرگز از دست ندهید زیرا نویسنده در آن خلاصه موضوع مطالب را به منظور آشنایی هرچه بیشتر خواننده به نگارش در آورده که مطالعه آن ضروری است.
وسعت دید
یکی از عوامل کندخوانی، تلفظ کلمات و خواندن تک تک آنها حتی بصورت بی صدا است که باید از آن پرهیز شود. هنگام خواندن وسعت دید را میتوان تا حد دیدن بیشاز پنج کلمه در هر توقف گسترش داد. برای دیدن بیش از یک کلمه در هر بار باید از حرکت سر جلوگیری شود، بدین ترتیب تعداد توقفهای یک خواننده در پاراگراف دو خط و نیمی به حدود پنج تا شش توقف کاهش مییابد.
دقت به موضوع اصلی
موقع خواندن مطالب تازه باید بهموضوع اصلی و محوری کتاب توجه داشت یعنی جملات گویا و کلمات اصلی را تشخیص داد. دقت و درک موضوع اصلی کتاب تمرکز خواننده را افزایش داده و از حاشیه پردازی واتلاف وقت جلوگیری میکند، درنتیجه میزان یادگیری بیشتر میشود. هنگام خواندن مطالب، ذهن را باید خالی از رویا و فکر کردن به موضوعات جانبی کرد تا مطلب بطور کامل در ذهن بماند.
مطالعه با دقت
کتاب را همواره بدون شتاب و عجله مطالعه کنید و تازمانی که مطلبی را به درستی فرا نگرفتهاید سراغ مطالعه مطلب دیگر نروید. مطالب کتاب غیر درسی و درسی به هم پیوسته و مرتبط است، زمانیکه یک مطلب را خوب یاد نگرفتهاید، مطالعهو یادگیری مطالب دیگر بادشواری صورت میگیرد. مطالعه کتابها بویژه کتابهای علمی باید در کمال دقت و وسواس صورت گیرد. جهش از مطالعه یک موضوع به موضوعی دیگر، بدون درنظر گرفتن فاصله، سبب میشود که دو مطلب درهم آمیزد و در نتیجه هیچکدام از دو مطلب به درستی در ذهن فرد باقی نماند. برای تغییر موضوع مطالعه همواره سعی کنید یک وقفه ایجاد کنید تا مطالب جدید و پیشین در هم آمیخته نشود. یکی از عوامل عمدهای که باعث جلوگیریاز درک سریع یک متن درهنگام خواندن و مانع حفظ کردن آن مطلب میشود تداخل آموختههای قبلی و بعدی است، یعنی مطالب قبلی آموخته شده با مطالب جدید در هم میآمیزد. برای جلوگیری از بروز این حالت بهترین راه مطالعه تک موضوعی است، یعنی در مدتی که یک مطلب را میخوانید از خواندن سایر مطالب خودداری کنید و تنها ذهن خود را روی همان مطلب متمرکز کنید.
پس از استراحتی کوتاه، موضوع مطالب را تغییر دهید واین کار باعث عدم تداخل دانستهها و آموختههای جدید میشود. در صورت مشاهده خستگی از یک موضوع یا یک کتاب (درسی و غیردرسی)، کتاب دیگری را (با حفظ فاصله زمانی) محور مطالعه خود قرار دهید.
یادداشت برداری و خلاصه نویسی
یادداشت برداری و خلاصه نویسی از مهمترین شیوههای درست مطالعه کردن است زیرا این کار باعث میشود که مطالب مهم کتاب همواره در دسترس باشد. خلاصهنویسی کمک میکند که افراد حجم زیاد مطالب یک کتاب را یادداشت کنند و با مراجعه به آن در مدت بسیار کوتاهی بخوانند و به خاطر بسپارند. بسیاری از مطالب کتابهایی را که میخوانیم، فرار است و امکان دارد پس از مدتی، از حافظه و ذهن انسان پاک شود. مطالب را در کاغذهایی که در اصطلاح به آن فیش میگویند، یادداشت کنید. یکی از ویژگیهای فیشبرداری این است که مطلب براحتی دردسترس قرار میگیرد و میتوان در هر زمان مطالب کتابی را مطالعه کرد. دفتر و دفترچه برای یادادشت اصلا مناسب نیست زیرا بدلیل دستهبندی نبودن نوشتهها، پیدا کردن مطلب مورد نظر بسیار دشوار است. یادداشت برداری نباید بیش از اندازه باشد زیرا خواننده آماتور در صورت زیاد نوشتن از یادداشت برداری و حتی خواندن کتاب باز میماند.
برای خط کشیدن زیر مطالب مهم کتاب از مداد استفاده کنید تا امکان پاک کردن آن وجود داشته باشد. پساز یک ساعت مطالعه ? 15?دقیقه استراحت کنید و برای آرامش خود، به بیرون بروید و یا از اتاق مطالعه به فضای بیرون بنگرید و سعی کنید به فضاهای طبیعی و دور دست چشم بدوزید
عوامل عدم تمرکز و تکنیکهای کسب تمرکز
تمرکز چیست؟
• آیا حین مطالعه یا گوش دادن به درس با کوچکترین صدایی حواستان پرت میشود و مدتی طول میکشد تا دوباره تمرکز پیدا کنید؟
• آیا تابحال به عواملی که باعث عدم تمرکزتان میشود توجه کردهاید؟ یا فقط رنج برده و با آن دست و پنجه نرم کردهاید؟
• منظور از تمرکز حواس ، فکر کردن صرف به یک موضوع نیست. تمرکز حواس یعنی زمانی که شما مطالب مربوط به یک موضوع را نگهداری یا رد میکنید تا بتوانید اصل موضوع را در ذهنتان حفظ کنید.
عوامل عدم تمرکز
• عوامل جسمانی: مانند گرسنگی ف خستگی ، بیخوابی ، سردرد ، بیماری و ... .
• عوامل محیطی: مانند هوای گرم یا سرد ، نور کم ف سر و صدا ، صدای یکنواخت معلم ، زمان تدریس و همچنین زمان مطالعه بعد از خوردن غذای سنگین و ... .
• عوامل روانی: مانند درگیریهای ذهنی ، اضطراب ف عادت نداشتن به مطالعه ، نفهمیدن درس یا ضعیف بودن در آن ، علاقه به موضوع و مبحث مد نظر و ... .
تکنیکهای کسب تمرکز
1. یک راه خوب جهت کسب تمرکز از قبل خواندن درس است.
2. هنگام خواندن برای بدست آوردن و نگه داشتن تمرکز حواس با خود صحبت کنید.
3. دیدگاه مثبت داشته باشید.
4. سر و صدای اطراف را نادیده بگیرید.
5. از تکنیک عنکبوت استفاده کنید. به عبارتی حس کنجکادوی خود را کنترل کرده و بر پیرامون بی توجه باشید.
6. از اصل "جانداریم" استفاده کنید. یعنی تصور کنید که ذهن شما با افکاری در مورد مطلبی که جلوی شما موجود است ، پر شده است. پس مغز شما برای سایر افکار فضا باز نمیکند.
7. از تکنیک علامت گذاری استفاده کنید. در اول علامتهای متعددی خواهید داشت به مرور علامتهای بامسمایی خواهید یافت.
8. به قدرت اراده اعتماد نکنید. قدرت اراده به تنهایی موجب تمرکز حواس نمیشود. اگر در فکر تمرکز حواس باشید تمرکز نحواهید یافت!!!
9. مطمئن باشید همه چیز دارید. قبل از شروع مطالعه یا انجام کاری مطوئن شوید که تمام ابزارهای کارتان را فراهم کردهاید
تکنیکهای حضور فعال در کلاس
1.همراهی با مدرس :
بسیار مهم است که خودتان را با سرعت، نحوه و شیوه تدریس معلم یا استاد خود هماهنگ سازید و با او حرکت کنید. هم شتاب بیش از مدرس داشتن ذهن را آشفته و مغشوش می کند و هم سرعت کند شما و عقب ماندن از او. هماهنگ نبودن با سرعت و روش و بیان مدرس، شما را او جذب مطالب بعدی محروم می کند. آنچه که در همراهی با مدرس مهم است، در وهله اول، خوب شنیدن است.
اغلب شما با آنکه صدای معلم را به وضوح نمی شنوید یا گفتار سخنران را متوجه نمی شوید از این که از او بخواهید درباره آن مطلب را رساتر و واضح تر بیان کند، واهمه دارید. گاهی صدای سخنران به انتهای کلاس نمی رود، گاهی تند و گذرا صحبت می کند گاهی صحبتش نامفهوم است و برخی اوقات نیز به مطلبی در گذشته استناد می کند که شما از آن هیچ اطلاعی ندارید. یادتان باشد شما برای این به کلاس یا جلسه سخنرانی آمده اید که مطلبی را فرا بگیرید و معلم هم دقیقاً همین را می خواهد. بنابراین اگر کوچکترین ابهام یا عدم وضوحی را در مطلب یا صدای معلم احساس کردید، باید شهامت از او بخواهید که مطلب را دوباره بگوید.
سؤال کردن از معلم گناه نیست و نباید احساس گناهی را هم به دنبال داشته باشد. به ویژه دانش آموزان دوره ابتدایی خیلی از سؤال کردن بیم دارند. بسیاری از وقتها پیش می آید که مثلاً معلم تکلیفی را به بچه ها می گوید که برای فردا انجام دهند و دانش آموز درست متوجه این تکلیف نمی شود، با وجود این چون می ترسد که سؤال کند، چیزی نمی گوید و چه بسا که فردا به خاطر انجام ندادن آن تکلیف مؤاخذه و تنبیه شود.
دوباره تأکید می کنیم که اگر نکته ای را متوجه نشدید یا نشنیدید، حتماً بپرسید چه بسا که آن نکته کلیدی بوده، تمام درس آن روز وابسته به همان نکته باشد.
2. شنونده ای فعال باشید :
شما بارها به این عبارت تأکیدی برخورد کرده اید: شنونده ای فعال باشید، اما مفهوم این عبارت چیست؟ یعنی باید چگونه باشیم؟ شنونده فعال چه خصوصیات و ویژگیهایی دارد؟
بهترین و مؤثرترین راه برای این که شما یک شنونده فعال باشید این است که یادداشت بردارید. چه، نیاز به یادداشت برداری را سر کلاس احساس می کنید چه نمی کنید، حتماً از صحبت مدرس یا سخنران، یادداشت بردارید. اما منظور ما از یادداشت برداری در اینجا با آنچه که در روش مطالعه متمرکز گفتیم فرق می کند که اکنون به شرح آن می پردازیم.
? یادداشت برداری داخل کلاس
قلم و کاغذ به دست می گیرید و در کلاس حاضر می شوید. یادتان هست که گفتیم شب قبل از کلاس یک مطالعه اجمالی و یک بررسی ابتدایی از درس، انجام دهید؟ این کار را برای کسب اطلاعات اولیه و هشیاری ذهنی در کلاس انجام داده اید. اگر شما بدون هیچ مطالعه ای سر کلاس شیمی حاضر شوید، وقتی معلم می گوید امروز درس ما هیبریداسیون است و شما هم نه از قبل درباره هیبریداسیون چیزی می دانید نه نگاهی اجمالی به کتاب انداخته اید، تا چند لحظه خود را در کلاس بیگانه احساس می کنید. خود را کاملاً گیج می بینید و این حالت، خود باعث می شود که نسبت به این درس بی علاقه شوید و به سرعت تمرکز حواستان را از دست بدهید و ذهنتان را به سیر در جاهای دیگر مشغول سازید.
درست بر عکس، اگر شما با مطالعه اولیه سر کلاس حاضر شوید، احساس خیلی خوبی در کلاس خواهید داشت، ذهنتان مشتاق است، می خواهید هرچه سریعتر از راز هیبریداسیون سر در بیاورید و در نتیجه تمرکحواسی عالی پیدا می کنید. اهمیت مطالعه اولیه را پیش از این هم توضیح داده بودیم. حالا که شما با این آمادگی ذهنی و کنجکاوی و علاقمندی، دارید به صحبتهای معلم گوش می کنید، هر نکته ای را که فرا می گیرید یادداشت کنید.
هم اکنون شما می گویید فلان معلم یا استاد به ما اصلاً اجازه یادداشت برداری نمی دهد. به شما می گوییم که او کاملاً کار درستی می کند. چرا که شما معمولاً به شیوه سنتی خود، `جمله` های معلم را یادداشت می کنید و نوشتن یک جمله از صحبتهای معلم عملاً شما را از گوش دادن و درک جمله بعدی باز می دارد. شما به هیچ عنوان نباید جمله ای یادداشت کنید بلکه باید به صورت اشاره ای و مختصر از واژه های کلیدی استفاده کنید که چون جرقه ای تمام موضوع را به یاد شما می آورد.
این گونه می توانید همزمان با تدریس استاد، یادداشت کنید و پشت سر هم یادداشت بردارید در حالی که نه وقت شما گرفته می شود نه از درک مطلب بعدی باز می مانید و نه مدرس را ناراضی می کنید.
? به جای همه اینها چند کار مهم انجام دهید :
اول این که بارذهنی خود را در کلاس لحظه به لحظه تخلیه می کنید و نکته ای را که فرا می گیرید یادداشت می کنید و ذهن خود را همچنان باز و گسترده و خالی نگاه می دارید. یعنی شکل حضور شما در پایان کلاس با شروع کلاس چندان تفاوتی نمی کند.
دوم این که چون خودتان را ملزم می دانید هرچه را که فرا می گیرید به سرعت بر روی کاغذ بیاورید، ذهن شما در یک حالت آماده باش قرار می گیرد و شما از تمرکز حواسی عالی برخودار می شوید و کاملاً از خود مراقبت می کنید که چیزی را جا نیندازید. فقط کافی است که یک بار این عمل یادداشت برداری را به شیوه درستی که گفتیم تجربه کنید تا ببینید که چقدر برایتان لذت بخش است. حتی کم کم به شکل یک بازی مهیج برایتان در می آید. این شیوه یادداشت برداری به صورت کمی حرفه ای تر و ماهرانه تر در خبرنگاران دیده می شود که در مصاحبه های خود از گفته های سخنران یادداشت برداری می کنند و سپس خود از گفته های سخنران یادداشت برداری می کنند و سپس از روی آن، متن را تصحیح می کنند و اما سومین فایده یادداشت برداری این است که باعث می شود شما سر کلاس خواب آلوده نشوید و چرت نزنید به ویژه در اوقاتی که معلم یا سخنران بسیار آرام و ملایم و حتی کمی خسته کننده درس می دهد و شیوه تدریس او برای شما درگیری ذهنی لازم را ایجاد نمی کند. شما با یادداشت برداری، حضور خودتان را در کلاس مهیج تر و مؤثرتر می کنید.
بسیار بعید است که کسی به این شیوه در کلاس یادداشت برداری کند و خوابش بگیرد. شما وقتی سر کلاس خوابتان می گیرد که ذهنتان ساکت و ساکن شود. معلم در شما درگیری ذهنی ایجاد می کند و خود به خود به این کار مشغول می شوید. به ویژه وقتی سخنران از نوع سخنرانان آرام و ساکن است، شما باید یادداشت برداری را جدی تر بگیرید. نگویید: من این مطلب را بلدم و نیازی به یادداشت کردن ندارم. نگویید: من همه این مطالب را هم اکنون به حافظه ام می سپارم و نیازی نیست که یادداشت کنم و . . .
شما می دانید که یکی از مهمترین اهداف یادداشت برداری در کلاس، همین زنده و هشیار بودنتان سر کلاس است. یک مانع بزرگ مطالعه اجمالی قبل از کلاس و کسب اطلاعات پیش از حضور در کلاس می تواند یک اشکال بسیار بزرگ تولید کند و آن: رقابت با استاد است. به عبارت بهتر: به مبارزه طلبیدن استاد. به این شکل شما ذهن خود را مدام متوجه دانسته های خود می کنید و منتظرید تا در اولین فرصت آنها را بیان کنید و یا این که عمداً سؤالی می کنید که فقط نشان دهید مطلب را پیشاپیش می دانید. یادتان باشد که هدف از کسب اطلاعات اولیه فقط ایجاد یک نوع کنجکاوی و علاقمندی و تمرکز حواس است برای گوش دادن و یاد گرفتن بیشتر نه برای صحبت کردن و خودنمایی بیشتر. برای این که ذهنتان خالی باشد اطلاعات خود را قبل از کلاس بر روی کاغذ بیاورید و بالای آن هم بنویسید: هدف من این است که با گوش دادن به درس امروز، این اطلاعات ناقص خود را کامل تر کنم. وقتی این را می نویسید در خود میل بیشتری را برای فراگیری ایجاد می کنید و با خود تعهد می کنید که سخن نگویید. قرار است ما در کلاس، یک شنونده فعالی باشیم به یک سخنران مبارز.
به هیچ عنوان در لحظه حضورتان در کلاس، اطلاعات قبلی خود را با اطلاعات معلم مقایسه نکنید. این مقایسه، ذهن شما را به خود مشغول می کند و دقایقی حواس شما را پرت می کند. مقایسه اطلاعات خودتان با اطلاعاتی که سر کلاس از معلم می گیرید، فقط باید در چند دقیقه پایان کلاس و یا حتی بعد از آن صورت گیرد. اگر سر کلاس این مقایسه را انجام دهید اگر احساس کنید این دو با هم تفاوت دارند، تمرکز حواس خود را از دست می دهید و حواستان پرت می شود. در حالت اول، شادی و شعف و هیجان ذهنی، عامل حواس پرتی شماست و در حالت دوم، احساس متفاوت بودن دانسته های قبلی شما از اطلاعات معلم، ذهن شما را بر انگیخته می کند که سؤالی کنید و حتی شاید تمایل داشته باشید که به نوعی دانسته های خودتان را توجیه کنید که این موجبات حواس پرتی شما را فراهم می کند.
? از چه چیزهایی یادداشت برداریم؟
? یادداشت برداری در کلاس، سه شاخه دارد .
? شاخه اول، یادداشت برداری از نکات مهمی است که معلم می گوید که در مورد آن توضیح دادیم.
? شاخه دوم، یادداشت برداری از سؤالاتی است که به ذهنتان می رسد. البته اگر روند کلاس آرام و طرح سؤال در طول کلاس مجاز باشد، ما توصیه می کنیم سؤال خود را فوراً بپرسید. اما اگر معلم بگوید به سؤالات شما در آخر کلاس پاسخ می دهم، مطلقاً سؤال خود را رها نکنید. حتماً آن را مختصراً در گوشه ای بنویسید که آخر کلاس بپرسید. اگر بگویید: بعداً آن را می پرسم و یادداشت نکنید، تا پایان کلاس ذهن شما را مشغول می کند و این مانع فراگیری اطلاعات بعدی با تمرکز عالی می شود. به ویژه اگر سؤالتان برای شما جالب و جذاب باشد مدام در طول کلاس به پردازش سؤالتان مشغول می شوید و منتظرید که کلاس به پایان برسد و سؤال جالب خود را مطرح کنید. خیلی از اوقات، حتی این انتظار، ما را به جایی می رساند که دیگر دریافت پاسخ برایمان اهمیت چندانی ندارد بلکه فقط می خواهیم از طرح این سؤال جالب در حضور دیگران با صدای بلند لذت ببریم. به ویژه اگر بدانیم آفرین و تحسین معلم را هم به دنبال خواهد داشت. بنابراین حتماً سؤال خود را یادداشت کنید. بار ذهن خود را سبک کنید و به گوش دادن و یادداشت برداری از گفته ها ادامه دهید.
? شاخه سوم، یادداشت برداری از عوامل حواس پرتی است. سر کلاس درس هم به احتمال فراوان، افکار زیادی در ذهن شما غوطه می خورند که ذهن شما را منحرف می کنند. در گوشه ای، از آنچه که حواس شما را پرت می کند، یادداشت برداری کنید. در بالای این یادداشت بنویسید آنچه که باید پس از کلاس به آن فکر کنم یا انجام دهم. اگر بخواهید این کار را هم به تأخیر بیاندازید، یا به حافظه بسپارید و یادداشت نکنید، باز میدان ذهنی خود را تا پایان کلاس، اشغال می کنید. یادمان هست که قلم و کاغذ مهمترین ابزار برای تمرکز حواس هستند
از سرعت خود نکاهید
جهان امروز ما، جهان سرعت است و روز به روز نیز بر این سرعت افزوده میشود. برای این که از این کاروان علم و زندگی، عقب نمانیم، باید با آخرین روشهای دستیابی به دانش آشنا شویم و از آن، برای استفاده صحیح و بیشتر از استعدادها و تواناییهای خدادادیمان بهره ببریم. یکی از این روشها، تندخوانی است. تحقیقات نشان داده است که با خواندن سرعت متوسط دویست کلمه در دقیقه، به جای هزار کلمه در دقیقه، مردان و زنان با تحصیلات عالی، پنج بار آهستهتر از آن چه که لازم است، میخوانند؛ یعنی اگر آنها از توانایی حقیقی و بالقوه خویش استفاده کنند، خواندن کتابی که پنج ساعت طول میکشد، به شصت دقیقه یا کمتر کاهش مییابد.
ما در این مقاله، قصد داریم تا شما را به طور کلی و اجمالی، با فواید و مهارتهای تندخوانی آشنا کنیم؛ اما اگر میخواهید مهارت ویژهای در این زمینه کسب کنید، باید به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنید و از همین امروز تمرین کنید.
آیا یک فرد معمولی میتواند «تندخوان» شود؟
بلی، به دلیل این که تحقیقات علمی نشان میدهد که مغز یک انسان سالم، میتواند هر بار گروه کلمات یا شبه جملهها را به همان خوبی تک کلمهها بپذیرد و این عمل، از هر جهت، آسانتر است. ما جمله را هرگز به خاطر درک تک تک کلماتش نمیخوانیم؛ بلکه آن را برای درک شبه جملههایی که کلمات نیز در آنها هستند، مطالعه میکنیم.
به عنوان مثال، خواندن «آن ماشین سفید کنار جاده پارک کرد»، خیلی دشوارتر است از خواندن «آن ماشین سفید، کنار جاده پارک کرد».
خواننده کند ناچار است کار مغزی بیشتری از خواننده سریع انجام دهد؛ زیرا ناچار است پس از تشخیص هر کلمه، معنای آن را به معنی کلمه بعد از آن بیفزاید. در مثال فوق، این حد به اندازه پنج تا شش کار اضافی میرسد؛ در حالی که خواننده سریع که هر بار مجموعههای معنیدار (شبهجملهها) را میبیند، فقط یک اتصال ساده را بین دو قسمت انجام میدهد.
بنابراین، مزیت فوقالعاده تندخوانی، انجام کار فیزیکی کمتر، توسط چشمان بر روی هر صفحه میباشد. در این صورت، به جای حدود 500 توقف توأم با تمرکز دید که چشم خواننده کند بر روی هر صفحه انجام میدهد، خواننده سریع، نزدیک به 100 توقف در صفحه را که عضلات چشم را کمتر خسته میکند، به انجام میرساند.
بررسی باورهای غلط در زمینه تندخوانی
«فرد تندخوان، قادر به احساس و درک مطلب نیست».
این باور، غلط است؛ بلکه عکس این مطلب درست است؛ یعنی خواننده کند، به خاطر توقفها و شروعهای مکرر و پیشرفت متزلزل، امکان زیادی دارد که بیحوصله شود؛ تمرکز حواس خود را از دست بدهد؛ حضور ذهنش کاهش یابد و از درک معنی آن چه که میخواند، عاجز بماند؛ ولی کسی که عادت کند شبه جملهها را با هم ببیند، به طور طبیعی مفهوم آنها را هم به همراه یکدیگر درک میکند. از طرف دیگر، تندخوانی، باعث میگردد تا مطالب کماهمیت، زودتر شناخته شوند و بر مطالب مهم، تأکید ورزیده شود. از این رو، درک تمام مطلب، برای خواننده سریع، خیلی آسانتر و دامنهدارتر از درک مطلب، برای خواننده کند میباشد.
«خواندن بیش از 500 کلمه در دقیقه، ممکن نیست»!
این جمله، غلط است؛ زیرا با توجه به این حقیقت که در هر توقف میتوانید تا حد شش کلمه را زیر دید قرار دهید و این واقعیت که قادرید در هر ثانیه تا چهار توقف را انجام دهید، بدین معنی است که به راحتی میشود سرعتی تا حد 1000 کلمه در دقیقه را به دست آورد.
«سرعت بیشتر، تمرکز حواث کمتری را به دنبال دارد».
خیر، زیرا هر چه سریعتر حرکت کنیم، نیروی جنبشی بیشتری را جمع کرده، تمرکز بیشتری پیدا میکنیم. سرعتهای خواندن متوسط، طبیعی نیست؛ بلکه آنها سرعتهایی هستند که با آموزشهای ابتدایی نادرست خواندن، همراه با اطلاعات غیر کافی از طرز کار چشم و مغز، در سرعتهای متفاوت، حاصل آمدهاند.
فواید تندخوانی
1. یکی از مهمترین سودهای تندخوانی، این است که شخص تندخوان، دارای ذهنی فعال و حسابگر میشود و با همه چیز، دقیق و حساب شده برخورد میکند؛ سکون، از زندگیاش رخت برمیبندد و همیشه و ناخودآگاه، فعال و پویاست.
2. یکی دیگر از آشکارترین اثرهای تندخوانی، صرفهجویی در وقت است. صرفهجویی در وقت، باعث میشود تا وقتهای اضافی پیدا کنید و از آن وقتها، برای مطالعات جنبی دیگر و کارهای شخصیتان بهره ببرید و حتی درسهای دانشگاه را بهتر و کاملتر بخوانید. بیشتر ما از نداشتن وقت کافی، برای انجام کارهای مورد علاقهمان شکایت داریم. اگر شما هم تا امروز چنین مشکلی داشتهاید و یا به مطالعه، زیاد علاقهمندید، ولی نمیتوانید به همه مطالب جالب مورد نظر خودتان برسید، بدانید که با تندخوانی، قادر خواهید بود به ساعات بیشتری برای مطالعه دست یابید.
3. تندخوانی، کارآیی و خلاقیت فرد را بالا میبرد. شخص تندخوان، با هر مسئلهای، به راحتی برخورد میکند و آن را از پیش پای خویش برمیدارد. دانشجویی که به مهارت تندخوانی دست یافته، از زندگی فوقالعادهای برخوردار میشود؛ زیرا تندخوانی، رابطه مستقیمی با دانش زیاد و درک صحیح - که از تندخوانی به دست میآید - دارد. کسانی که سریعتر میخوانند، بهتر نیز میفهمند و راه پیشرفت برایشان همواره باز است.
موانع تندخوانی
موانعی را که بر سر راه سرعت عمل مغز در موقع خواندن ایجاد میکنیم، اصطلاحاً «راهبندان» مینامیم. حال باید ببینیم که این راهبندانهای خواندن، چه چیزهایی هستند؛ از کجا ناشی میشوند و چگونه میتوان آنها را رفع کرد.
الف) تلفظ و لب خوانی
اگر شما این مشکل را داشته باشید، به هنگام مطالعه، به جای خواندن بیصدا، صدای کلمات را در گلو ایجاد میکنید (ادای صوت یا تلفظ) و یا آن که لبها را بدون صدا حرکت میدهید (لبخوانی)؛ مثل این که کلمات را برای خود با صدای بلند میخوانید و از این طریق، مغز خود را وادار میکنید که مطالب را با سرعتی در حد سرعت حرف زدن، جذب کند که این سرعت، برای خواندن بیصدا، فوقالعاده کم است.
ب) کمک اضافی
کمک اضافی، چنانچه به صورت جزء اصلی عمل خواندن درآید، جزء راهبندانها به شمار میآید و در حد شدید خود، باعث کندی حرکت چشم و عمل ذهن، در انجام عمل خواندن خواهد شد. کمک اضافی، اصطلاحاً به عمل با انگشت نشان دادن کلمه به کلمه مطلب مورد مطالعه و یا لغزاندن یک لبه صاف مانند خطکش از بالا به پایین و مشخص کردن کامل هر سطر مورد مطالعه میباشد که در چنین وضعی، به مغز خود کمک اضافی را تحمیل کردهاید و باعث میشود که در موقع خواندن، فکر شما، متکی به این عمل اضافه شود و هرگز نتواند به طور مستقل عمل کند.
ج) واپسنگری
کسانی که گرفتار این عیب هستند، نمیتوانند بدون برگشتهای مجدد بر روی کلمات و عبارات خوانده شده، به خواندن ادامه دهند و یا بدون عقبنگریهای مکرر از ابتدا تا انتهای هر سطر را با نگاه طی کرده، به سر سطر بعد بروند. بارها اتفاق میافتد که این افراد، پس از پایان هر سطر، دوباره به همان سطر برگشته، گاهی پس از خواندن چند کلمه و احیاناً تا نزدیکیهای آخر همان سطر، متوجه اشتباه خود شده، به سر سطر بعدی میروند.
اکثر ما، اغلب به هنگامی که مایلیم جملههایی را که خواندهایم، دوباره خوانده یا در مواردی که تمرکز کافی و حضور ذهن نداشتهایم، دوباره به عقب برگشته و قسمتی از مطلب خوانده شده را دوباره با دقت بیشتری بخوانیم، اقدام به واپسنگری میکنیم؛ ولی اگر این واپسنگریها را کنترل نکنیم، به صورت عادت بسیار بدی در خواهد آمد. تصور کنید که اگر قرار باشد هر بار یک کلمه یا یک عبارت یا قسمتی از یک سطر را که خواندهایم، دوباره خوانده، باز به عقب برگشته، دوباره و سه باره بخوانیم و یا این که پس از خواندن هر سطر، به جای رفتن به سر سطر بعدی، هر بار تا نیمههای همان سطر را خوانده، متوقف شده، دنبال سر سطر بعدی بگردیم، چگونه رشته مطلب را گم میکنیم و چقدر از سرعت، باز خواهیم ماند.
د) تلفظ در ذهن
این اشتباه دیگری است که تقریباً همه گرفتار آن هستند. لبها بیحرکتند و ارتعاشی در گلو احساس نمیشود؛ ولی کلمات را در مغز خود تکرار میکنیم؛ یعنی گرفتار چیزی هستیم که اصطلاحاً میتوان آن را «حرف زدن ذهنی» نامید. لازم به تکرار است که هر چیزی که شباهت به خواندن با صدای بلند داشته باشد، مغز را از به دست آوردن سرعتی که قادر به رسیدن به آن است، باز خواهد داشت. باید اعتراف کرد که از میان بردن کامل این نقص، تقریباً ممکن نیست و در حال عادی، لزومی هم ندارد (مگر آن که سرعتهای فوق العاده زیاد در خواندن، مورد نظر باشد). با این حال، هنگام خواندن، هر قدر تلفظ در ذهن خود را کاهش دهید، به همان نسبت، خواندن خود را سرعت بخشیدهاید.
ه) معکوسبینی
این مشکل، اغلب در خواندن کلمات انگلیسی اتفاق میافتد؛ مثلاً No را On خوانده یا Saw را Was تصور میکنیم و میخوانیم. در خواندن فارسی نیز به ندرت کلماتی هستند که معکوس خوانده میشوند؛ ولی ما فارسی زبانان، بیشتر در خواندن اعداد و محاسبات با این مشکل مواجه میشویم؛ مثلاً عدد 45 را 54 و یا 32 را 23 تصور میکنیم و میخوانیم یا محاسبه میکنیم. این اتفاق، اغلب به خاطر از راست به چپ خواندن مغز است و فراموش میکنیم که کلمات انگلیسی و اعداد را باید از چپ به راست خواند. این مشکل، اغلب ایجاد سردرگمی کرده، خود موجب ایجاد مشکلات دیگری میشود که به آنها اشاره کردیم.
و) عدم توانایی استفاده از میدان دید چشم
در اتاقی که نشستهاید، به روبهرو نگاه کنید و به شیئیای در مقابل خود (مثلاً پنجره) نگاه کنید؛ در حالی که به دستگیره وسط پنجره نگاه میکنید، گوشههای دیوارهای دو طرف و تابلوی روی دیوار سمت چپ و در اتاق را که در دیوار سمت راست قرار دارد، میبینید. به همین طریق، هر سطر مطلب مورد مطالعه، به راحتی در میدان دید شما واقع میشود و برای انجام پرشهای لازم، کافی است که فقط چشم خود را حرکت دهید. بنابراین، از حرکت دادن سر خود، خودداری کنید و در غیر این صورت، چون سر نمیتواند با سرعت فکر حرکت کند، راهبندانی برای خواندن، ایجاد میکند.
چگونه این راه بندانها از بین میروند؟
خوشبختانه این مشکلات، جزء آن دسته از ناتوانیهای خواندن هستند که میتوان به سرعت آنها را از بین برد. از یک نظر، تمام راهبندانها، احتیاج به از میان بردن ندارند و گاهی نمیتوان آنها را به کلی از میان برد. میدانیم که بسیاری از خوانندگان، عادت به خواندن مطلب مورد مطالعه در ذهن خود دارند. اگر توانستید تا حدودی عادت درذهنخوانی خود را کاهش دهید که بسیار مفید است. اگر این عادت زیاد عمیق نباشد، سعی کنید تا آن جا که میتوانید، در کم کردنش بکوشید؛ ولی نگران آن نباشید و سایر قسمتها را درست انجام دهید و زیاد به خود فشار نیاورید.
در مورد لب، انگشت، حرکت سر و دیگر کندکنندههای جسمی، بحثی نیست. هر کدام که هنوز باعث کندی خواندن شما میشوند، باید از بین بروند که آن هم کاری بسیار آسان است.
به طور کلی، تمرین لازم است. هر گاه قانع شدید که هر کدام از راهبندانها دیگر مانع سرعت خواندن شما نیست و به قدر کافی کاهش یافته است، وقت خود را برای نابودی کاملش صرف نکنید و به جای آن، وقت خود را صرف انجام تمریناتی کنید که مربوط به مشکلات اساسی شماست. در شدیدترین موارد، اگر به مدت دو تا سه هفته، روزی فقط چند دقیقه را صرف تمرین کنید، مسلماً عادات غلط خود در نحوه خواندن را از بین خواهید برد.
راههای علاج بدون کمک دیگران
الف) علاج تلفظ و لب خوانی
برای علاج تلفظ، باید محل تولید صدا را پیدا کنید. برای این کار، به طریق زیر عمل کنید:
دو انگشت دست خود را در دو طرف سیب گلوی خود قرار دهید و هوا را به طور مداوم از میان لبهای خود خارج کنید. آیا ارتعاشی احساس میکنید؟ خیر. حالا هر آهنگی را که میل دارید، در گلو با صدای «هوم هوم» بنوازید. آیا ارتعاش وِزوِز مانندی را زیر دو انگشت خود احساس میکنید؟ این، همان مشکلی است که میخواهید آن را در موقع مطالعه آرام، از بین ببرید. اگر نمیتوانید آن را مهار کنید (از میان ببرید)، در موقع خواندن، هوا را از دهان خود خارج کنید.
راههای زیادی نیز برای از بین بردن لبخوانی وجود دارد. پیشنهادهای زیر را آزمایش کنید و هر کدام را که برای خود مناسبتر یافتید، به کار برید:
1. بین لبهایتان و نه بین دندانها، چیزی را که به قدر کافی سنگین باشد و برای نگهداری آن، ناچار به فشار روی لبها باشید، قرار دهید و خواندن را ادامه دهید.
2. لبها را محکم به هم فشرده، در همان حال، زبان را محکم به سقف دهان بچسبانید.
3. لبها را به حال سوت زدن گرد کنید و هوا را به بیرون بفرستید؛ ولی سوت نزنید.
توجه کنید که این حالات مصنوعی را به طور موقت و تا هنگامی که بر «راهبندان» فائق نیامدهاید، ادامه دهید و این، شامل تمام دستوراتی است که برای معالجه، در این قسمت پیشنهاد میشود.
ب) مداوای کمک اضافی
برای ترک عادت خط بردن (مشخص کردن سطرها و کلمات با انگشت) در موقع مطالعه، بهترین راه آن است که در موقع مطالعه، کتاب را با دو دست نگه دارید تا عادت نامطلوب خود را فراموش کنید و بدین طریق، مشکل را با جلوگیری از عامل ایجاد آن، از بین خواهید برد.
ج) معالجه واپسنگری
بهترین توصیه برای رفع این مشکل، این است که بیندیشید و خود را قانع سازید. شما باید دست از این نگرانی بردارید که امکان دارد مطالب را خوب متوجه نشوید و یا قسمتی از نکات را از قلم بیندازید. در موقع خواندن، مستقیم به کار خود ادامه دهید و با وجود این که هر میل شدیدی که برای عقبنگری و مرور جملات و کلمات خوانده شده در خود احساس میکنید، این کار را انجام ندهید. قوّت قلب و اعتماد به نفس، شما را در این مهم یاری خواهد کرد. همچنین قبل از رسیدن به آخر هر سطر، با استفاده از میدان دید (و از گوشه چشم راست خود)، نگاهی به سر سطر بعدی بیندازید که در این صورت، به راحتی میتوانید پس از پایان آن سطر، به سر سطر بعد بروید.
د) رفع درذهنخوانی
از بین بردن کامل این عادت، تقریباً غیرممکن است؛ ولی این را بدانید که هر چه سرعت خواندن بیشتر شود، عملاً این مشکل کمتر میگردد. برای تمرین بیشتر در این زمینه، به کتاب مهارتهای خواندن، نوشته دکتر بهرام طوسی، ص 117 مراجعه کنید.
ه) از بین بردن معکوسبینی
برای رفع معکوسبینی، بهترین راه که به یادگیری املا نیز کمک فراوان خواهد کرد، تهیه فهرستی از کلماتی است که بیشتر معکوس دیده میشوند؛ به این فهرست مراجعه کرده، کلمهای مانند Was را که اغلب Saw خوانده میشود، انتخاب کنید؛ آن را روی تکه کاغذی بنویسید و با انگشت (نه با قلم و مداد)، به تک تک حروف آن اشاره کنید و سه بار هجی کنید. بعد کاغذ را برگردانده، در حالی که نام خود را با صدای بلند تلفظ میکنید، کلمه مورد تمرین را بنویسید.
باید آن قدر در موقع هجی کردن کلمه دقت کرده باشید که بتوانید به طور خودکار، کلمه را درست بنویسید. متخصصینی که با این روش کار کردهاند، همیشه نتیجه مثبت گرفتهاند و معتقدند که اگر کلمه را با حس لامسه خود احساس کنید، هرگز آن را اشتباه تصور نخواهید کرد.
و) عدم توانایی استفاده از میدان دید
برای دیدن بیش از یک کلمه، هر بار باید از حرکت سر خود جلوگیری کنید. این تمرین را زیاد ساده نگیرید؛ زیرا هر چه میدان دید خود را وسیعتر کنید، سرعت بیشتری به خواندن خود دادهاید.
تمرینات زیر را که مهمترین عامل در کمک به تندخوانی است، با دقت انجام دهید. پیشنهاد میشود که از سه مورد زیر، هر کدام را که برایتان راحتتر است، انتخاب کرده، با آن حالت، تمرین کنید:
1. با قرار دادن دو انگشت در دو طرف فک خود، آن را محکم نگه دارید.
2. با یک دست، چانه خود را به گونهای که انسان ریش خود را در مشت میگیرد، نگه دارید.
3. یک انگشت دست خود را روی نوک بینیتان قرار دهید.
فهرست منابع
1. بهرام طوسی، مهارتهای خواندن، انتشارات ترانه.
2. حسین صالح، تکنیکهای موفقیت در تحصیل.
3. علی اکبر سیف، روشهای یادگیری و مطالعه
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.