اس دی ان sdn
 
 
حکمت با عصمت همراه است . [امام علی علیه السلام] 
»» عاشورا فرارروی ملل و نحل

عاشورا فرارروی ملل و نحل
عظمت و محتوای عاشورا، انگیره‌ها، اهداف و دستاوردهای فرهنگی غنی و ناب آن همواره در متن زندگی شیعیان و عمق باورهایشان جریان دارد. مسلمانان مظلوم جهان نیز برای نجات از جور ستمگران، قیام اباعبدالله(ع) را سرمشق و الگوی خود قرار می‌دهند. البته حادثه عاشورا چنان شکوهمند است که حتی بر اندیشه غیر مسلمانان نیز اثر گذاشته و سبب برانگیخته شدن عشق وعلاقه و احترام آنان به امام حسین(ع) شده است.
در این جا، به برخی از جنبه‌های اثرگذاری نهضت عاشورا در پهنة گیتی نگاهی کوتاه می‌افکنیم.
1. عاشورا و امام حسین(ع) از دیدگاه اندیشمندان بزرگ جهان 1
عظمت قیام، اوج فداکاری و ویژگی‌های دیگر امام حسین(ع) و یارانش، سبب شده که نویسندگان و اندیشمندان بزرگ جهان، در بارة این نهضت و حماسه‌آفرینان عاشورا اظهار نظرهای بسیاری داشته، حتی برخی از نویسندگان غیرمسلمان دربارة این واقعه کتاب بنویسند. اکنون به برخی از این دیدگاه‌ها اشاره می‌کنیم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی)
وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل امام حسین(ع) و مأمور به خون‌ریزی تشویق می‌‌کرد، آن‌ها می‌گفتند: چه مبلغی به ما می‌دهی؟ امّا انصارحسین(ع) به او گفتند: ما با تو هستیم و اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می‌خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.
آنطون بارا (اندیشمند مسیحی)
اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر می‌افراشتیم و در هر روستایی، برای او منبری برپا می‌کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیّت فرا می‌خواندیم.
تاملاس توندون (رئیس سابق کنگرة ملّی هندوستان)
این فداکاری‌های عالی از قبیل شهادت امام حسین(ع)، سطح فکر آدمی را ارتقاء بخشیده، و شایسته است خاطرة آن همیشه باقی بماند و یادآوری شود.
فردریک جِمس
درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا، اصول ابدی عدالت و ترحم و محبّت وجود دارد که تغییر‌ناپذیرند و همچنین می‌رساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و در راه آن پافشاری کند، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
بنت الشاطی (نویسندة معروف مصری)
زینب، خواهر حسین‌بن علی، لذّت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی‌امیّه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویّان و برپایی حکومت عباسیّان و ریشه دواندن مذهب تشیّع، زینب ـ قهرمان کربلا ـ
نقش برانگیزاننده داشت.
عباس محمود عقّاد (نویسنده و ادیب مصری)
جنبش حسین، یکی از بی‌نظیرترین جنبش‌های تاریخی است که تاکنون در زمینة دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پایدار گشته است... دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی، دوام نیاورد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
چارلز دیکنز (نویسندة معروف انگلیسی)
اگر منظور حسین، جنگ در راه خواسته‌های دنیایی بود، من نمی‌فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می‌کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.
محمد علی جناح (رهبر بزرگ پاکستان)
هیچ نمونه‌ای از شجاعت بهتر از این که حسین از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمی‌شود. به عقیدة من، تمام مسلمانان باید از این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی کنند.
ل. م. بوید
در طول قرون، افراد بشر همیشه جرئت و پردلی، عظمت روح و بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته‌اند و به خاطر همین‌هاست که آزادی و عدالت ‌هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی‌شود. شهامت و این بود عظمت امام حسین و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می‌گویند، شرکت کرده‌ام، هر چند که 1300 سال از آن تاریخ گذشته است.
مهاتما گاندی (رهبر بزرگ هندوستان)
من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده‌ام و توجّه کافی به صفحات کربلا کرده‌ام بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از امام حسین پیروی کند. 2
توماس کارلایل (دانشمند انگلیسی)
بهترین درسی که از تراژدی کربلا می‌گیریم، این است که حسین و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند. آن‌ها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق و باطل روبه‌رو می‌شوند، اهمیّت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیّتی که داشت، باعث شگفتی من است.3
توماس ماساریک:
اگر چه کشیشان ما هم از ذکر مصایب حضرت مسیح، مردم را متأثّر می‌سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت می‌شود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب، این باشد که مصایب مسیح در برابر مصایب حسین، پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.4
ادوارد براون (پروفسور):
حتی غیر مسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند. 5
واشنگتن ایرونیگ (تاریخ‌نگار امریکایی):
در زیر آفتاب سوان سرزمین خشک و در روی ریگ‌های تفتیدة عراق، روح حسین فنا ناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونة شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین.6
موریس دوکبرا:
اگر مورّخان ما حقیقت روز (عاشورا) را می‌دانستند و درک می‌کردند که عاشورا چه روزی است، این عزاداری را مجنونانه نمی‌پنداشتند، زیرا پیروان حسین به واسطة عزاداری حسین می‌دانند که پستی و زیر دستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند و شعار پیشرو و آقای آن‌ها، تن به ظلم و ستم ندادن بود.7
بروکلمان کارل (خاورشناس و پژوهشگر آلمانی):
شهادت حسین علاوه بر نتایج و اثرات سیاسی، موجب تحکیم و اشاعة مذهب8 شیعه گردید و این مذهب، مرکز و مظهر تمایلات ضدّ غرب شد .
2. اثر گذاری قیام عاشورا بر جنبش‌های آزادی‌بخش جهان
قیام کربلا به صورت یک حادثه هر چند جانکاه در دل تاریخ مدفون نگشت و دیری نپائید که به یک حماسة جاویدان تبدیل شد. قیام حسینی به صورت قیام و انقلابی الگو آفرین و تاریخ ساز درآمد و الهام بخش جنبش‌های گوناگون در تاریخ گردید.
یکی از دستاوردهای مهمّ قیام کربلا، تبیین شیوه‌ای اصولی و بسیار مؤثّر در مبارزه با حکومت‌های سلطه‌گر و زورمدار بوده است. حادثة کربلا، یک قیام اسوه و یک سیرة عام برای تئوری انقلاب و یک پیام انقلابی ـ تاریخی است که برای هر عصری، پیام ویژه‌ای دارد. بر اساس ویژگی‌های شاخص نهضت امام حسین(ع)، میان جنبش‌های اسلامی در سراسر جهان اسلام، پیوند به وجود آمد و موج بیداری و انقلاب، مناطق وسیعی از جهان اسلام مانند مصر، سوریه، لبنان، عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، الجزایر، تونس، مراکش، حجاز، اندونزی، هندوستان و ایران را در بر گرفت.
در بیشتر کشورهای اسلامی، ویژگی مردمی بودن روحانیّت، رسالت رهبری حرکت‌ها و جنبش‌ها را بر دوش رهبران دینی نهاد. «شاه ولی‌الله دهلوی» و فرزندش، «سیّد احمد خان هندی»، «سیّد جمال الدّین اسدآبادی»، «اقبال لاهوری»، «محمّد علی جناح»، «شیخ محمد عبده»، «شیخ عبدالرّحمان کواکبی»، «حسن البنا» و امام خمینی(ره)، نمونه‌هایی برجستة مبارزه بر ضدّ استکبار و طاغوت بر اساس نظام هدفمند انقلاب حسین بودند.
برخی از جنبش‌ها عبارتند از:
1. جنبش اسلامی شبه قارة هند
2. جنبش اسلامی در شمال آفریقا و کشورهای عربی (به ویژه مصر)
الف) جنبش سیّد جمال‌الدّین اسدآبادی در مصر
ب) جنبش شیخ محمّد عبده
ج) جنبش شیخ عبدالرّحمان کواکبی
د) جنبش حسن البنا
3. جنبش‌های اسلامی ایران
الف) جنبش تنباکو
ب) جنبش مشروطیّت
ج) جنبش سردار جنگل
ه‍) قیام شیخ محمّد خیابانی
و) جنبش آیت‌الله کاشانی
ز) جنبش فدائیان اسلام
ح) جنبش آزادی ایران
ط) جنبش امام خمینی (ره)
3. برداشت نمادین هالیوود از عاشورا 10
عاشورا و حماسة پر شکوه آن پدیده‌ای است که همواره رمز و راز نیروی پنهان و آشکار شیعیان و آزادی خواهان بوده است. قدرت این رمز و راز آن چنان است که دشمنان اسلام را همیشه در حیرت و شگفتی و سردرگمی فرو برده است. از همین رو، دشمنان، به ویژه صهیونیسم جهانی بر آنند تا با شبیه‌سازی و بهره‌گیری از این واقعه، برای دنیای پوشالی و خیالی خود، جلوه‌های مقدّس و آسمانی بیافرینند. برای مثال، در سه کنفرانس جهانی تورنتو، واشینگتن و اورشلیم، «فرانسیس فوکویاما» کتاب پایان تاریخ خود را ارائه کرد. این کتاب در برابر کتاب برخورد تمدّن‌ها اثر «ساموئل هانتینگتون» است. فوکویاما مدّعی است که خرده تمدن‌ها و فرهنگ‌های جزئی به دست فرهنگ غالب بلعیده می‌شوند و رسانه‌ها، دنیا را به سمت دهکدة واحد پیش می‌برند و به ناچار دنیا درگیر جنگی خانمان‌سوز خواهد شد. بنابراین، برای پیش‌گیری از این جنگ باید یکی را به عنوان کدخدایی بپذیریم و در ادامه ثابت می‌کند که کدخدا، امریکا است. فوکویاما می‌گوید: این نبرد حتمی است، ولی برندة آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارک ثابت می‌کند که برندة نبردِ آخرالزّمان، شیعیان هستند.
فوکویاما در کنفرانس اورشلیم با عنوان «بازشناسی هویّت شیعه» می‌گوید:
شیعه، پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. پرنده‌ای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ.
او بال سبز این پرنده را مهدویّت و عدالت خواهی و بال سرخ را شهادت‌طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است، معرفی می‌کند.
فوکویاما معتقد است شیعه بُعد سومی هم دارد که اهمیّتش بسیار است. او می‌گوید:
این پرنده، زرهی به نام ولایت پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان می‌شود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین می‌برند، بیشتر می‌شود.
وی جنگ عراق و ایران را مثال می‌زند و می‌گوید:
این‌ها فاو را تسخیر کرده‌اند، می‌روند کربلا را هم بگیرند و این، یعنی فتح قدس، اگر کربلا را بگیرند، اینجا را هم قطعاً می‌گیرند.
او برای دفع این خطر پیشنهاد می‌کند با امتیاز دادن به ایران، جنگ را متوقّف کنید.
فوکویاما، مهندسی معکوسی را برای شیعه و مهندسی صحیحی را برای خودشان طراحی می‌کند و می‌نویسد:
مهندسی معکوس برای شیعیان این است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمی‌توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویّت تجاوز کنید... برای پیروزی بر یک ملّت باید میل مردم را تغییر داد... ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبی این‌ها را به رفاه‌طلبی تبدیل کنید. اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه‌های امام زمانی از جامعة شیعه رخت می‌بندد... شما بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولی فقیه بتراشید.
فوکویاما برای این کار، مکتب جدیدی به نام اونجلیس عرضه کرد. مکتبی که قدمتش به 1987 میلادی بر می‌گردد. طرفداران این مکتب معتقدند عیسای ناصری خواهد آمد. فوکویاما به آن‌ها توصیه می‌کند در فیلم‌هایشان هر چه را شیعیان دربارة امام زمان می‌‌گویند، بر شخصیّت عیسای ناصری تطبیق بدهند. بر اساس دستور فوکویاما، فیلم‌هایی بر اساس مدل «روایت فتح» شهید آوینی، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به کارگیری مؤلّفه‌های احساسی برنامه‌ های شهید آوینی، با همان تیپ‌ها و همان دیالوگ‌ها که شهید آوینی‌ می‌گفت.
فیلم نجات سرباز رایان با محتوای تجلیل از مادر سه شهید؛ فیلم نبرد پرل هاربر با محتوای جنگ جنگ تا رفع فتنه‌ در عالم؛ فیلم زمانی سرباز بودیم با تئوری بازسازی کربلا و بر اساس الگوی عملیّات کربلای 5؛ فیلم سقوط شاهین سیاه، بازسازی صحنةکربلا، فیلم جن‌گیر که در آن از نمادهای اسلامی شیعه استفاده شده بود.
نکته:
در تمامی این فیلم‌ها، بر اساس نظریة فوکویاما، امام حسین(ع) و کربلا، یک طرف و سوی دیگر، شمر است. لباس هم بر اساس الگوی شیعی انتخاب شده است. لباس سربازان امریکایی، سبز رنگ و لباس سربازان مقابل، قرمز است. در بعضی از این فیلم‌ها خون سربازان آمریکایی سبز است؛ آن هم به دلیل تقدّس این رنگ در آرمان‌های شیعی. هنر پیشه‌ها تا پایان فیلم ناشناخته‌اند و همچنین تا آخر فیلم فقط نقش‌های قدسی بازی می‌کنند.
4. نقش CIA در مقابله با فرهنگ عاشورا 11
از آنجا که مرجعیّت، روحانیّت و فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی از عناصر مهمّ پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی و جنبش‌های ضدّ استعماری است، غرب تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا با سست کردن این دو، ضربة نهایی را به انقلاب اسلامی وارد کند. در همین راستا به تازگی کتابی به نام نقشه‌هایی برای جدایی مکاتب الهی در امریکا انتشار یافته که در آن گفت‌وگوی مفصّلی با «دکتر مایل برانت» ، یکی از معاونان سابق سیا (سازمان اطّلاعاتی امریکا) انجام شده است. او در این زمینه می‌گوید: «بعد از مدّت‌ها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت در انقلاب ایران تأثیر گذار بوده است. ما همچنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی، فعّال و پویا هستند. در این گردهمایی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه، تحقیقات بیشتری صورت گیرد و طبق این تحقیقات، برنامه ‌ریزی‌هایی داشته باشیم. به همین منظور چهل میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله انجام شد. پس از نظرسنجی‌ها و جمع‌آوری اطّلاعات از سراسر جهان، به نتایج مهمّی دست یافتیم و متوجّه شدیم که قدرت مذهب شیعه در دست مراجع و روحانیّت است... این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به طور مستقیم نمی‌توان با مذهب شیعه رودر رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضرب‌المثل انگلیسی «اختلاف بینداز و حکومت کن» از سیاست «اختلاف بینداز و نابود کن» استفاده کردیم و در همین راستا، برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای را برای سیاست ‌های بلند‌مدت خود طرح کردیم، مانند حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه‌ای که در زمان مناسب بر ضدّ آن‌ها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گسترده‌ای را بر ضدّ مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آن‌ها مقبولیّت خود را در میان مردم از دست بدهند.
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار می‌کردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می‌دارند و ما تصمیم گرفتیم با حمایت‌های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلی این گونه مراسم که افراد سودجو و شهرت طلب هستند؛ عقاید و بنیان‌های شیعه و فرهنگ شهادت‌طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم، به گونه‌ای که شیعه، یک جاهلِ خرافاتی در نظر آید. در مرحلة بعد باید مطالب فراوانی بر ضدّ مراجع شیعه جمع‌آوری شده و به وسیلة مداحان و نویسندگان سودجو انتشار دهیم و تا سال 1389، مرجعیّت را که سدّ راه اصلی اهداف ما هستند، تضعیف و آنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم».
5. شهادت طلبی زنان فلسطینی 12
مکتب عاشورا، مکتب شهادت‌طلبی در راه آرمان‌های الهی است. مکتبی که جانبازی در آن ارزش محسوب می‌شود. مکتبی که عشق‌بازی در آن، برگرفته از آیات الهی است. خداوند در آیات متعدّدی، جایگاه بلند مجاهدان را بیان فرموده و با بشارت به آنان دربارة نعمت‌های اخروی و دنیوی، انگیزه‌های آنان را برای مبارزه تقویّت کرده‌ است. نمونة این آیات، آیة 74 سورة نساء، آیة 20 سورة فتح، آیة 95 سورة نساء و آیه‌های 86 تا 89 سورة توبه است. با توجّه به الگوهای فرهنگ شهادت طلبی و جهاد و مبارزه در راه حق که والاترین آن‌ها نهضت حسینی است، شهادت در راه حق و مبارزه با دشمنان اسلام به بزرگ‌ترین ارزش در جامعة فلسطین تبدیل شده است. زنان فلسطینی با بهره‌گیری از فرهنگ جهاد در راه خدا، شهادت طلبی را به عنوان راهی برای رسیدن به آرمان‌های الهی انتخاب کرده‌اند. از جمله فعّالیت‌های جهادی زنان فلسطینی، شرکت در عملیّات شهادت‌طلبانه است. زنانی که نامشان در شمار پویندگان این راه آمده است، عبارتند از:
الف) وفا ادریس
هنگامی که صهیونیست‌ها، شهر الرمله را در سال 1948 م. اشغال کردند، خانوادة وفا ادریس به اردوگاه الامعری در نزدیکی رام‌الله مهاجرت کرد. وفا در شرایط بسیار سخت اجتماعی زندگی می‌کرد و تنها فرزند خانواده بود. پیش از عملیّات استشهادی، وفا به مادر و دوستانش گفت: «شرایط بسیار دشواری است و هر لحظه ممکن است انسان به شهادت برسد.» شب فرا رسید و وفا به خانه نیامد خانوادة وفا به دنبال او گشتند. بعضی از دوستانش گفتند: « از ما خداحافظی کرد و گفت کاری می‌خواهم انجام دهم که همه شما را سرافراز خواهم کرد.» همه به جست و جوی وفا پرداختند تا این که خبر آمد وفا در خیابان یافای قدس به عملیّات استشهادی دست زده است. در این عملیّات (27/1/ 2002) دو صهیونیست کشته و یک صد نفر دیگر زخمی شدند.
ب) دارین ابوعشیه
دختری از روستای بیت وزن در نزدیکی شهر نابلس، دانشجوی رشتة اسلام‌شناسی دانشگاه البخاح و عضو انجمن اسلامی دانشجویان بود. عملیّات استشهادی ابوعشیه در پست ایست و بازرسی صهیونیست‌ها واقع در منطقة ظفه غربی در تاریخ (27/2/2002) رخ داد. مادر دارین ابوعیشه می‌گوید: «به قلبم الهام شد که عاقب دارین، شهادت است. دارین همیشه به من می‌گفت مادرم: برایم دعا کن به شهادت برسم و تو در بهشت با من باشی.»
ج) آیات الاخرس
از کارکنان اردوگاه الدهشیه در نزدیکی بیت لحم بود. وقتی که دانش‌آموزان به خانه باز می‌گشتند، آیات به دوستانشان گفت: « می‌خواهم کار مهمّی انجام دهم، ولی نمی‌توانم آن را بگویم.» آیات، وصیت‌نامة خود را به دوستش داد و به او تأکید کرد تا 24 ساعت آن را باز نکند. آیات با کیفی پر از مواد منفجره به طرف یکی از خیابان‌های قدس رفت و عملیّات شهادت‌طلبانه را انجام داد. در این عملیّات، یک صهیونیست کشته و ده‌ها نفر دیگر مجروح‌ شدند. این عملیّات در تاریخ 29/3/2002 رخ داد.
د) الهام الدسوقی
زمانی که صهیونست‌ها در آوریل 2002 به خانة آن‌ها در اردوگاه جنین حمله کردند، به عملیّات شهادت ‌طلبانه دست زد. بر اثر این عملیّات، دو افسر صهیونیست، کشته و ده نظامی اسراییلی دیگر مجروح شدند.
ه‍ ) عندلیب طقاطقه
پس از پایان جنگ جنین، لازم بود دنیا بداند که عملیّات تروریستی شارون شکست خورده است. عندلیب در آخرین خداحافظی خود با مادرش از او خواست تا برای یک خبر بسیار خوب آماده باشد. مادر عندلیب می‌گوید: «فکر کردم عصر، خواستگار برای دخترم می‌آید، ولی عندلیب اقدام به انجام عملیّات استشهادی کرده بود.» این عملیّات در تاریخ 12/4/2002 در شهر قدس انجام گرفت و هشت صهیونیست کشته و چهل نفر دیگر مجروح شدند.
و) هبه ضراغمه
از اهالی روستای طوباس از توابع اردوگاه جنین بود. وی در دانشگاه قدس در رشتة زبان انگلیسی تحصیل می‌کرد. هبه در تاریخ 19/5/2003 به شهر العفوله در فلسطین اشغالی رفت و در مرکز تجاری هکعیم به عملیّات استشهادی دست زد و سه نفر صهیونیست‌ را کشت و هفتاد نفر دیگر را مجروح ساخت.
ز) هنادی جرادات
وکیل 29 سالة فلسطینی بود. صهیونیست‌ها، برادر و نامزدش را که از مسئولان جنبش جهاد اسلامی فلسطین بودند، جلوی چشمانش به شهادت رساندند. هنادی پس از ختم قرآن برای هفتمین بار در طول عمرش، شب تا به صبح نماز خواند و از خدا خواست تا او را در مأموریتش موفّق کند. فردای آن روز به شهر حیفا رفت و وارد رستوران مکسیم شد. و با خون‌سردی غذا سفارش داد. سپس برای تسویه حساب به پای صندوق رفت. در این هنگام، دکمة کمربند انفجاری خود را فشار داد. بر اثر عملیّات استشهادی این زن فلسطینی که در 4/10/2003 رخ داد، 22 صهیونیست، کشته و 50 نفر دیگر مجروح شدند. بدین ترتیب، جرادات، نام خود را به عنوان اوّلین زن اسشتهادی در سال چهارم انتفاضه ثبت کرد.
ح) ریم الریاشی
مادر دو کودک و اوّلین بانوی استشهادی از منطقة غزّه بود. او در تاریخ 14/1/2004 در حالی که کمربند انفجاری به خود بسته بود، با دو عصا و لنگ‌لنگان از خروجی معبر ایریز در غزّه گذشت. در این هنگام، دستگاه بازرسی الکترونیکی شروع به آژیر کشیدن کرد. ریم الریاشی گفت: «در پای شکسته‌ام پلاتین نصب شده است». نظامیان اسرائیل، او را به اتاق بازرسی هدایت کردند تا با دقت بازرسی شود. ریم الریاشی نیز با فشار دکمه کمربند انفجاری، چهار نظامی رژیم صهیونیستی را به هلاکت رساند و ده نفر دیگر را مجروح ساخت.
ط) سنادر قدیح
وی از روستای عسبان در منطقه خان یونس و مادر چهار فرزند بود. زمانی که صهیونیست‌ها وارد روستای عسبان شدند تا باسم قدیح، همسر سنادر و از فرماندهان گردان‌های شهید عزّالدّین قسّام را دستگیر کنند، سنادر و باسم متوجّه شدند که نیروهای ویژة ترور صهیونیست‌ها، خانة آنان را محاصره کرده‌اند. سنادر و باسم دست به سلاح بردند، درگیری شدّت پیدا کرد. باسم از همسر خود خواست همراه با فرزندانش از خانه خارج شوند، ولی سنادر به همراه همسرش به مقاومت ادامه داد. باسم به شهادت رسید. ولی سنادر همچنان مقاومت می‌کرد. خلبان بالگرد رژیم صهیونیستی با شلیک چند فروند موشک به سمت سنگر سنادر، وی را به شهادت رساند.
ی) زینب علی ابوسالم
زینب در اردوگاه عسکر در نابلس ساکن بود. او در تاریخ 22/9/2004 به سمت مکانی رفت که تنها تعداد اندکی از آن خبر داشتند. وقتی زینب به ایستگاه اتوبوس یکی از شهرک‌های صهیونیست‌نشین واقع در قدس شرقی رسید، داخل اتوبوس صهیونیست‌ها شد و با فشار دادن دکمة انفجاری، دو نظامی صهیونست را به هلاکت رساند و شانزده نفر دیگر را نیز مجروح کرد.
________________________________________
1. فرهنگ عاشورا، صص 279 ـ 283، به نقل از: کتاب درسی که حسین به انسان‌ها آموخت، عبدالکریم هاشمی‌نژاد، ص 447؛ رهبر آزادگان و منابع دیگر.
2. بر شطی از حماسه و حضور، ص 283، به نقل از مجلة بصائر، ش 7 و 8، ویژه‌نامة محرّم، ص 25.
3. همان، ص 447.
4. همان، ص 451
5. همان.
6. همان.
7. همان.
8. همان.
9. همان.
10. متولّیان، مقالة «کربلا و بدل کاران» نشریة پویا، با تلخیص، ش 9، صص 78 ـ 81.
11. برگرفته از سخنان سیّد احمد خاتمی، نمایندة محترم مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 16/6/1384 که در چهارمین اجلاس دورة سوم مجلس خبرگان رهبری ایراد شده است؛ مندرج در روزنامة کیهان، 3/7/1384 ، ش 18340، ص 6.
12. برگرفته از روزنامة کیهان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» عاشورا، اخلاق و قدرت

عاشورا، اخلاق و قدرت
چکیده: چالش اخلاق و قدرت یکی از نمادهای نهضت عاشوراست که آن را از اغلب نهضت‏ها جدا می‏سازد . این چالش، نهضت عاشورا را فراتر از پدیده‏های عادی سیاسی برده و از آن الگویی آرمانی، معنوی و اخلاقی ساخته است . الگویی که هم هدف و هم وسیله آن اخلاقی است، بر خلاف ماکیاولیسم که برای دست‏یابی به هدف، استفاده از وسایل غیراخلاقی را نیز مجاز می‏شمرد .
یکی از نماها و نمودهای نهضت‏حسینی، چالش اخلاق و قدرت، فضیلت و سیاست است و همین چالش، خود یکی از ویژگی‏های منحصر به فردی است که پدیده کربلا، عاشورا، را از پدیده‏ای سیاسی فراتر می‏برد و آن را در ساحت الگویی آرمانی، معنوی و اخلاقی می‏نشاند و بدان خصلتی فراتاریخی می‏بخشد .
1 . اخلاق یا اتیک (1) - متفاوت و متمایز از اخلاقیات (2) - اصول و ارزش‏های جاودانه و متعالی مطلقی است که به مثابه اموری بالذات و لنفسه، از قداست‏برخوردارند; مطلوبیتشان ابزاری، آلی و مقدماتی نیست، بلکه ذاتی است . در واقع، اصول و ارزش‏های اخلاقی، موضوعیت دارند; نه طریقیت .
این اصول و ارزش‏ها توجیهشان را از منبعی دیگر اخذ نمی‏کنند و معیار سنجش آنها در خارج از آنها نیست، بلکه اموری خودموجه، خودمعیار و خودبنیاد هستند و شاید بتوان گفت ریشه در حقیقت، فطرت و ذات انسان به عنوان انسان دارند; ذاتی که از جنس روح خداست و انسانی که خویشاوند خداست . برخلاف اخلاقیات که چیزی جز عرف، عادت، سنن و رسوم قومی، ملی، طبقاتی، نژادی و ... نیست و همبسته و وابسته زمان و مکان و تابعی از متغیر ظرف تاریخ و جغرافیا و مظروف اجتماعی اقتصادی آنها می‏باشد .
2 . یکی از جنبه‏های مسئله‏آفرین و چالش‏زای اخلاق، در نسبت و رابطه آن با قدرت نهفته است . کوشش بسیاری از حکیمان، مصلحان و فیلسوفان اخلاق و سیاست معطوف بدان بوده است که منطقه‏ای مشترک را شناسایی یا تاسیس کنند که اخلاق و قدرت، فضیلت و سیاست در آن وحدت یابند و به همزیستی بپردازند، سیاست و قدرت عرفی، لباس اخلاق قدسی به تن کند، میان هدف‏ها، غایات و آرمان‏های اخلاقی با ابزار، وسایل و روش‏های سیاسی یا بالعکس، تناسب، هماهنگی و همجنسی برقرار گردد و در نهایت، سیاست، اخلاقی شود و اخلاق، سیاسی گردد .
تاریخ کمتر نمونه‏ای را در توفیق چنین تلفیق و ترکیبی به دست داده است; زیرا اخلاق به اقلیم آرمان تعلق داشته و دارد، ولی قدرت سوار بر مرکب واقعیت است و برداشتن فاصله واقعیت و آرمان، در تحقق خارجی، عینی و واقعی، دستخوش امتناع و عدم امکان بوده است .
3 . به‏طور کلی میان ابزار، وسایل و روش‏ها با اهداف، غایات و مقاصد - از حیث نسبتشان با نیکی، خیر، زیبایی و حقیقت - چهار نوع رابطه محتمل و قابل تصور است:
الف . وسیله غیراخلاقی، هدف غیراخلاقی;
ب . وسیله اخلاقی، هدف اخلاقی;
ج . وسیله غیراخلاقی، هدف اخلاقی;
د . وسیله اخلاقی، هدف غیراخلاقی .
روشن است که تاکنون، هیچ کس در عالم سیاست و قدرت، خود را مدعی و طرفدار گونه اول و چهارم نسبت‏های چهارگانه مذکور معرفی نکرده است . آنان که مدافع وسیله غیراخلاقی در عرصه قدرت و سیاست‏بوده‏اند، پیوسته کوشیده‏اند آن را با هدف اخلاقی، قصد خیر و غایت نیک مورد ادعا، توجیه و مشروع سازند .
ماکیاولیسم، مکتب و نظریه‏ای سیاسی و نوعی فلسفه قدرت است که هدف و غایت را مباح و توجیه‏کننده وسایل و روش‏های غیراخلاقی می‏داند . این نظریه در طول تاریخ، در واقعیت‏سیاست‏سیاستمداران و قدرت صاحبان قدرت و حکومت وجود داشته است، هر چند که افتخار جمع‏بندی و انتزاع تئوری از واقعیت، در به نام ماکیاولی قرن شانزدهم میلادی به ثبت رسیده است! یزید و ابن زیاد و عمال قدرت اموی که نقش‏های سیاه نمایشنامه کربلا را ایفا کردند، همگی نمونه‏های عینی و برجسته ماکیاولیست‏های ماقبل ماکیاولی در تاریخ اسلام و عرب هستند .
اما یزید و ابن زیاد، حتی هدف و قصد نیکی نداشتند . آنان قدرت و سیاست را معطوف به حقیقت، زیبایی و خیر نکرده بودند، بلکه دشمنان حسین علیه السلام، هم در هدف و هم در وسیله، پشت‏به حق و عدل و روی در باطل و ستم داشتند . نهضت‏حسین علیه السلام، از این منظر چه پیامی برای شیعیان حسین علیه السلام دارد؟ آیا می‏توان در هدف، «حسینی‏» و در روش، «یزیدی‏» بود؟
تجربه تاریخی بارها به اثبات رسانده است که ابزار، وسایل و روش‏ها، در نهایت، اهداف و غایات را نیز از سنخ و جنس خود می‏کنند و نمی‏توان با «نهضت‏خشونت‏» ، «نظام عطوفت‏» ، ساخت; با دیوار «کج‏» ، کاخ «راست‏» بنا کرد; با مرکب ظلم به منزل عدل رسید و در یک کلمه، بهشت را بر بنیاد جهنم برافراشت! مقصد جدای از مسیر نیست .
نمی‏توان در آخرین منزل قبل از هدف، ناگهان ماهیت و گوهر روان‏شناختی، جامعه‏شناختی و هستی‏شناختی آدم و عالم قدرت و سیاست و جامعه و ... را، با «نفخه کن فیکونی‏» دگرگون ساخت و از دل آدم و عالم جهنمی، نوزادی بهشتی را به ظهور رساند، کل یعمل علی شاکلته ... .
4 . کربلا و عاشورا، از یک منظر، عرصه تقابل «اخلاق‏» و «قدرت‏» است . نهضت‏حسینی، فراتر از سیاست - به معنای مصطلح و بالفعل کلمه - نهضتی آیاتی، معنوی و اخلاقی است . اخلاق نهضت‏حسین علیه السلام رویه دیگری از اخلاق نظام علی علیه السلام را به نمایش می‏گذارد: نهضت فضیلت!
همان‏گونه که علی علیه السلام در نظام خود، اعمال «زور» گرگی و «تزویر» روباهی را روا نمی‏دانست، حسین علیه السلام نیز در نهضت‏خویش، چراغ اخلاق و فضیلت را پیشاپیش سیاست و قدرت راه می‏برد و به دلیل همین خصلت ویژه است که نمی‏توان نهضت‏حسینی را به سطح سایر نهضت‏های سیاسی - نظامی تاریخ تقلیل داد .
نهضت کربلا، عاشورای حسینی، خود یک تیپ ایده آل (3) است، الگو و سرمشقی که قابل مقایسه با نمونه‏های به ظاهر مشابه و همسان نیست . خلوص آرمانی، اخلاقی و معنوی نهضت‏حسین آن‏گاه آشکار می‏گردد که آن را در مقایسه با دو نمونه «دشمن‏» و «رقیب‏» ، مورد بررسی و مطالعه تطبیقی و تحلیل قرار دهیم . «نظام‏» یزیدی «دشمن‏» و «نهضت‏» عبدالله بن زبیر «رقیب‏» هضت‏حسینی و هم روزگار آن است .
«نظام دشمن‏» و حا کم یزیدی که نهضت‏حسینی در برابر آن قد علم می‏کند، نمونه نظامی است که برای «حفظ‏» قدرت و حکومت، از هیچ ستم، جنایت و امحاء ارزش‏ها و اصول اخلاق و فضیلت فروگذار نمی‏کند و «نهضت رقیب‏» عبدالله بن زبیر، نمونه نهضت و قیامی سیاسی - نظامی است که برای کسب و تصرف قدرت، از هر وسیله و ابزاری، هر چند غیراخلاقی و نامشروع، بهره می‏جوید .
نهضت‏حسینی، نمونه عالی و خالص دومین نسبت از نسبت‏های چهارگانه سابق‏الذکر است، همچنان که نظام یزید نمونه عالی و خالص نخستین نسبت می‏باشد . به همین دلیل است که بر خلاف منطق و موقعیت نسبی، مشروط و خاکستری واقعیت‏های بشری و تاریخی، منطق مطلق موجود در واقعیت کربلا و عاشورا، آن را در شمار اسطوره‏ها قرار داده است .
نهضت‏حسینی، الگویی فرا واقعیت‏برای اخلاقی کردن سیاست و نهضت و هدایت قدرت از سوی فضیلت است . همچون کمال که هیچ‏گاه نمی‏توان بدان رسید، اما به مثابه فانوسی دریایی، در اقیانوس ظلمانی و پر تلاطم سیاست و قدرت، باید کشتی بدان سو راند .
5 . نهضت‏حسینی، قیام آگاهی، ایمان و انتخاب و اختیار آدمی به مفهوم ناب و خالص این همه است . حضور و شهودی با تمام آگاهی، ایمان و آزادی در میدان مبارزه حق و باطل، عدالت و ستم . شب عاشورا، خطبه حسین علیه السلام رفتن‏ها و ماندن‏ها، منطق کربلا، عاشورا را از منطق همه نهضت‏های سیاسی نظامی معطوف به براندازی نظام حاکم و تصرف قدرت و حکومت، متمایز می‏سازد .
مقایسه شخصیت‏ها و پرسوناژهای این نمایشنامه تاریخی - اسطوره‏ای انگیزه‏ها، اهداف و منش و کنش آنان در دو سوی میدان، به گونه‏ای ستیز اخلاق و قدرت، فضیلت و سیاست، ارزش و سود را به تصویر می‏کشد .
نمایشگاه تقابل صداقت است‏با دروغ، امانت‏با خیانت، عدالت‏با ستم، صلح‏خواهی با جنگ‏طلبی، وفای به عهد با پیمان شکنی، دعوت با خشونت، آزادی با ارعاب، عقیده با ترس، مدارا و مروت با جفاکاری و رعونت، و سرانجام سیراب کردن دشمن با دریغ داشتن قطره‏ای آب از حلقوم کودکی شیرخواره!
نهضت‏حسینی به عنوان نهضت‏حقیقت، عدالت و اخلاق، از منطقی متفاوت با سایر نهضت‏های سیاسی - نظامی معطوف به قدرت برخوردار بود و به همین دلیل، نمی‏توان روش‏ها و تاکتیک‏های آن را با معیارها و مقیاس‏های چنان نهضت‏هایی سنجید .
اشاره
1 . آقای آقاجری اخلاق را اصول و ارزش‏هایی می‏دانند که ارزش و مطلوبیتشان ذاتی است و موضوعیت دارد و وابسته به زمان و مکان و قوم و ملت‏خاصی نیست، بلکه امری انسانی و خودبنیاد است و ریشه در انسانیت دارد . این دیدگاه اگر به عنوان نظر شخص آقای آقاجری ملاحظه شود، دیدگاهی درست و قابل دفاع است، اما اگر بخواهند آن را به همه متفکران نسبت دهند، نمی‏توان گفت که دیگران هم با این دیدگاه موافق هستند . دیدگاه‏های نسبی‏گرایانه، که در دوران مدرنیته رواج و حاکمیت نسبی یافته‏اند، بر آن‏اند که اخلاق چیزی جز اخلاقیات نیست . یعنی هر قوم و ملتی اخلاقیات ویژه خودش را دارد و همان هم برای او مطلوب است و چیزی به نام اخلاق که دارای ویژگی‏های یاد شده باشد، وجود ندارد . بسیاری از فلسفه‏های سیاسی این روزگار نیز بر پایه چنین دیدگاهی در اخلاق بنیان نهاده شده‏اند .
2 . یکی از عواملی که به رواج ماکیاولیسم در سیاست کمک می‏کند، نسبی اندیشی در اخلاق است . نسبی اندیشی اخلاقی زمینه توجیه هر نظریه‏ای را فراهم می‏آورد و با استفاده از آن هر نوع اخلاق سیاسی، از جمله ماکیاولیسم، قابلیت دفاع پیدا می‏کند . بنابراین آنچه می‏تواند مانع ماکیاولیسم سیاسی بشود، اصلاح مبنای اخلاقی آن است که با بازگشت‏به اصول جاودان و فراگیر اخلاقی امکان‏پذیر است .
3 . اینکه تاریخ کمتر نمونه‏ای را در توفیق تلفیق «اخلاق‏» و «سیاست‏» داشته است، مربوط به این می‏شود که آن اخلاق ثابت و فراگیر مبنای سیاست قرار نگرفته است و بر اخلاق سودجویانه و مصلحت‏طلبانه برجای آن نشسته است . بنابراین نباید علت آن را صرفا در این جست که قدرت بر مرکب واقعیت‏سوار است و اخلاق به اقلیم آرمان تعلق دارد . درست است که قدرت با واقعیت‏های ملموس سر و کار دارد، اما اخلاق نیز بی‏ریشه در واقعیت نیست . منتها تفاوت در اینجاست که ما آدمیان به دلیل عجول بودن و نداشتن دوراندیشی، تنها به مصالح آنی و عاجل خود فکر می‏کنیم و در اندیشه ساختن فرداهای دورتر نیستیم . اگر نهضت‏حسینی یا علوی الگوهایی فراتاریخی برای بشریت‏ساخته‏اند که پس از قرن‏ها انسان‏هایی همچون مهاتماگاندی، امام خمینی رحمه الله و دیگر مبارزان با ظلم و استبداد از آنها الگو می‏گیرند، معلوم می‏شود آن نهضت‏ها به‏گونه‏ای در کار خویش توفیق یافته‏اند و البته فهم این پیروزی برای انسان‏های هم عصر آن بزرگان میسر نبوده است .
امروز آرمان‏های علوی و حسینی، جای خود را در میان واقعیت‏ها نیز گشوده‏اند و دل‏های بسیاری از انسان‏ها را به خود مشغول داشته‏اند و در مقابل نامی از یزید و یزیدیان نیست و آثارشان از واقعیت نیز محو شده است . بنابراین، با کمی دوراندیشی می‏توان توازن دیگری میان ارزش‏ها و واقعیت‏ها برقرار ساخت .
4 . این نکته آقای آقاجری که «مقصد، جدای از مسیر نیست‏» و نمی‏توان «بهشت را بر بنیاد جهنم ساخت‏» سخنی کاملا درست است و به معنای نفی ماکیاولیسم در سیاست است . معنای این سخن، تایید گفته پیشین ماست که واقعیت نیز آن‏گونه که ماکیاولیسم می‏خواهد در چنگال طالبان قدرت نیست و نمی‏توان با ابزارهای غیراخلاقی، واقعیت‏های اخلاقی را به چنگ آورد . بنابراین نظریه ماکیاولی در واقع به گونه اول از چهارگونه رابطه میان ابزارها و مقاصد باز می‏گردد و با وسیله غیراخلاقی، جز به هدف غیراخلاقی نمی‏توان رسید . علت این امر هم آن است که هدف، جزئی از مسیر است . در عالم انسانی، سلوک هدف است و آنچه امروز می‏کنیم جدای از آنچه به آن می‏رسیم، نیست . دین‏داری نیز همان سلوک در طریق حق است و شریعت نیز مفهومی جز این ندارد .
________________________________________
1. Ethich
2. Morality
3. Idealtype



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» «عاشوراپژوهی»

«عاشوراپژوهی»
در تاریخ دین پژوهی معاصر به سبب طرح وارائه تئوری های مختلف ونقد آن ها جایگاه خاصی یافته است. این نظریه ها عموما از ابعاد مختلفی قابل نقد و بررسی هستند: نقد درونی، نقد بیرونی و نقد زیرساختی. در نقد درونی به ارزیابی لایه های اصلی و درونی مانند استدلال ها، مسائل و نظریه ها پرداخته می شود؛ چنان که در نقد و ارزیابی برون ساختاری، با رسالت، روش، تاریخ و مقایسه یک نظریه با نظریه های دیگر و... سر و کار خواهیم داشت. در نقد بنیادین و زیرساختاری نیز مبانی، اصول و ارکان یک تئوری با تئوری یا تئوری های دیگر به صورت اساسی اختلاف دارد بی آن که از آن نظریه سخنی به میان آید.
یکی از برجسته ترین نظریه ها در عاشوراپژوهی، نظریه استاد مطهری است که در دو مجلد با عنوان حماسه حسینی در اختیار محققان قرار دارد. این کتاب در سال های اخیر مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت که تأمل و درنگ در آن نقدها، عاشوراپژوهیِ ما را عمق و پویایی می بخشد. در قلمرو آن نقدها می توان با رویکردهای مختلفی چون: رویکرد تاریخی، رویکرد قرآنی و حدیث شناختی، رویکرد فلسفی و کلامی، رویکرد جامعه شناختی یا اجتماعی و... به بحث و بررسی پرداخت.
این بررسی فشرده در صدد آن است که با رویکرد نقد بیرونی، بر مبانی معرفتی و پیش فهم های عاشوراشناسی کتاب حماسه حسینی و ناقد آن دریچه ای بگشاید. مباحث ما در دو مرحله کلان به انجام خواهد رسید: عاشوراشناسی و ساختارهای معرفتی، ساختار معرفتی استاد مطهری و دستگاه معرفتی ناقد.
1. عاشوراشناسی و ساختارهای معرفتی
در تاریخ تمدن اسلامی، عاشوراشناسی سه رویکرد یا ساختار معرفتی را تجربه کرده است: ساختار معرفتی رازمدارانه، ساختار معرفتی راززدایانه یا خردمدارانه و ساختار معرفتی جامع که می خواهد عاشورا را به طور جامع و همه جانبه مورد شناسایی و تعمق قرار دهد.
ساختار معرفتی نخست بر ابعاد متافیزیکی و باطنی رخداد عاشورا تأکید می کند و می کوشد در پرتو اسرار عرفانی و باطنی، ظواهر واقعه را تفسیر و تبیین کند. مولوی در غزل معروف خویش به این ساختار معرفتی عنایت دارد، آن جا که می گوید:
• بلاجویان دشت کربلایی پرنده تر ز مرغان هوایی کجایید ای سبک روحان عاشق
• کجایید ای شهیدان خدایی کجایید ای سبک روحان عاشق کجایید ای سبک روحان عاشق
در دوره صفویه نیز که عرفان و تصوف به طور جدی توسعه یافته بود، محتشم کاشانی در دوازده بند معروف خود به ابعاد عرفانی و باطنی عاشورا، بهای بیشتری داد و از جنبه های عقلانی و اجتماعی این رخداد به کلی چشم پوشی کرد. برای مثال، برای مرحوم محتشم بعد از چهره تراژدیک و غمبار عاشورا، بعد عرفانی و متافیزیک رخداد بسیار مهم و برجسته بوده است. بشنوید:
• اهل ستم به پهلوی خیر النسا زدند کندند از مدینه و در کربلا زدند وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود
• آن در که جبرئیل امین بود خادمش وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود
و یا:
• گلگون کفن به عرصه محشر قدم زنند در حشر صف زنان، صف محشر به هم زنند آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند از صاحب حرم چه توقع کنند باز
• فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت(ع) جمعی که زد به هم صفشان شور کربلا از صاحب حرم چه توقع کنند باز از صاحب حرم چه توقع کنند باز
تبیین رازمدارانه عاشورا در چکامه عرفانی و شاهکار بی نظیر مرحوم عمان سامانی (1258 ـ 1322 ه .ق) در عهد قاجار به اوج خود رسید. او در بخش آغازین گنجینة الاسرار خود رخداد عاشورا را برخاسته از منطق و سنت امتحان الهی و رابطه حضرت حق با عاشقان و اولیای خود می داند و می گوید:
• بلکه این معشوق را آئین بود خودنمایی کرد و دل ها صید کرد پیش گیرد شیوه عاشق کشی ره به کوی عقلشان کمتر دهد اشک های سرخ و روی زردشان مغز پر آتش دل پر دودشان زانکه عاشق را دلی باید پریش روی چون گلشان کند همچون زریر رنگ عاشق زعفرانی خوش تر است قوت جوع و جامه عریانی خوش است خود کشدشان بازگردد خود دیت خود کند ویران، دهد خود تمشیت
• باز گوید رسم عاشق این بود چون دل عشاق را در قید کرد امتحانشان را زروی سرخوشی در بیابان جنونشان سردهد دوست می دارد دل پردردشان چهره و موی غبارآلودشان دل پریشانشان کند چون زلف خویش خم کندشان قامت مانند تیر یعنی این قامت کمانی خوش تر است جمعیتشان در پریشانی خوش است خود کند ویران، دهد خود تمشیت خود کند ویران، دهد خود تمشیت
مرحوم عمان با همین منطق به تبیین اسرار عرفانی رخداد عاشورا می پردازد. واقعه شهادت اصحاب و اهل بیت حضرت(ع)، وداع امام حسین(ع)، شهادت طفل شش ماهه، آمدن سپاه زعفر جنی به یاری آن حضرت و... را بسیار هنرمندانه با رویکرد عرفانی به تصویر می کشد و در پایان شاهکار عرفانی خود، نهایت و فرجام عشق را که اتحاد عاشق با معشوق و کنار رفتن پرده دوئیت است، مطرح می کند؛ می گوید:
• یکه تاز عرصه میدان عشق هم سلام و هم تحیت هم مر ترا بر جسم و بر جان آفرین روسپیدی از تو عشاق مراست من توام ای من تو در وحدت تو من بندگی کردی خدایی حق تو راست در رهت من هر چه دارم می دهم هرچه بودت داده ای اندر رهم
• جبرئیل آمد که ای سلطان عشق پیام دارم از حق بر تو ای فرخ امام گوید ای جان حضرت جان آفرین محکمی ها از تو میثاق مراست این دوئی باشد زتسویلات ظن مصدری و ماسوا مشتق تو راست هرچه بودت داده ای اندر رهم هرچه بودت داده ای اندر رهم

• محرم اسرار ما از یار ما لیک تا اندازه ای بیگانه ای وآنکه از نزدش پیام آورده ای بی تو رازش جمله در گوش من است. پرده کم شو در میان ما و دوست در میان ما و او حایل مشو وز دل و جان برد جانان را نماز چار تکبیری بزد بر هر چه هست با وضوئی از دل و جان شسته دست
• شاه گفت: ای محرم اسرار ما گرچه تو محرم به صاحب خانه ای آن که از پیشش سلام آورده ای بی حجاب اینک در آغوش من است جبرئیلا رفتنت زاین جا نکوست رنجش طبع مرا مایل مشو از سر زین بر زمین آمد فراز با وضوئی از دل و جان شسته دست با وضوئی از دل و جان شسته دست
این منطق در عاشوراشناسی در قالب هنر تعزیه، شعر و تألیف و تصنیف ادامه می یابد و هرگز شعله های پرالتهاب آن به سردی نمی گراید.
عاشوراپژوهی در رویکرد راززدایانه، در جهت عکس رویکرد عرفانی قرار دارد. سابقه تاریخی این رویکرد، به اندیشه واصول مکتب یا دکترین معتزله در دین شناسی بازمی گردد. آنان در برابر مکتب کلامی اهل حدیث و عرفان و تصوف، راه عقل و برهان را در پیش گرفتند. این رویکرد در دین شناسی با آغازنهضت ترجمه فرهنگ و فلسفه یونان در عهد عباسی ـ به ویژه در عصر مأمون ـ قوت بیشتری گرفت، زیرا حمایت بی دریغ از اصول معتزله و ترجمه فلسفه یونان، یکی از مهم ترین اصول سیاست مأمون بود.
این جریان در اندیشه «اسحق کندی» «فارابی» و «ابن سینا» ادامه یافت؛ چنان که پس از غلبه عرفان جامع «محی الدین» و پیروان وی در فاصله قرن ششم تا قرن هشتم هجری، دوباره عقل گرایی و راززدایی در تمدن اسلامی توسط «ابن رشد» و «ابن خلدون» از سرگرفته شد.
ابن رشد می کوشید تا میان دین و فلسفه یا خردورزی پیوند ایجاد کند و ابن خلدون نیز با تأکید بر لزوم طبیعت شناسی حوادث تاریخی و فلسفة الاجتماع، در صدد عقلانی کردن تاریخ و امور اجتماعی برآمد. پس از آنان در عهد تمدن صفوی نیز «میرداماد» از حامیان فلسفه مشّائی است.

با ورود اندیشه های غربی ، راززدایی از زمان مشروطه در ایران چهره دیگری به خود می گیرد. «احمد کسروی» بر ضرورت پالایش دین از آموزه های رازآلود و عرفانی تأکید می کند و حزب توده در عصر رضاشاه پهلوی و محمدرضا شاه، بر لزوم دین زدایی به طور کلی اصرار می ورزد تا آن که در دهه های چهل و پنجاه، سه جریان فکری راززدایانه با رویکردهای متفاوت به ظهور می رسند: یکی راززدایی سازمان مجاهدین با رویکرد التقاطی در مواجهه با ایدئولوژی چپ مارکسیست ـ لنینیست که در کتاب راه حسین(ع) مطرح شد و دوم عاشوراشناسی مرحوم دکتر شریعتی با رویکرد انقلابی و حماسی که با عناوین شهادت و حسین(ع) وارث آدم به چاپ رسید.
این دو رویکرد، هر چند در مبانی و اصول فکری از یکدیگر متمایزند، ولی در رویکرد راززدایی و عرفان گریزی مشترکند. هر دو می کوشند تا چهره ای عرفی و عقلانی از رخداد عاشورا به نمایش بگذارند.
جریان سوم، جریان فکری کتاب شهید جاوید با رویکرد عقلانی بود که از لزوم تبیین عاشورا با روش عرفی و فارغ از جنبه های عرفانی و متافیزیکی حمایت می کرد. در این میان، آیا می توان رویکرد تاریخی و فقهی تبیین عاشورا را در عداد ساختارهای معرفتی راززدایانه قرار داد؟ به نظر می رسد پاسخ به نوع برخورد ما با فقه و تاریخ بستگی داشته باشد؛ چنان که رویکرد حماسی یا عقلانی به عاشوراشناسی، با نگرش عرفانی و رازمدارانه مانعة الجمع نیست.

در برابر دو ساختار معرفتی یادشده، ساختار معرفتی جامع قرار دارد که به جای حمایت از واگرایی میان رازمداری و راززدایی در معرفت عاشورا، از همگرایی میان خردورزی و عرفان و ظاهرگرایی و باطن مداری حمایت می کند. این ساختار معرفتی یا رویکرد جامع نگرانه نیز در تاریخ فرهنگ و معرفت دینی سابقه طولانی دارد. ابن سینا در اشارات در تبیین مقامات عارفان در نمط نهم از عرفان و رازهای عرفانی با منطق عقل و برهان دفاع کرد و مدعیات عرفانی را به طور جدی قابل قبول، بلکه مورد غبطه و حسرت دانست. او گفت:
جل جناب الحق عن ان یکون شریعة لکل وارد او یطلع علیه الا واحد بعد واحد. ولذلک فانّ ما یشتمل علیه هذا الفن ضحکة للمغفل عبرة للمحصل. فمن سمعه فاشمأز عنه فلیتهم نفسه لعلها لاتناسبه. وکل میسر لما خلق له؛ حضرت حق منزه است از این که آبشخور هر تشنه ای باشد و یا کسی بر او آگاهی یابد جز یگانه ای بعد از یگانه ای. به همین سبب آن چه که عرفان در بردارد، برای غافل مسخره و برای اهل تحقیق و معرفت مایه عبرت است. بنابراین، کسی که آن را بشنود و ابراز ناخوش آیندی کند، باید خود را متهم سازد که شاید با آن سنخیت و تناسب ندارد. هر کسی توان کاری را دارد که برای آن آفریده شده است.

پس از ابن سینا، شیخ اشراق میان برهان عقلی و ذوق عرفانی جمع کرد و حکمة الاشراق را در خور کسانی دانست که در هر دو زمینه صلاحیت دارند و در مقدمه فلسفه خویش تصریح نمود که فلسفه جویان ضدعرفان و عرفان گرایان برهان ستیز دنبال حکمة الاشراق نروند که هیچ بهره ای از آن نخواهند برد. تاریخ تمدن اسلامی بعد از وی شاهد ظهور بزرگانی چون محی الدین عربی، مولوی و پیش از وی «سنایی» و «صدرالدین قونوی» و «ابن ترکه» است که هر کدام از مدافعان بی چون و چرای اتحاد برهان و عرفان و عقل و عشق بودند. تا آن که در عهد صفوی مرحوم ملاصدرای شیرازی به ظهور می رسد و مکتب فلسفی خویش را بر اساس اتحاد عرفان و برهان و قرآن قرار می دهد و به نزاع تاریخی میان عرفان و فلسفه و عقل و عشق پایان می دهد.
پس از ملاصدرا، باید مکتب فلسفی و مشرب عرفانی او در تمامی عرصه های دینی، طبیعی، سیاسی، هنری و ادبی، تعلیم و تربیت، تاریخ پژوهی و عاشوراشناسی حضور می یافت و ایفای نقش می نمود، ولی با کمال تأسف این حضور تحقق نیافت وجز اندکی از فرزانگان و دانشوران چون سیدجمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری، امام خمینی، علاّمه طباطبایی و... به جذب و اقتباس آن همت نگماشتند.
2. ساختار معرفتی استاد مطهری و دستگاه معرفتی ناقد
ساختار معرفتی استاد مطهری و مبانی دین شناسی وی، تداوم مبانی معرفتی مرحوم ملاصدرا در جمع میان عرفان و برهان و قرآن است. با این تفاوت که مرحوم مطهری، علاوه بر عنایت کامل به ارکان معرفتی سه گانه، در بعد اجتماعی، حماسی، اطلاعات برون دینی و رویکرد جامع به پدیده های زمان و رخدادهای زمانه نیز برجسته بوده است که از مجموعه این اصول می توان به «اصول مکتب نوصدرایی» تعبیر نمود.
کتاب حماسه حسینی، مانند سیره نبوی و سیره ائمه اطهار او، بر اساس مکتب و ساختار معرفتی ایشان نوشته شده است. اصولاً عاشوراپژوهی مبتنی بر رازمداری و راززدایی که تمامی عرصه های عاشوراشناسی را تحت سیطره خود قرار داده بود، با عاشوراشناسی استاد مطهری وارد مرحله نوینی می شود که با دو مشرب و جریان فکری افراطی و تفریطی پیش از خود تمایز و اختلاف بنیادین دارد. حماسه حسینی استاد مطهری در صدد آن نیست که عاشورا را به عنوان یک رخداد بریده از زندگی اجتماعی و رابطه صرف میان عاشق و معشوق قلمداد کند، هم چنان که در مکتب نوصدرایی او رخداد عاشورا عرصه نمایش یک متفکر عاقل صرف همانند صدها عاقل فرزانه متعارف و یا انقلابی و مجاهد عادی دیگر نیست. در مکتب معرفتی مرحوم مطهری میان دین و دنیا و عقل و عشق و عرفان و فیزیک و متافیزیک رابطه ناگسستنی و منطقی حکم فرماست. در نگرش او، شخصیت های ربانی و الهی دارای منطق خاص و سبک زندگی خاصند؛ همان گونه که خردورزی آنان، عرفان آنان و حماسه آنان از نوع خردورزی فیلسوفان یا سیاستمداران و عرفان صوفیان و حماسه کشورگشایان نیست. در نگرش او، شخصیت امام حسین(ع) به همین دلیل الگو است وگرنه عقلا و مبارزان دیگری که می توانند الگو باشند، کم نیستند. آن چه که آن حضرت را الگوی بی نظیر و بی همتا می سازد صرفا همین شخصیت منحصر به فرد اوست.

استاد مطهری بر اساس ساختار معرفتی یادشده به تحریف شناسی عاشورا می پردازد، زیرا از دیدگاه او، در منطق انسان کامل و ربانی، رفتارهای ضدعقل و تناقض آمیز محکوم و مردود است؛ همان گونه که انسان ربانی دارای علم و فهم برتر است. او در عین عاقل بودن عاشق و عارف است، چنان که در عین آسمانی بودن، زمینی است. پس نباید جنبه های آسمانی و عرفانی عاشورا را خرافی و غیرعقلایی قلمداد نمود و یا گمان نمود که پذیرفتن جنبه های عرفانی و فوق عقل عادی، رخداد عاشورا را از الگو بودن خارج می کند، بلکه باید دانست که انبیا و اولیا آمده اند تا به ما زمینیان آسمانی زیستن در زمین را بیاموزند، وگرنه دعوت به عقلایی زیستن در زمین که از هر عاقلی ساخته است.
از این رو، بدیهی است که مرحوم مطهری با عاشوراشناسی های یک جانبه، چون: عاشوراشناسی کتاب شهادت یا حسین وارث آدم مرحوم شریعتی که صرفا به جنبه حماسی و انقلابی شخصیت امام حسین(ع) آن هم با مبانی معرفتی غیرجامع می پردازد موافق نباشد؛ چنان که با عاشوراپژوهی عقلانی و راززدایانه نیز موافق نیست.

نویسنده محترم شهید جاوید که ناقد تفصیلی کتاب حماسه حسینی استاد مطهری نیز هست، در مقدمه کتاب خود به طور صریح و روشن از مبانی فکری و ساختار معرفتی خود در تحلیل عاشورا پرده برداشته و می نویسد:
در این کتاب قیام امام حسین(ع) بر اساس جنبه بشری و در سطح زندگی اجتماعی مورد بحث واقع شده تا حرکت آن حضرت بتواند سرمشق مردم دیگر باشد. بدیهی است وقتی که قیام امام از جنبه بشری بررسی می شود، نباید تصور شود که از جنبه ملکوتی حضرتش چیزی کم شده، زیرا این نکته بر همه کس روشن است که بیت رسالت به وسیله جنبه الهی از خداوند کسب فیض می کند.
در فراز دیگری مبنای خود را مبنای علما دانسته و هم آن را موجب اسوه بودن عمل امام(ع) و سرمشق بودن رفتار او تلقی کرده است:
کتاب حاضر، نهضت عظیم حسین بن علی(ع) را از نظر مجاری عادی و با صرف نظر از علم غیب امام بررسی کرده تا هم طبق اتفاق هر دو گروه از علما رفتار کرده باشد و هم عمل سبط پیغمبر(ص) بتواند سرمشق مردم دیگر واقع گردد.

و در عبارتی دیگر تأکید می ورزد که عمل امام حسین(ع) با صرف نظر از مقام امامت او مطابق با دیدگاه یک سیاستمدار ورزیده و بافراست است. او روش کتاب را بررسی رخداد بر اساس مجرای کارهای عقلائی و مجاری طبیعی می داند تا مکتب آن حضرت بتواند اسوه و الگو باشد. مؤلف محترم با همین مبانی و پیش فهم ها است که به نقد کتاب حماسه حسینی می پردازد. در پشت جلد کتاب آمده است: «کتاب حاضر از دو بخش تشکیل می شود: یک بخش جنبه دفاعی دارد و پاسخ به مطالبی است که شهید مطهری ـ رضوان اللّه علیه ـ به نویسنده کتاب شهید جاوید نسبت داده اند و... . در بخش دیگر کتاب، بحث درباره نقاط ضعفی است که به نظر نویسنده شهید جاوید در نوشته های استاد شهید وجود دارد؛ از قبیل این که آن شهید سعید در جاهایی به منابع بی اعتبار استناد کرده اند، یا تحلیل هایی ارائه داده اند که با واقعیت ها منطبق نیست، یا میان سخنانشان تعارض هایی دیده می شود، یا برداشت هایی از گفتارها و رفتارهای امام حسین(ع) کرده اند که قیام امام را از الگو بودن ساقط می کند، یا مطالب تاریخی را با اعتماد به حافظه بر خلاف آن چه در متن تاریخ هست نقل کرده اند. از این رو لازم بود این نقاط ضعف مورد نقد و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

خاطرنشان می سازیم که مشکل اصلی در این میان، فقط اختلاف در پیش فهم ها و زیرساخت های معرفتی است که در مقدمه شهید جاوید به آن ها تصریح شده است. ناقد محترم بر ضرورت تفکیک میان بعد باطنی شخصیت امام حسین(ع) و رفتار ظاهری حضرت و لزوم انسان عادی تلقی کردن امام تأکید دارد، ولی استاد مطهری تنها امتیاز امام(ع) را همان شخصیت ممتاز او که از معرفت متعالی و ایمان او سرچشمه می گیرد و او را از عقلای غیرالهی جدا می سازد، می داند. ناقد محترم به طور جدی ظاهرگرا و گریزان از باطن و رازمداری است و رازآلودی را نفی اسوه بودن امام(ع) تلقی می کند، ولی استاد مطهری در عین تأکید بر لزوم عرف و عقل و بعد بشری معصومین(ع) این بعد را ملازم با باطن و جنبه های الهی و آسمانی می داند و تفکیک میان آن دو را به مفهوم سکولاریزه کردن شخصیت امام(ع) و نفی کامل هویت انبیا و اولیای الهی می داند. مبانی معرفتی ناقد، شبیه مبانی معرفتی کانت در تفکیک میان عقل نظری و گرایش دینی و مکتب فلسفی و یتگنشتاین در تفکیک میان حیات علمی و حیات دینی و زبان آن دو است که هر دو نگرش در منطق و مکتب استاد مطهری غیرقابل دفاع هستند. چنان که تفکیک میان ظاهر و باطن یا جوهر و عرض فاقد مبنای فلسفی و دینی است.

از سوی دیگر، مگر در قرآن و نهج البلاغه به طور گسترده درباره علم لدنی، معجزه پیامبران(ع) و فرشتگان و مقامات معنوی پیامبران و اولیای الهی سخن به میان نیامده است؟ اینک آیا می توان این همه آموزه ها را بی ربط با زندگی و سعادت بشر و مشتی آموزه های مربوط به آسمان و عالمی بی ربط با عالم زمینی دانست؟! البته تأکید بر این اصل به مفهوم این نیست که استاد مطهری عاشورای حسینی را بر مبنای علم غیب امام(ع) و صد در صد آسمانی معرفی کرده است، بلکه هدف او تأکید بر لزوم تعمق و همه جانبه نگری در پژوهش است. ما بر این باوریم که همان گونه که تبیین عاشورا بر مبنای باطن مداری محض، به تحریف آن رخداد بی نظیر می انجامد، تبیین زمینی و عقلانی آن نیز به تحریف و وارونه سازی آن خواهد انجامید. تنها راه برون رفت از این مخمصه، تجدیدنظر جدی در پیش فهم ها و زیرساخت های مربوط به دین شناختی و عاشوراپژوهی است.
گذشته از مشکلات پیش فهمی و زیرساخت شناختی فاحش ناقد حماسه حسینی، یک سلسله مدعیات و نسبت هایی در نقد مشاهده می شود که نمی توان آن ها را ناشی از مشکل زیرساختی و پیش فهمی دانست. برای نمونه، به استاد مطهری نسبت می دهد که او طرفدار کشته شدن هرچه بیشتر یاران امام(ع) است! و این که از دیدگاه او امام حسین(ع) دیگران را به کشته شدن ترغیب می کرد! در حالی که در نزد استاد مطهری، منطق امام(ع) منطق آزادگی و کرامت و دوری از ذلت و خواری و عدم سکوت در برابر رژیم منحط یزید است، خواه زنده بماند و خواه کشته شود. آن حضرت دیگران را نیز به این اصل دعوت می کرد نه به کشته شدن و خود را هلاک کردن. آیا به راستی این نکته بدیهی که مکرر در حماسه حسینی استاد مطرح می شود، بر ناقد محترم پوشیده مانده است؟! در کتاب ناقد حماسه، علاوه بر نقدهای برخاسته از مشکل مبنایی و زیرساختی، از این قبیل نسبت های عجیب نیز به چشم می خورد که منشأ معرفتی آن معلوم نیست.
حاصل سخن
در عاشوراپژوهی، مانند هر پژوهش دیگری، پیش از هر چیز باید به شناخت زیرساخت های معرفتی همت گماشت؛ چنان که در نقد و ارزیابی نظریه های عاشوراشناختی، پیش فهم شناسی آن ها رکنی اساسی است. منشأ اصلی اختلاف و تمایز یا تقابل میان نظریه های عاشورا شناختی نیز در پیش فهم های آن ها نهفته است. عاشوراشناسی استاد مطهری، بر پیش فهم های خاص مکتب نوصدرایی او که اوج جریان جامع نگر در تاریخ دین پژوهی است تکیه دارد که در آن، میان عرفان و برهان، ظاهر و باطن، فیزیک و متافیزیک و عرفان و سیاست و حماسه پیوند عمیق برقرار می شود. از این رو، عاشوراشناسی او نیز از عاشوراشناسی فقیهانه، صوفیانه، سیاستمدارانه و خردورزانه رازگریزانه فاصله می گیرد ولذا با عاشوراشناسی کتاب شهادت و حسین(ع) وارث آدم و شهید جاوید همگام نمی شود.
ناقد حماسه حسینی، در نقد خود به جای تأمل در پیش فهم های شهید مطهری و تصحیح پیش فهم های خود، به سراغ نقد عاشوراشناسی استاد مطهری رفته و بر اساس پیش فهم های غیرقابل دفاع و ناتمام خود، در عاشوراپژوهی او به مناقشه پرداخته است. بنابراین، آن چه در کتاب چهارصد و شصت صفحه ای خود به عنوان «برداشت های ابتدایی»، «تناقضات»، «اشتباهات تاریخی» و «اعتماد به منابع بی اعتبار» به استاد مطهری نسبت داده، به طور عمده و غالبا از بی توجهی وی به لزوم تأمل در زیرساخت های معرفتی استاد مطهری و خود ناشی شده است. پس ناقد حماسه باید پیش از هر چیز به محکم کردن پای بست خانه معرفتی خود توجه کند و خشت اول دین پژوهی خویش را درست بگذارد و آن گاه به ارزیابی عاشوراشناسی دیگران بپردازد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» حماسه حسینی و مساله‏ی تحریفات

حماسه حسینی و مساله‏ی تحریفات
اشاره
جویبار یا رودخانه‏ای که از سرچشمه‏ی پاک، ناب و خالص جریان می‏یابد چون به سوی دشت و صحرا جاری می‏شود. صفا، طراوت و برکت‏به ارمغان می‏آورد و مزارع و باغات را سیراب می‏سازد و آدمیان و سایر موجودات را بهره‏مند می‏نماید. اما اگر این رودخانه طغیان کند و حالت‏سیلابی به خود گیرد نه تنها دیگر مزایای مزبور را در برندارد که موجب تخریب و ویرانی است. حقایق مسلم تاریخی و خصوصا واقعیت‏هایی که مربوط به حوادث سازنده، رشد دهنده و انسان ساز هستند تا زمانی که دچار دگرگونی نشده‏اند همچون چشمه‏ها و جویبارها صفابخش و پربار و حرکت آفرین خواهند بود، اما اگر گرفتار آفت‏هایی چون تحریف شوند از مقاصد عالی، اهداف والا و نورانی خویش دور افتاده و خاصیت اصلی خویش را از دست می‏دهند.
قرآن کریم می‏فرماید: «یحرفون الکلم عن مواضعه ونسوا حظا مما ذکروا به‏» (1) «کلمات را از مورد خود تحریف می‏کنند و بخشی از آنچه را به آنان گوشزد شده بود فراموش کردند» . در جای دیگر این کلام آسمانی می‏خوانیم، «وقد کان فریق منهم یسمعون کلام الله ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه وهم یعلمون‏» (2) گروهی از ایشان کلام خدا را می‏شنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف می‏کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند!
معنای تحریف
وقتی سخنی از معنای اصلی منحرف شود به وجهی که مقصد اساسی خود را از دست‏بدهد و از وضع واقعی و حقیقی به شکلی دیگر درآید می‏گویند در آن تحریف صورت گرفته که در این صورت هدف آن کلام فدای این دگرگونی منفی و مغرضانه خواهد شد، گاهی در الفاظ و ظاهر قضایا تحریفی صورت می‏گیرد و در مواقعی در محتوا، پیام و هدف یک برنامه‏ای تحریف واقع می‏شود که نوع دوم از حالت اول خطرناکتر و پیچیده‏تر است و اصلاح در این مورد مشکل‏تر خواهد بود. متاسفانه در فصولی از تاریخ اسلام تحریفاتی رخ داده که سیمای حوادث راستین و وقایع حقیقی را عوض کرده و کار محققان را دشوار ساخته است. این حرکت‏یا به وسیله‏ی طرفداران و حامیان جاهل و یا مخالفان کینه‏توز رخ داده است. در خصوص نهضت مقدس و شکوهمند حضرت امام حسین علیه السلام باید خاطر نشان ساخت که دشمنان نتوانسته‏اند در آن تحریفی پدید آورند و این قیام به قدری صریح، روشن، مقدس و غیر قابل انتقاد بود که حتی بسیاری از مخالفان در برابرش سر تعظیم فرود آورده و آن را ستوده‏اند. ولی با کمال تاسف از سوی طرفداران جاهل مطالبی بی‏اساس وارد متون این بخش از تاریخ شیعه شده است.
حماسه حسینی چون خورشیدی عالمتاب بر همه‏ی جهان درخشندگی و فروزندگی دارد و در شرایط ظلمانی شعله‏ای ایجاد کرد و فریاد عدالتی در تیرگی ستم بود که حیات تازه‏ای در عالم اسلام به وجود آورد و معرفتی عالی و بینشی نیرومند در آن نهفته است. و مرثیه‏ها و روضه‏ها باید بیشتر این جنبه‏ها را مورد بررسی قرار دهند و محاسن حماسی این نهضت را مطرح کنند و پرداختن به چنین ابعادی از قیام عاشورا، از روی آوردن به تحریفات می‏کاهد نباید آنقدر افسانه، خرافه و مطالب دروغ به این حرکت مقدس ملحق کرد که عظمت و افتخار و الهام بخشی و اثر تربیتی آن را تیره و تار کند و چنین شکوهی را مخدوش نماید، تکیه بر خطبه‏های امام و اهل بیت که ایراد نموده و نیز روضه خواندن از روی بیاناتی که آن حضرت در پاسخ به افراد در مسیر مدینه تا کربلا فرموده‏اند و نیز بر اساس رجزهایی که آن امام بزرگوار و اصحابش در روز عاشورا در مقابل دشمن خوانده‏اند و در کتب معتبر ثبت و ضبط شده و از روی نامه‏هایی که بین امام و مردم کوفه و بصره رد و بدل شده و در منابع مستند ضبط است از مواردی است که تاریخ این قیام را پرحرارت و پرتابش نگه می‏دارد، باید توجه داشت که این جنبش با هاله‏ای از قداست آمیخته است و باید برای معرفی آن از ابزارهای درست، سخن پاک و مضامین عالی بهره گرفت و غافل شدن از این واقعیت و گریستن را هدف دانستن، فرهنگ تحریفی را ترویج می‏کند، شهید مطهری رحمه الله می‏گوید: «... قهرا برای این که مردم بیشتر گریه کنند... روضه‏های دروغ جعل شد مردم ما هم به روضه‏های خیلی داغ و پرحاشیه عادت کرده‏اند و این خود عاملی شده که اجبارا عده‏ای از اهل منبر برای این که مردم گریه کنند... روضه‏های ضعیف می‏خوانند..» . (3) .
هدف نهضت: مبارزه با تحریف
حضرت امام حسین علیه السلام در قیام پرشکوه خود در صدد برآمد تا چهره‏ی واقعی آیین محمدی صلی الله علیه و آله و اسلام ناب را به جهانیان معرفی کند و پیام معنوی قرآن را به تشنگان معارف برساند و از فرهنگ دینی غبارزدایی کند.
در این قیام عامل امر به معروف و نهی از منکر برجسته‏تر است چنان که امام حسین علیه السلام در وصیت‏به برادر خود محمد حنفیه فرموده‏اند: قیام من برای اصلاح امت جدم می‏باشد، می‏خواهم امر به معروف کنم و نهی از منکر نمایم و به سیره و سنت جد و آیین پدرم - حضرت علی علیه السلام - رفتار کنم (4) .
در حقیقت امام حسین علیه السلام برای مبارزه با تحریف‏ها قیام فرمود زیرا احساس نمود در دستگاه خلافت اسلامی انحراف شدیدی رخ نموده و این اعوجاج در شئون سیاسی اجتماعی مسلمین رخنه کرده و آنان را از رسیدن به چشمه پاک و پربهره‏ی توحید و رستگاری باز داشته است و برای زنده ماندن دین و بقای امت اسلامی راهی جز فداکاری و شهادت نمی‏باشد و گویی باید عبارت ان الله شاء ان یراک قتیلا تحقق پذیرد (5) .
البته برخی خواسته‏اند یک تحریف تاریخی در این قیام ایجاد کنند و چنین تبلیغ نمایند که فراخوانی کوفیان هدف اساسی قیام کربلاست در حالی که دعوت کوفیان از موارد جزیی و فرعی این قیام است و خطبه‏های حماسی و پرشور امام بعد از شکست کوفه بیانگر این واقعیت می‏باشد شهید مطهری از این موضوع دچار شگفتی می‏شود که برخی خواسته‏اند حماسه‏ی کربلا را به نحوی ثابت کنند که مردم کوفه واقعا دارای قدرتی بودند و می‏شد به آنان اعتماد کرد در صورتی که عظمت قیام حسینی در این است که آن حضرت بدون اتکا به قدرت‏های سیاسی اجتماعی آن روز برپا خاست و اثر روحی این حرکت در حدی بود که نه تنها مردمان آن زمان را به تحرک وا داشت‏بلکه اثراتش همچنان باقی و پابرجاست (6) . آن متفکر شهید در جای دیگر خاطر نشان می‏سازد:
«... نه چنان بود که بعد از دعوت مردم کوفه امام قیام کند بلکه بعد از این که امام حرکت کرد و مخالفت‏خود را نشان داد و مردم کوفه از قیام امام مطلع شدند و چون زمینه‏ی نسبتا آماده‏ای در آنجا وجود داشت مردم کوفه گرد هم آمدند و امام را دعوت کردند. .» . (7) اگر دعوت کوفیان عامل اصلی نهضت‏بود امام می‏بایست در این حرکت احتیاط بیشتری می‏نمود و تذکرات برخی ناصحان چون عبدالله ابن عباس را مورد توجه قرار می‏داد.
عوامل تحریف
امویان کوشیدند تا نهضت‏حسینی را از سرچشمه‏ی اصلی قیام جدا کرده و آن را بر بستر دیگر قرار دهند و این چنین وانمود کنند که حرکت مزبور نوعی ایجاد اختلاف و تشتت در بین مسلمین بود، دشمنان کوردل و شب‏پرستان خفاش صفت می‏خواستند این حماسه‏ی پرشکوه و سراسر مقدس را در حد یک آشوب سیاسی ناحیه‏ای تنزل دهند و به همین دلیل چون مسلم بن عقیل نماینده و شخص مورد وثوق امام وارد کوفه شد، یزید به حاکم وقت - ابن زیاد - نوشت فرزند عقیل می‏خواهد به اخلال و فساد دست زند و بذرهای تفرقه بپاشد و فرزند زیاد چون نایب امام - مسلم را - دستگیر کرد خطاب به وی گفت: چه شد که به این شهر آمدی تا آشوب برپا کنی، مسلم در جواب گفت: بر حسب دعوت و نامه‏های متعدد کوفیان آمده‏ام و ما خواهان برقراری عدالت هستیم.
به رغم آن که دشمنان نتوانستند این حماسه را کم رنگ سازند عواملی دست‏به دست هم داد تا منابع مستند تاریخ کربلا توسط عده‏ای نادان مورد خدشه قرار گیرد. از جمله:
1- تمایل به اسطوره‏سازی
الگو بر خلاف اسطوره، مجموعه‏ای از باورهای ایمانی و معارف اعتقادی انسان است که در عرصه‏ی عمل در سیمای انبیاء و اولیاء نمایان می‏گردد و در سیره‏ی چنین افرادی نباید تحریف واقع شود. و روا نیست جنبه‏های افسانه‏ای که حس اسطوره‏ای را در اذهان ایجاد می‏کند به شرح حال و چگونگی نهضت افراد مقدس وارد شود. به فرمایش شهید مطهری: «افرادی که شخصیت آن‏ها، شخصیت پیشوایی است، قول آن‏ها عمل آن‏ها، نهضت آن‏ها سند و حجت است نباید در سخنانشان، در شخصیت‏شان تحریف واقع شود. قسمتی از تحریفاتی که در حادثه کربلا صورت گرفته معلول حس اسطوره‏سازی است‏» . (8) .
حضرت آیة الله خامنه‏ای، مقام معظم رهبری، فرموده‏اند: جعل مطالب زاید و افزودن آن بر قصه‏ی اصلی و نسبت دادن آن به صاحب قصه در قصه معصومین علیهم السلام کذب و افترا و حرام است (9) .
2- گریه بر امام حسین علیه السلام و توجیه وسایل باطل
برخی تصور کرده‏اند چون می‏خواهیم بر سالار شهیدان بگرییم و این برنامه مقصد والایی است پس می‏شود از هر وسیله‏ای که به آن کمک کند، بهره گرفت. اگر چه با جعل و تحریف توام باشد. این واقعا فکر مسموم و پرآفتی است که اگر کاری با ظاهری مذهبی بروز کرد و دارای ثوابی بود، دیگر اشکالی ندارد در مسیر آن به هر حرکتی دست‏یازیم، اگر چه دین و مبلغان راستین آن از این کار بیزار باشند و حضرت ابا عبدالله علیه السلام هم از بابت آن در فشار باشد و خاطر مبارک آن امام همام برنجد. بزرگان دین و علمای شیعه با آن که خودشایستگی تربیت و تعلیم دیگران را داشتند باز دین و عقاید و افکار خویش را بر امام عصر خود عرضه می‏داشتند تا مبادا به نام دین به چیزی بر خلاف آن معتقد باشند یا به حساب دین، کاری را در جهت معارض آن انجام دهند (10) .
3- مراجعه به منابع مخدوش و تکیه بر مضامین جعلی
منابعی که از تاریخ عاشورا حکایت دارند، باید چندین مشخصه را داشته باشند، در غیر این صورت آمیخته به جعل و تحریفند و استناد به آن‏ها مشکلاتی را به بار می‏آورد و اهداف این نهضت را تحریف می‏کند، در وهله‏ی اول چون این مطالب به منابع اصیل قرآنی و روایی عرضه می‏گردند نباید رنگ ببازند و یا با آن‏ها در تعارض باشند همچنین مسایلی را که مطرح می‏کنند باید در شان و مقام حضرت امام حسین علیه السلام به عنوان فروغ امامت، ستاره‏ی درخشان آسمان ولایت و هادی انسان‏ها و نگهبان معارف الهی باشد، نکته‏ی دیگر این که در بررسی این متون تطبیق آن‏ها با عقل سلیم و منطق کار لازمی است که اگر خرد ناب و درک عالی انسانی قبول آن‏ها را مورد تامل قرار داد باید از نقلشان امتناع کرد. اگر انسان هر چه را می‏خواند و می‏شنود باور کند و برای دیگران بازگو کند بدترین جهالت را مرتکب شده است. مراجعه کننده‏ی به کتب مقاتل به مصداق «کونوا نقاد الکلام‏» باید این متن‏ها را با ارزیابی درست و ارزشیابی منطقی و اصولی مورد بررسی قرار دهد و از میان آن‏ها مطالبی را مورد گزینش قرار دهد که معارف و اندیشه افراد را ارتقا دهد، روح شنوندگان و عزاداران را به حماسه‏ی کربلا پیوند دهد و دل‏ها را به اهتزاز درآورد. شهید مطهری رحمه الله می‏گوید: «... اگر در آن مسیر صحیح با بیان حقایق و واقعیات بدون آن که روضه‏ی دروغی خوانده شود، بدون آن که جعلی شود، بدون آن که تحریفی شود... اگر اشکی از روی صداقت و حقیقت ریخت، شور و واویلا به‏پاشد مجلس هم کربلا شد، بسیار خوب است..» . (11) روی آوردن به منابع مخدوش چون روضة الشهدای ملا حسین کاشفی، اسرار الشهادة ملا آقا دربندی و دخالت دادن فرهنگ‏های قبل از اسلام همچون سوگ سیاوش و غیره در وقایع کربلا و مانند آن می‏تواند از زمینه‏های تحریف باشد. همچنین رسوخ برخی سنت‏های بومی و شیوه‏های قومی و محلی که به عنوان آداب و رسوم اقوام و قبایل مطرح هستند در برخی حوادث عاشورا این نهضت را آفت زده می‏کند، کما این که فرهنگ حکام و سلاطین چون به مرثیه‏ها رسوخ یافت اعتبار آن را کم کرد.
نمونه‏هایی از تحریفات لفظی
1- در برخی کتب مقتل که متاسفانه هنوز هم از آن‏ها استفاده می‏شود و در روضه‏ها به آن‏ها استناد می‏کنند برای ذریه‏ی امام دخترانی بافته، یا دخترانی را در مدینه گذاشته و برخی را شوهر داده و گروهی را از فرط تشنگی هلاک کرده و عده‏ای را شهید نموده‏اند و آمار مخالفان را به شکل اغراق‏آمیز نقل کرده و به ذکر وقایعی پرداخته‏اند که در این قیام رخ نداده است.
2- تاکید بر این که علی اکبر نوجوانی هیجده ساله و ناکام بوده و آرزوی داماد شدن داشته و پدرش از بابت این که برایش همسری برنگزیده ناراحت است، در حالی که علی اکبر در شعبان سال سی و سوم هجری به دنیا آمده و در کربلا بیست و هشت‏سال سن داشته و عبارت ثمانیة و عشرین تحریف و تصحیف به ثمانیة عشر شده و علامه مقرم ثابت کرده که علی اکبر در کربلا از برادرش امام سجاد علیه السلام بزرگتر بوده است (12) . همچنین برخی مطرح کرده‏اند که حضرت امام حسین علیه السلام از به میدان رفتن علی اکبر اکراه داشت و این تحریف در کتاب روضة الشهدای کاشفی دیده می‏شود ولی شیخ مفید و سید بن طاووس خاطر نشان ساخته‏اند وقتی آن جوان خواست‏به نبرد با اشقیا برود، امام بدون درنگ به وی اذن داد (13) . برخوردهای احساسی و بسیار عاطفی بین علی اکبر و مادرش ام لیلی فاقد اعتبار تاریخی است و علامه مقرم اظهار می‏دارد; ام لیلی در کربلا نبوده و قبل از حادثه عاشورا وفات یافت.
3- طبق برخی نقل‏های نادرست و تحریف شده امام حسین علیه السلام فرزند بیست و هشت‏ساله خود را داماد نکرده اما در بحبوحه‏ی حوادث کربلا که به دلیل شدت ناملایمات ناگزیر می‏شود نماز خوف بخواند مصمم می‏گردد دخترش فاطمه را به عقد ازدواج قاسم سیزده ساله درآورد. علامه مجلسی می‏گوید: قصه‏ی دامادی قاسم را در کتب معتبر ندیده‏ام (14) و محدث نوری آن را از اخبار وهن انگیز می‏داند (15) . محدث قمی هم این ماجرا را مخدوش می‏داند (16) .
4- به حضرت مسلم بن عقیل نسبت داده‏اند که هنگام حرکت‏به سوی کوفه، کشته شدن صیدی را به دست صیادی لامت‏بدشگونی سفر دانسته و از این جهت واهمه به دل راه می‏دهد. اولا نایب و مورد وثوق امام نمی‏تواند از یک حادثه جزیی نگران شود و نسبت دادن دروغی این گونه به مسلم بدان معنا است که العیاذ بالله او از تعالیم اسلامی آگاهی ندارد، گذشته از آن حضرت رسول صلی الله علیه و آله امت‏خویش را از فال بد برحذر داشته و این کار را معادل شرک دانسته است و حضرت مسلم به هیچ عنوان این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله را فراموش نکرده و آویزه‏ی گوشش بوده و نمی‏توان باور کرد که چنین شخصیتی به یک رسم جاهلی موهوم که با سیره‏ی خاندان عصمت مغایرت دارد عمل کند (17) .
5- حضرت امام سجاد علیه السلام که به صور گوناگون می‏کوشید تا برخلاف موقعیت‏های خفقان‏زا خاطرات عاشورا، شهادت و روح حماسه حسینی را زنده نگه دارد و با آن موقعیت اجتماعی همه‏ی دیده‏ها را به سوی سیمای پرمهابت‏خود متوجه کند و آن گاه اشکی داغ‏تر از آتش را بر گونه‏ها جاری سازد تا مردم در تبلور آن قطره‏های اشک عاشورا را تداعی کنند در برخی روضه‏ها و مرثیه‏ها و اشعار نمایش‏های تعزیه به صورت انسانی بیمار و ناتوان معرفی می‏شود و نیز نقل می‏کنند که وقتی برای امام حسین علیه السلام یاوری باقی نماند و آن حضرت برای وداع به خیمه امام سجاد علیه السلام رسید امام چهارم اظهار داشت: پدر جان کار شما با این مخالفان به کجا کشیده؟ گویی بر اساس این نقل دروغ و تحریفی، آن ستاره‏ی تابناک امامت از اوضاع کربلا و حوادث آن کاملا بی‏خبر است! از اتفاق، یکی از منابع مستند و منور که ناظر واقعه کربلا بوده و این رویداد را دقیق و با ذکر جزئیات ذکر کرده امام سجاد علیه السلام است.
6- ماجرای فاطمه‏ی صغری که در مدینه مانده است و توسط مرغی از ماجرای کربلا باخبر می‏شود و پس از آن که می‏فهمد پدر و برادرانش در حادثه‏ی نینوا کشته شده‏اند بی‏تابی می‏کند و بر اثر ناله‏های زیاد جان به جان آفرین تسلیم می‏کند. نیز در کتب معتبر نیامده است.
7- حکایت‏سلطان قیس که در هندوستان و به هنگام شکار مورد هجوم شیری قرار می‏گیرد و چون این فرد نصرانی امام حسین علیه السلام را به امداد می‏طلبد آن حضرت در بحبوحه جنگ با اشقیا موقتا از نبرد دست‏برمی‏دارد و وی را از گزند شیر نجات می‏دهد و در ادامه فرد مزبور اسلام می‏آورد. این ماجرا نیز جزو اکاذیب است.
8- داستان دختری یهودی که فلج‏بود و قطره‏ای از خون امام حسین علیه السلام به وسیله‏ی مرغی به بدنش چکید و بر اثر آن بهبود یافت نیز از افزوده‏های بعدی است.
9- حکایت‏شیر و فضه: که به توصیه‏ی حضرت زینب (س) فضه کنیز حضرت زهرا (س) شیری را می‏آورد تا از ابدان مطهر شهدا حفاظت کند، فاقد اعتبار است.
10- ماجرای پیرزنی که در زمان متوکل می‏خواست‏به زیارت امام حسین علیه السلام برود که توسط عاملان متوکل عباسی دستگیر و به دریا افکنده می‏شود و بعد حضرت عباس علیه السلام او را نجات می‏دهد، ماجرای پدید آمدن این ماجرای سراسر دروغ را آیة الله حاج شیخ محمد حسین عالم نجف آبادی برای شهید مطهری نقل کرده است (18) .
تحریفات معنوی و محتوایی
1- یکی از تحریفات معنوی این است که حضرت امام حسین علیه السلام به شهادت رسید تا امت گناهکار را نجات دهد. که با این برنامه هدف مقدس آن حضرت ناتمام جلوه داده شده است و چنین برداشتی از شفاعت‏به راستی موجبات انحطاط جامعه را پدید می‏آورد و با مبانی اعتقادی شیعه و فرهنگ ائمه در تباین است، این طرز فکر که شاید مورد پسند عوام باشد درست ضد هدف راستین امام است زیرا او نهضت‏خود را برای این منظور ترتیب داد تا مردم از خداوند ترس داشته باشند و از روی آوردن به گناه و معاصی برحذر باشند و به فرائض دینی توجه افزونتری کنند و روحیه‏ی تقوا در آن‏ها احیا شود، مرحوم آیتی می‏گوید: هیچ امکان پذیر نیست که کسی با دوری از خدا به امام حسین علیه السلام نزدیک شود و با خشم پروردگار امام را خشنود سازد و سهمی از معصیت را برای امام کنار بگذارد تا خدا نتواند از وی بازخواست کند (19) ، شهید مطهری رحمه الله مخالف این باور غلط است و خاطر نشان می‏سازد گناه وقتی بخشیده می‏شود که روح انسان با معنویت امام پیوند بخورد (20) . و در جای دیگر فرموده‏اند: «همان چرندی را که مسیحیت در مورد مسیح گفتند در مورد حسین علیه السلام گفتند، گفتند: که حسین کشته شد برای آن که بار گناه امت را به دوش بگیرد (21) .» آن متفکر افزوده است اگر کسی در ماه رمضان روزه‏دار باشد و چنین سخنی بر زبان آورد روزه‏اش باطل است (22) . به نظر شهید مطهری رحمه الله این چنین تصویری از شفاعت‏شرک در ربوبیت است و برای امام حسین علیه السلام نوعی اهانت‏به شمار می‏رود (23) .
2- القای این تفکر باطل که امام حسین علیه السلام دستگاه جداگانه‏ای در برابر ترازوی عدل الهی دارد و در پیشگاه خداوند اعمال صالح، عبادات خالص و رفتارهای نیک و حسنات مقبول است ولی نزد آن امام تنها گریه، ناله و بر سر و سینه زدن مورد قبول می‏باشد و در این دستگاه خیلی راحت‏تر از تشکیلات الهی می‏توان بهشت را به دست آورد و از آتش دوزخ رهایی یافت. البته آن چشمی که برای ابا عبدالله و یارانش نگرید و آن قلبی که نسوزد، چشم و قلب بشر نمی‏باشد اما این سخن با آن تحریفات فرق می‏کند که می‏گویند سومین فروغ امامت‏شهادت را برگزید تا مردم در مجالس حسینی شرکت‏یابند و بگریند و آمرزیده شوند بدون آن که سیره‏ی آن امام و توصیه‏های آن پیشوا را چراغ راه خویش قرار دهند.
3- عده‏ای چنین عنوان می‏کنند که حماسه‏ی عاشورا بطور جبری و حادثه‏ای محتوم روی داده است، اگر این عقیده‏ی باطل را بپذیریم العیاذ بالله امام و یارانش را از هر گونه اراده، اختیار و تصمیم‏گیری سلب کرده‏ایم و اعتقاد به این تفکر موهوم با قرآن و فرهنگ اهل بیت مغایرت دارد به علاوه چنین تخطئه‏ای در اصل مهم و حیاتی قضا و قدر نوعی انحطاط فکری و عقیدتی به بار می‏آورد.
4- نکته‏ای که متاسفانه در اغلب مرثیه‏ها دیده می‏شود این است که از زبان امام و یارانش رویداد کربلا و مصائب عاشورا به چرخ و فلک نسبت داده می‏شود و به عنوان زبان حال پیشوایی پاک و معصوم و مطیع اوامر الهی به روزگار و افلاک دشنام داده می‏شود در حالی که در روایات بسیاری از این حرکت نهی شده و اگر این اعتراض حاکی از اعتقاد به عامل مؤثر در سرنوشت انسان و در عرض اراده الهی باشد نوعی ثنویت و دوگانه‏پرستی به شمار می‏رود و خود از مظاهر شرک است و تفکر دهریون را در اذهان تداعی می‏کند، گذشته از آن اعتقاد به تاثیر ستارگان و افلاک در سرنوشت آدمیان در فقه اسلامی حرام است و باید دانست که امام معصوم می‏تواند به اذن خداوند ولایت تکوینی داشته باشد و در مخلوقات دخل و تصرف کند و فلک نمی‏تواند برای آن وجود مبارک سرنوشت مشخص کند.
5- حضرت امام حسین علیه السلام با قیام خود مکتب عملی برای اسلام پدید آورد تا مسلمین و آزادگان با تاسی از او برای اصلاح امور جامعه و ترویج‏حسنات و محو منکرات اهتمام ورزند اما گروهی می‏گویند دلیل قیام امام حسین علیه السلام یک دستور خصوصی بود و طبق یک توصیه‏ی غیبی باید کشته می‏شد اگر این گونه باشد دیگر این قیام اثرات تربیتی و سازنده‏ای بر جامعه ندارد و قابل پیروی نیست و نقش الگودهی آن از بین می‏رود و نهضت امام از حوزه‏ی عمل بشری قابل اقتدا و اقتفا خارج شده و از زمین به آسمانی غیر قابل دسترس می‏رود. شهید مطهری می‏گوید: این تحریف معنوی نهضت امام را از حالت مکتبی بودن خارج می‏کند (24) و دیگر الهام بخش آدمیان نخواهد بود (25) .
6- ائمه‏ی اطهار علیهم السلام تاکید فرموده‏اند که نهضت امام حسین علیه السلام باید زنده بماند و فراموش نشود و توصیه کرده‏اند مردم برای آن حضرت بگریند و عزاداری کنند تا هم نهضت عاشورا حفظ شود و هم آنان در پرتو این مجالس و سوگواری‏ها به رشد معنوی و سازندگی ایمانی برسند و بر اثر همراهی عاطفی با حماسه عاشورا به معرفت عاشورائیان نزدیک شوند و از این چراغ هدایت نور بگیرند و با کشتی نجات از توفان حوادث آسان بگذرند. ولی گروهی این هدف را مسخ کرده و گفته‏اند: این گریه تسلی خاطری برای حضرت زهراست در حالی که امام حسین علیه السلام با شهادت خویش به مادرش زهرا (س) پیوست و آن دو انسان والا از هم جدا نیستند که حضرت فاطمه (س) در فراق این ماجرا ناراحت‏باشد و احتیاج به تسلی داشته باشد البته حضرت زهرا بسیار شادمان می‏شود که مردم با یاد حسین علیه السلام و زنده نگه داشتن راه او به سعادت برسند و در همان مسیری حرکت کنند که فرزندش پیمود. شهید مطهری این تحریف را مورد انتقاد شدید قرار می‏دهد و می‏فرماید با چنین تصوری ما مقام آن بزرگان را که آرزوی شهادت داشته‏اند تنزل داده‏ایم (26) .
7- حضرت امام حسین علیه السلام با فداکاری کم نظیر خود موجی ایجاد کرد که برای قرون متمادی ستمگران را به هراس واداشت و دشمنان دین را لرزانید و نامش با شجاعت، معنویت و ایثار و عدالت توام می‏باشد، او در حد بسیار عالی برای اعتلای اسلام خون خویش را داد و چشمه‏ی حقیقت را جاری ساخت و به قطره‏های خون خود ارزش داد اما عده‏ای این گونه می‏نگرند که امام حسین علیه السلام توسط دشمنان نفله شد و بدون این که تقصیری داشته باشد توسط ستمکاران کشته شد و از این جهت‏باید برایش متاثر بود و گریست، شهید مطهری این تصور باطل را مورد انتقاد قرار داده (27) و مرحوم آیتی می‏گوید: این گونه نیست که امام از روی بیچارگی تن به شهادت بدهد، این طور نبود و گوینده یا نویسنده این سخن هر که باشد سخنش سست و بی‏اساس است و اگر این گونه بود کجا دنیا می‏توانست روی این قیام مقدس حساب کند (28) .
8- هر گونه تاریخ یا مقتل یا گزارش یا مضمون شعری که حاکی از ذلت پذیری و خواهش امام حسین و یاران و خاندانش در مقابل دشمن باشد دروغ و تحریف و غیر قابل قبول است:
از آستان همت ما ذلت است دور واندر کنام غیرت ما نیستش ورود پس این که در برخی روضه‏ها یا مرثیه‏ها به شنونده یا خواننده القا می‏شود که امام برای به دست آوردن آب به دشمن التماس کرد با سیره‏ی امام مغایرت دارد و این که امام به عنوان شخصیتی والا مقام آن هم در سنین بزرگسالی (57 سالگی) از غربت و تنهایی بنالد و مادر خود را صدا بزند که به او مادری کند منحط و مباین روح حسینی است، و این که در مرثیه‏ها از زبان امام گفته می‏شود که: راضی شدم که زینب خوار گردد آن وقت‏خاطره‏های نینوا را که بر کالبدهای مرده جوامع زندگی می‏دمد به صورت ذلت آوری ترسیم کرده‏ایم.
پی‏نوشت‏ها:
1) مائده / 13 .
2) بقره / 75 .
3) حماسه‏ی حسینی، شهید مطهری، ج‏3، ص‏260 .
4) مقتل خوارزمی، ج‏اول، ص‏188; ملحقات احقاق الحق، ج‏11، ص‏602، نفس ال5مهموم، حاج شیخ عباس قمی، ص‏45; مقتل عوالم، ص‏54 .
5) نک: بررسی تاریخ عاشورا، محمد ابراهیم آیتی، ص‏79- 89 .
6) حماسه‏ی حسینی، ج‏3، ص‏54 .
7) همان، ج‏2، ص‏40 .
8) همان، ج‏اول، ص‏41 .
9) ارزیابی سوگواری‏های نمایش، غلامرضا گلی زواره، ص‏36 .
10) بررسی تاریخ عاشورا، ص‏125 .
11) حماسه‏ی حسینی، ج‏اول، ص‏102- 103 .
12) نک: علی الاکبر، عبدالرزاق المقرم، انتشارات شریف الرضی .
13) رک: الارشاد و لهوف .
14) جلاء العیون، علامه مجلسی، ص‏404 .
15) لؤلؤ و مرجان میرزا حسین نوری، ص‏193 .
16) منتهی الآمال، ج‏اول، ص‏70 .
17) تحقیق درباره‏ی اول اربعین حضرت سید الشهداء، شهید قاضی طباطبایی، ص‏174. پاورقی
18) سرگذشت‏های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، ج‏اول، ص‏35- 36 .
19) بررسی تاریخ عاشورا، ص‏125 .
20) حماسه‏ی حسینی، ج‏2، ص‏209 .
21) همان، ج‏اول، ص‏276 .
22) همان، ص‏76 .
23) عدل الهی، شهید مطهری، ص‏265 .
24) حماسه‏ی حسینی، ج‏3، ص‏84- 85 .
25) همان، ص‏286 .
26) همان، ص‏92 و نیز ص‏286 .
27) همان، ص‏83- 84 و نیز ج‏اول، ص‏80 .
28) بررسی تاریخ عاشورا، ص‏89 .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» حماسه‌ حسینی‌ و نوع‌ تربیت‌ انسان‌های‌ عصر واقعه‌

حماسه‌ حسینی‌ و نوع‌ تربیت‌ انسان‌های‌ عصر واقعه‌
عاشورا یک‌ امتحان‌ بزرگ‌ بود که‌ در زمان‌ و مکان‌ خود بی‌نظیر بود. حقیقت‌ وجوهرة‌ انسان‌های‌ مختلفی‌ را بر ملا نمود. عاشورا به‌ نوعی‌ «یوم‌ الفصل‌» هم‌ بود، چرا که‌حد فاصلی‌ بین‌ دو دسته‌ از آدم‌ها شد. یک‌ عده‌ فرسنگ‌ها به‌ جلو رفتند و از ملک‌ تاملکوت‌ اوج‌ گرفتند و عده‌ای‌ نیز سیر قهقرایی‌ طی‌ نموده‌ و در این‌ حماسة‌ عظیم‌ مصداق‌تعبیر قرآن‌ کریم‌ شدند که‌ می‌فرماید: ( اولئک‌ کَالانْعام‌ِ بَل‌ هُم‌ أضَل‌ّ ) .
عاشورا وقتی‌ لب‌ به‌ سخن‌ می‌گشاید و محفل‌ عاشقانة‌ آن‌ تعداد اندک‌ را به‌ تفسیرمی‌نشیند آنها را متصلان‌ به‌ حقیقت‌ توصیف‌ می‌نماید، زیرا مقدمة‌ یافتن‌ حقیقت‌، واقع‌بینی‌ و حقیقت‌جویی‌ است‌، تا واقع‌ جو نباشی‌ حقیقتی‌ را در نخواهی‌ یافت‌. امام‌ آنها را باحقایق‌ آشنا کرد چون‌ زمینة‌ حقیقت‌ جویی‌ و واقع‌ بینی‌ را در آنها یافت‌.
«هرگاه‌ انسان‌های‌ واقع‌بین‌ و حقیقت‌طلب‌ - هر چند اندک‌ باشند - به‌ حد نصاب‌برسند آن‌ روز می‌شود از حقایق‌ سخن‌ گفت‌.»
در این‌ حماسة‌ عظیم‌ و خصوصاً آن‌ شب‌ بزرگ‌ تاریخ‌ انسان‌ ها یعنی‌ شب‌ عاشوراعده‌ای‌ در ساحل‌ِ سپیده‌ تن‌ شستند و در زیر بزرگ‌ترین‌ محراب‌ زمین‌ یعنی‌ آسمان‌ نمازگزاردند و حماسه‌ را اقامه‌ بستند. آنان‌ چون‌ وصل‌ به‌ معبود بودند آن‌ روز بزرگ‌ را رقم‌ زدند،چون‌ آن‌ شب‌ عظیم‌ را پشت‌ سرگذارده‌ بودند آن‌ روز عظیم‌ را آفریدند. روزهای‌ بزرگ‌،محصول‌ شب‌های‌ بزرگ‌ است‌ و آنان‌که‌ شب‌ بزرگ‌ نداشته‌ باشند روز بزرگ‌ ندارند، چرا که‌همواره‌ انسان‌های‌ بزرگ‌ توشه‌ و توان‌ خویش‌ را از شب‌ می‌گیرند. شب‌ فرصت‌ روز بودن‌است‌. امام‌ علی‌ (ع) در توصیف‌ انسان‌های‌ بزرگ‌ می‌فرماید: ( زُهّادُ اللیل‌ وَاُسُدُ النّهار؛ زاهدان‌ شب‌ و شیران‌ روزند.
کسی‌ که‌ در سپیده‌ دمان‌ شیر باشد، یقیناً زُهد شب‌ را تجربه‌ کرده‌ است‌، کسی‌ که‌شبانگاهان‌ شانه‌هایش‌ بلرزد و میان‌ خویش‌ و معبود پل‌ ارتباطی‌ برقرار نماید اشک‌ درچشمانش‌ بی‌قرار می‌گردد و از آبشار «محجر» و شیار چهره‌اش‌ می‌غلتد و بر گونه‌اش‌ پرپرمی‌زند، آن‌ زمان‌ است‌ که‌ شخص‌ آسمانی‌ می‌شود و در زمین‌، آسمان‌ می‌شود.
بسیاری‌ افراد بهشتیان‌ روی‌ زمینند زیرا نه‌ اهل‌ لغوند و نه‌ گناه‌. قرآن‌ می‌فرماید: ازویژگی‌های‌ بهشت‌ این‌ است‌ که‌ ( لا یسمعون‌ فیها لَغواً ولا تأثیماً ) . انسان‌ بهشتی‌ نیزاهل‌ لغو و گناه‌ نیست‌ و یک‌ بهشت‌ متحرک‌ است‌، او دیگر قیدها را شکسته‌ است‌.
حقیقت‌ آدمی‌ در کربلا برای‌ عده‌ای‌ این‌ گونه‌ بود، چرا که‌ در آن‌ دگرگونی‌ معنوی‌،مسیرهای‌ سلوک‌ را یک‌ شبه‌ طی‌ کردند و از تن‌ و جان‌ و مال‌ و دنیای‌ فانی‌ گذشتند و دنیارا به‌ سان‌ یک‌ منفذ نگریستن‌ نگاه‌ کردند، نه‌ چشم‌ انداز. امام‌ علی‌ (ع) در بارة‌ این‌ نوع‌نگاه‌ به‌ دنیا می‌فرماید:
( من‌ ابصَرَ بها بصّرته‌ ومن‌ ابصر الیها أعمته‌ُ ) ؛ هرگاه‌ کسی‌ «با دنیا» نگاه‌ کندبینایش‌ می‌کند، و لیکن‌ اگر کسی‌ به‌ دنیا نگاه‌ کند کورش‌ می‌سازد».
اگر کسی‌ به‌ اقتضای‌ توحید، دل‌ دادن‌ به‌ یک‌ محبوب‌ و یا حل‌ شدن‌ در یک‌ آرمان‌را بطلبد و آن‌ را وسیلة‌ رسیدن‌ به‌ محبوب‌ اصلی‌ یعنی‌ خدای‌ تعالی‌ قرار دهد بینا می‌شود،و لیکن‌ کسی‌ که‌ شؤون‌ دنیایی‌ و ارزش‌های‌ مادی‌ و زودگذر آن‌را هدف‌ قلمداد کند و آن‌ رادر عرض‌ خدا قرار دهد کور می‌شود. اتفاقاً این‌ معنا در واقعة‌ عاشورا، بین‌ سپاهیان‌ دوطرف‌ خود را به‌ خوبی‌ نمایان‌ ساخت‌. عارفان‌ واقعه‌ و عاشقان‌ دلداده‌ بالمحه‌ای‌ از نگاه‌دوست‌ بینایی‌ یافتند که‌ دارای‌ سه‌ افق‌ِ بود: «افق‌ باز»، «افق‌ دور» و «افق‌ روشن‌» و این‌سه‌، افق‌های‌ عارفانه‌ است‌. افق‌ باز و انسان‌ را محو جمال‌ محبوب‌ می‌کند و به‌ قول‌ حلاج‌در این‌ افق‌ِ فقط‌ معشوق‌ می‌ماند و بس‌ چرا که‌ «المحَبَّة‌ُ نارٌ تَحرِق‌ُ ما سوی‌ المحبوب‌» .
در افق‌ دور انسان‌ فراتر از سطح‌ موجود، ابعاد دورتر و وسیع‌تر را می‌بیند و جمال‌محبوب‌ او را در دنیای‌ دیگر سیر می‌دهد و تا مرحلة‌ غرق‌ در دریاهای‌ خون‌ پیش‌ می‌رود واین‌ یعنی‌ عشق‌ عارفانه‌ و ازلی‌ به‌ آرمان‌ و هدف‌ و خدای‌ تعالی‌، به‌ قول‌ منصور حلاج‌ به‌مرحلة‌ «رکعتان‌ فی‌ العشق‌ِ لا یصح‌ّ وُضوهُما الاّ بالدّم‌» می‌رسد.
و افق‌ِ روشن‌ نوعی‌ مکاشفه‌ است‌، نوعی‌ احساس‌ اتصال‌ و ملاقات‌ است‌ و چشم‌بصیرت‌ یافتن‌. امام‌ علی‌ (ع) در خصوص‌ اوصاف‌ پارسایان‌ (متقین‌) تعبیر بسیار زیبایی‌ ازاین‌ افق‌ دارد و می‌فرماید:
«فهم‌ والجنّة‌ کمن‌ قد را´ها فهم‌ فیها منعّمون‌، وهم‌ والنار کمن‌ قد را´ها فهم‌ فیهامعذّبون‌؛ بهشت‌ برای‌ آنان‌ چنان‌ است‌ که‌ گویی‌ آن‌ را دیده‌ و در نعمت‌های‌ آن‌ به‌ سرمی‌برند و جهنم‌ را چنان‌ باور دارند و می‌بینند که‌ گویی‌ آن‌ را دیده‌ و در عذابش‌ گرفتارند».
حسین‌ (ع) معلّم‌ تمام‌ انسان‌ها
وقتی‌ حقیقت‌ آدمی‌ و آرمان‌ اصیل‌ او که‌ خلیفه‌ اللهی‌ است‌ ظهور کند و یک‌ الگوی‌تمام‌ عیار می‌شود برای‌ دیگری‌ که‌ بخواهد مسیر آرمان‌ سازی‌ را طی‌ کند، نقش‌ «کتاب‌باز» را ایفا می‌کند، خواه‌ آن‌ انسان‌ مسلمان‌ باشد یا غیر مسلمان‌. این‌ اعجاب‌ بزرگ‌ را درقضیه‌ کربلا به‌ خوبی‌ شاهد هستیم‌، آن‌ هم‌ وقتی‌ که‌ فرعونیان‌ خردسال‌ و نمرودیان‌ نابالغ‌سپاه‌ کور اجساد خندان‌ آیینه‌ها را به‌ ظاهر شکستند. قرن‌ها بعد زبان‌ منصف‌ بعضی‌مستشرقان‌ از آن‌ الهام‌ می‌گیرد. این‌ الهام‌ گرفتن‌، چیزی‌ جز ظهور حقیقت‌ انسان‌ به‌عنوان‌ جانشین‌ محبوب‌ نیست‌ و مولا این‌ درس‌ بزرگ‌ را در قالب‌ یک‌ حماسة‌ عظیم‌ به‌انسان‌ها
یاد داد. اگر بگوییم‌ کربلا یک‌ دانشگاه‌ بزرگ‌ است‌ شاید باز در حق‌ کربلا و حماسة‌حسین‌ (ع) اجحاف‌ کرده‌ باشیم‌. بلکه‌ باید بگوییم‌ دانشگاهی‌ بزرگ‌ برای‌ همة‌ اعصار که‌واقعیت‌ انسان‌ بودن‌ انسان‌ را در جنبه‌های‌ مختلف‌ ظلم‌ ستیزی‌ و آزادی‌طلبی‌ و شکستن‌یوغ‌های‌ غیر الهی‌ و زمینی‌ آموخت‌. این‌ حقیقت‌ عظیم‌ انسانی‌ به‌ حدی‌ است‌ که‌ در نگاه‌مستشرقان‌ بعد از قرآن‌ و مراسم‌ عظیم‌ حج‌ پایه‌ و اساس‌ قدرت‌ مسلمانان‌ محسوب‌می‌شود، وینستون‌ از مستشرقان‌ غربی‌ می‌نویسد:
مادامی‌ که‌ مسلمانان‌ قرآنی‌ داشته‌ باشند که‌ تلاوت‌ شودو(فراموش‌ نگردد) و کعبه‌ای‌ که‌ مراسم‌ آن‌ با انسجام‌ وهمدلی‌ صورت‌ گیرد و حسینی‌ که‌ یاد شود هیچ‌ کس‌ قدرت‌تسلط‌ و سیطره‌ را بر آنان‌ نخواهد داشت‌.
همان‌گونه‌ که‌ اشاره‌ کردیم‌ ظهور حقیقت‌ آدمی‌ در یک‌ واقعة‌ تاریخی‌ به‌ شکل‌ یک‌آرمان‌ معرفی‌ می‌شود که‌ دوست‌ و دشمن‌ به‌ آن‌ اذعان‌ دارند و حتی‌ گاهی‌ انسان‌ شاهدسخنانی‌ از غیر مسلمانان‌ می‌شود که‌ او را به‌ حیرت‌ و شعف‌ وا می‌دارد. یکی‌ از ویژگی‌های‌فطری‌ انسان‌ - به‌ طور مثال‌ - حریت‌ و آزادی‌ است‌ و امام‌ حسین‌ در تبلور این‌ اندیشه‌ آن‌را به‌ صورت‌ یک‌ درس‌ جاودان‌ برای‌ ما به‌ ارمغان‌ آورد که‌ غربیان‌ را نیز به‌ تحسین‌ واداشته‌است‌، به‌ طور مثال‌ بولس‌ سلامه‌ چنین‌ می‌سراید:
سیکون‌ الدم‌ الزاکی‌ لواءٌلشعوب‌ تطالب‌ استقلالاً
ینبت‌ المجد فی‌ ضلال‌ البنود یهوی‌ نسیجها سربالاً
سوف‌ تبکی‌ علی‌ الحسین‌البواکی‌ویری‌ کل‌ محجر شلالاً
ماتم‌ القاتلین‌ لا للقتلی‌ یسیرون‌ للخُلود رجالاً
یعنی‌ خونی‌ که‌ در کربلا ریخته‌ شد (در واقع‌ بر زمین‌ ریخته‌ نشد بلکه‌ بالا رفت‌) پرچم‌است‌، آن‌ هم‌ برای‌ هر ملتی‌ که‌ در طلب‌ ثبات‌ و استقلال‌ است‌ و مجد و عظمت‌ و بزرگی‌ درپناه‌ بزرگواری‌ها و حقایق‌ ممتاز رشد می‌کند و چشم‌ها بر حسین‌ خواهد گریست‌ و شیارچهره‌ها مثل‌ آبشاری‌ از اشک‌ خواهد شد، اما گریة‌ مأیوسانه‌ برای‌ قاتلان‌ و جنایتکاران‌آن‌ واقعه‌ است‌ نه‌ برای‌ کشته‌ شدگان‌، چرا که‌ شهدای‌ این‌ واقعه‌ مردانی‌ هستند که‌ به‌سمت‌ جاودانگی‌ و ابدیت‌ حرکت‌ می‌کنند که‌ در واقع‌ گریة‌ ما گریة‌ همدلی‌ و همراهی‌ واشتیاق‌ به‌ هدف‌ آنهاست‌).
فردی‌ مثل‌ مهاتماگاندی‌ در منشور انقلابی‌ خویش‌ بعد از این‌که‌ با نظریة‌ معروف‌«مبارزه‌ منفی‌» خویش‌ استعمار انگلیس‌ را در هندوستان‌ زمین‌گیر می‌کند و اقتصاد آن‌گرگ‌پیر را به‌ مخاطره‌می‌ اندازد، اعلام‌ می‌کند:
«ای‌ ملت‌ هند، من‌ هیچ‌گونه‌ الگو و روشی‌ از هیچ‌ کس‌ دردنیا برای‌ شکست‌ استعمار پیر برنگزیدم‌، مگر از حسین‌شیعه‌».
لذا وقتی‌ ظهور حقیقت‌ در آستان‌ سپیده‌دم‌ خدایی‌ تبلور پیدا می‌کند و نور امنیت‌شعاع‌ آن‌ از فراز تاریخ‌ می‌گذرد و قرن‌ها را در می‌نوردد و تاریخ‌ را می‌فشرد و هوای‌ اندیشة‌انسان‌ها را تلالؤ می‌بخشد و حقیقت‌ را بر جهازی‌ از پرچم‌ و قیام‌ و شهادت‌ ترسیم‌ می‌کندمشاهده‌ می‌کنیم‌ که‌ مرزها شکسته‌ می‌شود. وینستون‌ مستشرق‌ آن‌ را حقیقتی‌انکارناپذیر جهت‌ منع‌ سلطه‌ بر مسلمانان‌ می‌شمرد و یاد حسین‌ را قرنطینه‌ای‌ بر ضدسلطه‌گری‌ بر پیروانش‌ به‌ شمار می‌آورد و بولس‌ سلامة‌ مسیحی‌ قیام‌ و شکوه‌ و عظمت‌آن‌ را یک‌ «لوا» و «پرچم‌» و «رایت‌» به‌ شمار می‌آورد تا ثابت‌ کند هر ملتی‌ که‌ دنبال‌استقلال‌طلبی‌ و رهایی‌ است‌ باید ملاکش‌ عملکرد ابا عبدالله باشد و بالاخره‌ گاندی‌ غیرمسلمان‌، قیام‌ خویش‌ را وامدار درس‌ مولا امام‌ حسین‌ (ع) می‌داند.
این‌ سه‌ بُعد را می‌توان‌ در یک‌ مثلثی‌ ترسیم‌ کرد که‌ اضلاع‌ آن‌ بیانگر تأثیر قیام‌مولا ابا عبدالله است‌.
1 - بُعد مصونیت‌: تعظیم‌ و تکریم‌ واقعة‌ طف‌ و جانبازی‌ ابا عبدالله و یاران‌وفادارش‌ مصونیت‌ سیاسی‌ و فرهنگی‌ و اجتماعی‌ مسلمانان‌ را تضمین‌ کرده‌ و همتای‌تلاوت‌ قرآن‌ و مراسم‌ حج‌ تفسیر شده‌ است‌ (وینستون‌). البته‌ حدیث‌ ثقلین‌ از حضرت‌ختمی‌ مرتبت‌ محمّد مصطفی‌ (ص) نیز در این‌ خصوص‌ گویاترین‌ است‌، چرا که‌ تمسک‌ به‌کتاب‌ خدا (قرآن‌) و توسل‌ به‌ عترت‌ پیامبر که‌ امام‌ حسین‌ (ع) نیز از آن‌ شجرة‌ طیبه‌ است‌مصونیت‌ مسلمانان‌ را از هر خطر به‌ همراه‌ دارد و شاید یکی‌ از علل‌ ذلیل‌ شدن‌ بعضی‌ممالک‌ اسلامی‌ در قبال‌ توطئه‌ها و کینه‌ها و فتنه‌ها عدم‌ رویکرد درست‌ به‌ قرآن‌ و دوری‌از اهلبیت‌ : و اکتفا به‌ مراسم‌ صوری‌ حج‌ است‌.
2 - بُعد موجودیت‌ و احساس‌ حضور: ملتی‌ که‌ پایگاه‌ واقعی‌ خود را طلب‌ کند و در پی‌ کسب‌ جایگاه‌ شایسته‌ و بایستة‌ خویش‌ باشد تمسک‌ به‌ آرمان‌ مولا ابا عبدالله (ع) مشعل‌ راه‌ و پرچم‌ مبارزه‌ و اعلام‌ موجودیت‌ اوست‌ (بولس‌ سلامه‌).
3 - بُعد مشروعیت‌: گاه‌ نیزایده‌ گرفتن‌ از انگیزة‌ ظلم‌ستیزی‌ و حق‌طلبی‌ قیام‌ مولاابا عبدالله (ع) عامل‌ مشروعیت‌ بخشی‌ به‌ قیام‌ها و مبارزات‌ حق‌طلبانه‌ است‌، چرا که‌ مولااین‌ راه‌ را به‌ ملل ‌ تحت‌ سلطه‌ نشان‌ داد، چنان‌که‌ آزادی‌ هند از چنگال‌ استعمار انگلستان‌مرهون‌ قیام‌ امام‌ حسین‌ (ع) دانسته‌ شد (گاندی‌).
ظهور حقایق‌ در کربلا
انسان‌ها به‌ تعبیر روانشناسی‌ به‌ صورت‌ فردی‌ و تک‌ تک‌ یا منحصر به‌ فردهستند. هر کدام‌ دارای‌ خصائص‌ و ویژگی‌های‌ فردی‌ متمایز و گاه‌ مشترک‌ هستند، اماعین‌ هم‌ نیستند. امام‌ علی‌ (ع) در خصوص‌ این‌ ویژگی‌، دگرگونی‌ روزگار را تمثیل‌ می‌زنندو می‌فرمایند: فی‌ تقلّب‌ الاحوال‌ عُلِم‌َ جواهرُ الرجال‌ِ.
لذا بعضی‌ حقیقت‌ها و جوهره‌ها همراه‌ حقیقت‌ مطلق‌ همساز می‌شوند که‌ به‌ آنهامی‌گوییم‌:
1 - حقیقت‌ همراه‌
افرادی‌ که‌ به‌ محض‌ شنیدن‌ ندا همراه‌ منادی‌ می‌شوند مانند همراهانی‌ که‌ از مکّه‌تا بزرگ‌ترین‌ قربانگاه‌ تاریخ‌ یعنی‌ تا کربلای‌ حسین‌ همراه‌ امام‌ مثل‌ یک‌ رود زلال‌ جاری‌شدند، نمونة‌ ابدی‌ و ماندگار آن‌ را می‌توان‌ در بسیاری‌ از کتاب‌های‌ تاریخی‌ و تحلیلی‌ این‌واقعه‌ مشاهده‌ نمود.
در قوانین‌ نظامی‌ و جنگی‌، یک‌ فرمانده‌ لشکر به‌ این‌ مسئله‌ توجه‌ دارد که‌ اگر تعدادافراد دشمن‌ و وسائل‌ نظامی‌ آنها بیشتر از افراد خودی‌ هست‌ به‌ افراد خود نگوید تا روحیة‌آنها ضعیف‌ نگردد. او پیوسته‌ روحیة‌ سربازان‌ خود را تقویت‌ می‌نماید و قدرت‌ دشمن‌ راضعیف‌ جلوه‌ می‌دهد و دشمن‌ را حقیر و ضعیف‌ می‌شمارد تا روحیة‌ سربازانش‌ تقویت‌ شودو خود را نبازند اما امام‌ این‌گونه‌ عمل‌ نکرد بلکه‌ یاران‌ خود را در شب‌ عاشورا فراخواند وفرمود: اگر در این‌ سرزمین‌ بمانید و نروید، فردا پیش‌ از غروب‌ آفتاب‌ حتی‌ یک‌ نفر از شمازنده‌ نخواهد ماند، حضرت‌ حتی‌ خبر قطعی‌ شهادت‌ آنان‌ را صریحاً اعلام‌ نمود. اما روحیة‌آنها نه‌ تنها ضعیف‌ نشد و به‌ دل‌ خود ترس‌ راه‌ ندادند بلکه‌ غرق‌ شعف‌ و شادی‌ گشتند وگفتند: عجب‌، فردا روز پایان‌ فراق‌ و آغاز اوج‌ گرفتن‌ و رسیدن‌ به‌ وصل‌ است‌.
چنانچه‌ حبیب‌ بن‌ مظاهر می‌گوید: ای‌ کاش‌ این‌ پردة‌ شب‌ بدرد و تمام‌ شود، زیرافاصلة‌ ما با معبود یک‌ شمشیر است‌ وای‌ کاش‌ این‌ شمشیر فرودآید و ما را به‌ آن‌ عشق‌ازلی‌ متصل‌ کند. امام‌ وقتی‌ به‌ حبیب‌ بن‌ مظاهر فرمود فردا کشته‌ خواهی‌ شد و اضافه‌فرموده‌ «ان‌ّ اللیل‌ هجیرٌ والوقت‌ُ سکیرٌ والطریق‌ُ غیرُ خطیرٍ...، اگر مایل‌ هستی‌ برو» پاسخ‌می‌دهد که‌ بعد از کشته‌ شدن‌ شما زنده‌ ماندن‌ ما نه‌ قیمت‌ دارد و نه‌ سود و سپس‌ می‌گوید:یابن‌ رسول‌ الله اگر تو را رهاکنیم‌ و برویم‌ باید روز قیامت‌، پاسخ‌ هر برهم‌ زدن‌ پلک‌ چشم‌خود را در محضر خدا و رسول‌ خدا بدهیم‌ و گویا دیگر عبادت‌ ما عبادت‌ نیست‌ و نماز وروزة‌ ما نماز و روزه‌ نیست‌ و... .
از حقایق‌ همراه‌ می‌توان‌ از حضرت‌ زینب‌ 3 ، حضرت‌ ام‌ کلثوم‌، حضرت‌ رباب‌،امام‌ سجاد، فرزندان‌ زینب‌، فرزندان‌ ابا عبدالله، حضرت‌ ابا الفضل‌ و برادرانش‌ عبداللهعثمان‌ و جعفر و... نام‌ برد که‌ سخنان‌ هر کدام‌ از آنها تا ابدیت‌ تاریخ‌ و ظهور قائم‌ آل‌محمّد(عج‌) حقیقتی‌ است‌ بر گونه‌ اساطیر و مشعلی‌ است‌ مستدام‌ تا فراخنای‌ تحلیل‌ها.
2 - حقیقت‌ منتظر
حقیقت‌ دیگری‌ که‌ در کربلا خود را نشان‌ داد حقیقت‌ منتظر و مترصد بود. افرادی‌که‌ در اطراف‌ و اکناف‌ منتظر امام‌ بودند، نه‌ بیعت‌ شکنانی‌ که‌ عهد و پیمان‌ خود را در اندک‌زمانی‌ زیر پا می‌گذارند. حقایق‌ منتظر در مسیرهای‌ مختلف‌ از مکه‌، ذات‌ عرق‌، حاجز،خزیمیه‌، زرود، ثعلبیه‌، بطق‌ عقبه‌، شراف‌، ذو جسم‌، بیضه‌، عذیب‌ الهجانات‌، قصر بنی‌مقاتل‌، کوفه‌ و... به‌ امام‌ پیوستند و به‌ کربلا آمدند.
اینان‌ آغاز راه‌ را می‌شناختند و همراه‌ را ارج‌ می‌نهادند و در پی‌ اتصال‌ بودند. نمونة‌آنها نافع‌ بن‌ هلال‌ است‌. وی‌ از اشراف‌ کوفه‌ و قاری‌ قرآن‌ و راوی‌ حدیث‌ بود، سرداری‌بزرگ‌ که‌ در رکاب‌ حضرت‌ امام‌ علی‌ (ع) در جنگ‌های‌ صفین‌ و جمل‌ و نهروان‌ جانبازی‌هانشان‌ داده‌ بود. امام‌ (ع) شب‌ عاشورا از خیمه‌ بیرون‌ آمدند تا صحرا و تپه‌های‌ اطراف‌ رابررسی‌ کنند، نافع‌ بن‌ هلال‌ هم‌ از خیمه‌ بیرون‌ آمده‌ بود و حضرت‌ را همراهی‌ می‌کرد.سیدالشهداء (ع) از او سؤال‌ کرد: چرا همراه‌ من‌ می‌آیی‌؟ پاسخ‌ داد: یابن‌ رسول‌ الله دیدم‌شما به‌ طرف‌ سپاه‌ دشمن‌ می‌روید، بر جان‌ شما بیمناک‌ شدم‌، لذا آمدم‌. امام‌ فرمود: اطراف‌این‌ صحرا را بررسی‌ می‌کردم‌ تا ببینم‌ فردا دشمن‌ از کجا حمله‌ خواهد کرد.
نافع‌ می‌گوید: پرسیدیم‌ چرا خم‌ شدید و روی‌ زمین‌ جستجو می‌کردید؟
امام‌ فرمود: ای‌ نافع‌، خارهایی‌ را که‌ دور خیمه‌هاست‌ جمع‌ می‌کردم‌ تا کودکانم‌ که‌فردابی‌ من‌ و شما بین‌ خیمه‌های‌ سوخته‌ و لهیب‌ آتش‌ و شلاق‌ این‌ طرف‌ و آن‌ طرف‌می‌دوند - در حالی‌ که‌ خارهای‌ غم‌ و اندوه‌ در دلشان‌ ریشه‌ دوانده‌ - پاهایشان‌ اندکی‌ ازخارهای‌ این‌ بیابان‌ مصون‌ بماند.
نافع‌ می‌گوید بسیار متأثر شدم‌ و با سید الشهدا برگشتیم‌ در حالی‌ که‌ دست‌ چپ‌ من‌در دست‌ حضرت‌ بود، فرمود: این‌ وعده‌ای‌ است‌ که‌ خلافی‌ در آن‌ نیست‌ سپس‌ فرمود: درتاریکی‌ شب‌ از این‌ مسیر (راهی‌ که‌ میان‌ دو کوه‌ بود) برو و خودت‌ را نجات‌ بده‌.
نافع‌ اضافه‌ می‌کند: خود را بر قدم‌های‌ حضرت‌ افکندم‌ و عرض‌ کردم‌ یابن‌ رسول‌الله مادرم‌ در عزایم‌ بگرید اگر چنین‌ کنم‌ و تو را رها نمایم‌ پروردگار جهان‌ بر من‌ منت‌نهاده‌ که‌ در جوار شما به‌ شهادت‌ برسم‌.
3 - حقیقت‌ تشنه‌
بعضی‌ از افراد حقایقی‌ تشنه‌اند، و لیکن‌ در آغاز دارای‌ هدف‌ روشنی‌ نیستند، بایدآگاه‌ شوند و سپس‌ سیراب‌ گردند تا به‌ یقین‌ برسند. گاه‌ یک‌ پیام‌، یک‌ حرکت‌ یا یک‌ تذکردر شرایطی‌ مناسب‌ آنها را با هدف‌ و آرمان‌ همسو و همساز می‌گرداند. تجلی‌ این‌ ویژگی‌در کربلا در خصوص‌ افرادی‌ چون‌ حُر و زهیر بن‌ القین‌ روی‌ داد. به‌ زعم‌ تاریخ‌ زهیر حتی‌ بامنازل‌ مسیر حرکت‌ حضرت‌ امام‌ حسین‌، از مکه‌ تا کربلا، فاصله‌ای‌ از جهت‌ طی‌ طریق‌ واتراق‌ نداشت‌، اما در آغاز از امام‌ فاصله‌ می‌گرفت‌ و از دیدار با حضرتش‌ ابا می‌نمود ومی‌گفت‌: اءنّنی‌ علی‌ دین‌ِ عُثمان‌ وهُو علی‌ دین‌ أبیه‌.
آن‌گاه‌ که‌ مقدمات‌ اتصال‌ او با امام‌ توسط‌ همسرش‌ (دلهم‌ دخت‌ عمرو) فراهم‌ شدو امام‌ به‌ سوی‌ ایشان‌ آمد و دقایقی‌ با ایشان‌ صحبت‌ کرد تحولی‌ عجیب‌ و شگرف‌ درروحیة‌ او روی‌ داد، مانند دریایی‌ به‌ تلاطم‌ افتاد و از فداکارترین‌ یاران‌ حقیقت‌ طلب‌ درواقعة‌ بزرگ‌ تاریخ‌ یعنی‌ عاشورا شد.
4 - حقیقت‌ منتقم‌
این‌ نوع‌ حقیقت‌ شامل‌ افرادی‌ است‌ که‌ بنا به‌ عللی‌ از حضور در متن‌ واقعه‌ معذوربودند، اما بعد از رویداد عاشورا به‌ عنوان‌ یک‌ نیروی‌ معارض‌ یا قدرت‌ پنهان‌ ظاهر شدند.بسیاری‌ از این‌ افراد در زمان‌ واقعه‌ یا بحبوحة‌ انقلاب‌ و اتفاقات‌ امکان‌ حضور نداشتند، امااشتیاق‌ حضور را در دل‌ داشتند و بعد از واقعه‌ مثل‌ آتشفشانی‌ که‌ خاموش‌ بوده‌ فعال‌ شدند.قیام‌های‌ بعد از سال‌ 61 هجری‌ مثل‌ قیام‌ توّابین‌، قیام‌ زید بن‌ علی‌ (قیام‌ زیدیه‌) وشهدای‌ فخ‌ّ در پی‌ این‌ اشتیاق‌ رخ‌ داد.
5 - حقیقت‌ پیرو، عاشق‌ و مرید
این‌ نوع‌ حقیقت‌ یا واقعیت‌ نهادینة‌ انسانی‌، شامل‌ افرادی‌ است‌ که‌ سال‌ها بعد ازیک‌ جریان‌ یا واقعه‌ تاریخی‌ زاده‌ می‌شوند، امّا از لا به‌ لای‌ نقل‌ها و تاریخ‌ حقیقت‌ رامی‌شناسند و به‌ آن‌ ارادت‌ می‌ورزند. آنان‌ این‌ عشق‌ را درونی‌ کرده‌ و همواره‌ با شجاعت‌ ازآن‌ یاد می‌کنند و به‌ صورت‌ پیرو و عاشق‌ باقی‌ می‌مانند.
عشق‌ آتشین‌ به‌ آن‌ حقیقت‌ دیرین‌ همة‌ وجوه‌ زندگی‌ حتی‌ اخلاق‌ و رفتار آنها راهمجنس‌ و همسو با آن‌ حقیقت‌ می‌کند به‌ طوری‌ که‌ آنان‌ تشبه‌ و تمثل‌ به‌ آن‌ را جستجومی‌کنند، مانند بسیاری‌ از مریدان‌ ابا عبدالله در زمان‌ ائمه‌ بعد یا شیعیان‌ معاصر و مخلص‌امام‌ حسین‌ (ع) که‌ هم‌ در پیروی‌ شاخص‌ هستند و هم‌ در عشق‌، پایدار و هم‌ مریدجاودانی‌ راه‌ مولا به‌ شمار می‌روند.
6 - حقیقت‌ کور
این‌ حقیقت‌ شامل‌ آن‌ دسته‌ از افرادی‌ است‌ که‌ چراغ‌ را می‌بینند، اما تاریکی‌ رابرمی‌ گزینند، راه‌ را می‌بینند ولی‌ بیراهه‌ را می‌پیمایند و جالب‌ این‌ که‌ این‌ حقیقت‌ و تبلورآن‌ در هیئت‌ انسانی‌، هم‌ در زمان‌ واقعه‌، هم‌ در اوج‌ رویداد و هم‌ پس‌ از آن‌ و حتی‌ قرن‌هابعد از آن‌ همواره‌ کور و سطحی‌ و نارسا باقی‌ می‌ماند. اغلب‌ مردم‌ کوفه‌ و شام‌ در سال‌ 61هجری‌ این‌گونه‌ بودند.
کوفه‌ شهری‌ است‌ که‌ در سال‌ هفده‌ هجری‌ توسط‌ سعد بن‌ وقاص‌ در جریان‌تصرف‌ ایران‌ ساخته‌ شد، لذا نوعی‌ شهر جنگی‌ است‌. در جریان‌ جنگ‌ جمل‌ به‌ وسیله‌امام‌علی‌ (ع) به‌ عنوان‌ پایتخت‌ برگزیده‌ شد و بیشتر مردم‌ آن‌ را یمانیان‌ تشکیل‌می‌دادند.
نکته‌ای‌ که‌ در خصوص‌ کوفیان‌ گفتنی‌ است‌ آن‌که‌ آنان‌ دارای‌ فرهنگ‌ ثابت‌ و ارادة‌پایدار نبودند و از جهات‌ منفی‌ یعنی‌ عهدشکنی‌ و بی‌وفایی‌ شهره‌ بودند. مردم ‌ این‌ شهر درمقاطع‌ مختلف‌، مواضع‌ متفاوتی‌ داشته‌اند، گاهی‌ موضع‌ آنها در دفاع‌ از اهل‌ بیت‌ بوده‌ و باشجاعت‌ بی‌نظیری‌ جانب‌ علوی‌ را تقویت‌ کرده‌اند، چنانچه‌ پایداری‌ آنها باعث‌ شکست‌ناکثین‌ در جنگ‌ جمل‌ گردید و لیکن‌ در جنگ‌ صفین‌ یا در کنار امام‌ حسن‌ (ع) با معاویه‌کوتاه‌ آمدند و در قضیه‌ کربلا کاملاً عهد شکنانه‌ عمل‌ کردند و جالب‌ این‌که‌ حضور آنان‌ درکنار حقیقت‌ منتقم‌ مثل‌ مختار نیز موضع‌ دیگری‌ از آنها را به‌ نمایش‌ می‌گذارد.
حقیقت‌ کور گاهی‌ به‌ هدف‌ می‌زند و گاهی‌ نیز پا بر فک‌ خود می‌گذارد و با انگشت‌خویش‌ دیدگان‌ خود را از حدقه‌ خارج‌ می‌کند. در واقعة‌ کربلا تابلویی‌ بسیار شیوا و گویا ازحقیقت‌ کور معاصران‌ سال‌ 61 هجری‌ به‌ نمایش‌ گذاشته‌ شد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» کلیدهای طلایی برای کنکور

کلیدهای طلایی برای کنکور
 
مقدمه
هر کار بزرگی نیاز به یک طرح و برنامه دارد. طرح و برنامه کلی شما برای کنکور چیست؟ اجرای برنامه‌های خیلی دقیق و جزئی به دلیل ویژگی‌های فرهنگی ما معمولا امکان پذیر نیست. اشکال مهم برنامه‌های دقیق این است که وقتی اجرا نمی‌شود یا ناقص اجرا می‌شود، پیش‌بینی‌های بعدی را هم خراب می‌کند. بنابراین یک توصیه مهم این است که با در نظر گرفتن عادت‌های فرهنگی خودتان یک برنامه کاری طراحی کنید که نه خیلی جزیی و نه خیلی کلی باشد. تذکر این نکته هم ضرورت دارد، بطور حتم هستند دانش‌آموزانی هم که توانایی طراحی و اجرای برنامه‌های دقیق و جزیی را دارند.
یک برنامه کاری
این برنامه کاری برای کسانی که دانش آموز هستند با آنهایی که صرفا برای کنکور می‌خوانند تفاوت دارد. برای هر دو گروه پیشنهاد می‌کنیم که یک فرصت 45-40 روزه برای روزهای آخر کنکور (از نیمه دوم اردیبهشت به بعد) کنار بگذارند. تا قبل از این فرصت ، کنکوری‌های غیر دانش آموز می‌توانند یک برنامه کاری دو مرحله‌ای را به اتمام برسانند. تا پایان اسفند ماه سعی کنید یک دوره کامل مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرین‌های تست را به پایان برسانید. از اول عید تا پایان دهه دوم اردیبهشت هم علاوه بر مرور نکته و تست دروس ، به رفع اشکال و جبران کمبودها هم بپردازید.
کنکوری‌های دانش آموز به دلیل اشتغال به درس و امتحانات شاید این فرصت دو مرحله‌ای را نداشته باشند. می‌توانید تا پایان فروردین ماه و حداکثر نیمه دوم اردیبهشت ماه (که با آغاز امتحانات نیمسال دوم همراه است) دوره جامع مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرین‌های تست را تمام کنید. البته در واقع شما هم ضرری نکرده‌اید و فرصتی را از دست نداده‌اید، چرا که عملا درگیر درس‌ها بوده‌اید. پس برنامه کلی پیشنهادی این است که هر طور شده تا 45 - 40 روز قبل از کنکور مرحله جامع مطالعه را حداقل یک بار کامل کنید. به یاد داشته باشید زیاد دوره کردن دروس مهم نیست، مهم این است که خوب و کامل دوره کنید. با طراحی یک برنامه کلی کاری ، به نظم ذهنی و رفتاری خود کمک کنید.
برنامه کاری روزهای آخر
اگر چه مطالعات و درس خواندن‌های شما از آغاز تاکنون لازم بوده و این روند باید همچنان ادامه پیدا کند، ولی روزهای آخر قبل از کنکور نقش مهم‌تر و مؤثرتری در کسب نتیجه دارند. مطالعات امروزی ممکن است به دلیل تداخل‌ ، گذشت زمان و حجم فعالیت‌ها دچار فراموشی‌های کم و بیش شوند. اما در روزهای آخر ، اگر مضطرب نباشید، با یک ذهن جمع و جور و حواس متمرکز ، می‌توانید فراموشی‌ها را به حداقل ممکن برسانید. اما در طرح کلی خود این دوره 45 - 40 روزه قرنطینه‌ای را کنار گذاشته و به خاطر بسپارید. قسمتی از توانایی‌های خود را برای دوره یک و نیم ماهه ماقبل کنکور ذخیره نمایید.
پیش بینی تغییرات
اگر برنامه کاری خود را نسبتا کلی در نظر بگیرید، می توانید تغییرات احتمالی را پیش‌بینی و شرایط خود را با آنها تطبیق دهید. مهم این است که شما آمادگی‌های لازم برای تغییرات را داشته باشید. عواملی مانند امتحانات پیش‌بینی نشده ، حوادث و رویدادهای خانوادگی ، بیماری ، افت ‌انگیزه و... می‌توانند باعث تغییراتی در روند برنامه شوند. گاه دیده شده که دانش‌آموزانی به دلیل عدم پیش‌بینی آگاهانه تغییرات لطمه‌های روحی خورده‌اند. امکان کنترل همه عوامل محیطی وجود ندارد، بنابراین خود را برای هر نوع تغییرات احتمالی در برنامه آماده نموده و پیش‌بینی‌های لازم را انجام دهید.
افتهای مقطعی
یکی از عوامل مهمی که برنامه کاری را تحت تاثیر قرار داده و موجب تغییر در آن می‌شود، افت‌های مقطعی در روحیه و انگیزه است. لازم به ذکر است که اولا این افت‌ها را خیلی غیرعادی تصور نکنید. دانش‌آموزان ممکن است با ناشی‌گری و استدلال‌های نابجا ، مسأله را بیش از آنچه لازم است بزرگ نشان دهند. ثانیا اگر شما برای تغییرات احتمالی پیش‌بینی‌های لازم را انجام داده باشید، دیگر ضرورتی ندارد دست و پای خود را گم کنید.
ثالثا هر چه در این دوره‌های افت ، کمتر با خود و اطرافیان کلنجار بروید و باعث گسترش موضوع نشوید، دوره افت کوتاه‌تر و گذراتر خواهد بود. با تفکری منطقی و واقع گرایانه ، می‌توانید این مقاطع را پشت سر گذاشته و عقب‌افتادگی‌ها را جبران کنید. افت روحیه در مقاطعی از زمان‌ها را غیرعادی تلقی نکرده و بدانید که این افت با اراده شما می‌تواند گذرا باشد.
ساعات جبرانی
در طی روز یا هفته امکان دارد به دلایل زیادی ساعاتی را از دست بدهید. تنبلی و وقت گذرانی ، ترافیک ، طولانی شدن مطالعه یک درس و اتفاقات روزمره دیگر می‌توانند برنامه پیش‌بینی شده شما را از روال عادی خارج سازند. اگر چه انسان نمی‌تواند همه عوامل محیطی را پیش‌بینی و کنترل کند، ولی می‌تواند توانایی‌های خود را در این‌باره تا حد زیادی افزایش دهد. ممکن است ترافیک دست شما نباشد ولی این که نیم ساعت پای تلویزیون بنشینید و تا دو ساعت هم بلند نشوید، دیگر به همت و اراده شما بستگی دارد.
در هر حال برای این که نظم ذهنی‌تان مختل نشود، لازم است برای هر هفته حداقل 3 - 2 ساعت وقت جبرانی در نظر بگیرید. اگر مشکلی پیش نیامد که بهتر، می‌توانید از ساعات جبرانی استفاده بهتری بکنید و اگر هم لازم بود که این زمان در اختیار شماست. پس برای پیشگیری از به هم خوردن نظم برنامه ، هر هفته زمان‌هایی را به عنوان ساعات جبرانی در نظر بگیرید



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» عوامل عدم تمرکز و تکنیکهای کسب تمرکز

عوامل عدم تمرکز و تکنیکهای کسب تمرکز
 
تمرکز چیست؟

• آیا حین مطالعه یا گوش دادن به درس با کوچکترین صدایی حواستان پرت میشود و مدتی طول میکشد تا دوباره تمرکز پیدا کنید؟
• آیا تابحال به عواملی که باعث عدم تمرکزتان میشود توجه کرده‌اید؟ یا فقط رنج برده و با آن دست و پنجه نرم کرده‌اید؟
• منظور از تمرکز حواس ، فکر کردن صرف به یک موضوع نیست. تمرکز حواس یعنی زمانی که شما مطالب مربوط به یک موضوع را نگهداری یا رد میکنید تا بتوانید اصل موضوع را در ذهنتان حفظ کنید.
عوامل عدم تمرکز

• عوامل جسمانی: مانند گرسنگی ف خستگی ، بی‌خوابی ، سردرد ، بیماری و ... .
• عوامل محیطی: مانند هوای گرم یا سرد ، نور کم ف سر و صدا ، صدای یکنواخت معلم ، زمان تدریس و همچنین زمان مطالعه بعد از خوردن غذای سنگین و ... .
• عوامل روانی: مانند درگیریهای ذهنی ، اضطراب ف عادت نداشتن به مطالعه ، نفهمیدن درس یا ضعیف بودن در آن ، علاقه به موضوع و مبحث مد نظر و ... .
تکنیکهای کسب تمرکز

1. یک راه خوب جهت کسب تمرکز از قبل خواندن درس است.
2. هنگام خواندن برای بدست آوردن و نگه داشتن تمرکز حواس با خود صحبت کنید.
3. دیدگاه مثبت داشته باشید.
4. سر و صدای اطراف را نادیده بگیرید.
5. از تکنیک عنکبوت استفاده کنید. به عبارتی حس کنجکادوی خود را کنترل کرده و بر پیرامون بی توجه باشید.
6. از اصل "جانداریم" استفاده کنید. یعنی تصور کنید که ذهن شما با افکاری در مورد مطلبی که جلوی شما موجود است ، پر شده است. پس مغز شما برای سایر افکار فضا باز نمیکند.
7. از تکنیک علامت گذاری استفاده کنید. در اول علامتهای متعددی خواهید داشت به مرور علامتهای بامسمایی خواهید یافت.
8. به قدرت اراده اعتماد نکنید. قدرت اراده به تنهایی موجب تمرکز حواس نمیشود. اگر در فکر تمرکز حواس باشید تمرکز نحواهید یافت!!!
9. مطمئن باشید همه چیز دارید. قبل از شروع مطالعه یا انجام کاری مطوئن شوید که تمام ابزارهای کارتان را فراهم کرده‌اید



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» اضطراب

اضطراب
اضطراب‌ عبارت‌ است‌ از یک‌ احساس‌ ناراحت‌کننده‌ و مبهم‌ ترس‌ ، وحشت ‌، یا خطر با منشای‌ ناشناخته‌ که‌ بر فرد مستولی‌ می‌گردد. برای‌ بعضی‌ از افراد این‌ حالت‌ ممکن‌ است‌ ناگهانی‌ روی‌ دهد و بر طرف‌ شود، اما برای‌ بعضی‌ دیگر این‌ حالت‌ به‌ صورت‌ مزمن‌ در می‌آید. اضطراب‌ از نظر علمی‌ چندین‌ نوع‌ دارد: اضطراب‌ حاد ناشی‌ از موقعیتی‌ خاص ‌، اختلال‌ در تطابق‌ یافتن‌ با شرایط‌ تازه ‌، اختلال‌ اضطرابی‌ عمومی‌ شده ‌، اختلال‌ هراس ‌، اختلال‌ تنش‌زای‌ پس‌ از حادثه ‌، ترس‌ مرض‌گونه‌ و اختلال‌ وسواسی‌ ـ جبری‌.
علایم‌ شایع‌ بیماری
احساس‌ اینکه‌ یک‌ اتفاق‌ نامطلوب‌ یا زیانبار به‌ زودی‌ رخ‌ خواهد داد،
خشک‌ شدن‌ دهان ‌، مشکل‌ در بلع ‌، یا خشونت‌ صدا ، تند شدن‌ تنفس‌ و ضربان‌ قلب ‌، تپش‌ قلب‌ ،
حالت‌ لرزش‌ یا پرش‌ عضلات‌ ، ناتوانی‌ جنسی‌ ، انقباض‌ عضلات‌ ،
سردرد ، کمردرد ، عرق‌ کردن‌ ، تهوع ‌، اسهال ‌، کاهش‌ وزن‌ ،
خواب‌آلودگی‌ ، مشکل‌ در تمرکز ، منگی‌ یا غش‌ ، تحریک‌پذیری‌ ، خستگی‌ ، کابوس‌ ، مشکل‌ در حافظه.‌
بروز اختلال‌ در روابط‌ اجتماعی‌ و شغلی‌ ، افزایش‌ ناگهانی‌ میزان‌ اضطراب‌ ممکن‌ است‌ موجب‌ بروز حمله‌ هراس‌ و فرار از موقعیت‌ شود، وابستگی‌ به‌ داروها و نامنظمی‌ ضربان‌ قلب‌ از دیگر علائم این بیماری هستند.
علل‌ بروز اضطراب
فعال‌ شدن‌ مکانیسم‌های‌ دفاعی‌ بدن‌ برای‌ مبارزه‌ یا فرار ترشح‌ آدرنالین‌ از غدد فوق‌کلیوی‌ افزایش‌ می‌یابد، و موادی‌ که‌ از تجزیه‌ آدرنالین‌ در بدن‌ جمع‌ می‌شوند (کاتکول‌ آمین‌ها) نهایتاً بخشهای‌ مختلف‌ بدن‌ را تحت ‌تأثیر قرار می‌دهند. تلاش‌ برای‌ پرهیز از اضطراب‌ خود موجب‌ اضطراب‌ بیشتر می‌شود. استرس‌ با هر منشاء (مثلاً مشکلات‌ اجتماعی‌ یا مالی‌) ، سابقه‌ خانوادگی‌ اضطراب‌ ، خستگی‌ یا کار زیاد ، وقوع‌ مجدد موقعیتهایی‌ که‌ قبلاً استرس‌زا بوده‌اند یا طی‌ آنها به‌ فرد آسیب‌ رسیده‌ است‌، بیماری‌ جسمانی ، تکامل ‌طلبی‌ غیرمنطقی‌ ، ترک‌ اعتیاد و ... خطر بروز اضطراب را تسریع می‌کند.
راههای پیشگیری‌
از روشهای‌ کسب‌ آرامش‌ یا مراقبه‌ برای‌ کاهش‌ استرس‌ بهره‌ بگیرید.
به‌ فکر تغییر شیوه‌ زندگی‌ خود باشید تا استرس‌ کاهش‌ یابد.
استرس و اضطراب ایجاد شده را مدیریت کنید (مدیریت استرس).
از تفکرات بی‌ جا و بیش از حد دوری کنید.
سعی کنید در اجتماعات حضور بیشتری یابید.
سعی کنید زیادی با خودتان خلوت نکنید و خود را از تنهایی دور کنید (رهایی از احساس تنهایی).
درمان‌
اضطراب‌ عمومی‌ شده‌ را می‌توان‌ با درمان‌ کنترل‌ کرد. غلبه‌ کردن‌ بر اضطراب‌ اغلب‌ موجبات‌ زندگی‌ بهتر و رضایت‌
بخش‌تری‌ را فراهم‌ می‌آورد.
روان درمانی
وقتی احساس کردید که دارای اضطراب هستید، بهتر است‌ تحت‌ بررسی‌ و درمان‌ از نظر موارد خاص‌ تهدیدکننده‌ یا منشاء استرس‌ که‌ در ناخودآگاه‌ شما است‌ ولی‌ وجود دارد، قرار بگیرید.
به‌ فراگیری‌ روشهای‌ کاهش‌ انقباض‌ ناخودآگاه‌ عضلانی‌ مثل‌ بازخورد زیستی‌ و روشهای‌ کسب‌ آرامش‌ بپردازید.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری : فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری خود را حفظ‌ کنید. فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری به کاهش‌ اضطراب‌ کمک‌ می‌کند.
دارو درمانی
امکان‌ دارد داروهای‌ ضداضطراب‌ مثل‌ بنزودیازپین‌ها برای‌ مدتی‌ کوتاه‌ تجویز شوند.
امکان‌ دارد از داروهای‌ ضدافسردگی‌ برای‌ اختلال‌ هراس‌ استفاده‌ شود.
از کافئین‌ و سایر مواد تحریک‌کننده ‌، و نیز الکل‌ استفاده نکنید.
در چه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان علایم‌ اضطراب‌ را دارید و خود درمانی‌ نتیجه‌ای‌ نداده‌ است‌.
اگر شما دچار احساس‌ ناگهانی‌ هراس‌ بیش‌ از حد شده‌اید.
اگر دچار علایم‌ جدید و بدون‌ توجیه‌ شدید. داروهای‌ مورد استفاده‌ در درمان‌ ممکن‌ است‌ عوارض‌ جانبی‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» ایمان و اضطراب

ایمان و اضطراب
«... من که همواره از والدین و نزدیکان، محبّت و دل‏سوزی و خوبی دیده بودم، یکباره خود را باختم. مشکلات، چنان برایم بزرگ می‏نمود که فکر می‏کردم بدبخت‏ترین آدم دنیا هستم. هیچ گره‏ای را نمی‏توانستم باز کنم و هر روز، فکر می‏کردم گره محکم‏تری بر شرایط سخت زندگی‏ام زده شده است. ناتوان و درمانده شده بودم. خسی شده بودم که باد حوادث و مشکلات، مرا به این سو و آن سو می‏کشاند. زندگی برایم پوچ و بی‏معنا شده بود. هیچ چیز، دیگر برایم مهم نبود. از نماز و خدا و معنویت، به کلی فاصله گرفته بودم. سیر سقوطم تا بدان‏جا ادامه یافت که به طور کلی، شخصیت واقعی خود را از یاد بردم و به موجودی عصبی، بی‏قرار، نگران و مضطرب، تبدیل شدم. نگرانی، مرا کاملاً در هم شکسته بود. هر لحظه، احساس می‏کردم اتفاق ناگواری برایم رخ می‏دهد. خدا می‏داند چه‏قدر از این حالت‏ها رنج می‏بردم و عذاب می‏کشیدم. دنیایم روز به روز، تاریک‏تر و کاخ آرزوهایم داشت روی سرم خراب می‏شد. مانند تماشاگری بر لب ساحل، شاهد غرق شدن شخصیت واقعی خود و تمامی آرزوها و عقایدم بودم. وقتی همه چیز در تاریک‏ترین و بدترین وضع بود و به نظر نمی‏آمد که چیزی بتواند از این اضطراب و نگرانی نجاتم دهد، یکی از دوستانم که اهل نماز و مسجد بود، کاری برایم کرد و راهی را به من نشان داد که برای همیشه از او ممنون و سپاسگزارم. او مرا به نماز و مسجد دعوت کرد و...».
اضطراب و نگرانی، چرا؟
روند گذشته، حال و آینده بشر نشان می‏دهد که اضطراب و نگرانی همواره در زندگی بشر بوده و هست ؛ اما آنچه تازگی دارد این است که در دهه‏های اخیر، اضطراب، گسترش وسیعی پیدا کرده و محققان، معتقدند که علت اصلی آن، پیچیدگی‏های جاری تمدن، سرعت تغییرات و بی‏توجهی نسبت به مذهب و ارزش‏های خانوادگی افراد و اجتماع است. مارکس و لیدر، در مورد اضطراب، تحقیقات زیادی انجام داده‏اند و به این نتیجه رسیده‏اند که تقریباً سه درصد از جامعه مورد پژوهش آنان (قابل تعمیم به دیگر جوامع)، به حالت اضطراب دچار هستند. پژوهش دیگری نشان داده است که درصد حالت‏های اضطرابی در افراد، بیشتر از اختلال‏های هراس و وسواس فکری و عملی است. که وارد و کوپر نیز گزارش نموده‏اند که 27 درصد بیمارانی که با علائم روانی به پزشکان عمومی خود مراجعه می‏کنند، دچار حالت اضطراب هستند
توجّه به این تحقیقات و آمارهای تکان دهنده و نامه‏ها و پرونده‏های جوانان و نوجوانان در مراکز مشاوره و... این پرسش را در ذهن انسان به وجود می‏آورد که: چگونه می‏توان با معضل اضطراب، مبارزه کرد و نقش دین در این زمینه چیست؟
تعریف و نشانه‏های اضطراب
منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند «نگرانی»، «دلشوره»، «وحشت» و «ترس» بیان می‏شود و همه ما در زندگی خود، مواردی از آنها را تجربه کرده‏ایم ؛ لذا تصوّر کم و بیش مشترکی از آن داریم. اضطراب با بروز نگرانی و این که اتفاق ناگواری در آینده به وقوع خواهد پیوست، همراه است و موجب تغییراتی در کارکرد بدن نیز می‏شود، مانند: تپش قلب، خشکی دهان، رنگ‏پریدگی، لرزش اعضای بدن، تاری دید، سردرد و تنگی قفسه سینه.
اضطراب مطلوب و اضطراب بیمارگونه
مقداری از اضطراب برای هر کسی در زندگی، لازم است ؛ زیرا ما همیشه به هشیاری، برانگیختگی و مقاومت جسمانی نیاز داریم. به تعبیر برخی، اگر اضطراب نبود ما پُشت میزهایمان به خواب می‏رفتیم. اضطراب است که ما را وامی‏دارد تا برای امتحان آماده شویم، برای معاینات پزشکی و درمان به پزشک مراجعه نماییم، در یک جاده لغزنده، با احتیاط رانندگی کنیم و... . این مقدار اضطراب، کاملاً طبیعی و مطلوب است؛ اما اگر اضطراب از این حدّ، فراتر رود، به گونه‏ای که شدّت آن با محرک یا پدیده برانگیزنده، تناسب نداشته و غیر منطقی باشد، در این صورت، اضطراب، جنبه بیمارگونه پیدا می‏کند.
علت اصلی اضطراب و نگرانی چیست؟
روان‏شناسان درباره اضطراب، تحقیقات زیادی انجام داده‏اند و دیدگاه‏های متفاوتی ارائه نموده‏اند. اما یکی از آنها در این زمینه، نظریه «شناختی» است. البرت الیس، بیشترین تحقیقات را در این مورد انجام داده و نظریه منطقی - هیجانی او امروزه شهرت جهانی یافته است. او معتقد است که اضطراب و افسردگی، از افکار، احساسات و باورهای نادرست انسان در مورد وقایع و رویدادهای مختلف زندگی ناشی می‏شود. پیام او به انسان‏های خسته و مضطربِ عصر تکنولوژی (فناوری) این است که: اگر می‏خواهید به جنگ نارحتی بروید و با اضطرابْ مبارزه کنید، از این پس، عاقلانه‏تر فکر نمایید. به واقعیت بچسبید. فرضیه‏هایتان را در مورد خودتان، دیگران و دنیا وارسی کنید.
آیا می‏توان اضطراب را به صِفر کاهش داد؟
روان‏شناسان معتقدند که انسان نمی‏تواند ناراحتی و اضطراب را به طور کامل از زندگی خود حذف کند. نهایت کاری که می‏تواند انجام دهد این است که اضطراب و نگرانی را به حدّاقل برساند. اما داعیه دین، این است که اضطراب و نگرانی را به طور کامل از زندگی انسان حذف کند. برخی روان‏شناسان این کارکرد دین را پذیرفته‏اند. آنها می‏نویسند: علم و دانش روان‏شناسی اگرچه نمی‏تواند چنین راه‏کاری را در اختیار انسان قرار دهد، اما دین و مذهب می‏تواند آرامش و سعادت کامل را در زندگی انسان به ارمغان آورد.
آیا راه‏کارهای علمی به تنهایی در درمان اضطراب، کافی است؟
پاسخ این سؤال، بستگی به این دارد که ما از اضطراب چه تصوّری داریم. اگر اضطراب‏های انسان را به «اضطراب امتحان»، «اضطراب اجتماعی» و امثال آن خلاصه کنیم، در این صورت، علم می‏تواند مهارت‏هایی را در اختیار انسان قرار دهد تا انسان در صحنه‏های اجتماعی بهتر ظاهر شود؛ امّا واقعیت این است که اضطراب‏های انسان به این موارد، خلاصه نمی‏شود. بخش عمده‏ای از اضطراب‏های انسان، مربوط به بحران معنویت، پوچ‏انگاری و بی‏معنا دانستن زندگی و در یک کلام: «فقدان یک جهان‏بینی سالم و قابل قبول» است. اگر اضطراب را در این گستره در نظر بگیریم، علم، نه‏تنها راه‏کار مناسبی برای آن ندارد، بلکه خود، یکی از عوامل اصلی ایجاد اضطراب و بحران معنویت در جوامع انسانی است. بنا بر این، «علم» و «دین» از دو زاویه متفاوت به پدیده اضطراب، نگریسته‏اند. نگاه دین به پدیده اضطراب، نگاه ارزشی است، یا به تعبیر دیگر، در متون دینی از آن دسته اضطراب‏هایی سخن به میان آمده است که از گناه، نگاه بدبینانه و منفی درباره جهان و انسان، غفلت از یاد خدا و دوری از معنویت ناشی می‏شود و در واقع، یک بیماری اخلاقی - روانی است.
علم، به هیچ وجه نمی‏تواند جهان‏بینی برای انسان اعطا کند و اضطرابی را که از گناه و فساد اخلاقی به وجود آمده است درمان نماید. همان گونه که دین نیز دغدغه درمان اضطراب امتحان و امثال آن را ندارد. نتیجه آن که، کاربرد علم و دانشِ روان‏شناسی و روان‏پزشکی در درمان اضطراب، بسیار محدود و سطحی است. علم، فقط بخشی از اضطراب‏ها و نگرانی‏ها را می‏تواند مهار کند؛ اما بخش دیگر آن، جُز از طریق دین و عمل نمودن به آموزه‏ها و دستورهای مذهبی، امکان‏پذیر نیست.
اضطراب و افسردگی در افراد غیرمذهبی
تصویری که ما از دنیا و خودمان داریم تا حدّ زیادی در ابتلا یا مصونیت از اضطراب، نقش دارد. اگر دنیا را پوچ و بی‏هدف بدانیم و معتقد باشیم که انسان، همین‏طوری به دنیا آمده و روزی خواهد مُرد، در این صورت، نمی‏توانیم تصویر درستی از زندگی و جهان داشته باشیم. افرادی که تصورشان از جهان این است، وقتی در موقعیت‏های سخت و دشوار زندگی قرار می‏گیرند، به شدّت، خود را درمانده و ناتوان احساس می‏کنند و چشم امید به هیچ نیرویی ندارند که بتواند آنها را یاری رساند.
تحقیقات تجربی نیز نشان داده است که میزان اضطراب و افسردگی در افراد غیر مذهبی به مراتب، بیشتر از افراد مذهبی است.(4) همچنین افرادی که از نظر مذهبی، ضعیف‏تر هستند و ایمان سطحی دارند، نسبت به افرادی که از ایمان قوی‏تری برخوردارند، بیشتر در معرض اختلالات روانی و اضطراب و افسردگی‏اند. با توجّه به نتایج تحقیقات انجام شده در سال 1989م، سازمان جهانی بهداشت، رسماً اعلام نمود که باید از توانمندی‏ها و پتانسیل باورهای دینی و اعتقادی افراد در پیشگیری و درمان اضطراب و ارتقای سلامت روانی آنان بهره‏گیری شود.
مذهب و درمان اضطراب
به طور کلی، اضطراب، محصول احساس ناتوانی و ضعف، احساس پوچی و بی‏معنا دانستن زندگی، عدم دریافت حمایت از سوی دیگران، درماندگی در برابر موقعیت‏های تنیدگی‏زا و بحران‏های زندگی، ترس از شکست و نداشتن کنترل بر محیط است. جهان‏بینی توحیدی تفسیر واقع‏بینانه‏ای از حوادث و رویدادها ارائه نموده و برای پیشگیری و درمان اضطراب، روش‏های بسیار مؤثری را تدارک دیده است.
1 . دعا و نیایش و درمان اضطراب
در قرآن کریم، درمان تمام نگرانی‏ها و اضطراب‏ها یاد و ذکر خدا معرفی شده است: «بدانید و آگاه باشید که یاد خدا و ذکر او باعث آرامش دل‏هاست». یکی از مصادیق کامل ذکر خدا «نماز» است و خداوند متعال فلسفه نماز را تجلّی یاد خدا در دل‏ها بیان کرده است: «نماز را به خاطر ذکر من و یاد من به پا دارید».
تحقیقات تجربی نشان داده است افرادی که اهل دعا و نیایش هستند و در مراسم مذهبی شرکت می‏کنند، از اضطراب کمتری برخوردارند. در ایران نیز پژوهش‏ها نشان می‏دهد که هر قدر جوانان و نوجوانان به نماز مقیدترند، اضطراب آنها کمتر است.
2 . توکل به خدا و درمان اضطراب
یکی از روش‏های مؤثر در پیشگیری و درمان اضطراب، توکل به خداوند است. علامه طباطبایی(ره) کاربرد توکل به خدا را در پیشگیری و درمان اضطراب، این گونه تبیین نموده است: «در برخورد با رویدادهای جهان دو نوع بینش وجود دارد : ایمان به خدا یا عدم ایمان. فردی که به پروردگار هستی ایمان ندارد، در پدیده‏های جهان، تنها به علل و اسباب ظاهری توجّه می‏کند و از آن‏جا که علل و اسباب طبیعی همیشه فراهم نیستند و کارایی لازم را ندارند، فرد، دچار اضطراب و افسردگی می‏شود. اما انسان مؤمن، اداره جهان را در تصرف خدا و در احاطه اداره او می‏داند.
از سوی دیگر، در مواجهه با مسائل زندگی و نیل به موفقیت به دو دسته از عوامل نیازمندیم:
1 .  فراهم آوردن اسباب طبیعی
 2 . فراهم نمودن شرایط روانی خاصی که بتوانیم بهتر با مسائل، رو به رو شویم. گاهی اضطراب، ترس و ضعف اراده، باعث می‏شود که نتوانیم از راه حل‏های ممکن، به صورت مطلوب استفاده کنیم. در این گونه موارد، توکل و واگذاری کارها به خداوند، می‏تواند در کاهش اضطراب و تقویت اراده، نقش مؤثری ایفا نماید.
غباری و همکارانش در سال 1381، تحقیقی را بر روی 514 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران انجام داده‏اند و به این نتیجه رسیده‏اند که دانشجویانی که میزان توکل آنها در سطح بالاتر بود، میزان اضطرابشان به مراتب از گروه دیگر، پایین‏تر بود. افراد مذهبی با تکیه و اعتماد به خدا احساس قوی بودن می‏کنند و مطمئن هستند که با امداد غیبی از سوی خدا بر حوادث، پیروز خواهند شد و پشتشان به پشتیبانی خدا گرم است.
بسیاری اوقات، اضطراب ما ناشی از این است که نمی‏دانیم در آینده چه اتفاقی رُخ خواهد داد. نگران آینده زندگی، شُغل و رشته تحصیلی خود هستیم. اگر به خدا توکل کنیم و معتقد باشیم که او ما را در هر شرایطی یاری می‏کند و خیر و صلاح ما را می‏خواهد، هیچ گاه دچار اضطراب نخواهیم شد. شرایط سخت اقتصادی، اوضاع نابه‏سامان سیاسی و اجتماعی، تهدیدات استکبار جهانی، خطر مبتلا شدن به انواع بیماری‏ها و از جمله ایدز، عواملی هستند که به شدّت، جامعه ما و بخصوص جوانان و نوجوانان ما را نگران و مضطرب نموده است. در چنین شرایطی، یگانه راه موفقیت و مصون ماندن از اضطراب و افسردگی، توکل به خداوند متعال است.
3 . نگرش مثبت به زندگی و پیشگیری از اضطراب و نگرانی
روان‏شناسان معتقدند که اضطراب، از باورهای غلط و افکار منفی ناشی می‏شود. در اسلام، سعی شده است با ارائه نگرشی مثبت به افراد و تفسیر واقع‏بینانه از پدیده‏ها و رویدادهای زندگی، از اضطراب و نگرانی و احساس پوچی در زندگی، جلوگیری شود. این نوع شناختْ باعث می‏شود انسان، جهان هستی را پدیده نظام‏مند، درهم تنیده و دارای قانون بداند که حتی در پس پدیده‏های به ظاهر ناخوشایند و متناقض نیز نوعی اراده، تدبیر و معنا نهفته است. از این رو،  در انسانِ معتقد به دین، احساس آشفتگی، پوچی و بی‏معنایی رخ نمی‏دهد. اعتقاد به مصلحت الهی سبب می‏شود که شخص در برابر پدیده‏ها و رویدادهای زندگی و نیز وقایع غیرقابل کنترل، چون بیماری، بلایای طبیعی، مرگ عزیزان، شکست‏ها و ناکامی‏ها، به سادگی دچار اضطراب و نگرانی نگردد و انسجام شخصیتی و سلامت روانی خود را حفظ نماید.
برای مصونیت از اضطراب، مذهبی‏تر شویم!
آری! جلو حوادث را نمی‏توان گرفت؛ اما همان گونه که با پوشیدن بارانی و در دست گرفتن چتر، می‏شود از باران و برف در امان بود، با توکل به خدا، تقیُّد به نماز و برقراری رابطه عاطفی و صمیمی با پروردگار هم می‏توان در مقابل حوادث پایداری کرد و از اضطراب و افسردگی، جان سالم به در بُرد.
منابع
1. شناخت درمانی افسردگی و اضطراب، ماری بلک برن، ترجمه: توزنده جانی، مشهد: آستان قدس رضوی، 1374، ص 18 .
2. روان‏شناسی مرضی، پریرخ دادستان، تهران: سمت، 1376، ج 1 .
3.: زندگی عاقلانه، آلبرت الیس و رابرت هارپر، ترجمه: مهرداد فیروزبخت، تهران: رشد، 1379.
4. رابطه میزان توکل به خدا با حرمت خود، محمّدصادق شجاعی، پایان‏نامه کارشناسی ارشد، 1382، ص 140 - 135 .
5. «ضرورت نگاه به ارزش‏های دینی در مشاوره و روان‏درمانی»، بیان‏زاده، ماهنامه روان‏شناسی دین، شماره اوّل، ص 68 - 63 .
6. اسلام و بهداشت روان، سیّد احمد واعظی، تهران: دفتر نشر معارف، 1382، ص 163 .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

»» ترسهای واهی

ترسهای واهی
فرض کنید تازه به آسانسور وارد شده اید  که ناگهان قلبتان تند می زند و قفسه ی سینه تان درد می گیرد، خیس عرق سرد می شوید و حس می کنید که گویی آسانسور در حال
 سقوط است . یا  فرض کنید از خواربار فروشی در آمده و با ماشینتان حرکت می کنید که ناگهان  متوجه می شوید اختیار چیزی را در کف ندارید، احساس برافروختگی می کنید، آنچه که در پیرامونتان هست ، تار و نامشخص دیده می شود. نمی توانید بگویید در کجا هستید و حس می کنید که در حال مرگ هستید.
به آنچه که پیش می آید،حمله هراس می گویند که عبارت است از واکنش مهارنشدنی در برابر موقعیتهای معمولی و بی خطر. این گونه حمله ها اغلب نشانگرآنند که فرد به نابسامانی هراس گرفتار شده است
.
اختلال هراس چیست؟
به کسی که در عرض چهار هفته یا بیشتر دستخوش حمله های هراس شده باشد، گفته می شود که دچار اختلال هراس گشته است. در ضمن ، این اختلال احتمالاً موقعی تشخیص داده می شود که شخصی با کمتر از چهار رخداد هراس انگیز رو به رو گردد، ولی پیاپی در این بیم به سر برد که مبادا حمله دیگری به سراغش آید
.
اختلال مزبور زمانی پدید می آید که فردی در خلال حمله هراس، دست کم دارای این نشانه ها باشد: عرق ریزی، برافروختگی ، احساسات سرکوب شده و پنهان ، ضربان شدید قلب، تنفس دشوار، لرزش تن، درد قفسه سینه ، غش ، بی حسی و کرختی ، تهوع ، احساس مرگ و مجنون شدن . لازم به ذکر است بروز حمله های هراس برای تمام گروه های سنی  وجود دارد
.
ترس بیمار گون ( هراس زدگی ) چیست؟
هراس زدگی به ترس های نامعقول، غیر ارادی و بیجا ، با واکنش در قبال موقعیتها و رویدادهای عادی اطلاق می شود. افرادی که این گونه بیمناک اند، وقتی که در شرایط خاصی  قرار می گیرند و یا به عوامل وحشت انگیز نزدیک می شوند، ترس سراپایشان را فرا می گیرد. " نابسامانی هراسی" بخشی از مقوله گسترده ی اختلالهای اضطرابی به شمار می رود. هراس هایی از این دست به سه نوع
 تقسیم می گردند:
هراس ویژه ( ساده
) :
وحشت نامعقول از اوضاع و احوال یا  مواردی نظیر راه بندان یا وجود مار در جایی
.جمع هراسی : ترس بی حد از این که  در نزد  دیگران ابله ، نادان و ... به نظر آییم که سبب می گردد آدمی در مراسم عمومی یا جاهای همگانی حاضر نشود.
هراس از مکانهای سرباز ( فراخنا هراسی
) :
ترس شدید ناشی از گیر افتادن در محلی ، مخصوصاً در اماکن عمومی یا حمله هراس در محیط ناآشنا . مفهوم واقعی این واژه در زبان یونانی عبارت است از " ترس از بازار".ترس های مرضی معمولاً اختلالات شدید
(دیر پا) و رنج آوری  هستند که مردم را از انجام تلاشهای روزانه و سرزدن به جاهای عادی باز می دارند. این قبیل ترس ها ممکن است به ناراحتی های شدیدی همچون افسرده دلی بینجامند. در واقع ، حداقل نیمی از مبتلایان به ترسهای مرضی و اختلالات هراس هم ، افسرده حال اند . اعتیاد به میگساری ، احساس شرمساری و سرافکندگی و اعتماد به نفس اندک نیز اغلب با این بیماری پدیدارمی گردند. به طوری که برخی افراد نمی توانند بدون همراهی کسی ، قدم از خانه بیرون گذارند و یا به کاری دست بزنند.
مفهوم " ترسیدن از ترس" چیست؟
بسیاری از افراد که دچار ترس مرضی یا اختلال وحشت زدگی اند، " از ترس می ترسند" ، یعنی قبل از اینکه حمله بعدی برسد، نگران می شوند. بیمناکی از پیدایش حمله های مورد بحث، احتمالاً باعث کوتاهی عمر می شود
. کسانی که دستخوش حمله های وحشت زدگی می گردند، بیشتر اوقات از چیزهایی که به نظرشان عوامل آشکاری حمله هستند ، دوری می کنند و سپس از انجام اموری که قبلاً به آنها دست می زدند ، خودداری می ورزند یا دیگر به بازدید از مکانهایی که سابقاً تماشا می کردند ، نمی پردازند.
عامل بروز اختلال هراس چیست؟
واقعاً کسی نمی داند که چه چیزی سبب پیدایش چنین اختلالی است، اما چند نظر تحت مطالعه است. گویی اختلال مذکور در خانواده ها رواج داشته و دارو درمانی برای جلوگیری از این حمله ها کاربرد دارد
.
برای مبارزه با این اختلال چه کنیم؟
شناخت درمانی
به مردم کمک می کند که رفتار و پندار مناسبی داشته باشند. بیماران یاد می گیرند که هنگام رویارویی با موقعیتی ترسناک، دریابند که چندان خوف و واهمه ای در کار نیست  و به تدریج  با هر چیزی که برایشان وحشتناک باشد، خو می گیرند . اعضای خانواده و دوستانی که یار و مدد کار و نوید بخش اند ، دراین فرایند کمک شایان توجهی می کنند.
عادت های زندگی سالم
:زندگی سالم به افراد در غلبه براختلال هراس ، کمک می کند . ورزش ، برنامه غذایی مناسب و متعادل ، و آموختن طریقه کاهش فشار روانی همگی اهمیت دارند.به یاد بسپارید که خانواده ، دوستان و کسانی که از بیماری شما باخبرند و یا خود دچار آن هستند ، باعث می شوند که درمانتان با موفقیت بیشتری قرین باشد. بنابراین باید آنان را در جریان برنامه درمانی خویش قرار دهید و راهکارهایی را که بدان وسیله می توانند به شما کمک کنند ، به آنها  یاد آور شوید.
چگونه از ترسها پیشگیری کنیم ؟
می توان به کودکان آموخت که موقعیت های ترس آور احتمالی را پیش بینی کنند و خود را برای روبه رو شدن با آن موقعیت ها آماده نمایند. البته همه موقعیت های ترس آور را نمی توان پیش بینی کرد ، اما برخی از آنها، مانند رعد و برق یا رفتن به بیمارستان را می توان برای کودک به دقت توضیح داد تا هنگام مواجه شدن با آن وحشت زده نشود
.بالای صفحه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صفیر کبیر ( جمعه 89/10/24 :: ساعت 1:39 عصر )

<   <<   136   137   138   139   140   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرکت در ویدیو کنفرانس های مختلف با Comfrog Video Chat 4.1
شرکت در ویدیو کنفرانس های مختلف با Comfrog Video Chat 4.1
شرکت در ویدیو کنفرانس های مختلف با Comfrog Video Chat 4.1
محافظت از سیستم در برابر حمله جاسوس افزار ها با Ashampoo AntiSpy
مینی ماساژور همراه بدن
مینی ماساژور همراه بدن
مینی ماساژور همراه بدن
محافظت از سیستم در برابر حمله جاسوس افزار ها با Ashampoo AntiSpy
محافظت از سیستم در برابر حمله جاسوس افزار ها با Ashampoo AntiSpy
رومانتویی از پوست نارگیل
رومانتویی از پوست نارگیل
بازی مدال افتخار 1 - خط شکنان
رومانتویی از پوست نارگیل
بازی مدال افتخار 1 - خط شکنان
بازی مدال افتخار 1 - خط شکنان
[همه عناوین(9166)][عناوین آرشیوشده]


آموزش[156] . مجموعه[63] . نرم[61] . فزار[51] . تحصیل[42] . راهنمای[40] . جامع[39] . حرفه[36] . تحصیلی[33] . مهندسی[32] . زبان[31] . سازی[30] . پذیرش[29] . کامل[27] . سی[25] . زنی[24] . تست[24] . دانشگاه[23] . تصویری[19] . آموزشی[19] . روش[18] . روانشناسی[18] . کامل[17] . فوتبال[16] . وتحصیل[16] . دی[16] . طراحی[16] . پکیج[16] . خارج[15] . خیاطی[15] . ساخت[15] . Learning[15] . حافظه[14] . تقویت[13] . ارشد[13] . بورس[13] . کنکور[13] . کارشناسی[12] . نقاشی[12] . بازی[12] . بسته[12] . تعمیرات[12] . دفاع[12] . تا[11] . فارسی[11] . فزارهای[11] . فایل[10] . قرآن[10] . گل[10] . مقدماتی[10] . منابع[10] . معکوس[10] . ورژن[10] . کشور[10] . شامل[10] . شخصی[10] . پیشرفته[10] . ترکیه[10] . حرکات[10] . بالینی[10] . انگلیسی[10] . CS[10] . بعدی[9] . آشپزی[9] . خارجی[9] . جزوه[9] . دکتر[9] . جدید[9] . ستاد[9] . یران[9] . مایا[9] . فلش[9] . فتوشاپ[8] . مبتدی[8] . مخصوص[8] . موبایل[8] . کودکان[8] . همراه[8] . نصرت[8] . سخنرانی[8] . رایگان[8] . صورت[8] . تند[8] . تکن[8] . خوانی[8] . آزمون[8] . پخش[8] . برنامه[8] . Flash[8] . Me[7] . Max[7] . More[7] . Pack[7] . باب[7] . بانوان[7] . پکیج[7] . Tell[7] . دنیا[7] . جادویی[7] . توسط[7] . شبکه[7] . راس[7] . رگ[7] . نور[7] . ویژه[7] . کاملترین[7] . منزل[7] . مرد[7] . کامپیوتر[7] . گیتار[6] . فروش[6] . فزایش[6] . مدیتیشن[6] . مدیریت[6] . متوسط[6] . مالزی[6] . ویندوز[6] . نسخه[6] . وب[6] . زنده[6] . زدواج[6] . شعبده[6] . سیدا[6] . صوتی[6] . طلاعات[6] . جدیدترین[6] . تبلیغاتی[6] . چگونه[6] . The[6] . to[6] . بدن[6] . Player[6] . Pro[6] . DVD[6] . Final[6] . Ds[5] . English[5] . AutoCAD[5] . Rosetta[5] . بدنسازی[5] . برای[5] . برتر[5] . بانک[5] . بهترین[5] . Studio[5] . Windows[5] . آرایی[5] . چهره[5] . خواب[5] . تار[5] . صفحه[5] . عمومی[5] . سرور[5] . سفره[5] . شخصیت[5] . رسال[5] . رنگ[5] . ورزشی[5] . همه[5] . هند[5] . نگارش[5] . یمیل[5] . ینترنتی[5] . کاربردی[5] . لکترون[5] . مجازی[5] . مدرک[5] . مدل[5] . معکوس[5] . فرانسوی[5] . فیلم[5] . قامت[5] . کردن[5] . کشور[5] . کودکان[5] . کار[4] . قبل[4] . فشرده[4] . فوق[4] . معلومات[4] . معرفی[4] . مهاجرت[4] . مدیا[4] . متن[4] . کارگاه[4] . کار[4] . یاهو[4] . ومهاجرت[4] . کودک[4] . کلاس[4] . کمترین[4] . نویسی[4] . موفق[4] . مو[4] . موزش[4] . هیپنوتیزم[4] . ها[4] . وپذیرش[4] . دیجیتالی[4] . روغن[4] . ریتم[4] . سایت[4] . سبک[4] . ساختمان[4] . زیبا[4] . ژورنال[4] . شرکت[4] . شده[4] . سیستم[4] . طلایی[4] . طالع[4] . پیام[4] . تای[4] . تصاویر[4] . توکد[4] . خودرو[4] . دروازه[4] . دبستان[4] . آشپزخانه[4] . آناتومی[4] . آمر[4] . آلمان[4] . آماده[4] . آهنگ[4] . Stone[4] . آب[4] . بصورت[4] . بوسیله[4] . بینی[4] . بیش[4] . بانی[4] . برق[4] . Secret[4] . Professional[4] . Photoshop[4] . Matlab[4] . CATIA[4] . For[4] . cd[3] . Baby[3] . Best[3] . Build[3] . %[3] . Learn[3] . Lock[3] . Maya[3] . Engineering[3] . Gold[3] . بر[3] . از[3] . با[3] . پلیومتر[3] . بگیریم[3] . Top[3] . Speak[3] . Server[3] . آلمانی[3] . آمادگی[3] . آرایش[3] . آزاد[3] . آسان[3] . درآمد[3] . دردانشگاه[3] . دانستنیهای[3] . دانشجویی[3] . دوبله[3] . دوره[3] . داخلی[3] . چون[3] . چی[3] . چینی[3] . حساب[3] . جزوات[3] . جهانی[3] . تشریح[3] . تعبیر[3] . تبلیغات[3] . ترین[3] . تحقیقات[3] . تخصصی[3] . طریق[3] . صول[3] . شمع[3] . شنا[3] . عمران[3] . عیب[3] . فال[3] . عکس[3] . سطح[3] . شهید[3] . سال[3] . سترالیا[3] . سخت[3] . دیجیتال[3] . رازهای[3] . روتوش[3] . روسافت[3] . نفرات[3] . و[3] . واقامت[3] .
 

>> بازدید امروز: 77
>> بازدید دیروز: 164
>> مجموع بازدیدها: 937585
» درباره من «

اس دی ان  sdn

.::مرجع کد آهنگ::.

.::دریافت کد موزیک::.



» پیوندهای روزانه «

ماه مارکت
مهشاپ ایرانی
خاوران شاپ
فروشگاه آنلاین هالیوود
زرشک با کیفیت بالای خراسان جنوبی
[آرشیو(5)]

» آرشیو مطالب «
فروشگاه تی شرت استین کوتاه وبلند پسرانه و دخترانه
عقب مادگی ذهنی علل عقب ماندگی ذهنی وانواع عقب ماندگی ذهنی
کتابخانه دیجیتالی با موضوع اینترنت روان شناسی اینترنت
نوجوانی روابط دختر و پسر و مشکلات بلوغ
فروشگاه نرم افزار های گرافیکی و تخصصی و آموزش آنها
مجموعه سخنان و پیام های رهبر انقلاب
فروشگاه تی شرت استین کوتاه وبلند پسرانه و دخترانه
آرشیو سوپر لینک های دوستان
آپدیت و یوزر پسورد nod 32
مسابقات اینترنتی و قرآنی
نوجوانی روابط دختر و پسر و مشکلات بلوغ
فروشگاه لوازم آشپزخانه و خانه و صنایع دستی
فروشگاه تی شرت استین کوتاه وبلند پسرانه و دخترانه
فروشگاه لوازم آشپزخانه و خانه و صنایع دستی
اتیسم کودکان اتیسم ععل اتیسم و درمان اتیسم و اتیستیک و اختلال نا
فروشگاه نرم افزار های گرافیکی و تخصصی
مقالات روان شناسی
عقب مادگی ذهنی علل عقب ماندگی ذهنی وانواع عقب ماندگی ذهنی و نابی
فروشگاه نرم افزارهای کاربردی و سیتم عامل و گرافیکی
فروشگاه نرم افزار های گرافیکی و تخصصی و آموزش آنها
کتابخانه دیجیتالی با موضوع اینترنت روان شناسی اینترنت
فروشگاه نرم افزار های گرافیکی و تخصصی
فروشگاه نرم افزار های گرافیکی
فروشگاه نرم افزار های گرافیکی و خدمات اینترنت و وب
فروشگاه نرم افزارهای کاربردی و سیتم عامل و گرافیکی
فروشگاه نرم افزار های گرافیکی
چند داستان از حضرت علی (ع)
فروشگاه تی شرت استین کوتاه پسرانه و دخترانه
مقالات دینی و احکام دینی
فروشگاه خدمات اینترنت و وب
دانلود فیلم برخورد مستقیم Direct Contact
رضا صادقی - دانلود آهنگهای رضا صادقی - فول آلبوم
درباره الی - دانلود فیلم درباره الی + عکسهای فیلم
دانلود فیلم اکشن The Sniper 2009 برای موبایل
دانلود فیلم اکشن Far Cry 2008 برای موبایل با کیفیت عالی
دانلود فیلم اکشن Live Free or Die Hard برای موبایل
دانلود فیلم ترسناک احضار شدگان برای موبایل با کیفیت عالی
دانلود فیلم آخرین حرف با بازی مهدی مقدم برای موبایل با کیفیت عا
دانلود فیلم سلطان عقرب The Scorpion King
دانلود سریال ها و فیلمهای روز دنیا
آلبوم جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی سلطان احساس , مجید خراطها
دانلود آهنگ جدید و فوق العاده زیبای فرزان و اشکان به نام ما سیاه
دانلود آهنگ جدید امیر شهریار به همراه اشکین 0098 به نام دوست دار
دانلود آلبوم جدید و فوق العاده زیبای حمید دل آلپی به نام منو بی
دانلود آلبوم جدید و بسیار زیبای اشکان یوسفی با نام وداع
دانلود آهنگ جدید و شاد هادی نادمی به نام چی بگم
دانلود آهنگ جدید و فوق العاده زیبای حامی به نام مرز تماشا
دانلود آهنگ جدید و زیبای بنیامین بهادری به نام بوی عید(اجرا شده
دانلود موزیک جدید صدای ستاره ها با صدای مهرداد جادوگر و علی سونا
دانلود آلبوم جدید فرهاد فخرالدّینی و سالار عقیلی به نام سمفونی
آرشیو سوپر لینک های دوستان
دی 89
مهر 89
مهر 89
شهریور 89
شهریور 89
شهریور 89
مرداد 89
خرداد 89

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «
عاشق آسمونی
اگه باحالی بیاتو
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند) HADERBAD SHENASI
مهر بر لب زده
بهترین نرم افزارهای، مالی، اداری حسابداری، انبارداری
مشاور
امام مهدی (عج)
یادداشتها و برداشتها
.: شهر عشق :.
جهاد ادامه دارد...
طریق یار
دوستی و دوست یابی
قافیه باران
برادران شهید هاشمی
توشه آخرت
مجموعه بیانات رهبر معظم
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
کامپیوتر و لوازم جانبی و نرم افزار آموزش
عمو همه چی دان
فتو بلاگ
پرسش مهر
تنهاترین عاشق
* روان شناسی ** ** psycology *
تبادل نظر
وای ندیدید شما ا!!!!!!!
مجموعه مقالات رایانه MOGHALAT COMPUTER
راه و راهنما
Sense Of Tune
مقالات روان شناسی
کودکان استثنایی
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
یوزر آنتی ویروس و مسابقات تبیان و راسخون و قرآنی
بیستِ E بیستترین فروشگاه
متالورژی_دانلود فایل برای دانشجویان (rikhtegari.com)
بهترین ها برای ایرانیان
شناختی
روان شناسی کودکان استثنایی
مهدویت
یا غیاث المستغیثین - روز های آبی من
for you
مذهب عشق
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
اتیسم
جوانان بیجار
کتابخانه دیجیتال روانشناسی
جنبش قطره سرگشته
دهاتی
کتاب الکترونیکی
قرآن معجزه ای جاوید
لبخند خدا
روان شناسی
آپدیت جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32
پرسش مهر ... پیشرفت ،راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چیست ؟
اینم از حرف دل من ("بی تو بهتر")
صدفی برای مروارید
چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟)
شرکت نمین فیلتر
جاذبه
میترایسم
فیلم، کارتون، سریال ایرانی، خارجی، موسیقی پاپ، کلاسیک
طوفان در پرانتز
تکنیک های تست زنی ، جزوات کنکور ، سوالات دبیرستان و پیش دانشگاهی
هسته ای
پرنسس خشگله عکس دانلود نرم افزار و بازی narmafzar gam aks
پرسش مهر 10
تنهای تنها
خدمات اینترنتی و حراج نرم افزار
نرم افزارهای تخصصی و موبایل و نرم افزارهای آموزشی تخصصی و موبایل
گالری لوازم آرایشی، بهداشتی
لوازم آرایشی و بهداشتی و ادکلن
پارس دانلود
ایران دانلود - دانلود نرم افزار - ویروس یاب
گالری دستبند، انگشتر، گردنبند، سرویس، گوشواره
گالری نرم افزارهای مالی، اداری حسابداری و انبارداری
گالری بهترین نرم افزارهای سیستم عامل، طراحی گرافیک، برنامه نویسی
مقالات اختلالات رفتاری و روانی...
گالری بهترین بازیها و سرگرمیهای حادثه ای و فکری
زیباترین
سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی
گالری نرم افزارهای مکانیک، برق، الکترونیک، شیمی، معماری، عمران
گالری آموزش زبان های انگلیسی آلمانی فرانسوی عربی اسپانیایی
گالری نرم افزار آموزشی درسی، دانشگاهی، کامپیوتر، فنی مهندسی،کودک
بهترین نرم افزارهای موبایل سامسونگ، سونی اریکسون، موتورلا، نوکیا
گالری سریال ها، فیلم ها، کارتون های ایرانی و خارجی و نرم افزار
چهارراه
بهترین نرم افزارهای آموزشی زبان برای ایرانیان
کیتهای الکترونیکی،لوازم منزل، خودرو، موبایل،الکترونیکی
کتب الکترونیک، مجلات روانشناسی، مدیریت، اقتصاد، فنی، مهندسی،
بهترین دستبند، انگشتر، گردنبند، مدال، سرویس، گوشواربرای ایرانیان
بهترین ها لوازم آرایشی، لاغری، بهداشتی، عطر، ادکلن
بهترین نرم افزارهای بازی سرگرمی،حادثه ای، اتومبیلرانی،فکری، ورزش
گالری بهترین نرم افزار، کاربردی مکانیک، برق، الکترونیک، شیمی
بهترین های نرم افزار آموزشی درسی، دانشگاهی، کامپیوتر، فنی مهندسی
بهترین نرم افزارموبایلهای سامسونگ، سونی اریکسون، موتورلا، نوکیا
بهترین نرم افزارهای آموزشی برای ایرانیان
بهترین لوازم منزل،خودرو،کامپیوتر، موبایل و کیتهای الکترونیکی
بهترین کتب، مهندسی، روانشناسی، مدیریت، اقتصاد، لغت
گالری بهترین دستبند، انگشتر، گردنبند، سرویس، گوشواره
بهترین های نرم افزارهای، مالی، اداری حسابداری برای ایرانیان
گالری بهترین نرم افزارهای بازی سرگرمی،حادثه ای، اتومبیلرانی،فکری
نرم افزارهای کاربردی مکانیک، برق، الکترونیک، شیمی
جکستان . عکاسخانه
گالری نرم افزار آموزشی درسی، دانشگاهی، کامپیوتر، فنی
نرم افزار موبایل نوکیا، سونی اریکسون، موتورلا،
گالری بهترین نرم افزار آموزش زبان های انگلیسی
نرم افزار زبان های خارجی انگلیسی آلمانی فرانسوی عربی اسپانیایی
w x y z * دبلیو ایکس وای ضد * کد
گالری بهترین ها در رنگین کمان
بهترین نرم افزارهای آموزشی برای ایرانیان
زرشک و خواص زرشک و تقاضای زرشک
بانک مقالات روانشناسی
پایگاه عکس و پیامک و دانلود بازی و نرم افزار
فروشگاه کتب روانشناسی، اسلامی، ایران شناسی وسیستم عامل
لوازم خانگی و اثاثیه منزل و لوازم آشپزی
«Akazib.ir» هزار راه نرفته با دامنه جدید
فیلم، کارتون، سریال، موسیقی، پاپ، ایرانی
فروشگاه لوازم منزل،خودرو،کامپیوتر، موبایل و کیتهای الکترونیکی
کتاب، مهندسی، روانشناسی، مدیریت، اقتصاد، لغتنامه، شعر، داستان
دستبند، انگشتر، گردنبند، مدال، سرویس، گوشواره، زیورآلات
نرم افزارهای، مالی، اداری حسابداری، انبارداری،
لوازم بهداشتی آرایشی،عطر ، آدکلن ، لوازم لاغری و کرم
نرم افزارهای، بازی، سرگرمی،حادثه ای، اتومبیلرانی،فکری، ورزشی
فروشگاه نرم افزارهای سیستم عامل، طراحی گراف
نرم افزار کاربردی مکانیک، برق، الکترونیک، شیمی، معماری، عم
نرم افزار آموزشی درسی، دانشگاهی، کامپیوتر، فنی مهندسی،کودک
فروشگاه نرم افزارهای نوکیاو موتورلا و سونی اریکسون و سامسونگ
فروشگاه نرم افزارهای گرافیکی و سرگرمی و بازی
نرم افزارهای میکس مونتاژ و آموزشی میکس مونتاژ
پوشاک & تی شرت دخترانه پسرانه استین کوتاه و بلند & ژاکت
فروشگاه استثنایی
هتل دانلود
سکوت نیمه شب
کوچک های بزرگ
دهکده مجازی ...
دختر غریب
دانلود سانسور نشده های سریال افسانه جومونگ
پرسش مهر . ...... چگونه خدمتگذار خوبی باشیم
عکاسخانه
عکس های توپ گلها همه آفتاب گردانند
جک جک جکستان
پیچیدگی سکوت
متفاوت
فرهنگی هنری، عکس، مدل لباس، مانتو، ژاکت، سارافون دخترانه و زنانه
بهترین نرم افزارهای سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی
گالری لوازم منزل،خودرو،کامپیوتر، موبایل و کیتهای الکترونیکی
گالری بهترین کتب مهندسی، روانشناسی، مدیریت، اقتصاد، لغتنامه
بهترین ها برای ایرانیان
سوالات کنکور دکتری
زازران
عدالت جویان نسل بیدار

» صفحات اختصاصی «

» طراح قالب «