روان شناسی زن و مرد ( قسمت چهارم )
نویسنده: زهره رئیسی
تفاوت های زن و مرد از لحاظ خلقی
در قسمت قبل به
تفاوت های زن و مرد از نظر روابط ادراکی پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم ...
زنان بیش از مردان افسرده می شوند
و ظاهر افسرده پیدا می کنند اما افسردگی آنها سطحی و موقتی است . مردان کمتر افسرده می شوند ولی افسردگی آنها عمیق و پایدار است ولی همین افسردگی را هم نشان نمی دهند. آقایان به ندرت افسردگی را نشان می دهند . نمایش شدید آن نیز خودکشی است . آمار خودکشی در مردان بالاتر از زنهاست، پژوهش هایی انجام شده که نشان می دهد زنان سه برابر بیش از مردان اقدام به خودکشی می نمایند ولی مردان سه برابر بیش از زنان واقعاً خودکشی می کنند.
مردان زمانی دارای انگیزه می شوند که احساس کنند به کمک آنها احتیاج هست ، اگر احساس کنند به کمک آنها احتیاجی نیست، کسل می شوند. اگر احساس کنند می توانند کارهایی را انجام دهند که همسرشان را خوشحال کنند، احساس انرژی بیشتری می کنند.
نحوه برخورد زن و مرد در برابر مسایل و مشکلات متفاوت است . زنان زمانی که اوضاع بر وفق مرادشان نیست فوراً تذکر می دهند ولی مردان معمولاً در خود نگه می دارند. برای مثال اگر دختری با آقای موقر و متینی ازدواج کند و این دو با یکدیگر در یک مجلس شرکت کنند، اگر حرکات و رفتارهای خانم متناسب با جمع نباشد آقا به معنای اعتراض نگاه می کند ولی چیزی نمی گوید. از درون ناراحت است ولی زیاد بروز نمی دهد . مردها زیاد غصه می خورند ، غصه خوردن از اسرار روان شناسی مردهاست. ولی اگر خانمی با یک چنین شرایطی مواجه شود ( یعنی اگر خانم تشخیص دهد که همسرش «هر نکته مکانی دارد» را نمی فهمد) در اینجا واکنشی متفاوت از مرد نشان می دهد و فوراً با اشاره ، یا با کلمات به مرد تذکر می دهد. زنان در هنگام برخورد با مسایل این چنینی سکوت نمی کنند، بلکه فوراً علامت می دهند. در واقع از دور کنترل کیفیت می کنند.
نحوه برخورد با فشارهای عصبی و روحی
یکی از تفاوت های عمده زن و مرد نحوه برخورد آنها با فشارهای عصبی و روحی است . مردها در این مواقع بیشتر گوشه گیر شده و در خود فرو می روند ؛ در صورتی که زن ها به هیجان آمده مسئله را مطرح می کنند. برای دستیابی به آرامش و حالت عادی ، مرد در جهت حل مسأله می کوشد ، و زمانی که مسأله حل شد از لاک خود بیرون می آید . ولی زن بیشتر نیاز به همدردی دارد.
مردان علاقه مندند مسایل شان را به تنهایی حل نمایند ؛ لذا سعی می کنند مشکلاتشان را برای کسی مطرح نکرده و صحبتی از آن به میان نیاورند مگر آن که موضوع محتاج کارشناسی و تخصص باشد. زیرا معتقدند وقتی کسی قادر به انجام کاری است این نشانه ضعف است که از دیگران کمک بخواهد و البته زمانی که به کمک احتیاج داشته باشند سعی می کنند با شخص مورد اعتماد مشورت کنند . به اعتقاد آنها گفت و گو در مورد مسئله با کسی ، به معنای درخواست کمک و یاری است. بنابراین زن ها باید متوجه باشند موقعی که مرد درخواست یاری ننموده است راهنمایی و گوشزدهای زن ممکن است برای مرد مداخله محسوب شود و اعتماد به نفسش را جریحه دار کند ، در صورتی که زن ها دوست دارند در مواقع ناراحتی با کسی حرف بزنند. زن ها روابط حمایتی را جستجو می کنند. زن ها رابطه گرا هستند و مردها هدف گرا.
اگر دوستان همسر، از لحاظ اخلاقی مشکلاتی نداشته باشند نباید با آنها قطع ارتباط کرد. دوستان جزء شناسنامه زندگی ما هستند. انسان نیاز به مراودات اجتماعی دارد. رفت و آمد لازمه زندگی است و کودکانی که در خانواده های اهل آداب و معاشرت بزرگ می شوند از لحاظ اجتماعی رشد یافته ترند.
وقتی مرد خسته از کار روزانه به خانه بر می گردد به آرامش و استراحت نیاز دارد بنابراین به اخبار گوش می کند یا روزنامه می خواند و یا مسابقه فوتبال تماشا می کند. خواندن روزنامه و یا گوش کردن به اخبار وسیله ای برای فراموش کردن مشکلات زندگی مرد است،اگر زن با حالات روحی مرد آشنا باشد روزنامه خواندن مرد را بی اعتنایی نسبت به خود تلقی نمی کند. گاهی اوقات روزنامه خواندن آقایان برای خانم ها غیر قابل تحمل می شود. مردها بیشتر به مسایل سیاسی علاقه مندند . در صورتی که زن ها به مسایل دینی و اجتماعی و به زیبایی شناسی بیشتر از مردها علاقه نشان می دهند. همان طور که ذکر شد مردها کمتر در مورد مشکلاتشان با افراد دیگر صحبت می کنند.
اکثر مردها فقط به دو دلیل مشکلاتشان را مطرح می کنند:
1- زمانی که کسی را مقصر بدانند و بخواهند او را سرزنش کنند
2 - زمانی که در جستجوی راه حل مسأله ای باشند؛ بنابراین صحبت های همسرشان را نیز به همین منوال تعبیر می کنند و موجب آشفتگی روحی اش می شوند. مردها باید هنر گوش دادن را بیاموزند.
مردان زمانی دارای انگیزه می شوند که احساس کنند به کمک آنها احتیاج هست ، اگر احساس کنند به کمک آنها احتیاجی نیست، کسل می شوند. اگر احساس کنند می توانند کارهایی را انجام دهند که همسرشان را خوشحال کنند، احساس انرژی بیشتری می کنند.
زنان زمانی دارای انگیزه می شوند که آنها را عزیز بدارند و احساس کنند مورد تحسین و قدردانی قرار گرفته اند. دانش این رموز برای داشتن یک زندگی موفق لازم است.
تفاوت های زن و مرد در کمک کردن به دیگران
" گلیگان" GILLIGAN در کتاب مشهورش به نام «صدایی متفاوت»، می گوید مردان روابط خود با دیگران را بخشی از یک سلسله مراتب می بینند که در آن گروهی قدرت و نفوذ بیشتری نسبت به دیگران دارند. برعکس ، زنان در روابط خود با دیگران، خود را با شبکه ارتباطی مهمی پیوسته می بینند. آنها زندگی را وابسته به ارتباط و پیوند در قالب فعالیت های مراقبتی و دلبستگی ، و نه قراردادهای توافقی می نگرند.
مطالعات انجام شده در مورد تعداد دوستی های بین دختران و پسران نوجوان حاکی است، از لحاظ گروه گرا بودن و تعداد دوستان ، پسران گروه گراترند ؛ بدین معنا که گاهی پسران با تعداد 10 الی 15 نفر هم تشکیل یک گروه را می دهند و برای هم دیگر دوستان صمیمی می شوند ولی این تعداد در بین دختران کمتر است. معمولاً تعداد دخترانی که با یکدیگر تشکیل یک گروه صمیمی را می دهند بیشتر از پنج نفر نیست که از بین همین تعداد، نوجوان دختر با یک یا دو نفر صمیمی تر است.
مردها در این مواقع بیشتر گوشه گیر شده و در خود فرو می روند ؛ در صورتی که زن ها به هیجان آمده مسئله را مطرح می کنند. برای دستیابی به آرامش و حالت عادی ، مرد در جهت حل مسئله می کوشد ، و زمانی که مسئله حل شد از لاک خود بیرون می آید.
در دوستی ، زنان علاقه مندتر می شوند و عاطفی تر برخورد می کنند در حالی که دوستی مردان قوی تر و عمیق تر است. تفاوت های جنسی در الگوهای دوستی بستگی زیادی به عامل سن دارد. با بالا رفتن سن و پذیرش مسئولیت های مختلف ، الگوهای دوستی تغییر می کند. پس از ازدواج شمار دوستان مردان بیش از زنانشان است. یکی از کارهای ناپسندی که خانم ها پس از ازدواج انجام می دهند قطع ارتباط دوستان شوهرشان است. اگر دوستان همسر، از لحاظ اخلاقی مشکلاتی نداشته باشند نباید با آنها قطع ارتباط کرد. دوستان جزء شناسنامه زندگی ما هستند. انسان نیاز به مراودات اجتماعی دارد. رفت و آمد لازمه زندگی است و کودکانی که در خانواده های اهل آداب و معاشرت بزرگ می شوند از لحاظ اجتماعی رشد یافته ترند. پژوهش ها حاکی است در میانسالی و کهنسالی ، شمار دوستان زنان بیش از شوهرانشان است. تفاوت عمده زن و مرد در دوستی آنهاست.زنان نسبت به مردان با دوستان خود نزدیک تر و صمیمی تر می شوند و بیشتر درد دل می کنند، یعنی مسایل درونی را بیشتر بازگو می نمایند؛ در حالی که مردان با دوستان خود بیشتر در فعالیتی مشارکت می کنند. مردان نسبت به دوستان خود احساس مسئولیت بیشتری دارند و نسبت به زنان در این مورد با گذشت ترند.
یکی از جنبه های تفاوت های زن و مرد، در مهرورزی نسبت به دیگران است. در این مورد دیدگاه قالبی مهرورزی زنان بیش از مردان می داند ولی پژوهش ها یافته های متضادی را ارایه کرده است. در برخی پژوهش ها دختران جوان، دو برابر پسران جوان نسبت به کودکان خردسال مهر می ورزند و در بعضی پژوهش ها تفاوتی میان دو جنس مشهود نیست. شماری از روان شناسان از جمله « برمن» معتقدند که زنان بیشتر از مردان به پرسش های کودکان و خردسالان پاسخ می دهند.
در قسمت بعد به مقایسه زن و مرد از نظر قدرت می پردازیم.
منبع: مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج
زن آرامش ، رحمت و مودت
مقارن نزول قرآن زن مورد تکریم و احترام نبود . قرآن بیش از حد انتظار افکار عمومی به بزرگ داشت زن تکیه کرده و به یگانگی او با مرد در مقام انسانیت تصریح و اشاره نمود که زن و مرد از یک گوهر (نفس واحده ) آفریده شده اند و در سایه شناخت وظایف و عمل به آنها می توانند همپای یکدیگر به تعالی برسند و لذا از حقوق و تکالیفی ملازم برخوردارند .با توجه به تفاوتهایی که تناسب بیشتری میان زن و مرد که قطعاً برای یک زندگی مشترک آفریده شده اند همراه با استقلال در هویت انسانی ثابت می شود که نمی توانند مستقل از یکدیگر زندگی کرده و در جاذبه های جنسی و روانی یکدیگر قرار دارند .در تقسیم کار معقول ، اخلاقی و عادلانه میان زن و مرد به عنوان شریک زندگی و اداره شورایی خانواده هر یک مسئول بخشی از امور حیاتی مادی و معنوی خانواده هستند به این گونه که تفویض اداره امور اجرایی و اقتصادی خانواده به مرد به همراه امر قرآن کریم به " تشاور" به طور وجوب متضمن ایفای نقش زن برای برقراری و گسترش سکون و آرامش می باشد .
دراین طرح عظیم خلقت که اساس اجتماع را خانواده و محور خانواده را مودت و رحمت زن و مرد قرار داده که ثمر این مودت رابطه ای تنگاتنگ و تکمیل کننده است .ولی در این تکمیل کنندگی راه عاطفه و مهر و رحمت کارساز است و این راه را زن بهتر درک می کند و عهده دار است .
با توجه به طرح طراح خلقت تبارک و تعالی و الگوی خلقت حضرت ختمی مرتبت (صلوات الله و سلام علیه و آله )و لکم فی رسول الله اسوه ی حسنه در مقام رسالت و نبوت " رحمت " عنصر محوری رسالت پیامبران به ویژه وجود گرامی خاتم النبیین (ص) است و خداوند رسول خود را به اوصاف خود مزین نموده او را به وسیله ی عنصر رحمت حبیب قرار داده سپس معلم و مربی معرفی کرده و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین .بعد عاطفی در زنان نیرومندتر است و طبق تحقیق و تصدیق کارشناسان در ابعاد حیات زن ،عواطف در زن قویتر و شکوفاتر است و این یک ضرورت است برای اهمیتی که موضوع فرزند داری و تربیت و خانواده داری دارد .بعد عاطفی در تکوین شخصیت فرزندان و تعادل و تحمل مسئولیت شوهران و به طور کلی مردان (اعم از پدر و برادر و ... ) و سالم سازی محیط خانواده و گرمی آن نقش اصولی دارد و از این روست که زنان به عنوان هسته ی اصلی کانون خانواده و مربی اصلی فرزندان و حامی همسران تن به هدایت عاطفه می دهند و به زندگی خانوادگی گرمی و لطافت می بخشند . این تفاوتهای طبیعی خدادادی که منشاء کارکردهای طبیعی خداخواهی است رسول گرامی (ص) را بر آن داشته که خلاف تصور جاهلیت با افتخار بفرمایند :حبب الی من دنیاکم النساء و الطیب و جعل قره ی عینی فی الصلاه حضرت رسول حبیب خدا از محبت خود به زنان در کنار بوی خوش و نماز ـ که این چینش سه عنصر در کنار هم اخبار مهمی درباره ی زنان دارد ـ با لفظ دوست گردانیده شدم نه دوست دارم که بسیار با اهمیت تر از دوست دارم است . یعنی خبر از یک تکلیف و وظیفه در عالم می دهد ،محبتی را که متعلق به پروردگار است به زن نسبت می دهد چرا ؟ زیرا زن ظرف تکوین بچه است و به مکون حقیقی جل شانه از این نظر نزدیک تر است .
آسایش و آرامش زندگی مرد و فرزندان در خانه به وسیله ی محور این خانه است و به این جهت به خانه " مسکن " می گویند و سکونت داری این مسکن با زن است .
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون (روم / 21) ؛ خداوند از آفرینش همسر که تأمین کننده سکونت و آرامش است به عنوان آیه خودش یاد کرده و ایجاد محبت و مودت بین همسران را بسیار قابل تحقیق و بحث است خود به عهده گرفته و این از اهمیت والای این " مسکن " و کارسازی آن برای عالم خبر می دهد و به همین دلیل است که حراست از مرزهای این " مسکن " به منزله ی " جهاد " است . علی (ع)در حکمت 136 نهج البلاغه می فرماید :جهاد المراه حسن التبعل ؛ ارزش خوب شوهرداری ( خانواده داری )برای زن مانند ارزش جهاد در راه خداوند است . این گرایش و انس و آرامش یافتن از آفرینش اولین زن و مرد در عالم خلقت خبر می دهد زمانی که حضرت آدم (ع)از آرامشی که با مشاهده ی خلقت حضرت حواء (س) به پروردگار خبر می دهد و خداوند آن دو را مایه ی انس و آرامش یکدیگر معرفی کرده و زندگی بر روی کره خاک شروع می شود .
تاریخ شاهد زنان بزرگی است که با این مسئولیت سنگین و حیاتی ایجاد سکونت زندگی ساز بشریت بوده اند زنانی چون آسیه ، هاجر ، ساره و مریم و سرور همه زنان عالم صدیقه کبری حضرت فاطمه (س) و مادر بزرگوار و دختر گرامی شان حضرت خدیجه (س) و زینب کبری (س) .
همه شاهدند که پیامبر گرامی اسلام چگونه تا پایان عمر مبارک خویش از فداکاری و مودت و رحمت همسر بزرگوار خویش ، بانوی نمونه اسلام یاد می کردند .
و نیزچگونه امیرالمومنین (ع) روزگار سخت و سنگین پس از رحلت پیامبر گرامی را در شعاع مودت و رحمت همسر گرامی خویش حضرت صدیقه کبری (س) گذراند و کشتی طوفان زده اسلام را هدایت نمودند .شایسته است که زنان با توجه به بزرگ زنان تاریخ بشریت به خصوص سرور زنان عالم و مادر و دختر آن بزرگوار (س)درسهای سکونت بخشی را فرا گیرند و نقش اصلی خود را در این دایره مودت و رحمت فرا گرفته و طعم شیرین زندگی را به همسران و فرزندان خود بچشانند که آنان می توانند .
منبع:مجله راه قرآن(ش21)
چرا خانومها دمدمی هستند؟
اکثر مردان شکایت دارند که چرا: "ما نمی توانیم همسر و یا نامزد خود را به درستی درک کنیم؛ برای چند هفته او فوق العاده است و با عشق و محبت به نظر می رسد و با من و اطرافیانش با بخشندگی کامل رفتار می کند. اما بعد، یکدفعه در یک چشم به هم زدن او تغییر حالت پیدا می کند و همه چیز از این رو به آن رو می شود. او نسبت به تمام کارهایی که من انجام می دهم اظهار ناراحتی کرده و به راحتی عصبانی می شود. سعی می کنم تا می توانم از او حمایت کنم، اما انگار کارهای من به هیچ وجه به چشم او نمی آید و وضعیت اصلا بهبود پیدا نمی کند. گویی به هیچ وجه از من انتظار کمک و همیاری ندارد. حتی اگر اشتباه از جانب من هم نباشد، باز هم دعواهای بسیار بدی با من می کند. در این حالت هیچ کاری از دست من بر نمی آید؟"
درک تمام قضایا
طبیعی است که حالات و رفتارهای یک خانم در طول زمان تغییر می کند. این تغییر و تحولات ممکن است شما را تا حدی گیج و مغشوش نمایند. اما نقطه امیدواری این جاست که اگر شما عکس العمل مناسب در مقابل اینگونه رفتارها را یاد بگیرید، به راحتی می توانید با عصبانیت و تغییر رفتار شریک زندگی خود سر کرده و با آن کنار بیاید.
اعتماد به نفس خانم ها مانند امواج دریا همواره در حال تلاطم است. زمانی که این امواج به نقطه اوج خود می رسند خانم احساس خوبی کرده و به همگان عشق میورزد. اما خدا آن روز را نیاورد که موج ها ته نشین شوند! آنوقت او به ضمیر ناخود آگاه خود باز گشته و شما را با خود به اعماق سیاهی ها و خشونت ها می کشاند.
زمانی که خانم شما به این حالت می رسد، شما باید به طرز برخورد مناسب با او کاملا آگاهی داشته باشید.
زمانی که خانم ها به اعماق ناامیدی ها فرو می روند، احساسات غیر قابل توضیح و عواطف نامعلومی به آنها دست می دهد. او ممکن است احساس های از قبیل: نا امیدی، پریشانی، ناامنی، بی میلی، بدگمانی، ناراحتی و نگرانی را تجربه کند. او ممکن است فکر کند که زن تنها و بی پشتیبانی است.
تمام افکار منفی و ناکامی هایی که او در زمان نقطه اوج امواج خود سعی می کند از آنها پرهیز کند، زمانی که موج او رو به افول می گذارد، مجددا با تشدید بیشتری در او ظاهر خواهند شد. در این هنگام منفی گرایی و ناکامی از احساسات بر آورده نشده، در او به بالاترین میزان خود می رسد. تنها چیزی که می خواهد این است که کسی بنشیند و به نیازها و احساسات او به دقت گوش دهد و سپس او را تا آخرین حد ممکن درک کند.
زمانی که یک خانم به پایین ترین نقطه امواج احساسات خود می رسد، شروع میکند به بازگو کردن ژرف ترین نیازهای خود. این نیازها ممکن است ارتباط مستقیمی با رابطه فعلی او داشته باشند، اما اغلب این مشکلات در روابط پیشین و یا از زمان کودکی او به جای مانده اند. به طور طبیعی تمام مشکلات و مواردی که او در زمان کودکی داشته ناگهان مورد توجه قرار می گیرد و چاره ای جز حل آنها باقی نمی ماند.
درک نقطه افول
3 مورد مختلف وجود دارد که آقایون برای درک بهتر نقطه افول همسران خود باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند.
1 ـ عشق و حمایت آقا نمی تواند به طور آنی مشکل خانم را برطرف نماید.
در حقیقت عشق و محبت شما شاید به او اجازه دهد که خیلی بیشتر به اعماق مشکلات خود فرو رود. شما باید انتظار داشته باشید که هر لحظه مسئله ای از پس مسئله دیگر بیرون بیاید. البته با بدست آوردن تجربه بیشتر، خیلی راحت تر می توانید در مراحل بعدی او را حمایت و پشتیبانی نمایید.
2 ـ زمان بروز این احساس در خانم شما خود را مقصر فرض نکنید.
به عبارت دیگر شما نمی توانید – و نباید – از وقوع این اتفاق جلوگیری کنید.
3 ـ خانم ها پس از مدتی مجددا به حالت اوج خود باز می گردند.
لازم نیست آقایون چیزی را درست کنند. چیزی خراب نشده؛ بلکه خانم اندکی به محبت، صبر و درک شما نیاز دارد. تنها کاری که باید بکنید این است که چیزهایی را که می خواهد در اختیارش قرار دهید.
انتظار و توانایی مواجهه با آن را داشته باشید.
زمانی که به یک خانم چنین حالتی دست می دهد، شما باید به او اطمینان خاطر دهید در غیر اینصورت افکار منفی لحظه ای او را آرام نخواهند گذاشت. برای نجات او لازم نیست با او به معاشقه بپردازید. همچنین از معدوم کردن احساساتش از طریق پرخوری، شراب خواری، پر کاری و یا اهمیت بیش از اندازه به شدت پرهیز کنید.
زمانی که جلوی ظهور افکار منفی را بگیرید، افکار مثبت نیز اجازه رشد پیدا نخواهند کرد و نتیجه چیزی جز از بین رفتن صلح و فا و عشق و محبت نخواهد بود.
بدون وجود یک چنین تخلیه احساسی، یک خانم به تدریج توانایی خود برای عشق ورزیدن و رشد محبت را از دست می دهد. اگر طبیعت موج مانند او تحقیر شود، چیزی نخواهد گذشت که خوی او سنگدل، غیر شهوانی و خونسرد می شود.
در کنار او باشید
زمانی که یک خانم در حین سپری کرن زمان های ناخوشایند است، اگر یک حامی در کنار خود نداشته باشد، قادر نخواهد بود مجددا به شادی های گذشته خود باز گردد. بنابراین به جای اینکه عامل بروز چنینی شرایطی را، اشتباهات خود فرض کنید، به خانم خود فرصت و حمایت لازم را عرضه دارید تا او توانایی بهبود را پیدا کرده و احساسات خود را تصفیه کند.
غوطه ور شدن در اعماق، امری کاملا بدیهی است و تنها از یک خانم سالم سر میزند. اگر شما حمایت لازم را در این زمان به او بدهید بدون شک او خیلی شادتر خواهد شد و احساس خوشبختی بیشتری پیدا خواهد کرد.
روان شناسی زن و مرد(قسمت اول )
نویسنده: زهره رئیسی
میل اندر مرد و زن حق زان نهاد
تا بقا یابد جهان زین اتحاد
روز و شب ظاهر دو ضد و دشمنند
لیک هر دو، یک حقیقت می تنند
( مولوی)
آگاهی از وجود تفاوت های فردی بین انسان ها، چه کودکان و چه بزرگسالان، به اندازه خلقت انسان قدمت دارد. زیرا انسان های اولیه زمانی که در غارها یا جنگل ها زندگی می کردند، از متفاوت بودن یکدیگر کاملاً آگاه بودند، بدین صورت که وقتی به هم می رسیدند بلافاصله زور بازوی یکدیگر را تخمین می زدند؛ اگر طرف مقابل را ضعیف تر از خود می یافتند فوراً طعمه اش را از دستش می گرفتند و برعکس، اگر در می یافتند که حریف پنجه ی پر زورتر از آنها دارد، فوراً از سر راهش کنار می رفتند.
اگر تاریخ را ورق بزنیم در هیچ دوره ای نخواهیم دید که انسان ها خواه به صورت رسمی و خواه به صورت غیر رسمی، اعضاء جامعه خود را گروه بندی نکنند و برای هر گروه ویژگی های خاص قائل نشوند. در ادبیات کهن و واقعاً غنی سرزمین خود نیز می بینیم که مسئله تفاوت های فردی مطرح بوده و از همه کس انتظارات یکسانی نداشته اند.
هر کسی را بهر کاری ساختند
میل آن را را در دلش انداختند
( مولوی)
علاوه بر تفاوت های فردی بین انسان ها به طور کلی ، و بین زن و مرد نیز به طور اخص تفاوت های بارز چشمگیری از نظر جسمانی و روانی وجود دارد و همین امر توجه متخصصین و صاحب نظران را به خود جلب کرد و نقطه عطفی در باب انجام مطالعات در مورد زن ها و مقایسه آن با مردها شد. مطالعه جنسیت و تفاوت های جنسی همواره مورد توجه و علاقه پژوهشگران بوده است. روان شناسان در بررسی تفاوت های جنسی توجه خویش را به زنان معطوف کردند، اما چون بیشتر این پژوهشگران مرد بودند به طور طبیعی فعالیت های پژوهشی آنان نیز متأثر از جهت گیری های جنسی آنان بود.
در این پژوهش ها دانشمندان بر این باور بودند که عالی ترین قابلیت های ذهنی در قطعه پیشانی مغز است. در پژوهش های آن زمان نیز به این موضوع تأکید می شد که مردان قطعه پیشانی بزرگ تری نسبت به زنان دارند . اما چند سال بعد، دانشمندان به این باور رسیدند که عالی ترین قابلیت های ذهنی نه در قطعه پیشانی که در قطعه آهیانه ای مغز است. ناگهان در نهایت شگفتی و برخلاف یافته های پژوهشی پیشین، پژوهشگران پی برده اند که قطعه پیشانی زنان بزرگتر است، هم چنین پژوهش ها نشان داد که اندازه قطعه ی آهیانه ی مغز زنان نیز بزرگتر است.
دومین جنبه ی تفاوت های جنسی که مورد توجه پژوهشگران پیشین قرار گرفت، مقیاس
هوش بود. آنها معتقد بودند که مردان از نظر بهره وری هوش در دو انتهای بالاتر و پائین تر منحنی زمان قرار دارند، در حالی که تجمع زنان از نظر بهره هوشی، نزدیک به میانگین است. در صورتی که تحقیقات بسیار متعدد و گسترده ای که بعداً انجام شد نشان داد در عمل کرد کلی هوش ، تفاوتی بین زن و مرد نیست ولی در عمل کردهای اختصاصی تفاوت وجود دارد.
تصورات قالبی و کلیشه ای در مورد زنان
باورهای قالبی، همانا ذهنیت های ایستا و ثابتی هستند که پایه های عملی ندارند و مردم به مردان یا زنان نسبت می دهند، به عبارت دیگر مردم پیشاپیش ویژگی های خاصی را به دو جنس نسبت می دهند. امروزه در دانشگاه های برخی کشورها این باور رواج دارد که
زنان با مردان از لحاظ روان شناختی و فیزیولوژیکی تفاوت دارند. به علاوه تحقیقات امروزی نشان می دهد که این باورهای قالبی از سال 1972 تاکنون تغییرات محسوسی نداشته است.
اکثریت مردم صفات زیر را از
ویژگی های جنس زن
می دانند:
- محافظه کار و خویشتن دار
- دلواپس عواطف و احساسات دیگران
- دارای گرایشات دینی عمیق
- میل به امنیت خواهی فراوان
- تمایل و علاقه شدید به هنر و ادبیات
- به سادگی ، عواطف لطیف را به زبان آوردن
و
خصوصیات زیر را به
مردان
نسبت می دهند :
- بسیار مستقل است
- پرخاشگر و سلطه طلب است
- به سادگی تحت تأثیر قرار نمی گیرد
- عمیقاً شیفته ریاضیات و مقولات علمی
- در برابر بحران ها، خویشتنداری خود را حفظ می کند
- در بسیاری از زمینه ها فعال بوده و تمایلات رقابت جویی عمیقی دارد
- تقریباً بسان یک رهبر عمل می کند
- معتمد به نفس بوده و بسیار جاه طلب است
- عمیقاً به آداب و شیوه های جهان آگاه است
برخی کلیشه ها نه تنها در قیاس با سایر فرهنگ ها متفاوت است بلکه این موضوع در میان نژادها و طبقات اجتماعی نیز تفاوت دارد. مثلاًً کلیشه هایی سفید پوستان و رنگین پوستان متفاوت هستند. روان شناسانی چون « لاندرین» ، با توجه به تحقیقاتی که انجام داده اند به نتایجی نیز دست یافته اند. مثلاً وی زمانی که زنان سفیدپوست را با زنان سیاه پوست مقایسه می کرد به کلیشه های چون وابستگی بیشتر، احساساتی بودن بیشتر و هوشمندی بیشتر دست یافت در صورتی که زنان سیاه پوست را خرافاتی و ستیزه جو یافت.
دیدگاه های کلیشه ای راجع به مردان
همان طور که در مورد زنان کلیشه هایی رواج دارد ، این مسأله در مورد مردان نیز صدق می کند. ویژگی های ایده آل اجتماعی مردان باید شامل صفاتی چون پرخاشگری، استقلال و خودکفایی، غیر احساسی بودن و
اعتماد به نفس باشد.
پژوهش های انجام شده نشان می دهد که چهار عامل اصلی در پایداری باورهای قالبی در مورد مردان نمود آشکار دارند:
1- مردانگی طلب می کند که هرگونه خصوصیات زنانه از مردان دور باشد.
2- مردان باید نماد «چرخ بزرگ» باشند. مرد باید کامیاب شود و همگان به دیده احترام به او بنگرند و نان آوری بزرگ باشد.
3- مرد باید نماد اعتماد به نفس ، نیرومندی و خود اتکایی باشد.
4- مرد باید پرخاشگر و قدرتمند باشد و از ابراز خشونت و جسارت ابایی نداشته باشد.
تغییرات نقش های مردان
القائات گذشته با هنجارهای امروزی مردان متفاوت است. در گذشته مرد ایده آل کسی بود که قدرت پرخاشگری داشته باشد. لیکن امروز این صفت سرزنش می شود، به علاوه در گذشته مرد می بایست در فضای کاری، قاطعیت و خشونت از خود نشان دهد، لیکن امروزه هنر در این است که شخص هر چه بیشتر با همکاران خویش هماهنگ و همسو باشد.
نقش های سنتی مردان توسط جامعه شناسان و انسان شناسان مورد مطالعه قرار گرفته است. امروزه اوضاع دگرگون شده است، زیرا کار کردن در کارخانجات و شرکت ها و موفق شدن، مستلزم ویژگی هایی می باشد که به جای زورمندی محتاج ظرافت و هوشمندی است. مرد امروزی باید به طور مطلوب با همکاران خویش تعامل داشته باشد و با مساعدت آنان به اهداف عالیه خویش برسد. به علاوه مردان امروزی باید خویشتن دار باشند ، لیکن باید حساسیت های عاطفی خویش را نیز ابراز نمایند.
مقایسه روان شناسی زن و مرد
گوهر وجودی زن و مرد یکی است، هر دو انسانند و طبیعتاً با یکدیگر شباهت های بسیار دارند، ضمن آنکه در مواردی با یکیگر تفاوت دارند. متأسفانه پژوهش ها و گرایش های علمی بیشتر به تفاوت های زن و مرد ، و نه بر شباهت های آنها تکیه دارد. افزون بر آن جنس زن و مرد در پاره ای از ویژگی ها همپوشی های زیادی را نشان می دهند که در این مورد باید به توزیع فراوانی این ویژگی ها در دو جنس توجه کرد و دریافت که میانگین نمره های هر گروه در مقایسه با دیگری در آزمون های مربوطه چه میزانی است.
منبع: مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج
کلید ورود به قلب خانم ها
نویسنده: مهندس سید حسن میرباقری(مدرس تکنیکهای موفقیت در زندگی )
مردانی که به دنبال یک زندگی آرام و با نشاط هستند ، میبایست در ابتدا ویژگیهای فطری همسرشان را بدانند تا بتوانند بر مبنای یک استراتژی مشخص، زندگی شیرینی را برای خود و اعضای خانواده بیافرینند.
مردان میتوانند با شناخت این ویژگیها، گامهای بسیار بزرگی را در زندگی خانوادگی خود بردارند. با بررسی گذرایی در زندگی بسیاری از مردان بزرگ، میتوان دریافت که نقش همسر و یا مادر آنان در موفقیتشان بسیار پررنگ بوده است.
از نکتههای بسیار قابل توجه که «پرفسور حسابی» این دانشمند بزرگ ایرانی، بارها بر روی آن تاکید کرده است، نقش دو زن در موفقیت شخصی، خانوادگی، اجتماعی و علمی او بوده است و این دو زن، مادر و همسر مهربان و صبورش بودهاند.
در این مقاله، سعی میشود کلیدهای اصلی قلب زنان برای مردانی که علاقهمندند زندگی شیرین و بانشاطی داشته باشند ، مطرح گردد.
البته باید توجه داشت که تنها با دانستن این کلیدها، کاری از پیش نمیرود بلکه باید در خصوص تکتک موردها، اقدام مناسب و شایسته انجام داد و هر روز زندگی خویش را شیرینتر و جذابتر نمود.
مردان علاقهمند به یک زندگی پویا و زیبا، مطمئن باشند با رعایت نکتههای این مقاله ، بیشک زندگی آنان دچار تغییر و تحولهای مثبت خواهد شد:
کلید اول: توجه
خانمها دوست دارند که همسرشان به آنان توجه نماید و با این اقدام به احساس خوب و آرامشبخشی دست مییابند.
آنان دوست دارند اگر در خانه، کوچکترین اقدامی را انجام دادند ، از جانب همسرشان مورد توجه قرار گیرد. به عنوان نمونه:
اگر آنان در دکوراسیون وسایل خانه، تغییری ایجاد کردند و یا لباس جدید و زیبایی پوشیدند، دوست دارند به سرعت، عکسالعمل همسرشان را ببینند. مردانی که از شدت خستگی و یا عدم اطلاع، اقدام مناسبی انجام نمیدهند، بهطور معمول، همسرشان بعد ازمدتی، دچار احساس بیتوجهی و در بسیاری از مواقع، افسردگی میشود.
پس آقایان محترم از این پس، یادشان باشد که با یک جملهی بسیار ساده و دلنشین، میتوانند توجه خود را به همسرشان نشان دهند و او را نسبت به زندگی، دلگرم نمایند و ببینند این توجه چه اثرهای مثبتی در زندگی آنان ایجاد خواهد کرد.
تمرین 1:
هر روز قبل از ورود به خانه، همهی مشکلهای محیط کار را فرامش کرده و با لبخند و روحیهای مثبت ، وارد خانه شوید و سعی کنید با جملههای انرژیبخش ، توجه خود را به همسرتان نشان دهید و بعد ببینید چهقدر زندگی ، شیرینتر میشود.
کلید دوم: احترام
خانمها شیفتهی احترام و تکریم هستند. آنان دوست دارند در هر شرایطی، همسرشان به آنان احترام بگذارد. آقایان با احترام گذاشتن به همسرشان، اعتماد به نفس آنان را افزایش میدهند.
خانمها علاقهمندند که در جمع خانواده، همسرشان آنان را با نام زیبا و محترمی، صدا زده و در محیطهای خانوادگی از آنان تعریف کند. اگر مردی چنین اقدامی را انجام دهد، بهسرعت شاهد قدردانی همسرش با یک جمله و یا اقدام مثبت خواهد بود.
فرزندان یک خانواده نیز وقتی احترام پدر و مادر را میبینند ، یاد میگیرند که همواره حرمت مادر را حفظ نموده و او را مورد احترام قرار دهند. البته احترام همیشه دو طرفه است ولی حساسیت این موضوع برای خانمها بسیار بیشتر است. در ضمن ، خانمها فوقالعاده علاقهمند به تکریم پدر و مادرشان از جانب همسرشان هستند.
تمرین 2:
نگویید: «چرا ما همش باید احترام بگذاریم؟» این جمله از آن دسته جملههای تخریب کنندهی یک زندگی مثبت است. از همین حالا دست به کار شوید و ببینید چگونه میتوانید به همسرتان بیشتر احترام بگذارید و او را مورد ستایش قرار دهید. مطمئن باشید که فایدههایش برای شما بسیار بیشتر است.
در مقاله ی بعد به بررسی سه کلید دیگر با عناوین : " شنوندهی خوب " ، " حمایت و پشتیبانی " و " دوستی و صمیمیت" خواهیم پرداخت .
برداشت خانم ها از هدیه
با اینکه ممکن است مناسبات و تعطیلی های مختلف در طول سال لحظات خوشی برای گذراندن کنار همسرتان باشد.
اما یک نکته خیلی مهم در اکثر این تعطیلی ها را فراموش کرده اید: هدیه دادن. چه عید باشد، چه نوروز، چه ولنتاین، روز زن و روز مادر، سالگرد ازدواجتان یا یک جشن تولد معمولی، مهارت شما در هدیه دادن به دقت مورد توجه همسرتان، نزدیک ترین دوستش، مادرش و و و خواهد بود.
لازم به ذکر نیست که هدیه دادن اهمیت بسیار زیادی دارد، پس صرفنظر از هدیه ای که میخرید، به نکات دیگری هم باید توجه کنید. با اینکه ممکن است خیلی پول خرج کرده باشید تا در اولین روز قرارتان با خانمی، با هدیه تان احساس خوبی در او ایجاد کنید، اما اگر هدیه را خیلی ساده با روزنامه کادوپیچ کنید،حتی بهترین هدیه ها هم بی ارزش جلوه خواهد کرد. پس اگر فکر می کنید که خودتان از عهده اش برنمی آیید، بهتر است کمی بیشتر خرج کنید و از یک متخصص کادو کردن بخواهید که هدیه تان را کادو کند. حالا اجازه بدهید بیشتر به محتوای هدیه تان توجه کنیم. می خواهیم به شما بگوییم که خانمتان درمورد هدیه ای که به او می دهید چه فکری خواهد کرد.
طلا و جواهرات
از آنجا که طلا و جواهر گران است و خیلی راحت می توان با آنها پز داد، معمولاً برای رابطه های خیلی جدی نگه داشته می شود. تصور خانمتان از چنین هدیه ای این خواهد بود که رابطه تان کاملاً جدی است و شما با اینکار تعهدتان را به او نشان داده اید. خانم ها خوب می دانند که مردها معمولاً برای یک رابطه الکی اینقدر پول خرج نمی کنند و چنین هدیه ای به آنها نشان می دهد که دوستشان دارید. اما اگر در دادن چنین هدیه ای به خانمی عجله کنید دو واکنش را در او به همراه خواهد داشت: 1) خانمی را که از احساسش به شما مطمئن نیست را می ترساند. 2) چون ممکن است احساس کند که می خواهید با چنین هدیه ای احساسش را بخرید، برایش آزاردهنده خواهد بود.
عطر
عطر در هدایای شخصی حد نهایی است، حتی بیشتر از طلا و جواهرات. رایحه ای که خانم ها بعنوان عطرشان انتخاب می کنند بسیار خاص و شخصی است. این یعنی شما باید خانمی را خیلی خوب بشناسید تا بتوانید عطری برایش بخرید که با سلیقه اش جور باشد. پس چون ممکن است برسد که در دقیقه آخر برایش هدیه خریده اید و وقت آنچنانی برایش نگذاشته اید، بهتر است تا می توانید از خریدن چنین هدیه ای خودداری کنید مگر اینکه بدانید دقیقاً چه عطری دوست دارد.
وسایل الکترونیکی
زندگی کردن در دنیای مدرن امروزی که تکنولوژی نقش بسیار مهمی در آن دارد، عجیب نیست که یک ابزار یا وسیله الکترونیکی برای او بخرید. این هدیه چه یک iPod باشد چه یک نوت بوک، به هر حال بسیار گرانقیمت خواهد بود و باعث می شود او تصور کند که شما فکر می کنید لیاقت این را دارد که با این تکنولوژی ها زندگیش کمی راحت تر شود. به خاطر تنوع زیاد اینگونه وسایل، می توانید به او ثابت کنید که با توجه به شیوه زندگی و علایق او، چقدر وقت گذاشته اید و برایش ارزش قائل بوده اید و آن چیزی را برایش هدیه گرفته اید که واقعاً به آن نیاز داشته است.
سفر
اختصاص دادن وقتتان به او می توانید یکی از ساده ترین و بهترین هدایایی باشد که به خانمتان می دهید. این اختصاص دادن وقت می تواند به هر طریقی صورت گیرد، از یک مسافرت گرفته تا یک اردو یا پیکنیک یک روزه و مطمئن باشید که تجربه ای بسیار لذت بخش برای او خواهد بود.
علاوه بر این، خیلی از خانم ها چنین هدیه ای را نشانه این می دانند که وقت گذراندن در کنار او برای شما اهمیت زیادی دارد . برای رابطه تان ارزش قائلید. این هدیه برای کسی که فکر می کنید همانی است که می خواهید و دلتان نمی خواهد با یک هدیه مادی، او را از سر خود باز کنید، بسیار عالی است. تنها مسئله این است که نباید اجازه بدهید او بویی از ماجرا ببرد، اما خوب از قبل برنامه ریزی کنید تا هیچ مشکلی برای هیچکدامتان پیش نیاید.
لوازم خانگی
به استثنای درخواست های ویژه، خریدن لوازم خانگی به عنوان هدیه، این پیام را به همسرتان می رساند که ذره ای از عشق در وجود شما نیست یا اینکه به او فقط به عنوان یک خدمتکار نگاه می کنید که باید کارهای خانه را انجام دهد. بااینکه یک جاروبرقی جدید می تواند خیلی برای او مفید باشد، اما عملاً آتش عشق را در وجود او روشن نمی کند و باعث نمی شود که احساس خاص بودن کند. اگر تصمیم گرفته اید که هدیه تان مسخره و بیهوده نباشد و برایش کاربردی باشد، بهتر است سراغ لوازم خانگی هایی بروید که کمی تجملاتی تر باشند. مثلاً یک دست ملحفه نخی مصری با طرح بسیار زیبا یا یک دستگاه قهوه ساز مدرن انتخاب بدی نیست و به او نشان می دهد که می خواهید سطح فعالیت های روزمره او را بالاتر ببرید.
وقتی از خودش بپرسید
با اینکه با اینکار می توانید دقیقاً همان چیزی را برایش هدیه بگیرید که خودش میخواهد، اما ممکن است این احساس را در او ایجاد کند که شما زحمت فکر کردن اینکه او چه می خواهد را به خودتان نمی دهید. اما اگر خانمتان خیلی وسواسی است و دوست دارد همیشه چیزی را که خودش انتخاب کرده بخرد، سعی کنید باتوجه به وضعیت جیبتان در کنار آن هدیه، یک هدیه کوچک هم با انتخاب خودتان برایش بخرید.
خوردنی/نوشیدنی
با اینکه یک جعبه شکلات و یک جعبه نوشیدنی اعلا هدیه خیلی خوبی برای همسایه، همکار یا عمویتان است، اما اصلاً برای همسرتان مناسب نیستند. اگر با خانمی رابطه دارید که خیلی از اینجور خوردنی ها لذت می برد، می توانید گاه و بیگاه یا شکلات یا هر چیز دیگری که دوست دارد غافلگیرش کنید. درغیراینصورت اگر بخواهید برای یک هدیه مهم چنین چیزهایی را برایش بخرید، در نظر او خیلی پیش پا افتاده و ارزان خواهد آمد.
البته منظور ما این نیست که خرید یک جعبه شکلات بد است، نه اما اگر بخواهید شکلات را بعنوان هدیه اصلی به او بدهید جلوه خوبی ندارد.
خط آخر
هدیه دادن و گرفتن می تواند برای هر کسی یک موقعیت خیلی استرس آور باشد، مخصوصاً برای آنها که در یک رابطه هستند. حتی خانم هایی که اصلاً مادی گرا نیستند هم هدیه ای که به آنها می دهید را نشاندهنده مقدار ارزشی که برای رابطه تان قائلید و مقدار علاقه تان به آنها می دانند.
بااینکه ممکن است تصمیم گرفتن درمورد اینکه چه هدیه ای برای او بخرید کار سختی باشد، اما اگر کمی دقت کنید می بینید که همه خانم ها خودشان به اندازه کافی به شما نخ می دهند که چه چیزی لازم دارند یا دوست دارند داشته باشند. این شما هستید که باید به حرکات و حرف هایشان دقت و توجه داشته باشید تا هدیه دادن برایتان به تجربه ای بسیار لذت بخش تبدیل شود.
سیاست های زنانه در همسرداری
نقش زن در تحکیم رابطه همسران غیرقابل انکار است. در گذرگاههای مختلف زندگی بشر، آثار عمیقی از رد پای زنان؛ هم در زندگیهای پایدار و هم در زندگیهای مترلزل و فرو ریخته شده، به چشم میخورد . این امر خود نشانگر اهمیت مسئولیت خطیر زنان درعرصه ی حفظ ، تداوم و تعادل یک رابطه ایدهآل و مستمر در مبحث همسران میباشد.
مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، بطوری که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت.
تفاوتهای فردی همواره در طبیعت خلقت انسان از جایگاه ویژهای برخوردار است و بر همین الزام، پیوسته تعارفات کوچک و بزرگ میان همسران وجود داشته است. زنان قابلیتهای بسیاری برای برانگیختن نقاط قوت رفتاری در شوهرشان دارند. تقریباً همه مردان میتوانند یک شخصیت مثبت داشته باشند و این ، بستگی بهشیوه رفتاری همسرشان دارد. بهعبارتی میتوان گفت:مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، بطوری که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت. در اینجا میخواهیم بخشی از شگردهای همسرداری یا اصطلاحاً سیاستهای زنانه را در جهت ارتقاء استقامت پایههای یک زندگی مشترک، در محور روابط همسران، از نظر بگذرانیم، بنابراین این مطلب را صرفاً زنانی بخوانند که میخواهند بدانند «چگونه میتوان شوهر خود را بهمهری مستمر و عمیق آلوده گرداند؟!»
1- صادق باشید، چون تنها در این صورت است که حق دارید از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه داشته باشید.
2- همزمان با رعایت اصل صداقت، بدانید هیچ لزومی ندارد هر مطلبی، با هر مضمونی بازگو شود!
3- زن و شوهر میتوانند توافق کنند که همواره جایگاهی برای تغییر در طول زندگی، قایل شوند.
4- پیوسته به دنبال یک رابطه در حال رشد باشید، در پیشرفت مثبت ارتباطات، توقف جایز نیست.
5- سعی کنید به تعریف خوشبختی از دیدگاه همسرتان دسترسی پیدا کنید.
6- شما میتوانید از زندگی کردن با مرد خود لذّت ببرید، بدون آنکه خود و خواستههایتان را به فراموشی بسپارید.
7- گاهی اوقات اگر بهطور واضح تقاضا نکنید، چیزی بدست نخواهید آورد.
8- گفتنیها را بگویید، امّا بهموقع! منتظر نمانید به این امید که شاید روزی خودش متوجه شود.
9- بهیاد داشته باشید معمولاً مردها آنگونه که شما به آنها مینگرید، بهخود نمینگرد.
10- شاید نتوانید مرد خود را کاملاً کنترل کنید، امّا قطعاً میتوانید بر او تأثیر بگذارید.
11- در برنامهریزیها بهصورت یک شریک ظاهر شوید، نه یک رقیب.
12- احترام شما، در گروی رفتار شماست.
13- برنامههای خود را طوری تنظیم کنید تا زمانی که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته باشید، نه احتمالاً در آشپزخانه.
14- به نوع پوشش، آرایش و پیرایش خود در منزل همواره اهمیت بدهید.
15- در طی روز از کلمات محبّتآمیز استفاده کنید.
16- بسیاری از زنان بر این باورند که باید بیش از حد عاطفی باشند . اینگونه نباشید!
17- بکوشید بدون آنکه در مسائل کاری و اجتماعی همسرتان مستقیماً دخالت کنید، خیلی دوستانه و غیرمتعصبانه به افعال وی ناظر باشید.
18- میزان وابستگی و دلبستگی یک زن میتواند قابلیتهای شوهرش را برای توجه نشان دادن به او تحتالشعاع قرار دهد.
19- هراز گاهی از او به خاطر حسناتش تمجید کنید.
20- گاهی گفتگوی متعادل میتواند قفلهایی که بر زندگی عاطفی همسرتان زده شده، باز کند.
21- هرگز به قصد آنکه همسرتان را برای انجام کاری سوق دهید، از او تعریف و تمجید نکنید.
22- برای او این حق را قایل باشید که بتواند احساسات مختلفی داشته باشد
میتوان گفت تقریباً همه مردها نفوذ پذیرند، بهشرط آنکه شما نافذ خوبی باشید . سعی کنید شیوه نفوذ همسر خود را بشناسید و با تأمل و سنجیده در این مسیر گام بردارید. در این راستا خوب است بدانید:
شاید یکی از دلایل اینکه شما بیش از دیگران از زندگیتان گلهمندید این است که به جزئیات بیش از حد توجه میکنید.اگر در مسئولیتهای زندگی کوتاهی کنید، محکوم به شکست خواهید بود و همسرتان را نیز وادار به شکست می کنید.
1- این شما هستید که اقتدار و غرور مردانه یک مرد را شکل می دهید و بهبود می بخشید.
2- هرگز شوهرتان را با شخص دیگری مقایسه نکنید؛ مگر آنکه در آن مورد برتری با همسر شما باشد.
3- از لحاظ خلقی، خود را به ایدهآل همسرتان، نزدیک و نزدیکتر کنید.
4- توقعات و نیازهای مالی خود را فقط زمانی مطرح کنید که مطمئن باشید شوهرتان قادر به برآوردن آنهاست.
5- در برنامهریزیهای مالی چنان تصمیم بگیرید که هرگز باعث ضرر نشوید.
6- بدون هماهنگی با همسرتان برای مهمانی رفتن، مهمانی برگزار کردن و مواردی از این دست، تصمیم نگیرید.
7- تا کاملاً مجبور نشدهاید، سعی کنید بدون همسرتان در برنامههای تفریحی و مسافرتها شرکت نکنید.
8- بکوشید لحظاتی که با همسرتان دارید، کاملاً پرانرژی و بانشاط باشید.
9- در مجالس دوستانه، سعی کنید همواره توجهتان معطوف به او باشد.
10- حریم اطلاعات زندگی خود را حفظ کنید، هیچ لزومی ندارد که مسایل و مشکلات شما و شوهرتان در سطح فامیل، عمومی گردد.
11- اگر در مسئولیتهای زندگی کوتاهی کنید، محکوم به شکست خواهید بود و همسرتان را نیز وادار به شکست می کنید.
12- نقاط مثبت و ضعف مرد خود را بشناسید و بپذیرید و با این وجود باز هم به او توجه کنید.
13- دقت کنید ممکن است نیازهای زناشویی زن و مرد با هم متفاوت باشند، ولی با هم در تقابلند.
14- سعی کنید هیچ وقت زودتر از همسرتان به خواب نروید!
15- به کلیه نیازهای همسرتان همواره رسیدگی کنید.
16- فراموش نکنید شما برای حصول به رضایت، آرامش و احتیاجات خود، زمانی موفق خواهید بود که همسرتان را از تمامی این جهات تامین کنید.
17- سالگرد ازدواج و تاریخ تولد همسرتان را فراموش نکنید.
18- به مناسبات و بهانههای مختلف، گاهی برایش هدیه تهیه کنید.
19- هرگز هدایای دریافتی از او را، حتی اگر بیمصرف بودند، به کسی نبخشید.
20- از عودت یا تعویض هدیه، در هر شرایطی بپرهیزید.
21- از کلیه هدایایش، حتی آنهایی که مطابق میل و سلیقه شما نبوده، برای یکبار هم که شده، درحضور خودش استفاده کنید.
22- رفتار خود را گاهگاهی ارزیابی کنید.
7 باورغلط مردها درباره ی زنها
به گفته ی روان شناسان، اغلب مردها باورهای نادرستی در مورد زنان دارند که اغلب گله گذاری های آنان را شامل می شود. این باورهای غلط ناشی از عدم شناخت صحیح و عدم درک روحیه ی لطیف زن هاست و آن ها را برای شناخت بیش تر آقایان از همسرانشان بیان می کنیم:
هفت باور نادرست مردها درباره ی زن ها
1- زن ها سیری نا پذیرند
2- حفظ و نگهداری آن ها مشکل است
3- زن ها می خواهند مردها را کنترل کنند
4- زن ها حسود هستند
5- زن ها زیاده از حد احساساتی هستند
6- زن هایی که قوی و توانا هستند، نیازی به مراقبت ندارند
7- زن ها آزادی مرد را مختل می کنند
باور غلط: زنها سیری ناپذیرند
مردها،تمایل و گرایش همیشگی زن مبنی بر بهبود و اصلاح کارها را با پر توقع بودن و سیری ناپذیری مزمن او اشتباه گرفته اند. این طبیعت زن است که به فکر بهبود، اصلاح و ارتقاء همه چیز است.
زنها- دست کم بیش تر آنها- بسیار کم توقع اند و می توان به راحتی با کوچک ترین چیزها خوشحالشان کرد. با یک لبخند، اظهار محبت و دلتنگی در آغوش گرفتن و ... خواهید دید چطور از شادی لبریز خواهند گشت.
باور غلط: حفظ و نگهداری زن ها مشکل است
واقعیت این است که حفظ و نگهداری روابط صمیمی مشکل است. زن ها می خواهند رابطه شان سالم و صمیمی باشد و بدین جهت ازمردها توقع دارند برای این منظور وقت بگذارند و بر روی صمیمیت رابطه تلاش کنند.
زنها استانداردهای بالایی برای روابط صمیمی خود دارند، نه از آن رو که ایرادگیر و پرتوقع هستند، بلکه از آن جهت که عمیقاً متعهد و پایبند بوده و می خواهند که موفق باشند.
باور غلط: زن ها می خواهند مردها را کنترل کنند
مردها تلاش زن را برای سازمان دهی، برنامه ریزی و حل مشکلات می بینند و سپس آن را به اشتباه به عنوان تلاشی از جانب زن برای کنترل مرد و بهره کشی از آن تعبیر می کنند.
واقعیت این است که زنها می خواهند کمک کنند، ایفای نقش کنند، بهبود بخشند، ارتقاء دهند و به حساب آورده شوند.
یکی از رایج ترین شکایت های زن ها از مرد زندگی شان آن است که بیش تر مردها، در فرآیند تصمیم گیری خود، زن ها را دخالت نمی دهند. از آن جا که زن ها از این احساس بیزارند، پس تلاش می کنند تا خود را به نحوی در جریانات زندگی همسرشان وارد کنند. بدین معنا که سوال می پرسند و راه حل ارایه می دهند. مرد، علاقه و کمک همسرش را به معنای تلاش برای مداخله و سلطه جویی معنا می کند.
باور غلط: زن ها حسود هستند
واقعیت این است که زن ها محافظ و نگهبان روابط صمیمی و نزدیک خود هستند و می خواهند از رابطه ی خود با مردی که دوستش دارند محافظت کنند. نه از آن جهت که به همسر خود اعتماد ندارند، بلکه از آن رو که او را دوست دارند. به طور غریزی و فطری، زنان از هر چه برایشان ارزشمند باشد، مراقبت می کنند.
باور غلط: زن ها زیادی احساساتی هستند
یکی از زیباترین ویژگی های زنها این است که قابلیت این را دارند که حس کنند و احساس داشته باشند و این احساسات را نشان دهند و ابراز کنند و این موهبتی بس گران بهاست. اما باور غلط این است که نشان دادن احساسات ،کیفیتی ضعیف تر و ناخواستنی تر از پنهان کردن احساسات می باشد. این همان پیامی است که اغلب مردها در کودکی وهنگامی که پسربچه ای بودند دریافت کرده اند. این که گریه نکردن، بهتر از گریه کردن است. خشن و قوی بودن، بهتر از ترسو بودن است. مستقل بودن بهتر از نیازمند بودن است.
بنابراین مردها، اغلب احساسات طبیعی زن ها را به غلط ،ضعف نفس تلقی می کنند و توانایی آنها را در حس کردن و احساس داشتن را به زیاده روی احساسی تعبیر می کنند.
مردها معمولاً زن را متهم می کنند که زیاده از حد احساساتی هستند. به این دلیل که مسئولیت گفتار یا رفتار نامهربانانه و احیاناً خشونت آمیز خود را نپذیرند.
بیشتر زن ها زیادی احساساتی نیستند، بلکه فقط احساساتی هستند! مردها هم همینطور. اما نمی توانند به راحتی احساسات خود را نشان دهند یا ابراز کنند. حقیقت آن است که مردها به همین دلیل زن ها را بسیار دوست دارند، همین حساس بودن، احساساتی بودن و توانایی حس کردن زن، دلیل آن است، زیرا همین احساساتی بودن زنهاست که به آنها امکان می دهد به مردها محبت بورزند و چنین احساسات خوبی را در آنها تولید کنند.
باور غلط: زن های قوی نیازی به توجه و مراقبت ندارند
اشتباهی که مردان مرتکب می شوند این است که قدرت و توانایی را با خودکفایی اشتباه می گیرند. صرف این که زنی قوی و با اعتماد به نفس است به این معنا نیست که هیچ گونه نیازی ندارد و اصلاً به این معنا نیست که به شخص توانمند و نیرومند دیگری نیاز ندارد و این گونه نیست که هرگز خسته، ترسیده، وحشت زده و بی رمق نمی شوند.
واقعیت این است که اگر زنی به تنهایی هم قادر به انجام تمام کارها باشد، باز دوست دارد قدرت، توان، حمایت و مراقبت مردش را حس کند. هر قدر هم زنی قوی و مستقل باشد، همچنان نیاز دارد که احساس کند به طرق مختلف از او مراقبت می شود.
باور غلط: زن ها آزادی مرد را مختل می کنند
مردها اغلب به اشتباه، درخواست های طبیعی و منطقی زن ها را مبنی بر شرکت در رابطه، با تلاش زن برای سلب آزادی مرد اشتباه می گیرند. زن ها دوست دارند روابطی متعهدانه و صمیمانه ایجاد کنند.
هر کسی به مجرد این که به رابطه ای وارد می شود، مقادیری از آزادی های شخصی خود را از دست می دهد. چرا که از حالا به بعد شخصی که با او رابطه برقرار کرده اید، به آنچه می گویید یا رفتار می کنید، واکنش نشان خواهد داد.
آزادی واقعی به این معنا نیست که چه کارهایی می توانید بکنید و چه کارهایی نمی توانید بکنید. بلکه به معنای آزادی در محبت ورزیدن آن هم بدون ترس و دریافت کردن بدون مقاومت و دادن و بخشیدن بی دریغ می باشد.
زن ها هرگز سعی ندارند چیزی را از مرد سلب کنند. برعکس آنها می خواهند محبت، فداکاری، از خودگذشتگی، تعهد، پایبندی و وفاداری خودشان را به مرد هدیه کنند. تمام تلاش های یک زن برای ایجاد رابطه با همسرش و صمیمی بودن و حل مشکلات است نه برای سلب آزادی از مرد
چرا زنها ایقدر گریه می کنند؟
یکی از بزرگترین مشکلاتی که ممکن است برای هر مردی بوجود بیاید، این است که همسرش به دلیل اختلالات هورمونی، شروع به گریه و زاری کند.
در دوره های ماهانه که سیستم بدنی خانم ها دستخوش تغییرات هورمونی قرار می گیرد، آنها از نظر احساسی بسیار حساس می شوند، البته نباید تصور کرد که دلیل ناراحتی و بی قراری خانم در یک چنین مواقعی تنها به واسطه اختلالات هورمونی ایجاد می شود و دلیل قانع کننده دیگری در ورای آن وجود ندارد. به هر حال در این شرایط، هر لحظه این امکان وجود دارد که خانم آب های جمع شده در پشت سد را رها کرده و ساعت ها به گریه و زاری بنشیند.
بسته به شرایط روحی و روانی که برای خانم ایجاد می شود، هر نوع عکس العملی از جانب شما به راحتی می تواند شرایط را به طور کامل تغییر داده و آنرا بهبود بخشد. با این کار می توانید خودتان را از یک انفجار احساسی نجات داده و از ایجاد هر گونه بحث و دعوا خودداری نمایید.
هورمون ها
اجازه دهید از همین ابتدا تکلیف شما را در مقابل اختلالات هورونی خانم ها روشن کنیم؛ باید توجه داشته باشید که در هنگام چرخه ماهانه، خانم ها نسبت به همه مسائل حساس تر می شوند و ممکن است به هر دلیلی گریه کنند. اگر احساس کردید که در مورد یک مسئله عکس العمل شدید نشان می دهد نباید به احساسات خشم آلود او دامن بزنید بلکه باید سعی کنید او را آرام کنید و با او اظهار همدردی نمایید. اگر در مورد یک مسئله خاص نظرتان با او یکی نیست، نباید اختلاف نظر خود را صراحتاً بیان کنید. پس از سپری شدن این دوران خودش به مرور زمان متوجه خواهد شد که واکنش نابجا از خود نشان داده و از یک مسئله کوچک برای خودش یک غول بسازد؛ اما به هر حال در آن زمان شما هیچ واکنشی نباید نشان دهید و فقط وارد بازی شده و در تیم او توپ بزنید. اشتباه نکنید: در این دوران با او مدارا کنید تا بعدها پاداشش را فرای آن چیزی که انتظار دارید، دریافت نمایید.
سر به سر گذاشتن
خانم ها از همان سال های ابتدایی زندگی خود به این نتیجه دست پیدا می کنند که مردها در زمان مواجهه با یک خانمی که در حال گریه کردن است، احساس بدی پیدا کرده و راحت نیستند و هر کاری که لازم باشد انجام می هند تا جلوی اشک های خانم را بگیرند. دلیل گریه خانم هر چیزی که باشد: از شنیدن یک داستان بچه گانه که یکی از شخصیت ها در انتهای آن می میرد و یا به خاطر اینکه پدر چیزی را که میخواهد برایش نمی خرد، وقتی متوجه می شود که با گریه می تواند آمال و آرزوهای خود را عملی کند، در مورد نامزد خود نیز همین کار را انجام می دهد تا بتواند به اهدافش دست پیدا کند.
به دلایلی که در بالا به آنها اشاره کردیم، می توان نتیجه گرفت که تشخیص اشک های واقعی و دروغین از یکدیگر کمی مشکل است، به ویژه در مورد ارتباط میان خانم ها و آقایون. به هر حال اگر در اوایل رابطه خود قرار گرفته اید و نمی دانید که چگونه می توانید از صداقت او اطمینان حاصل کنید، باید خودتان را به طریقی از این موقعیت نجات داده و خودتان را از بحث خارج کنید و موضوع دیگری را برای گفتگو به میان بیاورید. این کار تنها واکنشی است که می تواند برای شما تضمین کند که او نه تنها از دست شما ناراحت نمی شود بلکه هیچ احساس بدی نیز نسبت به شما پیدا نخواهد کرد.
احساسات خالص و واقعی
زمانیکه مطمئن شدید ناراحتی همسرتان به خاطر دو مطلب ذکر شده در بالا ایجاد نشده است، می توانید اطمینان پیدا کنید که دلیل اشک هایش ناراحتی واقعی و احساسات ناخوشایند درونی است. خانم ها در مورد شرایط و موقعیت های مختلف بیش از اندازه احساساتی برخورد کرده و واکنش های عاطفی از خود نشان می دهند، به همین دلیل شاید قدری مشکل باشد که بخواهید تشخیص دهید دلیل اصلی ناراحتی همسرتان از کجا نشات می گیرد. تنها راهی که می توانید او را آرام کنید این است که به هر شیوه ای که شده نشان دهید احساسات او را می فهمید و پشتیبان و حامی اش هستید. چه از دست کسی ناراحت باشد (و یا حتی از خود شما) یا در شرایطی قرار گرفته باشد که هیچ کنترلی بر روی آن نداشته و ناامید و درمانده باشد (به عنوان مثال مشکلاتی پیرامون مسائل شغلی) به هر حال برای تخلیه احساسی گریه می کند. در یک چنین موقعیت حساسی او به دنبال یک فرد رویایی نمی گردد که مشکلش را بلافاصله حل کند، فقط نیاز به کمک کسی دارد که برای احساساتش ارزش قائل شود، و پشتیبانی و حمایتی را که او برای رسیدن به موفقیت و حل مشکلات نیاز دارد را از او دریغ نکند.
عصبانیت
خانم ها در مقایسه با آقایون به هنگام عصبانیت گریه می کنند. زمانی که برنامه ریزی هایشان درست از آب در نیاید، به عنوان مثال کارفرما آنها را اخراج کند و یا در مسائل زناشویی دچار مشکل شوند، عصبانیت خود را با اشک ریختن نشان می دهند. در زمان مواجهه با یک چنین شرایطی باید سعی کنید که بر خلاف غریزه خود عمل کنید. به این معنا که به خودتان بقبولانید که هیچ فضایی برای مقابله با خانم وجود ندارد، اگر چنین کاری را انجام دهید، مطمئن باشید که احتمال پیروزیتان در حد صفر است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که خودتان را به نهایت غم و غصه او برسانید و بعد هم هر چقدر وقت می خواهد در اختیارش قرار دهید تا بهبود پیدا کند. اگر قصد دارید که با دلیل و منطق او را قانع کنید، باید بگویم که چیزی جز وقت تلف کردن نیست. فقط به او فضای لازم را بدهید تا هر طور که دوست دارد از خود واکنش نشان دهد؛ اما آگاه باشید که: پیش داوری و نصیحت کردن شرایط را دشوار تر کرده و خشم و عصبانیت را طولانی مدت می کند. باید توجه داشته باشید که همیشه باید ابتدا به او اجازه دهید که هر چه در دل دارد، بیرون بریزد، زمانیکه به طور کامل از نظر احساسی تخلیه شد، آنوقت می توانید با حرف های آرام و ملایم، به او آرامش دهید.
خاطرات
شاید آقایون وقت زیادی را روی فکر کردن به مسائلی که در گذشته در زندگی برایشان اتفاق افتاده، صرف نکنند - البته بجز کارهای خطرناکی که در دبیرستان انجام داده اند!- اما خانم ها دارای قدرت بسیار بالایی در به یاد آوردن خاطرات گذشته دارند و می توانند ساعت ها بر روی وقایعی که قبلاً در زندگی برایشان اتفاق افتاده فکر کنند و مانند یک فیلم در ذهن خود آنها را تجسم کرده و مرتباً تکرار نمایند. این خاطرات چه خوب باشند، چه بد، دلیل موجهی برای شروع گریه های یک خانم محسوب می شوند. به هر حال یک چنین امری می تواند دلیل قانع کننده ای دست خانم بدهد که اخلاق و روحیاتش تغییر کند، غم زده شده و مقدمات گریه کردن را برایش فراهم آورد.
اگر متوجه شدید که خانم در حال نگاه کردن آلبوم های عکس قدیمی است و یک جعبه دستمال کاغذی هم در کنار خود گذاشته است، اصلاً نگران نشوید و تصو نکنید که در حال مقایسه کردن شما با خواستگارهای قبلی اش است، سعی کنید به او ملحق شده و سوال کنید که چه چیزی در سرش می گذرد. دست یافتن به عمق افکار او، آن هم زمانیکه در حال مرور خاطرات گذشته است، شاید کمی دشوار باشد، اما بهترین زمانی است که شما می توانید اطلاعات بیشتری در مورد او و گذشته اش بدست بیاورید. با این تکنیک می توانید او را طوری هدایت کنید که اعتراف کند از زندگی فعلیش کاملاً راضی است. بهترین کاری که برای جلوگیری از ایجاد ناراحتی و غم زدگی می توانید انجام دهید، این است که با او صحبت کرده و اجازه دهید تا احساساتش را با شما در میان بگذارد. شاید در زمان انجام یک چنین کاری احساس کنید که در حال شکنجه شدن هستید، اما پس از اینکه او تخلیه روحی شود آنقدر به شما احساس نزدیکی می کند که بدون شک تبدیل به بهترین همسر دنیا خواهد شد.
ایجاد گریه و زاری
شاید مقوله گریه کردن و اشک ریختن برای تعداد بسیار زیادی از آقایون ناخوشایند باشد. همچنین تشخیص دلیل گریه های یک خانم نیز کار دشواری است. شاید در گام اول تصور کنید که هیچ کاری برای آرام کردن او از دستتان بر نمیآید، اما باید بدانید که شما بهترین کسی هستید که می توانید به او کمک کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که دلیل ناراحتی او را پیدا کرده و با او اظهار همدردی نمایید.
هر کاری که انجام می دهید، هیچ گاه به او نگویید که دلیل ناراحتی و بی قراری او اختلالات هورمونی و پیش قاعدگی است. به هر حال او تقویم دارد و متوجه همه این مسائل می شود برخوردی مناسب داشته باشید تا همه چیز خوب پیش برود.
منبع:sepehrmag.ir
نگاهی گذرا بر تاریخچه ی اُتیسم
برای اولین بار لئو کانر (1943) متوجه شدکه بعضی از کودکان از همان بدو تولد دچار مشکلات زبانی و رفتاری و احساسی هستند. وی ضمن شرح حالات این کودکان برآن بود تا راه حلی برای درمان آن ها بیابد. اما سال ها طول کشید تا تئوری های موجود ِ آن زمان مبنی بر روانی بودن ِاین کودکان مُهر باطل خورد.
از سال 1700 به بعد موارد بسیاری در بیمارستان ها و بخش های روانی به ثبت رسید، بدون این که نامی از اُتیسم برده شود. در آن زمان بسیاری ازروانشناسان ومتخصصان این حوزه تصورمی کردند که « اُتیسم» مشکلی فرهنگی/اجتماعی وناشی ازصنعتی شدن ِ جوامع و یا حتا رفاهِ اجتماعی افراد است. اما آن چه امروزه بر اهل فن مسجل است، این است که اُتیسم ابدأ ربطی به صنعت یا رفاه اجتماعی و یاهرپدیده ی دیگر اجتماعی-فرهنگی ندارد.
پیش داروی ها وپیش فرضیه های بسیاری در باره ی اُتیسم ودلایل بروز آن وجود دارد. بعضی بر این باورند که بیماری های خاصی دردوران باداری مادر می تواند عامل بروز اُتیسم در نوزاد شود. من در بخش دیگری به ذکر دلایل اُتیسم خواهم پرداخت و اینجا به این اکتفا می کنم که بسیاری از این پیش داوری ها، بخصوص تربیتی – فرنگی بودنِ اُتیسم بی پایه و اساس است. و ناگفته نماند که اُتیسم زاده ی فرهنگ غرب نیز نیست و نزد تمامی ملل جهان یافت می شود.
توصیف کانر از کودکانِ متفاوت - یعنی آن چه که امروزه به« اُتیسمِ این فانتیل»* مشهور است، شرایط ِرد همه ی پیش داوری های بی پایه و بی ارزش را فراهم ساخت، اما او خود بر این باور بود که والدین ِ یازده کودک ِ مورد آزمایش که از همه جا رانده و مانده بودند، گناه اصلی رفتار و کردار کودکانشان را بردوش می کشیدند.
به تصور کانر محرومیت از کانون گرم خانواده، رابطه ی غلط ِوالدین (بخصوص مادر) و یا دچار شدن مادر به بیماری های خاصی چون سرخک یا یرقان در دوران باداری باعث ناهمگون شدن ِ روان و روح کودک می شود.
با وجودی که کانر نا آگاهانه پیش داوری های غیر علمی راتأئید کرد، اما عوارض مشخصه ی اُتیسم ِراآن گونه دقیق به تصویر کشید که نظراتش بنیان ِ تحقیقات بعدی ِ اُتیسمِ پایه گذاشت.
ا ُتیسم ِ این فانتیل:
واژه ی « اُتیسم » اولین بار درسال 1911 میلادی توسط اوگن بلولر به کار گرفته شد، اما او تعریف دُرستی از « اُتیسم » در دست نداشت و به غلط بیمارانی را که دچار اختلال روانی/ اسکیزوفرنی بودند ، مبتلایان به « اُتیسم » معرفی کرد. سی سال پس از بلوبر، کانر واژه ی ِ « اُتیسم » را برای ِ نوعی « اُتیسم » که به « ا ُتیسم این فانتیل » مشهور است به کار گرفت. کانر در دوران اولیه ی تحقیقاتش به همان اشتباهی دچار شد که بلولروا ُتیسم و اسکیزوفرنی را دو بیماری روانی و هم خانواده دانست، اما به مرور زمان عوارض جدیدی میان بیماران مبتلا به ا ُتیسم مشاهده کرد که با عوارض اسکیزوفرنی همگون نبودند. این عوارض به « عوارض کانر » مشهور است. عوارض کانر را می توان در سه بخش خلاصه کرد:
اول: اختلال و بی نظمی شدید در روابط و زندگی اجتماعی و عدم آشنائی با فنون ِ ارتباط گیری با افراد پیرامون ِ خود.
دوم: دشوار ی ِ درک زمان و مکان ، دشواری ِ درک حالات چهره ی آدم ها، واین که آدم ها از دست و صورت خود برای تفهیم خود استفاده می کنند، درک این زبان ِ « ناگویا یا سمبولیک» و دشواری ِ ابراز احساسات و حالات درونی خود. (این دشواری ها نزد همه مبتلایان به اُتیسم ، صرف نظر ازاین که قادر به حرف زدن باشند یا نه ، مشاهده می شود.)
سوم : اختلالات رفتاری (در قیاس با نُرم های ِ معمول جامعه ). فرد ِ مبتلا به اُتیسم بیش از حد به عادت های خود وابسته است و یا عادت های خاصی دارد که نزد دیگران معمول نیست.
به نظرکانر وجود ِ همزمان ِاین سه عارضه شرط لازم اُتیسم دانستن فرد است. به عبارت دیگر عدم یک یا دو شرط به این معناست که فرد به اُتیسم دچار نیست و یا فقط حالاتی شبیه به اُتیسم دارد.
عوارض اُتیسم معمولن قبل از سن سه سالگی بروز می کند. ناگفته نماند که دراین زمینه نظرات ِ متفاوتی وجود دارد. عده ای معتقدند که عوارض فوق از همان بدو ِ تولد یا دراولین سال تولد کودک بروز می کند. عده ای دیگر زمان ِ بروزِعوارض اُتیسم راازابتدای تولد تا سن پنج سالگی (و حتا گاهی تا سن هفت سالگی ) می دانند. مرز ِسنی مورد قبول جامعه ی علمی امروز دو سال و نیم است. این بدین معناست که اگر کودکی تا سن دو سال و نیمی کاملن سالم باشد و هیچ یک از عوارض ذکر شده در او نمایان نشود، اما فرضن و ناگهان در سن سه سالگی از محیط خود بترسد و با اطرافیانش نتواند ارتباط برقرار کند ، درکش از زمان و مکان کم شود و زندگی اش به عادت های خاص او وابسته شود، ا دچار اُتیسم نیست ، بلکه علت یا علت های دیگری کودک را بیمارگونه کرده است.
امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته ی جهان واژه ی روان پریشی (پسیکوز) در حال ِ رنگ باختن است. بخصوص وقتی که پای ِ بیماری های روانی یا مغزی ِکودکان در میان باشد. علت این امرناکافی بودن کلمه از یک سو وبار منفی ِ آن از سوی دیگر است. « روان پریشی یا روانی » مثل مُهر عمل می کند. بر پیشانی ِ فرد می نشیند و پاک نمی شود. فرد را از زندگی ای که حق ِ اوست ساقط کرده و بیش از آن که یک راه حل باشد، آفرینده ی مشکلات بیشتر است.
بسیاری از متخصصان اُتیسم می گویند که بیماری های عفونی (مغزی) در سال های اولیه ی عمرمی تواند کودک را به عوارضی شبه اُتیسم متبلا کند. در این صورت زمان ِ بروز عوارض - حتا تا سنین جوانی می تواند طول بکشد و کودک به ظاهر کاملن سالم باشد. تحقیقات امروزهم چنین دال ِ براین است که از هر پنج فرد مبتلا به اُتیسم حداقل چهار تای آن ها قبل از تولد دچار این بیماری شده اند و عوارض اولیه از ششمین ماه تولد تا بیستم ماه می تواند بروز کند. از امار به دست آمده این طور به نظرمی اید که تعداد پسران ِمبتلا به اُتیسم ازتعداد دختران متبلا بیشتر است . اما بعضی از محققان معتقدند که دختران به لحاظ ژنتیکی اجتماعی تر از پسران هستند و بدین سبب دیرتریا کمتر مشکل خود را نشان می دهند.
ازآمارچنین برمی آید که 75 - 85 درصد مبتلایان به اُتیسمِ در رده ی « اُتیسمِ این فانتیل» قرار می گیرند و حدود یک سوم مبتلایان پسر هستند. البته ناگفته نماند ازآن جائی که حوزه ی اُتیسم ، حوزه ی علمی جدیدی است واغلب تحقیقات در کشورهای صنعتی و پیشترفته صورت می گیرد، امکانی که تحقیقاتِ آینده در صحت ِآمارفوق شک کند، همیشه وجود دارد.
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.