ناتوانی رشدی
دکتر محمد کمالی
اصطلاح ناتوانی رشدی ( Developmental Disability) که در سالهای اخیر بیش از گذشته استفاده می شود به عنوان پک اختلال ذهنی، جسمی که پک یا چند فعالیت اصلی فرد را قبل از 18 سالگی محدود می سازد ، تعریف شده است . نقصان در مهارتهای مهم زندگی اغلب در حیطه هایی همچون ، حل مساله ، تصمیم گیری ، تعامل با دیگران ، تعیین اهداف و کسب موفقیت در کودکان دارای ناتوانی دیده می شود. از سندرم داون ، اوتیسم ، سندرم Toureete ، صرع ، اسپینا بیفیدا، دیستروفی عضلانی ، فلج مغزی ، سیستیک فایبروزیس ، کم توانی ذهنی و اختلال بینایی ، شنوایی و جسمی میتوان به عنوان شایع ترین ناتوانی های رشدی می توان نام برد.
برای آشنایی بیشتر با هریک از این موارد و قبل از آنکه به توصیه های کاربردی بپردازیم لازم است تا به صورتی بسیار مختصر درمورد آنها توضیح داده شود.
سندرم داون ،
وضعیت بسیار شایع و قابل تشخیصی است که به کم توانی ذهنی وابسته است و به علت ناهنجاری کروموزمی رخ می دهد. یک کودک مبتلا به سندرم داون دارای ویژگی هایی همچون ، تون عضلانی ضعیف ، چشم های اریب ، دست های کوتاه و پهن ، گردن کوتاه ، سر کوچک ، ناراحتی های قلبی ، مشکلات در مجاری گوارشی و تناسلی و زبان بزرگ می باشد. سطح کم توانی ذهنی می تواند در دامنه ای از ملایم تا شدید را قرار گیرد که بیشترین عملکرد را فرد در سطح ملایم تا متوسط دارد.
اوتیسم ،
سندرمی است که علت آن را اختلال عملکرد جسمی در درون لایه های مغز یا سیستم اعصاب مرکزی می دانند. در پسر ها چهار برابر دخترها رخ می دهد . علامت هایی چون فقدان لبخند اجتماعی ، تماس چشمی غیر طبیعی، مشکل در برقراری ارتباط ، مشکل در ساماندهی روابط خانوادگی ، حرکات تکراری ، کم توانی ذهنی یا کم هوشی مشاهده می شود.
سندرم Tourette ،
پک اختلال عصبی است که با حرکات ناخواسته و غیر ارادی (Ticks) ، سریع و ناگهانی یا صدا سازی هایی که به شیوه ای تکرار شونده رخ می دهند ؛ مشخص شده است. تغییرات متناوب در تعداد ، تکرار، شدت ، نوع و محل تیک ها وجود دارد. علامت ها می توانند برای هفته ها و یا ماهها مخفی بمانند.
صرع ،
بروز یک حالت جسمی است وقتی که یک تغییر ناگهانی و کوچک در نحوه کارکرد مغز نسبت به حرکات یا اعمال فرد در زمانی کوتاه ، بو جود می آید. این تغییرات فیزیکی حمله ناگهانی صرعی نامیده می شوند و با توجه به شدت ، اندازه و تاثیر روی مغز متنوع اند . صرع می تواند همراه با عقب ماندگی ذهنی یا بدون آن باشد.
اسپنا بیفیدا
به معنای ستون مهره شکاف خورده یا باز است به شکلی که درون ستون به صورت کامل بسته نشده است. این عارضه در اندازه شدت آن می تواند متنوع باشد. در شکل خیلی شدید آن می توان ضعف عضلانی و یا فلجی را پائین تراز ناحیه ای که ستون مهره ها کاملا بسته نشده است ، از دست دادن حس در آن ناحیه ، از دست دادن کنترل مثانه و روده و عدم توانایی در ساخت مایع مغزی را نام برد. در عملکرد شناختی متفاوتند.
دیستروفی عضلانی ،
به گروهی از بیماری های ژنتیکی گفته می شود که با ضعف پیش رونده و تحلیل برنده سیستم اسکلتی و یا عضلات ارادی که حرکات ر ا کنترل می کنند ، همراه است. عضلات اعضای اصلی بدن هم می توانند درگیر شوند . فرد ممکن است مشکلات تنفسی هم داشته باشد.
فلج مغزی ،
عارضه ای است بعلت ضایعه مغزی که قبل، حین و یا اندکی پس از تولد رخ می دهد. این وضعیت با عدم توانایی در کنترل کامل حرکات مشخص می شود. ممکن است شامل اسپاسم ها ، حرکات غیر ارادی ، مشکلات تون عضلانی ، راه رفتن بی ثبات و متزلزل ، حملات ناگهانی ، اختلالات بینایی ، شنوایی ، گفتار و کم توانی ذهنی همراه باشد.
سیستیک فایبروزیس ،
یک اختلال ژنتیکی است که باعث می شود تا در اعضایی از بدن همچون ریه ها و لوزالمعده ، مخاطی به شکلی غیر طبیعی لزج ، انبوه و تیره تولید شود . علامت های آن شامل سرفه های دائمی ، خس خس کردن یا ذات الریه ، ناتوانی در کسب وزن مناسب علیرغم داشتن اشتهای فراوان می باشد. در میزان شدت متنوع است و اغلب به کوتاه شدن دوره زنگی فرد منجر می شود.
کم توانی ذهنی ،
شامل افرادی است که در دامنه ای پایین تر از حد طبیعی رشد می کنند و مشکلاتی را در یادگیری و تطابق اجتماعی تجربه می کنند. گستره این اختلال می تواند دامنه ای بین ملایم ، متوسط ، شدید و عمیق را دربر گیرد. کودکان دارای کم توانی ذهنی می توانند به دوره بزرگسالی هم وارد شوند برخلاف دیدگاهی که آنان را " کودکانی ابدی " می پندارند.
اختلالات بینایی ، شنوایی و جسمی ،
در دامنه وسیعی دیده می شوند که می توانند به تنهایی به عنوان یک ناتوانی و یا با هریک از مواردی که قبلا در مورد آنها صحبت کردیم و یا با سایر مواردی که در اینجا ذکر نشدند ، همراه باشند.
نحوه مراقبت از این کودکان
حال که با مواردی از ناتوانی رشدی آشنا شدیم ، بد نیست تا به چند نکته اساسی و کاربردی به هنگام کارکردن و یا مراقبت از این کودکان نیز بپردازیم. لازم به ذکر است که هر کدام از مواردی که در زیر بدان ها اشاره شده است بر مبنای دیدگاه عادی سازی ، تساوی فرصت ها برای افراد دارای ناتوانی و آموزش فراگیر و در یک سخن " پک جامعه برای همه " است . ممکن است در برخی موارد نیاز به توضیحات بیشتری هم وجود داشته باشد که در مقالات بعدی انشاالله ارائه خواهد شد. همه والدین و یا درمانگران باید به این نکات باید توجه نمایند.
همیشه سعی کنیم محیطی را ، بو جود بیاوریم که در آن همه بچه ها احساس پذیرش و امنیت کنند ، بو جود بیاوریم. با این کار موجبات آرامش و درمان پذیری را برای کودک فراهم نموده ایم.
با پذیرش افراد دارای ناتوانی به عنوان کسانیکه نیازها , خواسته ها ، و مسائلی مانند سایر بچه ها دارند ، آنها را وارد جامعه کنیم.
به کودکان دارای ناتوانی طوری کمک کنیم که خود کارهایشان را انجام دهند تا به استقلال بیشتر آنها منجر شود. این کار به افزایش حضور آنان در جامعه به عنوان کودکانی شبیه به سایر بچه ها منجر خواهد شد.
به آنها در تنظیم اهداف و معیار هایی برای کسب رضایت شخصی و دستیابی به موفقیت کمک کنیم.
فعالیت ها را حول رفتارهایی که در آن محدوده سنی طبیعی هستند ، متمرکز کنیم.
اجازه ندهیم که کودکان دارای ناتوانی مرکز توجه و یا برقراری امتیاز ویژه ای قرار گیرند.
در مورد ناتوانی کودکان با نیت یادگیری بیشتر در زمینه توانایی های آنان نه ناتوانی شان ، بیاموزیم.
با سایر والدین این گونه کودکان صحبت کنیم . اغلب آنها می توانند نکات ریز و اضافی در مورد توانایی کودکانشان بیان کنند.
از کودکان دارای ناتوانی برای انجام امور مختلف براساس توانایی شان نه ناتوانی شان استفاده کنید.
در همه فعالیت ها مشارکت کامل همه را بخواهید.
محکم باشید و از تکنیک های تطابق رفتاری به هنگام نیاز استفاده کنید البته به سرعت هم تشویق کنید.
ممکن است برای جلوگیری از تحریکات اضافی نیاز به جایگزینی متناوب فعالیتهای آرام کننده و عملی در زمان مناسب داشته باشید.
گاهی فعالیت ها را متوقف کنید و خواسته ای آنان را نشان دهید.
بر روی فعالیت هایی که تعاون و همکاری را تقویت می کند ، تمرکز کنید تا آن که به فکر مسابقه باشید.
لازم است محیط فیزیکی را ارزیابی کنید و تطابق های مورد نیاز را به عمل آورید.
فعالیت های جسمی را تشویق کنید اما بگذارید که از روشهای مختلفی استفاده شود.
در مورد نیاز ها از او سوال کنید بیشتر از آنکه خودتان نیاز ها را تشخیص دهید.
در مورد استفاده از داروها و عوارض آنها حتما آگاهی لازم را کسب کنید.
از سایر کودکان در منزل ، مجتمع آپارتمانی و یا مدرسه بخواهید که با کودکان دارای ناتوانی همکاری و تعاون داشته باشند.
بخاطر داشته باشید که هر فردی دارای سنی تقویمی ؛ سنی عاطفی ، سنی اجتماعی و سطحی از فعالیت جسمی است. افراد ممکن است عملکردهای متفاوتی در درون این دسته بندی ها داشته باشند. به عبارت دیگر کودک را تنها با خودش و پیشرفتی که نسبت به روزها یا ماههای قبل پیدا کرده است ، مقایسه کنید.
مقاله مروری- سندرم رت
سندرم رت یک اختلال neuroudevelopmental است که یکی از شایع ترین عللMRدر زنان می باشد. بروز این سندرم در جوامع انسانی 1 در 10000 یا 1 در 15000 است. سندرم رت به عنوان دومین عامل شایع MR در زنان بعد از DS مطرح است. بروز رت در فرانسه 0.558 در 10.000 در بین زنان 15-4 ساله است که با سایر کشورهای اروپائی تفاوتی نمی کند. [1] و [2 ]
بیماران با سندرم کلاسیک رت تا سن 18-6 ماهگی عادی هستند و بعد از آن در گفتار و استفاده کارامد از دستان خود دچار مشکل می شوند و در آن ها میکروسفالی ، غش، اوتیسم، آتاکسی، هیپرونتیلاسیون و حرکات پرتابی دستان افزایش می یابد تا نهایتاً به یک شرایط ثابتی رسیده و بیمار معمولاً زنده می ماند و به سن بزرگسالی می رسد.[2]
RTT منحصراً در زنان روی می دهد و مرتبط با جهش وابسته به X غالب است که درهمی زیگوتها کشنده است. ژن Mecp2 درXq28 قرار داشته و مسئول بسیاری از موارد RTT گزارش شده است. Mecp2 به طور انتخابی با دی نوکلئوتیدهای CpG در ژنوم پستانداران باند شده و بیان رونویسی را از طریقواکنش با د ِ استیلاز هیستون و corepressor SIN3A کنترل می کند. موارد RTT در مردان بسیار نادر است که در نتیجه جهش در ژن Mecp2(موزائیسم) روی می دهد. جهش Mecp2 در سلول جنسی مردان علت انسفالوپاتی با مرگ در هنگام تولد (معمولاً برای برادران زنان با سندرم کلاسیک RTT ) همراه است یا MR وابسته به X مغلوب(XLMR ) . امروزه فنوتیپ هتروژنیتی وسیعی همراه با جهش ژن Mecp2 در زنان حامل است(از رت کلاسیک گرفته تا حاملین سالم) که مربوط به غیرفعال شدن کروموزوم X است. غیرفعال شدن کروموزوم X نقش بارزی در بیان جهش در ژن Mecp2 ایفا می کند. جهش در ژن Mecp2 80% موارد سندرم کلاسیک رت را به خود اختصاص می دهد. بقیه موارد جهش در نواحی غیر کد کننده Mecp2 است.(لوکوس هتروژنیتی) [3]و[4]
در واقع اختلالات مربوط به Mecp2 ناشی از اختلالات در بیان ژن هاست. خود Mecp2 اثری بر الگوی غیرفعال شدن X ندارد و هنگام به ارث رسیدن یک آلل جهش یافته از والدین شمار Precursor ها کم شده و همین باعث بروز اثر آلل Mutant می شود[5]
Mecp2 یک اگزون پلی آلانین و پلی گلیسین کد می کند که ساختاری است در انتهای پروتئین Mecp2 ودر ناحیهN ترمینال قرار گرفته و برای فعالیت طبیعی پروتئین نیاز است. بیشتر تفاوت هائی که در این منطقه بررسی شده ناشی از تغییر نوکلئوتیدها می باشد. یعنی تعداد آلانین ها و گلیسین های انتهای N پروتئین تغییر می کند.و همین تغییرات دربروز اختلالات ذهنی نقش دارد.
در منطقه ی Xq28 که ژن Mecp2 قرار گرفته ژن های دیگری مثل RabGd11 و FMR2 واقع شده اند که اثر تنظیمی بر هم داشته و سبب MR وابسته به X غیر اختصاصی می شوند.
در بررسی هائی که در فرانسه ، بر روی 424 بیمار با سندرم رت، انجام شده نشان داده شد که وقوع جهش در Mecp2 متفاوت بوده و بین 71-43 در 10000 بیمار می باشد.
مناطق جهش در ژن Mecp2 :
- R270X در 9% موارد
- R168X در 11.5 % موارد
- R306c در 8.3% موارد
- R255 در 8.7% موارد
به طور کلی ژن Mecp2 دارای 4 اگزو ن بوده که وقوع جهش در اگزون 1 کم و 0.5 % است.
بیشترین وقوع جهش در ژن Mecp2 در نقاط Hotspot و از نوع ترانزیشن است(C–>T ). جهش در ژن Mecp2 محدود به رت نیست و در بسیاری از فنوتیپ ها مشاهده می شود. پروتئین های انسانی MBD1 و MBD2 و MBD3 و MBD4 و Mecp2 یک خانواده بزرگ از پروتئین های هسته ای بوده که هر کدام از آن ها می توانند با بیان MBD3 ، DNAرا متیله کنند. MBD1 و MBD2 و Mecp2 از پروموتورهای ژن متیله رونویسی می کنند. برخلاف سایر اعضای خانواده MBD ، Mecp2 وابسته به X بوده و به غیرفعال شدن X وابسته است. [6]
ژن های HDAC1 و HDAC2 و HDAC8 (کدکننده های هیستون داستیلاز 1و2و8 ) با Mecp2 همکاری کرده و برای عملکردش ضروری هستند.اخیراً جهش در ژن CDKl5 در بیماران با سندرم رت گزارش شده است
بعضی ژن های هدف mecp2 که شناسائی شده اند فاکتورهای نوروتروفیک از قبیل BDNF ،هستند.نقص در تمایز دندریتیک سل ها در رت می تواند در نتیجه نقص کلی نرزیک ها و عدم تعادل فاکتورهای نوروتروفیک باشد.به نظر می رسد که بیان کلی نرژیک در رت به طور مستقیم یا ازطریق سیستم نوروتروفیک تحت اثر قرار می گیرد. [7]
در واقع Mecp2 به عنوان واسطه ای بین فعالیت سیناپتیک و ترجمه نورونی عمل می کند.اختلال عملکرد Mecp2 منجر به تکامل غیرطبیعی مغز خصوصاً برای سیناپس ها و سیگنال های خارج سلولی می شود.
Mecp2 برای بلوغ نورون ها ضروری است.از اهداف نورونی این ژن 4 عضو خانواده مهارکننده تمایز یا مهارکننده اتصال به DNA (ID1-4 ) زیرخانواده ژن های helix-loop-helix genes هستند. Mecp2 در نزدیکی یا داخل پروموتور ID1 وID2 و!D3 است و بیان هر 4 تا ژن در مغز موش هائی با نقص Mecp2 افزایش می یابد[8]
اتیسم چیست ؟
اتیسم نوعی اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی و کلامی غیرطبیعی مشخص می شود . علائم این اختلال در سه سال اول زندگی بروز می کند . علت اصلی اختلال ناشناخته است و در پسران شایعتر از دختران است .وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سبک زندگی و تحصیلات والدین نقشی در بروز اتیسم ندارد . این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تأثیر می گذارد . کودکان و بزرگسالان مبتلا به اتیسم در ارتباط کلامی و غیرکلامی ، تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مربوط به بازی مشکل دارند . این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار می سازد . در بعضی موارد رفتارهای خودآزارانه و پرخاشگری وجود دارد . در این افراد حرکات تکراری ( دست زدن ، پریدن ) و یا مقاومت در مقابل تغییر دیده می شود و ممکن است در حواس بینائی ، شنوائی ، لامسه ، بویایی و چشایی نیز حساسیتهای غیرمعمول نشان دهند . هسته مرکزی مشکل در اتیسم ، اختلال در ارتباط است .
پنجاه درصد کودکان اتیستیک قادر نیستند از زبان خود به عنوان وسیله اصلی برقراری ارتباط با سایرین استفاده نمایند . عدم بکاربردن ضمیر « من » از ویژگیهای کلامی این کودکان است . از مسایل دیگر تکلمی تکرار کلمات و جملات اطرافیان است .
* علت اتیسم چیست ؟
گرچه اتیسم عارضه نادری است اما بر اساس آخرین تحقیقات مشخص شده است که در دهه 1990 در بریتانیا از هر ده هزار نفر 4 تا 5 نفر از آنها مبتلا به اوتیسم بودهاند. به گفته کارشناسان مشخص نیست که آیا این یافتههای جدید و تخمین زده شده براساس دقت بالای آنها است یا این آمار نشانگر افزایش شیوع بیماری اوتیسم است اما به هر حال درک این مساله موجب شده تا کارشناسان خدمات ویژهای را برای بهبود این بیماران در نظر بگیرند.
اگر چه علت اصلی کاملاً شناخته شده نمی باشد اما در سالهای اخیر تحقیقات و مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفته است . تحقیقات تأکید زیادی بر منشاء زیست شناختی و عصب شناختی در مغز دارد . در بسیاری از خانواده ها سابقه اتیسم و یا اختلالات مربوط به آن وجود داشته است که مسائل مربوط به ژنتیک و ایمن شناسی در بحث سبب شناسی مطرح می گردد .با این حال دانشمندان امریکایی یک جهش ژنتیکی را معرفی کرده اند که خطر ابتلا به اوتیسم را افزایش و می تواند برخی از دیگر علائم مشاهده شده در کودکان مبتلا به این بیماری را توضیح دهد( ایرنا 27/ 07/85).
نشانه های عمومی بیماری اُتیسم :
از زمانی که آگاهی عمومی در باره این اختلال شروع به افزایش کرد ( برای اولین بار دکتر لئو کانر در سال 1943 این بیماری را به صورت علمی توضیح داد ) ، بیشتر افراد حتی بعضی ازمتخصصین پزشکی و آموزشی هنوز درک درستی از نحوه تأ ثیر گذاری این اختلال بر افراد ندارند و از چگونگی برخورد و درمان این افراد دانش کافی ندارند . به عبارت ساده تری میتوان گفت در میان این بیماران می توان افرادی را مشاهده کرد که تماس چشمی ، رفتار خوب اجتماعی و بعضی از فاکتورهائی را که در کودکان اُتیستیک مشاهده نمی شود ، داشته باشند ولی در عین حال در سایر فاکتورها با کودکان سالم فرق داشته باشند . به همین دلیل تشخیص و تعیین روش درمان و نیز بررسی پیشرفت و مشخص کردن مراحل درمان نیازمند افراد متخصص با دانش کافی می باشد . اُتیسم را می توان یک بیماری با طیف گسترده معرفی کرد . این بیماری میتواند نشانه های فراوانی داشته باشد که توسط این نشانه ها اُتیسم را می توان از درجات خفیف تا شدید درجه بندی کرد . اگرچه اُتیسم رامی توان توسط یک سری از رفتارها تشخیص داد ولی افراد اُتیستیک می توانند ترکیبی از این رفتارها را داشته باشند و الزاماً نباید رفتارهای اختلالی تعیین شده را به صورت یکجا از خود نشان بدهند . ممکن است دو کودک که یک تشخیص برای آنها داده شده است ، از نظر رفتاری با هم تفاوت نشان بدهند واز نظر مهارت ها نیز با هم تفاوت داشته باشند .ممکن است والدین کلمات متفاوتی را در رابطه با بیماری این کودکان بشنوند مانند شبه اُتیسم ، متمایل به اُتیسم ، طیف اُتیسم ،اُتیسم با عملکرد بالا و پائین ، با توانائی بالا و پائین . باید در نظر داشت که این کودکان با درمان مناسب و به موقع می توانند مطالب را بیاموزند ، رفتارهای درست را از خود نشان داده و در آینده مانند افراد عادی زندگی کنند . اما بدست آوردن این اهداف مستلزم درمان به موقع و درست ، تحمل مشکلات و سختی های مربوط به این درمان است .هر شخص اُتیستیک مانند بقیه افراد جامعه دارای شخصیت مختص به خود است و مانند تمامی افراد خصوصیات خاصی را دارا می باشد .بعضی از این کودکان ممکن است که از نظر گفتاری تأخیر کمی داشته و بتوانند با کمی کمک، ارتباط کلامی مناسبی را با دیگران بر قرار کنند ولی همین کودکان ممکن است از نظر ارتباطات اجتماعی رفتار مناسبی را از خود نشان ندهند . گاهی این کودکان برای شروع صحبت و تبادل کلامی ممکن است مشکل داشته باشند . افراد اوتیستیک معمولا در مکالمات ، یکطرفه رفتار می کنند یعنی فقط در رابطه با چیزی که خود علاقه دارند صحبت می کنند و از صحبتهای طرف دوم چیزی نمی فهمند . در بعضی از این کودکان خشونت و خود آزاری نیز مشاهده می شود . در افراد اُتیستیک ممکن است رفتارهای زیر نیز بروز کند :
1 - اصرار بر یکنواختی و مقاومت در برابر تغییرات
2- در بیان نیاز های خود دچار مشکل هستندو به جای استفاده از کلمات از اَداها و اشاره استفاده می کنند. .
3-تکرار کلمات ،خنده نابجا ، گریه بی مورد ، نشان دادن استرس و نگرانی بی علت
4-ترجیح می دهند که تنها باشند.
5-پرخاشگری
6-به سختی با دیگران رابطه برقرار می کنند
7-دوست ندارند که کسی را بغل کنند و یا اینکه کسی آنها را بغل کند .
8- تماس چشمی ندارند و یا اینکه بسیار کم است
9- با روشهای معمول آموزشی نمی توانند چیزی بیاموزند
10- بازی های غیر عادی انجام می دهند.
11- اشیاء در حال چرخش را دوست دارند و خود نیز سعی می کنند اشیاء را به حالت چرخش در بیاورند
12-دلبستگی غیر عادی به بعضی از اشیاء پیدا می کنند
13-از نظر احساس درد حساسیت بالاتر و یا پائین تری نسبت به افراد عادی دارند
14- ظاهراً از چیزی نمی ترسند .
15-از نظر فعالیت های فیزیکی ، فعالیت زیادتر و یا کمتری نسبت به کودکان سالم دارند .
16-حرکات بدنی آنها به صورت نرم و عادی نیست
17- اگرچه آزمایشات شنوائی بر روی آنها سالم بودن شنوائی آنها را ثابت می کند اما در برابر نام خود و دستورات کلامی خود را بی تفاوت نشان می دهند .
تشخیص اُتیسم :
برای تشخیص این بیماری هیچ تست پزشکی وجود ندارد. برای تشخیص اُتیسم در یک کودک باید رفتار ، ارتباط و سطح رشد ذهنی کودک به دقت بررسی شود. علائم و نشانه های اُتیسم ممکن است در زمان نوزادی بروز کنند و شاید هم این اتفاق نیافتد ولی نشانه های این بیماری حتماً بین 24 ماهگی الی 6 سالگی خود را نشان خواهند داد . یک دکتر متخصص بایستی یک سری سئوالات مشخص و دقیقی در رابطه با چگونگی رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کرده و جواب آنها را از طریق والدین و مشاهدات دقیق بدست آورد .
انجمن ملی پرورش و سلامت کودکان در آمریکا این پنج سئوال اولیه را برای یک معاینه از کودک اُتیستیک تهیه کرده است :
1-آیا کودک شما تا قبل از 12 ماهگی صدا سازی و نجوا داشته است ؟
2-تا قبل از 12 ماهگی آیا کودک شما از اشاره ، اَداها و یا گرفتن دست دیگران و همینطور بای بای کردن استفاده کرده است ؟
3-آیا کودک شما تا قبل از 16 ماهگی از کلمات تنها استفاده کرده است ؟
4-آیا کودک تا قبل از 24 ماهگی از ترکیب دو کلمه استفاده کرده است ؟
5-آیا کودک هیچ کدام از مهارتهای کلامی و اجتماعی خود را از دست داده است ؟
در صورت جواب منفی به چهار سئوال اول و جواب مثبت به سئوال آخر احتمال وجود اُتیسم در کودک داده می شود . البته یادآور می شویم که برای تشخیص قطعی نیاز به بررسی های بسیار دقیق و جامعی می باشد که باید توسط افراد متخصص و آگاه صورت بگیرد .برای یک بررسی دقیق و کامل یک کودک مظنون به اُتیسم بایستی توسط متخصص اطفال ، روانشناس ، مشاور آموزش و یاد گیری کودکان ، متخصص اعصاب ، متخصص گفتار درمانی و سایر متخصصین در زمینه اُتیسم معاینه شود .
کلاس درس
یکی از مشکلات اساسی کودکان مبتلا به اُتیسم کمبود یا نبودِ تمرکز حواس است. این کودکان کمابیش نسبت به صدا (یا بعضی صداها)، نور (نور قوی)، رنگ و حتا بعضی ازاشیاء ِ دورن اتاق یا شلوغی (اشیاء/افراد) حساس هستند. نادیده گرفتن حساسیت های این کودکان شرایطِ زندگی و آموزش را برای ِ آن ها دشوار یا دشوارتر می کند. در کلاس ِ درس یا هنگام یادگیری، کودکان مبتلا به اُتیسم بیش از چند لحظه ی کوتاه قادر به متمرکز کردن ِخود گردِ آن چه از آن ها انتظار می رود، نیستند. علاوه براین، عوامل آمده یعنی صدا ، نور، رنگ و اشیاء ِ دورن اتاق، تعداد شاگردان کلاس و بسیاری عوامل دیگر مثل نوع تغذیه، خواب ِکودک و از این قبیل بر روی ِ تمرکز حواس آن ها اثرمی گذارد. از این روی شکل و فورم ِ فیزیکی کلاس درس از اهمییت والائی برخورد است. توجه به میزان و جهت نور، حذف صداهای مزاحم و مبلمان کردن کلاس درس به صورتی که از تأثیرات منفی بر کودک کم می کند ، کار چندان دشواری نیست. ناگفته نماند که این مسئله تنها شامل حال کلاس درس نیست و در مورد ِمحل زندگی و مکان بازی کودک نیز صادق است.
این جا ارائه ی چند مُدل کلاس درس شاید کمکی به اولیاء مدرسه باشد. این مُدل ها که در زیر می آیند فقط نمونه هائی هستند جهت اطلاع و نیازی به پول و سرمایه ی هنگفت ندارند. کافی است که دور ِ صندلی یا نیمکت کودک را با یک یا دو قفسه ی خالی ِ کتاب یا مقوای بزرگ و ضخیم حصار کشید. حصار کشیدن از این دست نباید به عنوان محدود کردن کودک تلقی شود، بلکه این تنها شیوه ای است برای آرامش دادن و کمک به او. به عبارت دیگراین حصارها وسیله ای هستند که شرایط رها شدن ِ کودک را از تأثیرات روحی - روانی ِ نا به جا و زاید فراهم می کنند. انتخاب ِ شکل کلاس ِ درس و محل نشستن کودک در کلاس امری فردی است و باید براساس توانائی و احتیاجات کودک تنظیم شود.
یکی دیگر از مشکلات ریشه ای کودکان مبتلا به اُتیسم درک آبستره ها وامورانتزاعی است. این جا پدیده ی زبان نمونه ی خوبی برای مثال زدن است. ما انسان ها با زبان به عنوان یکی از ابزار ارتباط گیری استفاده می کنیم. درک ما از زمان و مکان ابزارِ زبان وابسته است. بطور مثال وقتی ما به کودک می گوئیم « سرجایت بنشین» نمی دانیم کودک ِ مبتلا به اُتیسم چه تعبیری از گفته ی ما می کند. ما نمی دانیم درک او ا زمکان «سر ِ جایت» چیست. ارتباطِ میان ِ« سر» و « جا» بر چه اساسی صورت گرفته است و اساسن « جا» به چه معنائی است. حال به او بگوئیم: " تو باید تا چند دقیقه ی دیگر سر ِ جایت بنشینی". این بار ما با افزودن ِ« چند دقیقه ی دیگر» آبستره ها را چند برابر کرده ایم. اگر این مبحث را به کلاس ِ درس و محل بازی ِکودک خلاصه کنیم، عینی یا چشمی کردن آبستره ها و غیرانتزاعی ها در رأس ِ کار ما قرار خواهد گرفت. عینی یا چشمی کردن ِ کلاس درس یعنی آن چه که در بالا آمد: کاستن ِ هرچه بیشتر ِ اثرات ِ منفی!
عینی و چشمی کردن ِ کلاس درس، محیط زندگی و بازی ِ کودک مبتلا به اُتیسم پیش فرضیه ی یادگیری است و در دراز مدت به او کمک می کند تا دنیای پیرامون خود را ببیند و بشناسد. درک ِرابطه ها برای او آسان تر می شود، زیراکه ما بدین وسیله به او کمک کرده ایم تا معنای مکان (و زمان را) درست تر دریابد. و از این طریق ما امکان آموزش و علم اندوزی را برای این کودکان فراهم می آوریم.
بسیاری از مشکلات کودکان مبتلا به اُتیسم را محیط می آفریند. خطاهای بزرگ و کوچکِ اطرافیان ِ کودک که پیامد ِ عدم علم و شناخت به مشکلات ِ آن ها است، مسئله آفرین می شود.. اطرافیان گاه با « دوستی خاله خرسه» ویا از راه ِ دلسوزی می خواهند به کودکی کمک کنند که نه دوستی و دلسوزی را آموخته است ، نه خطا را. به این ترتیب دنیای متفاوت ِ این کودکان در تضاد با دنیای بیرون قرار گرفته و آن ها را بیش از پیش در خود ایزوله می سازد، زیرا که آن ها سلاحی برای دفاع از خود ندارند. زبان ِ آن ها قاصر است، زیرا که درک و فهم آن ها از زبان، واژه ها و عبارت ها- شاید - به گونه ی دیگری باشد. ارتباط ِ میان ِ وقایع ِ روزانه ، عمومیت بخشیدن به آموخته های روزانه نیز از همان خصلتی برخوردار است که درک زمان و مکان. ما نمی دانیم کودک مبتلا به اُتیسم تا چه اندازاه ی قادر به دیدن ِ این ارتباط های موجود است و یا اگر ارتباط ها را می بیند، به چه شکلی تعبیر می کند. گونیلا گرلند خانم سوئدی که خود متبلا به اُتیسم (آسپرگ) است در کتاب خاطرات خود " انسان واقعی" به تفضیل این دیگر اندیشی و دیگر گونه بودن را با واژه ترسیم می کند. تعبیر گرلنداز« جدائی پدرو مادرش» مثال جالبی است. او می نویسد زمانی که پدرش اتاق اش را که در طبقه ی بالای خانه بود، ترک می کند، از صحنه ی روزگار حذف می شودو چون مادرش بعد از ماه ها همسر دیگری اختیار کرده به خانه می آورد، او تصور می کند که پدر در قالب ِ دیگری به خانه باز گشته است. تصویری که گونیلا گرلند ازانسان های پیرامونش به دست می آورد، نیز قابل تأمل است. در نگاه او هر آدم رنگی دارد. به عبارت دیگررنگ ها به آدم ها هویت ِ خارجی می دهند. بدون ِ رنگ بنفش عمه، عمه وجود ندارد.
تمپل گراندین زن( آمریکائی) مبتلا به اُتیسم ِ نیزدر کتاب خاطرات اش تصاویر جالبی از تعابیر و دریافت های خود به دست می دهد. اواز خط کش آموزگارش پای ِ تخته سیاه می نویسد که هربار خانم اموزگاربا خط کش به سوی شاگردان برمی گشت ، او تا حد مرگ می ترسید و تصور می کرد که خط کش، چوب بلند نوک تیزی است که خانم اموزگارهر آن به دورن ِ چشم های او فرو خواهد کرد.
بسیاری از مادران کودکان مبتلا به اُتیسم می نالند که فرزندانشان بازی کردن بلد نیستند. گاه این طوراست. کودک باید بازی کردن را بیاموزد، زیراکه بازی کردن امری خود به خودی نیست و از آن جائی که تقلید کردن فرض ِ اولیه ی آموختن ِ بازی هاست. اغلب ِ کودکان مبتلا به اُتیسم قادربه تقلید کردن نیستند، زیرا که تعبیر ِ آن ها از حالات و اعمال دیگران با سایر کودکان متفاوت است. این دیگرگونه یا متفاوت بودن را می توان در همه ی کارهای کودکان مبتلا به اُتیسم تعمیم داد. حال با تفاصیل ِ آمده برمی گردیم به کلاس درس و فضای ِ فیزیکی کلاس های درس.
چگونه می توان محیط آموزشی مناسب ِکودکان مبتلا به اُتیسم فراهم آورد؟
پاسخ به این پرسش را می توان تحت ِ سه عنوان ِ متفاوت توضیح داد:
- فعالیت های روزانه
- مرزبندی و کودک
- برنامه ریزی
ادامه دارد
رباب محب / استکهلم اول مارس دوهزاروهشت
سیندروم اسپرگر: معنا آن برای ما چیست
Asperger syndrome: what it means to us
سیندروم اسپرگر چیست؟
شما ممکن است تاکنون جزوه «انجمن سراسری درخودماندگی» (National Autistic Society) تحت عنوان سیندروم اسپرگر چیست؟ را مطالعه کرده باشید. ما که جزوه گروه محلی Contact در لندن هستیم پس از مطالعه این جزوه فکر کردیم که محتوای آن در بعضی موارد تجربه ما را بعنوان یک گروه بزرگسال منعکس نمی کند و لذا در این جزوه مایلیم توضیح دهیم که سیندروم اسپرگر چگونه بطور روزانه بر ما اثر می گذارد و چه چیزهایی برایمان مفید بودند.
ما در اینجا تجارب خودمان را تشریح کردیم، ولی البته هر کس که مبتلا به این سیندرم است یک فرد مستقلی است که از قابلیت های متفاوتی برخوردار است و با مشکلاتی در سطوح مختلف دست به گریبان است.
سیندروم اسپرگر یک ناتوانی است که در طیف اختلالات اوتیستی قرار دارد. این تشخیصی است که برای افرادی داده می شود که درانتهای "فوقانی" این طیف قرار دارند.
تشخیص های دیگری که در طیف اختلالات اوتیستی قرار دارند شامل اتوتیسم و «اتوتیسم با کارکرد بالا» (high functioning autism هستند. اغلب سیندروم اسپرگر و اتوتیسم با کارکرد بالا بطور مترادف استفاده می شوند. سیندروم اسپرگر بعنوان «اختلال رشدی گسترده» (pervasive developmental disorder – PDD) طبقه بندی شده است. این به این معناست که این اختلال بر همه عرصه های زندگی تاثیر می گذارد.
داستان جان
وقتی افراد برای بار اول جان را ملاقات می کنند، آنها ممکن است متوجه نشوند که او کسی است که از مشکلاتی رنج می برد. جان بسیار تلاش کرد که در مدرسه اش جا بیفتد، و از اینکه نتوانست در آنجا شرکت کند بسیار سرخورده شد. او را هیچوقت برای شرکت در تیم های مدرسه انتخاب نکردند، و وقتی در زمین بازی مدرسه وارد می شد نمی دانست چگونه هم بازی پیدا کند. ولی وضع او در ریاضییات و کامپیوتر بسیار عالی بود و متوجه شد که می تواند هم سن و سالان خودش را با حافظه عالی اش در بیاد آوردن جوک های زیاد سرگرم کند. در سن 18 سالگی تشخیص دادند که او از سیندروم اسپرگر رنج می برد. بعدا وضعیت کنش پریشی (dyspraxia) هم در او تشخیص داده شد و بعلاوه از افسردگی نیز رنج می برد.
همینطور که به سن بلوغ رشد کرد، علیرغم داشتن نمرات خوب در سطح متوسطه (GCSE) و دیپلم (A level) متوجه شد که برایش تحصیل در کالج دشوار است تا زمانی که برای او حمایت ویژه تامین شد. او همینطور متوجه شد که برایش کار پیدا کردن دشوار است تا زمانی که از حمایت ویژه برای یادگیری تکنیک های مصاحبه و سازمان دادن برنامه روزانه اش برخوردار شد. با دریافت این کمک ها او متوجه شد که فرصت های بیشتری در مقابل او قرار دارد. کارفرماهایش او را فردی سخت کوش و بسیار کاربر می دانند زیرا دقت او برای جزییات بالا است.
داستان جین
جین از دوستان زیادی در مدرسه برخوردار نبود، و متوجه شد که فهم بازی های سرگرم کننده زمین بازی برایش دشوار است. همکلاسانش برخی اوقات به او گفتند که وی فرد بی تربیتی است زیرا او درباره مسائلی که دیگران نظر نمی دادند و چیزی نمی گفتند نظرش را بیان می کرد. بعنوان یک فرد بالغ متوجه شد که برایش معاشرت غیررسمی کار دشواری است ولی از بازی شطرنج لذت می برد و با همسرش در یک کلوب شطرنج آشنا شد. همسر و فرزندانش متوجه شدند که او علاقه دارد یک روال معینی را حفظ کند و اگر چنین روالی یکدفعه برهم بخورد عصبانی می شود و از اینرو آنها هم زندگی خانوادگی اشان را مطابق با آنچه با او جور می آمد منطبق کردند.
او بعنوان یک حسابدار کاری پیدا کرد و در کارش هم خوب پیشرفت کرد تا زمانی که محلی که در آن کار می کرد دچار بازسازی شد و تعداد زیادی از کارمندان عوض شدند. پس از آن جین بطور روزافزونی مضطرب شد و به دکترش رجوع کرد. او جین را به یک روانشناس معرفی کرد که بالاخره تشخیص داد که وی از سیندروم اسپرگر رنج می برد.
افرادی که مبتلا به سیندرم اسپرگر هستند با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
سیندرم اسپرگر یک وضعیت پزشکی نامحسوس است – نوعی وضعیت "نامرئی" و لذا وضعیتی که اغلب بدفهمیده می شود. از آنجا که وضعیت نامحسوسی است به سختی هم تشخیص داده می شود. اغلب به آن «اختلال سه وجهی» (‘triad impairment’) هم می گویند زیرا این وضعیت سه دشواری با هم بوجود می آورد:
دشواری در ایجاد روابط اجتماعی
دشواری در برقراری ارتباط
دشواری در داشتن تخیل
سیندروم اسپرگر اغلب به این معناست که فرد از علایق ویژه ای برخوردار می شود و از برهم خوردن روال زندگی اش مضطرب می شود.
در زیر تجارب ما در هر یک از این سه دشواری آمده است.
دشواری در ایجاد روابط اجتماعی
"من خیلی دوست دارم جشن برگزار کنم، ولی اصلا هیچ نمی دانم چگونه آن را برنامه ریزی کنم."
"برای من خیلی دشوارتر از دیگران است که با کسی دوست شوم."
" معاشرت با دیگران خصوصیتی نیست که بطور طبیعی بیاید – باید انجام آن را یاد بگیریم."
"ما برخی اوقات وضعیت و علائم را بد می فهیم."
"مثل این است که پشت یک دیوار نامرئی قرار داریم."
"مثل زنبوری هستیم که در شیشه مربا گیر کرده است."
"من نحوه برقراری رابطه با جنس مخالف را با دیدن فیلم یاد گرفتم. ولی می دانستم که این نوع تصور از چنین روابطی غیر واقعی است."
"من در گرفتن اشاراتی که افراد در روابط اجتماعی شان رد و بدل می کنند کند هستم و نمی دانم وقتی آنها را بدمی فهم چه باید بکنم."
"من از اینکه نمی توانم در معاشرت با دیگران شرکت کنم سرخورده ام."
"ما برخی اوقات برایمان دشوار است که سن و موقعیت کسی را با فقط دیدن او حدس بزنیم."
"برخی اوقات ما نمی دانیم چگونه یک محاوره با فرد دیگری را ادامه ههیم."
" بعضی اوقات برایمان ساده تر است که با کسانی که از کشورهای دیگر می آیند معاشرت کنیم."
دشواری در برقراری ارتباط
"برخی اوقات ما در فهمیدن حرف طرف مقابل کند هستیم."
"ما ممکن است در فهم اصطلاحات عامیانه مانند "دو دو تا چهارتا می شه" مشکل داشته باشیم."
"ما چیزهایی که گفته می شود را خیلی خشک می فهیم."
"برخی اوقات ما ممکن است بطور ممتد درباره چیزی صحبت کنیم بدون آنکه متوجه شویم که طرف مقابل علاقمند نیست."
"ما برایمان دشوار است که جایمان را با کسی عوض کنیم."
"برخی اوقات برای ما دشوار است که منظورمان را به کسی بفهمانیم."
"اگر کسی از سیندروم اسپرگر رنج ببرد برای او تعقیب یک محاوره مانند فهمیدن یک زبان خارجی است."
"برخی اوقات برای ما دشوار و حتی دردآور است که چشم توی چشم کسی بیاندازیم و دیگران ما را بدمی فهمند و فکر می کنند که ما یا نادرستکاریم و یا حیله گر."
دشواری در داشتن تخیل
"عرصه ای که در آن دشواری داریم تصور احساسات دیگران است."
"بعنوان کودک ما اغلب مشکل داشتیم که در سرگرمی هایی که باید در آن قدرت تخیل را بکار برد، شرکت کنیم و یا جوک هایی را بفهمیم که در آن باید قدرت تصور داشت تا موضوع را فهمید. این قابلیتی است که برخی از ما که مسن تر شدیم یاد گرفتیم."
"ما برایمان سخت است بفهیم که افراد دیگر چه چیزی ممکن است بدانند. از آن مشکل تر برای ما این است که حدس بزنیم دیگران ممکن است چه افکاری داشته باشند."
"برای ما فهم داستان و نمایش سخت است."
"برخی اوقات برای ما نشان دادن حساسیت نسبت به عواطف دیگران مشکل است."
" برای ما فهم ظرایف حسی و حالات صورت دیگران بسیار دشوار است – البته اگر کسی بطور محسوسی بخندد آن را متوجه می شویم ولی عواطف دیگری که با ظرافت بیشتری ابراز می شوند چیزی هستند که ما در فهم آنها دشواری داریم."
"باید بیاد داشته باشیم که این فقط کسانی که از سیندروم اسپرگر رنج می برند نیستند که برای برقراری ارتباط و یا ایجاد روابط اجتماعی تلاش می کنند. البته برای هر کسی ممکن است انجام این چیزها در شرایطی تا حدودی دشوار باشد ولی افراد مبتلا به سیندروم اسپرگر این مسائل برایشان حتی دشوارتر است بویژه وقتی که خود شرایط زندگی هم برای آنها عموما سخت است."
علائق ویژه
"ما ممکن است علائق ویژه ای داشته باشیم که زندگی مان را بیشتر از دیگران تحت شعاع قرار می دهند."
"برای من سخت است که از علائق ویژه ام حتی وقتی که خودم هم می خواهم دور شوم."
"برخی اوقات در ما علائق ویژه ای رشد می کنند و برایمان جالب می شود که روی این علائق کار کنیم و یا آنها را مطالعه کنیم."
"دیگران همیشه نسبت به علاقه من به پرچم های مختلف علاقه مند نیستند."
"من واقعا مجذوب نگاه کردن به تیرهای برق و نحوه ساختن آنها می شوم."
روال ها
"ما ممکن است برایمان دشوارتر از دیگران باشد تا با هر تغییری در روال کار و زندگی کنار بیاییم. این باعث می شود که برایمان رفتن به تعطیلات و یا شروع یک کار جدید مشکل باشد."
"اگر از پیش خبر داشته باشم برایم کنار آمدن با یک تغییر جدید مشکل نیست، ولی برای این کار باید از قبل خودم را آماده کنم و نه اینکه چنین تغییری یکدفعه برایم پیش بیاید."
علل
تئوری های مختلفی درباره علل سیندرم اسپرگر وجود دارد. بعنوان مثال شرایط محیطی، صدمه به مغز، دشواری و یا بیماری در موقع تولد بعنوان علل این سیندرم نام برده شده اند. ولی هیچکس کاملا علت آن را در این شرایط نمی داند. تحقیقات در این زمینه در جریان است ولی تصور این است که خصوصیات ژنتیک افراد تا حدود زیادی در این زمینه موثر هستند.
گستردگی
سیندروم اسپرگر محدود به یک گروه فرهنگی یا زبانی معین نیست. این سیندروم در بین زنان بیش از مردان است. ممکن است برای افراد فهم دشواری های اجتماعی که زنانی که سیندروم اسپرگر را تجربه می کنند سخت باشد.
"افرادی که مبتلا به سیندرم اسپرگر هستند بیش از دیگران از ناراحتی هایی رنج می برند که با این حالت همراه هستند مانند خوانش پریشی (dyslexia)، کنش پریشی (dyspraxia)، مشکلات گوارشی و روانی.
ما در چه چیزهایی وضع مان خوب است؟
برخورداری از سیندرم اسپرگر مایه نگرانی و اضطراب است، ولی ما در زمینه هایی از دیگران وضع مان بهتر است. بسیاری از ما تیزهوش هستیم و ضرب هوش مان بالا است. در زیر برخی از چیزهایی که افرادی که جزو گروه ما هستند در آنها وضع شان خوب است آمده است.
"من از حافظه بسیار عالی برای به یاد داشتن ارقام و فاکت برخوردار هستم – بعنوان مثال شماره پلاک ماشین ها و یا برنامه اتوبوس و قطار. من هیچوقت لازم نیست شماره تلفن کسی را یادداشت کنم. من همینطور از حافظه خوبی برای به یاد داشتن جوک ها، حکایات و حتی کل متن یک فیلم سینمایی برخوردارم."
"من به دقت جزییات مکالمه ای را که ده سال پیش داشتم به یاد می آورم. (این باعث اختلاف نظر می شود بویژه وقتی طرف مقابل اصلا به یاد نمی آورد که چیزی گفته باشد!)"
"من آدم بسیار منصفی هستم."
"من در یاد گرفتن برنامه های کامپیوتری وضع ام خوب است."
"من در یادگیری زبانهای خارجی وضع ام خوب است."
چه چیزی به ما کمک می کند؟
"دیگران باید وقت صرف کنند تا افرادی که به سیندرم اسپرگر مبتلا هستند را درک کنند."
"ما برای یادگیری به کمک احتیاج داریم – برای مثال در کالج یک مددکار اجتماعی به من یاد داد که چگونه کارهای معینی را انجام دهم."
"ما برای یادگیری به تمرین احتیاج داریم."
"ما برای انجام کارهای خانه و همینطور اینکه چگونه احساسات و دوستی مان را ابراز کنیم به حمایت احتیاج داریم."
"دیگران می توانند با وضوح صحبت کردن به ما در برقراری ارتباط کمک کنند – مثلا با توضیح روشن کارهایی که باید صورت بگیرد به نحوی که ما آنها را خوب درک کنیم، و همینطور با کمک کردن به ما در انجام این کارها."
"ما برای اینکه اشتغال پیدا کنیم به کمک احتیاج داریم. کمک در یافتن شغل و همینطور در حین کار افق هایی را در زندگی من باز کرده است."
"ما وقتی که کار شخصی هم انجام می دهیم به حمایت احتیاج داریم."
"دیگران باید مسائل را با وضوح به ما توضیح دهند و از گفتن کنایه اجتناب کنند. دیگران باید سعی کنند بدون تناقض حرف بزنند و چیزهایی که به ما گفتند را به یاد داشته باشند."
" اگر دیگران رفتار ما را بپذیرند و نسبت به آن اغماض داشته باشند حتی اگر در مواقعی قدری عجیب به نظر برسد، به ما کمک می کند."
"اگر دیگران متوجه باشند که ما خودمان سر صحبت را با کسی باز نمی کنیم ولی با توجه به توان و امکان مان اگر به ما کمک شود در چنین معاشرتی شرکت خواهیم کرد، به ما کمک می کند."
"لازم است به ما به روشنی قواعد معاشرت گفته شود. ما لازم است بدانیم که در شرایط اجتماعی چه کاری را باید انجام داد و یا انجام نداد."
" اگر به نحوه صمیمی و روشن با ما برخورد کنید، به ما کمک می کند."
"لطفا بر کیفیات و قابلیت های خوب ما تمرکز کنید."
لیست خواندنی های که توصیه می شوند
Tony Attwood Asperger’s Syndrome a guide for parents and professionals Jessica Kingsley Publishers 1998*
Gunilla Gerland A Real Person: life on the outside Souvenir Press 2003*
Temple Grandin Thinking in Pictures Vintage Books 1996*
Temple Grandin and Margaret Scariano Emergence Labelled Autistic Warner Books 1986*
Martine Ives What is Asperger Syndrome and how will it affect me? The National Autistic Society 2001*
Luke Jackson Freaks, Geeks and Asperger Syndrome Jessica Kingsley Publishers 2002*
Wendy Lawson Life Behind Glass Jessica Kingsley Publishers 2000*
Clare Sainsbury Martian in the Playground Lucky Duck Publishing Ltd 2000*
Gisela and Christopher Slater-Walker An Asperger Marriage Jessica Kingsley Publishers 2002*
DigbyTantam and Sue Prestwood A Mind of One’s Own The National Autistic Society 1999*
Donna Williams Nobody Nowhere Jessica Kingsley Publishers 1992*
دانش آموزان و کودکان مبتلا به اتیسم
مقدمه: اتیسم: بیماری فرار احساس
نگاه پر مهرش را به او دوخته تا مهروزی و محبتش را نشان دهد، گرم و صمیمی به او مینگرد تا بگوید چقدر دوستش دارد، به خانه برمیگردد با شور و شوق حضورش را به او نشان میدهد تا خوشحالش کند. اما پاسخ اینها نگاهی سرد و بیتفاوت است که هیچ نویدی از عشق نمیدهد. تلاش مادر بیفایده است. او اصلا بیقرار آمدن و رفتن، حضور یا عدم حضور مادر نیست که بخواهد با دیدنش شاد شود و از رفتنش بیقرار، و همین است که مادر را نگرانتر میکند. به لبخند مادر پاسخ نمیدهد، نه اینکه نخواهد پاسخ دهد و از چیزی ناراحت باشد که بخواهد ناراحتیاش را با بیتفاوتی نشان دهد برای او هیجان دیدن دوستی دیرین و آشنایی نزدیک هیچ معنایی ندارد و در واقع معنای این واژهها را نمیشناسد ( و یاشاید نمی تواند احساسات خود را آن طور که هست بنمایاند.گویا) برای او نه دوستی معنی و مفهومی دارد، نه عشق، نه مهر، نه آشنا، نه غریبه و نه لبخند. این حال و روز کودک مبتلا به "اوتیسم" یا کودک "اوتیستیک" است. (میردریکوند ،1385)
اُتیسم چیست؟
اُتیسم اختلال رشد ذهنی پیچیده ای می باشد که معمولا در 3 سال اول زندگی شخص ممکن است بروز کند . به نظر می رسد که یک اختلال در سیستم عصبی که باعث عدم عملکرد صحیح مغز می شود در ایجاد این بیماری مؤثر می باشد . این اختلال در بیماران اُتیستیک باعث می شود که مغز نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی به درستی عمل کند . کودکان و بزرگسالان اُتیستیک در زمینه ارتباط کلامی و غیر کلامی ، رفتارهای اجتماعی ، فعالیتهای سرگرم کننده و بازی دارای مشکل می باشند . اُتیسم یکی از پنج بیماریی می باشد که در مجموع به آنها “ اختلالات نافذ رشد“ یا به اختصار “پی دی دی “ می گویند .
در بیماری های طیف پی دی دی ، اُتیسم بیشترین تعداد را دارا می باشد که تقریبا بین 2 تا 6 کودک از هر 1000 کودک به آن دچار می شوند ( به نقل از مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها در آمریکا سال 2001 ) . این بدین معنا است که در کشوری مانند ایران با جمعیت حدود 70 میلیون نفر احتمال می رود حدود 280 هزار بیمار اُتیستیک وجود داشته باشند و فراموش نکنید که این تعداد هر روز در حال رشد می باشد . طبق مطالعات انجام شده توسط وزارت آموزش و سایر سازمان های دولتی آمریکا ، اُتیسم در این کشور با نرخ رشدی برابر با 10 تا 17 درصد در حال ازدیاد است . در سایر کشورها نیز مانند کشور ما این بیماری در حال رشد نگران کننده ای است که متأسفانه حرکت جدی از طرف سازمانهای مسئول در جهت شناساندن این بیماری به جامعه و موارد لازم انجام نشده است . (جعفر نزاد ،1385)
اُتیسم در سراسر دنیا دیده می شود و فقط در پسران سه برابر بیشتر از دخترها مشاهده شده است .اما اغلب میزان ابتلا در دختران شدیدتر از پسران بوده و معدل نمره های آنان در آزمون های هوشی پایین تر است.(پورافکاری ، 1376) به عبارت دیگر نژاد ، مکان زندگی ، میزان سواد ، وضعیت مالی ، نوع اعتقاد ، شیوه زندگی، و ... هیچکدام تأ ثیری در شانس بروز اُتیسم ندارند.
از زمانی که آگاهی عمومی در باره این اختلال شروع به افزایش کرد ( برای اولین بار دکتر لئو کانر در سال 1943 این بیماری را به صورت علمی توضیح داد ) ، بیشتر افراد حتی بعضی ازمتخصصین پزشکی و آموزشی هنوز درک درستی از نحوه تأ ثیر گذاری این اختلال بر افراد ندارند و از چگونگی برخورد و درمان این افراد دانش کافی ندارند . به عبارت ساده تری میتوان گفت در میان این بیماران می توان افرادی را مشاهده کرد که تماس چشمی ، رفتار خوب اجتماعی و بعضی از فاکتورهائی را که در کودکان اُتیستیک مشاهده نمی شود ، داشته باشند ولی در عین حال در سایر فاکتورها با کودکان سالم فرق داشته باشند . به همین دلیل تشخیص و تعیین روش درمان و نیز بررسی پیشرفت و مشخص کردن مراحل درمان نیازمند افراد متخصص با دانش کافی می باشد.
قبل از سال 1970، اکثر کودکان اوتیستیک قبل از رسیدن به نوجوانی در موسسات نگهداری می شدند.نوعا، والدین و معلمان قادر به سازگاری با رفتار بسیار مخرب کودکان و کمبود های یادگیری عمیق آنها نبودند.بنابراین، کودکان از کلاس درس مکررا اخراج می شدندو یا اینکه هرگز پذیرفته نمی شدند. با تصویب قانون فدرال در سال 1972 آموزش عمومی برای کودکان اوتیستیک و دیگر کودکان عقب مانده ذهنی وضع و کلاسهایی برای کودکان اوتیستیک ایجاد شد. (نایینیان و همکاران،1378)
اُتیسم را می توان یک بیماری با طیف گسترده معرفی کرد . این بیماری میتواند نشانه های فراوانی داشته باشد که توسط این نشانه ها اُتیسم را می توان از درجات خفیف تا شدید درجه بندی کرد . اگرچه اُتیسم رامی توان توسط یک سری از رفتارها تشخیص داد ولی افراد اُتیستیک می توانند ترکیبی از این رفتارها را داشته باشند و الزاماً نباید رفتارهای اختلالی تعیین شده را به صورت یکجا از خود نشان بدهند . ممکن است دو کودک که یک تشخیص برای آنها داده شده است ، از نظر رفتاری با هم تفاوت نشان بدهند واز نظر مهارت ها نیز با هم تفاوت داشته باشند .ممکن است والدین کلمات متفاوتی را در رابطه با بیماری این کودکان بشنوند مانند شبه اُتیسم ، متمایل به اُتیسم ، طیف اُتیسم ،اُتیسم با عملکرد بالا و پائین ، با توانائی بالا و پائین .
اختلال سه وجهی:
افرادی که مبتلا به اوتیسم هستند اغلب در سه زمینه با مشکل مواجه هستند؛ این مشکلات موسوم به «اختلال سه وجهی» (triad impairment) هستند:
* مراوده اجتماعی (دشواری در ایجاد روابط اجتماعی، بعنوان مثال منزوی از دیگران و یا بی تفاوت نسبت به آنان بودند).
* ارتباط اجتماعی (دشواری در ابجاد ارتباط لفظی و غیر لفظی، بعنوان مثال اینکه بطور کامل مفهوم حرکات و اشارات، حالات صورت و لحن صحبت دیگران را نفهمیدن).
* تخیل (دشواری در یادگیری بازی هایی که چند نفر در آنها درگیر هستند و یا باید از قدرت تخیل برای فهم آنها استفاده کرد، بعنوان مثال محدودیت در فعالیت هایی که به قدرت تخیل فرد مربوط می شوند، یا اینکه احتمالا آنها را فقط بطور خشک و مکرر تقلید کردند).
هنوز در این مورد که کدامیک از عوارض مثلث را باید اساسی فرض کرد، اختلاف نظر قابل ملاحظه ای وجود دارد. بسیاری از صاحب نظران می گویند از چندلحاظ کمبودهای معاشرت اجتماعی و ارتباطی از نظر مفهومی عواملی تفکیک نشدنی هستند.(بردیده،1381)
علاوه بر این اختلال سه وجهی، رفتار تکراری و مقاومت در مقابل تغییر روال کار و زندگی نیز جزو خصوصیات فرد اوتیستی است. مهارتهای ارتباطی نیز ( هم کلامی و هم نوشتاری ) مشکل مهمی در کودکان اُتیستیک می باشد . آنها نمی دانند که ارتباط چگونه برقرار شده و چه اهمیتی دارد همچنین این کودکان اغلب در شروع ارتباط و برقراری ارتباط دو طرفه مشکل دارند . بسیاری نیز مشکلات گفتاری دارند و ممکن است هیچگاه در طول زندگی خود صحبت نکنند و یا اینکه دیر شروع به صحبت کردن بکنند. بعضی از این کودکان هم ممکن است از مهارت کلامی به نحو نادرست استفاده بکنند مثلاً هر کلمه و یا جمله ای که به آنها گفته می شود را تکرار می کنند ( تکرار طوطیوار ) و یا اینکه فقط از کلمات تک برای ارتباط استفاده می کنند . البته باید یادآور شد که مشکلات ارتباطی می توانند باعث بروز ناهنجاریهای رفتاری شوند. مثلاً کودکی که قادر نیست نیاز خود را بیان کند ممکن است شروع به فریاد کشیدن و یا خودآزاری کند .
آیا کودک اُتیستیک درمان می شود؟
برای والدین دانستن این مطلب که کودک آنها اُتیسم می باشد تجربه تلخ و دردناکی است . برای بسیاری از خانواده ها ممکن است این تشخیص بسیار تکان دهنده و غیره منتظره باشد ، بعضی از والدین هم ممکن است ماه ها و یا سالها به دنبال این باشند که با انجام آزمایشات دقیق تر عدم وجود اُتیسم را در کودک خود ثابت کنند .به هر حال والدین کودکانی که به تازگی متوجه این حقیقت شده باشند سئوالهای بدون جواب بسیاری در پیش روی خود می بینند .در دهه های گذشته معمولا این کودکان را در مراکز نگهداری کودکان معلول ذهنی قرار می دادند . متخصصین اطلاعات کمی در مورد این بیماری و راه های در مان آن داشتند و همچنین خدمات اجتماعی کمی برای این بیماران وجود داشت .امروزه اگر چه هنوز محققین و متخصصین در حال تحقیق بر روی علل و درمان این بیماری می باشند ولی نسبت به سالهای گذشته پیشرفت چشمگیری را مشاهده می کنیم .به این ترتیب آینده روشنتری را می توانیم برای این کودکان انتظار داشته باشیم . هم اکنون در بسیاری از کشورها خدمات اجتماعی مناسبی برای این افراد و والدین آنها تدارک دیده شده است و روشها ، داروها و مراکز قابل توجهی برای کمک به بیماران اُتیستیک فراهم شده است . (جعفر نژاد،1385)
روشهای درمانی و تربیتی :
در حالی که هنوز درمان مشخصی برای اُتیسم پیدا نشده است ولی روشهای درمانی مناسبی وجود دارند که با آنها می توان به این کودکان کمک کرد تا از توانائی های بیشتری بهره مند شده و حتی نمونه هائی نیز از بهبود کامل دیده شده است . این روشهای درمانی علاوه بر اینکه کمک می کنند تا رفتارهای اختلالی کودک کم شوند ، همچنین کار های استقلالی را نیز به کودک می آموزند تا کودک بتواند به طور مستقل نیازهای خود را برآورده وبه تدریج به یک زندگی عادی برسد . از آنجائی که رفتارها و اختلالات در کودکان اُتیستیک بسیار متفاوت و متغیر است ، تا کنون چندین برنامه درمانی برای آنها مد نظر قرار گرفته است که هر کدام موفقیتهائی نیز به دنبال داشته اند . در درمان کودکان اُتیستیک باید حتما این مورد در نظر گرفته شود که روش درمان برای هر کودک باید متناسب با توانائی ها و شدت اختلالات او برنامه ریزی شود .
از آنجائی که هیچ کودک اُتیستیک مانند کودک اُتیستیک دیگر نیست ، برنامه درمانی مناسب برای یک کودک نیز ممکن است برای کودک دیگر مؤثر نباشد . همین امر باعث شده است که کار ارزیابی و ارائه برنامه های درمانی مشکل تر باشد . یکی از محققین و متخصصین اُتیسم بیان می کند که بهتر است هر کدام از مشکلات فرد اُتیستیک را به عنوان یک بیماری فرض کرده و در انتخاب برنامه سعی شود که راه حل های این مشکلات در برنامه گنجانده شوند . می توان لیستی از کارهائی را که کودک می تواند و نمی تواند انجام دهد تهیه کرده و در انتخاب برنامه دقت کرد که آیا برنامه مورد نظر جوابگوی این موارد می باشد یا نه .
انجمن اُتیسم آمریکا آیا برنامه درمانی به کودک صدمه ای خواهد زد ؟ در صورت شکست برنامه درمانی چه تأثیراتی منفی بر کودک و خانواده وارد خواهد شد ؟ آیا این برنامه درمانی از نظر علمی بررسی و تأیید شده است ؟ آیا روشهای ارزیابی مشخصی در این برنامه گنجانیده شده است؟ این برنامه در مورد سایر کودکان چه مقدار موفقیّت داشته است ؟چه تعداد از کودکانی که با این برنامه تحت درمان قرار گرفته اند توانسته اند به مدارس عادی بروند و چه تعداد نتوانسته اند؟آیا درمانگران تعیین شده تجربه و علم کافی برای کار با کودکان اُتیستیک را دارند ؟ فعالیت ها و تمرینات چگونه برنامه ریزی شده اند ؟ کودک در این برنامه چه مقدار مورد توجه قرار گرفته است ؟ پیشرفت کودک به چه نحوی اندازه گیری خواهد شد ؟ آیا رفتار و پیشرفت کودک به دقت مورد بررسی و ثبت قرار خواهد گرفت ؟ آیا کودک به درستی مورد تشویق و تحریک قرار خواهد گرفت؟ آیا محیط اختصاص یافته برای محل تمرینات به درستی از چیزهائی که ذهن کودک را پریشان می کند خالی شده است ؟ آیا برنامه درمانی به نحوی است که امکان ادامه آن در خانه باشد ؟ هزینه برنامه ، زمان آن ومحل آن در حدّ و توان والدین می باشد؟چند معیار را ارائه داده است که می توان با استفاده از آنها مؤثر بودن یک برنامه درمانی را تشخیص داد :
باید توجه داشت که مهمتر از عنوان بیماری ، پرداختن به درمان آن است و این کودکان با درمان مناسب و به موقع می توانند مطالب را بیاموزند ، رفتارهای درست را از خود نشان داده و در آینده مانند افراد عادی زندگی کنند . اما بدست آوردن این اهداف مستلزم درمان به موقع و درست، تحمل مشکلات و سختی های مربوط به این درمان است.
آموزش و پرورش ویژه و یا حمایت با برنامه واقعا می تواند در زندگی فردی که اوتیست است تاثیر بگذارد و به او کمک کند تا توانایی های خود را به حداکثر ممکن رشد داه و بیشترین قابلیت های دوره بلوغ خود را بدست آورند.
روشهای فراوانی برای بهبود مشکلات اجتماعی،کلامی،حواس ، و رفتارهای اختلالی تهیه شده است .برخی از این روشها عبارتند از : اِی بی ِای ، آموزش جزء به جزء ، فِلور تایم ، داستانهای اجتماعی ، و بهبود مجموعه حواس پنجگانه .
روش اِی بی اِی: Applied Behavior Analysis
تا قبل از طرح پژوهشی لواس در آمریکا فعالیت عمده و جدی برای درمان درخودماندگی صورت نگرفته بود و بسیاری بر این باور بودند که باید این کودکان را به حال خود رها کرد. اما طرح پژوهشی لوواس نشان داد که با ساعتهای کار زیاد و آموزش ویژه میتوان 47 درصد کودکان درخودمانده را قادر به کسب آگاهی و تحصیلات عادی گرداند و 40 درصد را نیز به حدی کاهش علامت داد که به سطح کودکان کم توان ذهنی خفیف برسند،باور قبلی را متحول کرده و اکنون در سراسر دنیا کودکان در خود مانده را تحت آموزش ویژه قرار می دهند. (همت ، 1382) و بسیاری از روشهای درمانی کودکان اُتیستیک بر پایه اصول این روش تهیه شده اند. اصل مهم این روش این است که رفتارهائی که مورد تشویق قرار بگیرند احتمال تکرار و افزایش خواهند داشت و رفتارهائی که مورد توجه قرار نگیرند احتمال حذف شدن آنها وجود دارد .اگر چه اِی بی اِی یک تئوری می باشد ولی بسیاری از مردم از این اصطلاح برای روشهائی که با این اصل کار می کنند استفاده می کنند . دو روش مهمی که بر پایه این اصل وجود دارند روش آموزش جزء به جزء و لوواس می باشند .
در روش آموزش جزء به جزء و روش لوواس هر تمرینی که به کودک داده می شود شامل یک دستور به کودک ، یک عمل از طرف کودک و یک عکس العمل از طرف درمانگر می باشد .این روش علاوه بر تصحیح رفتارهای کودک شامل آموزش مهارتهای جدید نیز از قبیل مهارتهای اولیه مانند خوابیدن و لباس پوشیدن تا مهارتهای پیشرفته مانند برخوردهای صحیح اجتماعی می باشد . این روش ، روشی بسیار دقیق و کامل است .در این روش معمولاً کودک بین 30 تا 40 ساعت در هفته به صورت انفرادی با درمانگر دوره دیده کار می کند . هر کار و مهارت جدید به اجزاء کوچکتری تقسیم می شود . هرگاه کار خواسته شده ازکودک به درستی انجام شود ، کودک مورد تشویق قرار می گیرد تا در کودک انگیزه تکرار آن و فرمانبری بیشتر شود . این روش با مخالفت هائی نیز روبرو شده است . برخی از متخصصین معتقدند که این روش به احساسات کودک لطمه می زند و مدت زمان آموزش آن در طول هفته تأثیرات ناخوشایندی بر خانواده میگذارد. به هر حال آمار و ارقام و تجربه نشان داده است که تکنیکهای اِی بی اِی نتایج مثبت و با ثباتی بر روی کودکان اُتیستیک داشته است .)جعفر نژاد،1385)
TEACCH
این روش اولین روشی بود که در آمریکا برای کودکان اُتیستیک به کار گرفته شد . نام این روش مخفف عبارت ”درمان و آموزش کودکان اُتیستیک و ناتوانی های ارتباطی مرتبط با این بیماری “ می باشد . روش تیچ که در اوایل دهه 1970 توسط اریک شوپلر ارایه شده ، شامل تمرکز بر روی شخص مبتلا به درخودمانگی و ایجاد برنامه ای در مورد مهارت ها، علایق و نیازهای چنین شخصی است. اولویت های عمده شامل عطف توجه به شخص، درک اتیسم، قبول انطباق های مناسب و استراتزی مداخله وسیع بر مبنای مهارت ها و علایق موجود است. در این روش اعتقاد بر این است که محیط زندگی کودک باید با او تطبیق داده شود نه اینکه کودک با محیط تطبیق داده شود .در این روش از تکنیک خاصی استفاده نمی شود بلکه برنامه درمانی بر اساس سطح عملکرد کودک پایه ریزی می شود .توانائی های کودک بر اساس معیارهای آموزشهای روانی بررسی می شود و تکنیکهای درمانی در جهت بهبودارتباط ، مهارتهای اجتماعی و انطباقی طراحی می شوند .در این روش به جای اینکه به کودک یک مهارت و توانائی خاص آموزش داده شود ، سعی بر این است که به کودک مهارتهائی آموزش داده شود تا بتواندمحیط اطراف خود و رفتارهای اطرافیان خود را بهتر درک کند .به عنوان مثال ، برخی از کودکان اُتیستیک هنگام احساس درد شروع به فریاد زدن می کنند ، در این روش سعی برآن است که به کودک آموزش داده شود تا هنگام احساس درد چگونه با برقراری ارتباط آن را به اطرافیان خود بفهماند . این روش نیز مخالفانی دارد و این مخالفان معتقدند که این روش خیلی خشک و پر شاخ و برگ است . همچنین ممکن است کودک اُتیستیک دریابد که در برابر عمل خواسته شده چه انتظاری از او می رود و فرا بگیرد که بدون فکر ، خلاقیّت و دقت جواب خواسته شده را اجرا کند . (اصلانی، 1385)
روش ارتباط با تبادل تصویر: Picture Exchange Communication Systems – PECS
یکی از مهم ترین اختلالات در کودکان اُتیستیک عدم توانائی در ارتباط می باشد. برخی از کودکان اُتیستیک ممکن است صحبت کردن را بیاموزند و برخی نیز ممکن است هیچگاه قادر به این کار نشوند .این روش ، روش مناسبی برای شروع گفتار و برقراری ارتباط در کودکانی است که قادر به صحبت کردن نمی باشند .در این روش بر پایه اصول اِی بی اِی ، به کودک آموزش داده می شود که چگونه می تواند نیاز های خود را از طریق دادن تصاویر برآورده کند.از امتیازات مهم این روش این است که ارتباط کودک ساده ،قابل فهم ، با تفکر و عمد می باشد . کودک تصویری را به شما می دهد و شما بلافاصله می توانید منظور او را دریابید . با این روش کودک می تواند با هر کسی ارتباط برقرار کند و تنها کاری که باید انجام شود گرفتن و دادن تصاویر است .(جعفرنژاد، 1385)
Floor Time
این روش توسط یک روانشناس کودک به نام ” استانلی گرین اسپن “ ارائه شده است .این روش بسیار شبیه بازی درمانی است . در این روش سعی بر این است که ارتباط کودک با یک فرد دیگر از طریق برنامه های دقیق بازی بیشتر و مؤثرتر شود. این روش شامل شش مرحله می باشد که کودک در مراحل طی آنها تقلید و چگونه یاد گرفتن را از یک بزرگتر فرا می گیرد و به عبارتی کودک باید نرده بام شش پله ای را طی کند .ممکن است کودکان در این روش با مشکلاتی نیز روبرو شوند مثلا به علت اختلالات حسّی در درک بعضی از تمرینات خواسته شده مشکل پیدا کنند و یا اینکه قادر به انجام برخی از تمرینات بدنی موجود در برنامه نشوند .در این برنامه والدین و درمانگران سعی می کنند تا پیشرفت کودک را از طریق مسیرهائی که کودک دوست دارد و با جهت دادن به این مسیرها ، فراهم کنند تا کودک بتواند شش مرحله پیشرفت موجود در این روش درمانی را طی کند.این روش به طور مجزا کودک را در بدست آوردن مهارتهای گفتاری و بدنی کمک نمی کند بلکه از نظر احساسی و روانی به کودک کمک می کند تا کودک بتواند درک بیشتری پیدا کرده و از طریق آگاهی و تجربه مهارتهای دیگر را نیز بدست آورد .معمولاً از این روش در کنار روشهای دقیق تر دیگر مانند اِی بی اِی در ساعات فراغت کودک استفاده می شود . (جعفرنژاد،1385)
داستانهای اجتماعی : Social Stories
این داستانها برای آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان اُتیستیک آماده شده اند . از طریق این داستانها به کودک آموزش داده می شود که چگونه احساسات ، منظور ، و برنامه های دیگران را درک کنند .در این روش یک داستان براساس یک موقعیّت و شرایط خاص با اطلاعات فراوان تهیه شده است که به کودک از طریق گوش کردن به آن کمک میشود تا بفهمد چه جواب یا عکس العمل مناسب را باید از خود نشان دهد . این داستانها معمولاً از سه جزء اصلی تشکیل می شوند : 1- اطلاعاتی در مورد افراد داستان ، مکان و اجزاء آن 2- احساسات و افکار افراد داستان 3- جوابها و عکس العملهای مناسبی که باید وجود داشته باشند . این داستانها باید بر اساس نیاز کودک برای او خوانده شوند و حتماً باید از قول اول شخص مفرد و در زمان حاضر باشند . این داستانها در صورت همراهی با تصاویر و موسیقی می توانند تأثیر بیشتری داشته باشند . بایستی داستانهای فراهم شده به گونه ای باشند که نقاط ضعف کودک را تصحیح کنند . مثلاً کودکی که از شرائط بخصوصی ترس دارد و یا اینکه در او ایجاد استرس میکند بهتر است داستانهای مناسبی در مورد این شرایط برای او گفته شود. ( جعفرنژاد، 1385)
درک مجموعه حواس : Sensory Integration
کودکان اُتیستیک اغلب از نظر حس های بدن خود دارای مشکلاتی می باشند . ممکن است این کودکان دارای آستانه تحریک بالا و یا پائین باشند و یا اینکه مغز آنها قادر نیست از اطلاعات بدست آمده توسط حواس پنجگانه آنها درک درستی از شرایط موجود بدست آورد . در این روش درمانی که می تواند توسط بازی درمان ، کاردرمان و یا گفتار درمان انجام شود به کودک کمک می شود تا بهتر از اطلاعات حسی بهره ببرد .مثلاً اگر کودک با حس لامسه خود مشکل دارد از کودک خواسته می شود تا اشیاء متفاوت با جنسهای متفاوت را لمس کرده و با آنها کار کند . موسیقی درمانی نیز جزئی از این روش است که توسط فرکانسهای متفاوت حساسیّت کودک را در برابر برخی اصوات کم و یا زیاد می کند . دکتر ” تِمپِل گراندین “ که خود یک بیمار اُتیسم بوده است دستگاهی را طراحی کرده است که با فشارهای متفاوت بر دست ، حس لامسه را بهبود می بخشد .قبل از اجرای این روش درمانی ، درمانگر حتماً باید کودک را به دقت زیر نظر گرفته و آشنائی کامل و دقیقی در رابطه با خصوصیات حسی کودک پیدا کند. (جعفرنژاد، 1385)
روشهای درمانی مکمل:
با وجود اینکه تشخیص زودهنگام و درمان زودهنگام اُتیسم بهترین روش در کمک به این کودکان و درمان آنهاست ، برخی از والدین و محققین معتقدند که روشهای درمانی مکمل دیگری نیز وجود دارند که می توانند ارتباط کودک با دنیای اطراف و سایرین را بهبود بخشیده و رفتارهای آنها را بهتر کنند . از انواع این درمانها می توان به موسیقی درمانی ، هنر ، و حیوان درمانی اشاره کرد که می توانند به صورت فردی با کودک کار شده و یا در مراکز مخصوص به صورت جمعی کار شوند . در تمامی این روشها افزایش قدرت ارتباط ، بهبود روابط اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس مشترک می باشد . همچنین این روشها کمک میکنند تا کودک بتواند رابطه بی خطر و مفیدی را با درمانگر خود و سایرین برقرار کرده و با آنها مأنوس شود . حیوان درمانی معمولا شامل اسب سواری و شنا با دولفین ها می باشد . در این درمانها کودک توانائی هماهنگی عضلات و اندامها را می تواند بدست آورد همچنین احساس دوست داشتن و اعتماد به نفس نیز از فوائد این نوع درمان است .موسیقی و هنر بخصوص می توانند در رفع مشکلات حواس پنجگانه کودک مفید باشند زیرا توسط آنها قدرت درک ، شنوائی و دیداری کودک تقویت می شوند. از برنامه های موسیقی درمانی برای پیشرفت در زمینه درک و آگاهی،کنترل حرکتی،افزایش توجه،تقویت حافظه، و تواناییهای کلامی این گروه کودکان استفاده می شود. ...کناره گیری و فرار از واقعیت از خصوصیات کودکان اوتستیک است. حتی گاهی مقاومت می کنند و از شرکت در جلسه موسیقی درمانی طفره می روند. اما از شنیدن قطعاتی که موزیک ترایپیست می نوازد، و یا توسط نوار پخش می شود لذت می برند. در نخستین جلسات لازم است سازها را ببینندو لمس کنند و صدای آنها را بشنوند و سازهایی در اختیار آنها قرار گیرد که نواختن آن به تکنیک خاصی احتیاج نداشته باشد. (زاده محمدی،1374)
روشهای رفتار درمانی و بهبود ارتباط:
رفتارهای کودکان اُتیستیک اغلب برای والدین و درمانگران مشکل آفرین و ناراحت کننده است . این رفتارها ممکن است نامناسب، تکراری ، تهاجمی و خطرناک باشد و همینطور ممکن است شامل تکان دادن مکرّر دستها ، حرکت مداوم انگشتان ، تکان دادن بدن به جلو و عقب ، گذاشتن اشیاء در دهان ، و یا کوبیدن سر به اشیاء دیگر باشد .کودکان اُتیستیک همچنین ممکن است به رفتارهای خودآزاری مانند آسیب زدن به چشمان ، و یا گاز گرفتن دستان خود عادت داشته باشند .این کودکان همچنین ممکن است نسبت به درد و سوختگی عکس العملی نشان ندهند .گاهی کودکانی نیز مشاهده شده اند که بدون دلیل به دیگران حمله کرده اند. دلایل بروز این رفتارها در کودکان اُتیستیک هنوز به طور دقیق یافت نشده است و بسیار پیچیده می باشد ولی برخی از متخصصین معتقدند که اختلالات در حواس پنجگانه کودک می تواند باعث بروز این رفتارها شوند و کودک با این رفتارها می خواهد این حواس را ارضاء کند . برای درک و درمان آسیب رسانی به خود تلاش های بسیاری صورت میگیرد تا از آسیب دیدگیهای احتمالی جسمی جلوگیری شود. اما از آنجا که آسیب رسانی به خود به میزان زیادی در یادگیری تاثیر می گذارد، درمان اهمیت بسیار دارد. ...تنبیه بدنی احتمالا پرکار بردترین و موفق ترین شیوه کنترل آسیب رسانی به خود است. یکی از شیوه های تنبه بدنی که رواج بسیار دارد بکار گیری محرکهای الکتریکی آزارنده اما بدون خطر است که با توبیخ و سرزنش شفاهی مانند گفتن " نه " قرین میشود. هر چند هیچ یک از روشهای دیگر چنین موفقیتی نداشته است ،اما تاثیرات این روش هم به سایر موقعیتها قابل تعمیم نیست. استفاده از شوک و سایر تنبیهات بدنی نیز مسایل اخلاقی را به میان می آورد. ... اخیرا شیوه ای تنبیهی که به نام " اصلاح افراطی " خوانده می شود،توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. اصلاح افراطی در مورد نوع به خصوصی از آسیب رسانی به خود به کارمی آید و همیشه به واکنشهای مکرری می پردازد که با آسیب رسانی به خود ناسازگار است. مثال ساده ای برای اصلاح افراطی این است که دختری راکه خود را سیلی زده است ، بلافاصله پس از سیلی زدن وادار کنیم دستهایش را برای چند دقیقه بی حرکت در دو طرف بدنش نگاهدارد. هر چند اصلاح افراطی نیازمند تلاش بسیار مراقبین کودک است،اما می تواند کاملا موثر افتد. (منشی طوسی ، 1375)
منابع:
- پورافکاری ،نصرت اله(1376).فرهنگ جامع روان شناسی و روان پزشکی.جلد دوم،تهران،فرهنگ معاصر.
_موریس،ریچارد. روانشناسی بالینی کودک :روشهای درمانگری.(ترجمه محمد رضا نایینیان وهمکاران،1378) تهران:رشد.
-نلسون،ریتا ویکس و ایزرائل،الن سی. اختلالهای رفتاری کودکان. (ترجمه محمد تقی منشی طوسی،1375) مشهد:آستان قدس رضوی.
_زاده محمدی، علی(1374). موسیقی درمانی کودکان استثنایی.تهران:کارگاه نشر
_ اصلانی،زهرا(1385).آشنایی با روش تیچ. تعلیم وتربیت استثنایی،52و53،صص53-51.
_بردیده،محمدرضا(1381).اوتیسم واختلات شبه اوتیسم و آسپرگر. فصلنامه آموزشی و پزوهشی احیا،شماره1،ص27.
_ همت،فرهنگ (1382) . آشنایی بافعالیت های مرکز آموزش و توانبخشی کودکان در خود مانده. نشریه تعلیم وتربیت استثنایی،22و23،صص 67-63.
-Jafarnejad.mehdi.autism.[online] Available:www.dsm.blogfa.com/post-3
-mirdarikavand.mehry.autism.[online] Available:www2.irna.com/fa/news/view/line(85/11/4)
اختلالات نافذرشد(2)
اپیدمیو لو ژی :
محیط اطراف یک فرد (او تیستی) مملو از پارا مترها ی دوره ای گو ناگون است .طیف های گوناگون اختلا لات اوتیستی در همه نژاد ها و کلاس های اجتما عی مشاهده می شوند . در بسیاری از آمارها اعلام می شود که اختلال اوتیسم در 04/0% ( 5/4 مورداز هر 10000 تولد زنده ) وجود دارد.ولی بسیاری ها معتقدندکه اگر بخواهیم آمار واقعی این اختلال را بیان نماییم باید گفت که این آمار به 1% کل جمعیت ( یک نفر از هر صد نفر ) میرسد.میزان بروز این اختلال درافراد مذکر 5/3 برابر افراد مونث است .این نسبت در سایر اختلالات رشدی از قبیل دیس لکسیا (dis lexia)نیز مشاهده می شود .
________________________________________
اتیو لو ژی:
1) ناهنجاری در بیوشیمی وساختارنرونی مغز. به نطر می رسد که برخی از نواحی مغز دارای رشد بالا و برخی دیگر دارای رشد کمتر از حد طبیعی می باشند .
2)وجود آلرژی و حساسیت :
در بسیاری از متون علمی پرهیز از برخی غذاها و مایعات سبب بهبودی شرایط کودکان بیمار شده است . در لیست این مواد می توان انواع مختلف رنگها، چسب ها ، لاک ناخن ؛ اسپری مو و پودر رختشویی را نام برد .
برخی از بیماران تصور می کنند که با تماس با این مواد ، سمهای خاصی وارد خون آنها میشود . برخی از کو دکان اوتیستی از استعداد های خارق العاده ای در برخی از رشته های علمی از قبیل ریاضیات ، هندسه ، موسیقی ، هنر ، حل جدول و قدرت حافظه بر خوردارند.
باید اعلام شود که همان گونه که در مورد افراد سالم نیز وجود دارد، رفتار یک فرد اوتیستی مرتبط با نحوه ادراک او از محیط اطراف است لذا او به خاطر ادراکات ناهنجارش از محیط واکنش های نا هنجار را از خود بروز می دهد.
عموما طیف اختلالات او تیسم را به سه بخش اختلال در تصور (imagination)، اختلال در ارتبا طات اجتماعی (social communication ) ، و اختلال در واکنش اجتماعی (social interaction) همراه با تمایل شدید برای انجام کار های تکراری و گاها رفتار های غیر طبیعی تقسیم بندی می نمایند .
________________________________________
علائم او تیسم:
باید اعلام نمود که علایم اوتیسم در افراد مختلف دارای شدت و ضعف گوناگو نی است .به این معنی که در برخی از بیماران برخی از علایم بیماری بارزتر از بقیه بیماران است :ولی به طور کلی علایم مربوط به اوتیسم را می توان از جنبه های زیر مو رد بر رسی قرار داد .
مهارتهای اجتماعی (Social skills) : این بیماران معمولا نسبت به دیگران همانند افراد سالم واکنش نشان نمی دهند .اغلب آنها از تماس های چشمی(eye contact) با دیگران پرهیز می کنند و اغلب مایلند که تنها باشند .
آنها در درک احساسات دیگران مشکل دارند .و اغلب نمی توانند در باره احساسات خود صحبت نمایند . زمانی که دیگران با آنها صحبت می کنند توجه ای به آنها نشان نمی دهند .برخی از آنها علا قه ای به مردم نشان نمی دهند ولی برخی دیگر برعکس بسیار علا قه مند به مردم هستند اما نمی دانند چگونه با دیگران صحبت کرده و با آنها بازی نمی کنند وقادر به برقراری ارتباط با آنها نیستند .
________________________________________
اختلا لات زبان ، تکلم ، و برقراری ارتباط :
استفاده از کلمات بدون توجه به معانی آنها :
حدود 40 % کو دکان مبتلا به اوتیسم اصلا حرف نمی زنند .برخی دیگر مبتلا به عارضه اکو لا لیا (echolalia) (تکرار کردن حرفهایی که دیگران به آنها می زنند) می باشند .به طور مثال اگر شما به او بگو یید " چرا نا هارت را نمی خوری " او هم به جای آنکه جوابت را بدهد می گوید " چرا ناهارت را نمی خوری " یا اینکه مکررا تبلیغات تلویزیون را بدون کم و کاست تکرار می کنند. تن صدای ثابتی دارند و به نظر می رسد که نمی توانند در مواقع شادی یا غمگینی تن صدای خود را بالا و پایین ببرند .این کودکان ممکن است از لحاظ فاصله مکانی به افرادی که با آنها صحبت می کنند خیلی نزدیک شوند و یا ممکن است به یکی از مو ضوعات صحبت خود بچسبند و رهایش نکنند . برخی از آنها می توانند به خوبی صحبت نمایند و لغات بسیار زیادی را می دانند ولی حوصله گوش دادن به حر فهای دیگران را ندارند .هم چنین ممکن است در باره افرادی که بسیار به آنها علا قه مند هستند خیلی زیاد صحبت نمایند . - انجام حرکا ت تکراری، مقاومت در برابر تغییرات محیطی ویا مقاومت در برابر تغییرات روزانه کار ها ی معمولی ، و عدم پاسخ دهی به صورت غیر طبیعی نسبت به تجارب حسی . آنها یک سری از کا رها را بارها و بارها تکرار میکنند . اگر عادات روزانه آنها تغییر نماید به شدت نا راحت می شوند .به عنوان مثال اگر کودک هر روز ابتدا دستش را شسته و سپس لباسش را می پوشد، در صورتی که از او خواسته شود که عکس اعمال فوق ر ا انجام دهد ، به شدت ناراحت خواهد شد . اوتیسم یک ناتوانی رشدی در تمام عمر بوده و به طور تیپیک در اوایل دوران کو دکی ظاهر می شود ..دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در اوایل دو ان کودکی رفتاری را از خود نشان می دهند که به طور مخربی با فرآیندهای یاد گیر ی آنها در مواردزیر تدا خل می نما ید . روند رشد کودکان مبتلا به او تیسم ممکن است درزمینه های حرکتی (motor) شناختی (cognitive)،به تاخیر بیفتد .
از طرف دیگر برخی ازآنها ممکن است بتوانند به راحتی مسایل کامپیو تری ویا یک جدول را حل کنند ولی در انجام کارهای بسیار آسان مثل بر قراری دوستی با دیگران و صحبت با دیگران دچار مشکل شوند .
________________________________________
اختلال در روابط /مهارتها / و واکنش های اجنماعی :
عدم درک احساسات و عواطف دیگران ، قدرت بسیار ضعیف در درک و تعبیرحالات چهره (facial expression) و زبان بدن (body language) دیگران
- فرد بیمار ممکن است به صورت بی ادب (rude)، پر خاشگر ، رک گو (forthright) ، خجالتی ، بی فکر(thoughtless) ، نا بالغ از نسبت به سن تقویمی خود (immature) ، مشاهده شود. این افراد قادربه عملکرد کافی ومناسب برای بر قرار ی ارتباط با اجتماع نبوده و نهایتا قادر به ایجاد روایط دوستانه دیر پا نمی باشند.
- شرکت در فعالیتها و با زیهای ساده و تمایل به دوری گزینی از جمع .
بر قراری ارتباط: کودک در برقراری ارتباط با جنبه های مختالف دچار مشکل میشود . زبان کودک دارای آن قدرت طبیعی برای بر قراری ارتباط نیست و از محتوی و ساختار مناسبی بر خوردار نمی باشد. ضعف کودک هم در زمینه ابراز نظر و هم در زمینه درک نظرات دیگران از طریق کلامی مشهود است .
کودک در برخوردبا مردم ،اشیا و وقایع زندگی اش دچار مشکل می شود . اغلب کودکان در بر قراری یک ارتباط متناوب با دیگران دچار مشکل هستند . کودک در هنگام مشاهده تغییرات ایجاد شده در اطراف خود ، به استرس شدیدی دچار می شود و اصولا مایل به سکون در محیط اطراف خویش است و از تغییر دادن شرایط و اشیا اطراف خویش نا خرسند می شود . تغییرات ایجاد شده در وقایع معمول زندگی سبب ایجاد وحشت در فرد می شود . این امر می تواند بروز حرکات تکراری در فرد را تو جیه نماید کودکعلایق بسیار محدودی را نسبت به اطرافیان یا اشیا ی دور برش ابراز می کند و قادر به شرکت در فعالیت های ذهنی نیست . این کو دکان نمی توانند بپذیرند که حالات رو حی –روانی دیگران با آنها متفا وت است و نمی توانند تصور کنند که افراد دیگر جامعه دارای عقاید ، دید گا ه ها و برنامه های خو دشان در زندگی هستند . اگر به او بگو یید" آن کار را نکن " یک بیمار اوتیستی نمی تواند درک کند که معنی "آن" چیست ؟ عواطف کو دکان او تیستی مشابه با سایر افراد جامعه است .ولی این کو دکان نی توانند عوالم و عواطف خود را به آسانی و به صورت قابل فهم باز گو نمایند. علت این امر این است که آنها نمی توانند از ابزار زبان به اندازه کافی استفاده نمایند. آنها ممکن است بدون ایجاد آمادگی در دیگران با آنها شروع به صحبت نمایند.
کودک نسبت به محر ک ها ی شنیداری ، دیداری ،بویایی، و محرکهای حسی (tactile)، چشایی gustatory و محرک ها یkinesthetic، پاسخ های غیر طبیعی و تکراری و بی معنی را از خودنشان می دهد .و از لحاظ حس تعادل و تنظیم موقعیت بدن (proprioceptive) دچار مشکل می شود. . به عبارت دیگر ، برخی از آنها در برخی از حواس پنج گانه بسیار حساس تر از حالت طبیعی بوده ودر برخی دیگر ازاین حس ها از حساسیت کمتری نسبت به دیگران بر خوردار می باشند.از این رو عکس العمل آنها نسبت به بقیه افراد در یک جمع در قبال یک محرک بو یایی ، شنوایی، چشایی، و.. با دیگران هما هنگ نبوده و عکس العمل آنها سبب ایجاد بی نظمی در جمع می شود. به طور مثال سرو صدای ترافیک ممکن است برای آنها بسیار کر کننده باشد.
از لحاظ شناختی کودک ممکن است نا هنجاری های مختلفی را در فر آیند تفکر(thinking) از خود نشان داده و در تقکر انتزاعی (abstract thinking) ، هوشیاری (awareness) و قضاوت (judgment) دچار مشکل شده و و دارای توانایی اندکی برای فر آوری اطلا عات سمبو لیک است.
________________________________________
دریک تحقیق انواع اتیسم را یک بیماری مغزی در نتیجه:
مصرف تراتوژن ها به خصوص ویتامین ها و آهن دوران بارداری و مسمومیت جنین با این مواد از نمونه های بسیار خفیف غیر قابل تشخیص تا نمونه های بسیار شدیدکه باعث مرگ جنین می شود را بیان نمود.پس از مصرف تراتوژن ها و با گذشتن از مرز مسمومیت و تجمع در خون جنین موجب عقب افتادن رشد سلولهای عصبی جنین و اختلالات متعدد می شود .
همچنین امروزه پژوهشگران دریافته اند ارتباطی بین اتیسم وواکسنMMR(سرخک - سرخجه - اوریون )وجود ندارد ولی بسیاری معتقدند ارتباطی بین اتیسم و Thimerosal که یک ماده محافظت کننده واکسن ها که حاوی جیوه است وجود دارد .در یک بررسی تمام کودکان که واکسینه می شوند برای حفاظت واکسن ها از تیمروزال یا اتیل مرکوری استفاده میگردد و کودکان تا سن 10 ماهگی با 250 میلی گرم تیمروزال و تا 15 ماهگی 450 میلی گرم تیمروزال تماس داشتند و میزان شیوع اتیسم در بالا ترین میزان خود بود و از سال 1993 تمام واکسن های مورد استفاده عاری از تیمروزال حاوی جیوه بوده است.امروزه بهتر است اتیسم را سندرمی بدانیم که در اثر یکی از چندین نوع آسیب دیدگی دستگاه مرکزی اعصاب از ابتدای لقاح تا چند سال اول زندگی به وجود می اید.
محققان از بررسی های خود چنین نتیجه گرفته اند که اولا"نگرانیها و دغدغه های زود هنگام خانواده ها در مورد رشد و نمو کودکانشان بسیار مهم است و باید به انها بها داد خصوصا"پزشکان عمومی و متخصص کودکان باید به این مسئله توجه کنند و خیلی زود این کودکان را به متخصصان ارجاع دهند و از دادن بر چسب هایی مانند اتیسم به صورت زودرس قبل از تشخیص قطعی خود داری کرد .
جهت تشخیص اتیسم وجود هر گونه اشکال یا عقب ماندگی تکلم زنگ خطر برای والدین می باشد چرا که اختلال تکامل زبان یکی از علایم مهم اولیه می باشد.
تشخیص کودکان مبتلا به اتیسم screening test checklist در مطب پزشکان متخصص اطفال بسیار مفید خواهد بود.
اختلالات نافذ رشد pervasive developmental disorder
اختلالات نافذ رشد اولین بار در سال 1980 برای شرح گروهی از اختلالات بکار برده
شد که با مشخصات اختلال در ایجاد روابط معمول بین فردی و اجتماعی و اختلال در
فعالیتهای تصوری imaginative و اشکال در بدست آوردن مهارتهای گفتاری و
غیر گفتاری و تمایلات محدود به یک سری فعالیتها و علائق و تمایل به تکرار نمودن
آنها تعریف می شد در تقسیم بندی DSM IV اختلال در این دسته قرار گرفت
به شرح زیر:
1- اختلال اتیستیک
2- اختلال رت
3- اختلال فروپاشنده disintegrative کودکان
4- آسپرگر
5- گروه NOS
بیشتر پزشکان و کسانی که با کودکانی با اینگونه ناتوانی ها سر وکار دارند از
اصطلاح کلی PDD برای اینگونه کودکان استفاده می نمایند چرا که تشخیص دقیق
خصوصا" در سنین پایین مقدور نیست و بسیاری از اوقات از عنوان
PDD NOS برای معرفی این گونه کودکان استفاده می کنند ولی حقیقت این است که
اینگونه عنوان ها اشاره به یک اختلال موجود می کند نه به یک بیماری خاص با علت
مشخص در این بحث بیشتر بر نوع PDD NOS تمرکز شده است گروهی که در
هیچیک از گروههای فوق نمی گنجند در حالیکه عقب ماندگی نموی وجود دارد . پیش
از بحث پیرامون این گروه باید دانست کلیه این گونه اختلالات در گروهی از علائم با
هم مشترک و شبیه هستند و در بعضی از علائم با هم متفاوتند بنابر این بهتر است قبل
از بحث پیرامون PDD NOS ابتدا تعریفی از هرکدام از گروه های پنجگانه و نگاه
کلی به این گروه اختلالات داشته باشیم.
تعریف گروه PDD و پنج اختلال مشخص شده این گروه
همه انواع PDD اختلالات نورولوژیکی هستند که معمولا" تا سن 3 سالگی بروز می
کنند. عموما" این گونه کودکان دارای اشکال در صحبت کردن، بازی کردن با دیگر
کودکان و ایجاد ارتباط با دیگران از جمله افراد خانواده خود هستند . مطابق تعریف
DSM IV بیماریهای PDD با نقص در سه مشخصه زیر تعریف می شوند
1- مهارتهای تعاملات اجتماعی
2- مهارتهای برقراری ارتباط با دیگران
3- وجود رفتارها علائق و فعالیتهای کلیشه ای
نکات عمده ای که تفاوت میان اختلالات را بیان می کنند در زیر مطرح شده است :
اختلال اتیستیک :
ارتباط ، تعامل اجتماعی و بازی تخیلی بطور مشخص آسیب دیده است . علائق ، فعالیتها و رفتارهای تکراری دیده می شود . اختلال در سه سال اول زندگی شروع می شود .
اوتیسم اولین بار توسط دکتر لئوکانر گزارش شد . میل زیاد به جمع کردن و رویهم ریختن و یا به خط کردن قوطی ها و سایر اشیا حتی در سنین
پایین ممکن است علایم اولیه مشخص کننده اوتیسم باشد . تئوریهای بسیاری درباره علت بوجود آمدن اوتیسم وجود دارد فاکتورهای پیشنهاد شده :
شامل عوامل ژنتیک - تغییرات آناتومیک یعنی عملکردغیر عادی رگهای خونی می با شد .
باعث می شود که جها ن بصورت متفاوت با دیگران تجربه شود این مشکل است که فرد دارای اوتیسم با دیگران بنشیند وصحبت کند و یا اظهار
نظر کند . کسی که اوتیسم دارد معمولا در خودش است و بسیاری نمی توانند بدون کمکهای ویژه با دیگران ارتباط داشته باشند . آنها همچنان ممکن
است واکنش نامعلوم به آنچه که در اطراف آنها رخ می دهد داشته باشند . اصوات عادی ممکن است مخل آسایش او گردد که حتی گوشهایش را نیز
بگیرد . لمس شدن حتی بصورت ملایم نیز ممکن است باعث احساس ناخوشایند شود . کسی که اوتیسم دارد در اتصال کلمات یا معنا آنها مشکل دارد.
کسی که اوتیسم دارد مغزش با یک کار مهم مشکل دارد : احساس کردن دنیا. هر روز مغز شما با ز خورد عقاید - احساسات - اصوات و لبخندها
را که شما تجربه می کنید درگیراست . اگر مغز شما را در فهم اینجا کمک نکند شما ممکن است شکل عملکردی صحبت کردن - رفتن به مدرسه
و انجام سایر چیزها را داشته باشید . اوتیسم اکنون از هر 150 نفر یک نفر راتحت تاثیر قرار می دهد اما هیچ کس نمی داند که چه باعث این
مورد می گردد. چون مغز انسان بسیار درهم پیچیده است . مغز دارای یکصد بیلیون سلول عصبی می باشد .
اختلال آسپرگر :
با آسیب در تعاملات اجتماعی و وجود فعالیتها و علائق محدود مشخص می گردد . تآخیر در شروع تکلم وجود دارد ولی در حقیقت مبتلایان مشکلات تکلمی کمتری دارند . هوش معمولاً طبیعی و یا بالاتر از طبیعی است .
اختلال رت :
سیرپیشرونده ای دارد که فقط در دختران دیده می شود . در ابتدا مراحل رشد طبیعی است است ولی بعد مهارتهای به دست آمده قبلی و توانایی استفاده هدفدار از دستها را از دست می دهند و بجای آن حرکات تکرار شونده دست ایجاد میشود که بین سنین یک تا چهار سالگی شروع می شود .
اختلال نرودژنراتیو به علت نامعلوم است که منحصرا در کودکان مونث با شیوع 1 مورد در هر15000 تولد می باشد رشد و نمو کودک تا
یکسالگی عادی پیش می رود اما در این زمان نزول تکلم و معیارهای حرکتی و میکروسفالی اکتسابی پدید ار خواهد شد . اولین یا فته عصبی
راه رفتن آتاکسیک با لرزش خفیف در حرکت دست است . علامت برجسته سندرم رت دست حرکات تکرار شونده است . بصورت پیچاندن آنها و عدم
توانایی در بکار بردن خود بخود و هدفدار دستها است . این علایم ممکن است تا 2 تا 3 سالگی ظاهر نشوند .
اختلال فروپاشنده دوران کودکی :
رشد حداقل در دو سال اول زندگی طبیعی است . از دست دادن جدی مهارتهایی که قبلاً داشته است مشاهده میشود .
اختلال نافذ رشد غیراختصاصی : به تنهایی علائم مشخص هیچیک از اختلالات بالا را نداشته و نمی توان آن را جزو یکی از طبقه بندیهای فوق الذکر جای داد .
اتیسم جزء اختلالات فرایندهای تحولی مزمن و کمیاب است که در پسرها بیشتر دیده می شود .
تحقیقات انجام شده نشان می دهد که سرخجه مادر زادی و فنیل کتو نوریا و آنسفالی و مننژیت به عنوان عوامل مستعد کننده این سند رم می باشد .
علت اتیسم به روشنی معلوم نیست.در ابتدای امر تا مدتها عوامل روانشناختی رادر این اختلال موثر می دانستند. برخی پژوهشگران اتیسم را نتیجه رشد
یا اسیب در نیمکره چپ مغز که مرکز تکلم و تفکر منطقی است می دانند به همین دلیل اغلب کودکان مبتلا چپ دست هستند با گوش چپ موسقی گوش
میدهند موسقی را به صحبت کردن ترجیح میدهند چون این مهارتها اغلب به عنوان عملکرد نیمکره راست پذیرفته شده است. اختلال در ساختار شبکه یی
مغز نیز عامل اتیسم معرفی شده است . ساختار شبکه یی در انتهای نخاع است که اطلاعات را به سمت بالا هدایت کرده موجب تحریک کورتکس می
شود .
اپیدمیو لو ژی :
محیط اطراف یک فرد (او تیستی) مملو از پارا مترها ی دوره ای گو ناگون است .طیف های گوناگون اختلا لات اوتیستی در همه نژاد ها و کلاس های اجتما عی مشاهده می شوند . در بسیاری از آمارها اعلام می شود که اختلال اوتیسم در 04/0% ( 5/4 مورداز هر 10000 تولد زنده ) وجود دارد.ولی بسیاری ها معتقدندکه اگر بخواهیم آمار واقعی این اختلال را بیان نماییم باید گفت که این آمار به 1% کل جمعیت ( یک نفر از هر صد نفر ) میرسد.میزان بروز این اختلال درافراد مذکر 5/3 برابر افراد مونث است .این نسبت در سایر اختلالات رشدی از قبیل دیس لکسیا (dis lexia)نیز مشاهده می شود .
اتیو لو ژی:
1) ناهنجاری در بیوشیمی وساختارنرونی مغز. به نطر می رسد که برخی از نواحی مغز دارای رشد بالا و برخی دیگر دارای رشد کمتر از حد طبیعی می باشند .
2)وجود آلرژی و حساسیت :
در بسیاری از متون علمی پرهیز از برخی غذاها و مایعات سبب بهبودی شرایط کودکان بیمار شده است . در لیست این مواد می توان انواع مختلف رنگها، چسب ها ، لاک ناخن ؛ اسپری مو و پودر رختشویی را نام برد .
برخی از بیماران تصور می کنند که با تماس با این مواد ، سمهای خاصی وارد خون آنها میشود . برخی از کو دکان اوتیستی از استعداد های خارق العاده ای در برخی از رشته های علمی از قبیل ریاضیات ، هندسه ، موسیقی ، هنر ، حل جدول و قدرت حافظه بر خوردارند.
باید اعلام شود که همان گونه که در مورد افراد سالم نیز وجود دارد، رفتار یک فرد اوتیستی مرتبط با نحوه ادراک او از محیط اطراف است لذا او به خاطر ادراکات ناهنجارش از محیط واکنش های نا هنجار را از خود بروز می دهد.
عموما طیف اختلالات او تیسم را به سه بخش اختلال در تصور (imagination)، اختلال در ارتبا طات اجتماعی (social communication ) ، و اختلال در واکنش اجتماعی (social interaction) همراه با تمایل شدید برای انجام کار های تکراری و گاها رفتار های غیر طبیعی تقسیم بندی می نمایند .
علائم او تیسم:
باید اعلام نمود که علایم اوتیسم در افراد مختلف دارای شدت و ضعف گوناگو نی است .به این معنی که در برخی از بیماران برخی از علایم بیماری بارزتر از بقیه بیماران است :ولی به طور کلی علایم مربوط به اوتیسم را می توان از جنبه های زیر مو رد بر رسی قرار داد .
مهارتهای اجتماعی (Social skills) : این بیماران معمولا نسبت به دیگران همانند افراد سالم واکنش نشان نمی دهند .اغلب آنها از تماس های چشمی(eye contact) با دیگران پرهیز می کنند و اغلب مایلند که تنها باشند .
آنها در درک احساسات دیگران مشکل دارند .و اغلب نمی توانند در باره احساسات خود صحبت نمایند . زمانی که دیگران با آنها صحبت می کنند توجه ای به آنها نشان نمی دهند .برخی از آنها علا قه ای به مردم نشان نمی دهند ولی برخی دیگر برعکس بسیار علا قه مند به مردم هستند اما نمی دانند چگونه با دیگران صحبت کرده و با آنها بازی نمی کنند وقادر به برقراری ارتباط با آنها نیستند .
اختلا لات زبان ، تکلم ، و برقراری ارتباط :
استفاده از کلمات بدون توجه به معانی آنها :
حدود 40 % کو دکان مبتلا به اوتیسم اصلا حرف نمی زنند .برخی دیگر مبتلا به عارضه اکو لا لیا (echolalia) (تکرار کردن حرفهایی که دیگران به آنها می زنند) می باشند .به طور مثال اگر شما به او بگو یید " چرا نا هارت را نمی خوری " او هم به جای آنکه جوابت را بدهد می گوید " چرا ناهارت را نمی خوری " یا اینکه مکررا تبلیغات تلویزیون را بدون کم و کاست تکرار می کنند. تن صدای ثابتی دارند و به نظر می رسد که نمی توانند در مواقع شادی یا غمگینی تن صدای خود را بالا و پایین ببرند .این کودکان ممکن است از لحاظ فاصله مکانی به افرادی که با آنها صحبت می کنند خیلی نزدیک شوند و یا ممکن است به یکی از مو ضوعات صحبت خود بچسبند و رهایش نکنند . برخی از آنها می توانند به خوبی صحبت نمایند و لغات بسیار زیادی را می دانند ولی حوصله گوش دادن به حر فهای دیگران را ندارند .هم چنین ممکن است در باره افرادی که بسیار به آنها علا قه مند هستند خیلی زیاد صحبت نمایند . - انجام حرکا ت تکراری، مقاومت در برابر تغییرات محیطی ویا مقاومت در برابر تغییرات روزانه کار ها ی معمولی ، و عدم پاسخ دهی به صورت غیر طبیعی نسبت به تجارب حسی .
آنها یک سری از کا رها را بارها و بارها تکرار میکنند . اگر عادات روزانه آنها تغییر نماید به شدت نا راحت می شوند .به عنوان مثال اگر کودک هر روز ابتدا دستش را شسته و سپس لباسش را می پوشد، در صورتی که از او خواسته شود که عکس اعمال فوق ر ا انجام دهد ، به شدت ناراحت خواهد شد . اوتیسم یک ناتوانی رشدی در تمام عمر بوده و به طور تیپیک در اوایل دوران کو دکی ظاهر می شود ..دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در اوایل دو ان کودکی رفتاری را از خود نشان می دهند که به طور مخربی با فرآیندهای یاد گیر ی آنها در مواردزیر تدا خل می نما ید . روند رشد کودکان مبتلا به او تیسم ممکن است درزمینه های حرکتی (motor) شناختی (cognitive)،به تاخیر بیفتد .
از طرف دیگر برخی ازآنها ممکن است بتوانند به راحتی مسایل کامپیو تری ویا یک جدول را حل کنند ولی در انجام کارهای بسیار آسان مثل بر قراری دوستی با دیگران و صحبت با دیگران دچار مشکل شوند .
ختلال در روابط /مهارتها / و واکنش های اجنماعی :
عدم درک احساسات و عواطف دیگران
قدرت بسیار ضعیف در درک و تعبیرحالات چهره (facial expression) و
زبان بدن (body language) دیگران
- فرد بیمار ممکن است به صورت بی ادب (rude)، پر خاشگر ، رک گو (forthright) ، خجالتی ، بی فکر(thoughtless) ، نا بالغ از نسبت به سن تقویمی خود (immature) ، مشاهده شود. این افراد قادربه عملکرد کافی ومناسب برای بر قرار ی ارتباط با اجتماع نبوده و نهایتا قادر به ایجاد روایط دوستانه دیر پا نمی باشند.
- شرکت در فعالیتها و با زیهای ساده و تمایل به دوری گزینی از جمع .
بر قراری ارتباط: کودک در برقراری ارتباط با جنبه های مختالف دچار مشکل میشود . زبان کودک دارای آن قدرت طبیعی برای بر قراری ارتباط نیست و از محتوی و ساختار مناسبی بر خوردار نمی باشد. ضعف کودک هم در زمینه ابراز نظر و هم در زمینه درک نظرات دیگران از طریق کلامی مشهود است .
کودک در برخوردبا مردم ،اشیا و وقایع زندگی اش دچار مشکل می شود . اغلب کودکان در بر قراری یک ارتباط متناوب با دیگران دچار مشکل هستند . کودک در هنگام مشاهده تغییرات ایجاد شده در اطراف خود ، به استرس شدیدی دچار می شود و اصولا مایل به سکون در محیط اطراف خویش است و از تغییر دادن شرایط و اشیا اطراف خویش نا خرسند می شود . تغییرات ایجاد شده در وقایع معمول زندگی سبب ایجاد وحشت در فرد می شود . این امر می تواند بروز حرکات تکراری در فرد را تو جیه نماید کودک علایق بسیار محدودی را نسبت به اطرافیان یا اشیا ی دور برش ابراز می کند و قادر به شرکت در فعالیت های ذهنی نیست . این کو دکان نمی توانند بپذیرند که حالات رو حی – روانی دیگران با آنها متفاوت است و نمی توانند تصور کنند که افراد دیگر جامعه دارای عقاید ، دید گا ه ها و برنامه های خو دشان در زندگی هستند . اگر به او بگو یید" آن کار را نکن " یک بیمار اوتیستی نمی تواند درک کند که معنی "آن" چیست ؟ عواطف کو دکان اوتیستی مشابه با سایر افراد جامعه است .ولی این کو دکان نی توانند عوالم و عواطف خود را به آسانی و به صورت قابل فهم باز گو نمایند. علت این امر این است که آنها نمی توانند از ابزار زبان به اندازه کافی استفاده نمایند. آنها ممکن است بدون ایجاد آمادگی در دیگران با آنها شروع به صحبت نمایند.
کودک نسبت به محر ک ها ی شنیداری ، دیداری ، بویایی، و محرکهای حسی (tactile)، چشایی gustatory و محرک ها یkinesthetic، پاسخ های غیر طبیعی و تکراری و بی معنی را از خود نشان می دهد . و از لحاظ حس تعادل و تنظیم موقعیت بدن (proprioceptive) دچار مشکل می شود. . به عبارت دیگر ، برخی از آنها در برخی از حواس پنج گانه بسیار حساس تر از حالت طبیعی بوده ودر برخی دیگر ازاین حس ها از حساسیت کمتری نسبت به دیگران بر خوردار می باشند.از این رو عکس العمل آنها نسبت به بقیه افراد در یک جمع در قبال یک محرک بو یا یی ، شنوایی، چشایی، و.. با دیگران هما هنگ نبوده و عکس العمل آنها سبب ایجاد بی نظمی در جمع می شود. به طور مثال سرو صدای ترافیک ممکن است برای آنها بسیار کر کننده باشد.
از لحاظ شناختی کودک ممکن است نا هنجا ری های مختلفی را در فر آیند تفکر(thinking) از خود نشان داده و در تقکر انتزاعی (abstract thinking) ، هوشیاری (awareness) و قضاوت (judgment) دچار مشکل شده و و دارای توانایی اندکی برای فر آوری اطلا عات سمبو لیک است.
دریک تحقیق انواع اتیسم را یک بیماری مغزی در نتیجه:
مصرف تراتوژن ها به خصوص ویتامین ها و آهن دوران بارداری و مسمومیت جنین با این مواد از نمونه های بسیار خفیف غیر قابل تشخیص تا نمونه
های بسیار شدیدکه باعث مرگ جنین می شود را بیان نمود.پس از مصرف تراتوژن ها و با گذشتن از مرز مسمومیت و تجمع در خون جنین موجب عقب
افتادن رشد سلولهای عصبی جنین و اختلالات متعدد می شود .
همچنین امروزه پژوهشگران دریافته اند ارتباطی بین اتیسم وواکسنMMR(سرخک - سرخجه - اوریون )وجود ندارد ولی بسیاری معتقدند ارتباطی بین
اتیسم و Thimerosal که یک ماده محافظت کننده واکسن ها که حاوی جیوه است وجود دارد .در یک بررسی تمام کودکان که واکسینه می شوند برای
حفاظت واکسن ها از تیمروزال یا اتیل مرکوری استفاده میگردد و کودکان تا سن 10 ماهگی با 250 میلی گرم تیمروزال و تا 15 ماهگی 450 میلی گرم
تیمروزال تماس داشتند و میزان شیوع اتیسم در بالا ترین میزان خود بود و از سال 1993 تمام واکسن های مورد استفاده عاری از تیمروزال
حاوی جیوه بوده است.امروزه بهتر است اتیسم را سندرمی بدانیم که در اثر یکی از چندین نوع آسیب دیدگی دستگاه مرکزی اعصاب از ابتدای لقاح تا
چند سال اول زندگی به وجود می اید.
محققان از بررسی های خود چنین نتیجه گرفته اند که اولا"نگرانیها و دغدغه های زود هنگام خانواده ها در مورد رشد و نمو کودکا نشان بسیار مهم است و باید
به انها بها داد خصوصا"پزشکان عمومی و متخصص کودکان باید به این مسئله توجه کنند و خیلی زود این کودکان را به متخصصان ارجاع دهند و از دادن بر
چسب هایی مانند اتیسم به صورت زودرس قبل از تشخیص قطعی خود داری کرد .
جهت تشخیص اتیسم وجود هر گونه اشکال یا عقب ماندگی تکلم زنگ خطر برای والدین می باشد چرا که اختلال تکامل زبان یکی از علایم مهم اولیه می باشد.
تشخیص کودکان مبتلا به اتیسم screening test checklist در مطب پزشکان متخصص اطفال بسیار مفید خواهد بود.
اوتیسم آسپرگر سندرم و PDD درحال افزایش است
اوتیسم آسپرگر سندرم و PDD درحال افزایش است سی سال پیش از هر 2500 نفر یکنفر مبتلا می گردید ولی اکنون از هر 150 نفر یکنفر
و بیشتر دکترها و دانشمندان توسط عوامل میان ژن و محیط بوجود می آید . فرزندان ما هر روز در معرض عوامل شیمیایی و فلزات افزودنی
مواد تزریقی سمی و از این قبیل موارد : آفت کش - حشره کش - سرب و ... قرار می گیرند .
رفع مسمومیت :
در کودکان اوتیسم و طیف اوتیستیک این سموم در کل سیستمهای شان ذخیره شده است بعلت بیماری metal-metaboli sm آنها بطور ژنتیک قادر نیستند بخوبی رفع مسمومیت کنند که این امر باعث مشکلات نرو لوژیک و گوارشی می گردد . بسیاری با این موضوع که زمانیکه مواد شیمیایی و فلزات سنگین را خارج می کنید از بدن و بیو شیمی کودک متوازن و بالانس می گردد سایرکادر درمانی راحت تر با کودک کار می کنند . chelating agent ترکیبی شیمیایی است که از طریق اتصال یونهای فلزی باعث تشکیل کمپلکسهایی می گردد و در درمان مسمومیت فلزی مورد استفاده قرار می گردد. APA -WHO بعنوان ناتوانی رشدی تکاملی که ناشی از یک بیماری ( عارضه ) در سیستم عصبی مرکزی می باشد . که از طریق صدمه و نقص در تعاملات اجتماعی و روابط ارتباطی و علایق و تصورات و فعالیتها تشخیص داده می گردد. اوتیسم خود را قبل از سه سالگی آشکار می کند . اوتیسم و سایر PDD ها در ردیف اختلالات تکاملی عصبی در نظر گرفته می شوند .
علایم کودکان مبتلا به اتیسم از نظر گفتاری و رفتاری :
• عدم توانایی در صدا سازی تا سن 6 ماهگی
• عدم توانایی در صدا سازی چند سیلابی تا سن 12 ماهگی
• عدم توانایی در گفتن کلمات تا سن 18 ماهگی
• عدم توانایی درعبارت سازی تا سن 24 ماهگی
• عدم توانایی در جمله سازی تا سن 36 ماهگی
• هرگونه از دست دادن مهارت صدا سازی و کلمه سازی عبارت سازی
• هرگونه از دست دادن مها رت درکی مانند واکنش به اسم صدا کردن کودک
• نهایت تنهایی
• نا توانی برای انتخاب وضعیت قابل انتظار
• تکرار یکنواخت برخی اصوات و کلمات
• محدودیت در برخی حرکات
• رفتارهای تکراری و قالبی
• میل وسواس گونه اضطراب آمیز برای حفظ یکنواختی
• ترس از تغییر
• روابط غیر عادی با دیگران
• ترجیح دادن تصاویر و اشیا بی جان
• اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند .
• در بیان نیازها مشکل دارند و بجای استفاده از کلمات از اشارات و حرکات استفاده میکنند .
• کلمات و جملات دیگران را تکرار می کنند .
• خنده و گریه بی دلیل داشته و بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند .
• قشقرق به پا می کنند و برای دلائلی که برای دیگران آشکار نیست شدیداً پریشان می شوند .
• دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند .
• تماس چشمی ندارند یا تماس آنها اندک است .
• به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند .
• با اسباب بازی درست بازی نمی کنند .
• چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند .
• احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند .
• از خطرات نمی ترسند .
• پرتحرک یا کم تحرک هستند .
• نسبت به اطرافیان واکنش عاطفی نشان نمی دهند .
• به صحبتها و یا صداها پاسخ نمی دهند بطوریکه بنظر می آید ناشنوا هستند . اگر چه حس شنوایی سالم است .
• در برخی از کودکان اتیستیک توانائیهای خاص وجود دارد .
درخودماندگی (اوتیسم) چیست؟
What is autism?
هر چند که اوتیسم برای اولین بار در سال 1943 تشخیص داده شده است ولی هنوز نیز یک ناتوانی نسبتا ناشناخته است. با این وجود تخمین زده می شود که اختلالات طیف اوتیستی بر زندگی بیش از پانصد هزار خانواده در بریتانیا تاثیر گذاشته اند.
کسانی که به اوتیسم مبتلا هستند مانند کسانی که فلج مغزی دارند (cerebral palsy) از ناتوانی جسمی رنج نمی برند؛ آنها احتیاج به صندلی چرخدار ندارند و در ظاهر مانند هر فرد دیگری که چنین معلولیتی ندارد به نظر می رسند. با توجه به این طبیعت نامرئی این معلولیت آگاهی و درک این وضعیت کار دشوارتری است.
"از آنجا که یک کودک اوتیست در ظاهر مانند کودکان دیگر است بقیه فکر می کنند که رفتار متفاوت او به این علت است که او بچه شیطانی است و یا اولیای وی نمی توانند کنترل اش کنند. افراد غریبه معمولا این ملاحظه را درباره چنین کودکی ابراز می کنند."
کسی که از یک کودک اوتیستی نگهداری می کند
اوتیسم چیست؟
اوتیسم یک معلولیت رشدی دائمی است که بر نحوه ای که یک نفر با افراد پیرامون خود ارتباط می گیرد یا با آنها وارد رابطه می شود، تاثیر می گذارد. کودکان و بزرگسالانی که اوتیست هستند برای ایجاد یک رابطه قابل فهم با دیگران مشکل دارند. توانایی آنها برای ایجاد دوستی معمولا به اندازه قابلیت آنها برای فهم ابرازات عاطفی دیگران محدود است.
کسانی که مبتلا به اوتیسم هستند اغلب از ناتوانی های دیگری هم رنج می برند که مربوط به یادگیری است و به همراه اوتیسم در فرد پیدا می شوند ولی هر فردی با چنین شرایطی در سطح معینی در فهم جهان پیرامون خود دشواری دارد.
علاوه بر این وضعیت، شکل دیگری از اوتیسم وجود دارد که به آن سیندروم اسپرگر می گویند و اغلب درباره کسانی گفته می شود که کارکرد این معلولیت در آنها در سطح بالای طیف اوتیسم قرار دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره به «جزوه سیندروم اسپرگر چیست؟» رجوع کنید.
"واقعیت برای یک فرد اوتیست یک مجموعه شرایط مغشوش و بهم ریخته از وقایع، افراد، محلات، اصوات و تصاویر است. برای چنین فردی به نظر نمی رسد که مرز، مفهوم یا نظم روشنی برای چیزی وجود داشته باشد. بخش قابل ملاحظه ای از زندگی من صرف این می شود که سعی کنم الگویی که پشت هر چیز است را دریابم."
یک فرد اوتیست
خصوصیات اوتیسم چه هستند؟
افرادی که مبتلا به اوتیسم هستند اغلب در سه زمینه با مشکل مواجه هستند؛ این مشکلات موسوم به «اختلال سه وجهی» (‘triad impairment’) هستند.
مراوده اجتماعی (دشواری در ایجاد روابط اجتماعی، بعنوان مثال منزوی از دیگران و یا بی تفاوت نسبت به آنان بودند).
ارتباط اجتماعی (دشواری در ابجاد ارتباط لفظی و غیر لفظی، بعنوان مثال اینکه بطور کامل مفهوم حرکات و اشارات، حالات صورت و لحن صحبت دیگران را نفهمیدن).
تخیل (دشواری در یادگیری بازی هایی که چند نفر در آنها درگیر هستند و یا باید از قدرت تخیل برای فهم آنها استفاده کرد، بعنوان مثال محدودیت در فعالیت هایی که به قدرت تخیل فرد مربوط می شوند، یا اینکه احتمالا آنها را فقط بطور خشک و مکرر تقلید کردند).
علاوه بر این اختلال سه وجهی، رفتار تکراری و مقاومت در مقابل تغییر روال کار و زندگی نیز جزو خصوصیات فرد اوتیستی است.
چه چیزی عامل اوتیسم است؟
علت یا علائم دقیق اوتیسم هنوز ناشناخته هستند ولی تحقیقات نشان داده است که عوامل ژنتیک در این باره مهم هستند. همینطور تحقیقات نشان داده است که اوتیسم به یک رشته شرایطی مربوط است که بر رشد مغز تاثیر می گذارند و در قبل، حین و یا در فاصله کوتاهی بعد از تولد رخ می دهند.
تشخیص
هر چه زودتر اوتیسم در فرد تشخیص داده شود به همان اندازه شانس اینکه آن فرد کمک و حمایت مناسب را دریافت کند بیشتر خواهد شد.
آیا به افراد اوتیستی می توان کمک کرد؟
آموزش و پرورش ویژه و یا حمایت با برنامه واقعا می تواند در زندگی فردی که اوتیست است تاثیر بگذارد و به او کمک کند تا توانایی های خود را به حداکثر ممکن رشد داه و بیشترین قابلیت های دوره بلوغ خود را بدست آورند.
«انجمن سراسری درخودماندگی» (National Autistic Society)
«انجمن سراسری درخودماندگی» که در سال 1962 تاسیس شده است اکنون به مهمترین نهاد بریتانیا برای کمک به افراد اوتیست و کسانی که از آنها مراقبت می کنند تبدیل شده، بانی ابتکارات ملی و بین المللی در این زمینه است و تریبون مهمی برای انعکاس خواست آنهاست. این نهاد در عرصه های مختلفی کار می کند تا افراد اوتیستی بتوانند تا آنجا که مقدور است زندگی مستقلی داشته باشند.
امروزه «انجمن سراسری درخودماندگی»:
مراکز آموزشی و کمک به بزرگسالان دایر کرده است
به شهرداری های محلی برای تامین مراکز ویژه خودشان در این زمینه کمک می کند
یک رشته کتابها و جزوات منتشر می کند
از کتابخانه ای برخوردار است که اولیاء و محققان می تواند با گرفتن وقت قبلی از آن استفاده کنند
یک خط تلفنی برای کمک به اولیایی که فرزندان اوتیستی دارند، کسانی که از آنها نگهداری می کنند و افرادی که به اشکال مختلف اوتیسم مبتلا هستند، برقرار کرده است
کنفرانس ها و برنامه های تعلیماتی سازمان می دهد
فعالیت داوطلبان را در سطح کشوری هماهنگ می کند به نحوی که اولیاء بتواند با یکدیگر وارد روابط دوستانه شوند
معاینات ویژه و خدمات ارزیابی عرضه می کند
تحقیق درباره علل اوتیسم را تشویق می کند
از گروه های محلی و خانواده ها در سراسر کشور حمایت می کند
آگاهی در این باره را ارتقاء داده و به درک بهتر از اوتیسم کمک می کند
با افراد متخصص و نهادهایی که در زمینه اوتیسم کار می کنند مشاوره می کند
برای تایید کیفیت برنامه های آموزشی و خدمات نگهداری ویژه اوتیسم استوارنامه صادر می کند
نهاد Prospects را دایر کرده است که به بزرگسالانی که به اختلال اوتیستی مبتلا هستند و دنبال اشتغال می گردند کمک می کند.
(NAS) The National Autistic Society
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.